فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ترجمه شده شناخت ریسک و بازده ، CAPM

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله ترجمه شده شناخت ریسک و بازده ، CAPM دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


ریسک و بازده:
مفهوم عمومی: انتظار بازده بالاتر داشتن مستلزم پذیرش ریسک بیشتر است.
بسیاری از سرمایه گذاران به این نکته توجه دارند که پذیرش ریسک بالاتر برای دریافت بازده های بالاتر الزامی است. در این مقاله ما دو مدل مهم را برای توضیح این رابطه بکار گرفته وآنها را توضیح می دهیم. آنگاه توضیح خواهیم داد که چگونه این ابزارها می توانند بوسیله سرمایه گذاران برای ارزیابی داراییهایی همانند اوراق قرضه مورد استفاده قرار گیرند.
چرا باید شرکتهای با ریسک بالاتر درآمدهای بالاتری هم داشته باشند ؟ مسلمً یک سرمایه گذار به ازای پذیرش ریسک بالاتر ، نیاز به بازده پیش بینی شده بالاتری دارد. و ما در واقع این ارتباط را با بررسی بازده های بلند مدت تاریخی سهام، اوراق قرضه و داراییهای با ریسک کمتر ، همانگونه که در اولین نمودار آمده است ، مشاهده می کنیم.
برای درک این مطلب ، فرض کنید که یک سرمایه گذاری که پیش بینی شده است یک میلیون دلار را بطور مستمر و سالانه ایجاد کند ، انجام گرفته است. یک فرد برای یک چنین دارایی چقدر حاضر است بپردازد؟ پاسخ به نامشخص بودن یا ریسک پذیری گردش وجوه نقد بستگی دارد. با مشخص بودن کامل شرایط که در آن گردش وجوهخ نقد بهنگام قرارداد کاملاض مشخص می شود ، یک سرمایه گذار دارایی را با نرخ بدون ریسک در نظر خواهد گرفت . همچنانکه میزان نا مشخصی افزایش می یابد ،بازده مورد نیاز برای جبران ریسک افزایش می یابد و در نتیجه در قیمت پایینتری سرمایه گذار مایل به سرمایه گذاری است ، زیرا ریسک بالاتر مستلزم دادن تخفیف است.
بعلاوه اقتصاد دانان فرض می کنند که سرمایه گذاران ریسک گریز هستند ، به این معنا که آنها حاضرند از بخشی از بازده چشم پوشی کنند ( و حتی حاضرند کمتر از ارزش فعلی بازده آتی پیش بینی شده را دریافت کنند ) تا ریسک را کاهش دهند. اگر این فرض درست باشد،انتظار داریم سرمایه گذاران برای جبران ریسک اضافی پذیرفته شده بواسطه نگهداری داراییهای ریسک پذیرتر ، بازده بیشتری را تقاضا کنند.

 

بی ثباتی شاخصی برای ریسک:
یکی از معیارهای کاملاً پذیرفته شده برای ریسک ، بی ثباتی ، یعنی میزان تغییر بازده دارایی در دوره های زمانی موفق ، است که عموماً به صورت انحراف استاندارد بازده ها بیان می شود. یک دارایی که دارای نوسانات شدید است ، انتظار میرود که دارای ریسک بالاتری باشد ، زیرا ارزش دارایی در زمانی که سرمایه گذار می خواهد آنرا بفروشد کمتر از آنچه است که پیش بینی شده بود. بعلاوه ، بی ثباتی بالاتر از نظر آماری، به معنی این است که ارزش آتی و بالقوه یک دارایی که بی ثباتی بالایی دارد در رنج وسیعتری افت می کند.
متنوع کردن و ریسک سیستماتیک:
البته از نظر قانونی ، بی ثباتی یک سهام خاص مربوط به خودش است و بهنگام بررسی ریسک اصلاً اهمیتی ندارد.وضعیتی را در نظر بگیرید که یک سرمایه گذار بدون اینکه متحمل هزینه اضافی گردد ، بی ثباتی مربوط به پورتفولیو ی داراییهای خود را کاهش دهد. این کار معمولاً از طریق متنوع کردن انجام می شود. فرض کنید به جای یک نوع سهام ، دو نوع سهم با بازده های پیش بینمی شده برابر نگه داری می شوند. از انجاییکه بازده سهام هیچ همبستگی با هم ندارند ، غیر ممکن است که در یک زمان هر دو حرکات شدیدی را تجربه کنند و در نتیجه بی ثباتی کل پورتفولیو را کاهش می دهند. چون داراییها در یک ارتباط محدود با یکدیگر حرکت نمی کنند (البته نسبت به هم کمی همبستگی مثبت دارند ) ، بی ثباتی کل بدون آنکه بازده مورد انتظار کاهش یابد و با توزیع پول در بین چند دارایی ،کاهش می یابد .
این مفهوم متنوع کردن یکی از مهمترین اصول پورتفولیو ی مدرن است ، بی ثباتی با اضافه شدن داراییهای بیشتری به پورتفولیو کاهش می یابد. اگرچه این نکته را باید متذکر شد که ، نرخ کاهش بی ثباتی بر اثر اضافه شدن داراییها در صورتی که تعداد داراییها در پورتفولیو افزایش یابد ، کاهش پیدا می کند. همانگونه که نمودار زیر برای یک سناریوی خاص نشان می دهد (%20 بی ثباتی برای هر دارایی و کووراریانس صفر بین داراییها) ، قاعده کلی این است که یک پورتفولیو که شامل حداقل 30 % دارایی است ، به خوبی متنوع شده است.

بی ثبتی را می توان بدون هیچ هزینه خاص و فقط از طریق متنوع کردن ، کاهش داد ، البته این نکته برای سرمایه گذاران قابل ذکر است که آنها نباید برای آن بخش از بی ثباتی سهام و یا به خاطر یک پورتفولیوی که به خوبی متنوع شده است ، انتظار پاداش داشته باشند. این نوع بی ثباتی را در ادبیات مالی ، ریسک غیر سیستماتیک می گویند ، زیرا ناشی از کل بازار نیست ، بلکه فقط یک نویز اتفاقی اضافی برای بازده آن دارایی خاص است.از آنجاییکه این نویز دارای بازده صفر است ، می توان آنرا با اضافه کردن اوراق بهادار بیشتر به پورتفولیو ، متنوع نمود . در این صورت میانگین آن صفر خواهد بود و انحراف استاندارد آن هرچه تعداد داراییهای اضافه شده بیشتر گردد ، کاهش می یابد.
نتیجه منطقی این فرضیه آن است که اگر تعداد داراییهای موجود در یک پورتفولیو کافی باشد ، بی ثباتی پورتفولیو با کل بازار هماهنگ می شود. بنابراین ،سرمایه گذاران فقط بایستی برای آن بخش از ریسک که نمی توان آنرا با متنوع کردن از بین برد منتظر پاداش باشند.
بتا یک معیار برای ریسک سیستماتیک:
همانگونه که در بالا گفته شد ، یک دارایی دارای هر دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است. بخشی از بیثباتی که به عنوان سیستماتیک مورد توجه قرار می گیرد با میزان انحراف بازده آن از کل بازار اندازه گیری می شود. برای مشخص کردن این بی ثباتی از پارامتری به نام بتا استفاده می شود که توزیع ریسک را برای یک اوراق بهادار خاص در یک پورتفولیو که به خوبی متنوع شده است را اندازه گیری می کند.

که در آن
بازده دارایی
بازده بازار
واریانس بازده بازارو
کووراریانس بین بازده بازار و بازده دارایی است.
در عمل،بتا با استفاده از بازده های تاریخی برای بازار و دارایی و برای پورتفولیو بازار به صورت شاخص کل همانند S&P 500 یا Russel 2000 محاسبه می شود. اینگونه اطلاعات به طور گسترده از طریق بانکهای اطلاعاتی مالی در دسترس بوده و می توان آنها را در بسته های نرم افزاری همانند Excel یا SPSS دانلود کرد.
برای مشخص کردن بتا یک پورتفولیو ، به سادگی میانگین بتای اوراق بهادار خاص را که با توجه به بازار سرمایه هر اوراق وزن گذاری شده است ،محاسبه می کنیم.
بخش بعدی توضیح می دهد که چگونه می توان میزان یک ریسک را در یک مدل قرار داده و از آن برای توضیح رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار استفاده کرد.

 

CAPM
فرضیات اصلی برای فرموله کردن مدل
مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (CAPM) سعی می کند که رابطه بین بتای یک دارایی و بازده مورد انتظار برای آنرا توضیح دهد. مدل CAPM شامل کسری فرضیات ساده در مورد رفتار سرمایه گذار و وجود یک عامل ریسک متداول است.
اولین فرض این است که سرمایه گذاران فقط مراقب بازده مورد انتظار و بی ثباتی هستند. بنابراین ، همانند مصرف کنندگان معمولی ، آنها بازده مورد انتظار را برای یک سطح مشخص از بی ثباتی ، افزایش می دهند. دوم اینکه ، تمام سرمایه گذاران نظر یکسانی در مورد موازنه ریسک و بازده در بازار دارند.
فرض سوم این است که ، تنها یک عامل ریسک در یک پورتفولیو بزرگ بازار وجود دارد.فرض شده است که سرمایه گذاراران پورتفولیو متنوع شده را نگهداری میکنند ، زیرا بازار برای ریسکهایی که از طریق متنوع کردن می توان آنها را حذف کرد ،چیزی به سرمایه گذاراران نمی دهد. بنابراین ، CAPM می گوید که اگر بتای یک اوراق بهادار مشخص باشد ، این امکان وجود دارد که بازده آنرا نیز محاسبه کرد.

 

مدل منطقی: بهبود درک مستقیم
برای ایجاد شناخت نسبت به این مدل ، در ابتدا فرض کنید که دارایی هیچ بی ثباتی ندارد و بنابراین ریسکی هم ندارد.پس بازده آن با بازار تغییر نمی کند. بنابراین بتای این دارایی صفراست و بازده مورد انتظار برای آن معادل با نرخ بدون ریسک است.
سپس فرض کنید که ، دارایی در ارتباط با بازار حرکت می کند ، یا بتای آن یک است. بنابراین با توجه به این همبستگی با بازار ، طبق تعریف این دارایی درآمدی معادل با بازار را تولید می کند.
دوباره ، در مورد دارایی فکر کنید که نوسانات بازده ایی بزگتری را نسبت به بازار تجربه کرده است ، یا دارای بتای بزرگتر از یک است. م انتظار خواهیم داشت تا این دارایی با توجه به ریسک اضافه ایی که دارد ، بازده بالاتری نیز داشته باشد.
اگر ما این رابطه بین بازده های مورد انتظار برای یک دارایی را با میزان ریسک بازاری که آنها با آن مواجه هستند را عمومیت دهیم ،به معادله CAPM می رسیم:

که در آن نرخ بدون ریسک و
بازده بیش از پورتفولیوی بازار برای دارایی بدون ریسک است ، که اغلب به پاداش ریسک سرمایه می گویند.
در واقع CAPM می گوید که ، انتظار می رود که یک دارایی بازده ایی معادل با نرخ بازده بدون ریسک بعلاوه یک پاداش برای قبول ریسک داشته باشد که با بتای دارایی اندازه گیری می شود. نمودار زیر این رابطه پیش بینی شده را برای بتا و بازده نشان می دهد ، این خط را ، خط امنیت بازار می نامند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ترجمه شده شناخت ریسک و بازده ، CAPM

تحقیق در مورد بهترین راه شناخت خدا

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد بهترین راه شناخت خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بهترین راه شناخت خدا


تحقیق در مورد بهترین راه شناخت خدا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه54

 

فهرست مطالب

 

سرشت خداشناسی

آیا این بحث بیهوده نیست؟

پیروزی غرائز مادی

فلسفه بعثت انبیاء

 نتیجه

2- نیازهای عادی

 اساس بحث

نیازهای فطری

توحید فطری

اصل اول

احساس نیاز بآفریدگار

امور عادی« حرکت قسری» 

خداپرست بودن در عصر ما مسئولیتهای سنگینی را برای خداپرستان متعهد و مسئول ایجاد می نماید مسئولیتی که از هر زمان، بیشتر و حساستر است و انجام آن از هر وقت مشکل تر.

 در عصر ما با وجود تمام مشکلاتی که در راه بینش و تشخیص درست، وجود دارد، نیاز به مذهب و تکیه گاه معنوی از هر زمان بیشتر احساس می شود، و جبر و تاریخ جامعه را بیش ازهر زمان، نیازمند به مذهبی اصیل، و رهائی بخش و سعادت آفرین نشان میدهد.

مذهبی که از درون، انسانها را بسازد، و  جامعه بشری را براساس انسانهای ساخته ای که ضامن اجراء قوانین و حقوق در خود آنها موجود است، بنا کند.

 در عصر ما اگر اسلام آنطور که هست به جهان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بهترین راه شناخت خدا

دانلود مقاله شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرجمقدمه
در هر سازمانی بدون توجه به نوع هدف، به وسیلة کارکنان اموری به اجرا در می‌آید که در نهایت به‌صورت مجموعه‌ای که ماحصل سرمایه‌گذاری است شکل می‌گیرد. بدینسان نتیجه کار اعضاء به‌صورت منسجم متجلی می‌شود. در سازمان‌ها و مؤسسات هر کاری نیازمند مهارت‌ها و به‌کارگیری دانش‌های در رابطه است. سازمان‌ها با توجه به این نیاز، شرایط احراز شغل نیروی انسانی خود را تهیه نموده و به گزینش می‌پردازند. هر چند در بدو استخدام نیروی تازه وارد در سازمان، با شغل خود انطباق کیفی دارد ولی اگر مدیریت آنها را کارآموزانی مستعد تلقی نکند، نخواهد توانست در پروراندن آنها اقدام نموده و در نتیجه از نیروی انسانی مفید برخوردار گردد. چرا که محبوس نگهداشتن تجارب و مهارت‌های شغلی افراد، روح تعالی و رشد را در اعضاء خفه کرده و موجبات سد تحرک و پویایی آنها را فراهم می‌کند (عسگریان، 1370، ص 55).
با اجرای برنامه‌های آموزشی در سازمان‌ها می‌توان به رشد نیروی انسانی کمک کرد. آموزش تنها وسیلة همگام شدن با تغییراتی است که در گذر زمان ایجاد می‌شود. تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و پیشرفت علم و تکنولوژی نیازهای آموزشی گوناگونی را به سازمان‌ها تحمیل می‌کند.
برنامه‌های آموزشی را تنها هنگامی باید طراحی و اجرا کرد که مطمئن باشیم می‌تواند به حل مشکلات، کمک مؤثری بنماید، بنابراین، عاقلانه‌ترین راه برای تصمیم‌گیری درباره مسائل مربوط به آموزش کارکنان باید براساس بررسی و مطالعه کامل کل سازمان باشد. با شناخت سازمان و مسائل موجود در آن خواهیم دانست که آموزش کارکنان چگونه می‌تواند به ما در رفع این مشکلات کمک کند(سعادت، 1381، ص 176).
بر این اساس، اولین قدم در تجویز آموزش برحسب داده‌های نیاز‌سنجی که به وسیلة پرسشنامه‌ها و مشاهدات به دست می‌آید صورت می‌گیرد(عسکریان، 1370، ص 57).

 

بیان مسأله
علوم مختلف در چنددهه اخیر بیش ازهر دوران دیگر در طول تاریخ بشر پیشرفت کرده‌اند، تکنولوژی به طور مداوم و باشتابی بی مانند در حال تحول و پیشرفت است. لازمه ماندگاری، دوام و بقاء سازمانها در عرصه تحولات پرشتاب امروز، توجه به آموزش است. تحولات پرشتاب در مراکز آموزشی بیشتر از سازمانهای دیگر بوده است به این ترتیب رهبران مراکز آموزشی باید عادتها، رویه‌ها و روشها را محک مجدد زده و با نگاهی نقادین به راهیابی بهتر در این زمینه ها بپردازند (میر کمالی، 1386، ص 12).
ماندگاری سازمانهای آموزشی تابعی است از تغییرپذیری آنها به عنوان مثا ل در بحثها ی برنا مه ریز ی درسی باید روشها ی تد ریس به نحو مطلو ب تغییر کند تا بتواند سطح یا دگیری شا گردان رانسبت به بیان دیگر افزایش روز افزون دانش‌آموزان، دگرگونی و تحول در یافته‌های علمی، انفجار دانش، انفجار ارزشها، نابرابری در خصوص دسترسی به آموزش، تنگنای مالی ، عدم آموزش پذیری، عدم مسئولیت پذیری و همه عوامل تإثیرگذار دیگر در مراکز آموزشی توجه به اهمیت کیفیت این مراکز را روز افزون می‌کند(الوانی 1383، ص26).
به طور کلی حیاتی‌ترین و حساس‌ترین نهادها پس از نهاد خانواده، مدارس می‌باشند. و چنانچه مدارس که به عنوان یک نهاد صد در صد انسانی هستند، رسالت خویش راانجام دهند بدون تردید نسلی خلاق، به دور از وابستگی، مسئولیت‌پذیر و... خواهیم داشت. بنابراین مدیران امروز در محیطی پویا و متحول کار می‌کنند. لذا بهره‌گیری از اندیشه‌های نوین و روشهای اثر بخش مدیریت برای فرد، سازمان و جامعه ضرورتی اجتناب ناپذیر می‌باشد.
کی یروهنی (1999) وظایف آموزش وپرورش را به شرح زیر ذکر نموده‌اند.
1- وظایف آموزشی 2- وظایف پرورشی 3- وظایف انتشاراتی 4- وظایف رشد حرفه‌ای - -5- وظایف خدماتی
لازمه تحقق رسالتها و وظایف مذکور وجود یک رهبر آموزشی مطلوب است. رهبر آموزشی از سایر رهبریها از حساسیت بیشتری برخوردار است. علاقه‌مند (1380، ص 92) بر این باور است که مهمترین و حیاتی‌ترین و اصلی‌ترین مدیریت و رهبری همانا مدیریت و رهبری نظام آموزشی به ویژه نظام آموزش و پرورش است ایشان معتقد است اگر رئیس جمهور خوب قاضی خوب، پلیس خوب، معلم خوب می‌خواهیم نیازمند رهبران آموزش خوب هستیم چرا که هر کس به نوعی از مدرسه فارغ التحصیل می‌شود. باز خورد مدرسه به کل جامعه‌ می رسد.
حال این سؤال مطرح می‌شود چگونه می‌توان رهبران آموزشی مناسبی تربیت کرد؟ تا اداره مدارس را به نحو مطلوب انجام و اهداف و رسالتهای آموزش و پرورش را محقق سازند؟ پاسخ در یک کلمه نهفته است آن هم آموزش است. آموزشی که در آن چهارستون یادگیری چگونه دانستن، چگونه انجام دادن، چگونه با دیگران زیستن و چگونه شدن لحاظ شده باشد (مشایخ،1377).
اما بر چه اساسی باید آموزشها ارائه شود؟بر اساس نیازها. یعنی با توجه به اهداف آتی سازمان می توان نیازهای آموزشی را تشخیص داد و برای طراحی دوره های آموزشی اقدام نمود.تغییرات سطح دانش ومهارت افراد سازمان به طوری که بتوانند وظایف و مسئولیتهای خود را به نحو احسن انجام دهند تنها در صورتی امکان پذیر است که نیازهای آموزشی آنها تشخیص داده شود (سعادت،1385ص86).
فتحی واجارگاه (1379، ص، 36) در مطالعه‌ای مهمترین عامل‌تربیت مدیران را تأمین نیازهای مطلوب آموزش برای آن ذکر نموده است. نیاز فاصله وضع موجود و وضع مطلوب است. اگر این فاصله به درستی برای مدیران تعیین و تعریف شود اهداف مدیریت محقق خواهد شد.
عسگریان (1379 ، ص 56) در باب اهمیت و ضرورت آموزش، پویایی در سازمان را در گرو توجه به رشد و تعالی نیروی انسانی دانسته و می‌گوید: ادامه حیات سازمانی به گونه‌های مختلف رهین آموزش است. چرا که آموزش تنها وسیله همگام‌ شدن با تغییرات سریع سازمان در شئون مختلف است.
با توجه به آنچه گفته شد ، آموزش کلید اساسی تحقق رسالت های رهبران آموزشی است، زیرا انسان هر چه بیشتر آموزش ببیند و تربیت شود، به همان میزان امکان سوددهی وی برای خود، سازمان مربوطه ، جامعه ملی و جهانی بیشتر خواهد شد البته آموزش موثر و مفید در بشر با نیاز سنجی منطقی امکان پذیر است. بدین ترتیب پژوهش حاضر در پی شناسایی و بررسی نیازهای آموزشی مدیران دوره متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کرج می باشد.

 

اهمیت پژوهش
توجه به نقش آموزش، در رابطه با بکارگیری منابع مادی مشخص می‌کند که نیروی انسانی در هر سازمانی اساس کار است و این انسان‌ها هستند که می‌توانند در پایایی حرکت و ازدیاد عایدی مؤثر گردند. در این رابطه کافی است که از چشم‌اندازی محدود به جوامع جهان سوم نگاه کرده و دریابیم که علت ضعف دستیابی به سود خواسته در سرمایه‌گذاری‌های صنعتی چیست؟ چرا اغلب اینگونه کشورها، با بکارگیری تکنولوژی‌های پیشرفته نمی‌تواند، به نیمه راه سوددهی جهان صنعتی نزدیک شوند؟ چرایی را در ضعف کیفی نیروی انسانی باید جستجو کرد. با وجود این ضعف کیفی، هنوز در نمودار سازمانی اغلب واحدهای تولیدی اینگونه جوامع جای واحد آموزش خالی است؛ و اگر زمانی از مدیریت نیروی انسانی که مسئول آموزش است سخن به میان آید، اغلب کارمندگزینی را با کمی روابط انسانی در ذهن تداعی می‌کند. غافل از اینکه، رشد انسانی را با رشد فعالیت‌های اقتصادی، ارتباطی تنگاتنگ است و تولید با کیفیت نیز به انسان‌های کارآمد نیاز دارد. بدین جهت باید بخشی از سرمایه‌گذاری تولیدی، در سرمایه‌گذاری آموزشی خلاصه شود، اما متاسفانه آموزش در مفهوم سرمایه‌گذاری برای عاملین اقتصادی هزینة مصرفی قلمداد می‌شود. پس چه باید کرد؟
نیروی انسانی را به مفهوم واقعی باید آموزش داد. آموزشی مداوم و مستمر، آموزش‌های هدفدار، بررسی نیازها و محسوب داشتن برنامه‌های آموزشی، در شرح وظایف مدیران و بالاخره واحد آموزشی قوی به وجود آوردن (عسگریان، 1370، ص 69).

 


اهداف تحقیق
هدف کلی:
شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج.
هدف‌های ویژه:
1. بررسی و شناخت نیازهای مربوط به برنامه‌ریزی درسی.
2. بررسی و شناخت نیازهای مربوط به انجام امور دانش‌آموزان.
3. بررسی و شناخت نیازهای مربوط به انجام امور کارکنان آموزشی.
4. بررسی و شناخت نیازهای مربوط به برقراری ارتباط میان مدرسه و جامعه.
5. بررسی و شناخت نیازهای مربوط به فراهم‌سازی تجهیزات و تسهیلات.
6. بررسی و شناخت نیازهای مربوط به انجام امور اداری و مالی.

 

سؤال‌های تحقیق
سؤال کلی:
نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج کدامند؟
سؤال‌های ویژه:
1. نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج در زمینة برنامه‌ریزی درسی چیست؟
2. نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج در زمینة انجام امور مربوط به دانش‌آموزان چیست؟
3. نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج در زمینة انجام امور مربوط به کارکنان آموزشی چیست؟
4. نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج در زمینة برقراری ارتباط میان مدرسه و جامعه چیست؟
5. نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج در زمینة فراهم‌سازی تجهیزات و تسهیلات چیست؟
6. نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة دولتی شهرستان کرج در زمینة انجام امور اداری و مالی چیست؟

 

تعاریف نظری مفاهیم
نیاز: فاصلة بین وضع موجود و وضع مطلوب(فتحی واجارگاه، 1377، ص 84).
نیاز آموزشی: تغییرات مطلوبی که در فرد یا افراد یک سازمان از نظر دانش، مهارت یا رفتار باید به وجود آید تا فرد یا افراد مزبور بتواند وظایف و مسئولیت‌های مربوط به شغل خود را در حد مطلوب و قابل قبول و منطبق بر استانداردهای کاری انجام داده و در صورت امکان زمینه‌های رشد و تعالی کارکنان را در ابعاد مختلف به وجود آورند(ابطحی، 1373، ص 17).
برنامه‌ریزی درسی: برنامه‌ریزی فعالیت‌های یاددهی – یادگیری به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده، و ارزیابی میزان تحقق این تغییرات(مشایخ، 1379، ص 9).
امور دانش‌آموزان: امور دانش‌آموزان مکمل فعالیت‌های آموزشی است. وظایف و خدمات اداری و سرپرستی امور دانش‌آموزان عبارتند از: 1. پذیرش، ثبت‌نام، گروه‌بندی کودکان و نگهداری آمارهای حضور و غیاب، سوابق و اطلاعات شخصی و تحصیلی دانش‌آموزان 2. شناسایی توانایی‌ها، علایق و نیازهای کودکان و پرورش آنها(علاقه‌بند، 1378، ص 77).
امور کارکنان آموزشی: کار و فعالیت مؤثر هر نظام آموزشی مستلزم تأمین افراد شایسته و واجد شرایط است. معلمان، راهنمایان آموزشی و مشاوران از جمله افرادی هستند که نقش‌های مهمی در نظام آموزش و پرورش ایفا می‌کنند. مدیران آموزشی با بهره‌گیری از شایستگی‌های فردی و تخصصی معلمان، مشاوران و راهنمایان آموزشی، می‌توانند به پیشرفت فعالیت‌های آموزشی و افزایش بازدهی مدارس کمک کنند(علاقه‌بند، 1378، ص 77).
ارتباط مدرسه و جامعه: نظام آموزشی به‌منظور تحقق هدف‌های چند بعدی جامعه برپا شده است و مدارس در خدمت نیازهای اجتماع هستند. از این رو، برقراری روابط مؤثر میان مدرسه و جامعه امری طبیعی به‌نظر می‌رسد. هدف از برقراری روابط میان مدرسه و جامعه، ایجاد اعتماد متقابل از طریق اطلاع‌رسانی به مردم دربارة وضعیت‌ کار مدارس است. تا بدین وسیله حمایت آنان را برای حل و فصل مشکلات گوناگون مدارس جلب نمایند(علاقه‌بند، 1378،‌ ص 79).
تسهیلات و تجهیزات: اجرای برنامه‌های آموزشی، ایفای وظایف تدریس و تربیت و ارائه خدمات فرهنگی و بهداشتی به دانش‌آموزان مستلزم استفاده از تسهیلات و تجهیزات ویژه است(علاقه‌بند، 1378، ص 80).
امور اداری و مالی: ارائه خدمات آموزشی و فعالیت‌های مدرسه منوط به ادارة مؤثر امور و تأمین منابع مالی و بودجه است. به علاوه تأمین منابع مالی مدرسه، از طریق دولتی یا مردمی نقش بسزایی در حل مسائل آموزشی ایفا می‌کند(علاقه‌بند، 1378، ص 80).
مدیران: افرادی که برحسب ابلاغ رسمی یکی از ادارات آموزش و پرورش نواحی چهارگانه شهرستان کرج در پست سازمانی مدیریت دبیرستان منصوب شده‌اند.
مدارس متوسطه دولتی: مدارسی که براساس قوانین و مقررات ادارة کل آموزش و پرورش در امر آموزش و پرورش دانش‌آموزان فعالیت دارند در این مدارس سال اول به‌صورت عمومی و از سال دوم به رشته‌های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی تقسیم می‌شوند.
تعریف عملیاتی مفاهیم
نیاز سنجی آموزشی مدیران:در پژوهش حاضر نیاز سنجی آموزشی مدیران به وسیله یک پرسشنامه28 سوالی محقق ساخته به دست آمده است.
نیازهای برنامه ریزی درسی:در پژوهش حاضر نیاز های برنامه ریزی درسی مدیران به وسیله سوال های 1 الی 5 پرسشنامه به دست آمده است.
نیازهای امور دانش آموزان:در پژوهش حاضر نیازهای امور دانش آموزان به وسیله سوال های 6 الی 10 پرسشنامه به دست آمده است.
نیازهای امور کارکنان:در پژوهش حاضر نیازهای امور کارکنان به وسیله سوال های 11 الی 15 پرسشنامه به دست آمده است.
نیازهای مربوط به ارتباط مدرسه و جامعه: در پژوهش حاضر نیازهای مربوط به ارتباط مدرسه و جامعه به وسیله سوال های 16 الی 19 پرسشنامه به دست آمده است.
نیازهای مربوط به تجهیزات و تسهیلات: در پژوهش حاضر نیازهای مربوط به تجهیزات و تسهیلات به وسیله سوال های20 الی 23 پرسشنامه به دست آمده است.
نیازهای اداری و مالی: در پژوهش حاضر نیازهای اداری و مالی به وسیله سوال های 24 الی 28 پرسشنامه به دست آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
بررسی پیشینه مطالعاتی

 

زمینه
آموزش کارکنان شبیه نگهداری ماشین‌آلات است. ماشین‌ها برای آنکه در بالاترین حد کارایی کار کنند به دورة سازگاری یا تطبیق و سپس تعمیر منظم نیاز دارند. برای به حداکثر رساندن اثربخشی افراد باید کارکنان را با محیط کار آشنا نموده و سپس به صورت دوره‌ای آموزش‌هایی برای آنها تدوین نمود.
یکی از وظایف اصلی و حیاتی در هر سازمانی آموزش کارکنان است، زیرا داشتن کارکنان ورزیده یکی از مهم‌ترین عوامل در میزان کارایی و کارآمدی سازمان‌ها است. کارایی و اثر بخشی هر سازمانی تا حد قابل ملاحظه‌ای به نحوة مدیریت و کاربرد صحیح و مؤثر منابع انسانی بستگی دارد. طبیعی است که هر قدر سازمان‌ها گسترده‌تر و متنوع‌تر گردند، به مشکلات و اهمیت ادارة این نیروی عظیم افزوده خواهد شد. بنابراین، مدیران باید به دانش و بینش لازم جهت مواجه شدن و حل مشکلات این عامل پیچیده و حساس مجهز شوند.
مطالعات بین‌المللی نشان داده است که بین رشد اقتصادی و آموزش رابطة مستقیمی وجود دارد. مطالعات هاربیسون و مایرز نشان می‌دهد بین شاخص رشد اقتصادی و رشد نیروی انسانی ضریب همبستگی قابل توجهی(888 /0) وجود دارد. از این پدیده می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که رشد و توسعه اقتصادی به منابع نیروی انسانی نیازمند است. اهمیت آموزش از قدیم مورد توجه اقتصاددانان بوده است و دانشمندانی چون آدام اسمیت و جان استوارت میل به اهمیت و نقش تولیدی آموزش از طریق افزایش بازدهی نیروی کار اشاره کرده‌اند، و آلفردمارشال یکی دیگر از پیش‌کسوتان اقتصاد می‌گوید: «با ارزش‌ترین نوع سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری در انسان‌ها است»(فیوضات، 1376، ص 26).
با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان گفت: بدون آموزش کارکنان رشد سازمان‌ها کاهش خواهد یافت و در نهایت بی‌توجهی به امر آموزش نیروی انسانی سرنوشت و بقای سازمان را با خطر مواجه خواهد ساخت.

 

مفاهیم آموزش
تعریف آموزش
آموزش را می‌توان جریانی دانست که افراد طی آن مهارت‌ها، طرز تلقی‌ها و گرایش‌های مناسب را برای ایفای نقش خاصی در جهت تحقق هدفی معین می‌آموزند. جریان آموزش شامل محتوی، جهت و تأکیدهای خاص است. طی این جریان، معلومات در ذهن فرد جایگزین شده و با آگاهی‌های قبلی وی تلفیق می‌شوند و در نتیجه در رفتار و نحوة دید فرد تغییراتی به وجود می‌آید.
آموزش صحیح سبب افزایش بازدهی در شغل فرد و نیز ایجاد آمادگی برای قبول مسئولیت‌های آتی در وی می‌شود(زاهدی، 1366، ص 219).

 

 

 

 

 


نمودار2-1. نمودار جریان آموزش (زاهدی، 1366، ص 219)

 

مزایای آموزش
فهرست زیر از جمله مزایای آموزش کارکنان است:
- هیچ‌کس در بدو ورود به سازمان با تمام جنبه‌ها و زیر و بم‌های شغل خود آشنا نیست و باید مدت زمانی بگذرد تا هر کس کار را به خوبی یاد بگیرد. برگزاری دوره‌های آموزشی با سرپرستی مربیان کارآزموده و با تجربه، زمان یادگیری را به حداقل می‌رساند و باعث افزایش بازده کارکنان می‌گردد.
- آموزش، خاص افراد تازه وارد نیست، بلکه برای کارکنان با سابقه و با تجربه نیز باید، بنا به ضرورت، دوره‌هایی ترتیب داد. در واقع، آموزش، خاص یک گروه یا منحصر به یک مقطع زمانی خاص نبوده، تمام کارکنان در طول عمر کاری خود باید به‌طور دائم و مستمر، آموزش ببینند تا در سمتی که انجام وظیفه می‌نمایند، حداکثر کارایی و اثربخشی را داشته باشند.
- یکی از اهداف اولیه در هر دورة آموزشی، ایجاد طرز فکر صحیح نسبت به کار و سازمان است و انتظار می‌رود بعد از پایان دوره، بینش و نگرشی در کارکنان به وجود آمده باشد که رفتار آنها را در جهت مطلوب و همکاری مؤثر با سازمان تغییر دهد و ذهن آنان طوری شکل گیرد که از اهداف سازمان پشتیبانی نمایند.
- آموزش کارکنان به حل مشکلات عملیاتی کمک می‌کند. شکایت و نارضایتی در محیط کار غالباً ناشی از مدیریت ضعیف و بی‌اثر است و معمولاً با آموزش دادن مسئولان در زمینه‌هایی مانند روابط کارگری، روابط انسانی و رهبری می‌توان این‌گونه مشکلات را حل کرد. همچنین مسائلی از قبیل ضعیف بودن روحیة کارکنان، حیف و میل منابع و ضایعات بیش از اندازه و روش‌های عملیاتی غلط یا بی‌اثر را نیز می‌توان با آموزش رفع نمود.
- آموزش کارکنان فعلی روش مؤثری برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز سازمان است. چنانچه سازمان نتواند نیروی انسانی مورد نیاز خود را از بازار کار(خارج از سازمان) تأمین نماید، تنها راه چاره آموزش، تربیت یا حتی بازآموزی کارکنان موجود در درون سازمان است.
- آموزش برای خود کارکنان نیز مفید است؛ زیرا هر چه کارمند سطح دانش فنی و مهارت‌های شغلی خود را بالاتر ببرد، به همان اندازه به ارزش وی در بازار کار و در نتیجه به توانایی او در کسب درآمد بیشتر، افزوده خواهد شد. همچنین، داشتن مهارت‌های ویژه و سودمند موجب می‌شود تا مسئولان سازمان، ارزش و اعتبار بیشتری برای کارکنان خود قائل شوند و در نتیجه امنیت شغلی بیشتر می‌گردد. طبیعی است که کسب توانایی‌ها و مهارت‌های بیشتر به قابلیت ارتقای کارکنان برای تصدی پست‌ها و مشاغل عالی‌تر و مهم‌تر نیز خواهد افزود.(سعادت، 1381، ص 176).

 

دلایل منطقی برای آموزش
- منحصر به فرد بودن هر موقعیت
سازمان‌ها دریافته‌اند هنگامی که کارکنان از نوعی آموزش پایه برخوردارند دورة انتقال آنها آسان‌تر طی می‌شود. هر محیط‌کاری، متفاوت و منحصر به فرد است، و حتی با تجربه‌ترین کارکنان در شروع شغل جدید با چالش‌های زیادی روبرو می‌شوند. اگر کارگری کار با ماشین‌ خاصی را بلد باشد، دلیل نمی‌شود که وی بتواند بخشی از تجهیزات مشابه آن را به کار اندازد. ماشین تغییر پیدا می‌کند یا ابزارهایی از آن برای تناسب با موقعیت‌های خاص تعویض می‌شود و بعضی از ماشین ها ویژة صنعتی خاص هستند؛ به علاوه هر سازمانی روش و خط‌مشی خاص خود را دارد و اغلب از روش‌هایی متفاوت برای انجام کاری مشابه استفاده می‌کنند.
- تغییرات شغلی
امروزه تعداد بسیار کمی سازمان ایستا وجود دارد. شرکت‌ها برای آنکه قابل رقابت باقی بمانند به‌طور مداوم تجهیزات، روش‌ها،‌ سیاست‌ها و خط‌مشی‌های خود را تغییر می‌دهند و روزآمد می‌کنند. افراد شاغل خود را غالباً و به دلایل زیادی تغییر می‌دهند. ترفیع و ارتقاء تغییرات مثبت‌اند ولی معمولاً مستلزم یادگیری و استفاده از مهارت‌های جدیدند. پیشرفت‌های فنی تجهیزات موجود را کهنه می‌کند و آموزش‌های بیشتری برای کارکنان ضروری می‌شود. این رشد سریع، جریان تازه‌ای از کارکنان را به سازمان وارد می‌کند. سازمان‌ها برای آنکه در حد قابل رقابت باقی بمانند باید مهارت‌ها و توانایی‌های کارکنان خود را به طور مداوم روزآمد کنند.
- قوانین و مقررات دولت
فشار روزافزون دولت برای پیشرفت اقلیت‌ها در نیروی کار، سبب شده که شرکت‌ها برنامه‌های آموزش مهارت گسترده‌ای برای این گروه‌ها تهیه و تدوین نمایند. این برنامه‌ها در طول دو دهة گذشته، به ویژه به‌دلیل تأمین یا کمک مادی دولت به این برنامه‌ها، رشد سریعی داشته است. علاوه‌بر‌این دولت، برنامه‌های آموزشی در مورد مسائل ایمنی کار را برای کارگرانی که در مشاغل خاصی کار می‌کنند اجباری کرده است، این مشاغل را کمیسیون بهداشت و ایمنی حرفه‌ای مشخص کرده است(آل‌آقا، 1378، ص 257-256).

اهداف آموزش
اهداف آموزش در مدیریت نیروی انسانی، می‌تواند شامل اهداف ذیل باشد:
- ایجاد معلومات و شناخت‌های کاری که موجبات افزایش‌کارایی کارکنان را فراهم می‌سازد.
- افزایش رشد کارایی کارکنان، در صورتی‌که پست‌های اشغالی آن را طلب کند وگرنه زمان آموزش به‌صورت ساعت تفریح در می‌آید.
- توجیه کارکنان در سطوح مختلف به منظور رفع نیازهای اجرایی و رفتاری.
- به روز نگه‌داشتن معلومات کارکنان «Up to date» همعرض با تحولات تکنولوژی سازمان.
- جلوگیری و کاهش بروز حوادث و ضایعات در حین کار.
- ایجاد تغییرات بنیادی در سازمان.
- گسترش سازمان و افزایش سرمایه‌های جاری.
- تکمیل مدیریت و رهبری در سطوح مختلف سازمان(عسگریان، 1370، ص 58).

 

ضرورت آموزش کارکنان
در زمینة ضرورت آموزش کارکنان می‌توان گفت که: هر سازمانی نیاز دارد که افراد خوب آموزش دیده و با تجربه‌ای برای انجام فعالیت‌هایی که باید صورت گیرد، داشته باشد. از آنجا که مشاغل در سازمان‌های پویای امروزی پیچیده شده است آموزش کارکنان نیز افزایش یافته است. در گذشته زمانی که کارها ساده و برای یادگیری آسان بودند و تغییرات تکنولوژیکی اندک بود، کارکنان نیاز کمی به افزایش یا تغییر مهارت‌هایشان داشتند، اما چنین وضعیتی امروزه به‌ندرت وجود دارد. در عوض تغییرات شغلی به‌سرعت روی می‌دهد و این امر نیازمند آن است که مهارت‌های کارکنان تغییر یابد و به‌طور مداوم به روز شود. این کار در سازمان‌ها توسط آنچه که ما آموزش کارکنان می‌نامیم انجام می‌شود(Robbins and Cenzo, 1996, P.12).
انواع آموزش
- آموزش قبل از خدمت
در این آموزش‌ها که ممکن است نسبتاً بلند مدت و یا کوتاه مدت باشد، تخصص‌های کلی و عمومی مربوط به محیط‌کار آموزش داده می‌شود. معمولاً، پس از آنکه مراحل استخدام و گزینش فرد به پایان رسید و پذیرفته شدن او به ‌عنوان عضو رسمی سازمان مسلم شد، از او خواسته می‌شود که در یک کلاس آموزش قبل از شروع خدمت شرکت کند. این دوره‌ها به اهداف کلی سازمان و اصولی که باید هنگام کار رعایت شود می‌پردازد.
- آموزش بدو ورود
پس از اینکه فرد به خدمت سازمان درآمد برای آشنا کردن وی با اختیارات، تکالیف و مسئولیت‌های محوله و نیز آشنا کردن او با محیط کاری که در آن محیط ملزم به انجام وظایف خویش است یک دورة آموزشی که اصطلاحاً دورة آموزش توجیهی نامیده می‌شود برای وی ترتیب داده می‌شود.
- آموزش ضمن خدمت
این نوع آموزش برای افراد شاغل در سازمان ترتیب داده می‌شود و به‌منظور تکمیل مهارت‌ها و دانش‌های کارکنان جهت انجام دادن بهتر وظایف و مسئولیت‌های محوله و رفع کمبودهای آنان با توجه به پیشرفت‌های به‌دست آمده و نیز برای ایجاد آمادگی در آنان به‌منظور قبول مسئولیت‌های آتی تنظیم و اجرا می‌شود(میرکمالی، 1376، ص 206).

مشکلات آموزش
اهم مشکلات مربوط به آموزش عبارتند از:
1. فقدان ارتباط فعالیت‌های آموزشی با هدف‌ها و سیاست‌های رشد و توسعه.
2. فقدان ارتباط لازم بین تدوین‌کنندگان سیاست‌های آموزشی با مجریان آنها و عدم درک صحیح سیاست‌ها و استراتژی‌های توسعه از جانب مربیان و مجریان آموزش.
3. عدم حمایت کافی از جانب مقامات بالای مملکتی از آموزش و در نتیجه پایین بودن سطح و موقعیت مشاغل آموزشی و کمبود بودجة آموزشی.
4. وجود روش‌های آموزشی وارداتی و بدون ارتباط با مشخصات بومی و مسائل فرهنگی و مقتضیات زمانی و مکانی.
5. عدم ارتباط لازم بین سیستم آموزشی با نظام پرسنلی و توسعه و بهبود کادر و در نتیجه کمبود انگیزة کافی برای شرکت در دوره‌های آموزشی.
6. وجود شبکة متمرکز آموزشی بدون توجه به نیازهای خاص سازمان‌ها و مؤسسات گوناگون با وظایف و مسئولیت‌های متنوع.
7. وجود این تصور بی‌اساس در مقامات بالا و گروه نخبگان که معمولاً خود را بی‌نیاز از آموزش می‌دانند.
8 . عدم اعزام افراد خوب و شایسته برای طی دوره‌های آموزشی به علت مشکل جایگزینی و اعزام افراد بی‌کار و مزاحم در محیط کار برای شرکت در این دوره‌ها.
9. فقدان ارتباط لازم بین محتوای برنامه‌های آموزشی با آنچه که وظایف شرکت‌کنندگان اقتضا می‌کند.
10. کمبود مربیان آزموده و شایسته و مشکل استفادة مؤثر از کار آنان به علت درگیری مربیان در چندین مؤسسه آموزشی.
11. فرعی قلمداد کردن فعالیت‌های آموزشی(که نتیجة مستقیم این طرز تلقی تقلیل یافتن بودجة آموزشی در شرایط بحرانی اقتصادی است. زیرا اغلب معتقدند که آموزش یک امر بلندمدت است و در کوتاه مدت می‌توان از بودجة آن کاست).
12. نقص در سیستم ارزیابی برنامه‌های آموزشی.
13. فقدان ارتباط مناسب بین مؤسسات آموزشی چه در سطح داخلی و چه در سطح بین‌المللی(زاهدی، 1366، ص 228-227).

 

مفهوم نیاز
نیاز یک مفهوم عمومی است که در زمینه‌‌های مختلف کاربرد نسبتاً وسیعی دارد و تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. ابهام ناشی از مفهوم نیاز و ناکامی در ارائه یک برداشت منسجم و جامع از این مفهوم باعث شده است که برخی از متخصصان و صاحبنظران این قلمرو، از واژه‌های جایگزین، که از شفافیت و صراحت بیشتری برخوردار هستند، به جای واژة نیاز استفاده کنند. برای مثال ماتی‌مور و نودسون از این رویکرد استفاده کرده‌اند. بزعم آنان از آنجا که واژه نیاز دارای معانی چندگانه و مبهم است و اشخاص مختلف، به فراخور دیدگاه‌ها و نقطه‌نظرات متفاوت، برداشت‌های گوناگونی از این واژه دارند، از واژه‌هایی نظیر «سنجش موقعیت» یا «تحلیل موقعیت» استفاده کرده‌اند(Suarez, 1991, p.104).
در یک تعریف عمومی، نیاز چیزی است که برای ارضاء و تحقق یک هدف قابل دسترس، ضروری یا مفید است. از این منظر نیاز یک نقش واسطه‌ای پیدا می‌کند که رفع آن موجب تحقق هدف یا تسهیل در آن می‌شود. از دیدگاه‌های مختلف تعاریف متفاوتی از نیاز شده است:
1. نیاز به عنوان یک خواست یا ترجیح
به اعتقاد برخی از محققان نیاز عبارت است از خواست یا ترجیحات افراد، به عبارت دیگر آنچه که برای افراد با اهمیت و مهم تلقی می‌شود، می‌تواند به‌عنوان نیاز آنها در نظر گرفته شود. واقعیت این است که، اگر چه در برخی از موقعیت‌ها، نیازها ریشه در خواست‌ها و ترجیحات افراد دارند، اما این مسئله همواره صادق نیست، به عبارت دیگر ممکن است فرد چیزی را بخواهد ولی بدان نیاز نداشته باشد(مثلاً داشتن یک هواپیما در حالی‌که هیچ‌گونه توجیهی برای نیاز به آن ندارند) و برعکس ممکن است چیزی را نخواهند ولی بدان نیاز داشته باشد مانند تزریق آمپول برای دستیابی به سلامتی و رهایی از بیماری. با این حال در برخی از موارد نیاز با خواست همراه است. گذشته از این، نظرات افراد ممکن است از عینیت کافی برخوردار نباشد.
2. نیاز به عنوان نوعی عیب و نقصان
از این دیدگاه هنگامی که نوعی توانایی، مهارت و یا نگرش وجود نداشته باشد و این غیبت منجر به ایجاد ضرر و یا خسران در عملکرد فرد یا گروه گردد،‌ نشانگر نوعی نیاز است.
3. نیاز به عنوان فاصله بین وضع مطلوب و وضع موجود
این تعریف از نیاز که جامع‌تر از تعاریف قبلی است، مقدمتاً توسط کافمن بیان شده است. به نظر کافمن نیاز به موقعیتی دلالت دارد که در آن وضعیت موجود یا حاضر با وضعیت مطلوب فاصله دارد. از نقطه‌نظر وی وضعیت مطلوب در برگیرندة ایده‌آل‌ها، هنجارها، ترجیحات، انتظارات و ادراکات مختلف دربارة آنچه باید باشد است. وضعیت مطلوب یا آنچه که ایده‌آل‌ها و ترجیحات را شکل می‌دهد، در واقع همان هدف‌ها هستند زیرا بنا به تعریف، هدف عبارت است از بیان آنچه که باید باشد(فتحی و‌اجاره‌گاه، 1377، ص 84-83).

جمع‌بندی تعاریف ارائه شده دربارة نیاز
حال که تلقی‌های گوناگون از مفهوم نیاز را مورد بررسی قرار دادیم، شاید بتوانیم این عقیده را بپذیریم که نیاز مفهومی چند بعدی است که درک کامل آن تا حدود زیادی مستلزم جامع‌نگری است. در میان تعاریف مختلف، کامل‌ترین تعریف ارائه شده تلقی نیاز به عنوان نوعی تحلیل شکاف یا فاصله است. در صورتی ‌که نیاز را به عنوان فاصله میان نتایج جاری و نتایج مطلوب در نظر بگیریم و در فرایند نیازسنجی، علاوه بر استفاده از داده‌های سخت ، ضرورت استفاده از داده‌های نرم را مورد غفلت قرار ندهیم، به‌طور عملی هر گونه تعریف ارائه شده از نیاز را در بر می‌گیرد. برای مثال هنگامی که نیاز را به عنوان خواست و ترجیح افراد تلقی می‌کنیم، برای بررسی نیازها، از آنها نظرخواهی می‌کنیم، اظهار‌نظر‌ها و داوری‌های آنها ریشه در ذهنیت آنها در رابطه با وضع موجود و وضع مطلوب دارد. همین‌طور وقتی نیاز را به‌عنوان مسئله یا مشکل مدنظر قرار می‌دهیم، در عمل تصویری از نتایج مطلوب و نتایج جاری (مسائل و مشکلات) داریم. و بالاخره ضرورت یا فقدان چیزی نیز بر وجود نوعی شکاف و فاصله صمه می‌گذارد.
علیرغم جامع‌تر بودن مفهوم نیاز به مثابة فاصلة بین نتایج جاری و نتایج مطلوب (به شرط استفاده از داده‌های نرم و سخت)، هر یک از تعاریف نیاز ممکن است در موقعیت یا موقعیت‌های معینی کاربرد داشته باشند(فتحی واجارگاه، 1381، ص 17).

طبقه‌بندی نیازها
مهم‌ترین طبقه‌بندی‌های ارائه شده در این زمینه عبارتند از:
1. طبقه‌بندی «برادشاو» از نیازها
برادشاو (به نقل از فتحی واجارگاه، 1381، ص 20-18) نیازهای مختلف را در پنج طبقه به شرح زیر نشان داده است:
الف. نیازهای هنجاری: اگر مهارت، توانایی و ویژگی شخص یا گروهی از اشخاص از استاندارد تعیین شده پایین‌تر باشد، آن فرد یا گروه دارای نیاز هنجاری است. مثلاً وقتی یک کارمند دارای توانایی پایین‌تر از استاندارد تعیین شده برای وظایف محوله باشد، دارای نیاز هنجاری است.
تعیین استانداردها عموماً توسط متخصصان و کارشناسان صاحبنظر و مطلع صورت می‌پذیرد و در سازمان‌ها، شرح وظایف شغلی یکی از استانداردهای مؤثر است.
ب. نیاز احساس شده: نیاز احساس شده با مفهوم «خواست» مترادف است. وقتی از یک فرد سؤال شود که چه نیازی دارد، وی معمولاً نیازی را که احساس نموده، بیان می‌کند. اطلاعات افراد در خصوص نیازهایشان، هماهنگی نیازهای احساس شده با باورها و ارزش‌های اجتماعی، میزان استقلال و اعتماد به نفس افراد به‌منظور بیان افکار و عقاید خود و انتقال آن به دیگران و نیز شرایط و موقعیت‌های سازمانی و اجتماعی و... عواملی هستند که می‌توانند بیان و ابراز نیازهای احساس شده را محدود کنند و یا تقویت نمایند.
ج. نیازهای بیان شده یا مورد تقاضا: از نقطه‌نظر اقتصادی نیاز عبارت است از آنچه که فرد تقاضا می‌کند. از این‌رو نیاز بیان شده اشاره به وضعیتی دارد که فرد رأساً در جهت برطرف نمودن نیازی که احساس می‌کند،‌ اقدامات لازم را انجام می‌دهد. مثلاً مدیر یک مدرسه ممکن است احساس کند که در مهارت‌های مدیریت دچار ضعف است از این رو دوره‌های آموزش مدیریت را تقاضا می‌کند. ایده اساسی در اینجا آن است که وقتی فرد به چیزی نیاز دارد، آن را تقاضا می‌نماید.
د. نیازهای مقایسه‌ای: نیازهای مقایسه‌ای زمانی به وجود می‌آیند که خصوصیات یک جمعیت که خدمات ویژه‌ای را دریافت کرده‌اند با خصوصیات جمعیت یا جامعه دیگری که همان خدمات را دریافت نکرده‌اند، مشابه باشد. هنگامی که یک فرد در شغل به‌خصوصی، خصوصیات، توانایی‌ها و مهارت‌های علمی و تخصصی خود را با افراد هم سطح خویش در سایر سازمان‌ها مقایسه می‌کند و تفاوت‌هایی را مشاهده می‌کند، این تفاوت‌ها را نیاز مقایسه‌ای می‌گویند.
هـ . نیازهای پیش‌بینی شده یا مورد انتظار: به تفاوت وضع موجود و وضع مطلوب در آینده با توجه به شرایط و تحولات، نیازهای آینده یا مورد انتظار گفته می‌شود. هنگامی که پروژه‌ای طراحی می‌گردد، اجرای آن پروژه ممکن است در آینده نیازهای جدیدی را به وجود آورد که در حال حاضر محلی از اعراب ندارند. مثلاً در صورتی‌که قرار باشد در یک شهر، بزرگراه ویژه‌ای ساخته شود، انجام چنین امری ممکن است در آینده مستلزم نصب چند پل هوایی برای عبور عابرین پیاده در مسیر بزرگراه باشد. نیاز به اینگونه امکانات را نیاز مورد انتظار یا پیش‌بینی شده می‌گویند.
از بررسی طبقه‌بندی برادشاو روشن می‌شود که، تمام نیازها بر مفهوم نیاز به عنوان فاصلة بین آنچه هست و آنچه باید باشد مبتنی است. از این نقطه‌نظر «نیاز هنجاری» اشاره دارد به آنچه که فرد یا گروهی از افراد در حال حاضر دارند و فاصله آن با آنچه که در آینده ممکن است داشته باشند است.
«نیاز احساس شده» فاصلة بین آنچه که یک فرد می‌خواهد و آنچه که در حال حاضر در اختیار دارد، است. «نیاز بیان شده» عملی است که فرد برای پر کردن فاصله بین آنچه که دارد و آنچه که باید داشته باشد، انجام می‌دهد و «نیاز مقایسه‌ای» در واقع فاصله بین آن چیزی است که یک گروه دارد و گروه دیگر فاقد آن است. و سرانجام به فاصله بین آنچه که در حال حاضر در دسترس است و آنچه که در آینده مورد تقاضای یک پروژه می‌باشد را، نیاز «پیش‌بینی شده» گویند.
2. طبقه‌بندی بر اساس نوع نیاز
طبقه‌بندی دیگری که از نیازها صورت گرفته است، تقسیم آنها به نیازهای آموزشی و نیازهای روانشناختی است. منظور از نیازهای آموزشی عبارت است از نیازهایی که منعکس‌کنندة تقاضای آموزشی و یا هدف‌های آموزشی هستند. به عبارت دیگر این دسته از نیارها، ضرورت و اهمیت آموزش‌های معینی را گوشزد می‌کنند. نیازهای روانشناختی بیانگر مجموعه‌ای از نیازها در قلمرو روانی است. برای مثال نیاز به امنیت یک نیاز روانشناختی است.
3. طبقه‌بندی نیازها از لحاظ توانایی تشخیص
الف. نیازهای آشکار: این دسته از نیازها کاملاً مشهود بوده، سنجش و برآورد آنها با سهولت بیشتری امکان‌پذیر است. مانند نیازهای مدیران جدید‌الانتصاب به آشنایی با مهارت‌های مدیریت.
ب. نیازهای پنهان: به آن دسته از نیازها اطلاق می‌شود که سنجش و شناسایی آنها بسیار مشکل بوده و عمدتاً برآورد آنها مستلزم انجام بررسی‌های همه‌جانبه و دقیق است. برای مثال انباشته شدن کار در سازمان‌ها، و عدم انجام وظایف در موعد مقرر همگی حاکی از نوعی نیاز است.
4. طبقه‌بندی نیازها از لحاظ ضرورت و اهمیت
الف. نیازهای فوری: این نیازها از اولویت خاصی برخوردارند و باید با تمام امکانات موجود و در اسرع وقت نسبت به رفع آنها اقدام نمود، در غیراینصورت بر عملکردها و بازده کلی سازمان یا نظام اثر منفی خواهد داشت.
ب. نیازهای عادی: این نیازها دارای اهمیت هستند اما از اولویت اضطراری برخوردار نیستند و عدم رفع سریع آنها، مشکلات گسترده‌ای در عملکرد سازمانی به وجود نمی‌آورد.
5. طبقه‌بندی نیازها از لحاظ نحوة برآوردن و رفع آنها
الف. نیازهایی که خود مؤسسه یا نظام بتواند آنها را برطرف سازد.
ب. نیازهایی که خود سازمان قادر به رفع آنها نبوده و باید از سازمان‌های دیگر کمک بگیرد.
6. تقسیم‌بندی نیازها از لحاظ فردی یا گروهی بودن
الف. نیازهای فردی: نیازهایی که مختص فرد یا گروهی خاص در شغل ویژه‌ای باشد. مانندنیاز معلمان ابتدایی به شناخت شیوه‌های نو در آموزش علوم.
ب. نیازهای گروهی: نیازهای افرادی که در چند شغل مشابه انجام وظیفه می‌کنند مانند نیاز مدیران کلیة سطوح به آشنایی با اصول و مبانی مدیریت آموزشی.(فتحی واجارگاه، 1381، ص 22-18).

 

نیاز آموزشی
نیاز آموزشی به نیازهایی اطلاق می‌شود که از طریق آموزش قابل رفع است. این‌گونه نیازها تنها در حوزه‌های دانشی، مهارتی و نگرشی مطرح می‌شوند. رفع نیازهای آموزشی در این حوزه‌ها به ترتیبی که ذکر شده است به‌طور صعودی مشکل‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. خصوصاً در زمینة نگرش‌‌ها با توجه به ماهیت و متقضیات نگرش، شکل‌گیری و تغییر و توسعه آن و دخالت عوامل – غیر‌آموزشی – دیگر، پیچیدگی و مشکل بیشتری احساس می‌شود. اغلب صاحبنظران نیاز آموزشی کارکنان را به عنوان فاصله بین وضع مطلوب و موجود در زمینة عملکرد و سایر الزامات شغلی کارکنان تعریف کرده‌اند. پاره‌ای نیز آن را به مفهوم نقصان تعریف کرده‌اند. براساس این تعاریف، شناسایی نیازهای آموزشی معادل شناخت فقدان، کاستی یا زمینه‌های گسترش دانش، مهارت و نگرش‌های مرتبط با عملکرد رضایت‌بخش شغلی است(عباس‌زادگان و ترک‌زاده، 1379، ص 58).

منابع نیازهای آموزشی
منابع نیازهای آموزشی به طور کلی عبارتند از:
- آرمان‌ها، اهداف و استراتژی‌های سازمان(شغل)
- نوع‌کار، وظایف شغلی و ابزار مورد استفاده و سایر الزامات آن

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  120  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شناخت و بررسی نیازهای آموزشی مدیران مدارس متوسطة

تحقیق شناخت ضوابط طراحی شهرک صنعتی

اختصاصی از فی دوو تحقیق شناخت ضوابط طراحی شهرک صنعتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق شناخت ضوابط طراحی شهرک صنعتی


تحقیق شناخت ضوابط طراحی شهرک صنعتی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:35

فهرست:

شناخت ضوابط طراحی شهرک صنعتی

ضوابط شبکه معابر

شبکه معابر شهرک صنعتی شامل مجموعه جاده ها، خیابانها و کوچه ها برای حمل و نقل تجهیزات و کالاها و رفت و آمد کارکنان و سایر مراجعین به واحدهای مختلف طراحی می گردد. طراحی فوق،موارد زیر را مد نظر قرار می دهد:

  • سهولت و ایمنی تردد خودروها به طور عمده تریلی، کامیون، وانت بار، اتوبوس، مینی بوس و سواری، برای سهولت دسترسی ها، پهنای سواره روها برای ترافیک حداکثر پیش بینی شده با در نظر داشتن توسعه آتی مجموعه تعیین می گردد. طراحی های مناسب در گره های ترافیکی، شامل میدان ها، چهارراه ها و انشعابات سه راهی مانع از ایجاد تراکم و تداخل ترافیکی می شود.

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق شناخت ضوابط طراحی شهرک صنعتی

دانلود مقاله شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


پیشگفتار:
ستیزه های خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق می انجامد رفتاری است نابهنجار و غیر طبیعی، گاهی کسانی به چنین کاری دست می زنند که تصورش خیلی سخت است.
به هم ریختن کانون خانواده به خصوص، بودن فرزندان، گناهی است نابخشودنی.ناسازگاری خطائی است فردی،تعرضی است که از جانب انسانی به انسان دیگر که با قدری گذشت دربسیاری از مواردقابل جبران است.
طلاق امری است اجتماعی که صدمه و زیان آن به جامعه میرسد و عشق جوانان رابه تشکیل خانواده؟میکند،اعتماد اجتماعی و مخدوش و سعب میکند پس طلاق امری است ناموجه.
چکیده:
اثری که پیش روی شماست یکی از غامض ترین پدیده های عصر ما را بررسی می کند.
پدیده طلاق راه حل رایج وقانونی عدم سازش زن وشوهر ، فروریختن ساختمان خانواده، قطع پیوند زناشویی واختلال ارتباط پدر و مادر با فرزند می باشد.
طلاق از دیدگاهی یک پدیده ارتباطی است ، بدینسان در جامعه ای که فاقد ارتباطات سالم وطبیعی است پیوند رابطه زناشویی نیز استثنا نیست. پیوند های ازدواج به زودی برقرار می شوند ، بزودی نیز قطع می گردند .
پس توجه به طلاق نه تنها از دیدگاه فرد به عنوان انسان و فرزندانش مهم است ، بلکه از دیدگاه جامعه ، فرهنگ ، اقتصاد و حتی جمعیت نیز قابل بررسی است .
موضوع این تحقیق بررسی علل و عوامل جامعه شناختی و روان شناختی طلاق ، اثرات سوء ، راههای پیشگیری و درمان طلاق می باشد . بطور کلی طلاق از 3 حیــــطه مورد بررسی قرار می گیرد .
اول اینکه در به وجود آمدن طلاق چه عوامل مهمی نقش اساسی دارند . دوم اینـکه بروز طلاق چه اثرات سوء و مخربی از لحاظ روانی ، اجتماعی ، فرهنگی واقتـصادی بــجای میگذارد ونکته سوم اینکه برای پیشگیری ، درمان یاحد اقل ، کاهش آمار آن چه اقداماتی می توان انجام داد.

 


مقدمه :
درمتون مختلف دین مبین اسلام ذکر شده که زن ومرد برای یکدیگر آفریده شده اند پیوند آن ها که همانا ازدواج است دارای فواید مختلف جسمی، روحی، تکاملی،اجتماعی،دینی است.تابدان حد که در احادیث با نصف دین برابرشده است پس ازآنکه پیوند زن و مرد طبق آئین و قراردادی رسمی و عرضی برقرارمی شود،چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی محیطی و اجتماعی با یکدیگر زندگی کنند به ناچار باید طبق مقررات و ضوابطی ازهم جدا شوند و این حق رادارند که شاید دوباره تصمیم بگیرند تا جفت مناسب و درخور خویش بیابند.
طلاق درزمره غم انگیزترین پدیده های اجتماعی است.طلاق همان طورکه بر جامعه آثار شومی برجای می گذارد،تعادل انسانها را نیز ناپایدار می سازد.
مشاهده مشکلات موجود در ازدواج جوانان که منجر به طلاق می شود در
جامعه ایرانی مرا به این اندیشه وا داشت که در مورد این
موضوع تحقیق کنم .
با مشاهده وضعیت فعلی جامعه در میا بیم که هنوز ملت ما علیرغم
بسیاری از نواوری ها وتجددها هنوز در قرون گذشته طی طریق می کند .
ما عموما به سنت ها و مذهب به یک دید نگاه می کنیم و حتی به سنت ها
فرا تر از مذهب و دین می نگریم در حالی که باید بین این دو جدایی قائل شد .
وقتی مذهب ما برای حل مشکلات ازدواج جوانان راه حل مناسبی ارائه
می دهد که هم او را از نظر روانی آرام میکند و هم مشکلات جنسی جوانان
را حل می کند ما هم بایــــــــد نگرشمان را به این امر مــهم هم با توجــه
به سنت و دین و با توجه به سنت و دین و بــا توجه به دورانــی که
درآن زندگــی می کنیم عوض کــنیم . پس باید بین سنت ها و مذهب تفکیک قائل شد .

 

چرا تفکیک ؟
به خاطر اینکه ما مسلمان هستیم و به این اصل معتقدیم که حقوق اسلامی ،

 

قوانین اسلامی چون منبعث از فطرت است و همان قوانینی است که ساخت
دست و اراده خالــــق قوانین طبیعت است .
قوانین طبیعت کهنه نمی شود بنـابراین ارزشها در امر ازدواج
کهنه نمی شود . اما سنت اجتماعــــــی زائیده نظام تولید ، نظام مصرف ،
نظام فرهنگــــــی اجتماعــــــی است . این نظام وقتی دوره اش تغییر می کند
تحول پیدا می کند عوض می شود کهنه می شود منفی می شود و یا مانع ترقی
می گردد .

 


بیان مسئله :
طلاق را از مهم ترین پدیده های حیات انسان تلقی می کنند . این پدیده دارای
اضلاعی بـه تعداد تمامی جوانب و اضلاع جامه انسانی است .
پدیده طلاق پدیده ای است دقیقا چند عاملی . بدینسان هرگز یک عامل به
تنهایی نمی تواند موجبات پیدایی آن را فراهم کند . چند یا چندین عامل بهم
می پیوندند و با هم شبکـــــه ای پیچیده فراهم می آورند .
این شبکه در نوع خود منحصر به فرد است . به بیان دیگر هر طلاق ،
از دیدگاه علی در نوع خود بی نظیر است . زیرا یک زن و شوهر با
توجه به شخصیت خاص هر یـک از آنان ، خانواده منشا ، نوع همسر گزینی ،
منش ، خلق و خوی هر یک ، رابطه ای خاص منحصر به فرد از عوامل صورت پذیر
است . از این روست که روشهایی چون مطالعه موردی زندگی نامه فردی
بهترین و دقیق ترین شیوه ها در راه شناخت همه ابعاد و عوامل طلاق به حساب می آیند .
طلاق پدیده ای کاملا اجتماعی است . از اینرو هرگز نه با یک عامل پدید می آید
و نه با یک عامل از بین می رود . برخی از عناصری را که ممکن است
به طور بلقوه طلاق زا باشند مثل فقر ، جهل و نا آگاهی بر شمردیم .
اما هرگز آنان نمی توانند به تنهایی جدایی را موجب شوند . گفته می شود
که فقر ، جهل ، وناآگاهی عواملی موثر بر طلاقند ، اماتمامی فقرا و بی سوادان

 

همسران خود را طلاق نمی دهند . باید عوامل یا عناصری دیگر با این پدیده
بیامیزد تا از آن جدایی بر خیزد . آنچه در این زمینه اهمیت دارد ،
شناخت علل و عوامل طلاق در دنیایی است که رشد آنرا موجب شده است .
در بروز طلاق علل و عوامل متعددی نقش دارند ، عمده ترین عوامل آن عبارتند از:

 

1) ناسازگاری ، عدم تفاهم ، بداخلاقی و بگو مگوهای مکرر .
2) وجود شخص ثالث در روابط زنا شویی (خیانت).
3) تفاوت فاحش سنی هنگام ازدواج .
4) انواع انحرافات از قبیل اعتیاد ، الکلیسم ، قمار ، عیاشی .
5) اختلافات روانی ، رفتاری از قبیل عصبانیت شدید ، وسواسی ، اضطراب حاد
بدبینی ، کم خوابی ، رشد عاطفی و اخلاقی نا مناسب .
6) مشکلات مادی و اقتصادی از جمله بدست آوردن شغل وتهیه مسکن .
7) مداخله بیجا و بی مورد والدین و سایر اعضای خانواده .
8) عدم میانجیگری والدین درمشکلات و اختلافات زوجین .
9) عدم مشورت وتحقیق در امر ازدواج و انتخاب همسر .

 

 

 

چارچوب نظری :
کارکرد گرایان ریشه نیازهای نظام اجتماعی را در نیازهای اشخاص می بینند .
مالینوفسکی به عنوان نماینده این دیدگاه معتقد است که : اگر انسانها به
علت ترکیب جسمی و روحی خود ، نیازهای مستمری دارند . پس
برای براورده شدن ایـن نیازها ترتیباتـــــی اجتماعــی باید به وجود باید و
این ترتیبات است که بر مبنــای آنها نظام های اجتماعــــی بوجودمی آیند .
ممکن است به نظر رســد که نظامهای اجتـــماعی بر طبق اصــول خاص
خود سازمــــان یافته اند اما دست کم برای مالینوفســـکی این امرهرگز حقیقت ندارد .
در عوض او می تواند بگوید که در زیر هر شـکلی از نظام های اجتماعی انسانی نیاز
شخـــــص عمده ای وجود دارد.
شناسنامه نظریه کارکرد گرایی بسیار ساده می باشد . هر کل مرکب از
اجزایی است که به نحو خاصی با هم ترکیب شده اند و حتی اگر هر دو بخش
یعنی اجزاء کل دچار تغییر و دگرگونی هم شوند باز هم به حفظ ثبات
کل حیات کمک می کنند .کارکردگرایان نظام اجتماعی را دارای تعادل می دانند .
این امر موجب می شود که آنها بهوحدت اجزاء اهمیت دهند . در نظر
آنان کل و اجزاء متشکله با یکدیگر در آمیخته و به وفاق رسیده ، هویت واحدی
پیدا کرده اند . این نگرش نسبت به زندگی اجتماعی برالگو سازی
بسیار مناسب است .

 

فونکسیون :
برای فهم کارکرد ، مستقیم ترین راه این است که اثر و نتیجه هر پدیده را
به صورت معلوم ببینیم . به طور مثال مراسم مبادله و هدیه دادن چه اثر و
فایده ای دارد که گفته می شود کارکرد هدیه و بخشش ، ایجاد همبستگی
اجتماعی است یعنی هدیه اثری ملموس در زندگی اجتماعی دارد. بنابراین
کارکرد گرایی درنخستین مرحله سعی می کند معلولهای دو طرفه را در
فعالیت های اجتماعی شناسایی کرده ، سپس اثر کل آنها را در
سیستم روشن سازد .

 

دیدگاه لیبرالی :
در این دیدگاه جامعه شناسان کوشیده اند تا انتساب روانشناسانه ویژگیهای
مشخص زنان و مردان و نقشهای جنسی آنان را در خانواده معاصر نقض نماید .
به عقیده صاحبنظران این دیدگاه ، هر نسل برای همنوایی با جامعه و بر
اساس آن تربیت می شود . به عبارت دیگر ویژگیهای رفتارهای زن و مرد
در جامعه توسط عواملوراثتی ژنتیک مشخص نمی شود بلکه تحت تاثیرو شرایط اجتماعی وفرهنگی قرار دارد .

 

 

 

دیدگاه کنش متقابل :
این دیدگاه که مبنای اتخاذ روش خاص در مطالعات مربوط به خانواده
گردید در اواسط قرن حاظر بیش از روشهای ذیگر بکار برده شد .
خانواده را از حیث کنش متقابل افراد و بر اساس موقعیت های خاص آنان و نقشهایی که ایفا می کنند مورد بررسی قرار داد . علاوه بر آن پایگاه حقوقی افراد در رابطه آن با قدرت و ابتکار ، فرایندارتباط ، تعارض ها وراه حل آنها مورد توجه قرار می گیرد.جورج هربرت مید در آمریکا ، ارنست بورکس ویس ، کونیت در آلمان و آندره میشل درفرانسه در مطالعات خود استفاده کرده اند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 


تدوین فرضیه پژوهش :
1) به نظر می رسد بین میزان تحصیلات زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی دار
وجود دارد.
2) به نظرمی رسد بین پایگاه اجتماعی زوجین و درخواســـت طلاق رابطه مستقیـــم
وجود دارد .
3) به نظر می رسد بین برآورده نشدن انتظارات زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی
داری وجود دارد .
4) به نظر می رسد بین سن و میزان تفاوتهای سنی وطلاق رابطه وجود دارد .
5) به نظر می رسد بین میزان شناخت زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی داری
وجود دارد .
6) به نظر می رسد بین عقاید زوجین و درخواست طلاق رابطه معنی داری وجود دارد .
7) به نظر می رسد بین شغل مرد و میزان رضایت یا عدم رضایت از همسر و درخواست طلاق رابطه معنی داری وجود دارد .
8) به نظر می رسد بین نظر مثبت خانواده و دوستان و نسبت به طلاق و درخواست طلاق و درخواست طلاق رابطه معنی دار وجود دارد .
9) به نظر می رسد بین اعتیاد مردان و درخواست طلاق از سوی زنان رابطه وجود
دارد.
اهداف پژوهش :
از هدفهای مهم این پزوهش و تحقیق می توان موارد زیر را ذکر کرد :
1) شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه .
2) بررسی و معرفی عواقب و اثرات سوء طلاق که در حقیقت نشان دهنده
پیامد های نامطلوب این پدیده می باشد .
3) پیشگیری از وقوع طلاق در جامعه به منظور پاکی و سالم داشتن محیط ، مردم ونسل .
4) درمان طلاق با استفاده از روش های مناسب و سازنده و قطع ریشه ها ،
انگیزه ها وعلل طلاق و در کل ایجاد زمینه برای دست اندرکاران ، مسئولان
و مجریان و سازندگان جامعه که قادر شوند جامعه ای انسانی ، مبتنی بر طرز
فکر مذهب یا مکتب و فلسفه ای پایه گذاری کنند و نسل موجود و آینده
را از گزندها و عوارضی که در سر راه آنهاســـت دور و برکنار دارند .

 

انگیزه و ضرورت تحقیق :
اقدام به این پژوهش دلایل متعددی داشت . مثلا کنجکاوی طبیعی انسانی ،
آگاهی از روندهای اجتماعی ، میل به آزمودن اعتبار نظرهای تثبیت شده و
صاحب نفوذ در مورد مسائل مهم ، اشتیاق به داشتن چیزهای تازه
در مواردی که هنوز ظاهرا خلاءهایی وجود دارد . آخرین دلیل ،
که البته کم اهمیت ترین نیست آنکه گذشته شخص پژوهشگران نیز

 

ممکن است در علایق و توجها تشان تاثیر بگذارد . همه این عوامل
پیش زمینه پژوهش فعلی را تشکیل داده اند .
طلاق و پیامد های آن از مشکلات بزرگ جوامع کنونی به شمار می رود
بطــوری که در سالهای اخیر طلاق به یک روند ووجه اجتماعی مهم زندگی
خانوادگی بدل شده است و بیش از هرزمان ساده ترین و متداول ترین راه
حل یک ازدواج نا موفق گشته است .گسستن رابطه زناشویی و رها
ساختن زندگی مشترک زن و مردی را که به هم پیوسته بودند به راههای
گوناگون می کشاند هرچند امکان دارد چنین زن ومردی ، هر یک
خوشبختی نایافته یا از دست رفته را در کنارهمسری دیگر بیابد اما در بیشتر
موارد کاراینگونه نیک فرجام نیست . مشکلتر از سرنوشت آن دو نابسامانی فرزندان اســـت که ناچارند به محبت یکی از پدر و مادر بسنده کنند ویا در زیر سایه نا پدری
یا نا مادریروزگار بگذرانند .
تمامی این مشکلات زاییده جوامع امروزی است . هر چند که اصل مشکل در گذشته نیز
وجود داشته است . اما گاهی ازآن و ابعاد آن به اندازه حالا جدی و ضروری نبوده است .
در گذشته بار سنت های اجتماعی چنان بود که بسیاری از ناسازگاری های زندگی زناشویی کمتر مجال ظهور می یافت و از سوی دیگر نا آشنایی مردم به حقوق خود سبب می شد که نابسامانی ها را حق دانسته و تحمل کنند .

 

در دنیای کنونی به هم ریختن بافت سنی جوامع ، دگرگونیهای اقتصادی و
اجتماعی بی تردید در بالا بردن میزان طلاق موثربوده است .
که کشور ما نیز از این تحولات بی نصیب نمانده است . بنابراین با توجه به تفاسیر
و دلایل فوق انجام چنین تحقیقی در مورد طلاق و ارائــــه پیشنهادات درمانـــی وپیشگیری برای آن ازطرف اینجانب به عنوان یک مددکاراجتماعی لازم وضروری به نــظرمی رســید.

 

واژگان کلیدی پژوهش :
خانواده : در مورد خانواده تعاریف متعددی در منابع مختلف مجود دارد که به دو نمونه آن اشاره می شود .
" نهاد خانوادگی نظامی است که به تنظیم ، ثابت کردن و استاندارد کردن روابط
جنسی وتولید مثل انسانی می پردازد . رایج ترین صورت آن اتحاد زن و مرد
با فرزندان دردا خل یک خانوار است این نهاد یک سری نهاد های فرعی
مانند ازئواج ، نگهداری فرزندان وروابط خانوادگی را شامل می شود " .
" خانواده واحد اساسی جامعه شامل دو نسل که با ازدواج به هم پیوسته اند
واز نظرعاطفی با یکدیگر متکی اند و عهده دار مسئولیت رشد ، ثبات و حفظ هستند " .

 


ازدواج : ازدواج عبارت است از یک رابطه تائید شده اجتماعی بین دو بزرگسال میباشد .
ازدواج نقشهای مشخصی برای زن و شوهر معین می کند که مستلزم تعهدات ،
وظایف وحقوق دو جانبه است .
طلاق : طلاق عبارت است از ازاله نکاح (رابطه نکاح) با اجرای صیغه مخصوص .
درمان طلاق : اصول وروشهای درمانی برای زوجی که در فکر طلاق یا مواجه با
عواقب آن هستند .

 

تاریخچه :
سابقه طلاق به 20 قرن می رسد مذاهب مختلف همانطور که در زمینه ازدواج
و روابط زن مرد رهنمود ها و معیارهایی مقرر کرده اند به امکان قطع این
رابطه و نحوه ی آن نیز پرداخته اند . اما فقط در چند دهه اخیر است که
طلاق به عنوان یک مسئله جدی اجتماعی مطرح است . این از یک جهت نشان
دهنده قدمت معضلات مناسب زن ومرد در قالب خانواده است و از جهت
دیگر دلیلی است بر اینکه در گذشته خانواده از استحکام
بیشتری برخوردار بوده و طلاق امری نادر و استثنایی بوده است و شرایط
در هم ریزیو انحلال خانواده فقط در عصر حاضر است که حاد شده است .
روند تاریخی پدیده طلاق نشانگر آن است که هر چند از نظام زمینداری به

 

جامعه صنعتی وسرمایه داری نزدیک تر می شویم امکان و فراوانی طلاق
افزایش می یابد . محو تدریجی و بعضاّ ناگهانی نهادهای خاص جامعه فئودال ،
خانواده پدر سالار و نیز شرایطی که نگهدار ارکان خانواده سنتی بوده است
و در کنار رشد تضاد ها و تقابلهای روز افزون اجتماعی باعث فروریختن
سنت های کهن وجایگزینی ارزشهای اخلاقی واجتماعی تازه می گردد و
مفاهیم سنتی زندگی خصوصی و خانوادگی را متحول کرده و به مبارزه می خواند .
دورانی که مرد بر خانواده حاکمیت بلامنازع داشته باشد و زن همه چیز
خود را در شوهر خلاصه کند و جهانش محدود به محیط خانوادگی باشد سپری میشود .
گرچه هنوز هستند زنانی که از طریق شوهر با محیط خارج خانواده مربوطند و به
وسیله او و با چشم او به جهان می نگرند ، لیکن روند موجود نه زن را دیگر زن
در حــال سـازگــاربـاقـی مـی گــذارد و نـه مـرد را آن مـوجـود بـلا منــازع وهمــه کــــاره خانواده اش . جامه صنعتی از طریق رشد دادن فردیت ، وارد کردن زنان به فعالیت تولیدی و اجتماعی خارج از خانه ،تقویت استقلال اقتصادی افراد وبه تبع
آن کاهش بردباری آنان نسبت به یکدیگر، شناخت و تثبیت و افزایش حقوق
زنان ف قانونی کردن حق طلاق ، شهرنشینی ، مهاجرت از روستا به شهر تحرک
اجتماعی و اقتصادی وحلی بیشتر وگسترش تماسها و روابط اجتماعی ،

 

کاهش نفوذ مرد در خانواده و بسیاری از عوامل دیگر از این قبیل ، بر وضع
نهاد خانواده تاثیر می گذارد . اما به هر صورت جامعه صنعتی شکل قدیم خانواده
وروابط درون آن را تغییر داده و صورت جدیدی از خانواده پدید آورده است .
ظهورخانواده جدید ناشی از تغییرات پدید آمده در شرایط اجتماعی در قرن اخیر است .
از نتایجاین تحول می توان انتقال نقشهای اقتصادی ، حفاظتی ، آموزشی ، تفریحی
از خانواده بهجامعه را نام برداین انتقال کارکرد های خانواده ، به شکل روزافزونی
در حال تکامل است . تغییر نقش تولیدی و مصصرفی خانواده سنی و انتقال واگذاری
آن به نهاد های اجتماعی جدید زوال تدریجی خانواده سنتی را به دنبال دارد .
اشتغال و ورود زنان در امور اجتماعی نیز مزید بر علت می شود و به جایگزینی خانـــواده جدید با خانواده سنتی کمک می کند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   126 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شناخت و بررسی علل و انگیزه های طلاق درجامعه