فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله حضرت عیسی علیه السلام

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله حضرت عیسی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

حضرت عیسی علیه السلام یکی از پیامبران اولوالعزم خداوند است. از ویژگی‌های این پیامبر بزرگ آن است که بدون داشتن پدر، از مادری به نام حضرت مریم به دنیا آمده است. پس از آنکه با اراده خداوند متعال، عیسی چشم به دنیا گشود و تهمت‌های فراوان مردم به سوی حضرت مریم سرازیر شد، مریم مأموریت یافت که پاسخ به هر گونه شبهه و سوالی را به نوزاد در گهواره واگذار کند.

 

با قدرت پروردگار، عیسی از داخل گهواره لب به سخن گشود و خود را چنین معرفی کرد: قال انی عبدالله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا (من بنده خدا هستم، او به من کتاب آسمانی داده و مرا پیامبر قرار داده است.)
در قرآن، حضرت عیسی علیه السلام یکی از بندگان شایسته خدا ذکر شده است که با اراده خداوند در عوالم بالا حضور دارد و در زمان ظهور آخرین امام معصوم شیعه - حضرت مهدی علیه السلام - و در تشکیل حکومت عدل جهانی او شرکت خواهد داشت.
گوشه هایی از زندگانی حضرت عیسی علیه السلام در قرآن کریم مطرح شده است؛ به عنوان نمونه آیات 16 تا 36 سوره مریم که بازگو کننده صحنه های پس از ولادت حضرت عیسی است.
آنچه را که درباره ی حضرت عیسی(ع)باید بدانیم
حضرت عیسی (ع) در مسیر دعوت خود با دو مانع و دو گروه مخالف روبه رو بود.

 

گروه اول برخی از بزرگان دین یهود بودند که حضرت عیسی (ع) را پیامبر نمی دانستند و با سر سختی با ایشان مبارزه می کردند.

 

گروه دوم حاکمان بت پرست روم شرقی بودند که بر سرزمین فلسطین حکومت می کردند و مانند حاکمان بیش تر سرزمین های اروپایی به دین الهی اعتقادی نداشتند.

 

کار حضرت عیسی (ع) در مبارزه با این گروه به جایی رسید که سربازان حاکم برای دستگیری و به شهادت رساندن وی،تعقیبش کردند و ایشان ناچار شد از شهری به شهری و از روستایی به روستایی برود.

 

تا این که به همراه تعدادی از یارانش در باغی مخفی شد.
در این جا بود که یکی از همراهانش به نام ((یهودا)) به طمع جایزه ی حاکمان،مخفی گاه حضرت عیسی (ع) را به آنان خبر داد و سربازان حاکم بت پرست به همراه برخی از بزرگان یهود،شبانه به آن مخفی گاه یورش بردند.
در این هنگام،خداوند حضرت عیسی(ع) را با قدرت لایزال خود از باغ برآورد و به آسمان برد.
سربازان که از این عروج خبر نداشتند و اگر کسی هم به آن ها خبر می داد،نمی توانستند آن را باور کنند،همان یهودای خبر چین را که چهره ای شبیه حضرت عیسی (ع) داشت و شباهت او را به آن حضرت در آن شب بیش تر شده بود،به جای حضرت عیسی (ع) دستگیر کردند و هر چه او عیسی بودن خود را انکار کرد،سربازان نپذیرفتند؛زیرا دیگر حضرت عیسی (ع)در روی زمین نبود تا متوجه اشتباه خود شوند.
یهودای خبر چین پس از تحمل شکنجه های بسیار به جای حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده شد.
یهودیان و بت پرستان و حتی بیشتر یاران حضرت عیسی (ع) گمان می کردند که وی به شهادت رسیده است.
البته برخی از یاران بسیار نزدیک آن حضرت مانند (( بَرنابا )) از عروج ایشان آگاه بودند.
توجه در آیات 156 و 157 سوره ی نساء قرآن کریم دلیل محکمی بر این ادعا است که حضرت عیسی (ع) زنده می باشد و به صلیب کشیده نشده اند بلکه بر دشمنان حضرت مشتبه شد که یهودا،همان حضرت عیسی (ع) است .

 

 

 

حضرت عیسی (ع) و مریم (س) در اسلام (۱)
« حنه » و « اشیاع » دو خواهر بودند ، که اولی به همسری « عمران » که از شخصیت های برجسته بنی اسرائیل بود در آمد و دومی را « زکریا » پیامبر خدا به همسری انتخاب کرد .
همسر عمران ( حنه ) سالها گذشت که فرزندی از او متولد نشد ، روزی زیر درختی نشسته بود ، پرنده ای را دید که به جوجه های خود غذا می دهد ، مشاهده این محبت مادرانه ، آتش عشق فرزند را دل او شعله ور ساخت و از صمیم دل ، از درگاه خدا تقاضای فرزندی کرد و چیزی نگذشت که این دعای خالصانه به هدف اجابت رسید و باردار شد .
خداوند به همسرش ( عمران ) وحی فرستاده بود که پسری پر برکت که می تواند بیماران غیر قابل علاج را درمان کند ، و مردگان را بفرمان خدا حیات بخشد به او خواهد داد که به عنوان پیامبر به سوی بنی اسرائیل فرستاده شود ؛ او این جریان را با همسر خود ( حنه ) در میان گذاشت ، لذا هنگامی که او باردار شد ، تصور می کرد ؛ فرزند مزبور همانست که در رحم دارد ، بی خبر از اینکه کسی که در رحم اوست مادر آن فرزند می باشد و به همین دلیل ، نذر کرد که پسر را خدمتگزار خانه خدا « بیت المقدس » نماید . به این خدمتکاران « محرر » گفته می شود . واژه « محرر » از ماده تحریر گرفته شده که به معنی آزاد ساختن است و در اصطلاح آن زمان ، به فرزندانی گفته می شد که برای خدمت در معبد تعیین می شدند تا نظافت و خدمات معبد را بعهده گیرند ، و به هنگام فراغت مشغول نیایش و عبادت پروردگار شوند ، و به این جهت آنها را « محرر » می گفتند که از هرگونه خدمت به پدر و مادر آزاد بودند و این را افتخاری برای خود می دانستند .

 

بعضی گفته اند که کودکان از موقعی که توانایی بر این خدمت داشتند تا سن بلوغ ، این وظایف را زیر نظر پدران و مادران انجام می دادند و پس از رسیدن به مرحله بلوغ ، تعیین سرنوشتشان بدست خودشان بود ؛ اگر می خواستند به کار خود در معبد پایان داده و بیرون می رفتند و اگر هم تمایل داشتند به همان وضع ادامه می دادند .
پروردگارا فرزندم دختر است !
مادر مریم به هنگام تولد فرزندش مشاهده کرد که فرزند او دختر است ، در این موقع نگران شد که با این وضع چه کند ؟ زیرا خدمتکاران بیت المقدس ، از میان پسران انتخاب می شدند و سابقه نداشت دختری به این عنوان انتخاب گردد .
قرآن چگونگی حال مادر مریم را پس از تولد فرزند ، شرح می دهد که او با ناراحتی ، اظهار داشت خداوندا ، من این فرزند را دختر آوردم و تو می دانی که پسر و دختر برای هدفی که من نذر کردم همانند نیستند ، دختر نمی تواند ، آن وظایف را چنانکه پسر انجام می دهد ، انجام دهد .
اما قرآن می گوید : « خداوند مریم را به خوبی پذیرفت و او را همچون گیاه ارزنده و نیکویی پرورش داد . » ( سوره ال عمران / آیه 37 )
مادر مریم ، باور نمی کرد که دختری به عنوان خدمتگزار خانه خدا ، بیت المقدس پذیرفته شود ، و لذا آرزو داشت ، فرزندی که در رحم دارد پسر باشد ، زیرا سابقه نداشت که دختری برای این کار انتخاب گردد ، اما خداوند این دختر پاک را ( برای نخستین بار ) برای این خدمت روحانی و معنوی ، پذیرفت .
بعضی از مفسران گفته اند : نشانه پذیرش او این بود که هیچگاه مریم ، در دوران خدمتگزاری بیت المقدس ، عادت ماهیانه نمی دید تا مجبور نگردد از این مرکز روحانی دور شود و ممکن است قبولی این نذر و پذیرش مریم بصورت الهام به مادرش اعلام شده باشد .
قرآن می گوید : خداوند زکریا را به عنوان کفالت مریم انتخاب کرد ، زیرا چنانکه در تاریخ آمده است ، پدر مریم « عمران » قبل از تولد او چشم از جهان فروبست .

 

نامگذاری مریم به این نام ، بوسیله مادرش به هنگام وضع حمل انجام شد ، و باید توجه داشت که « مریم » در لغت آنها به معنی « زن عبادت کار » بوده است ، و این نهایت عشق و علاقه این مادر پاک را برای وقف کردن فرزندش در مسیر بندگی خدا ، نشان می دهد و لذا به دنبال این نامگذاری ، از خدا خواست که این نوزاد و فرزندانی را که در آینده از او بوجود می آیند ، از وسوسه های شیطانی برکنار و در پناه لطف خود قرار دهد .
قرعه برای نگهداری مریم
مادر مریم بعد از وضع حمل ، نوزاد را در پارچه ای پیچید و به معبد آورد و به دانشمندان و بزرگان بنی اسرائیل خطاب کرد که این نوزاد برای خدمت خانه خدا نذر شده است ، سرپرستی او را بر عهده بگیرید ؛ از آنجا که مریم از خانواده ای بزرگ ( خانواده عمران ) بود دانشمندان و عابدان بنی اسرائیل برای سرپرستی او بر یکدیگر سبقت می جستند ، و لذا تصمیم بر قرعه گرفتند ، به کنار نهری آمدند و قلم ها و چوبهایی که بوسیله آن قرعه می زدند حاضر می کردند ، و نام هریک بر یکی از قلمها نوشته شد ، هر قلمی که در آب فرو می رفت برنده قرعه نبود ، تنها قلمی که روی آب باقی می ماند برنده قرعه محسوب می شد . قلمی که نام « زکریا » بر آن بود در اعماق آب فرو رفت و سپس روی آب آمد و سرپرستی « زکریا » نسبت به مریم مسلم شد و در واقع از همه سزاوارتر بود زیرا هم پیامبر خدا بود و هم همسر خاله مریم .
قرآن با اشاره به این داستان می گوید « در آن هنگام که آنها قلمهای خود را برای تعیین سرپرستی مریم در آب می افکندند حاضر نبودی . و همچنین به هنگام کشمکش و گفتگوی آنها بر سر کفالت مریم حضور نداشتی و اینها فقط از طریق وحی بر تو نازل شده است . » ( سوره آل عمران / آیه 44 )

 


سرپرستی مریم با زکریا
مریم ، تحت سرپرستی زکریا بزرگ شد و آنچنان غرق عبادت و بندگی خدا بود که بگفته ابن عباس ، هنگامی که نه ساله شد ، روزها رو روزه می گرفت و شبها را به عبادت می پرداخت و آنچنان در پرهیزکاری و معرفت و شناسایی پروردگار ، پیش رفت که از احبار و دانشمندان پارسای آن زمان نیز پیشی گرفت و هنگامی که زکریا در کنار محراب او قرار می گرفت و برای دیدار او می آمد ، غذاهای مخصوصی کنار محراب او مشاهده می کرد که از آن به تعجب می افتاد ، روزی از او پرسید : این غذا را از کجا آوردی ؟
مریم در جواب گفت : این از طرف خداست و اوست که هر کس را بخواهد ، بی حساب روزی می دهد . «آل عمران آیه 37»
اما این غذا چه نوع غذایی بوده و از کجا برای مریم آمده ، در قرآن شرح داده نشده است ولی از روایات متعددی استفاده می شود که آن یک نوع میوه بهشتی بوده که در غیر فصل ، در کنار محراب مریم بفرمان پروردگار ، حاضر می شده است و این موضوع جای تعجب نیست که خدا از بنده پرهیزکارش این چنین پذیرایی کند !
از جمله از امام باقر (ع) نقل شده که : « روزی پیامبر (ص) به خانه فاطمه زهرا (س) آمد ، در حالیکه چند روز در خانه او غذای قابل توجهی دیده نمی شد ، ناگاه غذای فراوان مخصوصی نزد او مشاهده کرد و از او پرسید این غذا از کجاست ؟ فاطمه (س) عرض کرد : از نزد خداست ، زیرا هرکس را بخواهد بدون حساب روزی می بخشد ، پیامبر (ص) فرمود : این جریان همانند جریان زکریاست که در کنار محراب مریم آمد و غذای مخصوصی در آنجا دید و از او پرسید ای مریم ، این غذا از کجاست ؟ او گفت : از ناحیه خداست .

 


سخن گفتن فرشتگان با مریم
یکی از ویژگی های این بانوی بزرگ این بود که فرشتگان با مریم سخن می گفتند و این حاکی از بلندی مقام مریم است .
« فرشتگان به او بشارت دادند که ای مریم ! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان ، برتری داده است . » ( سوره ال عمران / آیه 42 )
یعنی بر اثر تقوی و پرهیزکاری و ایمان و عبادت از برگزیدگان خدا و پاکان شد ، او برگزیده شد که پیامبری همچون عیسی از وی بوجود آید .
جمله اول تنها اشاره به صفات عالی انسانی مریم می کند و به عنوان انسان برگزیده از او نام می برد ، و در جمله دوم اشاره به برتری او بر همه زنان معاصر زمان خود می کند . این سخن قرآن گواه بر این است که مریم بزرگترین شخصیت زن در جهان خود بوده است .
فرشتگان بدنبال بشارت دادن به مریم درباره برگزیده شدن از طرف خداوند ، به او گفتند : « اکنون در برابر پروردگار خضوع کن و سجده و رکوع بجا بیاور »(آل عمران-آیه 43) و این در حقیقت شکرانه ای در برابر آن نعمت بزرگ بود .
سرآغاز تولد مسیح (ع)
قرآن داستان ولادت عیسی مسیح (ع) از مریم را این چنین آغاز می کند : « در کتاب آسمانی قرآن از مریم سخن بگو آنگاه که از خانواده خود ، جدا شده و در یک منطقه شرقی قرار گرفت » ( سوره مریم / آیه 16 )
مریم می خواست مکانی خالی و فارغ از هرگونه دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند و به همین جهت طرف شرق و بیت المقدس ( آن معبد بزرگ ) را که شاید محلی آرامتر و یا از نظر تابش آفتاب پاکتر و مناسب تر بود برگزید . در این هنگام ، مریم « حجابی میان خود و دیگران افکند » تا خلوتگاه او از هر نظر کامل شود . ( سوره مریم / آیه 17 )
به هر حال « در این هنگام ما روح خود ( یکی از فرشتگان بزرگ ) را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسان کامل بی عیب و نقص و خوش قیافه ای بر مریم ظاهر شد . » ( مریم / 17 )
پیداست که در این موقع چه حالتی به مریم دست می دهد ، مریمی که همواره پاکدامن زیسته ، در دامان پاکان پرورش یافته و در میان جمعیت ضرب المثل عفت و تقواست ، از دیدن چنین منظره ای که مرد بیگانه زیبایی به خلوتگاه او راه یافته چه ترس و وحشتی به او دست می دهد ؟ لذا بلافاصله « صدا زد : من به خدای رحمان از تو پناه می برم ، اگر پرهیزکار هستی » ( مریم / 18 )
و این نخستین لرزه ای بود که سراسر وجود مریم را فرا گرفت .
بردن نام خدای رحمان و توصیف او به رحمت عامه اش از یک سو و تشویق او به تقوی و پرهیزکاری از سوی دیگر ، همه برای آن بود که اگر آن شخص ناشناس قصد سوئی دارد او را کنترل کند ، و از همه بالاتر پناه بردن به خدا ، خدایی که در سخت ترین حالات تکیه گاه انسان است و هیچ قدرتی در مقابل او عرض اندام نمی کند مشکلات را حل خواهد کرد .
مریم با گفتن این سخن در انتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود ، انتظاری آمیخته با وحشت و نگرانی بسیار ، اما این حالت دیری نپائید . ناشناس زبان به سخن گشود و مأموریت و رسالت عظیم خویش را چنین بیان کرد و « گفت : من فرستاده پروردگار توام » ( مریم / 19 ) این جمله همچون آبی که بر آتش بریزد ، به قلب پاک مریم آرامش بخشید . ولی این آرامش نیز چندان طولانی نشد ، چرا که بلافاصله افزود : « من آمده ام تا پسر پاکیزه ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم . » ! ( مریم / 19 )

 

از شنیدن این سخن لرزش شدیدی وجود مریم را فرا گرفت و بار دیگر او در نگرانی عمیقی فرو رفت و « گفت : چگونه ممکن است من صاحب پسری شوم در حالی که تا کنون انسانی با من تماس نداشته و هرگز زن آلوده ای نبوده ام ؟! » ( سوره مریم / آیه 20 )
او در این حال تنها به اسباب عادی می اندیشید و فکر می کرد برای اینکه زنی صاحب فرزند شود دو راه بیشتر ندارد ، یا ازدواج و انتخاب همسر و یا آلودگی و انحراف ، من که خود را بهتر از هرکس می شناسم نه تاکنون همسری انتخاب کرده ام و نه هرگز زن منحرفی بوده ام ، تاکنون هرگز شنیده نشده است کسی بدون این دو صاحب فرزندی شود !
اما به زودی طوفان این نگرانی مجدد با شنیدن سخن دیگری از پیک پروردگار فرو نشست او با صراحت به مریم گفت : « مطلب همین است . پروردگارت فرموده : این کار بر من سهل و آسان است . » ( مریم / 21 )
تو که خوب از قدرت من آگاهی ، تو که میوه های بهشتی را در فصلی که در دنیا شبیه آن وجود نداشت در کنار محراب عبادت خویش دیده ای ، تو که آوای فرشتگان را که شهادت به پاکیت می دادند شنیده ای ، تو که می دانی جدت آدم از خاک آفریده شد ، این چه تعجب است که از این خبر داری ؟!
سپس افزود : « ما می خواهیم او را آیه و اعجازی برای مردم قرار دهیم و ما می خواهیم او را رحمتی از سوی خود برای بندگان بنمائیم . » و به هرحال « این امری است پایان یافته » و جای گفتگو ندارد .
منظور از « روح خدا » چیست ؟
تقریباٌ همه مفسران معروف ، روح را در اینجا به جبرئیل فرشته بزرگ خدا تفسیر کرده اند ، و تعبیر « روح » از او به خاطر آن است که هم روحانی است و هم وجودی است حیاتبخش ، چرا که حامل رسالت الهی به پیامبران است که احیاء کننده همه انسانهای لایق می باشد و اضافه روح در اینجا به خدا دلیل بر عظمت و شرافت این روح است ، که یکی از اقسام اضافه ، اضافه تشریفیه است .
مریم در کشاکش سخت ترین طوفانهای زندگی
« سرانجام مریم باردار شد » ( مریم / آیه 22 ) و آن فرزند موعود در رحم او جای گرفت . در اینکه چگونه این فرزند به وجود آمد آیا جبرئیل در پیراهن او دمید یا در دهان او ، در قرآن سخنی از آن به میان نیامده است . چرا که نیازی به آن نبوده ، هرچند کلمات مفسرین در این باره مختلف است .
به هر حال « این امر سبب شد که او از بیت المقدس به مکان دوردستی برود » ( مریم / 22 )
او در این حالت در میان یک بیم و امید ، یک حالت نگرانی با سرور به سر می برد ، گاهی به این می اندیشید که این حمل سرانجام فاش خواهد شد ، گیرم چند روز یا چند ماهی از آنها که مرا می شناسند دور بمانم و در این نقطه به صورت ناشناس زندگی کنم آخر چه خواهد شد ؟!
چه کسی از من قبول می کند زنی بدون داشتن همسر باردار شود مگر اینکه آلوده دامان باشد ، من با این اتهام چه کنم ؟ و راستی برای دختری که سالها سنبل پاکی و عفت و تقوا و پرهیزکاری و نمونه ای در عبادت و بندگی خدا بوده ، زاهدان و عابدان بنی اسرائیل به کفالت او از طفولیت افتخار می کردند و زیر نظر پیامبر بزرگی پرورش یافته و خلاصه سجایای اخلاقی و آوازه قداست او همه جا پیچیده است ، بسیار دردناک است که یک روز احساس کند همه این سرمایه معنویش به خطر افتاده است ، و در گرداب اتهامی قرار گرفته که بدترین اتهامات محسوب می شود و این سومین لرزه ای بود که بر پیکر او افتاد .
اما از سوی دیگر ، احساس می کرد که این فرزند ، پیامبر موعود الهی است یک تحفه بزرگ آسمانی می باشد ، خداوندی که مرا به چنین فرزندی بشارت داده و با چنین کیفیت معجز آسائی او را آفریده چگونه تنهایم خواهد گذاشت ؟ آیا ممکن است در برابر چنین اتهامی از من دفاع نکند ؟ من که لطف او را همیشه آزموده ام و دست رحمتش بر سر خود دیده ام .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حضرت عیسی علیه السلام

دانلود مقاله عدالت و امنیت فراگیر حضرت مهدی (عج) در گستره جهان

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله عدالت و امنیت فراگیر حضرت مهدی (عج) در گستره جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار
منجی بزرگ عالم بشریت که اکنون خورشید وجودش در پشت ابر غیبت نهان است، قطعاً روزی به فرمان خداوند خواهد آمد و جهان را بدست توانمند خویش پر از عدل و داد خواهد کرد و حکومت جهانی خویش را بر محور عدل تشکیل داده و صحنه گیتی را از لوث وجود ستمگران پاک خواهد کرد.
او موعود همه ادیان آسمانی و محبوب همه انبیاء و اولیا بوده و هست که ظهور موفورالسرورش را بشارت داده و چشم انتظار قدومش می باشند و به قول فریدالدین عطار نیشابوری:
صد هزاران اولیاء رو بر زمین
از خدا خواهند مهدی را یقین
مهدی (عج) یگانه شخصیتی است که وقایع نگاران معصوم در طول 250 سال قبل از میلاد مسعودش زندگی او را با خصوصیات زمانی و مکانی بطور روشن و قاطع بصورت اخبار ثبت و ضبط نموده اند و دانشمندان و محققان در طول بیش از 14 قرن با بررسی این آثار که از مصادر عصمت صادر گردیده است کتابها و مقالات فراوانی نوشته و تحقیقات شایسته ای انجام داده اند، و هر کدام به گونه ای ارادت خود را به قطب عالم امکان ابراز نموده اند.
هدایت و رهبری مردم از گمراهی به راه سعادت، همیشه در تاریخ انسان ها بوده و با وجود آمدن انسانها، خداوند پیامبرانی را برای هدایت آنها گسیل داشت، تا این راه 124000 پیامبر آمدند که اولین آنها حضرت آدم و آخرین آنها پیامبر اسلام حضرت محمد – صلوات ا... علیهم و اجمعین بود.
اینها تمام توان و تلاش و کوشش خود را برای هدایت و رهبری مردم صرف کردند، ولی هیچ یک در زمان حیات خود به نتیجه نهایی و مطلوب و حکومت دلخواه نرسیدند، و نوعا قلمرو و رهبری آنها در نقطه محدودی بود و موفق به تشکیل حکومت جهانی نشدند.
امید همه این بود که این راه ادامه یابد و در همه مردم جهان این زمینه به وجود آید و حکومت جهانی قائم (ع) برقرار گردید، تا همه پیامبران و مستضعفان به آرزو و امید خود که یک حکومت درخشان پر از صفا و صمیمیت است، نایل گردند و این امید همچنان ادامه دارد، و پیامبر اسلام و ائمه اطهار (ع) هیچ یک با آن همه تلاش به حکومت دلخواه اسلامی نرسیدند و همواره و کراراً فرمودند:
«دنیا یک روز هم بماند خداوند آن روز را طولانی می کند تا حکومت قائم برقرار شود» امام قائم امید همه در طول تاریخ و همه جهان است، البته باید توجه کرد که انسان ها به چنین امید بزرگی نخواهند رسید مگر با کوشش و تلاش و جهاد و آگاهی و مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر چنان که خود امامان (ع) بارها این مطلب را تذکر داده اند و در لابه لای این مقاله نیز به آن اشاره خواهیم کرد.
گروه پژوهش – بهمن ماه 1384

چکیده مطالب
هر کجا نگاه میکنی مسجدی به نام حضرت جمعیتی به نام حضرت ، ظهور و درخشش نام حضرت را همه جا می بینیم و حالت ظهور صغری را می بینیم اِن شاء الله مقدمه ظهور کبری است.
دنیا امروز از ظلم بشری به ستوه آمده و قوانین بشری ناکارایی خود را نشان می دهد و مراکز جهانی به جای این که قسط و عدالت بیاورند بازی دست ظالمان و غاصبان دنیا می شوند .
بشر از ظلم و ستم خسته می شود و تشنه فریاد رسی از سوی خدا می شود و در آن زمان خدا این بزرگوار را ظاهر می کند و تشنگان عدل و عدالت مانند تشنگان در بیابان که آب دیده اند.
از هر سو به سوی حضرت می روند. بعضی از منافقان و بعضی از ناآگاهان می گویند اگر قرار است بعد از پر شدن ظلم و جور در عالم عدل و داد پرشود پس چرا ما امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟ چرا جلوی ظلم ظالمان را بگیریم و چرا حکومت اسلامی را تشکیل دهیم؟
نمی گوییم کمک به ظلم کنید و جلوی ظلم را نگیرید تا دنیا پر از ظلم و فساد شود و آن گاه ظهورش انجام شود ... .
خداوند در قران مجید فرموده است من وعده می دهم به مومنانی که عمل صالح دارند این ها را در پرتو سایه آن حضرت حکومت جهانی می دهد.
«اعتقاد به مهدی» تنها نشانگر یک باور اسلامی با رنگ خاص دینی نیست . بلکه افزودن به آن ، عنوانی است برای خواسته ها و ارزوها ی همه انسان ها با کیش ها و مذاهب گوناگون و هم چنین بازده الهام فطری مردم است که با همه اختلاف هاشان در عقیده و مذهب دریافته اند که برای انسانیت در روی زمین «روز موعود» خواهد بود که با فرا رسیدن آن، هدف نهایی و مقصد بزرگ رسالت های آسمانی تحقق می یابد و مسیر آن که در طول تاریخ پر از فراز و نشیب و پرتگاه بوده و به دنبال رنجی بسیار هموار و استواری لازم را می یابد.
انتظار آینده ای این چنین تنها در درون کسانی که با پذیرش ادیان، «جهان غیب» را پذیرفته اند راه نیافته بلکه به دیگران نیز سرایت کرده است. تا آنجا که می توان انعکاس چنین باوری را در مکتب هائی که جهت گیری اعتقادی شان با سر سختی وجود «غیبت و موجودات غیبی» را نفی می کند دید.
دین نیز در عین حالی که به این احساس روحی همگانی استواری می بخشد با تاکید این عقیده که زمین همانطور که از ظلم و بیداد پر شود از عدالت و دادگری آکنده خواهد گشت»
به این احساس ارزش عینی بخشیده جهت فکری باورمندان به این اعتقاد را به سوی «ایمانی به آینده راه» متوجه می سازد
از آنجا که اعتقاد به مهدی پیشینه ای دراز تر و دامنه ای گسترده تر از اسلام دارد طبیعی است که مرزهای اسلامی آن تمامی آرزوها و چشمداشت هائی را که از سپیده دم تاریخ به این اعتقاد پیوسته در خویش جای داده و از آنچنان بار فرهنگی پر توانی برخوردارش ساخته باشد و در برافروختن احساسات همه ستمکش ها و شکنجه دیده های تاریخ و رهبری آنها به سوی عدل و داد قدرت بیشتری داشته باشد زیر اسلام موضوع این اعتقاد را از محدوده «ذهن» به دنیای واقعیات آورده و آن را از آینده به حال انتقال داده است . تا به جای باور داشتن و چشم دوختن به نجات دهنده ای که در آینده ناشناخته و دور پدید می آید به رهایی بخشی ایمان داشته باشند که اکنون هست و همانند دیگر منتظران چشم به راه رسیدن روز موعود و شرایطی است که به او امکان می دهد تا به هدف بزرگ خود جامۀ عمل بپوشد.
تنها درمان دردهای بشریت رو آوردن به اسلامی است که در آن «امام زمان» به روشنی مطرح می باشد و همه دعوت ها و کوشش هاو خروش ها در جهت احیا تعالیم کتاب خدا عترت پیامبر قرار گیرد و امام زمان (ع) با ظهور و حضور مستقیم در جامعه نور تابندگی را در جهان از همه ی جهت ها روشن می کند و عدالت را در جهان گسترده خواهد کرد.

مقدمه
در این مقاله صحبت از شخصیتی والا است که از اولین و آخرین منحصر است و دارای ویژگی هائیست که خداوند او را به آن امتیاز داده است.
آن آقائی که علاوه بر جهات ولایت تکوینی و خلافت الهی دارای سلطنت حق و حکومت مطلق بر کره خاک خواهد شد و دولتی جهانگیر تشکیل می دهد که در آن جز صد ق و راستی، صفا و صمیمیت، گذشت و فداکاری، دوستی و احسان وجود ندارد. شخصیتی والاگهر که همه آشوبها و فتنه ها، نیرنگها و خودخواهیها را محو می فرماید و بعنوان «مصلح جهانی» از اول آفرینش بشر، موعود آسماین بوده و همه پیغمبران، امت خود را بمقدم شریفش مژده می دادند. ستمدیده ها به این دلخوش بودند که بالاخره روزی منتقم حقیقتی می آید و داد ستمدیده ها را از ستمگران خواهد گرفت و با انقلاب جهانی خود، مستضعفین را بر مستکبرین چیره خواهد کرد. متدینین هم که از بی دینی ها، فسق و فجورها رنج می برند با یادآوری زمان ظهورش بخود تسلی می دهند و راستی چه مولود مسعودی است که یادش تسکین بخش آلام دردمند است. در شخصیتش همین بس که در همه کتابهای آسمانی به آمدنش مژده داده شده و خداوند دولتش را صالحین وارث زمین شمرده است و آن را مقدر حتمی خوانده است. سروری عظیم الشأن که جدش خاتم الانبیاء (ص) و از آباء عظامش صدها روایت در نام و لقب و کینه و شکل و اخلاقش و خصوصیات زندگی اش و غائب و ظاهرشدنش رسیده است و چه اهتمام زیادی که به آن سرور داده اند و چه عظمتی دارد که اینقدر درباره اش بحث فرموده اند، در این مقاله به پاره ای از زمینه های فکری، فرهنگی و ... اشاره می کنیم.

تاریخچه مختصر زندگی امام مهدی (عج)
نام: امام محمد (ع)
القاب معروف: مهدی موعود، ولی عصر، صاحب الزمان، قائم، منتظر، حجت ا...
کنیه: ابوالقاسم، ابوعبدا... (ع).
نام پدر و مادر: امام حسن عسگری (ع)، نرجس خاتون (ع).
وقت و محل تولد: روز پانزدهم ماه شعبان سال 255 یا 256 هجری قمری در سامرا متولد شد، و حدود پنج سال تحت کفالت پدر بزرگوارش مخفیانه زندگی کرد.
مدت غیبت صغری: بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) عهده دار امامت شد و از همین تاریخ (260 هجری) به اذن خداوند غیبت صغری که تقریبا هفتاد سال یعنی تا سال 329 هـ. ق طول کشید آغاز شد، و در این مدت چهار نایب خاص بین خود و مردم داشت.
غیبت کبری: از سال 329 هـ ق غیبت کبری شروع شد و باب نیابت خاصه بسته و باب نیابت عامه مفتوح گشت. این غیبت تا وقتی که مشیت الهی باشد ادامه دارد و هر وقت که خدا بخواهد ظهور کرده و جهان را از عدالت برخوردار کند .

 

پیامبر خدا و خاندانش و ظهور حضرت ولی عصر عجل ا... تعالی فرجه
سپاس ذات پاکی را سزاست که بخششهایش میان آفریدگار همیشه گسترده و فراوان است و دست جود و بخشش را به سوی آنان گشوده، در همه کارها او را می ستایم و برای انجام اوامرش از او یاری می طلبم، و گواهی می دهم که آفریدگاری جز او نیست، و محمد صلی ا... علیه و آله بنده و پیامبرش می باشد او را فرستاده تا امر و فرمانش را آشکار نموده و به یاد او گویا باشد، پس رسول خدا در بسط و ابلاغ رسالت و امر هدایت، به امانت و درستکاری کوشید، درفش اسلام را در میان ما برافراشت و پس از پایان کارش. روی در نقاب خاک کشید و دعوت حق را لبیک گفت. هر کس که از آن درفش پیش افتاد از دین بیرون، و هر کس مخالفت کرده پیروی ننمود هلاک گردید، و کسی که با آن همراه بود به حق پیوست نگهدارنده و پاسدار این درفش، به شکیبایی و آرامش سخن گوید و در اجرای امری خردمندانه قیام نماید و چون بپاخیزد بسی شتاب کند و قرار و آرام نگیرد تا به پیروزی نهایی برسد، پس آنگاه که شما گردنهای خود را زیر فرمانش نهادید، و به انگشت های خویش بر او اشاره نمودید، مرگ او را دریابد و بدان سبب از دنیا رحلت می نماید، و شما پس از وی مدتی که خواست خدا است درنگ می نمایید تا هنگامی که خدا برای شما برانگیزد کسی را که پراکندگی شما را در امور دین و دنیا منظم فرماید .
(امام عصر عجل ا... تعالی فرجه الشریف) پس به امام حاضر که به دنیا اقبال نکند طمع نداشته باشید و از امام زمان که غایب است ناامید نگردید، زیرا ممکن است یکی از دو پای او (سلطنت ظاهری) از جای در رفته بلغزد و پای دیگرش (سلطنت باطنی) برجای ماند. پس روزی ظاهر شده، و پای خود را ثابت و استوار کند، آگاه باشید مثل آل محمد صلی ا... علیه و آله مانند ستارگان آسمان است، که هر زمان یکی از آنها پنهان شد، دیگری پیدا می شود، پس گویا چنان است که از نعمت های خدای مهربان کاملا برخوردار شده اید، و به آروزیی که می کردید رسیده اید.
(چون حضرت ولی عصر عجل ا... فرج الشریف ظاهر شود) هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی گرداند هنگامی که مردم هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند و رأی و اندیشه خویش را بر آنچه خداوند در قرآن فرموده است برتری می دهند: همانا ایشان را به راه راست رهنمون گردد و در برانداختن رأی این و آن اجرای احکام قرآن همت ورزد
وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر می گردد
آن سفر کرده که صد قافله دل همراه اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
معرفت امام زمان صلوات ا... علیه
معرفت به امام زمان صلوات ا... علیه، وظیفه فرد فرد شیعیان و دوستداران آن بزرگوار است. اگر این معرفت نباشد، زندگی انسان زندگی در حیرت است و مرگ او، مرگ جاهلی.
در زمان غیبت، یاد حضرت بقیه ا... ارواحنا فداه، انتظار او، ایمان به او، و یقین به ظهور حضرتش، بالاترین تکلیف الهی است که خدای تعالی برای شیعه معین ساخته است.
مقدمه همه این وظایف، معرفت به آن امام همان است که این نعمت و موهبت الهی، هر چه بیشتر نصیب انسان گردد، نورانیت او بیشتر می شود.
هدف از انگیزش خلقت که همانا سعادت جاودانگی بشر در پرتو عبادت حضرت حق می باشد که در این راستا، پروردگار، انبیاء را با جمله فرامینی به سوی بندگان فرو فرستاد، تا ایشان را بر این طریق رهنمون باشد و ایشان را از گمراهی نجات بخشد و از مشرکان تمامی ادیان الهی، وجود حجت ظاهری خداوند در تمامی روزگار بشر است، که باعث صلاح و رستگاری بشر می گردد که رهبران ادیان آسمان از آن به «موعود منتظر» یاد کرده اند.
به وجود حجت خداوند است که ملک و ملکوت پایدار می ماند و نظام تکوین الهی استوار می گردد.
فلسفه وجود امام به هنگام غیبت
مفهوم غایب بودن امام (ع) هرگز این نیست که وجود امام (ع) در عصر غیبت یک وجود نامرئی و رویایی است که به یک وجود خیالی و پنداری شبیه تر از یک وجود عینی باشد. بلکه، او از نظر زندگی، یک زندگی طبیعی عینی خارجی دارد، منتها با عمری طولانی، در میان مردم و در دل جامعه ما رفت و آمد دارد، و در نقاط مختلف زندگی می کند، و اگر استثنایی در زندگی او هست همین است که او از یک زندگی و عمر طولانی برخوردار است.
اشعه معنوی نامرئی وجود امام (ع) به هنگام که در پشت ابرهای غیبت نهان است. دارای آثار گوناگون قابل ملاحظه ای است که علی رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، فلسفه وجودی او را آشکار می سازد.
جمعیت شیعه طبق عقیده ای که بر وجود امام زنده دارند هر چند او را در میان خود نمی بینند، خود را تنها نمی دانند. او همواره انتظار بازگشت آن سفر کرده را که قافله های دل همراه اوست می کشد، انتظار سازنده و اثربخش، او هر روز احتمال ظهور او را می دهد.
هیچ گاه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمی ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد، و به فراموشی نگراید.
علایم قبل از ظهور
ابوعبدا... جعفربن محمد علیهماالسلام فرمود: روزی رسول خدا صلی ا... علیه و اله در بقیع بود که علی علیه السلام آمد و از رسول خدا صلی ا... علیه و آله جویا شد گفتندش دره بقیع است (ع) نزد رسول خدا آمد و سلامش کرد. رسول خدایش فرمود: بنشین و او را در سمت راست خود نشانید، سپس جعفربن ابیطالب آمد و از رسول خدا جویا شد به او گفته شد که در بقیع است نزد آنحضرت آمد و سلامش کرد رسول خدا او را در سمت چپ خود نشانید، سپس عباس آمد و از رسول خدا جویا شد به او گفته شد که در بقیع است به نزد آنحضرت آمد و سلامش کرد رسول خدا در پیش رویش او را نشانید.
سپس رسول خدا رو به علی کرد و فرمود مژده ات ندهم؟ خبرت ندهم؟ عرض کرد: چرا، یا رسول ا... فرمود: جبرئیل اندکی پیش نزد من بود و مرا خبر داد آن قائمی که در آخر زمان خروج می کند و زمین را پر از عدل می کند از نسل تو و از فرزندان حسین است.
علی عرض کرد: یا رسول ا... هیچ خبری از خدا بما نرسیده است مگر آنکه بدست شما بوده است. سپس رسول خدا رو به جعفربن ابیطالب کرد و فرمود: ای جعفر مژده ات ندهم، خبرت ندهم؟ عرض کرد: چرا یا رسول ا... . فرمود: اندکی پیش جبرئیل نزد من آیا میدانی او کیست؟ عرض کرد: نه فرمود: او همان است که صورتش همچون دینار (کُرد) و دندانهایش همچون اره و شمشیرش همچون شعله آتش است با خواری داخل سپاه می شود و با عزت از آن بیرون می آید جبرئیل و میکائیل او را در میان می گیرند.
سپس به عباس متوجّه شد و فرمود: ای عمو آنچه را که جبرئیل بمن خبر داد تو را خبر ندهم.
عرض کرد: چرا یا رسول ا... حضرت فرمود: جبرئیل بمن گفت: وای بر نسل تو از فرزندان عباس عرض کرد: یا رسول ا... از زنان دوری نگزینم؟ حضرت به او فرمود:
خداوند از آنچه شدنی است فارغ شده است.
ابی جعفرمحمدبن علی (امام باقر) علیه السلام که آنحضرت فرمود: آنگاه که آتشی از جانب خاور دیدید که همچون (مردی): رنگ زرد و سرخ سهمناک است که سه روز یا هفت روز سر می کشد به انتظار فرج آل محمد باشید (در بعضی از نسخه ها است: فرج بظهور قائم علیه السلام باشید) انشاءا... عز و جل که خداوند عزیز است و حکیم.
سپس فرمود: صیحه بجز در ماه رمضان نخواهد شد (زیرا ماه رمضان) ماه خدا است (و صیحه در آن ماه است) و آن صیحه جبرئیل است که بر این مردم می زند:
سپس فرمود: آواز دهنده ای از آسمان بنام حضرت قائم آواز می دهد و هر که در خاور و باختر است می شنود، خفته ای نماند مگر آنکه بیدار شود، و ایستاده ای نماند مگر آنکه بزانو در می آید، و نشسته ای نماند مگر آنکه از وحشت آن صدا بر دو پای خود بایستد، پس خدا رحمت کند کسی را که از آن صدا عبرت بگیرد و پاسخ گوی آن شود که صدای نخستین صدای جبرئیل و روح الامین است.
سپس فرمود آن صدا در ماه مبارک رمضان در شب جمعه شب بیست و سوم خواهد بود و تردیدی در این نداشته باشید و بگوش بسپارید و فرمان برید و در پایان روز صدای شیطان ملعون بلند می شود که فریاد می زند: هان که فلانی مظلوم کشته شد تا مردم را به تردید اندازد و گرفتارشان کند آن روز چه افرادی که در شک و حیرت خواهند افتاد و با آتش سرازیر خواهند شد، پس آنگاه که صدا را در ماه رمضان شنیدید تردیدی نداشته باشید که آن صدای جبرئیل است و نشانه اش آنکه بنام قائم و نام پدرش آوازی دهد که دوشیزگان پس پرده می شنوند و پدر و برادرشان را تحریک و تشویق می کنند که خروج کنند.
و فرمود: این دو صدا پیش از خروج حضرت قائم بناچار باید باشید یک صدا از آسمان که صدای جبرئیل است. و صدای دوم از زمین است و آن صدای شیطان ملعون است که نام فلانی را می برد و اینکه او مظلوم کشته شد و می خواهد تا فتنه ای برپا کند پس شما باید از صدای نخستین پیروی بکنید و مبادا که از صدای آخرین بشک و ریب افتید.
و فرمود: حضرت قائم قیام نمی کند مگر هنگامیکه مردم را ترسی سخت فرا گرفته باشد و زمین لرزه ها و گرفتاری و بلا دامنگیر مردم شود و پیش از اینها بیماری طاعون فرا رسد و شمشیری بران در میان عرب باشد و اختلاف سختی بمیان مردم افتد آنچنانکه دینشان پاشیده گردد و حالشان دگرگون شود تا آنجا که هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند از بس مردم آزار بینند و بجان یکدیگر می افتند.
خروج آنحضرت هنگامی که مردم اینکه فرجی ببینند مأیوس و ناامید گردند، ای خوشا بحال آنکه آن روزگار را درک کند و از یاران آن حضرت باشد و وای و تمام وای بر کسیکه با او ستیزد و با او و با دستورش مخالفت ورزد و از دشمنان شود. و فرمود: آن حضرت چون خروج کند قیام کند به امر نو و کتاب نو و روشن نو و حکومت نو که بر عرب سخت آید و کاری بجز گشتن نباشدش کسی را مهلت ماندن نمی دهد و در اجرای امر خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نهراسد.

 

نمونه هایی کوتاه از نویدهای جاوید
انجیل و نوید ظهور
کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را برافروخته کرده و مانند کسانی باشید که انتظار مولای خود را می کشند تا هر وقت که امد و در را کوبید فوراً در را باز کنید... زیرا در ساعتی می آید که شما گمان آن را ندارید.
امید و انتظار
اصل ضرورت امید و انتظار و آثار مختلف آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، مسأله ای است غیر قابل انکار و در غیبت جامعه نیز جلوه ها و شواهد آن را به روشنی می بینیم و اصولا پیروزی و شکست و عذاب و سعادت و در زندگی این دنیا و سرای آخرت در رابطه ی نزدیکی با اعمال با زیر بنای امید و انتظار و کیفیت آن قرار دارد.
امید و انتظار خصیصه ی تمام انسان ها در تمام عصرها و زمان ها در هر فرقه و طایفه ای است و هیچ انسانی به مقتضای فطرت خویش از امید و انتظار فی الجمله خالی نیست و برای حفظ شخصی از انحراف و خطا و ایجاد مقاومت در برابر مشکلات و گرفتاری ها و بالاخره حرکت به سوی تکامل و ابتکار و پیشرفت و بکار انداختن سرمایه های ارزنده ی انسانی هیچ وسیله ای بهتر از امید و انتظار، کارساز نیست.
و در مقابل برای نابودی شخصیت والای انسان ها و تخریب کلیه ی امکانات اجتماعی یک جامعه هیچ زهری موثرتر از یأس و ناامیدی نیست. یأس از اصلاح یک حالت بیماری است که انسان را به دوران جاهلیت و عقب نشینی دعوت می کند.
دشمنان انقلاب اسلامی نیز برای به بن بست کشاندن جمهوری اسلامی و سقوط آن، از این حربه مهلک و کشنده ایجاد یأس توسط عمال داخلی خود استفاده می کنند و اسلام و به دنبال آن رهبری انقلاب و امام امت و همچنین پس از او رهبر معظم انقلاب آیت ا... خامنه ای نیز با توجه به آثار سوء ناامیدی و یأس پیروان خود را همواره به امید و کوشش و مقاومت و صبر و تحمل فداکاری دعوت می کند. برای اینکه به دام ناامیدی گرفتار نشویم به ولایت حضرت مهدی اعتقاد داشته باشیم زیرا این امر لازمه ی ایمان هر مومنی است.
در میان ادیان و مکاتب آسمانی موجود، تنها اسلام است که اهمیت خاصی به مسأله انتظار و امید داده است و برای آن کیفیت خاصی پیش بینی کرده است و در میان فرق مختلف اسلام نیز تنها مذهب تشیع است که به مسأله انتظار و امید، عنایت به خصوصی داشته و به آن در زندگی انسان ها عینیت خاصی می بخشد و آن را در مسأله «انتظار ظهور مهدی امام دوازدهم» متبلور می سازد.
گواینکه اساس چنین انتظاری در تمام ادیان موجود کم و بیش وجود دارد چنان که زرتشتیان، به جنگ دائمی «اهورامزدا» و «اهریمن» و پیروزی اهورامزدا اعتقاد دارند و تکلیف دینی خود را همکاری با خدا در آبادی دنیا و غلبه ی بر شیطان می دانند و حتی انتظار مصلح آخرالزمانی را می کشند و آن را سوشیانی می نامند. «برهمن ها» نیز نظیر همین عقیده را داشته انتظار مصلحی به نام «وشینو» را می کشند. و در دین مسیح نیز زمینه ی چنین انتظاری یا از قبیل بازگشت مسیح و ظهور «مساوی موعود» وجود دارد. چنانکه یهودیان نیز منتظر مصلحی به نام «ماشیع» مهدی بزرگ از نسل اسحاق می باشند و در روایات و اخبار معتبر وارد در کتب اهل سنت نیز با وجود برخی از مسائل حکومتی از 500 روایات از رسول اکرم (ص در مسئله مهدویت و انتظار امام غائب از دودمان رسالت وارد شده است.

مفهوم انتظار
«انتظار» یا «آینده نگری» به حالت کسی گفته می شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می کند.
«بیگانگی با وضع موجود» و «تلاش برای وضع بهتر» بنابراین، مسأله انتظار حکومت حق و عدالت «مهدی» و قیام مصلح جهانی در واقع مرکب از دو عنصر است، عنصر «نفی» و عنصر «اثبات». عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است.
انتظار در اعماق سرشت آدمی
بر خلاف گفته کسانی که فکر می کنند بذر اصلی انتظار ظهور یک مصلح بزرگ را شکستها و ناکامیها و نابسامانیها در سطح افکار می باشد، عشق به این موضوع مربوط به اعمال وجود آدمی است. گاهی به گونه پررنگ و گاهی کم رنگ. به تعبیر دیگر، انسان از راه دور – از راه عاطفه و از راه خرد – سرانجام در برابر چنین مسأله ای قرار می گیرد و سروش این ظهور را با دو زبان «فطرت و عقل» می شنود. به عبارت روشنتر، ایمان به ظهور مصلح جهانی جزئی از عشق به آگاهی و «عشق به زیبایی» و «عشق به نیکی» است که بدون چنان ظهوری این عشقها به ناکامی می گراید و به شکست محکوم می شود. انتظار ظهور یک مصلح بزرگ جهان آخرین نقطه اوج این علاقه است.
امام مهدی (ع) در زمان حکومتش چگونه و بر چه مبنایی داوری و قضاوت میکند؟
همه پیامبران الهی و امامان بزرگوار علیه السلام، موظف بودند که میان مردم بر اساس شواهد و قوانین داوری کنند، و مبنای داوری خود را «بینه» قرار دهند و به عبارتی حکم به ظاهر کنند. اما در زمان حضرت داود (ع) استثنایی پیدا شد. داود نبی (ع) از خداوند مسئلت نمود که حق را آنچنان که هست بر او بنمایاند، خداوند متعال فرمود: تو نمی توانی آن را طاقت بیاوری. داود (ع) در خواهش خویش اصرار ورزید تا حق تعالی او را بر حقایق اوضاع آگاه ساخت، روزی مردی برای مرافعه به محضر حضرت داود آمده و عرض کرد که این مرد اموال مرا به زور گرفته است.
خداوند حضرت داود (ع) را آگاه ساخت که این شاکی، پدر مورد شکایت خود را کشته و اموالش را دزدیده است. آن حضرت دستور داد تا شاکی را به عنوان قصاص کشتند و اموالش را گرفته، و به شخص مورد شکایت داده اند. این نوع داوری بر مردم گران آمد، همه جا مسائلی مطرح شد که بر داود سخت آمد، و لذا از خداوند متعال مسئلت نمود که این نوع داوری را از او بگیرد. خداوند تعالی فرمود: در میان آنها بر اساس بینات و شواهد داوری کن و از آنها بخواه که به نام من سوگند یاد کنند.
و اما در عصر مهدی موعود (عج)، از آنجایی که عقلها کامل شده و فساد از روی زمین برچیده می شود، و در برابر قدرت با عظمت آن امام همام کسی جرأت سمپاشی و نفاق تحریف می شوند که جاذبه خود را از دست می دهند، یکی از رسالتهای امام زمان (عج) پیراستن اسلام از این آلودگی ها و خرافات و پیرایه ها، و به تعبیر دیگر، نوسازی بنای کاخ شکوهمند اسلام است. از این رو، در پاره ای از روایات از این نوسازی تعبیر به «دین جدید» شده است.
امام صادق (ع) می فرماید: «هنگامی که قائم خروج کند، امر جدید و کتاب جدید و روش جدید و داوری جدیدی با خود می آورد.»
یعنی در آن زمان اسلام را آنچنانکه از لابه لای انبوه خرافات و تحریف ها و تفاسیر نادرست بیرون می آورد. که گویی بنایی کاملا نو و جدید ساخته است.
اما راجع به قرآن جدید، این گونه می توان توضیح داد: یکی اینکه، قرآن جدید همان قرانی است که امیرالمومنین (ع) به همان صورت و ترتیب، که در 23 سال بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است جمع آوری کرده است. چنان که امام باقر (ع) فرموده است: «هنگامی که قائم آل محمد (ص) قیام کند، خیمه هایی نصب می کند برای کسانی که قرآن را همانطور که نازل شده به مردم تعلیم دهند، این مشکلترین کارهاست. زیرا آن قرآن به عکس قرآن فعلی جمع آوری شده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «قائم از فرزندان من است...، مردم را به پیروی من و آیین من وامی دارد، و آنها را به کتاب پروردگارم دعوت می نماید.»

حکومت الهی جهانی
حکومت جهانی اسلام، هدف انبیاء الهی و جانشینان آنان بوده است هدفی که جز در مدت کمی، به آن دست نیافتند، و در آن مدت کم نیز، با انواع توطئه های دشمنان خارجی و مقاومتهای داخلی روبه رو بودند، اما قیام امام مهدی (ع) در زمانیکه آمادگی پذیرش از داخل امت موجود است، و دشمنان خارجی سرکوب شده اند به برپائی حکومتی مبنی بر توحید در سرتاسر جهان منجر می شود و نابودی کفر و شرک و نفاق در سراسر گیتی را در پی دارد. از مشخصات جامعه زمان امام مهدی (ع) این است که قدرت بدست آمده به «مستی قدرت» دچار نشده و به «بغی و تجاوز بناحق» نمی افتند.
حکومت الهی جهانی مهدی (ع) که مستقر شد، به «اقامه حدود» می پردازد. حدود الهی، احکامی هستند که خداوند برای برپایی نظم و نظام جامعه، توسط پیامبران و فرستادگان خود، به مردم فرستاد، و تمام خیر دنیا و آخرت آنها را موکول به اجرای آنها دانسته است، چرا که جنبه علمی دین را تشکیل می دهند.
البته حوزه «حدود ا...» بسیار گسترده است، و تمام روابط میان انسان و خدا، بین انسان و خودش و بالاخره روابط انسان با جامعه و حکومت را در برمی گیرد. دو دسته اول روابط بهیچ وجه تعطیل بردار نیست.
انسان باید در هر موقعیتی حدود خود درباره خدا و خودش را جاری کند. اما اجرا و اقامه دسته سوم حدود (در رابطه با جامعه و حکومت و ...) موکول به وجود بسط ید و برقراری قدرت و حکومت اسلامی است که البته شرایط را برای ظهور حکومت مطلقه اسلام دولت مهدی آماده سازند که انقلاب اسلامی ایران گامی است، بس بلند در راستای این هدف.
اقامه حدود الهی، هدف ائمه (ع) از فعالیتهای گوناگون آنها بوده است.
اسلام در آخرالزمان غریب است، چنانکه در زمان بعثت حضرت رسول (ص) غریب بود. توضیح این مطلب را از زبان عالم بزرگ قرآنی مرحوم شیخ مجتبی قزوینی چنین می خوانیم که:
از بدیهیات که عمل به قوانین اسلام عین عدل و داد و رفع ظلم و جور است چنانکه بالعیان دیده شده هر مقداری که از عمل به قوانین اسلام کم شده ایجاب ظلم و جوری در عالم نموده است. از این بیان روشن می شود که رفتار و سیرت آن حضرت روحی فداه چنان خواهد بود که گمان می شود که دعوی او کتاب و امر و قضاوت تازه است.
اسلام، همه این ضربه ها را، از سوی پیروان ظاهر می خورد، از این رو امام صادق (ع) می فرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند، مردم را مجدداً به اسلام فرا می خواند و به امری هدایت می کند که از میان رفته است و مردم، از آن مسیر گمراه شده اند و «مهدی» نامیده شد به دلیل اینکه به امر گم شده هدایت می کند و بخاطر قیام به حق «قائم» نام گرفت.»
هنگامی که قائم خروج کند، امر تازه، کتاب تازه، و روش تازه و داوری تازه ای با خود می آورد. روشن است که تازگی این برنامه ها و روشها و داوریها بخاطر آن است که آنچنان اسلام را از خرافات، تحریفها و تفسیرهای نادرست بیرون می آورد که بنائی جدید جلوه می کند.
برپایی عدالت در زمان آخر الزمان (ع)
عدالت، روشن ترین فراز قیام شکوهمند امام مهدی (ع) است. حدیث مشهور پیامبر اسلام (ع) که فرمود: «مهدی زمین را پر از عدل و قسط می کند، چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد.» به دلیل سلطه هزاران ساله ظلم بر نظامهای حکومتی جهان، و تماس عینی مردم با مسائل اجتماعی، مفهوم «عدالت» تاکنون بیش از همه، در بعد «عدالت اجتماعی» توضیح و بررسی شده است. در حالیکه «عدل» مفهومی آنچنان وسیع دارد، که جز در گسترده «توحید» معنی پیدا نمی کند، عدالت را با قرار دادن هر شی در موضوع خود معنا نموده اند. بدیهی است، گسترش این معنی، تا حدی است که رویاروئی حق و باطل را در تمام تاریخ در بر می گیرد، که «قسط» تنها گوشه از از این رویاروئی، در صحنه حقوق اجتماعی است و مجموعه عظیم روابط انسان با خدا و انسان با خویشتن در ظرف «قسط» جای نمی گیرد. در عصر آن مصلح بزرگ، آموزشهای اخلاقی با وسائل ارتباط جمعی فوق العاده پیشرفته آنچنان وسعت می گیرد که اکثریت قاطع مردم جهان را برای یک زندگی صحیح انسانی و آمیخته با پاکی و عدالت آماده سازد.
در راستای آن عدالت اجتماعی را در جهان حاکم می سازد زیرا بسیاری از جرائم و مفاسد اجتماعی ریشه دار ثروت اندوزی برخی و استثمار طبقات ضعیف و حیله و تزویر و انواع تقلبها و دروغها بخاطر درآمد بیشتر است. اجرای عدالت اجتماعی سهم بسزائی در سلامت جامعه جهانی خواهد داشت.
آسایش و رفاه و امنیت، هدف نهائی حکومت اسلامی نیست بلکه از نتایج آن است نتیجه ای که باید در راه هدف نهائی یعنی عبادت خدا بکار گرفته شود.
هنگامی که قائم قیام کند حکومت را بر اساس عدالت قرار می دهد و ظلم و جور در عصر او برچیده می شود.
مساوات و برابری
آن حضرت به مقتضای علم امامت و وحی قضاوت می کند.
مساوات و برادری در زمان ظهور امام غائب در سطح جامعه بشری گسترش پیدا می کند و این در اثر ترقی فکر و اندیشه و نیروی عقل و خرد و تکامل ایمان امکان پذیر می گردد به طوری که آرامش برقرار و زندگی در کنار همدیگر لذت بخش می شود و درآمد و پول و سرمایه یکی محل استفاده دیگری واقع می شود.
البته این جامعه دارای مساوات و برادری غیر از جامعه ای است که منافقین خلق! و طرفداران به اصطلاح «جامعه بی طبقه» ادعا می کنند. زیرا آن معنی از جامعه بی طبقه که هیچ تفاوتی بین اقشار مختلف وجود نداشته باشد و همه ی مردم از همه لحاظ در یک سطح باشند امکان پذیر نیست و اصولا معقول نیست و مطالعه ی طبیعت و نهادهای طبیعی و اختلاف نیروی فکر و اندیشه و کشش روحی افراد و دست آورد آن ها در تمام جوامع بشری هرگز این تصور ایده آلیستی خلقها را تأیید نمی کند که در جای دیگر بایست به تفصیل آن را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد.
آن چه از روایات معتبر استفاده می شود این است که در جوامع تحت حکومت مهدی مسأله تکاثر در اموال و کنز و ربا و جمع آوری مال و ثروت اصولا مطرح نیست، نه اینکه اجباری در این موضوع وجود دارد بلکه روح ها تکامل یافته و اندیشه ها سطح بالا پیدا کرده و تنها جنبه های انسانی در این جوامع، مورد توجه قرار می گیرد و تمام کوشش ها و تلاش ها، آبادانیها و فعالیتها بر طبق دستور اسلام انجام می گیرد و لیکن مصرف به قدر احتیاج و نیاز زندگی می باشد و طبعاً از رغبتها و اندوخته های غیر معمول و حرص و طمع و تکاثر خبری نیست. حتی در برخی روایات وارد است که مسأله سود و ربا در تجارت ها در زمان حکومت عدل مهدی وجود ندارد، چون همه امکانات در اختیار همه است البته به قدر نیاز و احتیاج و این از مختصات جامعه است که اسلام تحقق آن را به همگام ظهور امام مهدی وعده داده است.
حتی گرفتاری ها و قحطی ها و بدبختی ها و فقر و ناداری که در دوران غیبت در گوشه و کنار جهان دیده می شود و زیاد در مطبوعات و رسانه های گروهی می خوانیم که در آفریقا و آمریکای لاتین و ... انسان ها از گرسنگی جان می دهند و اکثر ممالک دنیا حتی ممالک مترقی از چین گرفته تا شوروی به کمبود غذایی دچار هستند و استعمارگران نیز از این موقعیت استفاده کرده و به استثمار جامعه های گرسنه و فقیر می پردازند در دولت حضرت مهدی وجود نخواهد داشت.
امنیت جهان در سایه تمدن حضرت مهدی (ع)
اگر بخواهیم درباره امنیت سخن گوییم باید بیان کنیم که در یک جامعه چندگونه امنیت را می توان تصور کرد:
1- امنیت فردی
2- امنیت اجتماعی
3- امنیت منطقه ای
قطعا برای تأمین سعادت و آسایش انسان در این جهان به همه گونه امنیت نیاز است و به مجرد از بین رفتن یکی از آنها حیات انسان در معرض خطر جدی می افتد. تحقق امنیت آرمان همه امتهایی است که خواستار پی ریزی یک تمدن انسانی می باشند و اگر امنیت و آسایش سیاسی یک کشور دچار مشکل شود برپایی هر نوع تمدن و به دست آمدن هرگونه پیشرفت اگر نگوییم محال است لااقل بسیار دشوار خواهد شد. امروز جهان بیش از هر زمانی در جستجوی امنیت و آسایش است مسابقات تسلیحاتی در همه کشورها، امنیت و صلح جهانی را به مخاطره افکنده است و به نظر می رسد که امروز بشر بیش از پیش به امنیت و صلح نیازمند می باشد. برای تحقق امنیت و صلح در کل جهان «سازمان ملل» پایه ریزی شد و پس از جنگ جهانی دوم به منظور نظارت بر امنیت جهانی «شورای امنیت» پایه گذاری گردید.
این دو نهاد از گذشته دور برای تحقق صلح جهانی و دستیابی به امنیت کلی، کوششهای فراوان در سطح بین المللی مبذول داشته است. اما آیا با تلاشهای این سازمانها صلح و امنیت جهانی تحقق پذیرفته است؟! هرگز ...
نه تنها هنوز صلح و امنیت به وقوع نپیوسته است، بلکه بعید هم به نظر می رسد در آینده این آرمان توسط این نهادها و یا نهادهای شبیه آنها تحقق پذیرد. جنگ ویتنام، بحران خاورمیانه، جنگهای نژاد پرستانه و... نمونه های بارز این بحران هاست و نیز وجود باندهای مسلح، گروههای آنارشیزم هرج و مرج طلب، جنگهای سرد میان ابرقدرتها، کودتاهای خونین نظامی، اعتصابات و جنگهای مسلحانه خیابانی در کشورهای جهان و تمامی اینها دستیابی به صلحی پایدار را ناممکن می سازد. مهم تر از این سیر روزافزون تولید اسلحه های مخرب و نسل برافکن و آزمایش آن در روی ملتهای ناتوان است. اگر کشوری هم بخواهد خود را از این جنجالها دور کند و به راه صلاح رود و در تأمین امنیت تلاش کند، ناامنی منطقه ای و تحریکات جهانی باز امنیت آن کشور را هم به خطر خواهد افکند. سیر گستره تولید سلاحهای هیدروژنی و نوترنی آسایش جهانی را تهدید می کند.
برتراندراسل متفکر بریتانیایی در کتاب «Has Man A Future?» می گوید:
ملتهایی که سرگرم جنگ سرد هستند سالیانه 3 هزار میلیون پوند یا در هر ثانیه 66000 پوند در راه تدارک آدمکشی خرج می کنند... بیش از نیمی از مردم جهان غذا به مقدار کفایت نمی خورند نه به آن جهت که لازم است این طور باشد، بلکه بدان جهت که ملتهای ثروتمند ترجیح می دهند به کشتن یکدیگر مشغول شوند تا به ملتهای فقیرتر یاری کنند. و در فصل «دانشمندان و بمب هیدروژنی» می گوید:
اگر جنگ عمومی آغاز شود و اسلحه ای که امروزه در دسترس است مورد استفاده واقع شود، احتمال آن می رود که جهان چنان آغشته به ذرات رادیواکتیو گردد، که جنگ منجر به نابودی همه ملتها شود اعم از متخاصم و بی طرف.
اینها نمونه هایی بسیار گذرا و محدود از اوضاع وخیم جهان امروز است که نشان می دهد جهان از نظر امنیت سیاسی سخت دچار مشکل می باشد. اما اوضاع امنیت اجتماعی نیز بسیار اسفبار است. در بیشتر جوامع جهان به ویژه جوامعی که می پندارند به اوج قلعه سعادت رسیده اند، ناهنجاریهای اجتماعی به صورتی دهشت بار و ترس آور شیرازه این جوامع را از درون می گسلد. سیر جنایات هر روز رو به افزایش است. سرقت، قتل، تجاوز، آدم ربایی، آدم فروشی و ... به شکل عجیبی رو به فزونی نهاده است. گزارشهای مستندی که از کشورهای جهان می رسد گواه روشنی از این ناامنی است و این نه تنها منحصر به مفاسد اجتماعی است، بلکه ناامنی اقتصادی که توسط شرکتهای بزرگ جهانی بر سرتاسر جهان عرضه می شود امنیت اجتماعی را در بسیاری از مناطق جهان به خطر افکنده است. عدم اعتماد اجتماعی، بی ثباتی اقتصادی، سیر فزاینده جرایم و مفاسد جمعی.
تمدن امروز جهان رویارویی عقیدتی را تشدید می کند و بحرانهای اقتصادی ناشی از طبیعت و سرشت این تمدن که بر پایه و اساس تفسیر مادی از زندگی و حیات آدمی پایه ریزی شده است- هر روز اختلاف سطح زندگی در میان افراد مختلف جهان را افزایش می دهد. اگر تا دیروز اضطراب یک انسان برای لقمه ای نان برای زیستن بود، اما امروز کمبود تمام وسایل زندگی مرفه مادی عوامل اضطراب آفرین در حیات مادی است کمبود فضاهای آموزشی، کمبود وسایل برقی برای زندگی در جامعه کنونی، کمبود مواد اولیه برای تولید تکنولوژی، کمبود مسکن و خانه ها در سیستم شهری، کمبود ماشین و وسایل تردد بین شهری، کمبود کار در نظام اداری، کمبود هوای سالم در مراکز تجاری شهرهای بزرگ و ... تمامی این مسائل اضطراب و ترس از آینده را در درون انسان افزایش می دهد.
اصلاح امتها در سطح جهانی کاری ساده نیست و تجزیه گذشته نشان داده است که توان این گونه اصلاحات در گستره جهانی کاری بس دشوار است و خدای متعادل این اقدام بزرگ را بر عهده آخرین سلاله پاکان و انجام اوصیای الهی و آخرین معصوم از نسل احمدی، حضرت بقیه ا... الاعظم جحه بن الحسن العسکری قرار داده است و باید که بشر با امید به آینده اولاً اضطرابات فردی را کاهش دهد و در مسیر تحقق آن آرمان بزرگ گامهایی هر چند اندک بدارد و با ایمان به فردایی روشن و امید به یاری حضرت یزدان در جهت نجات مومنان و پیروان پیامبر آخرالزمان آیینه جان را در مسیر زمینه سازی برای آن قیام شکوهمند از زنگارهای گناه و پلیدی جلا دهد و در مسیر برپایی آن قیام شکوهمند گامهایی استوار بردارد.
عدالت اجتماعی در عصر طلائی مهدی (عج)
عدالت اجتماعی که پیامبر اسلام (ص) در طول 23 سال با تحمل رنج و شکنجه در جامعه ای دور از تمام فضایل انسانی ایجاد کرد، متأسفانه به خاطر عدم پذیرش خلافت علی (ع) رنگ باخت، و با شهادت اسوه عدالت در محراب مسجد کوفه، عدالت نیز مدفون شد. دکتر علی الوردی می نویسد:
دین مساوات را که پیامبر آورد، با علی بن ابیطالب در یک قبر مدفون شد.
و با به انزوا کشانیدن امامان (ع) و عدم یاری آنان در مسیر اهداف بلندشان بشریت محروم از عدالت خاندان وحی شد، و این ستمگری بدانجا رسید که دست بر در خانه حضرت عسکری (ع) بردند و قصد جان موعود اهم حضرت بقیه ا... الاعظم (ع) را نمودند، و خدای آن یگانه واپسین امامت را با پرده غیب مصون داشت، تا با پیدایش انسانهایی والاگهر که محیای تحمل بار گران عدالت اجتماعی شوند، آن عدالت کم نظیر در جهان شکل گیرد. دامنه عدالت امام مهدی (ع) همه جا را فرا می گیرد، از ستمهای فراگیر تا بی عدالتی در نظام خانه، از ظلمهای اقتصادی تا خوردن مال دیگری به شوخی، از چپاولگریهای بین المللی تا بر گرفتن دانه ای کم ارزش از مال کودکی یتیم، از جنگ افروزی های جهانی تا آتش افروختن های در میان خانواده، از نظام خود تحمیلی فراگیر تا خودستایی در میان جمعی محدود و خلاصه مهدی (ع) چنان عدالتی را بیاورد که جهان چون او را ندیده باشد. ما در اینجا تنها اشاره هایی کوتاه به مواردی اندک می کنیم: اول العدل و آخره. او ابتدای عدالت و نهایت آن است.
امام صادق (ع) فرمودند:
چون قیام قائم آغاز شود، قطاع از میان می رود، و دیگر اقطاعی در میان نخواهد بود.
امام موسی کاظم (ع) در اوصاف حضرت مهدی (ع) می فرمایند:
خداوند هر سختی را برایش آسان و ... طومار زندگی ظالمان را توسط او در هم می پیچد و بالاخره هر شیطان پلید را به دست او نابود می سازد.
و نیز امام صادق (ع) در مورد عدالت فراگیر حضرتش فرمودند:
به خدا سوگند عدالت او در خانه هایشان وارد می شود همچنان که گرما و سرما وارد می شود.
در زمان حکومت حضرت مهدی (ع) میان همگان داد و دادگری حاکم می شود، حکم داوری در میان افراد جاری می گردد و حاکمان دوستان رعیت و رعیت دلبستگان فرمانروایان می گردند، نیکان عزیز می شوند و شروران خوار، صالحان سربلند می گردند و فاسدان بدنام، صدیقین آبرومند می شوند و دو چهرگان بی آبرو. در زمان حاکمیت مهدی (ع) تمام حقوق پایمال شده ملتها باز ستانده می شود، حق هر صاحب حقی باز پس داده می شود، گرچه به دست گذشتگان غصب شده باشد. امام صادق (ع) در این باره فرمودند:
این جهان به اتمام نخواهد رسید مگر آنکه مردی از تبار من خروج می کند و به سان حکومت داوری حکم می کند و مدرک و سند نمی طلبد و هر که را به حق حکمش را عطا می فرماید.
یعنی اگر حق فردی بر باد رفته و تمام مدارک نابود شده و کسی حاضر به شهادت بر علیه ظالم نباشد، در دوران مهدی (ع) حضرتش با دانش بیکران الهی و الهام یزدانی حق را از ناحق می شناسد، اگرچه گواه نباشد و به حق فرمان می دهد و داد مظلومان ستم دیده را از ستمگران باز می ستاند گرچه حق همسر نسبت به همسرش باشد و یا حق پدر بر فرزندش و یا حق حاکم بر رعیت و حق رعیت بر حاکم که دوران او عصر اتمام همه مشکلات جمعی و فردی است.
آبادانی در عصر طلائی مهدی (عج)
در دوران پر برکت مهدی (ع) تمام زمین به حکم یک شهر خواهد شد که از ساختمانهای به هم پیوسته برخوردار است و چنان که زمین گنجایش جای دهی به همه جمعیت را نداشته باشد دیگر کرات آسمان مورد استفاده مردم قرار خواهد گرفت. چرا که عمرها طولانی، زاد و ولد بسیار می شود و مرد نمی میرد مگر هزار فرزند خویش را می بیند. در آن عصر ابزار و وسایل مسافرت به دیگر کرات آسمان به صورتی بسیار ساده و آسان و سریع فراهم خواهد شد.
راههای سراسری میان کشورها کشیده می شود. تمامی دشتهای خشک و بی آب و علف سرسبز خواهد شد. کویرهای تفتیده جنگلهای سرسبز و با درختانی انبوه می گردند. چشمه های خوشگوار در تمامی زمین جاری می گردند، رودها و آبشارها پر آب خواهند شد. در وضعیت روشنایی زمین تغییرات بنیادی صورت خواهد پذیرفت. تو گویی که در آن عصر نیازی به خورشید نباشد، اما نوع و گونه اش امروز بر ما پوشیده است. زمین زیر پای مردمان در نوردیده می شود و در سرعتی چون سرعت نور طی مسافت خواهند کرد در حالی که نیاز به مرکبهای کنونی نداشته باشند. در عصر حکومت مهدی (ع) نه آلودگی هوا خواهد بود و نه مشکلات جوی، نه کمبود هوای سالم خواهد بود و نه مشکل کم آبی حتی تمامی آلودگی ها از آبها زدوده می شود. مرکز حکومتش را مسجد کوفه قرار می دهد. همان جایی که علی (ع) بنای گسترش عدل خویش را از آنجا آغاز کرد.
این شهر به عنوان پایتخت کشور جهان خواهد بود و حکومت واحد جهانی از این شهر گرامی اداره می شود. گستره این شهر فرسنگها خواهد شد. همگان آرزو خواهد کرد که ای کاش در این شهر زندگی می کردند.
معلقات سبعه بابل در عهد باستان بر این شهر و شهرهای کشور مهدی (ع) رشک خواهد برد، بهشت شداد در آن عصر چون آبادی کوچکی در برابر شهری بزرگ خواهد شد. از همان مأذنه ها که صدای «قُتلَ امیرالمومین» (امیرمومنان علی (ع) کشته شد) در فضا طنین افکند، صدای «اَنَا المَهدی، انا بقیه ا...، اَنَا صَمصامُ المُنتَقِم» من مهدیم، من بازمانده خدایم، من آن شمشیر آخته یزدان برا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عدالت و امنیت فراگیر حضرت مهدی (عج) در گستره جهان

تحقیق در مورد پارادایم مدیریت اسلامی و بررسی آن در نامه ها و خطب حضرت علی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد پارادایم مدیریت اسلامی و بررسی آن در نامه ها و خطب حضرت علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پارادایم مدیریت اسلامی و بررسی آن در نامه ها و خطب حضرت علی


تحقیق در مورد پارادایم مدیریت اسلامی و بررسی آن در نامه ها و خطب حضرت علی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:11

 

 

 

چکیده

- مقدمه

1

2- انواع پارادایم های مختلف مدیریت دولتی موجود

2-1- مدیریت دولتی سنتی

2-2- مدیریت دولتی نوین

2-3- خدمات عمومی نوین

3- پارادایم مدیریت اسلامی

3-1- خصوصیات و معیارهای تخصصی

3-1-1- شجاعت

3-1-2- علم ودانش

3-1-3- قاطعیت

3-1-4- تجربه کاری

3-1-6- حسن تدبیر

3-1-5- استقامت در برابر مشکلات

 

 

چکیده

دراین مقاله با اشاره ای به پارادایم های مختلف مدیریت دولتی و شرح خلاصه ای از ابعاد مختلف آنها و با بررسی سخنان حضرت علی (ع) در مورد مدیران و رهبران در نامه های ایشان به مالک اشتر و دیگر والیان، جایگاه مدیریت اسلامی را در بین سایر پارادایم ها روشن کرده و پیشنهادی در جهت نظم ساختاری نوین متناسب با سیستم حکومت کشور در نظام جمهوری اسلامی ایران ارائه می نماید.

 

1- مقدمه

ابتدا درباره اصطلاح پارادایم که در این مقاله مورد توجه است تاریخچه ای بیان میکنیم. توماس کوهن فیزیکدان آمریکایی، اولین کسی بود که در دهه 1960 بطور مشخص در کتاب خود به نام ساختار انقلاب های علمی، از اصطلاح پارادایم استفاده کرد. پارادایم دارای ریشه یونانی، به معنای الگو است. از نظر کوهن، در هر دوره زمانی یک شیوه دیدن جهان، هنجار تلقی می شود. کوهن این شیوه نگرش به جهان، که دریک دوره از زمان مورد قبول اکثریت اعضای یک جامعه علمی است، را پارادایم نامید (کوهن، 1976).

سیر تکامل دانش مدیریت، باعث پیدایش پارادایم های گوناگونی در این رشته شده است. این پارادایم ها هر یک از دیدگاه خاصی، سازمان و مدیریت را مورد توجه قرار داده اند. یکی از این پارادایم ها، نظریه اقتضایی است. گری دسلر، استاد دانشگاه فلوریدا، از طرفداران دیدگاه اقتضایی بود. این نظریه نقطه مقابل نظریه اصول گرایی فایول است. نظریه اقتضایی، با اصول جهانشمول در مدیریت مخالف است و عقیده دارد که هرسازمان در هر جا نسخه مخصوص به خود می خواهد. در صورتی که  بر اساس نظریه اصول گرایی فایول، تنظیم نسخه ای ثابت، برای همه سازمانها امکان پذیر است. نظریه اقتضایی نظریه اصوالگرایی را مردود می شمارد و مدیریت به اقتضای زمان و مکان و شرایط و موقعیت را مطرح می کند.

اسلام دینی است که به اقتضای زمانهای مختلف و متناسب با شرایط اجتماعی گوناگون، رهنمود های خاصی را ارائه می دهد و مبتنی بر اصول و مبانی عقیدتی می باشد (جاسبی،1380). لذا اسلام با مدیریت اقتضایی سازگار است.

2- انواع پارادایم های مختلف مدیریت دولتی موجود

در اینجامختصراً سه پارادایم اساسی مدیریت دولتی و مقایسه آن با مدیریت اسلامی را مورد بررسی قرار می دهیم:

2-1- مدیریت دولتی سنتی

نظریه تفکیک سیاست از اداره ویلسون و نظریه بروکراسی وبر، زیر بنای مدیریت دولتی سنتی است. بر اساس نظر ودرو ویلسون، همیشه یک مرکز قدرت در درون هر سیستم دولتی وجود دارد. دانشمند باید این مرکز قدرت را از نظر جایگاه قرار گرفتن آن در سیستم و اینکه صاحب اختیارقدرت چه کسی است شناسایی کند. هنگامی که مرکز اعمال سلطه در سیستم شناسایی شد آنگاه می توان ساختار اختیار را مورد بررسی قرار داد. تئوری اداره ویلسون مبتنی بر تمایز دقیقی است که او بین سیاست و اداره قائل شده است. دولتها ممکن است از لحاظ اصول سیاسی با یکدیگر فرق داشته باشند، اما اصول اداره خوب، تقریباً در همه سیستمها مشابه است. تاکید مدیریت دولتی سنتی بر ارباب رجوع بود.

2-2- مدیریت دولتی نوین

از آغاز دهه 1990 در اکثر کشورهای پیشرفته،  الگوی جدیدی از مدیریت دولتی با نامهای مختلف، ظهور کرد که تاکید همه آنها بر استفاده از اصول و قواعد مدیریت بخش خصوصی در بخش دولتی است. همه اینها در جهت تحقق ارزشهای صرفه جویی، کارایی و اثر بخشی در کلیه سطوح دولت تلاش کرده اند و بر فاصله گرفتن از بروکراسی  و انعطاف پذیر کردن سازمان، استفاده از پیمانکاری و افزایش رقابت میان ارائه کنندگان خدمات توجه دارند. در مدیریت دولتی نوین مشتری مورد تاکید بود. الگور این تغییرات را اقتضای عصر اطلاعات نامید و آن را به عنوان تغییر مدیریت دولتی سنتی به مدیریت دولتی نوین نام برد.

2-3- خدمات عمومی نوین

این دیدگاه مبتنی بر شهروندی دموکراتیک، نظریه گفتمان و جامعه مدنی قرار دارد و منافع عمومی را مورد توجه قرار می دهد. اینکه در مدیریت دولتی نوین،  مشتری مورد تاکید است و سیاست شهروندان اولویت دارند، از این موضوع ناشی میشود.

3- پارادایم مدیریت اسلامی

خصوصیات و معیار های مدیران جامعه اسلامی از نظر حضرت علی (ع) که از نهج البلاغه استخراج شده است را می توان به سه دسته تقسیم نمود:

3-1- خصوصیات و معیارهای تخصصی

3-1-1- شجاعت

امیر المومنین در نامه به مالک اشتر می فرمایند: «به اهل شجاعت بپیوند و آنان را به عنوان کار گزار انتخاب نما.» (قوچانی،1374،ص137).

3-1-2- علم ودانش

حضرت علی (ع) در خطبه 172 نهج البلاغه می فرماید: «ای مردم همانا سزاوار ترین مردم به این امر (خلافت و زمامداری) کسی است که توانا ترین آنها بر اجرای امور و دانا ترین به فرمان خداوند در فهم مسائل باشد.»

3-1-3- قاطعیت

علی (ع) از شک و تردید بی مورد نهی کرده و می فرماید: «علم خود را به جهل و یقین خود را به شک تبدیل نکنید، وقتی دانستید عمل کنید و زمانی که یقین کردید، اقدام نمایید.» (نهج البلاغه:حکمت 274).

3-1-4- تجربه کاری

علی (ع) در نامه به مالک اشتر می فرماید: «افراد باتجربه را به عنوان کارگزار انتخاب نما.» (قوچانی، 1374،ص82).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پارادایم مدیریت اسلامی و بررسی آن در نامه ها و خطب حضرت علی

تحقیق در مورد مخالفت حضرت با بیگاری و کار اجباری

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد مخالفت حضرت با بیگاری و کار اجباری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مخالفت حضرت با بیگاری و کار اجباری


تحقیق در مورد مخالفت حضرت با بیگاری و کار اجباری

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه65

 

فهرست مطالب

مخالفت حضرت با بیگاری و کار اجباری

عزل قاضی قاتلی و مقتولی

گزارش رئیس شرطه :

متهم به جرم خود اعتراف می کند :

در زمان خلافت امیر المؤمنین علیه السلام مردم کی از اقالیم نزد آن حضرت آمدند و چنین معروض داشتند : در سرزمین ما آثار نهری هست که گذشت زمان و حوادث روزگار مجرای آن را انباشته و ما را از فوائد آن محروم داشته است و هرگاه حفر آن نهر تجدید شود ، در آبادی اقلیم و رونق زندگی ما تأثیری به سزا خواهد داشت . سپس تقاضا کردند که امیرالمؤمنین علیه السلام به حاکم آن اقلیم فرمان دهد تا ایشان را به بیگاری وا دارد و به حفر آن نهر بگمارد.

حضرت علی علیه السلام چون سخن ایشان را شنید ، نسبت به تجدید حفر نهر ابراز علاقه کرد ، ولی با موضوع بیگاری و کار اجباری ـ با آن که مورد رضا و موضوع تقاضای خودشان بود ، موافقت نکرد و نامه ای به این مضمون برای « قرظهْْ بن کعب » حاکم آن اقلیم انشاء فرمود : گروهی از حوزه ی مأموریت تو نزد من آمدند و گفتند که ایشان را نهری است که متروک و مطموس شده و اگر ایشان آن را حفر و استخراج نمایند ، سرزمین هایشان آباد خواهد شد و به پرداخت همه ی خراج خود قدرت خواهند یافت و درآمد مسلمین از جانب ایشان فزونی خواهد گرفت . ایشان از من خواهش کردند که نامه ای برای تو بنگارم تا ایشان را به کاری بگماری و به کندن نهر و تأمین هزینه ی آن مجبور سازی . لیکن من عقیده ندارم که کسی را به کاری که دوست ندارد ، وادارم و به بیگاری و کار اجباری بگمارم . بنابر این ، هرکدام از ایشان را که به طیب خاطر مایل به کار باشد ، به کار بگمار . ولی چون نهر ساخته و پرداخته شود ، متعلق به کسانی خواهد بود که در تجدید آن کار کرده و زحمت کشیده اند ، نه آن کسانی که از کار خودداری کرده اند .

دقت در این فرمان نشان می دهد که امیرالمؤمنین علیه السلام که مفسر قرآن و مبیّن حقایق اسلام است ، در این فرمان ، دو اصل مهم از اصول مربوط به کار و پاداش را پایه گذاری کرده که یکی حق آزادی کار و خودمختاری کارگر است و دیگری تخصیص درآمد و منفعت کار به طبقه ی زحمتکش و مولّد ثروت است. و این دو اصل از اصول مهم عدالت اقتصادی است که قرن ها پیش از

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مخالفت حضرت با بیگاری و کار اجباری

تحقیق در مورد حضرت یونس

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد حضرت یونس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حضرت یونس


تحقیق در مورد حضرت یونس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه18

حضرت یونس (ع)

 

لقب:ذوالنون

معنای اسم:یونس در لفظ یونانی به معنای کبوتر است

پدر: متی

مادر:تنجیس

ظهور : ۴۷۲۸ سال بعد از هبوط ادم

دعوت بحق: ۴۰ سال مردم را دعوت بحق کرد

بعثت:خداوند او را پس از یسع برای هدایت مردم نینوا بر انگیخت

محل دفن:شهر کوفه در کشور عراق

نسب: یونس بن متی از طرف پدر به هود واز طرف مادر به بنی اسراییل می رسد.

مختصری از زندگینامه:

حضرت یونس در نینوا مردم را به خداپرستی دعوت می نمود. ولی انها از دستورات او سر پیچی کرده و به گفتار او عمل نمی کردند. حضرت یونس از لجاجت ان مردم ناراحت شد وبا حالت قهر انها را ترک کرد وسوار کشتی شد ماهی بزرگی سر راه کشتی امدو مانع عبور ان گردید قرعه زده شد سه یا هفت بار قرعه به نام یونس افتاد عاقبت او را به دریا انداختند و ماهی بزرگی وی را بلعید ولی از سوی خداوند ندا امد: ای ماهی! ما یونس را روزی تو نکردهایم انگاه ان حضرت به مدت ۳ روز یا بیشتر در شکم ماهی بود تا به امر خداوند ماهی یونس پیامبر را به ساحل افکند.

فهرست سورههایی که در ان نام یونس ذکر شده:نساء- انعام- یونس- صافات

معجزات:معجزه ماهی، معجزه کدو حلوایی، معجزه رفع عذاب

نگاهی به زندگانی حضرت یونس (ع)

 

  
اشتراک بگذارید:

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حضرت یونس