فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه | تشخیص خطای سیم بندی استاتور با آنالیز موجک و شبکه عصبی

اختصاصی از فی دوو پایان نامه | تشخیص خطای سیم بندی استاتور با آنالیز موجک و شبکه عصبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد" M.Sc" مهندسی برق - قدرت در دو فرمت ورد و PDF در 126 صفحه

چکیده:

در این پایان نامه ابتدا عیوب الکتریکی و مکانیکی در ماشینهای الکتریکی بررسی گردیده و عوامل به وجود آورنده و روشهای رفع این عیوب بیان شده است . به دنبال آن ، به کمک روش تابع سیم پیچی ماشین شبیه سازی و خطای مورد نظر یعنی خطای سیم بندی استاتور به آن اعمال و نتایج مورد بررسی قرار داده شده است. پارامتر اصلی که برای تشخیص خطا در این پایان نامه استفاده کرده ایم ، جریان سه فاز استاتور در حالت سالم و خطادار  ،تحت بارگذاری های مختلف خواهد بود.

در قسمت بعدی تئوری موجک و همچنین شبکه عصبی مورد بررسی قرار گرفته است . مادر اینجا از   برای استخراج مشخصات سیگنال استفاده کرده ایم ، مهمترین دلیلی که برای استفاده از این موجک داریم خاصیت متعامد بودن و پشتیبانی متمرکز سیگنال در حوزه زمان می باشد. شبکه عصبی که برای تشخیص خطا استفاده کرده ایم  ، شبکه سه لایه تغذیه شونده به سمت جلو با الگوریتم آموزش BP  و تابع فعالیت سیگموئیدی می باشد . در فصل چهارم روش تشخیص خطای سیم بندی استاتور در ماشین القایی بیان شده است که به صورت ترکیبی از آنالیز موجک و شبکه عصبی لست. روند کلی تشخص خطا به این صورت می باشد که ابتدا از جریان استاتور ماشین در حالت سالم و همچنین تحت خطاهای مختلف که در فصل دوم بدست آورده ایم استفاده شده و تبدیل موجک بروی آن اعمال گردیده است.سپس با استفاده از ضرایب موجک مقادیر انرژی در هر مقیاس استخراج و  به عنوان ورودی شبکه عصبی جهت آموزش دادن آن برای تشخیص خطای سیم بندی استاتور مورد استفاده قرار گرفته است. در نهایت به کمک داده های تست، صحت شبکه مذکور مورد بررسی قرار داده شده است. در نهایت نتیجه گیری و پیشنهادات لازم بیان گردیده است.

با توجه به مطالب اشاره شده نتیجه می شود که با تشخیص به موقع هر کدام از عیوب اوّلیه در ماشین القایی می توان از پدید آمدن حوادث ثانویّه که منجر به وارد آمدن خسارات سنگین می گردد ، جلوگیری نمود . در این راستا سعی شده است که با تحلیل ، بررسی و تشخیص یکی از این نمونه خطاها، خطای سیم بندی استاتور یک موتور القایی قفس سنجابی ، گامی موثر در پیاده سازی نظام تعمیراتی پیشگویی کننده برداشته شود و با بکارگیری سیستم های مراقبت وضعیت بروی چنین ماشینهایی از وارد آمدن خسارات سنگین بر صنایع و منابع ملی جلوگیری گردد....


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه | تشخیص خطای سیم بندی استاتور با آنالیز موجک و شبکه عصبی

دانلود مقاله نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

درجهان بینی توحیدی اصالت قائل شدن برای شر، ظلمت، باطل، عبث و این گونه امور امکان پذیر نیست یعنی اینها با جهان بینی توحیدی سازگار نیست. جهان بینی توحیدی اساس خلقت را برخیر و حسن و نیکی می داند که درآیه هایی از قبیل الذی احسن کل شی خلقه 1 یا: ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه 2 روشن است، و بعلاوه منطقاً هم چنین است. این مسئله یکی از مهمترین و عمیق ترین مسائل الهیات است و از یک نظر مشکله خیلی بزرگی است که بسیاری درهمین جا لغزیده و به مادیگری گرایش پیدا کرده اند یعنی گفته اند که اگر عالم چنان مبدئی داشته باشد که الهیون می گویند (مبدأ مستجمع جمیع صفات کمالیه) باید خلقت، خیر محض و حق محض و نور محض باشد و حال آنکه ما درخلقت این جور نمی بینیم. ما خلقت را لااقل مخلوطی از ایندو می بینیم 3 و جهان موجود جهان مطلوب نیست (تعبیری که بعضی به کار می برند). اگر جهان مطلوب می بود باید به گونه دیگری می بود. ما اینها را درعدل الهی تا حد زیادی مطرح کرده ایم.

 

تقریر مطلب به زبان حکمت الهی
جوابی که الهیون می دهند، نه فقط به عنوان یک جواب برای اینها، بلکه اصلاً حل مسئله فی حد ذاته به این صورت است که اصالت با خیر و حق و حسن کمال و زیبایی است؛ نقصها، باطلها، شرها ضرورتهایی هستند که لازمه هستی آن خیرها و حق ها هستند، به صورت یک سلسله لوازم ذاتی لاینفک، ولی نه لوازمی که اصالت دارند بلکه لوازمی که وقتی اینها را با مقایسه با حق و خیر بسنجیم به منزله نمودهایی هستند در مقابل بودها، اما این نمودها لازمه این بوده است که اگر آن بودها بخواهند باشند این نمودها هم قهراً هستند.
البته این مطلب به نحو عالی درمحل خودش بیان شده است. درآن مرحله خیلی دقیقش - که آن کمتر به ذهن عامه می رسد - نظیر پیدایش ماهیت است به تبع وجود. خیر محض، هستی است ولی درعین حال درمرتبه ذات هستی که مرتبه ذات حق است نه ماهیت است و نه نیستی، اما لازمه فعل بودن یک فعل و اینکه چیزی فعل یک فاعل (ذات باری) باشد تأخر از فاعل است یعنی یک نوع ضعف وجود درمقایسه با فاعل است والا آن فعل فعل نیست. و ازهمین جا ماهیت پیدا می شود که لازمه فعل بودن، ماهیت داشتن است. و همین طور باز فعل فعل قهراً یک درجه از آن نازلتر خواهد بود. و به این ترتیب نیستی در عین اینکه اصالت ندارد، در هستی راه پیدا می کند؛ تامی رسیم به عالم طبیعت که از نظر علم الهی و حکمت الهی ضعیفترین عوالم وجود و هستی است. در اینجا نشانه های ضعف وجود- که به یک اعتبار نشانه های ضعف وجود است و به یک اعتبار نشانه های ماهیت و نیستی- بیشتر پدیدار است.
پس شر و نیستی در عین اینکه اصالت ندارند و محال است اصالت داشته باشند و سنخ وجود باشند در عین حال از لوازم لاینفک درجات پایین هستی است. و به این ترتیب اگر ما نظام هستی را از آن جهت که هستی است و از بالا ببینیم اصلاً نیستی و حتی ماهیتی نمی توانیم ببینیم، باطل را نمی توانیم ببینیم چون از آن بالا که نگاه کنیم اصلاً چیزی نیست. ولی اگر از نظر دیگر ببینیم، آنچه که شر یا باطل است و چیزهایی که از شئون شر و باطل است مثل سایه ای که از یک شاخص نمودار می شود برای ذهن ما نمود پیدا می کند. این، طرز تقریر مطلب با زبان حکمت الهی بود.
ما اکنون به کل عالم هستی کار نداریم چون بحث ما بحث تاریخ و بحث جامعه انسانی است که ]مسئله شر و باطل[ در انسان و جامعه انسانی با قیاسهای انسانی چگونه است؟
بعضی طبیعت انسان و قهراً جامعه انسان را شر محض می دانند و هر تز اصلاحی را محکوم می کنند و بلکه هر تز اصلاحی را نیرنگ دیگر و شر دیگری برای بشر می شمارند و به هیچ مدینه فاضله وطرحی قائل نیستند و می گویند یک شری در عالم پدید آمده و هست تا وقتی که خودش خود به خودبه دست خودش یا باعامل دیگری از بین برود؛ و گفتیم از نظر اینها خودکشی یگانه خیر عالم است چون وقتی که هستی شر بود قهراً نیستی خیر می شود، وقتی که حیات بدترین پدیده ها بود قهراً قطع حیات خیر می شود. در عالم اگر یک خیر وجود داشته باشد همان بریدن این شر است که اسمش حیات است. و گفتیم که فلسفه مادی قهراً نمی تواند دیدش نسبت به عالم دید خوشبینانه باشد همچنان که فلسفه الهی هم از آن جهت که فلسفه الهی است نمی تواند دیدش نسبت به جهان دید بدبینانه باشد و چنین چیزی محال است مگر اینکه کسی اصلاً حکمت الهی را درک نکرده باشد.
حکمت الهی همه چیز عالم را در بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه می کند. می گوید ظهر الوجود ببسم الله الرحمن الرحیم. یعنی از یک دید خیلی عالی جز الله و رحمانیت الله و رحیمیت الله چیز دیگری نیست، که تصورش خیلی مشکل است ولی اگر انسان به این تصور برسد خیلی عالی و لطیف است. پس در این دید جز الله و رحمانیت الله و رحیمیت الله چیزی نیست؛ عالم دو وجهه و دو چهره دارد: چهره از اویی و چهره به سوی اویی. چهره از اویی رحمانیتش است و چهره به سوی اویی رحیمیتش، و سایر اسماءالهی اسمهای درجه دوم و سوم و درجات بعد یعنی اسم های تبعی هستند. مثلاً خداوند الجبار یا المنتقم هم هست اما اصالت مال رحمانیت و رحیمیتش است یعنی الجباریه و المنتقدمیه هم درواقع از همان رحمانیت و رحیمیت ناشی می شود، قهر هم از لطف ناشی می شود، یعنی آن اصالتی که لطف دارد قهر ندارد.
اصلاً دید توحیدی نمی تواند غیر از این باشد، و نه تنها دید توحیدی، بلکه دید واقعی فلسفی نسبت به هستی و اصلاً دیدهستی شناسی واقعی نمی تواند غیر از این باشد.

 

نگاه مارکسیسم به تاریخ
حالا می رویم سراغ جامعه انسانی. گفتیم این مکتب مادی معاصر ما برخلاف مکتب های مادی دیگر خواسته در عین مادی بودن، یک نوع نظر خوشبینانه ای را در جامعه انسانی وارد کند بدون آنکه هیچ اصالتی برای انسان قائل شده باشد، براساس ماتریالیسم تاریخی که مبتنی بر مسئله اصالت ابزار است و محل بحث ماست و آن این است که انسان نه خوب است و نه بد، چون غریزه ندارد، نه غریزه خوب نه غریزه بد، همه چیز را جامعه به او می دهد. انسان در ذات خودش نه خوب است و نه بد، جامعه است که خوبش می کند و جامعه است که بدش می کند. جامعه را چه خوب می کند و چه بد می کند؟ جامعه هم تابع وضع ابزار تولید است، تا ابزار تولید چگونه اقتضا کند. ابزار تولید در دو مرحله اقتضا می کند جامعه خوب باشد، انسان خوب می شود. یکی مرحله ابتدای ابتدا که ابزار تولید درنهایت درجه ضعف است و زندگی اشتراکی انسانها را ایجاب می کند.آن وقت در انسان های آن جامعه دیگر بدی و ظلم و حرص و طمع و افساد و قتل و آدم کشی نیست چون موجباتش نیست. یکی هم در آخرین مرحله ای که ابزار تولید آنقدر بزرگ می شود و رشد می کند که باز جز اینکه زندگی به صورت اشتراکی دربیاید راهی باقی نمی گذارد. باز ابزار تولید به جامعه شکل دیگر می دهد، انسان ها خوب می شوند (زیرا انسان اصالت ندارد). باز همه برادر و برابر و «ما» می شوند، همه حسدها می ریزد، همه طمع ها می رود، همه عقده ها خالی می شود و انسان ها انسان به معنی واقعی می شوند. اما در فاصله این دو، از اشتراک اولیه تا اشتراک نهایی که هنوز نرسیده ایم، یعنی فاصله ای که تاریخ را تشکیل می دهد، دوره ظلمانی تاریخ بشر است.
چون دوره مالکیت است. ابزار تولید درحالتی بوده که جبراً مالکیت اختصاصی و وضع طبقاتی و وجود دو طبقه و وضع ارباب و برده را به شکلهای مختلف خودش ایجاد کرده، و فساد و ظلم و ستم و شر و کبر و حسد و طمع و ظلم و خونریزی مولود همین نظام ارباب و بردگی است و آن هم مولود مالکیت است و مالکیت هم مولود درجه خاصی از رشد ابزار تولیدی است. این وضع هم با تز، اصلاح، آمدن یک پیغمبر یا مصلح اصلاح شدنی نیست. جبر ابزار تولید است، نمی تواند غیر از این باشد؛ هرچند که انسان در طول تاریخ طرح عدالت را ریخته است.
این طرح عدالتهایی که در طول تاریخ ریخته اند یا نهضتهای عملی که در طول تاریخ به نام عدالت و خیر و اخلاق عالیه شده است، اینها یا اصلاً ماهیتش خدعه و فریب بوده یعنی نیرنگ دیگری بوده باز برای همان استثمار کردن، خودش باطل دیگری بوده برای محکم کردن زنجیرهای استعمار و استثمار و بهره کشی، یا اگر این نهضتها احیاناً از میان طبقه استثمار شده نه برای استثمار کردن بلکه برای پاره کردن زنجیرهای استثمار پیدا شده، چون برخلاف جبر تاریخ بوده (حرکتی بوده برخلاف جریان آب، برخلاف اصل مالکیت) برای یک مدت موقت- مثل برقی که در یک بیابان ظلمانی می زند- یک کاری می توانسته بکند ولی مثل همان حرکت برخلاف جریان آب نمی توانسته ادامه داشته باشد. بعد این نهضتها نه تنها خاموش شده، بلکه همانی که آمده بود برای اینکه این زنجیرها را پاره کند خودش به صورت زنجیر جدیدی برروی آن زنجیرهای قدیم درآمد و نمی شد غیر از این باشد، زیرا جبر تاریخ بود. و بنابراین در این دوره ای که دوره پیغمبران و ظهور مذاهب و ظهور تمدنهاست، تا عصر ما، بر تاریخ بشریت جز ظلمت و شر و باطل چیزی حکومت نداشته. خیری نبوده یا اگر- احیاناً از طرف طبقه استثمار شده- بوده است نمی توانسته دوام داشته باشد، زیرا خلاف جبر تاریخ بوده. و قهراً این رشته ادامه دارد تا آن وقتی که مرحله اشتراک نهایی برسد. هر وقت مرحله اشتراک نهایی رسید- که آن هم تابع تکامل ابزار تولید است- آنوقت ]انسان خوب[ خواهد شد و الا فایده ای ندارد. ولهذا گفتیم کسانی که از این فلسفه پیروی می کنند، در تاریخ نگاری بزرگترین خیانتها را به بشریت مرتکب می شوند یعنی کوشش می کنند صفحات تاریخ را تاریک تاریک جلوه بدهند و تاریخ را مساوی «تاریک» قرار بدهند و همواره آن قسمتهای تاریک تاریخ را به رو بیاورند و روی قسمتهای روشنش را بپوشانند و یا حتی آنها را توجیه بد کنند که اشتباه می کنید، آنها هم خدعه و فریبی بوده و واقعیتی در کار نبوده است.
در سابق، من یک سخنرانی کردم تحت عنوان «حماسه حسینی»، انتقادی می کردم از برخی منبری ها و روضه خوانها؛ گفتم که حادثه عاشورا دوچهره و دو صفحه دارد. یک صفحه سیاه دارد و یک صفحه سفید. سکه ای است که دو رو دارد. آن صفحه سیاه را که نگاه می کنیم، در آنجا ظلم و قساوت و بی رحمی و نامردی و جنایت می بینیم، مظهر اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک 4 است. قهرمان این صحنه ابن زیاد و عمرسعد و یزید و شمربن ذی الجوشن و سنان بن انس و حرمله کوفی و امثال اینها هستند. و آن صفحه سفید را که نگاه می کنیم، همین طوری که این صفحه از سیاهترین صفحه های تاریخ است آن صفحه از درخشانترین صفحات تاریخ است. در آن صفحه ما ایمان و حقیقت و توکل و اعتماد به خدا و مجاهدت و صبر در مقابل سختیها و رضا و توکل می بینیم. در اینجا آن قسمت دوم آیه را که خدا گفت: انی اعلم ما لاتعلمون5 می بینیم. قهرمانهای این صحنه تیپهای دیگری هستند، خود امام حسین، برادرهای امام حسین، فرزندان امام حسین، برادرزادگان امام حسین و اصحاب امام حسین. اگر قسمتهای زیبای این صفحه را در مقابل قسمتهای زشت آن صفحه قرار بدهیم نه تنهاکمتر نیست بلکه بر آن می چربد. ولی برخی منبریها مثل اینکه عادت دارند که همیشه آن صفحه سیاه تاریخ را برای مردم بازگو کنند. گویی این تاریخ صفحه سفید ندارد و امام حسین و اصحاب و کسان او مردمی بودند که فقط نفله شدند، افرادی بودند که فقط مظلوم واقع شدند و هیچ «قهرمانی» در کار خودشان نداشتند، فقط یک مردم بیچاره مفلوک مظلومی بودند که ظلم زیاد به آنها شد. در صورتی که قضیه دو طرف دارد و این طرف بر آن طرف می چربد.

 

ایراد وارد بر مورخان ماتریالیست
حالا عین همین ایرادی که به برخی منبریها وارد است به تاریخ نویسهای ماتریالیست وارد است که اینها هم کوشش دارند صفحات تاریخ بشریت را سیاه سیاه جلوه بدهند، یعنی برخلاف فلسفه شان است که زیباییها را ارائه بدهند. اگر بخواهند زیباییها را نشان بدهند پس تکلیف فلسفه مادیت تاریخی چیست؟ آنها باید بگویند از آن زمانی که مالکیت پیدا شد انسان از انسانیت خودش خارج شد و به اصطلاح مارکس از خود بیگانه شد، استثمارگر به شکلی از انسانیت خارج شد، استثمارشده را به شکل دیگری از انسانیت خارج کردند. انسان آن وقت انسان بود که دوره اشتراک اولیه بود و آن وقت به انسانیت خودش بازگشت می کند که دوره اشتراک ثانوی برسد. این دوره وسط دوره انکار انسانیت است که انسان انسانیت خودش را انکار کرده است. دوره اول تز انسانیت بوده و انسان در این دوره انسانیت خودش را وضع کرده است. این دوره وسط دوره انکار انسانیت بوده. و دوره ای که انسان به انسانیت خودش - منتها در سطح بالاتر - بازگشت می کند فقط آن وقتی است که ابزار تولید جبراً انسان را به انسانیت خودش باز می گرداند (به انسان مربوط نیست.) این دوره دیگر دوره انسانیت نیست، دوره انسان از انسانیت بیرون رفته است. تاریخ انسان از انسانیت بیرون رفته که دیگر نمی تواند یک جنبه درخشانی داشته باشد.
اما آیا واقعاً این با منطق قرآن جور در می آید؟ قرآنی که نه می گوید طبیعت انسان شر محض است و نه می گوید انسان فاقد طبیعت است و فاقد هرگونه سرشت خیر و شر است و سرشت خیر و شر را جامعه به او می دهد، جامعه هم در این جهت تابع درجه تکامل ابزار تولید است، بلکه به «سرشت» برای انسان قائل است، سرشت علوی ملکوتی فطری از یک طرف و سرشت حیوانی از طرف دیگر، که سرشت حیوانی، هم شر و باطل است هم شر و باطل نیست. چرا؟ اگر انسان آن سرشت علوی را نمی داشت و می خواست حیوان باشد، ]سرشت حیوانی فقط خیر بود.[ در حد حیوانیت مگر انسان چه دارد؟ انسان شهوت دارد حیوان هم شهوت دارد. مگر شهوت در حیوان بد است؟ اتفاقاً کمال است. انواع شهوات. مثلاً میل به خوردن دارد، انسان هم میل به خوردن دارد. ولی انسان سرشت علوی ملکوتی نیز دارد، فطره الله دارد یعنی کمال لایتناهی را می خواهد، خدا را می خواهد که کمال لایتناهی است، یعنی حس قناعت ناپذیری. اگر حیوانیت انسان تابع فطرت و سرشت ملکوتی انسان باشد، خیر محض می شود و حیوانیت انسان باید باشد. انسان نباید حیوانیت را قطع کند؛ مثلا هرانسانی خودش کاری کند که دیگر میل به غذا نداشته باشد، میل جنسی هم نداشته باشد؛ دراین صورت حیات ادامه پیدا نمی کند.
] وجود آن[ براساس یک حکمتی است. کی باطل پدید می آید؟ زمانی که این دو حق به گونه ای به اصطلاح با یکدیگر پیچ بخورند که مسیر عوض بشود، یعنی به جای اینکه حیوانیت در استخدام انسانیت قرار بگیرد انسانیت در استخدام حیوانیت قرار بگیرد. آن میل به لایتناهی به صورت مثلاً شهوت لایتناهی درآید. پول لایتناهی می خواهد. بازهم لایتناهی می خواهد اما آن لایتناهی را در پول می خواهد، در جاه می خواهد، در مقام می خواهد، 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل

دانلودمقاله نرم افزاری برای تشخیص حروف

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله نرم افزاری برای تشخیص حروف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده علمی
این پروژه در راستای ساخت نرم افزاری برای تشخیص حروف و یا تعیین حالات عاطفی متفاوت در افراد مختلف انجام گرفته است.
در ابتدا از افراد مختلف در حالات مختلف و در ضمن ادای حروف متفاوت عکسبرداری شده و برنامه هایی برای تعیین فواصل و ویژگیهای مختلف چهره در این حالات توسط نرم افزار Matlab نوشته شده است.
در این نرم افزار عکس ورودی از منبع گرافیکی خوانده می شود و پس از انجام عملیاتی مثل resize کردن، تبدیل به حالت grayscale در برخی موارد، الگوریتم های لبه یابی، گذراندن از فیلترهای خاص، scan کردن، انجام عملیات dilation و erosion، یافتن رنج RGB نقاط مختلف تصویر، پیدا کردن ضرایب همبستگی و تشابهات و ... می توان کادر صورت، کادر لب و دهان، کادر چشم، کادر ابروها، فواصل و ابعاد مورد نظر را به دست آورد و با مقایسة این اطلاعات با دیتای موجود حالات و حروف را تشخیص داد.
این نرم افزار می تواند در پروژه های روباتیک یا برای درک حروف برای ناشنوایان مورد استفاده قرار گیرد.

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه
فصل 1: پردازش تصویر رقمی
-نمایش تصویر رقمی
-مراحل اساسی پردازش تصویر
-پردازش
-نمونه برداری و چندی کردن
نمونه برداری و چندی کردن یکنواخت
نمونه برداری و چندی کردن غیریکنواخت
-چند رابطه پایه ای بین پیکسلها
همسایه های یک پیکسل
اتصال
-همبستگی
-فیلتر کردن
فیلترهای آرام کننده
فیلتر کردن مکان پایین گذر
فیلتر کردن پایین گذر
-پردازش تصویر زندگی
مبانی رنگ
مدلهای رنگ
مدل RGB
-بخش بندی تصویر
-آشکارسازی لبه
توصیف پایه ای
پیوند لبه و آشکارسازی مرز
-شکل شناسی
گسترش و سایش
 چند تعریف پایه ای
 گسترش
سایش
فصل 2: نمودارهای بلوکی، مراحل و نحوة انجام پروژه
-فلوچارت برنامة لب خوانی از روی چهره
-فلوچارت برنامة تشخیص حالات از روی چهره
-مقدمه ای بر پردازش تصویر
عوامل درونی
عوامل خارجی
-گرفتن عکس
-خواندن عکس
-یافتن کادر صورت
Resize کردن عکس
تبدیل عکس رنگی به حالت gray scale
الگوریتم لبه یابی
Scan کردن عکس
-فیلترکردن تصویر
-دستور strel
-انجام dilation و erosion
-پیدا کردن کادر لب
-یافتن اندازه های مورد نظر لب
-مقایسة اندازه ها با اندازه های حالات لب
-ادامة عملیات برای تشخیص حالت
-یافتن کادر حدودی چشم توسط correlation
 چند تعریف پایه ای
 گسترش
 سایش
فصل 2: نمودارهای بلوکی، مراحل و نحوة انجام پروژه
-فلوچارت برنامة لب خوانی از روی چهره
-فلوچارت برنامة تشخیص حالات از روی چهره
-مقدمه ای بر پردازش تصویر
 عوامل درونی
 عوامل خارجی
-گرفتن عکس
-خواندن عکس
-یافتن کادر صورت
 Resize کردن کادر صورت
 تبدیل عکس رنگی به حالت grayscale
 الگوریتم لبه یابی
 Scan کردن عکس
-فیلتر کردن تصویر
-دستور strel
-انجام dilation و erosion
-پیدا کردن کادر لب
-یافتن اندازه های مورد نظر لب
-مقایسة اندازه ها با اندازه های حالات لب
-ادامة عملیات برای تشخیص حالت
-یافتن کادر حدودی چشم توسط correlation
-دستور Corr2
-مقایسه با اندازه های چشم در حالات مختلف
-یافتن کادر ابرو
-یافتن فاصلة دو ابرو
-توضیحاتی در مورد بیومتریک چهرة انسان
مقدمه
روشهای بیومتریک
استخراج ویژگیهای صورت در بیومتریک
فصل سوم: نتایج و نکات به دست آمده از انجام پروژه
-تغییرات ابعاد لب، چشم و ابرو
-ابعاد لب برای افراد مختلف
-نرمالیزه کردن ابعاد
-ابعاد قطر چشم در حالات مختلف
-رنج RGB به دست آمده از رنگ لب
-رنج RGB به دست آمده از رنگ پوست
-چند مورد پیشنهادی در راستای ادامة پروژه
4-فهرست کلمات لاتین
5-مراجع و منابع

 


فلوچارت برنامة لب خوانی از روی چهره

 


فلوچارت برنامة تشخیص حالات از روی چهره

 


مقدمه یا بر پردازش تصویر صورت:
صورت یک منبع قوی از اطلاعات رفتاری انسانهایت. بیان چهره نشان دهندة حالات رفتارهای اجتماعی رگوله شده سیگنالهای مربوط به صحبت کردن، حالات عاطفی و ... است که می تواند عملکرد مغز و آسیب شناسی را آشکار سازد.
اغلب سیستمهای توصیف کنندة صوت از مدلهای پیچیدة دو یا سه بعدی صوت را برای درک حالات مثل پیشانی، ابرو، چشمها، بینی، دهان، گونه و چانه استفاده می کنند.
اغلب شش حالت برای درک حالات چهره وجود دارد که عبارتند از خوشحالی، ترس، عصبانیت، تنفر، ناراحتی و تعجب.
اگر به بررسی صورت به صورت دینامیک بپردازیم تغییرات صوت می تواند به دو دلیل باشد:
1-عوامل درونی و 2-عوامل بیرونی

• عوامل درونی
کارهای ممکن برای بررسی منبع
کلاس بندی، شناسایی کامل
استنباط از عواطف و نیتهای درونی
لب – خوانی
تصمیم گیری مرد یا زن بودن
تخمین سن هویت
حالت چهره ای
صحبت
جنسیت
سن

 

• عوامل خارجی
تأثیرات منبع
سایه روشن، رنگ، سایة خود فرد، Highlight
اثرات مناظر، تجزیه، کانون، نویز تصویر، نمونه‌برداری از توزیع تابش، روشن شدن غیرمستقیم، سایه انداختن مشاهدة هندسة صوت
روشنایی
پردازش تصویر
موارد دیگر

 

حالات عضلانی صورت نقش مهمی در رفتار بشر مثل سخنرانی، توصیف چهره و ... اشارات دارند. پنفیلد به این نکته دست یافته است که مدارات عصبی که وابسته به دست ها و صورت (بخصوص دهان) هستند نقش مهم در فعل و انفعالات ماشین دارند.
کلاً مراحل درک تصویر 6 مرحله است:
1-گرفتن عکس 2-پردازش اولیه 3-توصیف ویژگیها 4-مرحله دریافت 5-بیس اطلاعات 6-تشخیص
*گرفتن عکس: در این پروژه برای هر حالت یا در مورد ادای هر حرف از 5 الی 9 نفر توسط دوربین دیجیتال عکسبرداری شده که این عکسها با کیفیت بالا در ابعاد 1536×2048 هستند.
برای بالا بردن دقت لازم است که حروف به طور کامل توسط افراد ادا شوند و هم چنین لازم است حالات به خوبی اجرا شوند، پس ممکن است از هر فرد برای هر حالت یا هر خرف عکسهای متعدد گرفته شود. عکسها با زمینة تیره درنظر گرفته شده اند.
این عکسها اطلاعات آماری از ابعاد و هندسة صورت را در همة این حالات نتیجه می دهد.
خواندن عکس:
خواندن عکس توسط دستور Imread صورت می گیرد.
\filename)آدرسA=(Imread(
این دستور تصویر را از فایلهای گرافیکی می خواند و به صورت دیتا قابل استفاده می سازد.
هر پیکسل عکس حاوی اطلاعات لازم است.

 

یافتن کادر صورت:
برای resize کردن یک عکس یک function به نام myresize تعریف نموده ایم. در این function این گونه عمل می کنیم:
ابتدا size عکس را به حدود کاهش داده این چون تصاویر بسیار بزرگ بوده و سرعت انجام برنامه کم است پس از این دستور استفاده می کنیم:
(ضریب کوچک کردن عکس و A=Imresize(filename
2-تبدیل عکس رنگی به حالت grayscale:
برای این کار از دستور زیر استفاده می کنیم.
I=rgb 2 gray (filename)
با انجام این کار اطلاعات از رنج 256 رنگ به رنج 5 تا 1 تبدیل می شوند. بدین ترتیب انجام بسیاری از عملیات روی تصویر مقدور می گردد.
3-الگوریتم لبه یابی:
برای پیدا کردن کادر صورت نیاز به پیدا کردن لبه های چهره داریم و یک الگ.ریتم نیاز است تا با توجه به تغییرات رنگ کادر نسبت به چهره ما تیرگی ها و روشنی ها و سایه ها و ... لبه های موجود در عکس را پیدا کنیم تا بتوانیم با scan کردن لبه های مختلف کادر چهره را پیدا کنیم. الگوریتم مورد نظر به این صورت است.
عکس را به حالت باینری درمی آورد: A=Im2bw(IC, gray+hresh (IC))
دستور strel بعداً به طور کامل توضیح داده می شود:
se = strel (disk,6)
A = Imclose (A , se)
B = Imopen (B , se)
4-Scan کردن عکس:
برای این کار لازم است اطلاعات موجود روی عکس از چهار طرف scan شوند تا به خطوط کادر صورت برسیم.
ما با عکسهایی با Bacjground سیاه یا تیو کار کرده ایم.
پس برای یافتن کادر چهره نکتة مهم لبه یابی است.
چهار لبة اطراف صورت این گونه تعریف شده اند.
*Upedge
یک function با عنوان updage برای پیدا کردن لبة بالایی صورت درنظر گرفته ایم. در این function از گوشة بالا سمت چپ شروع به scan کردن نموده و با رسیدن به لبه های مورد نظر مقادیر ثبت می گردد.

 

Downedge:
یک function برای یافتن لبة پائین صورت است مانند upedge می باشد با این تفاوت که از گوشة پائین سمت چپ شروع به scan به صورت افقی می کنیم.
Right edge:
در این function، scan کردن از گوشة بالا سمت راست شروع می شود و عملیات جاروب کردن به صورت عمودی صورت می گیرد.
Left edge:
نقطة شروع آن مانند upedge می باشد ولی scan کردن به صورت عمودی انجام می گیرد حال با مقادیر به دست آمده از این چهار function کادر صورت به دست می آید.

 

فیلتر کردن تصویر:
برای حذف نویز تصویر نیاز به یک فیلتر پائین گذر داریم تا کمی محوی در تصویر ایجاد کند. چون ما برای پیدا کردن ناحیة لب و مقادیر آن از رنج RGB رنگ لب استفاده کرده ایم، ممکن است وجود هرگونه لکه روی پوست صورت مشکل ساز باشد، به همین دلیل از یک فیلتر پائین گذر استفاده می کنیم تا گونه ای یکنواختی روی صورت ایجاد سازد.
ما بدین صورت از فیلتر پائین گذر استفاده کرده ایم:
I=imfilter (i,h);
که با این کار عکس i را از فیلتر h عبور می دهیم. H یک فیلتر پائین گذر است که آن را خودمان در ابتدای برنامه تعریف می کنیم. ابعاد I با ابعاد i (تصویر قبل از فیلتر شدن) یکسان است.0

 

دستور strel:
این دستور یک المنت ساختاری مورفولوژیک بوجود می آورد.
SE= strel (shape , parameters)
Shape: شل مورد نظر
Parameters: ابعاد شکل مورد نظر
به این صورت که ما با دادن یک شکل، کادر مورد نظر خود را تعریف می کنیم و ابعاد آن را تعیین می نماییم. با حرکت دادن آن کادر روی تصویر اصلی عملیات مورد نظر روی آن کادر انجام می گیرد. این گونه که ما بعضی از نقاط را در واقع 1 کرده و برخی دیگر را 0 می کنیم. پس عملیاتت فقط روی نقاط 1 صورت می گیرد.
مثلاً ما برای انجام dilation و erosion روی صورت به این صورت از این دستور استفاده کرده ایم:
SE=strel (“rectangle” , [15 20])
با این کار روی یک مستطیل این عملیات را انجام می دهیم و یا حرکت آن روی همة عکس در تمام تصویر روی نقاط مورد نظر گسترش و سایش را انجام می دهیم. یا مثلاً در مورد پیدا کردن کادر چشم و یا ابرو یک کادر تعریف کرده و با حرکت آن کادر روی تمام صورت و پیدا کردن همبستگی بیشتر چشم و ابرو را می یابیم.
* انجام dilation و erosion (گسترش سایش):
در هنگام کار با عکسهای رنگی مثلاً برای پیدا کردن لب اگر بخواهم با دادن مقادیر RGB لب، آن را محل یابی کنیم ممکن است وجود لکه روی پوست یا وجود قرمزی های کوچک روی نواحی صورت مشکل ساز شود.
پس لازم است ابتدا این لکه های کوچک را حذف کنیم.
بهترین روش برای این کار درنظرگرفتن مشاع همسایگی است. به این صورت که نکته هایی که اندازة کوچکی دارند باز هم کوچکتر و کوچکتر شده و محو شوند. به این عمل erosin می گویند. در نرم افزار matlab از دستور Imerode برای این منظور استفاده می شود.
A=Imerode (IM , SE)
IM همان اسم عکس مورد نظر می باشد.
SE نیز قبلاً تعریف شده است که در دستور strel شرح داده شد. پس از انجام شرح داده شد. پس از انجام خسهد (سایش) با این مشکل ممکن است مواجه شویم که برخی از اطلاعات لازم نیز از بین برود. به همین دلیل لازم است که پس از محو کردن نقاط و لکه های غیرلازم، اطلاعات لازم را تقویت کنیم یعنی نقاطی که شعاع همسایگی خوبی دارند و ممکن است با erosion دچار محوی شده باشند، دوباره تقویت کنیم به همین دلیل عملیات dilation را انجام می دهیم.
برای انجام این کار در نرم افزار matlab از دستور Imedilate استفاده می کنیم.
این دستور به این صورت استفاده می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   91 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نرم افزاری برای تشخیص حروف

گزارش کار درس روشهای مقدماتی تشخیص (وکسلر کودکان، نئو، mmpi، ریون)

اختصاصی از فی دوو گزارش کار درس روشهای مقدماتی تشخیص (وکسلر کودکان، نئو، mmpi، ریون) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش کار درس روشهای مقدماتی تشخیص (وکسلر کودکان، نئو، mmpi، ریون)


گزارش کار درس روشهای مقدماتی تشخیص (وکسلر کودکان، نئو، mmpi، ریون)

این فایل حاوی گزارش کار کامل آزمونهای هوشی وکسلر کودکان (wisc iv)، و ماتریس های ریون؛ همچنین آزمونهای شخصیتی نئو (Neo-PI-R)، و ام ام پی آی (mmpi-II) می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش کار درس روشهای مقدماتی تشخیص (وکسلر کودکان، نئو، mmpi، ریون)

تشخیص سرطان سینه با استفاده از شبکه عصبی همراه مقاله شبیه سازی شده

اختصاصی از فی دوو تشخیص سرطان سینه با استفاده از شبکه عصبی همراه مقاله شبیه سازی شده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تشخیص سرطان سینه با استفاده از شبکه عصبی همراه مقاله شبیه سازی شده


تشخیص سرطان سینه با استفاده از شبکه عصبی  همراه مقاله شبیه سازی شده

تشخیص سرطان سینه با استفاده از شبکه عصبی  همراه مقاله شبیه سازی شده

با استفاده از شبکه عصبی تصاویر تبدیل به داده ها می گردد و سپس با استفاده از تصاویر ورودی شبکه عصبی اموزش داده می گردد و سپس شبکه عصبی اموزش دیده را تست می کنیم و نهایتا سایز توده رو مشخص می کنیم و حجم تورده سرطانی با استفاده از هسیستوگرام تصویر مشخص می گردد.

مقاله رفرنس:

Solving mammography problems of breast cancer detection using
artificial neural networks and image processing t echniques
1*
Moh’d Rasoul A . Al-Hadidi, ² Mohammed Y. Al-Gawagzeh and ³ Bayan A. Alsaaidah
Computer Engineering Department, Engineering College, Al-Balqa Applied University Al-Salt1911,Jordan
mohammed_hadidi@bau.edu.jo*, mohammed_gogazeh@yahoo.com, eng_bayan85@yahoo.com

Indian Journal of Science and Technology Vol. 5 No. 4 (Apr 2012) ISSN: 0974- 6846


دانلود با لینک مستقیم


تشخیص سرطان سینه با استفاده از شبکه عصبی همراه مقاله شبیه سازی شده