لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه68
بخشی از فهرست مطالب
پیشگفتار……………….………………………………………………………………………4
سرآغاز….………………………………………………………………………………………..5
افکا ر روشفکران ایران و تطور انقلاب اسلامى……………………..9
گروه بندیهای سیاسی و مفاهیم ترقی خواهی…….…………………16
ترقی و پیشرفت در عرصه اعتقادات………………………………………21
صوفیگری اسلامی و اندیشه ترقی….………………………………………26
آینده نگری مدرن…..………………………………………………………………….33
تمدن نوین و جنبش عصر جدید……………………………………………..47
پیشگفتار
متن اولیه این رساله را در سال 1984 نوشتم، و از 20 نوامبر 1987 تا 8 ژانویه 1988 در هفته نامه ایران تایمز واشنگتن چاپ شد. اگر من این رساله را امروز مینوشتم، بیشتر آنرا به همینگونه که هست مینوشتم، بغیر از بخش آخر.
در قسمت آخر، درباره جنبش تمدن جدید، من در آنزمان نوشته بودم که در نفی جامعه صنعتی امروز، اکثر آنها که خود را جنبش عصر جدید مینامند، در یک واپس گرائی، بسوی دیدگاه های ماقبل صنعتی، به عقب میروند، نظیر اکثر شرکت کنندگان در انقلاب 1357 ایران، بجای آنکه بسوی جامعه قراصنعتی آینده به پیش بروند. جنبش عصر جدید، در مقایسه با آینده نگری، بیشتر و بیشتر از علم دور شده است.
امروزه آینده نگرها، اساسأ کوشش های خود برای درک تغییرات عصر ما را ادامه داده و بجلو میروند، در صورتیکه آنهائی که در جنش عصر جدید هستند، همانگونه که 20 سال پیش در این رساله نوشتم، بیشتر و بیشتر بسوی خرافات و دیدگاه های عقب مانده میروند.
طرفداران جنبش عصر جدید، من را به یاد جلال آل احمد در ایران میاندازند، که در مخالفتش با غرب گرائی، به دیدگاه نفی ترقی و صنعتی شدن رسید، و بازگشت به جامعه کشاورزی ماقبل صنعتی را، ترویج میکرد.
در مقایسه، آینده نگرها ، نظیر متفکرین رنسانس و قرن نوزدهم، که در یک تحول نوین تمدن بشر قرار داشتند، به جلو نظر داشته، و سعی در درک ابعاد جامعه فراصنعتی دارند، و طلوع مشابه عصر نوینی در قرن بیست و یکم را مطرح میکنند، نظیر آنجه من در مقاله ابزار هوشمند ذکر کرده ام.
لطفأ به کتاب های بسیار زیادی که آینده نگرها در عرصه های مختلف، راجع به تغییرات مربوط به این تحول تاریخی نگاشته اند در لیست کتاب انجمن جهان آینده و نیز در لیست کتاب ایرانسکوپ توجه کنید.
همانگونه که میتوان دید، در سطح جهانی، نظیر ایران، تغییر گلوبال بسوی جامعه فراصنعتی، همراه با بوجود آمدن متفکرینی بوده است که برای یافتن پاسخ به مسائل تحول عصر ما، به پیش نظر دارند، و در عین حال کسانی هم هستند که قادر نیستند با بغرنجی های این تحول عظیم پایه ای دست و پنجه نرم کنند، و بازگشت به واپس گراترین خرافات ماقبل صنعتی گذشته را، برای آسوده کردن خود از ارائه راه حل برای معضلات جهان کنونی، ترویج میکنند.
به امید جمهوری آینده نگر، فدرال، دموکراتیک، و سکولار در ایران
ترقی خواهی در عصر کنونی (سرآغاز)
ترقی خواهى یا واپسگراثى هرجامعه به عریان ترین شکل خود، نه درا قتصاد ومنا سبات اجتماعى ، بلکه درعرصه اعتقادات آن جا معه نمایان است. به همین علت نیز واپسگراثى منسجم ترین جلوه اش نه درمیان روستاثیان وچادرنشینان، بلکه میان روشنفکران مشاهده میگردد. چرا که تفوق عنصراندیشه به کار، این گروهبندى اجتماعى را مظهر اعتقا دات جامعه کرده ا ست. ا لبته شگفت انگیز است که چگونه عده اى را بتوان روشنفکر نامید ودرعین حال افکار و رفتار ا یشان را از روستائیان و چادرنشینان نیز وایس گرا تر یافت! اما کافى است در نظر گیریم که درطى تا ریخ، روشنفکران نه تنها نقش ییش قراولى ترقى خواهى ، بلکه همچنین پیش کسوتى واپس گرائى را بعهده داشته اند، مثلأ میتوا ن دوره اى از تا ریخ ارویا ، یعنى قرون وسطى را بخاطر آورد، و مشاهده نمود که چگونه دسته ی مهمى از روشنفکران عصر، یعنى رهبانان فرقه فرانسیسکن، مامورین محا کم تفتیش عقاید بوده و بخاطر اعتقادات واپس گراى خود ازهرگونه آزار و ا یذاى مخا لفین، فروگذار نمیکرده اند. بنا براین شاید بى فا یده نباشد براى درک ترقى خواهى درعصر کنونى، قبلأ نگا هى به روشفکرا ن، یعنى حاملین اصلى اعتقا دات جامعه بیافکنیم.
ا سا سأ ترقى خواهى یا واپس گراثى روشنفکران به موقعیت شغلى ایشان مربوط نمیگردد، بلکه نا شی از موقعیت فکرى و نوع اندیشه ی ایشان است. اگر کار با تراکتور یا مهاجرت به شهر میتواند عامل مهمى درجهت گیرى اجتما عى وتحول فکرى دهقانان گردد، کار با پیشرفته ترین دستگاههاى علمى یا حتى زندگى در ایستگاههای فضاثى ممکن است تغییر چندانى در جهت گیرى ا جتماعى روشنفکران بوجود نیاورد! امکانات روشنفکران براى کسب دانش و تبا دل ا فکار در خارج ا زمحیط کار با عث میشود که زندگى شغلى آنا ن نسبت به دیگر گروهبندیهاى اجتماعى نقش بمراتب کمترى، در جهت گیرى اجتماعى شان ایفا نما ید، و شغل تا آنجا حا ثز اهمیت شود که امکان کسب دانش وبادل نظر خارج از محیط کا ر را فراهم آورد. بطور خلاصه فراز و نشیب افکا ر اجتماعى روشنفکران را، نمیتوان بسادگى برمبناى تحولات تکنولوژیکى-اقتصادی، و یا حتى تغییرات سیا سى-اجتما عى توضیح داد. به همین سبب براى تشخیص رشد اندیشهها ى ترقی خواهانه یا وا پسگرایانه درمیاپن روشنفکران، بهتر است که بجاپى مطالعه زندگى ا قتصادى ، اجتما عى و سیاسى آنها ، افکا ر، اندیشه ها، وبویژه کلى ترین اعتقادا ت آنا ن را درمورد جها ن، جا معه بشری، و بالاخره کشورشان، مورد توجه قرار داد. .بویژه دردوقرن اخیر که مفهوم ترقى جایگاه والائی درا فکار روشنفکران جهان می یابد، درک مشخص روشنفکران ا ز این مفهوم، در هرمقطع زما نى، خود نقش بسزاثى درسمتگیرى فکرى روشنفکران ایفا کرده است.
ظا هرأ عجیب بنطر میرسد که براى تشخیص سمتگیرى اجتما عى دهقانا ن که به خرافى بودن زبانزد خاص و عام هستند، مطالعه دیگرعرصه هاى زندگى به عرصه اعتفادات مقدم شناخته شود، ا ما براى تعیین سمتگیرى اجتماعى روشنفکرا ن عرصه اعتقا دات حا ثز اهمیت درجه اول تلقى گردد. با ا ین حال دقت بیشتر نشان میدهد که اندیشه ها ى روشنفکران به مراتب بیش از دیگر گروه بندیها ى ا جتماعی با اعتقا دات آنان مرتبط است. متلأ مردم عادى (غیرروشنفکر) به هردلیل مذهبى را مى یذیرند و یذیرش ا ین مذهب (اعتقا د) به ا نجا م پاره ای فرا یض و شعائر منظم و تبعیت از دستورات معینى درزندگى ایشان مى انجامد. همین مردم در زندگى روزمره شان بر مبنا ى مقتضیات اقتصادی، احتما عى وسیا سى، اندیشه ها ى گوناکونى را مى پذیرند، که گاه آشکارا با اعتقادات مذهبى شان در تضاد قرار میگبرد. برا ى عوام بر مبنا ى مصلحت زمان، معمولأ اعتقاداتند که انعطا ف یا فته واندیشه هاى ببگانه را درخود بنوعى مستحیل میکنند.
ولی
مقاله در مورد ترقی خواهی در عصر کنونی