دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مقدمه :
سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ که از مهمترین ایلات کوچرو ایران کنونی است در شمال و باختر سرزمین ایلات کهکیلویه یعنی زاگرس مرکزی قرار دارد. (ایلات و عشایر انتشارات آگاه ، سال 1362، ص 20) قلمرو این ایل که به نام خاک بختیاری معروف است در ناحیهای میان اصفهان و خوزستان قرار گرفته و سلسله جبال زاگرس در جهت شمال غربی به جنوب شرقی از میان این قلمرو میگذرد و آن را به دو بخش کوهستانی در شرق و جلگهای در غرب این جبال تقسیم میکند بخش کوهستانی ییلاق و بخش جلگهای قشلاق ایل بختیاری است. این منطقه محدود است از طرف شمال به لرستا، از سوی شرق به اصفهان و چهارمحال از سوی جنوب به قلمرو ایلات لرستان منطقه کهکیلویه و بویر احمد و ایل ترک زبان قشقایی و از سوی غرب به دشت خوزستان. جمعیت ایل را در حدود 500000 نفر تخمین زدهاند که در سرزمینی به مساحت 7500 کیلومتر مربع زندگی میکنند. از کل جمعیت 200000 نفر یعنی 40 درصد زندگی کوچنشینی و نیمه کوچنشینی دارند که ییلاق و قشلاق میکنند و معیشت آنها مبتنی بر پرورش دام از نوع گوسفند و بز است، منطقه ییلاقی ایل در مرتفعات غرب اصفهان واقع شده است که بلندترین قلّة آن به ارتفاع 4549 متر در زیر کوه قرار دارد. سرزمین قشلاقی در دامنه شرقی سلسله جبال زاگرس واقع شده و تا قسمتی از خوزستان ادامه دارد. ایل بختیاری در طول سال دارای دو کوچ بزرگ در دو فصل بهار و پاییز است، اوایل بهار از گرمسیر به ییلاق میکوچند و پاییز برمیگردند. فاصله میان گرمسیر و ییلاق برحسب طایفه متفاوت است و در مداری به 300 کیلومت میرسد. کوچ بختیاریها به طور منظم صورت میگیرد، هر طایفه از مسیر معینی ((ایل راه)) که تقریباً ثابت است میگذرد، در ییلاق هم محل ثابتی دارند که دیگر طوایف نمیتوانند از آن استفاده کنند. در بازگشت به گرمسیر آثاری از سنگچین ها بر جای میماند که مجدداً در سال آینده هر طایفه در محل خود چادرها را برپامیدارد. (رجوع شود به : اصغر کریمی ـ ژان پیر دیگار، ایل بختیاری در مجموعه مقالات مردمشناسی مرکز مردمشناسی ـ وزارت علوم و آموزش عالی ، دفتر دوم، ایلات و عشایری پاییز 1362 ، ص 11 تا 51.) ایل بختیاری به دو نیمه یا بلوک «هفت لنگ » و «چهار لنگ» تقسیم میشود که هر کدام در کل قلمرو بختیاری دارای سرزمین مشخص است ... هفت لنگ که همه ساله بین نواحی شرقی خوزستان یعنی «اندیکا» و «مسجد سلیمان» و «شوشتر» و «ایذه» و «شهرکرد» و «بروجن» در چهارمحال و بختیاری در حرکت و کوچ اند به چهار گروه دورکی، بابادی ، بختیاروند (یا بهداروند) و دنیارانی تقسیم میشود. چهار لنگ نیز که عمدتاً بین دزفول و ایذه در خوزستان از سویی و «داران» در اصفهان و «الیگودرز» و «بروجرد» در لرستان از سوی دیگر ییلاق ـ قشلاق میکنند و به گروههای هم وند، «محمد صالح» (مم صالح) ، «موگویی» و «کیان ارثی» تقسیم میشود... بسیاری از تیرههای طوایف چهار لنگ اسکان یافتهاند. (ایلات و عشایر، انتشارات آگاه، سال 1362 ص 20 ) .
معیشت اصلی بختیاریها دامپروری توأم با مختصری زراعت است که بیشتر به صورت دیم و کمتر به صورت آبی کشت میشود. زراعت آبی عمدتاً در محدوده روستاها و میان یک جانشینان متداول است، صنایع دستی هم یکی از فعالیتهای اقتصادی بختیاریهاست که زنان انجام آن را بر عهده دارند. مواد اولیه صنایع دستی عمدتاً از تولیدات دامی تأمین میشود.
بیان مسئله :
ایل بختیاری که همیشه به عنوان یکی از ایلهای پرجمعیت و دارای نفوذ گستردة سیاسی ندارد ، اقتصادی در جنوب غربی کشور شمرده شده، بارها مورد بررسیهای مختلف فرهنگی ، اجتماعی و مردمشناسی قرار گرفته است. سعی ما در این تحقیق بر این است که مسائل انسانی، اقتصادی و تاریخی را به صورت پیوسته و از دید علم جغرافیا بررسی کنیم و تنها به شناخت عوامل و پدیدهها بسنده نکرده، ضمن شناخت، به روابط بین آنها نیز اشاره نماییم.
یکی از علل بررسی ایل مذکور آن است که بختیاریها از اصیلترین و قدیمیترین اقوام ایرانی محسوب گردیده، پرجمعیتترین جامعة عشایری کشور نیز به شمار میروند؛ جامعهای که در طول تاریخ بس طولانی خود، با جمعیت انبوه بر منطقه تسلط داشته، قادر به انتقال ویژگیهایی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود به ساکنان بخشهای مجاور نیز بوده است ؛ به طوری که بخشهایی از خوزستان ، لرستان ، اصفهان ، چهارمحال و بختیاری و فارس کاملاً از ویژگیهای فرهنگ بختیاری برخوردار بوده ، متأثر از اقتصاد آنان هستند.
ایل بختیاری با تحولات سیاسی و اقتصادی کشور، بویژه از 1340 به بعد، بنیانهای اصیل اجتماعی و اقتصادی خود را از دست داده و امروزه پدیدة یکجانشینی، اشتغال در صنایع نفتی جنوب، پراکنده شدن در شهرها و قصبات منطقه و مشکلات عدیده دیگر، تشکیلات و ساختار ایلی و سنتی آن را تا حدودی از هم گسسته است.
با شنیدن نام بختیاری برای نخستین بار، اینطور استنباط میشود که قومی واحد از یک نژاد و فرهنگند، اما در عمل خواهیم دید که دقیقاً اینطور نیست و در بین آنان مردمانی از اقوام ایرانی، عرب و ترک نیز وجود دارند که همگی در یک تشکیلات سیاسی اجتماعی به نام بختیاری، منسجم و متحد گردیدهاند و نفوذ و توسعة فرهنگی و اقتصادی آنان در جنوب ایران، در بین چندین استان کشور گسترده شده است. پس این مطلب مهم است که منطقة بختیاری یا حدود تحت قلمرو ایل بختیاری هیچ رابطهای با تقسیمات سیاسی کشور، از جمله سطح استانها و مرز شهرستانها ندارد، بلکه بیشتر تابع مساعدت محیط طبیعی منطقه و میزان نفوذ سیاسی، اداری و اقتصادی بختیاریهاست ، به طوری که حتی بخشهایی از استان مرکزی و شمال شرقی اصفهان ، نظیر گلپایگان ، خوانسار، خمین ، محلات و کوهپایة اصفهان نیز تحت نفوذ بختیاریها بوده است که البته امروزه به سبب تحلیل قدرتهای اجتماعی و کاهش مراتع و رواج پدیدة یکجانشینی ، عملاً از حیطة نفوذ آنان خارج شده و فقط آثاری از گذشته به صورت بناها، سنگ قبرها، لهجهها و ... باقی مانده است.
حدود و وسعت . به طور کلی ، محدودة ایل بختیاری در جنوب غربی کشور در بین دو سرزمین کوهستانی و مرتفع شمال و شرق چهارمحال و بختیاری و لرستان و سرزمین جلگهای گرمسیری مغرب و جنوب خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. به عبارتی، این محدوده، از بلندترین نقطة قلل مرتفع، یعنی زردکوه بختیاری با بیش از 4500 متر و کوههای الیگودرز با ارتفاعاتی بیش از 2500 متر شروع شده، به سمت غرب و جنوب تا جلگة پست و آبرفتی خوزستان ادامه مییابد.
طول و عرض جغرافیایی . چون محدودة مورد نظر ما بر تقسیمات سیاسی استانها منطبق نیست سعی کردهایم که موقعیت جغرافیایی آن را در نقاطی که امروزه حد گسترش بختیاریها به شمار میرود در نظر بگیریم. از نظر عرض جغرافیایی بین مدارهای 31 درجه و 16 دقیقه (رامهرمز) و 33 درجه و 22 دقیقه شمالی (الیگودرز) قرار دارد و تقریباً بیش از دو درجه و 6 دقیقة عرض شمالی را میپوشاند. از نظر طول جغرافیایی بین نصفالنهار 48 درجه و 50 دقیقه (شوشتر) و 51 درجه و 27 دقیقة شرقی (بروجن) قرار دارد. (اطلس کامل گیتاشناسی ؛ مؤسسه کارتوگرافی گیتاشناسی، مبحث ایران ، ج دهم ، 1368.)
این مطلب بیانگر آن است که این محدوده به صورت چهارگوشی است که طول و عرض آن با اندکی اختلاف، تقریباً با هم برابر است و مسیرهای کوچ، صرف نظر از مناطق دشوار کوهستانی و درهها نسبتاً کوتاه و مناسب است و استقرار عشایر در بخشهای مختلف، بین طوایف و مناطق یکجانشین، به طور یکنواختتر و سادهتر انجام میگیرد، بر خلاف مسیر ایل قشقائی که در کوچ از جنوب به شمال، باید طی کنند.
موقعیت نسبی . منطقة بختیاری در دو محدودة مشخص و متفاوت با هم گسترده شده است : منطقة اول شامل شمال و شرق آن میباشد که ییلاق عشایر است و به طور کلی در محدودة زاگرس میانی از شمال غربی به جنوب شرقی در امتداد رشته کوههای زاگرس کشیده شده است، به طوری که ارتفاع این منطقه از هزار متر در جنوب تا بیش از 4500 متر در شمال متغیر است (زردکوه 4527 متر، اشترانکوه در لرستان 4328 متر). منطقة دوم، جلگة خوزستان است که خاک بختیاری به شمال شرق و مشرق این جلگه محدود میشود (بخش قشلاقی بختیاریها) . این منطقه با حداقل ارتفاع (کمتر از نهصد متر) و نزدیکی به حوضة گرم و خشک خلیج فارس از مناطق شمالی تفکیک میشود.
به طور کلی، شمال و شرق سرزمین بختیاری در محدودة ارتفاعات فشرده و چینخوردة زاگرس شمالی واقع است و تمام مسائل محیطی ، آب و هوایی و زیستی آن با وضعیت کوهستانی ارتباط کامل داشته، برعکس بخش جنوب و جنوب غربی آن در جلگة خوزستان واقع شده است و از نظر اکولوژیکی و پدیدههای زیستی از جمله رویش گیاهی کاملاً متفاوت بوده، با وضعیت طبیعی منطقه گرم خوزستان و خلیج فارس مرتبط است.
تفاوتهای فصلی بین این دو محیط که اختلافها و تضادهایی از نظر آب و هوایی، زمان رویش گیاهان و منابع آب دارند موجب کوچ و جابجایی عشایر و دام آنان میشود.
حدود سرزمین بختیاری. امروزه منطقههای اصلی سکونت بختیاریها در دو استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان نشان داده میشود، اما حوزة نفوذ سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی آنان در خارج از این استانها کاملاً مشهود است. به طور کلی ، منطقة سکونت ایل بختیاری به این مناطق محدود میشود : از شمال به نجفآباد ، داران، الیگودرز؛ از مشرق به اصفهان ، شهرضا، بروجن ؛ از جنوب به سمیرم ، لردگان و شمال استان کهگیلویه و بویراحمد و بالاخره از مغرب و جنوب غربی به شهرستانهای مشرق خوزستان نظیر رامهرمز، شوشتر و دزفول و مناطق بین آنها ـ اگر چه تا اهواز نیز گسترش دارد.
وسعت . اگر چه تعیین مساحت واقعی منطقة بختیاری با توجه به حدود گسترش آن در جهات مختلف کار سادهای نیست توانستهایم مساحت تقریبی آن را محاسبه کنیم. با در نظر گرفتن ناحیة بین شوشتر و بروجن (منتهیالیه غرب و شرق منطقه) و رامهرمز و الیگودرز (منتهیالیه جنوب و شمال منطقه) مساحتی حدود 50626 کیلومتر مربع به دست میآید که از این مقدار 14870 کیلومتر مربع در استان چهارمحال و بختیاری ؛ 6202 کیلومتر مربع در شهرستان ایذه ؛ 4313 کیلومتر مربع در شهرستان رامهرمز، 3538 کیلومتر مربع در شهرستان شوشتر؛ 6986 کیلومتر مربع در شهرستان مسجد سلیمان ؛ 7976 کیلومتر مربع در شهرستان الیگودرز و 6741 کیلومتر مربع نیز بین شهرستانهای استان اصفهان، شمال کهگیلویه و بویراحمد سردسیر و دزفول واقع شده است. (اطلس کامل گیتاشناسی؛ مبحث ایران.) مطابق این تقسیمبندی ، اینطور استنتاج میشود که از نظر وسعت تفاوت مهمی بین ییلاق و قشلاق بختیاری مشاهده نمیشود و این خود نشاندهندة وضعیت خوب و مرغوب بودن مراتع در قشلاق است؛ زیرا معمولاً در ایران مناطق قشلاقی به سبب رطوبت کمتر، فقر پوشش گیاهی و خشکسالیهای متعدد، نسبت به مناطق ییلاقی از نظر مرتع محدودیت بیشتری دارد و معمولاً قشلاق باید وسیعتر از ییلاق باشد، نظیر قشلاق قشقائیها که دو برابر ییلاق آنان است یا قشلاق عشایر کرمان، البرز جنوبی و خراسان . در مورد بختیاریها تقریباً موازنهای بین حدود مراتع قشلاقی و ییلاقی وجود دارد که خود حاکی از پوشش گیاهی مناسب و کافی در دو منطقه است. اما باید توجه داشت که امروزه مناطقی که عملاً تحت نفوذ و استقرار عشایر بختیاری است بمراتب کمتر از محدودههای مذکور وسعت دارد، به طوری که وسعت مناطق تحت نفوذ در ییلاق ده هزار و در قشلاق دوازده هزار کیلومتر مربع در نظر گرفته شده است که بر مناطق و مراکز اصلی بختیاریها منطبق است ؛ در حالی که دامنة نفوذ آنان تا مساحتی حدود دو برابر ارقام فوق (بیش از پنجاه هزار کیلومتر مربع) تعیین میشود.
ژئومورفولوژی
ژئومورفولوژی ییلاق . منطقة ییلاق بختیاریها کوهستانی است. این منطقه در محدودة چینخوردگی زاگرس واقع بوده، بسیار نامنظم و بر خلاف منطقة گرمسیر خوزستان دارای پستی و بلندیهای فراوانی است. رسوبات این کوهها به دوران سوم زمینشناسی مربوط است بویژه آهک و کنگلومرای بخیتاری که در دوران سوم چینخورده است. مرتفعترین کوههای زاگرس در این قسمت واقع است از جمله زردکوه به ارتفاع 4527 متر که سراسر طول سال پوشیده از برف است و سبز کوه به ارتفاع 3900 متر در شهرستان بروجن که از مهمترین ارتفاعات منطقه به شمار میرود و با کوههای بزکوه، سفیدکوه، کارکنان، منگشت و مالدران و کوه بریک در سطح استان چهارمحال و بختیاری و ارتفاعاتی در استان لرستان، مانند کوههای الیگودرز، ملاوی، اشترکوه و کوههای نجفآباد که بیش از 2500 متر ارتفاع دارد مجموعة فشرده و مرتفعی را در سطح منطقة ییلاقی بختیاریها به وجود آورده است. جهت این ارتفاعات بر جهت عمومی رشته کوه زاگرس منطبق است که از شمال غرب به جنوب شرق امتداد دارد. این کوههای جوان که به آخرین دورة کوهزایی مربوط است ، به سبب نظمی که در قرارگیری ناودیسهاوتاقدیس ها (به صورت موازی) دارد دارای نوعی وحدت جغرافیایی است. کلیة شبکه آبگیر دایمی و غنی رودخانهای نظیر کارون که حیات اقتصادی استانهای مجاور بویژه خوزستان را تضمین میکند در این منطقه است.
زمین دراین ارتفاعات، به طور عمده، رسوبیِ آبرفتی است و آهکها، ماسه سنگها و سنگهای آذرین و کنگلومرا نیز گسترش بسیاری دارد.
از معروفترین و مرتفعترین ارتفاعات این قسمت، زردکوه بختیاری است که شبکه آبگیر کارون با درههای بسیار عمیق و وحشتناک نیز بر عظمت این کوهستان افزوده است. این عوامل مشکلاتی برای کوچ عشایری به وجود میآورد؛ مثلاً صعود به ارتفاعات و عبور از درهها بخصوص عبور از کارون را مشکل کرده، غالباً خساراتی به بار میآورد.
ژئومورفولوژی قشلاق. قسمت گرمسیری که بخش شرقی خوزستان را دربرمیگیرد سرزمین همواری میباشد که رسوبات دوران چهارم سطح بیشتر آن را پوشانده است.
جنس این زمینها از مواد آبرفتی، آهکی و رسی زاگرس با بافت بسیار ریز تشکیل شده و دیوارة کوهستانی زاگرس از شمال و مشرق، این منطقه را احاطه کرده است. شبکة آبها، بستر رودخانهها، درههای خشک سیلابی و تعدادی از تپه ماهورها در این بخش دیده میشود، بخصوص در ناحیة دزفول که ناهمواریها متراکمتر است و بخش جانکی ایذه که اغلب در جنوب با تشکیلات گچی و رسی همراه میباشد. به طور کلی، در این منطقه هر چه به سمت جنوب و مغرب پیش رویم از ارتفاع آن کاسته و بر همواری و یکنواختی آن افزوده میشود. ارتفاع در این ناحیه کم است، به طوری که ارتفاع شوشتر از سطح دریا 170 متر، رامهرمز 115 متر، مسجد سلیمان 362 متر، اهواز 20 متر، دزفول 143 متر و ایذه کمتر از 700 متر است و در ماهشهر، در کنار خلیجفارس، ارتفاع به کمتر از 10 متر کاهش مییابد.
آب و هوای مناطق ایل بختیاری
آب و هوای ییلاق. این منطقه به علت داشتن کوههای مرتفع متعدد دارای زمستانهای سرد و تابستانهای کوتاه و معتدل است که بدین ترتیب از آب و هوای معتدل کوهستانی برخوردار میباشد. در اکثر نقاطی که ارتفاع آنها از دو هزار متر بیشتر است دورة سرما در حدود چهار تا پنج ماه ادامه مییابد. هوای این منطقه از اوایل پاییز تغییر میکند و از اواسط آبان یخبندان آغاز میشود. قبل از شروع سرما بارانهای متغیر و پراکنده میبارد و در نقاط مختلف، از اوایل مهر تا آبان این بارانها شروع میشود و از این هنگام به بعد، برفهای سنگین و پیاپی میبارد. در پایان دورة یخبندان ، دوباره زمان بارانهای متغیر فرامیرسد. اعتدال هوا معمولاً از اوایل اردیبهشت آغاز میشود و تا اواخر خرداد ادامه مییابد. در چهارمحال و بختیاری گرمترین روزهای سال از تیر شروع شده، تا اوایل مرداد ادامه دارد.
آب و هوای قشلاق. قشلاق بختیاریها در شرق استان خوزستان واقع است؛ بنابراین ، توضیح دربارة آب و هوای استان و تأثیرات آن در پیدایش کوچ لازم به نظر میرسد. مهمترین عوامل مؤثر در حاکمیت آب و هوای گرم و خشک در این جلگه عبارت است از :
الف ) عرض جغرافیایی و به عبارتی فاصلة منطقه تا استوای حرارتی کره زمین. این منطقه بین 29 درجه و 58 دقیقه تا 32 درجه و 58 دقیقه شمالی واقع شده است.
ب ) کاهش ارتفاع. این دو شاید مهمترین علت تفاوتهای آب و هوایی بین ییلاق و قشلاق بختیاریها باشد؛ زیرا جلگة خوزستان که از رسوبات آبرفتی پوشیده شده است جلگهای هموار و کمارتفاع میباشد و فقط در سمت مشرق که قشلاق بختیاریهاست تپههایی کمارتفاع دیده میشود، به طوری که ارتفاعات کمتر از نهصدمتر ( به طور متوسط پانصد متر) در مقابل کوههای 2500 – 4500 متر ییلاق قرار دارد.
ج ) قرار داشتن در مسیر وزش بادهای گرم و غبارآلود که از عربستان و عراق میوزد و موجب شدت گرما، تبخیر شدید و آلودگی هوا میشود.
تابستان این جلگه، بویژه در بخشهای جنوبی علاوه بر گرمای شدید، دارای رطوبت نسبی بسیار است که امکان زیست را دشوار میکند و در نتیجه آب و هوای آن نسبت به آب و هوای بخشهای کوهستانی ییلاق تفاوت بسیاری دارد. زمستانهای آن ملایم و اغلب مرطوب و دارای بارشهای نامنظم است که در رشد و نمو پوشش گیاهی نقش مهمی دارد؛ مثلاً در ایستگاه شوشتر که یکی از مهمترین مناطق قشلاقی به شمار میرود و ارتفاع متوسط آن 150 متر است درجه حرارت متوسط در برخی ماهها به قرار زیر است :
- دی 5/10 درجه سانتیگراد؛
- بهمن 9/13 درجه سانتیگراد؛
- اسفند 2/16 درجه سانتیگراد؛
- خرداد 5/32 درجه سانتیگراد.
در ماههای دی، بهمن و اسفند ، یعنی زمانی که در کوههای بختیاری و الیگودرز درجة حرارت زیر صفر و قشر ضخیمی از برف و یخ زمین را پوشانده است درجة حرارت در شوشتر بالای 10 و به طور متوسط 5/12 است که همراه با رطوبت زمستانی ، محیط بسیار مساعدی برای رویش مرتع و فعالیت انسان و دام فراهم میآید. از فروردین درجه حرارت ناگهان افزایش یافته، در خرداد با بیش از 35 درجه دیگر قابل استفاده نیست. در همین ماهها میزان بارشهای جوی به قرار زیر است:
- دی 107 میلیمتر ؛
- بهمن 33 میلیمتر؛
- اسفند 5/61 میلیمتر؛
- فروردین 10 میلیمتر ؛
- خرداد 0 میلیمتر.
میبینیم که در طول فصل زمستان ، بارشها بسیار است که با فرارسیدن بهار به ده میلیمتر کاهش یافته، سرانجام بین اردیبهشت و خرداد به صفر میرسد و همراه با قطع بارش، درجة حرارت هم افزایش مییابد و در اینجاست که زمینة کوچ به سمت ییلاق فراهم میشود و عشایر با ع جله قشلاق را ترک میکنند. حداکثر درجه حرارت در این بخش از خوزستان 1/45 درجه و حداقل آن 7/5 درجه بالای صفر ثبت شده است و متوسط حرارت سالانه به بیش از 4/25 درجه سانتیگراد میرسد که حاکی از گرم و خشک بودن منطقه و افزایش زمان دوره گرماست.
جدول 1-8 مقایسة عناصر آب و هوایی در منطقة چادگان در فریدون و شوشتر
عناصر اقلیمی چادگان شوشتر اختلاف
متوسط حرارت سالانه 1/9 8/20 7/11
حداکثر مطلق 1/33 1/45 12
حداقل مطلق 7/12- 7/5 4/18
ارتفاع 2100 150 1950
بارش سالانه 1/205 7/274 6/69
تعداد روزهای یخبندان 185 0 185
چادگان در شهرستان فریدون و در ارتفاع 2100 متری و شوشتر در جلگه گرمسیر خوزستان و در ارتفاع 150 متری بالاتر از سطح دریا واقع است که 1950 متر اختلاف ارتفاع بین آن دو وجود دارد. اگر چه شوشتر درعرض پایینتر قرار دارد، اختلاف عرض چندانی بین دو منطقه وجود ندارد و از این رو، عامل اصلی اختلاف ، ارتفاع است که در بارشهای جوی و حرارت هوا مؤثر بوده ، موجب پیدایش محیطهای اکولوژیکی متفاوت در دو فصل سرد و گرم میشود.
لردگان در ارتفاع 1700 متری در جنوب بروجن و باغ ملک در جنوب ایذه دو منطقة مهم با طبیعت متفاوت (ییلاقی و قشلاقی) به شمار میروند که در این تضادهای اقلیمی، باز هم ارتفاع و موقعیت جغرافیایی نقاط نقش اساسی دارند.
جدول 2-8 مقایسة عناصر آب و هوایی در منطقة لردگان و باغ ملک
عناصر اقلیمی لردگان باغ ملک اختلاف
حداکثر مطلق 2/14 4/20 2/6
حداقل مطلق 7/38 6/44 9/5
ارتفاع 5/4- 3/4 8/8
بارشهای جوی سالانه 1700 900 800
تعداد روزهای یخبندان 67 0 67
جدول 3-8 متوسط درجة حرارت سالانه و ماهانة بعضی از مناطق ییلاقی و قشلاقی ایل بختیاری ( به درجه سانتیگراد)
ارتفاع 362 2066 115 2400 143 1500
مسجد سلیمان شهر کرد رامهرمز داران دزفول گتوند
فروردین 5/22 2/11 4/23 10 2/22 1/22
اردیبهشت 9/30 8/16 3/31 6/13 1/27 9/30
خرداد 3/35 2/23 1/34 9/17 9/31 8/34
تیر 5/37 5/27 2/36 5/21 4/35 4/35
مرداد 3/37 6/24 3/36 2/21 4/34 1/35
شهریور 2/33 2/20 7/33 2/15 6/31 9/31
مهر 3/25 9/17 9/25 8/9 2/25 8/24
آبان 1/18 1/7 1/18 2/6 9/17 4/17
آذر 5/14 5 3/15 4/2 7/14 7/14
دی 9/8 1/3- 3/9 8/3- 2/12 8/9
بهمن 16 3 16 3/1- 13 1/16
اسفند 4/20 5/9 2/20 6/5 6/17 20
میانگین 05/25 1/13 03/23 85 /9 6/23 46/24
منبع : سازمان هواشناسی کشور، سالنامة آماری 1359 – 1360
جدول 4-8 تعداد روزهای یخبندان (روزهایی که درجه حرارت زیر صفر بوده است) در برخی مناطق ییلاقی و قشلاقی ایل بختیاری
مسجد سلیمان شهرکرد رامهرمز داران دزفول گتوند
فروردین 0 1 0 0 0 0
اردیبهشت 0 0 0 0 0 0
خرداد 0 0 0 0 0 0
تیر 0 0 0 0 0 0
مرداد 0 0 0 0 0 0
شهریور 0 0 0 3 0 0
مهر 0 2 0 15 0 0
آبان 0 21 0 19 0 0
آذر 0 15 0 31 0 0
دی 2 21 2 0 0 2
بهمن 0 28 0 0 0
اسفند 0 10 0 13 0 0
میانگین 2 98 2 81 0 2
منبع : سازمان هواشناسی کشور، سالنامة آماری 1359 – 1360
جدول 5-8 جمع بارندگی ماهانه و سالانة مناطق بختیاری (به میلیمتر)
مسجد سلیمان شهر کرد رامهرمز داران دزفول گتوند
فروردین 3/28 1/94 9 16 4 7
اردیبهشت7/7 2/4 0 17 0 22
خرداد 0 0 0 10 0 0
تیر 0 0 0 0 0 0
مرداد 0 0 0 0 0 0
شهریور 0 0 0 0 0 0
مهر 1/18 6/45 47 7 3/2 25
آبان 4/80 1/95 113 21 8/25 24
آذر 128 3/199 5/99 2/14 60 5/85
دی 7/114 5/36 19 83 144 157
بهمن 0 9 1 65 91 15
اسفند 3/33 8/19 20 37 92 47
میانگین 5/410 7/423 5/298 2/340 8/419 5/382
منبع : سازمان هواشناسی کشور، سالنامة آماری 1359-1360
منابع آب
کیفیت و کمیت آب در معیشت کوچنشینی نقش حیاتی و تعیینکنندهای دارد ؛ از جمله:
1. در تأمین نیازهای خانواده و مصارف شخصی، بویژه آب شیرین و قابل شرب؛
2. در تأمین آب مصرفی دامها، بویژه پس از چرای دام؛
3. در توسعة زراعت و تحکیم موقعیت اقتصادی عشایر؛
4. در رشد و تراکم گیاهان مرتعی، بویژه در اطراف رودها، دریاچهها و برکهها؛
5. در تأمین رطوبت و آمادهسازی خاک برای رویش گیاه.
بدین ترتیب ، آب یکی از عاملهای طبیعی مهم در تداوم زندگی کوچنشینی و ارتقای سطح اقتصاد این اجتماعات به شمار میرود.
با وجود آنکه منطقة بختیاری به طور کلی ، در آب و هوای نیمه خشک جنوب غرب و غرب کشور قرار دارد، به لحاظ عوامل محلی نظیر ارتفاع بیش از دو هزار متر، از شبکة آبی کافی و دایمی برخوردار است و حتی قشلاق آن نیز از رودها و چشمههای پرابی که از زاگرس مرتفع سرازیر میشود بهرهمند است. در قشلاق، خشکی و کمآبی بازتاب بیشتری در سطح منطقه و شئونات اقتصادی آنان دارد، اما ییلاق بختیاریها بویژه کوهرنگ ، درکوه فریدون الیگودرز و فارسان دارای آب کافی و فراوان ، آب و هوای معتدل و مراتع غنی است که پس از این ضمن تقسیمبندی منابع آب ، به آنها اشاره میشود.
الف ) آبهای سطحی
مهمترین منابع تأمین کنندة آب عشایر بختیاری آبهای روان است که بر حسب اهمیت، عبارت است از رودخانهها و برکهها. ییلاق بختیاری به علت کوهستانی بودن و داشتن ارتفاعات برفگیر، در زمستان پوشیده از برف است. در تابستانها به دلیل ذوب شدن برف و یخ متراکم در قلهها شبکههای غنی و دایمی آبهای روان فراهم میشود که به سمت جلگهها، دشتها و مناطق پست جریان مییابد.
زردکوه بختیاری با ارتفاع بیش از 4500 متر یکی از کانونهای آبخیز دایمی در منطقة بختیاری و حتی در سطح کشور و سرچشمة رودهای کارون و زاینده رود است. بخشی از شبکة کارون که به سمت مغرب و جنوب غربی جریان مییابد و حوضة کارون علیا را تشکیل میدهد نقش بیشتری در زندگی عشایر بختیاری دارد و اگر چه در بعضی نقاط، مانع خطرناکی بر سر راه کوچ عشایر به شمار میرود و آنان را دچار تلفات میکند، برای عشایر و کشاورزان منطقه نعمت بزرگی به شمار میرود.
قسمت اعظم استان چهارمحال و بختیاری ، شامل سرچشمههای رودخانة کارون است و این رودخانه با چند شاخة اصلی و چندین شاخة فرعی، مرکز، جنوب و مغرب این سرزمین را زهکشی کرده، سرانجام با پهنای بسیار و سرعت ملایم وارد جلگة هموار خوزستان میشود و به سمت خلیج فارس جریان مییابد.
شاخههای اصلی کارون در خاک بختیاری عبارت است از :
1. شاخة کوهرنگ و آب بازفت در مغرب و شمال غربی استان؛
2. شاخة کیار و ونک در شمال شرق و مشرق؛
3. سفید ماربر و خرسان که از جنوب شرقی و منطقة کهگیلویه و دنا میآید؛
4. آب منج که به کارون میانی سرازیر میشود. (وزارت آموزش و پرورش ؛ جغرافیای سال دوم متوسطه؛ «جغرافیای استان چهارمحال و بختیاری»؛ 1367، ص 11.)
رودخانة کارون .این رودخانه از کوههای جنوب غربی اصفهان و ارتفاعات چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته، تاگتوند که محل ورود آن به دشت خوزستان است، حدود 31400 کیلومترمربع را زهکشی میکند و دبی متوسط آن 410 متر مکعب در ثانیه است. (سازمان برنامه و بودجه؛ طرح تحقیق و برنامهریزی منابع آب مناطق غرب و خوزستان؛ مهر 1351، ج 3.) این رود دارای شعبههای معروفی است ؛ از جمله آب خرسان که بزرگترین شاخهای است که از شمال گتوند وارد کارون میشود و حدود 105 متر مکعب در ثانیه آب دارد. رودخانة شور بسیار بالاتر از گتوند به کارون میریزد و رود دز تنها شاخهای است که در دشت خوزستان بدان متصل میشود؛ دبی این رود 230 متر مکعب در ثانیه است. رودهای بازفت و ونک نیز در کوههای بختیاری و شمال مصب خرسان به کارون، وارد کارون اصلی میشوند که بسیار پرآب است.
سد کارون در شمالشرقی مسجد سلیمان روی این رود احداث شده است که علاوه بر مصارف آبیاری ، آب مورد مصرف شهرها و کشت و صنعت را نیز تأمین میکند و همچنین حدود 2 میلیون و 448 هزار مگاوات ساعت، تولید برق سالانة آن است. (اطلس گیتاشناسی؛ مبحث ایران.) این رود یکی از طویلترین رودهای جهانی به شمار میرود و طول آن حدود 950 کیلومتر است.
ماندابها و برکهها . به سبب بالا بودن ذخیرة آب زیرزمینی و خروج آنها از چشمهها در بعضی از جلگهها و ناودیسها و در نتیجه وجود پوشش گیاهی چمنی در اطراف آن، عشایر میتوانند علاوه بر تأمین آب مصرفی، از مراتع و چمنزارهای اطراف آن نیز ، برای دامپروری و بویژه چرای دام استفاده کنند. چنانچه میزان آب بیش از این باشد، به صورت تالابها و دریاچههای کوچک و شیرینی درمیآید که در سطح استان چهارمحال و بختیاری پراکنده است و اهم آنها عبارت است از :
- تالاب چناخور در دامنة کوه کلار؛
- چمن مرطوب گندمان که در گذشته بر سر استفاده از مراتع غنی داخل آن، بین قشقائیها و بختیاریها رقابت بود؛
- تالاب چشمة برم در اطراف شهر لردگان.
ب ) آبهای زیرزمینی
امروزه آب زیرزمینی در حیات اقتصادی و توسعة روستایی بویژه در قشلاق نقش حیاتی دارد. سفرههای کارستی غنی با آب شیرین در سرتاسر منطقه دیده میشود؛ البته بارشهای بسیار، بویژه برف، کاهش تبخیر و شیب زمین در نفوذ آب به سمت سفرههای زیرزمینی بسیار مؤثر است.
در تمام سطح منطقه، بویژه در اطراف شهرها (شهر کرد و بروجن) و مناطق زراعی (فلارد، لردگان و سراوان) آب روستاها و عشایر با حفر چاههای نیمه عمیق تأمین میشود. چشمههای درهای و کوهپایهای آب فراوانی را در ییلاق فراهم میکند. نقش چشمه در حیات عشایر بختیاری، نظیر قشقایی ، به مراتب چشمگیرتر است.
چشمههای معروف منطقه عبارت است از :
- چشمه برم در لردگان؛
- چشمة سیاسرد در بروجن؛
- چشمة چلگرد واقع در شمال تونل کوهرنگ که بخشی از آب کوهرنگ از آن تأمین میشود؛
- چشمة دیمه واقع در سرچشمة اصلی زاینده رود؛
- چشمة گدار در شهرکرد.
در خوزستان شرقی (قشلاق) چون ارتفاع آب زیرزمینی در دامنة بلندیها و در رأس مخروط افکنهها بسیار پایین است، سفرههای آب زیرزمینی اغلب شیرین بوده و هر قدر به سمت جنوبغربی (اهواز و شوشتر) پیش برویم ارتفاع آب از سطح زمین کمتر میشود.
پوشش گیاهی مناطق ایل بختیاری
در چلگرد و بخش شوراب، بازفت، در میان کوه سفید و چشمة اول کوهرنگ پوشش گیاهی نسبتاً متراکمی گسترش یافته که از مهمترین نوع آن گون است که منبع درآمد بسیاری از خانوارها و طوایف عشایری میباشد.
از جمله گیاهان این منطقه سروکوهی، نسترن، گونههای نعنا، پیاز خودرو و پنیرک است؛ همچنین در فواصل بین درختچههای موجود در این نواحی علوفههای دامی رشد بسیار خوبی دارد؛ اما در قسمت غرب و جنوبغربی منطقه ـ که از میزان نسبی ارتفاعات کاسته میشود ـ خاک مناسب و پوشش گیاهی تنک جای خود را به درختچهها و سرانجام به جنگلهای وسیع میدهد که آفتابگیر و پوشیده از جنگلهای نسبتاً متراکم است. فراوانترین گیاهان بوتهای برای چرای دام، جو خودروست که از خانوادة گندمیان به شمار رفته، در هر ارتفاعی میروید.
وسعت مراتع و مناطق جنگلی در ییلاق. منطقة سردسیر ایل بختیاری که بیشتر استان چهارمحال و بختیاری را شامل میشود و تا قسمتهایی از فریدن و نزدیک لرستان ادامه مییابد، با میزان متوسط بارندگی سالانة 339 میلیمتر و میانگین درجه حرارت 9/10 سانتیگراد دارای وضعیت کاملاً مساعدی برای رویش گیاهان علوفهای است که با شروع فصل بهار و اعتدال هوا میروید. مساحت مراتع با توجه به جنگلهای تنک و پراکنده، در مجموع در حدود یک میلیون و 342 هزار هکتار است که دویست هزار هکتار آن مراتع، خوب تا متوسط است که دامنههای کوههای پشتکوه، زردکوه، سلحشور و ارتفاعات غرب آب دهنو را شامل میشود. (ادارة سرجنگلداری شهر کرد، سال 1368.)
مناطق جنگلی استان چهارمحال و بختیاری عبارت است از :
- منطقة جنگلی بازفت با 53 هزار هکتار؛
- منطقة جنگلی اردل با 104 هزار هکتار؛
- منطقة جنگلی لردگان با 163 هزار هکتار؛
- منطقة جنگلی دوراهان با بیش از دوهزار هکتار.
لازم است توضیح دهیم که 98 درصد پوشش جنگلی منطقه را بلوط تشکیل میدهد و دو درصد بقیه شامل درختان پستة خودرو، انجیر کوهی، سماق، زرشک، گردو و بید (در اطراف چشمهها) و کیکم است. جدول 6-8 وضعیت کمی و کیفی مراتع و اقتصادی بودن مراتع را در سطح استان چهارمحال و بختیاری که بر بخش وسیعی از ییلاق بختیاریها منطبق است نشان میدهد.
پوشش گیاهی و مراتع در قشلاق. بر اثر تنوع آب و هوا و نوع خاک، برخی از مناطق خوزستان را جنگلهای تنک، بوتهزار، درختچهها و درختان پوشانیده که به صورت چراگاه پدیدار گشته است؛ اما به طور عمده ، این مناطق از علفزارهای یکساله پوشیده شده که تنها در فصول پاییز و زمستان تا اوایل بهار میروید. خوزستان در ادوار گذشته، پوشش جنگلی انبوهتری داشته است، به طوری که لرد کرزن در 1271 شمسی میگوید: «پنج سال پیش، سیاحان نوشتهاند که کرانههای کارون (بین خرمشهر و اهواز) با درختان تبریزی و گز و انواع دیگر، کاملاً مشجر بوده، قسمت عمدة آن از بین رفته است». در خوزستان، به طور کلی، پانصد هزار هکتار جنگل و 5/2 میلیون هکتار مرتع وجود دارد که درختان جنگلی بیشتر در کوهپایهها و ارتفاعات شرقی خوزستان توزیع شده است. از کل جنگلهای استان، 10 درصد دارای کیفیت خوب، 30 درصد تنک و بقیه تخریب شده و قابل استفاده نیست و 5 درصد نیز از نوع بادام وحشی و گونههای دیگر آن است . مراتع خوزستان از نوع مراتع قشلاقی و نامرغوب است و در مناطق کوهستانی از پوشش گیاهی غنیتری برخوردار است. در نواحی مرطوب جنس گیاهان از نوع گلسنگ، قارچ و خزه است و در نواحی غیرمرطوب، انواع مختلف گیاهان بومی خاص این منطقه میروید. کوهستانهای کم ارتفاع شرق خوزستان در واقع از درختان پراکنده ، درختچهها (به طور عمده بلوط) و درختان منطقة ییلاق که برای چرای بز مناسب میباشد تشکیل شده است. مراتع قشلاقی طایفه هفت لنگ با 320 هزار هکتار جنگل از نوع بلوط، بنه ، زالزالک ، بادام و انجیر خودرو، عمدتاً در مسجد سلیمان و ایذه توزیع شده است که اغلب تحت حفاظت میباشد.
جدول 6-8 وضعیت مراتع استان چهارمحال و بختیاری در سال 1362
مساحت درصد ظرفیت چرا جمع ظرفیت میزان علوفة سالانه تولیدعلوفه
(بههکتار) (نسبتبهکل) (بهواحددامدرهکتار)(به واحددامی)درهکتار(بهکیلو) سالانه(بهتن)
نوع مراتع
مراتع مشجر 300000 23 4/1 75000 80 24000
خوبتامتوسط 200000 15 1 20000 400 80000
متوسطتافقیر 250000 19 2/1 125000 250 62500
فقیرتاخیلیفقیر 55000 43 3/1 181500 102 56100
جمع 1300000 100 - 401500 - 222600
علاوه بر آن ، حدود 45 هزار هکتار مربع به صورت علفزار و بوتهزار دیده میشود که در میان آنها درختان جنگلی نیز روییده است (مرتع مشجر) و برای چرای گوسفند بسیار مناسب میباشد. بیش از 86 هزار هکتار دیگر، مراتع بوتهای غیرمشجر است (ادارة آمار؛ سرجنگلداری کل استان خوزستان، 1364.) که اغلب بر اثر چرای مفرط دام و تبدیل آن به اراضی مزروعی شدیداً در معرض نابودی و محدودیت قرار گرفته است. این مراتع اغلب درجة سه بوده، معمولاً هر دو هکتار آن برای تغذیة یک رأس گوسفند کافی است.
جانوران مناطق ایل بختیاری
منطقة سردسیر ایل به واسطة ویژگیهای جغرافیایی از جمله کوهستانی و نیمه کوهستانی و نیمه جنگلی بودن مناطق آن ، یکی از مستعدترین شکارگاههای کشور محسوب میشود که انواع گوناگون حیوانات بزرگ و کوچک و حتی حیوانات و پرندگان کمنظیر را در آن میتوان یافت. اغلب جانوران منطقه کوهی بوده ، با وضعیت سخت آب و هوایی و محیط کوهستان سازگاری دارند که مهمترین آنها عبارت است از کل (بز وحشی) ، کبک ، تیهو، خرس قهوهای و پلنگ. در دشتها و ارتفاعات کم وحوش بیشتری هستند که میتوان از سمور آبی ، میش ، قوچ ، آهو، گرگ ، روباه و اغلب جانوران حفّار و جونده و انواع خزندهها نام برد که در بین عشایر معمولاً به جانوران زیانکار معروفند. همچنین پرندگان مختلفی در آببندها، باتلاقها و در دامنة کوهسارها به صورت بومی و مهاجر زندگی میکنند. از جمله پرندگان آبزی و مهاجر در تالابها کبک است، بویژه کبک دری که فقط در ارتفاعات بالا ( که سرحد برف دایمی است) زندگی میکند. عشایر بختیاری معمولاً با تفنگ شکاری و تلهگذاری ، کبک و تیهو را شکار کرده ، در تغذیة خود استفاده میکنند که نوعی تفریح و ورزش نیز محسوب میشود. ارتفاعات بسیار و صخرهای که پوشیده از گیاه است برای زیست و پرورش بز بسیار مساعد میباشد.
در دامنههای کمشیب، جلگهها و دشتهای قشلاقی به علت وجود مراتع گوسفندی ، زمینة زیست و پرورش گوسفند (وحشی و اهلی) کاملاً فراهم است.
بنابراین معمولاً مناطق مرتعی باید دارای سه ویژگی اصلی باشند:
الف ) دارای گیاه مغذی برای دام باشد؛
ب ) آب کافی و قابل استفاده در آن وجود داشته باشد؛
ج ) آب و هوای ملایم و مساعد زیست برای هر نوع دام فراهم باشد.
تفاوتهای دو منطقة قشلاق و ییلاق
هر چند منطقة قشلاق و ییلاق ایل بختیاری چندان از هم دور نیست، هر کدام از ویژگیهای خاصی برخوردار بوده، همچنین از نظر ژئومورفولوژی ، آب و هوا و پوشش گیاهی و ... با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، ارتفاعات بیش از 2500 متر و حتی بالای چهارهزار متر در ییلاق ، با فاصلهای نسبتاً کم ، به ارتفاعات کمتر از پانصد متر و در نهایت کمتر از صدمتر در خوزستان (قشلاق) منتهی میشود که این خود تفاوتهای طبیعی و اکولوژیکی مهمی در سطح دو منطقه پدیدار ساخته است. به طور کلی ، منطقة ییلاق ایل (بختیاری) از رشته کوههای بلند زاگرس با قلل مرتفع تشکیل شده که در زمستان آب و هوای سرد و در تابستان آب و هوای معتدل کوهستانی دارد. در زمستان مقدار زیادی از بارش به صورت برف میباشد که در بعضی نقاط مرتفع حتی تا زمستان سال بعد باقی میماند و منبع اصلی آب منطقه و سرچشمة رودهای دایمی است. سرمای زودرس و گرمای دیررس ، پوشش گیاهی مرتع و جنگل، از دیگر ویژگیهای این منطقه است که در فصول معتدل، منطقة بسیار مناسبی برای دامپروری ایجاد میکند و در حال حاضر نیز تعداد بسیاری از عشایر را در خود جای داده است. این منطقه همچنین دارای زندگی جانوری فعال و آب فراوان است . منطقة قشلاقی ایل در زمستان آب و هوای معتدل و در تابستان آب و هوای گرم و خشک دارد و تحت تأثیر بادهای ساحلی عربستان بوده، فاقد پوشش گیاهی مناسب است و از نظر مراتع و جنگل بسیار فقیر میباشد. این منطقه ارتفاع کمی داشته، به علت نزدیکی به دریا و مناطق خشک جنب استوا، در تابستان درجه حرارت بالایی دارد. فصل گرما با مراتع خشک، طولانی و فصل سرما و معتدل با مراتع غنی، کوتاه است.
جغرافیای انسانی ایل بختیاری
بختیاریها از نژاد آریایی هستند و سکونتگاههای اصلی آنان علاوه بر چهارمحال و بختیاری تا حدودی شامل قلمرو استانهای کرمانشاه، همدان، لرستان، خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و غرب استان فرس نیز میشود.
وجه تسمیة کلمة بختیاری.در مورد وجه تسمیة بختیاری نظریههای مختلفی وجود دارد که هر کدام حاکی ازآن است که این کلمه، صفت نسبی یک فرد یا واقعه یا محلی است . هرودوت، مورخ یونانی ، بختیاری را «باکتری» میداند که نام قبیلهای است که از بلخ ( در قدیم سرزمین بلخ را «باکتر» و مردم آن را باکتریان میگفتند.) و شرق دریای خزر به جنوب سفر کرده و در آنجا مستقر شدهاند. با توجه به اینکه در حال حاضر سرزمینی به نام باکتریا در شمال افعانستان وجود دارد. شاید رابطهای بین کلمة بختیاری و باکتریا وجود داشته باشد. بختیاریها را به «باختریان» نیز نسبت دادهاند و باختر را محلی بین عراق، همدان، فارس و محل سکونت کنونی بختیاریها میدانند. بعضی از بختیاریها خود را از اعقاب کیآرش، برادر کیقباد پادشاه کیانی، میدانند و طوایفی به نام «کیارسی» دارند که با کیآرش تشابه لغوی دارد.
نظر دیگر این است که در گذشته لرها به دو گروه لُرِ بزرگ و لُر کوچک تقسیم شده بودند. در جنگی بین یکی از شاهان صفوی با عثمانیها در گرفت، گروه کثیری از ایل بزرگ به سپاه شاه پیوسته، با دلاوری و شجاعتی که داشتند دشمن را شکست سختی دادند و چون افراد لُر بزرگ با شرکت در این جنگ ، شاه را همراهی و یاری کرده بودند لر بزرگ را بختیاری نامیدند. (ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران ؛ ج 1 .)
وجه تسمیة طوایف بختیاری بر اساس اخذ مالیات. گفتیم که اساس اقتصاد در ایل، دام و تولیدات دامی است ؛ بنابراین برای ادارة ایل به میزان تولید فرآوردههای دامی مالیات گرفته میشد، تا حدی که در بافت اجتماعی و سیاسی ایل نیز اثر داشته است، چنانکه گرفتن مالیات از افراد ایل، موجب پیدایش طوایفی شد که به نامهای هفت لنگ و چهار لنگ معروفند. خانهای وقت برای گرفتن مالیات ایل بختیاری را بر اساس میزان تولید فرآوردههای دامی، کیفیت مراتع و وسعت آن ، تعداد دامها و همچنین قدرت کارآیی افراد ایل در تولید دام و پرورش آنها ، به دو بخش هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم کردند؛ از طایفة هفت لنگ که دام و مراتع بیشتر داشتند مالیات بیشتر و از طایفة چهارلنگ که دام و مراتع کمتری داشتند مالیات کمتری میگرفتند. معیار ایل در گرفتن مالیات دامی در زمان سلطنت رضاخان مادیان بود که مالیات سالانة هر رأس مادیان در طی سالهای متمادی از ده تا سی ریال بود. نسبت گرفتن مالیات از بخش غنیتر ایل، به صورت زیر بوده است:
- بیست رأس میش ، معادل با یک رأس مادیان؛
- چهار رأس گاو، معادل با یک رأس مادیان؛
- چهار رأس الاغ ، معادل با یک رأس مادیان.
این برنامه، اساس گرفتن مالیات از غنیترین گروه ایل بوده است و چون یک رأس مادیان آنان برابر واحد مالیات دامی بعضی ایلها، لنگی محسوب میشده ، به نام چهار لنگ معروف شدهاند. گروه دیگر که قدرت مالی کمتری داشتند همین مقدار مالیات را به ازای هفت لنگ مادیان میدادند؛ بدین معنی که افراد طایفه هفت لنگ در ازای هر هفت رأس مادیان، یک مادیان مالیات میدادند و این نسبت در مورد سایر حیوانات به شرح زیر بوده است:
- 35 رأس بز معادل با یک مادیان؛
- 35 رأس گاو معادل با یک مادیان؛
- 7 رأس گاو معادل با یک مادیان؛
- 7 رأس الاغ معادل با یک مادیان.
پس در گروه چهار لنگ برای بیست رأس میش سالانه ده ریال مالیات گرفته میشد، در صورتی که درگروه هفت لنگ برای 35 رأس میش سالانه هماه ده ریال اخذ میگردید. (ارقام ریالی برای مثال آمده و در سابق رواج داشته است.) البته به حیوانات نر، برهها، بزغالهها، حیوانات نازا مثل قاطر و همچنین میشهایی که در آن سال نازا بودند مالیات تعلق نمیگرفت.
عوامل مختلف از جمله نزدیکی طایفهها به خانها یا دوری طایفهها از خانها باعث ایجاد تفاوت بین طایفهها در میزان پرداخت مالیات بوده است؛ مثلاً دو رأس مادیان طایفه بابا احمدی را یک رأس و چهار رأس مادیان طایفة بهداروند را یک رأس محسوب میکردند.
کلانتران ایل مأمور گرفتن مالیات بودند و علاوه بر اینکه از طرف خان از پرداخت مالیات معاف بودند، بعد از هر آمارگیری و گرفتن مالیات، چهار رأس بره، چهار رأس میش ، ده من روغن، صد تا دویست من گندم و شش تومان به عنوان حق کلانتری دریافت میکردند. اما در زمان رضا خان گرفتن مالیات دامی از افراد ایل ملغی شد، ولی هنوز هم نامهای هفت لنگ و چهارلنگ بر دو طایفة ایل بختیاری باقی مانده است.
سوابق تاریخی (ر.ک: احمدینیا، عیسی قلی؛ ساختمان اجتماعی و اقتصادی ایل هفت لنگ بختیاری (پایاننامة کارشناسی ارشد، واحد تهران) 1364، ص 5.)
از اساطیر برمیآید که در روزگاران کهن، تیرهای از نژاد آریایی که با تیرة سامی نیز اندکی در ارتباط بودند، در سرزمین لرستان و بختیاری زندگی میکردند؛ ولی همواره عنصر این نژاد به صورت برتر حفظ شده است . پرورش اسب، استخراج آهن و تولید سلاح آهنین (شمشیر) را به این قوم نسبت دادهاند که اساس تمدن آن بر نظام قبیلهای و دامداری بوده است.
قلمرو بختیاری تاریخ پرفراز و نشیبی را پشت سرگذاشته، تمدن آن با هجوم و غارت دیگر طوایف و قبایل ویران شده است.
بسیاری از مورخین آغاز کوچنشینی در منطقه را با هنگامة تسلط قوم صحرا گرد مغول بر فلات ایران همزمان دانستهاند و آن را به اتابک احمد هزار اسب (یکی از حکام مغول) نسبت دادهاند. عقیده بر این است که هزار اسب ییلاق و قشلاق را به شیوة مغولان در میان بختیاریها مرسوم ساخت و خود وی نیز زمستانها در ایذه و تابستانها در حدود زردکوه بختیاری زندگی میکرد و پس از پنجاه سال حاکمیت بر ایل بختیاری درگذشت؛ بدین ترتیب رسم کوچنشینی مغولان در بین بختیاریها نیز رواج یافت.
بختیاریها از آغاز سلسلة صفوی تاریخ روشنی دارند. در آن زمان به فرمان شاه اسماعیل اول یکی از تیرههای بختیاری موسوم به آسترکی ـ که هم اکنون طایفة کوچکی از بختیاری است ـ به ریاست شخصی به نام تاجمیر بر بختیاری حکومت میکرده است . این شخص در زمان شاه طهماسب به دلیل خودداری از پرداخت مالیات به قتل رسید ( در همین زمان است که بختیاریها به دو بخش هفت لنگ و چهار لنگ که در اصل یک تقسیمبندی بر اساس پرداخت مالیات است تقسیم میشوند.) پس از تاجمیر شخصی به نام میرجهانگیر خان از خاندان وی به حکومت بختیاری من