دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه20
فهرست مطالب
مقدمه:
راهبردهای پیامبر اعظم(ص) در عصر حاضر
منابع:
پزوهش حاضر که مجموعه ای خلاصه از چند مقاله برتر در مجلات و نمایه های موجود در مجموعه کتابخانه مرگزی آستان قدس رضوی و تالار اطلاع رسانی و نمایه موجود در بنیاد پژوهشهای اسلامی مشهد و همچنین چند پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی می باشد، گامی است که نگارنده با هدف آگاهی رساندن به قشر جوان و دانشجویان عزیز، در خصوص اخلاق و سیره نبوی و با نگرش موضوعی به تأثیر آنها در حوزه فرهنگ، برداشته است.
آنچه که سبب گردآوری این مجموعه شد، معرفی و آشنا کردن سنت و آداب و رسوم اصیل اسلامی به دانشجویان عزیز بود از آن لحاظ که شاید هنوز کمتر ادبیاتی در مورد بررسی وضعیت کنونی جهان اسلام با وضعیت جامعه اسلامی در آغاز بعثت، وجود دارد. امید است با توجه به شرایط کنونی حاکم بر جهان و در حالی که استکبار جهانی به سردمداری آمریکای جهانخوار، در پی تضعیف مبانی دینی جوامع اسلامی از راه فرهنگ و سنتهای موجود در میان این سرزمینها می باشد، پژوهش حاضر که قسمت اصلی بخش اول آن را مصاحبه تشکیل میدهد گامی به سوی افقهای روشنتر در راه روشنگری دینی باشد.
یونس ثابتی
بخش اول:
پیامبر(ص)،آغازگر تغییردر فرهنگ جهانی
پیامبر عظیم الشأن خدا(ص)، با توجه به فضای جامعه و نیازهای موجود، پروژه تغییر فرهنگی عظیمی را آغاز نمودند و در مدت رسالت خود به آن همت گماشتند.ضرورت و چگونگی ایجاد این تغییر، دلایل و لزوم کاربرد شیوه پیامبر (ص) در عصر حاضر را با علامه سید جعفر مرتضی العاملی مورخ نامی جهان اسلام به بحث گذاشته ایم.
پرداختن به مسأله فرهنگ با هر رویکردی، یکی از مهمترین دغدغه های ایدئولوگ های جوامع مختلف بوده و هست. اهمیت این بحث، در نوع هدایت انبیای الهی که همگی به نوعی مبنای فرهنگی داشته اند، نهفته است. اما التقاط گری و امتزاج سنت های باطل اقوام گوناگون با فرهنگ الهی انبیا، زمینه انحراف فرهنگی را در میان پیروان ادیان مختلف ایجاد کرد، تا جایی که آن سنت ها کم کم بر ارزشهای فرهنگی ادیان الهی غلبه کرد و باعث کمرنگ شدن نقش آنان گردید.خداوند بنا به سنت الهی و جهت اتمام حجت بر بندگان خود، آخرین پیامبر را بر انگیخت و تولدی دیگر را در زندگی بشر رقم زد، تولدی که مبنای تحولات فرهنگی فراوانی در جامعه بشری شد.
عصر پیامبر (ص)، عصر پیدایش خرده فرهنگ های باطل که خود را به ادیان ابراهیمی منتسب می کردند، بوده است، براساس همین نیاز، خلأ وجود یک فرهنگ هدایتگر الهی احساس می شد وحضورپیامبرخاتم(ص)، پایان این احساس ناخوشایند بود.
لازم به یادآوری است، علامه سید جعفر مرتضی، مورخ شیعه لبنانی اکنون در جبل عامل زندگی می کند و سالها از عمر خویش را در حوزه علمیه قم به تحصیل و تدریس و تحقیق پرداخت، یکی از معروفترین تألیفات ایشان، اثر ارزشمند الصحیح من سیرة النبی است که در سال 1372 به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی برگزیده شد.
* اگر اجازه بدهید، گفتگو را با بررسی وضعیت فرهنگی جهان در عصر پیامبراعظم(ص) آغاز کنیم...
**قبل از پاسخ گفتن به سؤال شما، به عنوان مقدمه تعریف فرهنگ را مد نظر قرار می دهیم، که آیا فرهنگ تنها ارزشهای معنوی است یا فراتر از آن است و شامل همه سنت ها، عادات، رفتارها و ... می شود؟ فرهنگ مجموعه ای از ارزشها، عادات، رفتار و سنت های هر قوم است و به همین نسبت در عصر بعثت پیامبر (ص) نیز فرهنگ هایی که بهتر است از آنها به عنوان خرده فرهنگ یاد کنیم، وجود داشتند.
این فرهنگ ها گر چه بعضاً باقی مانده فرهنگ ادیان الهی و ابراهیمی بودند اما با ضد ارزشهای موجود در جامعه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف آغشته شده بود و به عبارت دیگر آن فرهنگ ها مد نظر انسان ها بود. در واقع مقاصد، تمایلات و ایده های برخاسته از ارزشهای آن جوامع زیر بنای فرهنگ های آن ملل را تشکیل می داد.
حال آنکه این تمایلات گاه مربوط به مسایل متافیزیکی و ماورایی است و گاه به مسایل نفسانی بر می گردد.
بالاخره آن فرهنگ ها ناشی از تفکر و خواست های مادی بشر بود البته شاید بقایا و شمه ای از ارزشهای ادیان الهی و ابراهیمی در آن یافت می شد. اینگونه بود که تشخیص حق از باطل در این فرهنگ ها برای مردم بسیار سخت و بعضاً ناممکن شده بود؛ مطمئناً این نوع فرهنگ ها به نفع بشر نخواهد بود بلکه به نفع مستکبرین و حکام جور می باشد، چرا که آنان در لوای این فرهنگها منافع خودشان را تأمین می کنند.
لذا با وجود این فرهنگ ها، جنگها و ستم های فراوانی در حق توده مردم روا می شد، بنابراین وقتی فرهنگی ابزار حکام جور و مستکبرین واقع شود به ضرر مردم جامعه تمام می شود، اما فرهنگ های الهی دارای خصوصیاتی است به نفع مردم و همه طبقات جامعه. فرهنگ های الهی و بخصوص فرهنگ اسلامی قصد تحمیل اهداف نظام ارزشها و نظام دینی خود را ندارند، چرا که اگر مفاهیم ارزشمند این نظام های فرهنگی به نحو شایسته به مردم منتقل شود، ارزشها از ضد ارزشها شناسایی می شود و نظام های برتر فرهنگی جای خود را به خرده فرهنگ های التقاطی خواهند داد.
*آیا وجود همین نقص ها در خرده فرهنگ های ساخته ذهن و تفکر بشر زمینه رویکرد و گرایش جامعه آن روز را به فرهنگ اسلام فراهم ساخت؟
**فرهنگ اسلام در قالب یک نظام هماهنگ با فطرت وارد میدان شد، آن هم در زمانی که آن فرهنگهای باطل بر زندگی مردم سایه افکنده بودند.
این فرهنگ الهی برخاسته از وحی دو مؤلفه بسیار مهم وجود داشت؛ یکی همان هماهنگی با فطرت بود که عرض کردم و دیگری همسویی با عقل. مسلم است که این نوع فرهنگ ها اثرات بسیار مطلوبی بر رفتار و کردار و زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد.
فرهنگ اسلامی چون دارای این دو مؤلفه مهم - فطرت و عقل - بود توانست جامعه بشری را راهنمایی و هدایت کند. البته برخی مسایل وجود دارد که درک آن برای عقل ممکن نیست و فطرت نیز به آن دسترسی ندارد، لذا به وحی نیاز پیدا می کند که رفتار انسان در زندگی، مطابق واقعیت ها، حقایق و قوانین حاکم بر جهان باشد که توسط پروردگار به ودیعه گذاشته شده است.
بنابراین برخی مسایل وجود دارد که از سنخ فطرت یا عقل نیست بلکه فراتر از آن است، لذا به هدایت های ویژه نیازمند است. بنابراین پیامبران با هدف اینکه انسان جایگاه واقعی خودش را بشناسد و به آن دست یابد و هویت خود را باز یابد، براساس متن وحی پروردگار به فرهنگ سازی جوامع پرداختند.
همانگونه که عرض کردم هدایت بشر یا از طریق فطرت ممکن است یا احکام عقلی و یا وحی. این سه مرحله در رسیدن انسان به واقعیت های انسانی خودش به او بسیار کمک می کند. بن