
فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه87
فهرست مطالب
میزان تمایز و تفاوتهای
فرهنگهای در حال تماس
تفاوت تکنولوژی
تفاوت ایدئولوژی
تفاوت هنجارها
تفاوت ارزشها
شرایط و شدت تماس
خصمانه یا دوستانه
محدود یا وسیع
کوتاه مدت یا بلند مدت
موقعیت تماس
فرا دستی
فرو دستی
کارگزاران تماس
دولتی
غیر دولتی
جهت جریان تماس
یک طرفه
دو طرفه
جانشینی
عناصر جدید با کارکرد عناصر قدیم
افزودنی
عناصر جدید با کارکردهای جدید بااحتمال دگرگونیهای ساختاری
آمیختنی
درهم آمیختگی عناصر جدید و قدیم باکارکردهای جدید و ایجاد دگرگونیهاساختاری شدید
زدودنی
فقدان بخشی از فرهنگ بدون جانشینی
ابداعی
ایجاد ساختارهای جدید بدون حذفساختارهای قدیم
دفعی
مقاومت در برابر وسعت و شدتتغییرات مطلوب و گسترش جنبشهای اجتماعی
اختلاط یا جذب
پیدایش فرهنگ واحد
جدید از اختلاط دو فرهنگ در حالتماس
الحاق
از دست رفتن استقلال یک
فرهنگ و تبدیل شدن به یک خرده
فرهنگ در فرهنگ مسلط
خاموشی
فرو پاشی یک فرهنگ و از
بین رفتن خصوصیات آن
انطباق
تعادل ساختاری درونی یا بیرونیتازه و تداوم کند و گزینشی تغییرات
جدول 1: متغیرها، روندها و انواع ممکن فرهنگ
چکیده :
در این بررسی با استشهاد به ترکیبی از دو الگوی مأخوذ از جامعهشناسی آلمانیو جامعهشناسی پارسونزی امکان مطالعة در زمانیِ تحولات فرهنگی ایران در سالهای1300 تا 1380فراهم شده است . جهت گیریهای سیاسی - دینی، جهتگیریهای اقتصادی - سیاسی، جهت گیریهای دینی - فرهنگی، جهت گیریهای تماس فرهنگی وجهت گیریهای رسانهها در تعامل با دین، دولت، اقتصاد و تماس فرهنگی. به ترتیب مورد توجه قرار میگیردو با ارائه یک تحلیل از بستر تحولات اجتماعی جاری ایران (80-1376) سه سناریوی احتمالیدر مورد آینده تحولات در دو دهه آینده مورد بررسی قرار میگیرد.
جامعه شناسی و تحول فرهنگی
تصور وجودجامعهشناسی فرهنگ مبتنی بر امکان تمایز میان جامعه وفرهنگ است. فرهنگ را میتوان به لحاظ مفهومی از جامعه متمایز کرد اما این دو مفهوم ارتباطبسیار نزدیکی با یکدیگر دارند. «فرهنگ» به شیوه زندگی یک جامعه معین، عادات و رسوم آنها،همراه با کالاهای مادی که تولید میکنند مربوط میشود و «جامعه» به نظام روابط متقابل اطلاقمیشود که افرادِ دارایِ فرهنگ مشترک را به هم مربوط میسازد. همانگونه که طبق تعریف,فرهنگ بدون جامعه ممکن نیست، تصور جامعة بدون فرهنگ نیز معقول نمیباشد. بدونفرهنگ، انسانیت به معنای اجتماعی آن وجود ندارد. زبان، احساسِ خود آگاهی، توانایی تفکر وبه عبارتی بخش مهمی از وجه تمایز انسان از حیوان در گرو فرهنگ یافتگی نوع انسان است.جامعهشناسی فرهنگ بنا بر دیدگاه بنیانگذار آن آلفرد وبر بخشی از پژوهشها است که درچارچوب جامعهشناسی عمومی و با تأکید بر فرهنگ به عنوان فرا گرد تکامل ساختارهایاجتماعی دوران ساز متمرکز است و به تکامل فرهنگی یک جامعه معین میپردازد. در مکتبآلمانیِ جامعهشناسی فرهنگ بیشتر به آن دسته از فعالیتها توجه میشود که جنبه معنوی، روحی،اخلاقی و علمی دارد که به آنها فرهنگ متعالی یا High Culture گفته میشود و بیشتر در قالباخلاق، علم و هنر دسته بندی میشود در نتیجه اگر جامعهشناسی فرهنگ را یک جامعه شناسی میانی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه38
تأملی کوتاه درباب فرهنگ توسعه وتوسعه فرهنگی
از پیش خواندم که رشد ومفهوم کمی است وتوسعه علاوه برآن شامل مفهوم کیفی هم می شود وبه کشورهای پیشرفته (غربی) عمدتاً توسعه یافته وبه ما شرقی ها – جهان سومی ها- توسعه نیافته می گویند واین نامگذاری سبب می شود که کمتر درباب ماهیت توسعه بیاندیشم ، به این که توسعه چیست ؟ چه زمانی ، کجا ، چراوچطورمطرح شد؟ شرایط وزمینه های تحقق توسعه چیست ؟ واین که توسعه چه نسبتی با سیاست ، اقتصاد وازهمه مهمترفرهنگ دارد ؟
غرب که امروز توسعه یافته معرفی می شود توانسته درحوزه اقتصاد وعلم وصنعت وفرهنگ وتکنیک وسیاست به توسعه بپردازد واین پیشرفت باعث حیرت ما گردیده ، چنانکه از شدت حیرت عقلانیت را به کناری گذاشته وخود را ملزم به گزینش راه غرب می دانیم وکمتر به مبانی نظری توسعه درغرب فکر می کنیم با تصوراین که با شعاردادن ودست به گزینش زدن می توان یک شبه راه توسعه را پیمود ، همگان را دعوت به تبعیت از گفتارمان وپذیرش بی چون وچرای آن می کنیم ، درحالی که چنانچه اشاره شد نتوانسته ایم به درک درستی از توسعه برسیم وتوسعه را تعریف کنیم و برای رسیدن به آن یا طی آن برنامه ریزی درست ودقیق وعلمی نماییم وبا فضاسازیهای سیاسی وگل آلود کردن آن برعلیه کسانی که مارادعوت به تفکر درباب چگونگی محقق شدن شرایط توسعه وهمین طوراز امکان بودن توسعه حرف می زنند خودرا منطقی جلوه می دهیم !! ونهایتاً کارمان به جایی ختم پیدا می کند که دیگران را مقصربدانیم وبا برچسب زدن به مخالفان داخلی ومتهم کردن مخالفان خارجی از پاسخگویی فرارکنیم ، غافل از این که نزدیک به 50 سال از طرح توسعه درایران می گذرد وما هنوز درالفبای آن مانده ایم ومتوجه این موضوع نشده ایم که اولاً توسعه هدف نیست