استنتاج و حکم دربارهی مطلبی به کمک تشبیه را تمثیل یا آنالوژی میماند. وقتی دوشیئی، دو پدیده در یک یا چند جهت بهم شبیهند، میتوان آنها را مقایسه کرد، و براساس این شباهت، حکمی را که دربارهی مشبه ثابت است درباره مشبه به نیز ثابت گرفت. در منطق صوری ارزش معینی برای تمثیل از جهت تحقیق یک مطلب قائلند ولی آن را چنانکه در بیان سرلوحهی این گفتار از سهروردی نیز آمده است "مفید یقین" و دارای قدرت برهانی کافی نمیدانند و تمثیل را از اشکال ضعیف برهان میشمرند زیرا شباهت یک یا چند جهت دوشئی یا دو پدیده ، لازم نمیکند که همهی احکام صادق به آن دو پدیده با هم منطبق باشد . ولی در واقع باید دید که تمثیل چگونه تمثیلی است، سفسطهآمیز، سطحی و مخدوش یا مقنع، با مضمون و اساسمند. در مباحث سیرنتیک تمثیل نوعی مدلسازی از پدیدهی مورد تحقیق شمرده میشود. در آن صورت تمثیل را نمیتوان پیوسته وسیلهی ناتوان نیل به معرفت دانست. از تمثیل از باستان زمان در علم و فلسفه، مذهب، اخلاق، سیاست و امور دیگر برای اثبات مطلبی، توضیح آن، مجسم کردن آن استفاده میکردهاند. از میان انواع براهین منطقی تمثیل شکلی است مشخص، محسوس، قابل درک. به همین جهت قدیمیترین شکلی است که در نزد ملل متداول شده و در کشور ما مهمترین و رایجترین حربهی استدلال بوده است و در مذهب، عرفان و فلسفه و اخلاق به کمک آن میکوشند تا مطالب را هم مجسم و مفهوم و هم ثابت و مدلل کنند.
قصهها و حکایات واقعی یا پنداری از اشکال مهم تمثیل است که تأثیر عمیق اقناعی به ویژه در اذهان ساده دارد. کلیه و دمنه اصولاً بر این بنیاد نیمه منطقی قرار گرفته است. حکمی بیان میشود و سپس برای اثبات آن حکایتی ذکر میگردد. چون در آن حکایت مطلب در جهت اثبات صحّت آن حکم سیر میکند، ناگزیر خواننده باید قانع شود که آن حکم صحیح بوده است.
آثار عرفا ما و از آن جمله عطار و مولوی به ویژه بر تمثیلهای روائی مبتنی است ابن سینا و نیز غزالی (در رساله الطیر) سهروردی (در عقل سرخ و صفیر سیمرغ) اشکال مختلف تمثیل را برای نشان دادن نظریات عرفانی خود به کار میبردند. در میان به کاربرندگان این فن ، استاد مسلم مولانا جلالالدین محمد یکی از بزرگترین متفکران و شاعران ایران و جهان است (604ـ672 ه ـ .ق) . شش دفتر مثنوی که آنها را با الهام از خاطریی شورانگیز شمسالدین ملکداد تبریزی و بنا به خواست شاگرد خود حسام الدین چلپی سروده ، نمونهی برجستهی برهان تمثیلی عرفانی و فلسفی است.
دربارهی مولوی و زندگی او، دربارهی اثر جاویدانش مثنوی، از جهات گوناگون تحقیقات وسیعی از جانب خاورشناسان و ادیبان به نام ایران به ویژه آقای دکتر فروزانفر انجام گرفته است و نیازی به تکرار نیست. تنها نکتهای که در این مقال مورد توجه ماست، شیوهی تمثیلی و از آن جمله تمثیل فلسفی مولوی است.
شیوهی تمثیل در نزد مولوی
مولانا هر دو شکل تمثیل را تمثیل کوچک یا تشبیه و تمثیل بزرگ که ما آن را تمثیل روائی نامیدیم، چنانکه گفتیم به حد وفور به کار می برد و در اینکار نبوغی بیمانند دارد. شیوهی تفکر مولوی سیرآزاد و بیقید فکر، یعنی سیر بر حسب تداعی معانی، از خلال یک سلسله تشبیهات و کنایات و امثال و روایات، یعنی از خلال یک سیستم آنالوژی فلسفی، عرفانی و در عین حال سخت هنری و شاعرانه است.
دفتر اول مثنوی با تمثیل نی آغاز میگردد. در این تمثیل این فکر عرفانی که روح انسان بخشی است از روح جهان (خدا) که در قفس تن اسیر است و شائق است که بار دیگر به اصل خود باز گردد، که دیگران نیز با تمثیلات دیگری بدان پرداختهاند، مطرح شده است ولی تمثیل مولوی بسیار شاعرانه و بلیغ است این ابیات را کمتر ایرانیِ کتاب خواندهای است که نداند.
شامل 29 صفحه فایل WORD قابل ویرایش
دانلود مقاله تمثیل در شعر مولانا