فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد موسیقی محلی آذربایجان

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد موسیقی محلی آذربایجان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد موسیقی محلی آذربایجان


تحقیق در مورد موسیقی محلی آذربایجان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه61

فهرست مطالب

موسیقی محلی (فولکلور)

 

موسیقی آذربایجان

 

پیشگفتار

 

در این تحقیق‌گونه سعی در بدست دادن تعریف ویژه از موسیقی نیست، تنها هدف در سیر تاریخی موسیقی در بخشی از خاک کشور عزیزمان، ایران است. موسیقی آذری که یکی از ابعاد شکل‌دهنده فرهنگ موسیقی ماست، مانند بخش‌های دیگر در دوران‌های مختلف تاریخی دچار افت و خیز بود و فراز و فرودهایی داشته است و با توجه به اینکه هر موسیقی، زبان مشترک بشری است و تاثیرگذار و تاثیرپذیر از سایر فرهنگ‌ها و اینکه توجه داشته باشیم بسیاری از سرزمین‌ها و کشورهای همجوار در روزگاران دور و نزدیک، در محدوده‌ی مرزهای ایران قرار داشته‌اند و هر یک اکنون مستقل هستند و همین دوری و نزدیکی ایجاب می‌کند برای تحقیق در مورد هر یک از ابعاد فرهنگی و اجتماعی بخشی از کشورمان، حوزه‌ای وسیع درداخل و خارج مرزهای کنونی مد نظر قرار گیرد.

 

ولذا تحقیق در خصوص موسیقی آذری از این قاعده مستثنی نبوده و برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، بایستی موسیقی آذری در بین اقوام و ملل گوناگون که در پیرامون کشور ما به زبان آذری (ترکی) سخن می‌گویند، مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد و از تمامی منابع موجود در زمینه‌های فرهنگی و تاریخی مربوط

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد موسیقی محلی آذربایجان

تحقیق ددر مورد موسیقی محلی آذربایجان

اختصاصی از فی دوو تحقیق ددر مورد موسیقی محلی آذربایجان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق ددر مورد موسیقی محلی آذربایجان


تحقیق ددر مورد موسیقی محلی آذربایجان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه61

 

فهرست مطالب

 

پیشگفتار

موسیقی محلی (فولکلور)

موغام

در این تحقیق‌گونه سعی در بدست دادن تعریف ویژه از موسیقی نیست، تنها هدف در سیر تاریخی موسیقی در بخشی از خاک کشور عزیزمان، ایران است. موسیقی آذری که یکی از ابعاد شکل‌دهنده فرهنگ موسیقی ماست، مانند بخش‌های دیگر در دوران‌های مختلف تاریخی دچار افت و خیز بود و فراز و فرودهایی داشته است و با توجه به اینکه هر موسیقی، زبان مشترک بشری است و تاثیرگذار و تاثیرپذیر از سایر فرهنگ‌ها و اینکه توجه داشته باشیم بسیاری از سرزمین‌ها و کشورهای همجوار در روزگاران دور و نزدیک، در محدوده‌ی مرزهای ایران قرار داشته‌اند و هر یک اکنون مستقل هستند و همین دوری و نزدیکی ایجاب می‌کند برای تحقیق در مورد هر یک از ابعاد فرهنگی و اجتماعی بخشی از کشورمان، حوزه‌ای وسیع درداخل و خارج مرزهای کنونی مد نظر قرار گیرد.

ولذا تحقیق در خصوص موسیقی آذری از این قاعده مستثنی نبوده و برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، بایستی موسیقی آذری در بین اقوام و ملل گوناگون که در پیرامون کشور ما به زبان آذری (ترکی) سخن می‌گویند، مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد و از تمامی منابع موجود در زمینه‌های فرهنگی و تاریخی مربوط به موسیقی و تاریخ آن برای رسیدن به هدف بهره گرفت، یا به‌طور کلی، تحقیق علمی و پایه‌ای ایجاب می‌کند که ما از کلیه‌ی ابزارها و منابع استفاده کرده و در صورت لزوم با اساتید موسیقی به صورت چهره به چهره صحبت کنیم، سازها و کارکرد آنها را بشناسیم، و تا حدودی با گوشه‌ها، زوایا، پرده‌ها و دستگاه‌ها، ردیف‌ها الحان مختلف آن بخش از موسیقی مورد مطالعه آشنا باشیم و مهمتر از همه، زبان و گویش مورد محاوره را تا حدودی درک کنیم

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق ددر مورد موسیقی محلی آذربایجان

دانلودمقاله جایگاه زن در ترانه های محلی

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله جایگاه زن در ترانه های محلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
مقدمه
ادبیات توده یکی از عناصر تشکیل دهنده فرهنگ است، که در حوزه فولکلور جای می گیرد و بازگو کننده افکار و احساسات اقشار مختلف جامعه است . ادبیات، سینه به سینه تصویرهای عینی و اندیشه های برخاسته از زندگی، جهان بینی و زیبایی شناسی شاعران عوام است . ادبیات مردم دارای اشکال و صورتهای گوناگون است و ترانه ها، ضرب المثل ها، قصه ها، ملتها و افسانه ها را در بر می گیرد . هر اجتماعی برای بیان افکار و اندیشه ها و عواطف از زبان خاص خود بهره می گیرد، سرایندگان ادبیات گفتاری معمولاً از مردمان گمنام و بی سوادی هستند، که شالوده آثار معنوی روستا نشینان را بنیان می نهند، به گونه ای که با ارزش های مسلط جامعه هماهنگ است . مفاهیم عام در ترانه های محلی شور زندگی، آرمانها و آرزوها، دلدادگی و عشق، اندوه و جدایی، پایداری در عهد و پیمان، تلاش و سختی کار روزانه است، که در نسلهای پی در پی این فکر تداوم یافته است . با مطالعه و بررسی ترانه های محلی، می توان منش و روحیات اجتماعی را در گذر زمان مورد تتبع وشناسایی قرار داد، بدین سان با تعمق و کاوش در مضامین ترانه های عامیانه
می توان به رویدادهای اجتماع و فرهنگی دوران گذشته پی برد و با افکارو احوال مردمان آشنا شد . در ترانه، آفاق مضمون بسی گسترده است و همه آن پدیده ها و آثاری را که خالق ترانه در پیرامون هستی خود با آنها رویاروست، شامل می‌شود . هنگامی که از فرهنگ مردم اجتماعی سخن به میان می آید، در واقع سخن از افسانه ها، عقاید و آداب، ترانه ها، مذهب، بازیها، رسومات و هزاران پدیده آشکار و نهان دیگر اجتماعی است ؛ که بازگو کننده حقیقی اندیشه و احساسات یک قوم است .
با بررسی ادبیات شفاهی ( ترانه ها ) می توان به شناخت افراد جامعه ای یا اهل ایل و طایفه ای پرداخت که فکر طبیعی خود را، درباره واقعیات، اتفاقات، حوادث و مراسم محلی به کار برده اند و شرح هر یک را با بیان ساده و عامیانه به صورت فولکلور، از خود باقی گذارده اند ؛ که بیانگر اثر واقعه برمردم، احساسات، نظرات، عواطف آنها نسبت به رویدادها و اعتقادات آنهاست . موضوع رساله حاضر، جستجوی جایگاه زنان به عنوان نیمه اجتماع است، که با تعمق و تتبع در قلمرو ترانه ها می توان جایگاه فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی زنان را در جامعه مورد تحقیق جستجو کرد .
این پژوهش، شامل پنج فصل است، نخستین فصل به کلیات پژوهش اختصاص دارد، فصل دوم، به ادبیات نظری و پیشینه پژوهش پرداخته است، در فصل سوم به روش شناختی پژوهش پرداخته است، فصل چهارم مربوط به تجزیه و تحلیل داده ها می باشد . و فصل پایانی پژوهش را فصل پنج تشکیل می دهد که به نتیجه گیری و پیشنهادات پرداخته است، با این امید که پرتوی بر تحلیل جایگاه زن در ترانه های محلی افکنده باشد .

1-1 بیان مساله
ترانه های محلی قبل از آنکه بیانگر عقاید، علایق و شخصیت فردی باشد، بیانگر شخصیت اجتماعی و روح فرهنگ جمعی حاکم بر جامعه است . در ترانه های محلی حوادث وشرایط تاریخی جامعه انعکاس
می یابد و در پرتو گذشته است که می توان اشتراکات وتمایزات فرهنگی جامعه را در طی زمان شناخت . اشعار فولکلوریک، مسیر تحولات و فراز و فرودهای تغییرات اجتماعی را می‌نمایاند، و بدین طریق افق فرهنگی ما نسبت به گذشته و آینده فرهنگی جامعه وسیعتروروشنتر می‌گردد . روح الامینی (1377) معتقد است که ادبیات آینه تمام نمای رویدادها، آئین ها، رفتارها، تلاش ها، اندیشه های جامعه است که زبان حال و شناسنامه یک ملت می باشد و می توان یک جامعه را با بررسی محتوا و موضوع ادبیات آن شناخت، رویدادها و رفتارهای اجتماعی را دانست و سیر تحولی پدیده های اجتماعی را ردیابی کرد، هر بخش از ترانه ها در واقع تبین زوایای مختلف زندگی اجتماعی با توجه به زمینه فرهنگی حاکم بر جامعه است ؛ به طور مثال، در ترانه های عاشقانه، چگونگی و کیفیت روابط دختر وپسر با توجه به ارزش ها و هنجارهای حاکم برجامعه، نحوه ابراز تمایل و عشق به طرف مقابل، انتظارات و توقعات عاشق و معشوق و هدف از این روابط مطرح می شود و یا در منظومه های سوگ، غمنامه های درد و رنج ناشی از فراق، جدایی، سوز و گداز قلبی داغدیدگان ابرازشده است و لالایی ها : تجلی ناز و نوازش کودک، خواسته های درونی مادر، شیوه های ابراز محبت و حکایت تحقیرهای مادران است، در ابعاد اجتماعی، حاکمیت رسوم و سنن مختلف حاکم بر روابط اجتماعی (از قبیل رسم چند زنی یا رسم درون همسری ) مطرح می شود و غیره
در متن ترانه ها، سنت ها، آداب و رسوم، ارزشها و باورهای اجتماعی تایید یا رد می شوند ؛ بنابراین کشف رگه های حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه از طریق بررسی و تحلیل ترانه های محلی، میسرمی شود .
در این پژوهش سعی شده با تبین نگرش های فرهنگی، در جوامع مورد بحث به این سوال پاسخ داده شود که جایگاه زن ( با تکیه بر ترانه های عامیانه ) در میان اقوام غیر فارسی به چه صورت است ؟
مساله زن وتعریفی که از زن بودن در جامعه ما وجود دارد، در غالب موارد حالتی سنتی دارد ؛ که خود را با تغییرات جامعه همگام و هماهنگ نکرده است . با وجودیکه زن در عرصه های متفاوتی از زندگی اجتماعی وارد شده است وبسیاری از مسئوولیت های جامعه را بر عهده گرفته است و نیز در گذشته های دور زن کسی است که بر خوانش همه موجودات روزی می خورند، به مردگان حیات می بخشد، و نماد زایندگی است و ارزشمند و پرستیدنی، اما نگرش جامعه به آنها و باور داشت های جامعه به زن و خصوصیات وتوانایی های او به گونه ای دیگر است،که در دهه های گذشته با آن مواجه بوده ایم، بخشی از این باورداشتها، خود را در ادبیات شفاهی جامعه نشان می‌دهد و اضافه می‌کنم در جامعه ما ریشه بسیاری از افکار و رفتارهای انسانی را باور داشتهایی تشکیل می دهند که بدون مداقه قرار گرفتن و به صرف انتقال یافتن، پایه و اساس کنش های انسانی قرار می گیرند . قابل ذکر است که مباحث و حوزه های مربوط به زنان، یا همواره نادیده گرفته می شده و بی اهمیت تلقی می شده است یا هرگاه که زنان در تحقیق گنجانده می شدند تصویری تحریف شده و حاکی از پیش داوری جنسیتی از ایشان ارائه می شده است، از این گذشته، از سلطه و بهره کشی مردان از زنان نیز غافل می‌مانده اند یا زن این سلطه و بهره کشی را طبیعی می انگاشته اند . قابل ذکر است که پژوهش در قلمرو ترانه های محلی در ایران بارویکردی که ما اتخاذ کرده ایم، انجام نشده و به ناچار را ه تحلیل داده هایمان را با الگویی نو در پیش گرفته ایم، به این ترتیب که با مقوله بندی موضوعاتی که در ترانه های محلی راجع به زنان مطرح شده است به تحلیل اطلاعات ثبت شده پرداخته ایم، تا بتوانیم تصویری را که به صورت ضمنی از جایگاه زن توسط ادبیات ( ترانه‌های محلی) به افراد جامعه منتقل می شود، بازنمایی و بررسی کنیم.
به همین منظور این ترانه ها برگزیده شده اند تا از درونشان دریابیم که ایرانیان به زنانشان چگونه
می نگرند و از آنها در این بخش از فولکور چگونه یاد می کنند یا با زنان ایرانی در ترانه ها از چه سخن می گویند . و در عنایت به این مهم است یابیم که زنان در ترانه های محلی از چه جایگاهی فرادست یا فرودست برخوردارند .
عمده ترین محورهای بحث در این پژوهش مبتنی بر طرز تلقی جامعه وتصورات قالبی نسبت به زنان است و تصویر مسلطی که از جایگاه زن وجود دارد، که به نحوی تعیین کننده الگوهای رفتاری، اعتقادات، ارزشها، هنجارها، عادات، روابط، مناسبات، تعاملات و اخلاقیات جامعه می باشد، بر این اساس ارکان مختلف جامعه ( امور فرهنگی، امور اجتماعی، امور خانوادگی ، امور اقتصادی ) مورد بررسی قرار می گیرد، تا جایگاه زنان در ترانه های محلی به وضوح تصریح گردد، براین اساس پرسش های آغازین پژوهش مزبور را با هدف تحلیل جایگاه زن در ترانه های محلی می توان به شرح زیرخلاصه نمود :

1-2 پرسش های پژوهش
تصویر زنان در مقوله فرهنگی در ترانه های محلی به چه صورت نمایان شده است ؟
چه صفاتی یا تداعی هایی بر برخی رفتارهای از زنان نسبت داده شده است ؟
آیا در ترانه های محلی به نفرین ، تقدیر گرایی، باورداشتهای دینی زنان پرداخته شده است؟
آیا تصورات قالبی مربوط به زنان در ترانه وجود دارد ؟
زنان در واگویه های خود چه مسائلی را مطرح می کنند ؟
آیا در ترانه های محلی کلیشه های تبعیض جنسیتی در مقوله فرهنگی وجود دارد ؟
تصویر زنان در مقوله اجتماعی در ترانه های محلی به چه صورت نمایان شده است ؟
چه ارزشهایی در مورد زن در ترانه ها مطرح شده است ؟ ( قدرت، شجاعت، خلاقیت، زیبایی، و ... )
چه توقعات و انتظاراتی در ترانه ها از زنان خواسته شده است ؟
آیا مشارکت زنان در زندگی جمعی در ترانه ها بیان شده است ؟
آیا نظارت اجتماعی بر روی زنان در ترانه ها مطرح شده است ؟
آیا کلیشه های تبعیض جنسیتی درباره وظایف و نوع روابط و نظارت اجتماعی در مقوله اجتماعی وجود دارد ؟
به کدام یک از مقوله خانوادگی مربوط به زنان در ترانه های محلی پرداخته شده است ؟ ( چند زنی، ازدواج اجباری و ... )
آیا کلیشه های تبعیض جنسیتی در مقوله خانوادگی وجود دارد ؟
تصویر زنان در مقوله اقتصادی در ترانه های محلی به چه صورت نمایان شده است ؟
نقش زن در روابط تولیدی و ساختاراقتصادی جامعه به چه صورت به تصویر کشیده شده است ؟
بابررسی ترانه های محلی این مساله را هم مد نظر قرار می دهیم که آیا زبان این ترانه ها ( در حوزه معنایی ) زبان جنسیت گراهست ؟
از بررسی مجموع این سوالات به جایگاه زنان ( فرادست یا فرودست ) و تصویر مسلطی که از زن در ترانه های محلی وجود دارد پی خواهیم برد

1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش در این قلمرو
در ادبیات ما زن با جایگاه واقعی حضوری غایب دارد و اگر سختی از زن در میان است، مترادف است با عشق نفسانی که برای دستیابی به معرفت، باید وسوسه عشق او را از بین برد، ادبیات شفاهی براساس نیازهای واقعی، و گاه پندارهای آرمانی عوام شکل می‌گیرد و نگرش ها و چشمداشت های جامعه از رفتار زنان را در خود مستتر دارد و مملو از اشاراتی است که به انگاره مادری، فرزندزایی و کار تولیدی زنان توجه دارد . قلمرو ادبیات شفاهی گسترده است و در برگیرنده باورها، پندارها و اندیشه‌هاست، لذا با کاوش در همین قلمرو می توان به خصلتهای این گروه عظیم اجتماعی پی برد و از طرفی فرهنگ که از طریق مقام پیچیده ای از دانش، اخلاق، هنر، قوانین، طرز معیشت، مهارتها وشیوه ها، آرمانها و آرزوهای جمعی ، رفتار را شکل
می دهد؛ پیوندی مستحکم با موجودیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر جامعه ای دارد، بنابراین لزوم مطالعه و بررسی های فرهنگی و اجتماعی در سطح گروه ها، اقوام، طوایف و حوزه های متنوع فرهنگی از این حیث اهمیت می یابند که تنها روزنه و یگانه مفر شناخت الگوها و ارزشهای اجتماعی، تعیین نیازها و سمت و سوهای فرهنگی از سویی و برنامه ریزی متناسب باآن برای رسیدن به توسعه از سوی دیگر است، برنامه های ناموفق بسیاری از کشورها همواره ناشی از عدم شناخت هویت، تمایلات فرهنگی و فرایندهای تاریخی این جوامع بوده است، زنان که نیمی از پیکره جوامع بشری را شامل می شوند، به رغم نقش آفرینی های بسیار در عرصه متنوع زندگی اجتماعی همواره از امکانات و فرصتهای بسیاری که بالقوه در سطح جامعه موجود بوده است، به خاطر، روند فکری جامعه و برپایه مجموعه ای تلقیات ویژه فرهنگی، دور بوده اند، لذا فهم درونی تلقیات که به مثابه شناسه هایی قابل استناد هستند و بررسی بازنمایی زنان در آثار گوناگون
می توانند ما را با جایگاه زنان آشنا کنند و از طرفی در شرایط موجود یعنی تسلط فرهنگ و زبان مردانه، زنان ابتدا باید به نقد ساختارهای زبانی و فرهنگی بپردازند و در نهایت، فرهنگ، هویت و جایگاه زنانه را باید خود زنان تعریف کنند، نه گفتمان مردانه . ما نیز به این باور رسیده ایم که ، توسعه و تکامل جامعه بدون توسعه عناصر فرهنگی آن جامعه میسر نیست و این مهم بدون پالایش ابعاد منفی و غلط فرهنگ جامعه امکان پذیر نیست . مساله زنان در حل مشکلات عقب ماندگی تاریخی و اعاده حقوق اجتماعی آنان همان قدر که مهم ، جدی و تعیین کننده است، امری بس ظریف و دقیق است و کمترین بی توجهی، ساده انگاری یا شعار زدگی و سیاست بازی می تواند آنرا به شکلی بحران زا، انحرافی و ویران کننده مبدل سازد .
در جامعه، ما از سویی‌، با زنان سنتی روبرو هستیم ؛ که به شدت پایبند حفظ ارزش‌های قدیمی هستند و خود نیز ازعوامل انتقال ارزش ها، اعتقادات واندیشه ها هستند و از سویی با زن مدرن مواجهیم که ازسویی ، خواهان تغییر و اصلاح جامعه است؛ و تغییرات و دگرگونی های جوامع جدید او را تحت الشعاع خود قرار داده است، که گاه او را به لحاظ هویتی دچار یک سردرگمی می نماید، که نتیجه رویارویی زن مدرن در مقابل سنت ها و باورهای قدیمی از سویی و جامعه و روابط جدید از سوی دیگر است، که در چنین مواقعی واکنش‌های متفاوتی را با قرار گرفتن برسراین دو راهی، ممکن است، از خود نشان دهد : گاهی تسلیم سنت ها می‌شود و با اندک تفاوتی به جمع زنان سنتی ملحق می شود، وتنها با این وجه افتراق که نسبت به جایگاه خود در جامعه آگاهی پیدا کرده است و گاهی عاصی و طاغی برای فرار از سنت هایی که دست و پای آزادی او را بسته اند، از خود و خانواده می گریزد، بدون اینکه از این مساله اطمینان داشته باشد که آیا رها شدن از سنت ها بدون اینکه مأمنی داشته باشد، می تواند زندگی را به او هدیه کند و ممکن است راه هایی مانند خودکشی را برگزیند چون منفعل بودن را آموخته و خود باور کرده که نمی تواند؛ و گاه روابط جدید را پذیرا می شود با تحمل تمام مشکلات .
برای ایجاد تغییرات مطلوب و حل مساله زنان در جامعه، بایستی در اولین مرحله و به عنوان اولین گام ذهنیتهای غلط راجع به زنان را، بشناسیم و راه را برای ایجاد تغییرات مطلوب بگشائیم و باور داشته باشیم که تغییر این ذهنیتهای غلط، قطعاً و بدون تردید با صدور دستورالعمل مقدور نمی باشد؛ البته این شناخت کاری بس عظیم است که از زوایای گوناگون قابل بررسی است و شاید بتوان گفت، یکی از بسترهای مناسبی که این شناخت را به دست می دهد، کنکاش در ادبیات عامه است .

1-4 هدف های پژوهش
1-4-1 هدف کلی :
شناخت موقعیت و جایگاه فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی زنان در ترانه‌های محلی از منظر جامعه شناسی .
1-4-2 هدفهای جزئی
- شناسایی و کشف مفاهیم اجتماعی و مضامین مربوط به زنان در ترانه های محلی؛
- کشف نگرش های مرسوم نسبت به زنان در ترانه های محلی ؛
- شناخت عرف و هنجارهای اجتماعی موجود در ترانه ها و تشخیص هنجارهایی که مانع رشد اجتماعی زنان می گردد ؛
- شناخت نقش های جنسیتی و کلیشه های تبعیض جنسیتی در ترانه های محلی ؛
- شناخت ارزش های اجتماعی و فرهنگی حاکم مربوط به زنان در ترانه های محلی ؛
1-4-3 هدفهای کاربردی
- با بهره گیری از یافته های این پژوهش، سازمانهای زیربط نظیر نظام آموزشی به عنوان یکی از نهادهای فراگیر و تاثیر گذار اجتماعی، می توانند تمهیداتی به منظور توجه واقعی و نه شعاری به شأن و منزلت زنان در جامعه داشته باشند .
- جهت رفع تبعیض جنسیتی به این معنا که در نظام آموزشی و در فرهنگستانها، نگرش صحیح و مطلوب مبتنی بر اهمیت و نقش مثبت و سازنده زنان در تمامی عرصه های اجتماعی، علمی، سیاسی، و ... جایگزین نگرشی تحقیر آمیز وسنتی به زنان گردد .

1-5 تعریف مفاهیم
1-5-1 جایگاه زن
تعریف نظری
جایی که هر کس در ساخت اجتماعی اشتغال می کند، و وضع یا اعتبار اجتماعی ، که معاصران زن به او به طور عینی در بطن جامعه ای که در آن حیات می گذراند، تفویض می دارند . و جایگاهی یا وضع که زن به طور ذهنی حفظ می کند یا سعی در نگاهداری از آن در نظر دیگران دارد . و جایی که یک زن خاص در نظامی مخصوص و در زمانی معین اشغال می کند، جایگاه او در برابر این نظام خوانده می شود . جایگاه هم دارای جنبه عینی است که شماری از عناصر قابل مشاهده و به رسمیت شناخته شده مشخص کننده آنند و هم جنبه ای ذهنی که با بیان خود فرد در باب وضع اجتماعی که به تصور خود احراز کرده و یا نقشی که فکر می کند، ایفای آن را به عهده دارد، قابل تمیز است . (بیرو ، 1375) جایگاه اجتماعی یک ارزیابی است که برپایه معیارهای ارزشی اجتماعی معتبر در جامعه از موقعیت یک شخص در ذهن دیگران به عمل می آید .
تعریف عملیاتی
جایگاه اجتماعی را شماری از عوامل تشکیل می دهند که در هر مورد تنوع پذیرند، نظیر شغل، مالکیت اراضی درآمد، قدرت، تعلق قومی، سن، جنس، وضع اجتماعی - حرفه ای و محیط اولیه و ... دراین پژوهش عوامل مورد بررسی که تعیین کننده جایگاه زن می باشند در چهار بعد بررسی می‌شود :
الف : مقوله فرهنگی
(1- باورداشتهای دینی زنان و مانا بودن زنان 2- تقدیر گرایی 3- نفرین 4- تصورات قالبی 5- واگویه‌های زنان 6- طرز تلقی جامعه نسبت به بیوه ها .
ب : مقوله اجتماعی
( 1- مشارکت زنان در زندگی جمعی 2- نظارت های اجتماعی 3- ارزش های اجتماعی 4- انتظارات و توقعات ) .
ج : مقوله خانوادگی
( 1- چند زنی 2- ازدواجهای اجباری 3- سهم والدین در تصمیم گیری برای ازدواج 4- ازدواجهای درون گروهی یا برون گروهی 5- خدمات دامادی 6- نقش اقتصادی مرد در ازدواج ) .
د : مقوله اقتصادی :
( نقش زن در روابط تولیدی و ساختار اقتصادی جامعه )
1-5-2 ترانه های محلی
تعریف نظری
ترانه های محلی بخشی از ادبیات عامه است و شامل کلیه آثار موزونی است که به شکل تصنیف، متل، افسانه، چیستان، آواز های کار، سروده های مذهبی، برشمردنی ها، لالایی ها، ترانه های بازی و عروسی و ترانه هایی که برای کودکان خوانده می شود، در میان مردم معمول و متداول است، زبان این ترانه ها، زبان محاوره است ( پناهی سمنانی، 1383).
تعریف عملیاتی
در مورد کاربرد اصطلاح محلی در ترانه ها هدف تفکیک و مرزبندی جغرافیایی ترانه‌هاست که در این پژوهش منظور همان ترانه های عامیانه است، که ترانه های مورد بررسی در این پژوهش شامل ترانه های عروسی، ترانه های طنز، عاشقانه ها، لالایی ها و ترانه‌های کار می باشد .

بخش اول
1-2مروری برمفاهیم نظری
2-1-1 ادب وادبیات
ادب عبارتست از ظریفی ، زیبایی و خوش برخوردی در رفتار ، گفتار ، نوشته ، آثار ، ذوق ، افکار و شاید نزدیکترین مترادف فارسی آن کلمه فرهنگ باشد که از مصدر فرهیختن به معنی تربیت ،آزمودگی وسنجیدگی می آید. ادبیات به معنی خاص ،عبارت است از اثر منظوم یا منثورکه مظهر ذوق ، زیبایی و احساساتی بدیع باشد و معانی لطیف را در عبارات فصیح بیان کند .
2-1-2 ادبیات شفاهی و عامه
آقا محمدی در تعریف ادبیات شفاهی بیان می کند: « ادبیات شفاهی مجموعه ای از اطلاعات احساسی و ادراکی انسانهاست که در طول تاریخ پدید آمده است و به صورت قالب های مختلفی جلوه گر شده است . این احساس و اطلاعات بوسیله گفتار ، سینه به سینه منتقل گردیده و مهمترین عامل و تنها محمل آن هم زبان است». ( آقا محمدی ، 1374: 11 )
رز مجو در تعریف ادبیات عامه آورده: «عامیانه صفت نسبی از کلمه عربی « عام » در مقابل "خاص " است و معمولا این کلمه به طبقه بیسواد و روستایی اطلاق می شده است . ادبیات عامه در دو معنی می تواند مطمح نظر باشد یکی ادبیاتی که ویژه عوام است هم از نظر زبان و لهجه و واژگان که وسیله تفهیم و تفهم آنهاست و هم چارچوب متشکله آن را احساسات و خیال پردازی ها و عواطف دقیق و دوست داشتنی روستائیان و یا عوام بوجود آورده است . فولکلو یا فرهنگ و ادب عامه که مجموعه عقاید ، اندیشه ها ، آداب و رسوم ، قصه ها ،ترانه ها ،اشعار ساده و ابتدایی یک ملت را بوجود می آورد با فرهنگ خواص و ادبیات یا شعر و نثر رسمی آن ملت تفاوتهایی دارد». ( رزمجو 1372 : 138) .
در لغتنامه علامه دهخدا جلد سی و هفتم در مورد فولکلور چنین آمده : " فولکلور ( فـُ لُ ) (إ ) ماخوذ از فرانسه از فولک به معنی توده و لور به معنی دانش ، علم به آداب و رسوم توده مردم و افسانه‌ها و تصنیف های عامیانه، توده شناسی فرهنگ عامه ، مجموعه عقاید ، اندیشه ها ، قصه ها ، آداب و رسوم، ترانه ها و هنرهای ساده و ابتدایی یک ملت را فولکلور گویند " . ( دهخدا ، 1372 : 228-227).
در فرهنگ عمید جلد سوم در مورد فولکلورچنین آمده " فولکلور عبارت است مجموعه عقاید و افسانه ها، آداب و رسوم و ترانه های محلی " . (عمید، 1379 :118)
پیش از پرداختن به موضوع ، تعریف وهدف فولکلور لازم است درباره رواج این اصطلاح به طور کلی و کاربردش در زبان فارسی ، نکاتی به اختصار بیان شود.
شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در گزارشی (1384) اعلام کرده است که فولکلور کلمه‌ای انگلیسی است و نخستین بار «آمبرواز مورتن » در سال ( 1885) میلادی ، آثار باستان و ادبیات توده را Folk – lore به معنای دانش عوام نامید . " کلمه فولکلور از دو واژه Folk به معنای مردم و واژهlore به معنای دانش تشکیل شده است . در هر دو زبان انگلیسی و فارسی دارای دو معنای کاملاً متفاوت ، اما مرتبط به هم است ، نخست ، به معنای دانش مردم ، که از طریق تجربه و زندگی بدست آمده است و به صورت شفاهی و نسل به نسل ، سینه به سینه منتقل و انباشته شده است ، دوم ، به معنای رشته علمی فولکلور است ؛یعنی دانشی که به گردآوری مطالعه و تحقیق درباره فولکلور می پردازد ؛سابقه فولکلور در معنای اول آن به آغاز حیات بشر باز می گردد؛ بشر از لحظه تولد آموختن را آموخت و به فرزندان خود نیز آموخته هایش را آموخت و بدین ترتیب، دانش متولد شد . با توجه به تنوع نیاز و فعالیت‌های آدمی ، تجربه ها و دانش او نیز متنوع و گسترده است . از یک سو دانش مربوط به کشت و زراعت ، صنایع و هزاران حرفه و پیشه دیگر قرار دارد و از سویی دیگر دانش مربوط به هنرهای مختلف، از موسیقی – غارنگاری و نقاشی گرفته تا تئاتر ها و نمایش ها و انواع شعر و سخن سرایی ها ، اما گرد آوری فولکلور یا دانش های مردم امر نسبتاً جدید و متاخری است ؛ وقتی که عصر مدرن آغاز شد ، بتدریج دانش های قومی و مردمی جایشان را به دانش ها و صنایع مدرن دادند ،در نتیجه از یک سو این احساس بوجود آمد ، که دانش های قومی ، دیگر فایده ای ندارد و نمی توانند بکار و بار زندگی و نیازهای انسان مدرن پاسخ دهند؛ و از سوی دیگر - دور انداختن آنهمه دانش و سرمایه کار ـ بشر نمی توانست یکباره تمام تاریخ و گذشته اش را دور بریزد ، از اینرو ابتدا " عتیقه شناسان "و بعد " باستان شناسان " و بعد مردم شناسان به گردآوری و مطالعه فولکلور روی آورند . در آلمان ، هلند و کشورهای اسکاند یناوی ابتدا با تغییراتی ، چون " wolk skonde " و کمی بعد خود کلمه فولکلور راه یافت ، در فرانسه در سال 1882 میلادی با مشتقاتی چون "Folk loriste " و " Folk lorique " رواج یافت و در زبان و ادبیات ایتالیایی و اسپانیایی نیز در اواخر قرن نوزدهم جای خود را باز کرد . صادق هدایت این اصطلاح را در فواید گیاهخواری (1306 ه . ش ) و نیرنگستان (1312 ه . ش ) به کار برده است و کمی بعد اصطلاح فولکلور ، عنوان مقاله ای بود از " رشید یاسمی " در مجله تعلیم وتربیت ، از آن به بعد ، بتدریج اصطلاح فولکلور به معنی دانش عامیانه و دانستنی های توده مردم ، رواج یافته است . تا قبل از صادق هدایت کسی به نحو « روش مند و نظام مند » دانش فولکلور را به جامعه ایران معرفی نکرده بود. ( روح الامینی ، 1364)
از سوی فولکلور شناسان تعاریف گوناگونی برای این واژه به کار رفته است و هنوز هم حدود و کاربرد آن مورد مناقشه فرهنگ شناسان و مردم شناسان است . سی ان برن معتقد است موضوعاتی ، که با نام فولکلور بررسی می شوند ، در سه مقوله اصلی و چندین مقوله فرعی قرار می گیرند :
« الف- باورها ، عرف و عادات مربوط به زمین و آسمان ، دنیای گیاهان و روییدنیها ، دنیای حیوانات ، دنیای انسانی ، اشیای مخلوق و موضوع بشر ، روح ، نفس و دنیای دیگر ، موجودات مافوق بشر ، غیب گویی ، معجزات ، کرامات سحر و ساحری ، طب و طبابت ؛
ب - آداب و رسوم مربوط به نهادهای سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ، شعائر و مناسک زندگی انسان ، مشاغل و پیشه ها ، گاه شماری و تقویم و جشن ها ، بازیها و سرگرمی های اوقات فراغت ؛
ج- داستانها و ترانه ها ضرب المثل ها و داستانها ( حقیقی و سرگرم کننده ) ، ترانه ها وتصنیف ها ، مثلها و متلها ، و چیستانها». ( پور چالی سما کوش ، 1382: 10) .
" واریناک در کتاب " Definitons defolklre " در حالی که از تعریف احتراز می جوید فولکلور را چنین بیان می کند فولکلور را نه براساس خصوصیات عامیانه اش و نه برمبنای ویژگی‌های سنتیش ، نمی‌توان، به درستی تعریف کرد ،ولی می توان سه خصیصه یا سه وجه مشخصه برای آن در نظر گرفت :
1- فولکلور برمیراث و اصول تمدنی قدیمی و کهن بنا شده است؛
2- فولکلور با هیچ گونه روش علمی و استدلال منطقی همراه نیست ، یعنی نه معلمی آن را تدریس
می کند و نه از کتاب و نوشته ای می توان آموخت و به علاوه عاری از هر گونه آرایش روشنفکری و پیرایش نظری است؛
3- این خصوصیت عدم تحول ، روشنفکری ونظری باعث شده است که در جریان اشاعه اصول تمدن جدید ـ که از روش وتاثیر « فرهنگ اشرافی » الهام گرفته است ـ فولکلور ، بدون اینکه با آنها ترکیب بشود ، کنارشان قرار گیرد ودر نتیجه عناصر قدیمی را تقریبا" دست نخورده حفظ کند و این پدیده خصوصاً" در هنرهای عامیانه تجلی می کند.
بنابر تعریف « وانب ژنپ » فولکلور ، عبارت است از باروها و اعمال گروهی ، بدون نظریه علمی و فاقد پشتوانه ای منطقی . بنابرکلیت این تعریف ،مقداری زیادی از فعالیت های روزمره جوامع چون ، نحوه غذا خوردن ، شیوه لباس دوختن و لباس پوشیدن ،آداب و رسوم کفن و دفن ، مراسم عروسی و مانند اینها در شمار فولکلور محسوب می شود . « وانب ژنپ » خصوصیات زیر را ، به عنوان تعریف و ویژگی برای شناخت ومطالعه فولکلور پیشنهاد می کند :
1- فولکلور ، اعمال و رفتارهای جمعی و گروهی است ، که در بین عامه مردم رایج باشد ، بنابراین عمل و رفتار یا اعمال و رفتارهای یک نفر یا یک خانواده را نمی توان فولکلور نامید:
2- اعمال و رفتارهای فولکلور به مناسبت و بنابر مقتضیات تکرار می شود ، یعنی آنچه که یک یا چند مرتبه یا فقط در دوره ای محدود اتفاق افتد ، درشمار فولکلور نیست:
3- فولکلور نه به طور خاص ، بلکه در مجموعه فعالیت های زندگی نقشی را به عهده دارد:
4- به وجود آورنده و زمان شروع رفتارها واعمال فولکلور معلوم نیست واین پدیده ها بتدریج به وسیله عامه مردم به وجود آمده است ، البته ممکن است پدیده فولکلوری در گذشته ای بسیار دورمبرع و ایجاد کننده ای مشخص داشته باشد ، ولی به مرور ایام آن شخص فراموش شده و عمل و نحوه اجرای آن باقی مانده است .
5- مقدار زیادی از اعمال و رفتارفولکلور ، بی ادبانه و خارج از نزاکت تلقی می شود و معمولا در محافل رسمی و اشرافی و روشنفکری از انجام یا بیان آنها خودداری می شود" . (همان 253- 254) .
روح الامینی در تعریف فولکلور بیان می کند ، که بدون اینکه خواسته باشیم ، تعریف جامع و مانعی از فولکلور ارائه دهیم ، می توان ، آنرا مجموعه ای از دانستنی ها ، اعمال و رفتاری دانست که در بین عامه بدون در نظر گرفتن ( حتی بدون وجود ) فواید علمی و منطقی آن ، سینه به سینه ، نسل به نسل و به صورت تجربه به ارث رسیده است . ( همان ، 1366 )
فولکلور به مطالعه زندگی توده عوام در کشورهای متمدن می پردازد ، زیرا در مقابل ادبیات توده ، فرهنگ رسمی واستادانه وجود دارد ، به این معنی که ، مواد فولکلور در نزد مللی یافت می شود ، که دارای دو پرورش می باشند یکی مربوط به طبقه تحصیل کرده و دیگری مربوط به طبقه عوام ؛ مثلا در هند و چین ، فولکلور وجود دارد اما نزد قبایل وحشی استرالیا که نوشته و کتاب ندارند ، فولکلور یافت نمی شود ، بنابراین فولکلور نزد قبایل بدوی وجود ندارد، چنان که در ملتی که همه افراد آن دارای پرورش عالی معنوی بوده و از اعتقاد به اوهام و خرافات برکنار باشند ، نیز یافت نخواهد شد ، ولی چنین ملتی تاکنون وجود ندارد ، به طور اجمال ، فولکلور آشنایی به پرورش معنوی اکثریت است ، در مقابل پرورش مردمان تحصیل کرده در میان یک ملت متمدن. ( هدایت ، 1383) .
2-1-3 تاریخچه جمع آوری فولکور
برای جمع آوری اصول و منابع ادبی و دانش عامیانه ، از قرن ها پیش در اروپا ، بدون اینکه جنبه تحقیقی به معنی فعلی کلمه داشته باشد ، کوششی در خور توجه صورت می گرفت، بدین معنی که عده‌ای از دانشمندان و نویسندگان ، در کنار ادبیات مکتوب و رسمی ملل و به عنوان سرگرمی، شروع به جمع آوری ادبیات عامیانه ای کردند،که معمولا در جایی نوشته نشده بود و در بین توده مردم سینه به سینه منتقل می شد . در قرن شانزدهم یکی از نویسندگان ایتالیا بنام " تابورو " مجموعه ای از قصه‌های خنده دارو خارج از نزاکت را که منابع آن ها ، ادبیات شفاهی بود ، منتشر کرد . " رابله " نویسنده، طبیب و کشیش معروف قرن پانزدهم فرانسه ، شوخی ها ،هزلیات متداول بین عامه را جمع آوری کرد و همچنین آنها را از ، خلال آثار عقیق بیرون کشید و با تفسیرهایی که امروز ، نیز ، راهنمای محققین فولکلور است ، منتشر کرد ، همچنین بتدریج قصه هایی مربوط به جن و پری و داستان هایی که به زبان محاوره برای کودکان گفته می شد و جایی در ادبیات رسمی و فصیح زبان نداشت،جمع آوری گردید و نیز توجه به مطالعه ضرب المثل ها و آوازها بوجود آمد . دانشمندانی که به جمع آوری این قسمت از دانش عامیانه می پرداختند ، برای اینکه بتوانند از آن نتیجه اخلاقی بگیرند ، معمولا" ضمن ارزیابی، دخل و تصرفاًتی در آن به عمل می آورند و در واق" امانت داری" در ثبت و ضبط ادبیات شفاهی و عامیانه مد نظر نبود ، روحانیون و نویسندگان مسیحی مجموعه ای از اعتقادات عامیانه را جمع آوری کردند تا بدین وسیله بتوانند از شیوع آنچه که " مفید " نمی دانند جلوگیری کنند . جنبه دیگر فولکلور که بیشتر به منظور جلوگیری از رواج آنها جمع آوری شد، طب عامیانه بود . در سال 1810 میلادی یکی ازدانشمندان فرانسه نام " ریچارد " مجموعه ای تحت عنوان خطاهای عامیانه در زمینه طب منتشر کرد ، تا بدین وسیله ، مردم را از به کار کردن بردن این روش ها در معالجه باز دارد ، از اوایل قرن نوزدهم کم کم مطالعه فولکلور جنبه علمی پیدا کرد ، بدین معنی که تحقیق درباره اعتقادات ادبیات شفاهی، رفتار و اعمال توده مردم نه به منظور تجویز یا نهی آن ، بلکه به عنوان یک واقعیت اجتماعی ، مورد توجه قرار گرفت . ( روح الامینی ، 1364)
"در ایران ، در قرن یازدهم کتاب " کلثوم ننه " توسط یکی از فقهای بزرگ شیعه ، نوشته شد و برخی باورهای عامیانه زنانه در آن گردآوری شد . تا قبل از صادق هدایت کسی به نحو « روش مند و نظام مند » دانش فولکلور را به جامعه ایران معرفی نکرده بود" (http: //www.xseer net /xartlit/ atirlitnematollah fazli. Htm. 2005: pp1 ) مناسب است ، در اینجا ، از نیرنگستان صادق هدایت ،که با تحقیقات « فریزر » درباره افسانه ها و ادبیات شفاهی ملل آشنایی داشت ، نام برد ، که کوشیده است با نقطه نظری که بیشتر جنبه ملی و اخلاقی دارد ، مجموعه ای از معتقدات عامیانه و بازی ها و سرگرمی ها را جمع آوری کند . (روح الامینی ، 1364) بعد از هدایت ، مرحوم انجوی شیرازی در مرکز فرهنگ مردم تلویزیون ، اقدامات بزرگی درباره گردآوری فولکلور ایران انجام داد ، مرحوم انجوی شیرازی در مقدمه کتاب های مرکز فرهنگ مردم و نوشته های خودش ، بحث مفصلی درباره فواید فولکلور به خصوص ، فواید و نقش های تربیتی ارائه کرده است. (http: //www.xseer net / xartlit/ atirlitnematollah fazli. Htm . 2005)
تاکنون تحقیقاتی که درباره فولکلور ایران انجام گرفته ، بسیار محدود وناقص می باشد ، چون به هیچ وجه ، متکی به روش دقیق علمی نبوده است ، فقط می توان از آن به عنوان طرح مقدماتی کارجدی وعلمی استفاده کرد ، دراین زمینه کتاب ها ورساله های بی شماری که درکشورهای متمدن دیگر وجود دارد ، راهنمای گرانبهایی خواهد بود . در زمینه فولکلور ، ایران شناس معروف هانری ماسه نویسنده مجموعه قصه های فارسی ، پاریس (1925) و اعتقادات و عادات ایرانی ، پاریس (1932) و همچنین ایران شناسان دیگری مانند ، ژوکووسکی نویسنده کتاب نمونه آثار ملی ایران ، پترزبورگ ( 1902) ، آرتورکریستنسن. نویسنده مجموعه قصه های فارسی ، کوپنهاون ( 1918)- گالونو نویسنده زورخانه ، لنینگراد (1927) . و خیمه شب بازی ، لنینگراد (1929) - برمکیو نویسنده قصه های فارسی ، لییژ(1910) ـ لوریمر نویسنده قصه های فارسی ، لندن (1919) ـ راماسکوویچ نویسنده دو بیتی های محلی فارسی، پتروگراد (1916) ـ زاروبین نویسنده فولکلور و افسانه های بلوچ ، لنینگراد (1930) ـ کریستنن نویسنده قصه های فارسی، نیا ( 1939)." (. Persiam – language org / Group/ Article asp . 2005 http: //www) پتی دولاکروا نویسنده کتاب هزار و یک روز ـ الکساندر خوچکو گردآورنده کتاب جنگ و شهادت ـ کنت دوگوبینو نویسنده قصه هایی به سبک قصه های عامیانه ایران - لوریمن جمع آورنده فرهنگ مردم کرمان ـ کمیساروف و روزنفلد ، هر کدام به تدوین قسمتی از فرهنگ عامیانه مردم ایران پرداختند" . ( فوقانی ، 1381: 35) .
درکل ، جامع ترین کتابی که تاکنون ( به زبان خارجی ) راجع به فولکلور ایران نوشته شده ، تالیف هانری ماسه است ، که تقریبا" تمام « نیرنگستان » و « اوسانه » و « چهارده افسانه کوهی » را با اسناد وشواهد دیگری که به دست آورده است و یا از روی سفرنامه های اروپائیان که به ایران آمده اند ، یادداشت کرده است و در دو جلد به چاپ رسانیده است . خانم دونالدسون در کتاب خود با عنوان " Thewild Rue " چاپ (1938) فولکلور ایران را بیش تر از لحاظ اسلامی ، مورد مطالعه قرار داده است و با وجود این که از " نیرنگستان " اقتباس کرده است ، گویا به عمد اسم آن را از قلم انداخته است، فقط در یکجا ( ص 173 ) این کتاب را « نارنجستان » می نامند .
به غیر از تحقیقات علمی که برخی از ایران شناسان درباره بعضی از زبان های بومی ایران کرده اند ، مقالات دیگری درباره فولکلور ایران وجود دارد ، مثل تحقیقات « لسکو » راجع به فولکلور کردها و « بدریف » در باب فولکلور تاجیک ها ، که می توان در ردیف فولکلور ایران به شمار آورد . (. Persian – language org / Group/ Article asp . 2005 http: //www)
2-1-4 قلمرو فولکلور
فولکلور ، در ابتدا ، محدود به ادبیات شفاهی بود و معمولا از قصه ها ، افسانه ها ، آوازهای محلی، ضرب المثل ها و چیستان ها تجاوز نمی کرد ، مطالعه کنندگان فولکلور بتدریج دامنه کنجکاوی علمی خود را توسعه دادند و آداب و رسوم ومعتقدات عامیانه را نیز ، به قلمرو فولکلور افزودند وکم کم تکنیک ها و هنرهای عامیانه را نیز مشمول آن کردند . با توجه به این وسعت موضوع است ،که در یکی از تعاریف می بینیم : فولکلور عبارت از همه جنبه های عامیانه زندگی است و از آنجا که هنوز در جهان جامعه ای را که تمام رفتار و اعمال افرادش ، منطقی و براساس موازین علمی باشد ، سراغ نداریم ، بنابراین جامعه ای را نیز نمی شناسیم ، که دارای فولکلور نباشد ، بدین ترتیب ، وسعت دامنه رفتار و اعمال عامیانه و سنتی اقوام و جوامع ، زمینه های مختلف ومتنوع زندگی روزمره را مانند ، نوع ساختمان ( خانه ، انبار ، عبادتگاه ) ، ابزار تولیدی و تکنیک و هنرعامیانه ( پارچه بافی ، سفالگری ، نجاری ) خوراک و پوشاک ، جشن ها و بازی ها و اسباب بازی ها ، حقوق و اعتقادات و طب عامیانه ، ادبیات عامیانه ( شعر ، ضرب المثل ، قصه ها ، موسیقی ، رقص ، گویش های قراردادی و صنفی ، نامها ، ... ) جشن های مربوط به فصول مختلف سال و کشت و زرع ، مراسم مربوط به گذرگاه‌های مراحل زندگی ( تولد ، ازداوج ، مرگ ) را در برگرفت .
2-1-5 فولکلور و مردم شناسی
هر چند ، که مرزبندی بین مردم شناسی وفولکلور ، نه مقدور است و نه شاید نیازی به این مرزبندی باشد ، ولی لازم به یادآوری است ، که قبل از جنگ بین الملل اول به علت مطالعه جداگانه ای ، که درباره سنن اقوام و گروهای ساده و ابتدایی از یک طرف ، و مطالعه معتقدات و رسوم عامیانه شهرها ، و جوامع متمدن ( خصوصاً جوامع اروپایی از طرف دیگر ، صورت می گرفت و تفاوتی که در قلمرو جغرافیایی تحقیقات فولکلوری با تحقیقات مردم شناسی بوجود آمده بود ، در مقام مقایسه ، تباینی زیاد بین آنها تصور شد ، بدین معنی که عده ای ، مردم شناسی را مطالعه سنن ، دانش و فعالیت های اجتماعی گروه های ساده ، ابتدایی ، قبیله ای و جوامع" فاقد خط" می دانستند و فولکلور را مطالعه سنت ها ، دانستنی ها و اعمالی که در بین « عامه بیسوادی » و به طور کلی « عوام » جوامع متمدن و « صاحب خط » رایج است ، می شمردند و فولکلوریست ، به کسی اطلاق می شد که مراسم ، سنن و هنر عامیانه جوامع متمدن را مطالعه می کرد و این امر می رفت که حتی مکاتب وموزه های متناوتی را به وجود آورد . از جنگ بین الملل دوم به بعد، که مردم شناسی دامنه مطالعات وتحقیقات خود را به شهرها و « جوامع متمدن » نیز کشاند ، بالطبع ، مقدار زیادی از مطالعات فولکلور را نیز شامل شد . مطالعات فولکلوری امروز بیشتر از نظر روش مورد مطالعه ، از مردم شناسی متمایز می شود و می توان خطوط کلی این تمایز را که خود جای بحث است ـ بدین شرح یاد کرد :
1- فولکلوریست بیشتر به جمع آوری و تقسیم بندی و مطالعه مقایسه ای پدیده های فرهنگی اهمیت می‌دهد ، در صورتی که مردم شناسی به تجزیه و تحلیل پدیده ها می پردازد .
2- مطالعه فولکلور غالباً درباره گذشته است ، یعنی به شناخت آنچه از حیات دیرینه سنن و رسوم به دست فراموشی سپرده شده و یا احیانا" به طور پراکنده باقی مانده است و می رود که متروک شود ، می‌پردازد، در صورتی که ،مردم شناسی ، درباره سنن ، آداب و رسوم جوامع فعلی مطالعه می کند .
3- مطالعه فولکلور ، معمولا متکی بر مدارک موزه ای و کتابخانه ای است و در اوایل قرن بیستم در فرانسه‌، فولکلوریست منحصرا" به کسی اطلاق می شد که دانش عامیانه را از خلال کتب تاریخی و سفرنامه سیاحان قرون گذشته جستجو می کرد ، در حالیکه امروز قسمت عمده و اساسی منابع مردم شناسی را، تحقیقات محلی تشکیل می دهد ( روح الامینی ، 1364) .
2-1-6 فولکلور و باستان شناسی
مورفی معتقد است: « باستان شناسی از نقطه آغاز در راستای فرهنگ عامه رشد یافت ، یعنی زمانی که مردم خواستار شرح و درک منطق و معانی یک سری بناهای یادبود، بودند ، که از زمانهای طولانی به دست فراموشی سپرده شده بود، زمانیکه باستان شناسی به مقوله معقول تر دیگر ، یعنی علم برخورد کرد ، دو مقوله منطق و معانی از یکدیگر فاصله گرفتند ، با این وجود ، واقعیت عینی و آشکار شمارش واندازه گیری و گزارش ، در مقایسه با روش های دیگر رویارویی ـ دیداری و تجربه این محل ها ، مجزا تر از داشتن تجربه شخصی از این محل ها نبود
مورفی معتقد است که ما باید از سنت ها قطع رابطه کنیم ، پیرمرد مو سفید در آن جای دورافتاده را به مبارزه بطلبیم و قبل از اینکه حکایات را فقط به عنوان آشنایی بپذیریم ، منشا اولیه آنها را کشف کنیم » . ( مورفی ، 1999 : 253) .
2-1-7 نظریات فولکلور شناسی
فولکلور شناسی به عنوان علمی که ناگهان ایجاد شده است و با علوم مختلف زیادی ، ارتباط تنگاتنگ دارد ، وبدین سبب ، از دیدگاه متفاوتی مورد بررسی قرار گرفته است و نظریه‌های زیادی در مورد آن به میدان آمده است .
این نظریه ها ، که بعدها به صورت مکاتب علمی شهرت پیدا کرده اند ، بیشتر در قرن نوزدهم میلادی از طرف فولکلور شناسان اروپای غربی ، بوجود آمده اند ، مهمترین این مکاتب : مکتب میتولوژی یا مکتب اسطوره شناختی ، مکتب فنلاندی ، مکتب آنتروپولوژی و مکتب تاریخی ـ جغرافیایی است .
2-1-7-1 « مکتب اسطوره شناختی :
در اوایل قرن نوزدهم مکتب اسطوره شناختی ، توسط برادران گریم ( ژاکوب و ویلهم گریم ) بوجود آمد که در مدت اندکی طرفداران زیادی پیدا کرد ، ژاکوب گریم در اثر مشهور خود « اساطیر آلمان» اساطیر ملل مختلف را به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که عناصر مهم فولکلور ، همچون : افسانه ها و ترانه ها عامیانه در ابتدا در رابطه با خدایان بودند .
2-1-7-2 مکتب فنلاندی :
این مکتب در اوایل قرن بیستم در فنلاند بوجود آمد . از طرفداران مشهور آن " کارل کرون " و آنتی آرنه بودند . طرفداران این مکتب ، تلاش می کنند که فولکلور همه ملت ها را یادگرفته ، واریانت های مختلف یک ماده را به صورت گسترده و سیستماتیک گردآوری ، ثبت و ضبط نمایند . آنها عقیده دارند که با گردآوری واریانت های مختلف یک ماده فولکلور ، می توان تاریخ و مکان آفرینش و نیز ویژگی ها و ساختار آن را روشن ساخت .

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  159  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله جایگاه زن در ترانه های محلی

پاورپوینت مدیریت سازمانهای محلی و شهرداریها

اختصاصی از فی دوو پاورپوینت مدیریت سازمانهای محلی و شهرداریها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت مدیریت سازمانهای محلی و شهرداریها


پاورپوینت مدیریت سازمانهای محلی و شهرداریها

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

پاورپوینت مدیریت سازمانهای محلی وشهرداریها

پیدایش دولت :

اهداف کلی:

1-آشنایی بانظرات گوناگون صاحب نظران

درزمینه پیدایش دولت

2-آگاهی از وجوه اشتراک و اختلاف نظر فلاسفه درباب دولت

مقدمه:

در منشاء ومبداء دولت اختلافات زیادی بین علمای علم سیاست و علم حقوق وجود داشته است و از زمان قدیم تا کنون نظریاتی دراین خصوص اظهار شده است که به اهم آنها می پردازیم. 

نظریه طبیعی یا فطری


این نظریه را اولین بار فلاسفه یونان مطرح کردند و ارسطو آن را تشریح کرده است .
وی زندگی اجتماعی را نه تنها لازمه خلقت بشر، بلکه برخی از حیوانات مثل زنبور عسل را تا حدی اجتماعی می داند.

تعداد اسلاید: 321

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت مدیریت سازمانهای محلی و شهرداریها