فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان


دانلود تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

آسیب ناشی از خشونت شوهران از فشارهایی است که بر زنان وارد می شود . نگاهی سریع و گذار به به تاریخ نشان دهندة عظمت آلام و مصائبی است که به واسطه خشونت مردانه ایجاد شده است . اینگونه خشونت در جنگها ، شکنجه ها و ارتکاب ضرب و شتم مردان در حق مردان زنان ، و کودکان نمود دارد . ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ، برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم : عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است .  اقتصاد ، مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .

الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان تغییر نکند پدیدة خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .

متأسفانه  در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیلة آداب و رسوم ، نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از زنان این مسئله عادی تقلی می شود .

بنابراین در درجة اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .

در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش  مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟


بیان مسئله

پدیدة خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه شناسی تحت عنوان رویة تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این نهاد بنیادی جامعة بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویة سکّة درخشان خانواده را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی  شامل بی مهری ، پیمان شکنی ، مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان در این زمره اند . مفهوم دوم واژة تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهندة آن در مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث قرار گرفته است .

عوامل گوناگون به خشونت علیه زنان دامن می زند .

بسیاری از بدرفتاریها نه برای مردان و نه برای زنان و نه حتی برای قانون گذاران ، بدرفتاری محسوب نمی شود . بلکه حق مرد بر زن به حساب می آید . از جمله اجازه کار زن و تحصیل و ازدواج بیرون رفتن از خانه و … که چنین نگرشی از عوامل موثر در گسترش بدرفتاری و خشونت علیه زنان می باشد . چرا که بر اساس چنین نگرشی مرد حق دارد که مانع از کار تحصیل رفت و آمد زن با سایرین شود و زن حق مخالفت با مرد را ندارد چرا که تصمیم گیرنده اصلی مرد خانواده ا ست . هر چه او بگوید باید اجرا شود و اگر به حرفهایش گوش داده نشود و از اوامر او سرپیچی شود مرد حق دارد اعمال خشونت کند . و هیچ کس او را از این کار منع نمی کند چرا که از دید دیگران زن مقصر است . زن باعث عصبانیت شوهر شده و مجازات  او اشکالی ندارد . چنین نگرشی در طی قرنها به مردان اجازه داده است که بر سونوشت زن حاکم باشند و اگر زن خلاف ارادة او رفتار کرد مستحق کتک  است و باید آن را متحمل کند و دم بر نیاورد و آبروی شوهر را حفظ کند و به حرفهای شوهر اگر چه ظالمانه باشد گوش دهد . تقویت نگرشهای سوختن و ساختن و تقبیح مقابله زن با شرایط تحمیلی زندگی و نافرمانی در برابر مرد باعث افزایش قدرت مرد و تشویق و تأیید او برای اعمال خشونت می باشد که ریشه این نگرشها را باید در فرهنگ جامعه جستجو کرد . فرهنگها از جمله عواملی هستند که در تقویت این نگرشها مؤثرند .

در این تحقیق به بررسی نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان پرداخته شده است تا مشخص شود که آیا نگرش مردان جامعه آماری ( معلمان ) نگرشی خشونت آمیز است یا خیر . به این دلیل جامعه آماری معلمان را در نظر گرفته ایم چرا که معلّمان قشر تحصیل کرده جامعه می باشند و انتظار می رود که نگرش آنان نسبت به خشونت نگرشی منفی باشد یا دست کم نگرشی معتدل باشد .

شامل 91 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان

مقاله درمورد گزارش تحقیق خشونت خانگی

اختصاصی از فی دوو مقاله درمورد گزارش تحقیق خشونت خانگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد گزارش تحقیق خشونت خانگی


مقاله درمورد گزارش تحقیق خشونت خانگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:4

فهرست مطالب:

زهرا مینویی


مشاوران حقوقی و مددکاران موسسه راهی، هر روز با زنانی مواجه می شوند که به علت خشونت خانگی به ما مراجعه کرده اند؛ برای حل مشکل بسیاری از آنها تا همین امروز راه حل سریع و مطمئنی نه در قانون و نه در سیاستهای دولتی نیافته ایم. این بن بستها و نیز افزایش خشونت خانگی میان خانواده ها و ناتوانی زنان در اثبات این نوع خشونت انگیزه اولیه شروع این تحقیق بوده است . در این تحقیق سعی شده که انواع خشونت و علل آن که در خانواده وجود دارد ، مورد بررسی آماری قرار گیرد .در این میان آنچه اهمیت داشته، مطرح شدن این جرایم در دادگاه ها و اثبات شدن در پرونده های دعاوی خانوادگی و در نهایت ادله اثبات این جرایم و تاثیر آن در بررسی پرونده ها و احکام صادره از سوی قاضی بوده است.

برای نیل به این هدف 313 پرونده موسسه راهی مورد بررسی قرار گرفتند. از این تعداد در 145 پرونده ، انواع خشونت وجود داشت.

در جدول های زیر آمار بدست آمده ، ارائه شده است.

تعدا کل پرونده ها :313 پرونده

پرونده ها ی که در آنها خشونت مطرح بوده است: 145 پرونده (46 درصد کل پرونده ها)

در بین 145پرونده ، در 43 پرونده که انواع خشونت مطرح بوده است، به دلیل مشکلات ناشی از نقض ادله اثبات در دعاوی کیفری و در نهایت عدم توانایی بزه دیده در اثبات خشونت ، این موارد در دادگاه مطرح نشده اند. (26 درصد)

جدول آماری خشونت به تفکیک نوع خشونت

انواع خشونت

مطرح نشده

مطرح شده

اثبات شده

اثبات نشده

 

 

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

فیزیکی

73-50/

46

63

27

36

2

2

25

34

روانی

109-75/

90

82

19

17

1

91

18

16

جنسی

17-11/

10

58

7

41

0

0

7

41

مالی

57-39/

27

47

30

52

13

22

17

29

عامل خشونت:

-همسر: 116 مورد - 80/
-خانواده همسر: 7 مورد - 5/
- زن: 2 مورد - 1/
- اجتماع ، مرد غریبه ، زندان، همسایه، عوامل به وجود آورنده

علل خشونت:

جدول آماری به دلیل تفکیک خشونت :


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد گزارش تحقیق خشونت خانگی

دانلودمقاله خشونت در خانواده

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله خشونت در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


خانواده اساسی ترین نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش می دهد و مهمترین فضای ارضای نیازهای طبیعی و جنسی انسانها است. این نهاد طی هزاران سال پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی های فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسل های بعدی بوده است. اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامنی را گسترش می دهد که پیامد آن بیماریهای روان تنی، گسترش پدیده قتلهای خانوادگی، همسرکشی و کودک آزاری است. کارشناسان اجتماعی معتقدند خشونت در خانواده ، نشان رشد خشونت در سطح جامعه است.
صفحات حوادث روزنامه ها، هفته نامه ها و اخبار رادیو و تلویزیون منعکس کننده صور مختلف پرخاشگری و خشونت هستند که بیشترین مخاطب را نیز دارند . این گونه رفتارها چنان روبه رشد است که گویی در جان جامعه جای گرفته و بخشی از رفتارهای معمولی افراد شده است. هر روز با انواع خشونت و پرخاشگری از قبیل قتل های خانوادگی، آدم ربایی، نوزاد دزدی، نزاعهای خیابانی و ... مواجه هستیم. در این مقاله سعی شده به سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود.
این که واقعاً خشونت و پرخاشگری چه مفهومی دارد؟ انواع آن کدام است؟ به چه علت یا عللی از افراد در جامعه سر می زند؟ خشونت با انسان متولد می شود یا معلول محیط و یادگیری های اجتماعی است؟
تعریف خشونت
معمولاً خشونت با مفهوم پرخاشگری به کار برده می شود و در تعریف پرخاشگری آمده است اعمال خصمانه ای که از روی عمد صورت می گیرد و به افراد و اشیاء آسیب می رساند. در تعریفی دیگر خشونت پدیده جدیدی نیست اما به علت بعد گسترده آن به تازگی مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسی ها نشان داده که خشونت در درون خانواده از دو جهت تأثیرگذار است: شخصی و اجتماعی. در جنبه شخصی، قربانی خشونت آسیب بدنی می بیند، تحقیر می شود. شخص خشونت دیده اگر کودک باشد، تا آخر عمر بقایای آثار خشونت با او همراه است.
از بعد اجتماعی نیز خشونتهای خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسبت به افراد به وجود می آورد. به طور کلی خشونت پدیده ای است که به مذهب ، به طبقه اجتماعی و سطح سواد کمتر ارتباط دارد. تظاهرات خشونتی با شرایط اجتماعی که روز به روز رو به خشونت می رود، نمود پیدا می کند.
آسیب شناسان و جامعه شناسان اجتماعی عمده اختلافات خانوادگی را حول محور مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ناموسی تقسیم می کنند.
اختلافات
اختلافات ناموسی نشأت گرفته از خشونتهای خانوادگی در جوامع شرقی و سنتی از لحاظ فرهنگی نمود بیشتری دارد. به طوری که دلایل عمده قتلهای ناموسی را تعصب، انگیزه انتقام شخصی، حسادت، شکاک بودن، ذهنیت بسته، وجود شخص ثالث، رهایی از دست شریک زندگی که حکم مانع را دارد و از بین رفتن آبرو تشکیل می دهد. ناگفته نماند که اختلافات ناموسی که منجر به قتل می گردد بیشتر توسط مردان صورت می گیرد، در مورد زنان کمتر دیده شده زنی به تنهایی و بدون همکاری شخصی دیگر اقدام به قتل کرده باشد.
در بسیاری از مواقع، موانع حقوقی مثل عدم جدایی زن از مرد، سپردن حضانت فرزندان به مرد، اخلاق بد شوهر و ... از عواملی است که زن را به سوی ارتکاب جرم سوق می دهد.
دکتر شهلا اعزازی، معتقد است که زنان بسیار متحمل هستند و بسیاری از آنان خشونت پذیرند. چون در جامعه پذیری طولانی خودشان خشونت نسبت به مادر و ... را دیده اند. ولی وقتی حامی پیدا کنند اعم از پدر، برادر یا مردی دیگر مرتکب اعمالی می شوند که منجر به حق خواهی آنها می گردد. چون به صورت هنجار یا ناهنجار(قتل، طلاق) این امر نشانگر آن است که زن واقعاً به پشتیبانی قانونی، اجتماعی و حقوقی... نیاز دارد. به طوری که اگر این کمک به جای یک فرد از طرف اجتماع باشد، زندگی زیبایی به او هدیه می شود ، شهلا اعزازی معتقد است وجود مکانهای امن برای زنان تحت ستم از بسیاری عواقب وخیم خشونتهای خانوادگی جلوگیری می کند.
خشونت و هزاره سوم
افکار عمومی باید بپذیرند که در قرن ۲۱ دیگر خشونت جایز نیست و بشر به مرحله ای از تکامل و پیشرفت رسیده که این پیشرفتها جهانی شده است. به طوری که امروزه در جامعه به جایی رسیده ایم که دولتها در واقع دولتهای زورگو نیستند. دولتهای رفاه اجتماعی و مردم سالارند.
دولت امروز خود را موظف کرده که از حقوق شهروندان دفاع کند. در محیط خانوادگی نیز دیگر نمی توان گفت «چهار دیواری اختیاری» و خانواده محیطی است خصوصی و هیچ کس حق دخالت ندارد زیرا یک تعامل میان دولت و مردم به وجود آمده است.
مدرسه رفتن و واکسن زدن به بچه ها، کنترل تعداد فرزندان و ... باید بپذیریم که خشونت در خانواده یک مسأله خصوصی نیست. وقتی پدر یا مادری فرزندش را کتک می زند اثرات سوء این حرکت در نسل بعد باقی می ماند و مسأله گردش خشونت مطرح می شود. چه کودک خود قربانی پرخاشگری و خشونت باشد و چه شاهد خشونت به سایر افراد خانواده. این گردش خشونت از نسلی به نسل دیگر ادامه خواهد داشت و به این ترتیب پایانی برای خشونت وجود ندارد. برای جلوگیری از خشونت در هزاره سوم به یک عامل قدرتمند به عنوان دولت قانونمند نیاز است که در یک محدوده خصوصی که خانواده است برای جلوگیری از تبعات ویرانگر خشونت دخالت کند.
اختلافات خانوادگی
فقر فرهنگی یکی از عواملی است که خانواده و اعضای آن را تهدید می کند. آگاهی نداشتن از قوانین و حقوق رایج جامعه که منجر به این می شود فرد دست به عملی زند و تصور کند که می تواند از آن رهایی یابد. اگر چه بعضاً افرادی نیز یافت می شوند که علی رغم آگاه بودن از نتیجه اعمالشان به خاطر جهالت و فقر فرهنگی مرتکب اعمال خلاف می شوند.
«مانع شوهرم بود. ۱۵ سال اعتیادش جانم را به لبم رسانده بود. قرار گذاشتیم بکشیمش و بعد برویم خارج. اما حالا... در انتظار قصاص هستم.»
گذار از سنت به مدرنیته همیشه عواقب و تبعات خودش را دارد. عواقبی که با ناهنجاری های اجتماعی نمود پیدا می کند و شاید از بستر خانواده شروع و تا آنجا پیش رود که همه مرزها را در هم شکند و نهاد خانواده را نیز به زیر سؤال برد.
«اختلاف فرهنگی داشتیم. حرف هم را نمی فهمیدیم. با زن دیگری آشنا شدم خیلی خوب مرا می فهمید. نمی توانستم با او ازدواج کنم. مخارج دو خانواده را هم نداشتم. نقشه کشیدم که زنم را به ساختمان بلندی ببرم و بگویم که اینجا را می پسندی برایت اجاره کنم؟ همانطور که کنارش راه می رفتم. هولش دادم. افتاد پایین روی ایوان طبقه پایینی ولی نمرد ؛از دستم شکایت کرد و... »
اختلافات اقتصادی
با نگاهی به پرونده های خشونتهای خانوادگی می توان یک نقطه مشترک را مشاهده کرد. عامل اقتصادی که در حال حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگری در خانواده است. والدین که برای تأمین مخارج خود بعضا در دو شیفت کار می کنند و هرگز نمی توانند آرام و خونسرد، مهربان و صمیمی باشند و کارشناسان مسائل اجتماعی بیکاری را نیز جز اولین و مهمترین آسیبهای اجتماعی کشور عنوان می کنند که خود عامل اصلی پرخاشگری نیز محسوب می شود.
«ىاز اداره که می آمدم با ماشینم مسافرکشی می کردم. زنم با قرص اعصاب زندگی می کرد. چون هر روز با صاحب خانه وهزاران گیر و گرفتاری روبرو بود. یه شب که بچه سه ماهه خیلی گریه کرد و نتونستم آرامش کنم و مادرش هم که بیدار نشد عصبی شدم، متکا را گذاشتم روی صورت بچه و نگه داشتم. دیگه گریه نکرد. »
از آنجایی که ریشه همه آسیبهای اجتماعی را باید در خانواده جست وجو کرد با نگاهی به پرونده های خشونت خانوادگی می توان به یک نقطه مشترک رسید. نقطه ای که از زبان بیشتر متهمان (عاملان خشونت) شنیده می شود.
اختلافات اجتماعی
خانواده، جامعه و فرد یک مثلث را تشکیل می دهند که اختلالات رفتاری در بین هر کدام از ضلعها سبب ایجاد مشکلات متعدد می شود. در هر حال نباید از نظر دور داشت که« اعتیاد »یکی از عوامل خشونت زا در بستر خانواده است. بطوری که موادمخدر جزو شایعترین ناهنجاریها محسوب می شود. فرد معتاد به ندرت می تواند پیوندهای مستحکم عاطفی، وفاداری و تعهد داشته باشد و ارتکاب جرایم معتادان به علت ضعف روابط انسانی هر روز بیشتر می شود و امنیت خانواده و جامعه را به خطر می اندازد.«پسری مادرش را به علت ندادن پول برای خرید مواد کشت .»
خشونتهای خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسب به افراد در انسان به وجود می آورد و فرد پرخاشگر و خشن هرگز نمی تواند مورد اعتماد جامعه باشد. در بسیاری از موارد نیز کسی که در کاری شکست می خورد و یا به اصطلاح سرخورده می شود و یا در محل کار خود توبیخ می شود نمی تواند به خاستگاه ناکامی و شکست خود پرخاشگری کرده و خشونت روا بدارد، از این رو خشونت را به اطرافیان خود روا می دارد.
به تعریفی دیگر پرخاشگری و خشونت با ناکامی جابه جا می شود و شخص به جای علت واقعی و خاستگاه اصلی به خاستگاه دیگری حمله ور می شود.
عوامل محیطی خشونت
بسیاری از محققان الگوهای خانوادگی نادرست و گسستگی خانوادگی به علت طلاق یا مرگ یکی از والدین و حتی تعارض والدین را عامل اصلی خشونت می دانند. تحقیقات نشان می دهد که در صورت مرگ پدر در سنین کودکی و به عنوان الگوی همانندسازی برای پسران، میزان پرخاشگری و خشونت در این افراد در حد بالایی افزایش می یابد. بطوری که آمار می گوید: ۷۵ درصد پسران پرخاشگر و خشن از وجود پدر محروم بوده یا الگوی فردی برای یادگیری نداشته اند. همچنین طرد با روشهای انضباطی غلط نیز در افزایش خشونت نقش مؤثری داشته اند، وجود پدر الکلی، معتاد یا دارای رفتار ضداجتماعی یا نوروتیک از عوامل اصلی آن به شمار آمده اند. همچنین مورد آزار و اذیت جنسی و جسمی، آزار و تنبه بدنی کودک، خشونت والدین، پایین بودن سطح سواد خانواده و وضعیت اقتصادی در بروز خشونت تا حد بسیار بالایی تأثیر دارد.
نظریه هایی درباره خشونت
اریک فروم معتقد است که انسان دارای نوعی از پرخاشگری بالقوه و ذاتی است که اساساً در پاسخ به تهدید علایق حیاتی او به طور اعم بروز می کند. این خشونت برای حفظ زیست، دفاعی ضروری است ولی نوع دیگر آن غریزی نیست بلکه تحت تاثیر یادگیری و محیط فرهنگی و اجتماعی انسان است.
فلاسفه و دانشمندان هر یک به فراخور دیدگاه خود انسان را تعریف کرده اند . براساس این تعاریف؛ یکی از ویژگیهای او را در نظر گرفته اند مانند تفکر، نطق، اجتماعی بودن، خنده و... در یکی از تعاریف، الیوت ارنسون می گوید: انسان، حیوان پرخاشگر و ستیزه جوست. با این تعریف این سؤال مطرح می شود آیا واقعا ًپرخاشگری در انسان فطری است و در ذات او موجود است؟ یادگیری تا چه حد در پرخاشگری مؤثر است؟
ژان ژاک روسو می گوید: انسان در محیط طبیعی، موجودی مهربان، شاد و خوب است. قیود اجتماعی او را مجبور به پرخاشگری و فساد می کند این نظریه و نمونه های دیگر به جنبه اکتسابی یادگیری پرخاشگری تأکید دارند همچنانکه فرزند خانواده خشن هرگز مهربان و صبور نخواهد بود.
«حسن هرگز نمی توانست با فرزندش با مهربانی رفتار کند تمام وظایف خود را انجام می داد ولی توأم با خشونت و پرخاشگری. بررسی زندگی دوران کودکی حسن نشان می دهد که او نزد نامادری خشن پرورش یافته و هرگز جز پرخاشگری رفتاری دیگر را نیاموخته است. »
بسیاری از اندیشمندان از جمله پروفسور عدل معتقد بوده اند که انسان در محیط طبیعی خشن و بی رحم است و تنها برقراری نظم و تربیت در جامعه می تواند او را مهار کند و یا سبب تصعید غرایز طبیعی پرخاشگرانه او بشود.
نوربرت الیاس، جامعه شناس آلمانی در کتاب فرآیند تمدن (۱۹۳۹) چنین بیان می کند که در تمدنهای ابتدایی بشری، استفاده از زور و اجبار عاملی بود که افراد در جامعه را مجبور به قبول حقوق و حد و مرز زندگی دیگران می کرد. این تعریف از متدین بودن را می توان تا حد قابل قبولی به مفهوم«تقوا » منطبق دانست که در ادیان الهی نسبت به آن تأکید بسیار شده است. نتیجه اینکه متدین بودن و تقوا داشتن عامل مهمی در رعایت حقوق، مدارا و پرهیز از رفتار خشونت آمیز با دیگران است. واقعیت نیز چنین است که شخص هنگامی از روشهای خشونت گرایانه استفاده می کند که نتوانسته باشد دیگران را تحمل کند و در مواجه شدن با دیگران برای رعایت و تحمل دیگری، ترمزهای درونش عمل نکنند.
نوربرت الیاس معتقد است که خشونت پدیده ای است که در فرآیند اجتماعی شدن آموخته می شود و از آنجایی که عدم خشونت ورزی به سطح تمدن جامعه و رشد فرهنگ احترام به شخصیت و عقاید دیگران و روشهای زندگی و شیوه های رفتاری دیگری و شکل گیری فرهنگ دموکراسی در جامعه مربوط است به نظر می رسد که محو خشونت ممکن نیست مگر آنکه در همه نهادهای رسمی و غیررسمی (مانند مدرسه و خانواده) خرد و کلان جامعه تغییر و تحولی بنیادین و مستمر و پایدار صورت گیرد، تنها در این صورت فرهنگ خشونت ورزی جای خود را به مدارای اجتماعی خواهد سپرد.
خشونت در تلویزیون
از آ نجایی که تلویزیون به عنوان تنها سرگرمی در دسترس خانواده ها همواره حضور دارد شایسته است که خانواده ها نکته های زیر را رعایت نمایند:
- برنامه های مشخصی را تعقیب کنند که عاری از خشونت باشد.
- برای جایگزینی تلویزیون از وسایل مورد علاقه کودکان مثل پازل، بازیهای فکری، مداد شمعی، مداد رنگی، کاغذ، کتاب و مجلات استفاده نمایند.
- تمام رسانه های حاوی خشونت را نفی نموده و این اصل را به عنوان قانون خانوادگی بپذیرند که در خانه جایی برای خشونت وجود ندارد چه در فیلم های ویدئویی، چه در بازیهای کامپیوتری، برای فعالیتهای روزانه برنامه ریزی کرده و کودکان را به انجام فعالیتهای دیگر تشویق کنند و به گروههای مخالف نمایش خشونت در تلویزیون بپیوندند. چون امروزه استفاده از شیوه های خشونت آمیز در رسانه های گروهی به امری بدیهی تبدیل شده و خشونت عریان از طریق تلویزیون، سینما و رایانه به نمایش گذاشته می شود به طوری که در بازیهای رایانه ای، فرد به تعداد آدمهایی که به قتل می رساند امتیاز کسب می کند. این خود باعث نهادینه شدن خشونت در نظام شخصیتی- رفتاری افراد می شود.
خشونت علیه زنان
یکی از بارزترین خشونتها در جامعه امروزی، خشونت علیه زنان است به طوری که یافته های مطالعاتی حاکی از آن است که در ایران نیز مانند سایر جوامع جهان خشونت علیه زنان مشکل آفرین شده است. زنانی که در معرض خشونت قرار می گیرند انواع شکلهای سوء رفتار را در زندگی فردی و اجتماعی خود تحمل می کنند.
بارداری، تحصیلات عالیه و دسترسی به منابع مالی و استقلال اقتصادی و کسب درآمد، زنان را در مقابل سوء رفتار و خشونت حفاظت نمی کند. حتی در مواردی، زنان تحصیل کرده و دارای استقلال اقتصادی بهای بیشتری بابت خشونت می پردازند که از نظرها پنهان است. با وجود این یافته های مطالعاتی، هنوز تعریف مانع و جامعی از خشونت علیه زنان به دست نیامده است. آیا خشونت در کتک خوردن خلاصه می شود؟ و یا زن آزاری از موارد شناخته شده خشونت در خانواده محسوب می شود. پزشکی قانونی از جمله مراجع مهمی است که روزانه با شکایت زنانی که از ایراد ضرب و جرح توسط شوهرانشان شاکی هستند مواجه می باشد. در شرح حالی که پزشکان قانونی در بدو معاینه از قربانیان زن آزاری می گیرند این نتیجه به دست آمده است که مردهای همسر آزار غالباً افرادی با شخصیت پرخاشگر هستند در حالی که تعدادی از آنها به هنگام ابتلا به بیماری روانی معمولاً از نوع افسردگی اقدام به کتک زدن همسر خود می کنند و سایر خصوصیات چنین مردانی عبارت است از حسادت بیمارگونه و افراط در میگساری ،همچنین این افراد در کودکی، خشونت های خانوادگی را تجربه کرده اند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خشونت در خانواده

تحقیق در مورد خشونت در خانواده

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد خشونت در خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خشونت در خانواده


تحقیق در مورد خشونت در خانواده

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه37

 

خشونت در خانواده

خانواده اساسی ترین نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش می دهد و مهمترین فضای ارضای نیازهای طبیعی و جنسی انسانها است. این نهاد طی هزاران سال پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی های فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسل های بعدی بوده است. اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامنی را گسترش می دهد که پیامد آن بیماریهای روان تنی، گسترش پدیده قتلهای خانوادگی، همسرکشی و کودک آزاری است. کارشناسان اجتماعی معتقدند خشونت در خانواده ، نشان رشد خشونت در سطح جامعه است.
صفحات حوادث روزنامه ها، هفته نامه ها و اخبار رادیو و تلویزیون منعکس کننده صور مختلف پرخاشگری و خشونت هستند که بیشترین مخاطب را نیز دارند . این گونه رفتارها چنان روبه رشد است که گویی در جان جامعه جای گرفته و بخشی از رفتارهای معمولی افراد شده است. هر روز با انواع خشونت و پرخاشگری از قبیل قتل های خانوادگی، آدم ربایی، نوزاد دزدی، نزاعهای خیابانی و ... مواجه هستیم. در این مقاله سعی شده به سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود.
این که واقعاً خشونت و پرخاشگری چه مفهومی دارد؟ انواع آن کدام است؟ به چه علت یا عللی از افراد در جامعه سر می زند؟ خشونت با انسان متولد می شود یا معلول محیط و یادگیری های اجتماعی است؟
تعریف خشونت
معمولاً خشونت با مفهوم پرخاشگری به کار برده می شود و در تعریف پرخاشگری آمده است اعمال خصمانه ای که از روی عمد صورت می گیرد و به افراد و اشیاء آسیب می رساند. در تعریفی دیگر خشونت پدیده جدیدی نیست اما به علت بعد گسترده آن به تازگی مورد بررسی قرار گرفته است و این بررسی ها نشان داده که خشونت در درون خانواده از دو جهت تأثیرگذار است: شخصی و اجتماعی. در جنبه شخصی، قربانی خشونت آسیب بدنی می بیند، تحقیر می شود. شخص خشونت دیده اگر کودک باشد، تا آخر عمر بقایای آثار خشونت با او همراه است.
از بعد اجتماعی نیز خشونتهای خانوادگی نوعی بی اعتمادی نسبت به افراد به وجود می آورد. به طور کلی خشونت پدیده ای است که به مذهب ، به طبقه اجتماعی و سطح سواد کمتر ارتباط دارد. تظاهرات خشونتی با شرایط اجتماعی که روز به روز رو به خشونت می رود، نمود پیدا می کند.
آسیب شناسان و جامعه شناسان اجتماعی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خشونت در خانواده

دانلودمقاله بررسی جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگری تماشاگران در ورزشگاهها

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله بررسی جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگری تماشاگران در ورزشگاهها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
هدف این مطالعه بررسی علل و عوامل خشونت و پرخاشگری تماشاگران ورزش در ورزشگاه‏ها و راهکارهائی جهت کاهش این معضل اجتماعی است تا با تحلیل کارکرد اجزای‌ تشکیل دهنده‏ی ساختار رفتار تماشاگران ، مشخص شود اختلال در کدام یک از آنها سبب بروز ”سوءکارکرد“ می‏گردد.
گسترش روزافزون ورزش سبب شده است که مرزهای جغرافیایی، نژادی، قومی، سیاسی و عقیدتی را در نوردد. تحلیل‌گران اجتماعی و فرهنگی در دهه‏های اخیر به پژوهش درباره‏ی انواع آداب، مناسک، ارزش‏ها و الگوهای اجتماعی رایج در ورزش مبادرت ورزیده‌اند. از جمله مسائل مهمی که به ویژه در دو دهه‏ی اخیر مورد توجه اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته، بررسی و تبیین رویدادها و حوادث خشونت بار مربوط به مسابقات ورزشی است. ”خشونت ورزشی“ چیست و چه عامل‌هایی در بروز آن مؤثر هستند ؟ پرخاشگری به رفتار و عملکردی گفته می شود که از روی نیت و قصد قبلی همراه با یک رفتار به منظور آزردن جسمی و روحی انجام گیرد. باید توجه داشت که نیت و هدف آزردن مهم است اگر در پیاده رو شخصی با سرعت در حال راه رفتن باشد و در این بین ، به فرد دیگری برخورد کند ، چون نیت آسیب رساندن را نداشته ، پرخاشگر نیست . اما اگر به قصد آسیب رساندن به فرد تنه بزند ، پرخاشگر است . از طرف دیگر اگر شخصی در حین سوار شدن در مترو بخواهد عمدا پای فرد دیگری را لگد بزند اما موفق نشود چون عملی صورت نگرفته ، پرخاشگر بحساب نمی آید.در ورزش نیز اینگونه اتفاقات زیاد روی می دهد.
بسیاری از ‌اندیشمندان با استفاده از چارچوب‏های نظری متفاوت برای ‌پاسخ دادن به این پرسش تلاش‌کرده‏اند. تحقیق حاضر به کاوش نمونه‏ای از معضل های اجتماعی حایز اهمیّت در ورزش ، یعنی خشونت و پرخاشگری تاکید دارد. در این پژوهش، رفتارهای پرخاشجویانه و بعضاً خشونت‏آمیز تماشاگران مسابقات ورزشی ، مورد مطالعه‏ی جامعه‏شناسانه قرار گرفته‏اند.متغیّرهای اهمیّت و حساسیت نتیجه‏ بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیم‏های مورد علاقه در رده‏بندی مسابقات قهرمانی،حرکات خشونت‏آمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری‌، عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تأثیر می‏گذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی برگرایش طرفداران تیم‏های ورزشی مورد مطالعه به انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز دارند. متغیّرهای سابقه‏ی دعوا و نزاع، سابقه‏ی تنش و ناکامی در فعالیّت‏های تحصیلی و آموزشی، مصرف سیگار، سابقه‏ی تنش در محیط خانواده، سابقه‏ی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان دارای سابقه‏ جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقه‏ی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه‌ و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راه‏های تحقق آنها، دارای تأثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز ورزشی طرفداران تیم‏های ورزشی دارند. فعالیت های آموزشی از طرف خانواده ، آموزش و پرورش ، رسانه ها و مطبوعات می تواند موجب کاهش فرایندپرخاشگری در میادین ورزشی و ورزشگاهها شود.ارائه خدمات رفاهی و تفریحی در ورزشگاهها و فراهم آوردن امکانات لازم در این مکانها ، شناسائی افراد خاطی و دارای سابقه دعوا و خرابکاری از طرف نیروی انتظامی و حتی المقدور جلوگیری از ورود این افراد به ورزشگاهها و سالنهای ورزشی ، بالا بردن اطلاعات فنی ، روانشناسی و مدیریتی داوران می تواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرایانه تماشاگران تاثیر بسزائی داشته باشد.
ورزش و تربیت بدنی یک نهاد اجتماعی است که می تواند موجب تعالی جسم و روح شود . ورزشکاران الگوهای رفتاری مهمی برای نوجوانان و جوانان هستند. ورزشگاهها مکانهائی مقدس و دارای احترام هستند چون در این محیط است که روح و جسم افراد و اخلاقیات در آن می بایست به حد کمال برسد. نوجوانان و جوانان تحت تاثیر شرایط موجود در ورزشگاهها قرار می گیرند پس سالم سازی محیط ورزشی موجب تاثیر مثبت در روحیه و رفتار جوانان و بالعکس ، پرخاشگری و خشونت ، تاثیری منفی بر ابعاد وجودی فرد می گذارد.

مقدمه:
ورزش و فعالیّت‏های مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابت‏های ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیت‏هایی قرار می‏دهند که ممکن است‌ قواعد، هنجارها و تقسیم کار رایج به آسانی نقض و به رویارویی‏های پرخاشجویانه و خشونت‏آمیز منجر شود. آشکارترین نمونه‏ی رفتار خشونت‏آمیز بین ‌طرفداران رشته های مختلف ورزشی، پدیده‏ی موسوم به”اوباشگری“است که امروزه به شکل نسبتاً سازمان یافته‏ای در کشورهایی که در زمینه ورزش پیشرفت چشمگیری داشته اند ،به ویژه در اروپا رواج دارد. پژوهشگران و نظریه‏پردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتار اوباشگرانه ‌و خشونت تماشاگران مسابقات ارائه داده اند که گستره‏ی آن، از دگرگونی‏های کلان اجتماعی تا عامل‌های خُرد را دربر می‏گیرد. با گسترش تدریجی ‏فرهنگ ‌طرفداری و تماشاگری در ورزش، همچنین مسایل پرخاشگرانه آن نظر محققان و پژوهشگران را در سالهای اخیر به خود معطوف داشته است.
برخی از جامعه شناسان پرخاشگری را واکنشی غریزی به ناکامی و رقابت برای دستیابی به منابع می‏دانند، که عمدتاً از طریق برخورد بدنی تجلی می‌یابد.”اریش فروم“ همه‏ی اعمالی را که سبب آسیب رساندن به شخص، شیی یا جانور دیگر می‏شود یا با چنین قصدی صورت گیرد پرخاشگری می‏نامد”اسمیت“ و ”بوند“پرخاشگری‌ را ‌هر نوع ‌رفتاری تعریف می‌کنند که ‌به دیگری آسیب وارد می‌سازد . ارونسون خشم و پرخاشگری را عملی می‌داند که هدفش اعمال صدمه، آسیب و رنج است . در تعریفی دیگر از پرخاشگری چنین آمده است:” هر نوع رفتاری که معطوف به آسیب رساندن یا اعمال صدمه به فرد دیگر است و علیرغم میل وی صورت می‏گیرد.
براساس نظر بارون ، پرخاشگری کنشی است که شامل هر دو شکلِ آسیب‏رسانی بدنی و روانی است، جنبه تعمدی دارد، امری تصادفی به شمار نمی‏آید، تنها شامل افراد انسانی می‏گردد، و در آن آسیب‏رسانی به اشیاء مورد نظر نیست. ”برکویتز“نیز با تعریف پرخاشگری به عنوان آسیب رساندن عمدی به دیگری، می‏افزاید این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسیب از پرخاشگری متمایز می‏شود و کنشی است که عامل آن به عمد تلاش برای آسیب‏رسانی فیزیکی به دیگری می‏نماید .
کاکلی“ در تعریفی نسبتاً جامع از پرخاشگری آن را چنین تعریف می‏کند: ”پرخاشگری ناظر به رفتاری است که با نیت تخریب اموال یا صدمه زدن به شخص دیگر انجام می‏شود و متضمن بی توجهی محض به سلامت دیگران و احتمالاً خود است؛ پیامدهای پرخاشگری ممکن است فیزیکی یا روان شناسانه باشد. وی آنگاه در تعریف خشونت و تمایز آن از پرخاشگری به کنش فیزیکی اشاره می‏کند: ”خشونت، کنشی فیزیکی است که با بی توجهی کامل به سلامت خود و دیگران، یا به منظور آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب دارایی‏ها انجام می‏شود.
بنابراین، می‏توان خشونت و پرخاشگری را از نظر مفهومی به عنوان کنش و عملی در نظر گرفت که از روی اراده و آگاهی، به منظور آسیب‏رسانی فیزیکی یا روحی– روانی به دیگری انجام می‌پذیرد. افزون براین، در تعریف پرخاشگری و خشونت، به عامل بی‌توجهی به پیامدهای عمل که منجر به آسیب دیدگی دیگران یا خود می‏شود نیز تاکید می‏شود. بنابراین، خشونت با رفتار، کنش و کاربرد نیروی فیزیکی آسیب‏زا مشخص می‏گردد. همچنین، خشونت را می‌توان به مثابه‏ تجلی افراطی و شدید خشم و عصبانیت به شکل احساسی یا کلامی در نظر گرفت.
پرخاشگری و خشونت به هم مرتبط هستند، امّا وضعیت‏های متفاوتی را به وجود می‏آورند. پرخاشگری در عرصه‏ی فعالیّت‏های ورزشی به شکل ابزاری و بازتابی یا کلامی و فیزیکی تجلی می‏یابد و از سوی افراد حاضر و شرکت‏کننده در رویدادهای ورزشی در قبال سایر بازیکنان، تماشاگران، مربیان، مقامات ورزشی، عامه‏ی مردم و اموال صورت می‏گیرد.

 

 

 

ادبیات و پیشینه تحقیق :
”پیترمارش“و همکارانش در دانشگاه آکسفورد به دو نوع پرخاشگری، یعنی پرخاشگری واقعی و آیینی عقیده دارند. اولی را اعمال خشونت جسمانی علیه دیگران تعریف می‏کنند و دومی را کِنایی یا نمادین می‏نامند. پرخاشگری آیینی محصول توافق در مورد مجموعه‌ای از قواعد است که از گفته‌های شرکت‏کنندگان در آن می‏توان استنباط کرد. قواعد درباره زمان مناسب حمله، شکل و اهداف حمله، و ختم آن است .
برخی محققین براساس شیوه‏ی تجلی پرخاشگری و خشونت ، آن را به دو نوع کلامی و فیزیکی تقسیم‏بندی کرده‏اند. پرخاشگری کلامی در جریان تقابل و رویاروئی دو فرد یا گروه و از طریق تهدید، جنجال، تمسخر و استهزاء و سخنان توهین‏آمیز بروز می‏کند. دانینگ و همکارانش در دانشگاه لیسستر با اشاره به فرضی و خیالی بودن تقسیم‏بندی‏های صورت گرفته در مورد انواع خشونت و پرخاشگری، حالت‏های مختلف آن را رفتار واقع بر طیفی می‌دانند که بازتاب آمیزه‌ای از فکر و احساس است و هیچ شکلی از خشونت در آن هرگز به ‌صورت خالص یافت نمی‌شود. به بیان این پژوهشگران ”خشونتِ ابزاری می‏تواند هیجان انگیز هم باشد، یا خشونت عاطفی ممکن است طراحی یا تدارک شده باشد.
ارونسون با تمایز بین دو نوع پرخاشگری، یعنی پرخاشگری ابزاری و بازتابی یا عاطفی، امکان وقوع هر دو را در عرصه‏ی ورزش متذکر می‏شود .پرخاشگری بازتابی با هدف آسیب فیزیکی یا روانی انجام می‏شود. هدف از این نوع پرخاشگری که احساسی بوده، آسیب‏رسانی است پرخاشگری ابزاری شامل ضرب و جرح و ایجاد درد و رنج به عنوان ابزاری برای دستیابی به یک هدف است که شکل محسوس آن می‏تواند دستیابی به هدف‏های‌ گوناگونی مانند پاداش مادی، پیروزی، افتخار یا تحسین باشد. این نوع پرخاشگری، خشونتی غیراحساسی و هدف از آن انجام وظیفه است . دانینگ و همکارانش در دانشگاه لیسستر با اشاره به فرضی و خیالی بودن تقسیم‏بندی‏هایی که‌ در مورد انواع خشونت و پرخاشگری‌ صورت گرفته، حالت‏های گوناگون آنها را رفتارهایی می‏دانند که بازتاب آمیزه‏ای از فکر و احساس هستند و هرگز در آنها هیچ نوع خشونتی به صورت خالص یافت نمی‏شود . بنابراین، هرگاه طرفداران یک تیم ورزشی با هدف تضعیف روحیه بازیکنان تیم حریف بخواهند زمینه‌ای برای پیروزی تیم خود ایجاد کنند، شعارهای تحقیرآمیز می‏دهند ‌یا به اصطلاح به پرخاشگری ابزاری مبادرت می‏ورزند. امّا اگر طرفداران، اشیایی به سوی بازیکنان تیم حریف پرتاب، ‌‌یا نزاع فیزیکی کنند، آنگاه گفته می‏شود مرتکب خشونت فیزیکی شده‏اند. حال اگر اتفاقی خلاف میل طرفداران یک تیم روی دهد- مانند خطای بازیکن تیم حریف روی بازیکن تیم محبوب‏ یا تصمیم‏گیری داور به زیان تیم مورد علاقه در پاسخ رفتار یا اعمال پرخاشجویانه و خشونت آمیز از خود بروز میدهند، آنگاه مرتکب پرخاشگری بازتابی شده‏اند، این نوع پرخاشگری نیز می‏تواند کلامی یا فیزیکی باشد.
از جمله نظریه‏هایی که در سال‏های اخیر ،توجه جامعه‏شناسان را در تبیین و تحلیل مسائل اجتماعی موجود در عرصه‏ی ورزش و رویدادهای مربوط به آن، از قبیل خشونت و پرخاشگری به خود معطوف کرده است، دیدگاه کارکردگرایی ساختی است .‌‌دیدگاه کارکردگرایی ساختی به نقش سیستم‏های اجتماعی یا جوامع، اجزاء، ساختارها، یا نهادهای مختلف در یکپارچگی، هماهنگی، سازگاری و سلامت کل سیستم یا جامعه توجه دارد. براساس دیدگاه کارکردگرایی ساختی، نیروی محرکه‏ی موجود در کلیه‏ی جنبه‏های زندگی اجتماعی، تمایل هر سیستم اجتماعی به حفظ خود در وضعیتی متعادل است، به گونه‏ای که امکان استمرار عملکرد مؤثر آن را ممکن می‏سازد. این تعادل در راستای گسترش و شکل‏گیری وفاق، ارزش‏های مشترک و عملکرد هماهنگ در عرصه‏های اصلی زندگی اجتماعی (مانند خانواده، اقتصاد، دین، آموزش و پرورش، سیاست و…) است.
داده‏های یک پژوهش نشان می‏دهد بخش عمده‏ای از تماشاگران به پرخاشگری کلامی مبادرت می‏ورزند، و برخی ، معادل 6 درصد مرتکب خشونت نیز می‏شوند. میانگین خشونت و پرخاشگری ورزشی بین تماشاگران که مبادرت به پرتاب اشیاء به داخل زمین می‏کنند، بیش از دو و نیم برابر تماشاگرانی است که فقط به ناراحتی اکتفا کرده و واکنشی نشان نمی‏دهند.

 


ضرورت تحقیق :
اگرچه مشخص‏ترین کارکردهای اجتماعی نهاد ورزش تفریح، سرگرمی ‌و کسب هیجان ذکر شده است، اما افزون بر این، کارکردگرایان ساختی کارکردهای دیگری مانند افزایش سازگاری روانی و اجتماعی افراد، جامعه‏پذیری با نقش‏های اجتماعی، همبستگی اعضای جامعه از طریق علایق و فعالیت‏های مشترک ورزشی، ایجاد هویت ملی و اجتماعی، و فراهم ساختن عرصه‌ای مناسب برای افزایش تحرک اجتماعی را نیز جزو کارکردهای مهم نهاد ورزش برمی‌شمارند ، که نمایش اجتماعی ورزش تماشاگران، بینندگان، و ورزشکاران را در هر سن و موقعیت اجتماعی، تشویق به پذیرش ارزش‏های فرهنگی رایج می‏کند. برخی از این اندیشمندان با تاکید بر ورزش‏های جمعی و گروهی که بین جوانان انجام می‌شود، نتیجه می‌گیرند که مشارکت در چنین ورزش‏هایی، تجربه‏ها و درس‏های ارزشمندی در مورد زندگی به جوانان می‌آموزد. همچنین، فعالیت‏های ورزشی از طریق بازنمایی‌های جمعی اعضای یک جامعه را با یکدیگر پیوند می‌دهند. همچنین، فعالیت‏های ورزشی در جوامع صنعتی ساز و کاری است که افراد جامعه را از ”با هم بودن“ آگاه می‌سازد و به این ترتیب عاملی برای برقراری ارتباط اجتماعی بین آنها می‌گردد. در جوامع پیشرفته صنعتی، ورزش یکی از عرصه‏های محدودی است که افراد کماکان می‌توانند به تقویت مهارت‏های فیزیکی خویش و بهبود سلامت و تندرستی‏شان بپردازند .
جامعه‏شناسانی که با استفاده از دیدگاه کارکردگرایی ساختی به تحقیق و مطالعه درباره مسائل اجتماعی ورزش می‌پردازند، توجه خود را معطوف به این موضوع می‌کنند که ورزش با چه کارکردهایی و از چه طریق به تحقق نیازهای سیستمی‌– همنوایی، انسجام و همبستگی، هدف یابی، و مدیریت تنشها و حفظ الگوها – کمک می‌کند. به این ترتیب، می‌توان اذعان نمود که در تئوری کارکردگرایی ساختی ارتباط بین مشارکت ورزشی و شکل گیری شخصیت اجتماعی مناسب یکی از محورهای مهم و مطالعه پژوهش به شمار می‌آید. در این مطالعه به بررسی این موضوع پرداخته می‌شود که آیا فعالیت‏های ورزشی می‌توانند تجربه‏هایی از جامعه‏پذیری ارائه کنند که از طریق آنها مردم ارزش‏ها و هنجارهای اجتماعی را فرا گیرند، و آیا فعالیت‏های ورزشی می‌توانند محیط‏هایی را ایجاد کنند تا مردم این امکان را بیابند با استفاده از شیوه‏های سودمند مبادرت به رهایی از تنش‏ها و ناکامی‌های خویش نمایند، به گونه‏ای که نظم و ثبات جامعه نیز حفظ شودفعالیت‏های ورزشی و عرصه‏های برگزاری آنها حیطه‏ی مناسبی برای تخلیه سودمند انرژی پرخاشجویانه و خشونت‏آمیزی است که احتمالاً در سایر عرصه‏های زندگی اجتماعی متراکم شده‏اند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  44  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی جامعه شناسانه خشونت و پرخاشگری تماشاگران در ورزشگاهها