
دانلود مقاله فلسفه نماز 26 ص با فرمت WORD
فهرست مطالب
عبادت چیست
فطرت و عبادت
ریشه پرستش
مدیریت در عبادت
نماز و قرآن
قداست نماز
نیت
تکبره الاحرام
سوره حمد
سوره توحید
رکوع
سجود
ذکر تسبیح
قنوت
تشهد
صلوات
سلام
مقاله فلسفه نماز
دانلود مقاله فلسفه نماز 26 ص با فرمت WORD
فهرست مطالب
عبادت چیست
فطرت و عبادت
ریشه پرستش
مدیریت در عبادت
نماز و قرآن
قداست نماز
نیت
تکبره الاحرام
سوره حمد
سوره توحید
رکوع
سجود
ذکر تسبیح
قنوت
تشهد
صلوات
سلام
لینک پرداخت و دانلود "پایین مطلب:
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحه: 50
فهرست مطالب:
مقدمه
علم اشراقی:
معرفی:
تعاریف سنتی علم:
الف – علوم منقول :
علم اشراقی و تبار شناسی آن :
شیخ اشراق و علم اشراقی :
کارکردها و انتظارات شیخ اشراق از علم:
تقسیم بندی علم و عالم در فلسفه اشراقی :
تحرک اندیشه در آثار عرفانی:
انواع علم در آثار شیخ اشراق :
الف – علوم منقول :
علوم شرعی :
علوم ادبی :
ب – علوم معقول :
نمونه های دیگر :
قسمتی از متن:
علم اشراقی:
معرفی:
شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق بنیانگذار رسمی دومین نظام فلسفه اسلامی با نام حکمه الاشراق است. وی در سال 549 در دهکده سهرورد زنجان به دنیا آمد. در مراغه نزد مجد الدین جیلی حکمت و اصول و فقه را آموخت. در اصفهان نزد ظهیر الدین قاری منطق را فرا گرفت. و در ضمن مطالعه فلسفه ابن سینا اندیشه های نوین خود را در باب علم و فلسفه پایهریزی کرد.
پس از پایان تحصیلات رسمی چنانکه رسم روانهای نا آرام و پویا است روی به سلوک جسمی و روحی آورد تا اینکه در حلب ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی شیفته شیخ شد و بنابر درخواست او شیخ اشراق در حلب اقامت گردید.
ذکاوت شیخ اشراق و علم آسمانی او که ظاهرا دلیل برتری او در مناظرات چندی شد که بین او و علمای حلب برگزار شد بر این علما گران آمد و البته برای شیخ نیز گران تر تمام شد.
فرا روی های دیدگاه دینی شیخ که حاصل کشف فضاهای جدیدتر عقلانی به یاری ارتباط دو سویه با مکاشفات ربانی بود. در زمانه شیخ آنقدر سنگین و نابخشودنی بود که شیوخ و فقهای حلب فتوای قتل او را اگر نه از ملک ظاهر از صلاح الدین ایوبی بگیرند. در نتیجه شیخ اشراق در سال 587 به شکلی نامعلوم به سرنوشت شوریدگانی چون عین القضات و حلاج دچار شد.
مقام او چنان بالا بود که فخر رازی که در اصفهان از همدرسان او و از اشعریون و مخالفان سرسخت فلسفه بود پس از مرگ شیخ اشراق تلویحات او را می بوسد و از دیده اشک می ریزد.
ایشان علی رغم جوانی و کوتاهی عمر حدود 50 کتاب به زبانهای عربی و فارسی نوشته اند که بسیاری از آن کتابها موجود است. علاوه بر نثر روان و زیبا و گاهاً شاعرانه وی با ارائه تعریف های جدید و طرح معادلات و مجادلات علمی نو، پویایی اندیشه را تا سالها بعد تضمین کرد تا متاله بزرگ ملاصدرای شیراز در تکوین و تدوین کاملتر اصول فکری، بر پایه های بر نهاده او بایستد.
برخی از مهمترین کتب شیخ اشراق عبارتند از رساله فی اعتقاد الحکما قصه الغربه الغربیه پرتو نامه ،هیاکل النور ، الواح عمادی ، رساله الطیر ، آواز پر جبرئیل ،عقل سرخ ، روزی با جماعت صوفیان ، فی حاله الطفولیه ، فی حقیقه العشق ، لغت موران ، صفیر سیمرغ، کلمات ذو قیه یا رساله الابراج، بستان القلوب ، یزدان شناخت ، التلویحات ، مقاومات ، المشارع . و المطارحات و البته اثر جاودانه ایشان حکمه الاشراق.
این مقدمه اگر چه چندان ضروری نبود ولی برای ورود به بحث از آنجا که موضوع مقاله جایگاه علم در نزد شیخ اشراق و جایگاه علمی او در تاریخ علم و فلسفه ایران و اسلام است. لازم بود تا توانمندی های ثابت شده شیخ اشراق یکبار دیگر یادآوری شود.
در این مقاله پیش از ورود به بحث اصلی تعریف های سنتی علم و انواع آن ذکر می شود و با نگاهی جزئی تر به زمانه شیخ اشراق ( قرن 6 ) وارد بحث اصلی می شویم.
تعاریف سنتی علم:
«علوم در نظر مسلمانان مجموعه اطلاعات و دانش هایی است که در امور دینی و دنیاوی بحث کند اعم از مسائل شرعی و عرفی و ادبی و عقلی جز آنها»و از همان نخست علم را به دسته های منقول و معقول تقسیم کردند که علوم منقول خود شامل علوم ادبی و شرعی می شد و هر یک از این دو دسته تا عصر «الموید با الملکوت» به شاخه های فرعی تری تقسیم گردید.
و چنان شد که به قواعد فقه و حدیث و اصول در نهایت فهم و ذکا بود. منتخبی از مقالات فارسی درباره شیخ اشراق سهروردی گرد آورنده حسن سید عرب انتشارات شفیعی چاپ اول سال 1378 مقدمه ص 30
جهان و زندگی و فلسفه
24 صفحه
فلسفه چیست؟ در حقیقت، هیچ گاه نمی توان گفت فلسفه چیست؛ یعنی هیچ گاه نمی توان گفت: فلسفه این است و جز این نیست؛ زیرا فلسفه، آزاد ترین نوع فعالیت آدمی است و نمی توان آن را محدود به امری خاص کرد.
عمر فلسفه به اندازه عمر انسان بر روی زمین است و در طول تاریخ تغییرات فراوانی کرده و هر زمان به گونه ای متفاوت با دیگر دوره ها بوده است.برای این مطلب کافی است به تعاریف مختلفی که از آن شده نگاهی بیندازید. در این باره نگاه کنید به: تعاریف مختلف درباره فلسفه با این حال می کوشیم تا جایی که بتوانیم، فلسفه را معرفی کنیم.
واژه فلسفه
واژه فلسفه(philosophy) یا فیلوسوفیا که کلمه ای یونانی است، از دو بخش تشکیل شده است
فلسفه عزاداری
13 صفحه
در فرهنگ دینی ما، یکی از برنامههایی که نشان دهنده پیوند و دوستی شیعه با اولیای دین و امامان معصوم است، «عزاداری» است، یعنی یاد رحلت و شهادت آنان را گرامی داشتن، در سوگ آنان ماتم به پاکردن و در عزایشان گریستن.
آثار و نتایج اجتماعی و سیاسی
همچنان که اشاره شد، عزاداری برای شهیدان، بخصوص سید الشهدا - علیه السلام - ، هم مایه بقای نام و خاطره و آثار آن حماسه جاوید است، هم تأثیر عاطفی و پیوند درونی میان عزاداران و پیشوایان حق ایجاد میکند، و هم نوعی روح مبارزه با ستم را در مردم احیا میکند.
عنصر شعر و ادبیّات، در مرثیه خوانی به آن غنا بخشیده و موجب گسترش این موج، میان تودههای وفادار به خاندان پیامبر - علیه السلام - شده است. «تأثیر عاطفی» و «گسترش سریع»، دو ویژگی مهمّ در اشعار مرثیه است. مردم نیز اشعار مدح و مرثیه را میخواندند و حفظ میکردند و مجالس خود را با آنها رونق میبخشیدند. تعالیم عاشورا از خلال همین مجالس به نسلهای بعدی منتقل میشد.
فلسفه بزرگداشت عاشورا
22 صفحه
اما بزرگداشت قیام عاشورا توسط شیعیان و اقدام به بر پایى مجالس سوگواری و گریه نمودن در مصائب اهل بیت را میتوان از این زاویه نگریست که به اختصار به آن اشاره مینماییم:
همان طور که همه میدانند، روح، اساس و بنیان وجود آدمی است و جسم انسان کاملا در تحت سیطره روح است. ماهیت روح نیز با ماهیت جسم که مادی است تفاوت دارد و روح موجودی غیر مادی و مجرد است. به همین دلیل است که پیوند روحانی به مراتب عمیقتر و دارای ژرفای بیشتری نسبت به پیوند مادی و روابط جسمانی است. حال این پیوند چگونه حاصل میگردد؟ پیوند روحانی هنگامی میان دو شخص برقرار میگردد که هر دو دارای ارزشهای یکسان الهی و انسانی باشند. رابطه و پیوند میان شیعه و ائمه طاهرینش، یک پیوند روحانی و یک رابطه معنوی است و شیعه، حیات انسانی و معنوی خویش را مدیون آن ذوات مقدسه میداند. همان گونه که ذکر شد، ماهیت این وابستگی و پیوند، بسیار عمیقتر از پیوند مادی است، لذا هیچ جای تعجب ندارد که شیعیان در رثای محبوبان الهی خویش، مغموم و عزادار گردند چرا که رابطه روحانی آنان، همچنان نیز بر قرار است و به مصداق: "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"، شیعیان با ائمه خویش حتی در زمان حال، رابطهای عمیق دارند (و البته که رابطه معنوی و روحانی، امری فرای زمان و مکان است).