
بهداشت روانی خانواده اطلاعات و سر فصل های جالب در رابطه با خانواده و شیوه رفتارهای ما در خانه و خانواده جهت بهتر زیستن
پاورپوینت بهداشت روانی خانواده و تفاوت ها و شباهت های زن و مرد
بهداشت روانی خانواده اطلاعات و سر فصل های جالب در رابطه با خانواده و شیوه رفتارهای ما در خانه و خانواده جهت بهتر زیستن
عنوان مقاله : زن و مرد
شرح مختصر : یکى از موضوعهایى که براى طبیعى مسلکان صدر اسلام و طرفداران برابرى همه جانبه زنان با مردان در عصر کنونى، بهانهاى شده براى حمله به اسلام، موضوع ارث زنان است. اشکال به این صورت مطرح مىشود که اسلام در باب ارث با تصویب کمتر بودن نصیب زن از مرد، شخصیت و ارزش انسانى زن را نادیده گرفته است! طرفداران امروزین حقوق زن مىگویند: دیگر جهان آزاد و افکار زنده نمىتواند قبول کند که هرگاه مثلا شوهر بمیرد، زن از او یک چهارم (در صورت نداشتن فرزند) و یا یک هشتم (در صورت داشتن فرزند) ارث ببرد؛ ولى چنانچه زن بمیرد، شوهر یک دوم (در صورتى که زن فرزند نداشته باشد) و یا یک چهارم (در صورت داشتن فرزند) از اموال او را به عنوان میراث، مالک شود! چرا زن بیچاره که ناتوانتر است باید یک سهم و مرد که تواناتر است دو سهم ببرد؟ آیا این از انصاف و عدالت به دور نیست؟ نگارنده براى آن که اشتباه طرفداران تساوى حقوق زنان با مردان را روى دایره تحقیق ریخته و فلسفه این حکم اسلامى را در باب ارث، از روى منابع حقوق اسلامى توضیح دهد، بعد از بیان مفهوم ارث، در بخشهاى زیر به بحث و تحقیق مىپردازد:
1ـ تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف؛
2ـ ارث زن، در ادیان الهى غیر از اسلام؛
3ـ فلسفه تفاوت ارث زن و مرد.
فهرست :
تاریخچه ارث زن در میان اقوام و ملل مختلف قبل از اسلام
ارث زن در روم
ارث زن، در تمدن یونان
ارث زن، در هند، مصر، چین و ژاپن
ارث زن، در اروپا
ارث زن، در جاهلیت
ارث زن در ایران
ارث زن، در ادیان الهى
ارث زن، در دین یهود
ارث زن، در دین مسیحیت
ارث زن، در آیین زرتشت
ارث زن، به عنوان همسر
ارث زن، به عنوان فرزند
ارث زن، به عنوان مادر
ارث زن، به عنوان خواهر
موضوع: تساوی حقوق زن و مرد در ایران بخش اول: نگاهی آماری به وضعیت زنان در جامعه میزان مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، یکی از شاخصهای مهم توسعه انسانی در هر جامعهای است. این شاخص توسعه در ایران بسیار پایین است. با آنکه زنان ایران از دوران پیش از انقلاب 57 تاکنون برای حضور فعال در عرصههای مختلف تلاش کردهاند، ولی هنوز بر سر راه فعالیت آنها موانع فرهنگی و سیاسی جدی وجود دارد. بر مبنای باورهای سنتی، زن نان آور خانواده نیست و نباید خارج از منزل فعالیت کند، زیرا وظیفه اصلی او حمایت و حفاظت از خانواده است. بر مبنای این شیوه تفکر بخشی از کارفرمایان،زنان را برای انجام دادن بسیاری از کارها ناتوان میدانند، چرا که در اکثریت جوامع نوعی تقسیم کار بر اساس جنسیت وجود دارد و خواسته یا ناخواسته مهر زنانه یا مردانه بودن به مشاغل زده میشود و علیرغم اینکه کار زنان در خانه یکی از کارهای مهم در جامعه است، زنان در قبال آن دستمزدی دریافت نمیکنند و حق این بخش از کار در آمارهای رسمی در نظر گرفته نمیشوند و وقتی که بخشی از همین زنان از خانه کنده شده و به نیروی کار فعال تبدیل میشوند، کمترین دستمزد با نازلترین شرایط کار نصیب آنان میشود و همواره تعداد شاغلان زن در ایران کمتر از مردان بوده است. بر طبق آخرین نتایج سالنامه آماری ایران که در سال 81 منتشر شده، به ازای هر 100 مرد شاغل در اردیبهشت 81 تنها 14 زن مشغول کار بودهاند. کاهش تعداد شاغلان زن مغایر با روند گسترش تحصیل دانشگاهی در جامعه و تمایل زنان به تحصیل در دانشگاهها بوده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که آمار در میان افراد شاغل متخصص نیز متفاوت است، به طوریکه در برابر هر 100 مرد متخصص در جامعه تنها 21 زن متخصص در جامعه وجود داشته است. در کنار این عوامل به این نکته نیز باید توجه کرد که رکود نسبی بر اقتصاد ایران و محدودیت فرصتهای شغلی، یافتن کار برای مردان را دشوار ساخت چه رسد به زنان که نیروی درجه دوم در بازار کار محسوب میشوند. بنابراین، مجموعهای از عوامل فرهنگی و اقتصادی و برسر کاربودن رژیم جمهوری اسلامی با خصلت زن ستیزانه آن و قوانین ناظر بر خانواده از جمله ماده 117 قانوان اساسی ج . ا (منع کار در صورت عدم رضایت شوهر) ، مشکلاتی را در مسیر کار زنان ایجاد کرده است. قوانین ناظر بر اشتغال از جمله قانون اشتغال نیمه وقت زنان، مقررات در زمینه مرخصی زایمان و ماده 5 مصوبه 1371 شورای عالی انقلاب که محدود کننده حیطه اشتغال زنان است، هیچکدام کمکی به افزایش مشارکت اقتصادی_اجتماعی زنان نکرده، بلکه آنرا بیش از پیش محدود ساخته است. ورود زنان به بازار کار و مشارکت در فعالیتهای اقتصادی متناسب با آهنگ رشد تحصیلات زنان نبوده، به همین جهت سهم زنان از کل جمعیت فعال کشور طی دهههای پس از انقلاب 57 تنزل یافته و از 80/14 درصد سال 55 به 15 درصد در سال 82 رسیده، یعنی با توجه به نسبت جمعیت زنان در سال 55 و در مقایسه با سال 82 سهم زنان در بازار کار تنزل یافته است. بعد از انقلاب در سال 57، بخش عظیمی از کارمندان زن در بخش عمومی بازنشسته شدند و برای استخدام کارکنان زن محدودیتهایی به وجود آمد. جداسازی زنان و مردان در محیط کار و حذف زنان از برخی فرایندهای تولید و تبعیض جنسی در بازار کار و اختصاص دادن کار خانگی بدون مزد به زنان که خود بحث جداگانهای است، حضور زنان را در واحدهای تولیدی دشوارتر ساخت و با توجه به شرایط نامساعد اقتصادی، اشتغال برای مردان در اولویت قرار گرفت، حتی برای نمونه در سال 1364 بخشنامهای ازسوی سازمان صنایع و معادن صادر گردید که به موجب آن استخدام زنان در صنایع تحت پوشش خود را ممنوع اعلام کرده بود. در دوران طرح آبادگری ایران پس از جنگ نیز از کل فرصتهای شغلی ایجاد شده در سطح کشور تنها 13 درصد آن به زنان اختصاص داده شد. اشاره به این نکته نیز حائز اهمیت است که بخش قابل توجهی از جمعیت غیر فعال در زمره خانهداران مناطق روستایی طبقه بندی شدهاند که در واقع جزئی از جمعیت فعال هستند که به کار تولید قالی، قالیچه، گلیم و دیگر صنایع دستی و دامی و کشاورزی اشتغال دارند و یا اینکه بصورت کارگران فصلی به طور غیر رسمی در واحدهای تولیدی و خدماتی کوچک و بزرگ کار میکنند. چون سنتاً مردان نان آور خانواده محسوب میشود، در نتیجه کار آن قشر از زنان از نظر آمارهای رسمی جامعه پنهان میماند. زنان در اقتصاد روستاها نیز واجد سهم قابل توجهی هستند که در زمان مهاجرت مردان برای کار کردن در شهرها، کار اصلی کشاورزی و مشارکت در داشت و برداشت محصول و مراقبت از فرزندان که بطور متوسط 5 فرزند در هر خانواده روستایی وجود دارد، نگهداری از دام و تهیه لبنیات و تولید صنایع دستی از وظایف متنوع زن روستایی است اما در نتایج اکثر سرشماریها در ایران سهم زنان در فعالیتهای روستایی بسیار پائین است و اکثر زنان روستایی جزء جمعیت غیر فعال محسوب می شوند. زنان با دستیابی به سطوح عالی آموزش و تلاش فزاینده برای ورود به مراکز آموزش عالی، توانستهاند رقم 57 درصد دانشجویان دانشگاهها را به خود اختصاص دهندتا بتوانند با کسب مدارج بالای تحصیلی راحتتر وارد بازار کار شوند و به یکی از عوامل برابری حقوق زنان یعنی استقلال اقتصادی دست یابند. نمودار تحصیلات زنان در این سالها مثبت است اما مشارکت زنان در بازار کار بسیار پائین است چرا که زنان همیشه در صف آخر استخدام بوده و کوچکترین محدودیتی پیش بیاید آنها زودتر از همه اخراج میشوند. تدوام رکود نسبی در بازار کارسبب افزایش سریع نرخ بیکاری در میان گروههای مختلف بویژه زنان کارگر است و با توجه به رکود اقتصادی ایران و بحرانهای پی در پی در زمینههای سیاسی و اقتصادی در ایران و گرایش زنان تحصیلکرده به حضور فعال در بازار کار، هرساله شمار کثیری از زنان فارغ التحصیل از دبیرستانها و دانشگاهها به صف دراز بیکاران میپیوندند، و به علت محدودیتهای اقتصادی و فرهنگی وجود حکومتی زن ستیز و نامردمی خارج از بازار کار قرار میگیرند. بخش دوم: خشونتهای خانگی ، رایجترین خشونتها ست. خشونت خانگی یکی از پدیدههای رایج در جامعه ماست که هر روزه تولید و باز تولید میشود. زنان قربانی اصلی خشونت هستند که بر روی زندگی اجتماعی آنها بسیار تاثیرگذار بوده است. ترس و وحشت از رویارویی با خشونت بر همهی زوایای زندگی آنان سایه افکنده و پیامدهای جبران ناپذیری بر روح و روان و جسم آنها گذاشته است. خشونت خانگی رایجترین خشونت و شاید مخفیترین آنها باشد که همواره زنان با آن روبرو میشوند. طبق تحقیق ملی برسی خشونت خانگی علیه زنان در مراکز 28 اُستان ایران در سال 80، میانگینهای مرتّب شده دورههای زندگی زنان را نشان میدهد. یک سال اول ازدواج دوران تنگنای مالی، پس از تولد فرزندان، حداقل یکبار در ماه، میانگین سالی و دوران بارداری، پرخشونتترین دورههای زندگی زنان هستند.
بر اساس این تحقیق بهانه گیری پیدرپی، داد و فریاد و بداخلاقی با زنان 4/38 درصد، قهر و صحبت نکردن شوهر و خودداری از ارائه بحث در مورد مسایل مربوطه 9/37 درصد، به کار بردن کلمات رکیک و صحبتهای بیرون از نزاکت و دشنام 8/30 درصد، ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل، مهارت آموزی و مشارکت در انجمنهای اجتماعی 3/11 درصد و ممانعت از کاریابی و اشتغال در بیرون از خانه و یا ادامه اشتغال 8/16 درصد از رایجترین انواع خشونتهایی است که زنان از اول زندگی با آن روبرو هستند.
موضوع پژوهش حاضر بررسی بین میزان افسردگی امدادگران مرد هلال احمر شهرستان کرج با سابقة فعالیت امدادی آنهاست که بدین منظور 25 امدادگری که بیش از 4 سال سابقة فعالیت داشتند و 25 امدادگری که کمتر از4 سال سابقة فعالیت داشتند به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب و افسردگی آنها با پرسشنامة افسردگی بک سنجیده شد و در این پژوهش یک فرضیه شکل گرفت : میزان افسردگی در امدادگران مردی که بیش از چهار سال سابقه در فعالیت امدادی دارند بیشتر از افسردگی امدادگران مردی است که کمتر از چهار سال سابقه در فعالیت امدادی دارند.
برای بررسی فرضیه فوق از آزمون t استیودنت استفاده شد و چون t بدست آمده (917%) در سطح (05%) و (01%) کوچکتر از t جدول است بنابراین فرضیة فوق رد و فرضیة صفر تایید میشود و این نتیجه بدست آمد که بین میزان افسردگی امدادگرانی که بیش از چهار سال سابقه دارند با امدادگرانی که کمتر از چهار سال سابقه دارند تفاوت معنا دار وجود ندارد.
چکیده
فصل اول 1
مقدمه 2
بیان مسئله 4
اهمیت و ضرورت کار 5
فرضیه تحقیق 5
تعریف نظری 6
تعریف عملیاتی 7
فصل دوم : سابقه پژوهش 8
استرس و سندرم فرسودگی 9
افسردگی 10
افسردگی زیست - شیمیایی 12
افسردگی واکنشی 14
مدل سلیه از استرس 16
افسردگی 16
سرزنش خود 17
نومیدی 18
ترحم به خود 19
معضل افسردگی واقعاً تا چه حد جدی است 20
نظریه روانکاوی 21
نظریه های یادگیری 23
رویکرد شناختی 24
تعریف 24
افسردگی واکنشی 26
افسردگی درون زاد 27
افسردگی روان زاد 28
تشخیص و سنجش افسردگی 29
اختلال افسردگی عمده 30
اختلال افسرده خلقی 31
علایم افسردگی 33
چگونگی مقابله با افسردگی 34
روش های درمان افسردگی 35
روش بازسازی شناختی برای درمان افراد افسرده 36
روش دو ستونی 36
درمان کوتاه مدت 38
مشاوره و روان درمانی گروهی 39
چه عوامل روانی- اجتماعی در افسردگی دخیل هستند 39
چگونه کسی می تواند بفهمد آیا افسرده است یا خیر 40
خسارت استرس 42
روند استرس 43
نشانه های هیجانی افسردگی 44
به هنگام افسردگی چه کاری باید انجام دهیم 47
دیدگاههای نظری درباره افسردگی 49
تعریف امدادگر 53
خصوصیات یا ویژگیهای امدادگر 53
تعریف کمکهای اولیه و امداد 54
هدف ما از کمکهای اولیه 54
تعریف عملیات نجات 55
تعریف دیگر امدادگر 55
تعریف کمک های اولیه 55
بقیه ویژگی های یک امدادگر 55
حفظ آرامش در ارائه کمکهای اولیه 56
وظایف امدادگر 58
نحوه مراقبت از خود 59
کنترل استرس 59
واکنش به استرسها 59
واکنش های دیررس 60
واکنش های شدید 61
مروری بر سابقه پیشینه تحقیق 62
فصل سوم: طرح پژوهش 70
طرح پژوهش 71
جامعه پژوهش 72
نمونه پژوهش 72
روش نمونه گیری 73
ابزار پژوهش و روش جمع آوری اطلاعات 74
روش آماری 75
فصل چهارم: آمار 76
مقدمه 77
آمار توصیفی 91
آمار استنباطی 93
فرض صفر 93
فرض خلاف 93
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 94
بحث و نتیجه گیری 95
محدودیت های پژوهش 97
پیشنهادات 98
منابع و مآخذ 99
پیوست 103
چکیده :
موضوع پژوهش حاضر بررسی بین میزان افسردگی امدادگران مرد هلال احمر شهرستان کرج با سابقة فعالیت امدادی آنهاست که بدین منظور 25 امدادگری که بیش از 4 سال سابقة فعالیت داشتند و 25 امدادگری که کمتر از4 سال سابقة فعالیت داشتند به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب و افسردگی آنها با پرسشنامة افسردگی بک سنجیده شد و در این پژوهش یک فرضیه شکل گرفت : میزان افسردگی در امدادگران مردی که بیش از چهار سال سابقه در فعالیت امدادی دارند بیشتر از افسردگی امدادگران مردی است که کمتر از چهار سال سابقه در فعالیت امدادی دارند.
برای بررسی فرضیه فوق از آزمون t استیودنت استفاده شد و چون t بدست آمده (917%) در سطح (05%) و (01%) کوچکتر از t جدول است بنابراین فرضیة فوق رد و فرضیة صفر تایید میشود و این نتیجه بدست آمد که بین میزان افسردگی امدادگرانی که بیش از چهار سال سابقه دارند با امدادگرانی که کمتر از چهار سال سابقه دارند تفاوت معنا دار وجود ندارد.