فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله فلسفه معرفت دینی

اختصاصی از فی دوو مقاله فلسفه معرفت دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله فلسفه معرفت دینی


مقاله فلسفه معرفت دینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:43

فهرست و توضیحات:

مقدمه

تجزیه و تحلیل

روش تحقیق

سابقه تحقیق

اصطلاحات و مفاهیم

فلسفه معرفت دینی

چکیده:

«فلسفه معرفت دینی

مفاهیم کلیدی:

فلسفة معرفت دینی و فلسفه‌های مضاف

«در یونان، عناصر دین خصوصیات فلسفی پیدا کردند. در هند فلسفه خود، مبدل به دین شد. اپانیشادها هم متون دینی است و هم کهن‌ترین تأملات فلسفی هندی. به تعبیری، فلسفه صرفاً مجموعه‌ای از مباحث نظری برای ارضای حسن کنجکاوی بشر نیست؛ بلکه تلاشی فکری است که در مسیر نجات و رستگاری انسان به کار می‌آید.[1]»

بنابراین، نتیجه آنکه برخی از ادیان خود، نوعی مکتب فلسفی هستند. ممکن است مطرح شود که این قالب‌های گوناگون فلسفه همگی امور عارضی هستند که اگر این امور عارضی حذف شوند و قدر جامعی را بخواهیم برای آن در نظر بگریم، معنای اصیل و مجردی از فلسفه بدست می‌آید که می‌توان آن را چنین توصیف کرد:

«تفکری مستند است که به انتقاد از خود می‌پردازد و به ادلة عقلی در توجیه خود می‌کوشد».

  1. «دین»: برای دین در لغت معنای گوناگون و متنوعی ذکر شده است؛ از جمله: اطاعت، جزاء، پاداش، تسلیم، آئین و شریعت و ... [2]. برای مفهوم اصطلاحی دین به علت تنوع تعاریف همچو تعریف فلسفه در آن مناقشاتی وجود دارد، زیرا این تعریف‌ها معمولاً با یکدیگر تفاوت‌های بنیادین دارد. برخی آن را چنان گسترده‌اند که هر نوعی آئین بشری را شامل می‌شود، آئین‌هایی که حتی در آن اعتقاد به خدا و مبداء متعال وجود ندارد و یا آئین‌هایی که بر ماده انگاری مبتنی‌اند. چنانکه پترسون دین را این گونه تعریف کرده است:

دین متشکل از مجموعه‌ای از اعتقادات، اعمال و احساسات (فردی و اجتماعی) است که حول مفهوم غایی سامان یافته است.[3]

برخی از دیگر علما، دین را جامعی برای دین حق و باطل دانسته‌اند و در تعریف معنای اصطلاحی آن چنین گویند:


[1] . اسمارت، 1378: ص 22.

[2] . ر.ک به: ذیل واژة دین در: راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن؛ جوهری، صحاح؛ مصطفوی، التحقیق فی غریب القرآن.

[3] . پترسون و دیگران، 1376، ص 20.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فلسفه معرفت دینی

دانلودمقاله برگرفته از شماره 68 نشریه معرفت از نشریات موسسه آموزشی

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله برگرفته از شماره 68 نشریه معرفت از نشریات موسسه آموزشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برگرفته از شماره 68 نشریه معرفت از نشریات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)مقدّمه
افلاطون و ارسطو را مى توان به عنوان پدران فلسفه سیاسى غرب باستان قلمداد کرد. حتى اگر بگوییم که فلسفه سیاسى معاصر هم متأثر از آن ها بوده، ادعاى گزافى ابراز نکرده ایم. با توجه به اهمیت این دو متفکر در عرصه فلسفه، بخصوص فلسفه سیاسى، به جاست تا نظرى کلى و اجمالى به فلسفه سیاسى آن ها بیندازیم. حکومت مطلوب، لزوم حکومت فیلسوف، منشأ قانون، جایگاه علم سیاست و رابطه شهروند با قانون محورهایى هستند که در فلسفه سیاسى این دو شخصیت بزرگ یونان مورد بررسى قرار خواهند گرفت. ابتدایى ترین کتاب هاى فلسفه سیاسى را باید کتاب جمهور و قوانین افلاطون و سیاست و اخلاق نیکوماخوس ارسطو معرفى کرد. از این رو، در این چند کتاب، محورهاى یاده شده پى گرفته خواهند شد.

کتاب «جمهور»
الف. شکل گیرى شهر
افلاطون انسان ها را زاده زمین مى داند و معتقد است هر آنچه لازم بوده به انسان داده شود، توسط زمین اعطا شده است. از این رو، برخى انسان ها داراى سرشت برتر هستند و برخى فروتر. چون زمین، که آن ها را در درون خود پرورش مى داد، به برخى استعداد و خاصیت طلا اعطا کرد و به برخى دیگر، نقره و به دسته سوم آهن و برنج; و انسان ها چون زاده خاکند، باید از آن مراقبت کنند و از تجاوز دشمنان مصون دارند و به دیگر هموطنان خویش هم به دلیل آن که آنان نیز از خاک متولد شده اند، به چشم برادرى نگاه کنند.

افلاطون دروغ مصلحت آمیز را روا مى داند و براى تربیت زمامداران و نگهبانان هم متوسّل به آن مى شود. بنابراین، به آن ها چنین وانمود مى کند که حقیقتاً آنان زاده زمین هستند. افلاطون در کتاب جمهور به افسانه «پیدایش شهر» پرداخته، مى گوید: «حقیقت امر این است که آنان (زمامداران و سربازان و سایر مردم) همه در این مدت، در شکم زمین پرورش مى یافته اند و هم خود و هم اسلحه آن ها و هم آنچه دارند، در آن جا آماده و مهیّا شده و زمین، که مادر آنان است، آنان را به محض آن که آماده شدند، به این دنیا آورده است. پس اکنون بر آن هاست که این سرزمین و مسکن خود را در حکم مادر و دایه بدانند و آن را از حملات دشمن حفظ کنند و سایر مردم شهر را مانند برادر تلقّى نمایند; زیرا آنان نیز از شکم همین زمین بیرون آمده اند. ... شما که اهالى این شهر هستید، همه برادرید; اما از میان شما، آنان که لیاقت حکومت بر دیگران را دارند خداوند، نهاد آنان را به طلا سرشته است و بنابراین، آن ها پر بهاترین افرادند و اما خداوند در سرشت نگهبانان نقره به کار برده و در سرشت برزگران و سایر پیشهوران آهن و برنج. و چون اصل و مبدأ همه شما یکى است، معمولا فرزندان شما هم مانند خودتان خواهند بود.»1

اساساً کتاب جمهور افلاطون با بحث «عدالت» آغاز مى شود. سپس چند تعریف براى آن ارائه مى گردد. اما بحث ادامه پیدا مى کند تا این که در کتاب دوم، افلاطون تشبیهى را پیش مى کشد:

«اگر کسانى که قوّه باصره آن ها ضعیف است، مأمور شوند که حروفِ ریزى را از مسافت دورى بخوانند و یکى از آنان متوجه شود که همان خط در جاى دیگرى به حروف درشت تر و روى لوح بزرگ ترى نوشته شده است، گمان مى کنم این فرصت را مغتنم شمرده، نخست حروف درشت تر را خواهد خواند و سپس ملاحظه خواهد کرد که آیا حروف کوچک تر هم، همان است یا نه.»2

پس از دیدگاه افلاطون، باید ابتدا «عدالت» را در سطح شهر، که لوح بزرگ ترى است، جستوجو کرد تا عدالت در افراد هم واضح و آشکار گردد. همه صفات و مفاهیم دیگر نیز از این قبیل هستند.

اولین گام در پیدایش شهر، این است که انسان ها «به خود بسنده»3 نیستند. هیچ فردى براى خود کافى نیست، بلکه به چیزهاى بسیارى نیازمند است. احتیاج، انسان ها را با یکدیگر شریک مى کند و پیوند مى دهد; کثرت حوایج موجب مى گردد تا انسان هاى زیادى در یک مرکز گرد آمده، با هم معاشر شوند و به یکدیگر کمک کنند. این محل تجمع را «شهر» مى نامند. پس پایه و اساس شهر، احتیاجات انسان ها به یکدیگر است و بزرگ ترین و نخستین نیازمندى ما فراهم کردن خوراک است. تهیه مسکن و تهیه لباس در رتبه بعد قرار دارند. عده اى باید بنّا و عده اى دیگر برزگر و گروه سومى پارچه باف، دیگران کفش دوز و پیشهور و جز آن باشند تا مایحتاج بدن فراهم گردد. استعدادهاى افراد متفاوت است; چون «طبیعت در همه ما استعدادهاى مشابه خلق نکرده، برخى براى یک کار شایسته اند، در حالى که دیگران براى کارهاى دیگر.»4

پس هر فردى تنها در یک فن مهارت دارد. بنابراین، در شهر خیالى افلاطون ـ به قول معروف ـ هیچ کس «همه فن حریف» نخواهد بود. افزایش تولیدات موجب پیدایش گروهى به نام تجّار و بازرگانان مى شود تا با شهرهاى دیگر ارتباط برقرار کنند و کالا صادر نمایند; چنان که در داخل شهر، بازار براى مبادله کالاهاى مردم پدید مى آید. در اثر گسترش شهر و ناکافى بودن منابع، رقابت و تجاوز به سرزمین هاى دیگر آغاز خواهد شد. پس گروهى به نام «نگهبانان» هم براى شهر نیاز است. براى این که نگهبانان با حمیّت و شور از شهر دفاع کنند، باید آنان را تربیت کرد. پس زمامداران باید به تربیت روحى و بدنى آنان بپردازند.

تا این جا معلوم شد که شهر، ساخته احتیاج انسان است. در شهر ساده، هر کس به شغلى مشغول است و امور به مسالمت مى گذرد و «مردم چون از خطر فقر و جنگ مى ترسند، فقط آن قدر فرزند مى آورند که بتوانند از عهده نگه دارى آنان بر آیند.»5 در شهر ساده، مردم بدین طرز زندگانى آرام و سالمى دارند و وقتى به روزگار سال خوردگى رسیدند، هنگام مرگ، فرزندانى از خود باقى مى گذارند که مانند خود ایشان زیست خواهند کرد.

ب. علل انحراف شهر
اما هرگاه شهر به سوى تجمّل حرکت کند و از شهر ساده فاصله بگیرد، به شهر متورّم شده تبدیل مى گردد; شهرى که در آن انواع خوراکى ها وجود دارد، بیش از حد اعتدال مى خورند و مى نوشند، از تخت و میز و سایر اسباب خانه و خوراک هاى چاشنى دار و روغن هاى خوش بو و شیرینى ها استفاده مى کنند. در این صورت، شهر به شهر تجّملى و متورّم تبدیل شده است; شهر خوک نشین، که هدف آن فربه سازى است. دیگر، احتیاجات صرفاً خانه، لباس، و خوراک نیستند، بلکه نقاشى، رنگ کارى، تهیه طلا و عاج و سایر اشیاى گران بها نیز جزو احتیاجات مى شود. شهر، دیگر سالم نیست. پس باید جمعیت آن افزایش یابد. شاعر، نغمه سرا، بازیگر و دیگران موردنیازند. با این طرز زندگى، احتیاج انسان ها به طبیب، به مراتب بیش از آن خواهد بود که در شهر ساده داشتند. مساحت شهر هم باید گسترش یابد و براى چراى گوسفندان باید به سرزمین هاى دیگر تجاوز کرد. پس جنگ رخ مى دهد و سپاهى عظیم باید پدید آید تا امر جنگ را متکفّل شود. «پس منشأ جنگ حس طمع به سرزمین دیگران است که وقتى بروز کند، هم براى جامعه و هم براى افراد، بزرگ ترین بلیّه است.»6

بدین سان، شهر از روال عادى خود، که برآوردن نیازهاى اولیه انسان بود، خارج مى شود و به شهر متورّم و رفاه زده تبدیل مى شود که به دلیل گستردگى احتیاجات و ناکافى بودن منابع موجود، تجاوز و تعدّى و جنگ رخ مى دهد.

ج. ضرورت حکومت فیلسوف
افلاطون پس از پى ریزى شهر آرمانى خود، به مسأله حاکم و زمامدار در این شهر مى پردازد و معتقد است: شهر خیالى که او توصیف کرد، جز با حاکمیت حاکم فیلسوف یا فیلسوف حاکم تحقق نمى پذیرد. از این رو، حکیم در فلسفه سیاسى افلاطون، جایگاه رفیعى دارد; زیرا باید زعامت و اداره جامعه و سیاست گذارى آن به دست او باشد. شهر آرمانى افلاطون داراى سربازانى بود که حق مالکیت نداشتند; همه دارایى ها از آنِ همه مردم بود، اشتراک زن و فرزند وجود داشت و تنها نژاد برتر ـ یعنى کسانى که طلاسرشت بودند ـ اجازه ازدواج و تولید نسل داشتند تا همه در جهت یک هدف ـ که هدف همه جامعه است ـ حرکت کنند، همگان خود را برادر یکدیگر بدانند، غم و شادى یک نفر از آن همگان باشد و شریک در غم و شادى یکدیگر باشند. حاکم در این شهر به عنوان همشهرى، ناجى، پشتیبان مردم، حاکم و چوپان گله خوانده مى شود; چون مردم دو گروه هستند: عده اى حکمران و فرمانروا، و عده اى فرمانبر. افلاطون معتقد است: براى تحقق شهر آرمانى، فیلسوف باید حاکم باشد:

«به عقیده من، یک تغییر در شهر کافى است که ماهیت این شهر را به کلى دگرگون کند. البته موضوع این تغییر نه کوچک است، نه آسان، ولى امکان پذیر است.» «مفاسدى که شهرها را تباه مى کند، بلکه به عقیده من به طور کلى مفاسد نوع بشر، هرگز نقصان نخواهد یافت، مگر آن گاه که در شهرها فلاسفه پادشاه شوند، یا آنان که هم اکنون عنوان پادشاهى و سلطنت دارند به راستى و جدّاً در سلک فلاسفه درآیند و نیروى سیاسى با حکمت توأماً در فرد واحد جمع شود; و از طرفى هم به موجب قانون سختى، کسانى که منحصراً یکى از این دو رشته را تعقیب مى کنند، از دخالت در اداره امور ممنوع گردند. تا این شرایط انجام نشود، هرگز ممکن نیست طرحى که ما در ضمن این مباحثه در نظر گرفتیم، از مرحله امکان بگذرد و پا به عرصه وجود نهد.»7

افلاطون معتقد است طبیعت، بعضى اشخاص را طورى خلق کرده که اشتغال به فلسفه و حکومت کار آن هاست و برخى دیگر را به گونه اى ساخته است که باید از حکومت بپرهیزند و به اطاعت اوامر فرمانداران اکتفا کنند. فیلسوف و دوستدار حکمت همچون عاشق، طالب کل حکمت است، نه این که قسمتى از آن را طالب باشد و قسمتى را طالب نباشد. دوستداران اصوات و مناظر از صداها و رنگ ها و اشکال زیبا و همه آثارى که از چنین اجزایى ترکیب یافته باشد، لذت مى برند، اما فهم آنان از ادراک و تحسین «زیباى مجرّد» عاجز است. فلاسفه در پى «زیباى مجرّد»، عدل محض و حقیقت محض اند. پس آنچه مردم عامّه درباره زیبایى و مفاهیم دیگر مى اندیشند، تصورات گوناگون و بى ثبات است که گویى بین عدم صرف و وجود مطلق در نوسان است. از این رو، موضوع علم و پندار دو چیز است. آنان که ناظر به حقایق ابدى و لایتغیّر هستند، در پى علم هستند. این ها فیلسوفند، نه اهل پندار. پس فلاسفه باید زمامدار باشند تا حافظ قوانین و سنن شهر باشند، نه کسانى که از درک وجود حقیقى محرومند; زیرا نه در باطن خود ملاک و نمودارى براى پى بردن به احکام زیبایى و عدل و نیکى مطلق دارند و نه حقیقت مطلق را مشاهده مى توانند کرد تا همانند نقاشى که چشم به اصل دوخته و از روى آن تصویر مى سازد، همواره به مرجع اصلى برگردند و با دقت تمام از آن سرمشق گیرند.

فیلسوف، عاشق حقیقت و حکمت است. پس فیلسوف خویشتندار است و از هرگونه حرص و طمع و ثروت اندوزى آزاد; زیرا این ها را مغایر با عشق به حقیقت مى داند. فیلسوف دنائت طبع ندارد، از مرگ نمى ترسد، ظلم نمى کند، تیزفهم است، حافظه قوى دارد و معتدل است. و چنین کسانى بسیار اندکند «و مادامى که همین عده قلیل وادار نشوند که خواه و ناخواه کار زمام دارى شهر را به عهده گیرند و شهر، مجبور به اطاعت از آنان نگردد، یا مادام که زمامداران موروثى شهرها یا پادشاهان کنونى یا فرزندان آن ها به تأیید الهى حقیقتاً به فلسفه واقعى عاشق نشوند، نمى توان انتظار داشت که یک شهر یا حکومت یا فرد بتواند به درجه کمال برسد.»8

افلاطون معتقد است: تنها کسى که قادر به تنظیم طرح شهر است، همان فیلسوفى است که توصیف کردیم; چون او با نگاه به حقیقت محض و نگاه به شبیه آن صفات، که در عالم انسانى قابل تحقق است، خطوط عمده طرح خود را رسم مى کند.

به دنبال این بحث، افلاطون «تمثیل غار» را پیش مى کشد و درجات تقرب به واقعیت را ذکر مى کند.9 افلاطون معتقد است: باید داوطلبان زمامدارى را آزمود و آن ها را براى این کار آماده کرد. زمامدار باید ناچار راه درازى بپیماید و براى کسب کمالات روحى و جسمى، به طور یکسان بکوشد. زمامدار باید در پى خیر باشد. «خیر» معرفت و دانش است. چون زمامدار کسى است که همه چیز شهر به او سپرده مى شود، پس باید معرفت به خیر داشته باشد. بنابراین، فلاسفه پس از درک خیر محض، نباید از تنزّل به جهان زندانیان و شرکت در رنج و خوشى آنان شانه خالى کنند; آنان باید حکمت را با سیاست همراه کنند.

2. کتاب «قوانین»
الف. هدف و ماهیت قانون
پس از آن که افلاطون از شهر آرمانى خود دست مى کشد و تحقق آن را به دست خود ناممکن مى بیند، از عقیده خود یک درجه عدول مى کند و عملا در صدد به دست گرفتن حکومت و پیاده کردن طرح خود برنمى آید. بنابراین، به نوشتن قوانین دست مى زند تا اصول صحیح تأسیس حکومت و نظام سیاسى مطلوب، و در عین حال، زمینى و نه آسمانى را معرفى کند.

قوانین درست قوانینى هستند که شخص مایل به زندگى مطابق حقیقت مثل، مى تواند طبق آن عمل کند. افلاطون در قوانین معترف است که ابتدا باید همانند پزشکان قدرى درباره دلیل و فلسفه قوانین سخن گفت; چنان که طبیب باید قدرى درباره دارو و شیوه درمان به بیمار توضیحاتى بدهد. قوانین از دیدگاه افلاطون قالب هایى هستند که ما را به واقع رهنمون مى شوند. البته ثابت نیستند و قانونگذار طبق عقل و استدلال به سوى قانون صحیح حرکت مى کند. پس احتمال خطا یا نقصان هم وجود دارد. از این رو، اشتباه او قابل تصحیح است. بدین روى، قانون باید به روز باشد.

متفکران یونان از جمله افلاطون، به عقل خدایىِ انسان معتقد بودند. پس این مى تواند کاشف از قانون الهى باشد. پیش فرض افلاطون در بحث فلسفه سیاسى این است که انسان مرکّب از روح و جسم است و جزء اصیل انسان، روح است که همه چیز در خدمت آن و تعالى آن است. روح صعود مى کند و به حقیقت مى پیوندد. ولى اکنون دچار ماده شده است. از این رو، باید قانون و تربیت وجود داشته باشد تا روح از مسیر خود خارج نشود. البته افلاطون مسیر طبیعى عالم ماده را رو به فنا مى داند و معتقد است: هیچ چیز نمى تواند در این نظام، ابدى تلقّى شود.

افلاطون از فضیلت انسان هم دم مى زند که قانون در جهت تضمین و تأمین آن است. پس در اولین قدم، مى توان گفت: هدف قانون تربیت است. تربیت هم براى حفظ و رسیدن به فضایل انسان، بخصوص فضایل روح، است. افلاطون در این باره مى گوید: کشورها دوگونه اند: کشور بد، کشور خوب. «کشور خوب» آن است که نیکان بر بدان حکومت مى کنند. البته شمار نیکان در جامعه، اندک است. وظیفه نیکان این است که بین بدان و نیکان قانونى را وضع کنند تا دوستى و صفاى دایم در میان آنان برقرار گردد و شهر دچار جنگ و کشتار نگردد. پس مى توان فهمید که ابتدایى ترین خاصیت قانون، جلوگیرى از جنگ و ایجاد محیط امن و با ثبات است. اما ـ چنان که ذکر شد ـ هدف قانونگذار جز فضیلت انسانى چیز دیگرى نیست. «نه تنها قانون گذارانى که از زئوس (Zeus) الهام مى گیرند، بلکه همه قانونگذاران هنگام وضع قانون، هدفى جز والاترین فضیلت انسانى ندارند.»10 همچنان که عدالت و خویشتن دارى و دانایى همراه با شجاعت به مراتب، بالاتر از شجاعت تنهاست، پس آنچه باید گفت این است که خداوند هنگام وضع قانون، تنها جزئى از فضیلت انسانى را در نظر نداشته است، بلکه تمام فضیلت بشرى منظور او بوده. آن گاه باید قوانین را با توجه به اجزاى فضیلت انسانى بررسى کرد، نه بدان گونه که امروز رایج است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   39 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله برگرفته از شماره 68 نشریه معرفت از نشریات موسسه آموزشی

گزارش کامل کارآموزی رشته عمران برپایی ساختمان مرکزی فرهنگسرای معرفت

اختصاصی از فی دوو گزارش کامل کارآموزی رشته عمران برپایی ساختمان مرکزی فرهنگسرای معرفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش کامل کارآموزی رشته عمران برپایی ساختمان مرکزی فرهنگسرای معرفت


گزارش کامل کارآموزی رشته عمران برپایی ساختمان مرکزی فرهنگسرای معرفت

دانلودگزارش کامل کارآموزی رشته عمران برپایی ساختمان مرکزی فرهنگسرای معرفت بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات24

گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی


این پروژه کارآموزی بسیاردقیق وکامل طراحی شده وقابل ارائه جهت واحد درسی کارآموزی

. بازدید از زمین و ریشه کنی قبل از شروع هر نوع عملیات ساختمانی باید زمین محل ساختمان بازدید شده و وضعیت و فاصله ی آن نسبت به خیابان ها و جاده های اطراف و همچنین چگونگی دسترسی به خیابان های اصلی مورد بازرسی قرار گیرد. بعد از بررسی های کافی و در صورت نبود مشکل اقدام به آغاز پروژه می نماییم. در این بررسی ها باید دقت شود تا ما مشکلی از لحاظ ورود و یا خروج ماشین آلات نداشته باشیم و ضمنا جای کافی برای مصالح پای کار فراهم کنیم. سپس نسبت به ریشه کنی( کندن ریشه های نباتی که ممکن است در زمین روییده باشند ) اقدام می شود و خاک های اضافی به بیرون حمل گردد و بالاخره باید شکل هندسی زمین و زوایای آن کاملا معلوم شده وبا نقشه ساختمانی کاملا مطابقت داشته باشد 2. پیاده سازی نقشه  پس از بازدید محل وریشه‌کنی ، نوبت به پیاده کردن نقشه بر روی زمین می شود. منظور از پیاده کردن نقشه یعنی انتقال نقشه ساختمان از روی کاغذ بر روی زمین به وسیله ابزار آلات در دسترس با ابعاد اصلی به طوری که محل دقیق پی ها و ستون ها و دیوار ها و عرض پی ها روی زمین به خوبی مشخص باشد. باید دقت داشت که این مرحله یکی از مهمترین مراحل ساخت می باشد چرا که کوچکترین اشتباهات در این مرحله قابل صرفنظر نبوده و اگر این خطا ها از مقدار مجاز آیین نامه ای بیشتر باشد ، باید اقدام به تخریب کل ساختمان کرد. حال برای پیاده کردن نقشه دو راه داریم اگر ساختمان مهم و بزرگ بود می بایست از دوربین های نقشه برداری استفاده شود ولی برای پیاده کردن نقشه ساختمان های معمولی و کوچک از متر و ریسمان بنایی می توان بهره برد که دقت لازم برای کارهای معمولی را دارند. برای پیاده کردن نقشه با متر و ریسمان کار ابتدا باید محل کلی ساختمان را روی زمین مشخص نموده و بعد با کشیدن ریسمان کار به  یکی از امتداد های تعیین شده و ریختن گچ ، یکی از خطوط اصلی ساختمان را تعیین کرد و بعد خطوط دیگر را با همین روش مشخص می کنیم . البته برای ایجاد زاویه ی قایمه می توان از اعداد فیثاغورثی بهرا برد مانند اعداد 3و4و5 که در آن دو تای اولی اضلاع جانبی اند و عدد آخر که از همه بزرگتر می باشد مقدار عدد وتر می باشد  عرض و طول و عمق پی ها کاملا بستگی به وزن ساختمان و قدرت تحمل خاک محل ساختمان دارد در ساختمان های بزرگ قبل از شروع کار بوسیله آزمایشات مکانیک خاک قدرت مجاز تحملی زمین را تعیین نموده واز روی آن محاسبات ابعاد پی را تعیین می نمایند ولی در ساختمان های کوچک که آزمایشات مکانیک خاک در دسترس نیست باید از مقاومت زمین در مقابل بار ساختمان مطمئن شویم . اغلب مواقع قدرت مجاز تحملی زمین برای ساختمان های کوچک با مشاهده خاک پی و دیدن طبقات آن و طرز قرار گزفتن دانه ها به روی همدیگر یا با ضربه زدن به وسیله کلنگ به محل پی قابل تشخیص می باشد .  3. گود برداری در این قسمت از عملیات اقدام به خاکبرداری محل نقشه می شود تا به خاک بکر رسید. انجام این عمل به آن علت است که همانطور که گفتیم زمین ، بار کلی ساختمان را تحمل می کند لذا باید پی ها بر روی یک سطح محکم و بدون رانش قرار بگیرد تا در آینده پس از اتمام پروژه و در نتیجه ی بارگذاری ، پی ها نشست بیش از حد نداشته باشند و یا اینکه نشستهای متفاوت داشته باشند. البته اگر زمین موجود ، بدون خاکبرداری ، بکر باشد ، باز هم باید اقدام به گودبرداری کرد. این عمل بدان علت است که همانطور که می دانیم پی از قسمتهای مهم سازه می باشد. و جنس آن از بتن می باشد همانطور که می دانیم بتن از دو المان آرماتور آهنی و ملات سیمان ماسه شن تشکیل شده است. آهن در مقابل سولفاتها و موادی همچون کلر و آب حساس است و در صورت وجود این عوامل در کنار آهن ، آهن زنگ زده و مقاومت فشاری و کششی خود را از دست می دهد. همچنین ملات سیمان هم در مقابل آب ضربه پذیر است و مقاومت خود را از دست می دهد. بنابر این سطح زیرین پی ها باید حداقل 1.5 الی 2 متر پایین تر از تراز کف زمین باشد. در موقع گودبرداری چنانچه محل گودبرداری بزرگ نباشد از وسائل معمولی مانند بیل و کلنگ و فرقون ( چرخ دستی ) استفاده می گردد , برای این کار تا عمق معینی که عمل پرتاب خاک با بیل به بالا امکان پذیر است ( مثلاً 2 متر ) عمل گود برداری را ادامه می دهند و بعد از آن پله ای ایجاد نموده و خاک حاصله از عمق پائین تر از پله را روی پله ایجاد شده ریخته و از روی پله دوباره به خارج منتقل می نمایند . برای گود برداری های بزرگتر استفاده از بیل و کلنگ مقرون به صرفه نبوده و بهتر است از وسایل مکانیکی مانند لودر و غیره استفاده شود . در این گونه موارد برای خارج کردن خاک از محل گود برداری و حمل آن بخارج کارگاه معمولاً از سطح شیبدار استفاده می گردد . بدین طریق که در ضمن گودبرداری سطح شیبداری در کنار گود برای کامیون و غیره ایجاد می گردد که بعد از اتمام کار این قسمت بوسیله کارگر برداشته می شود . استفاده از دیوارهای مانع : چون ایجاد شیب مورد لزوم موجب کار اضافی برای حمل خاک بیشتر به خارج و انتقال مجدد آن بعد از ساختن دیوار مورد لزوم به پشت دیوار می باشد لذا برای جلوگیری از پرداخت هزینه بیشتر و عدم انجام کار اضافی در موقع گودبرداری در زمینهای سست بعضی وقتها در صورت امکان اقدام به ایجاد دیوارهای مانع می نمایند که در اینجا از نوع چوبی می باشد . 4. پیاده کردن محل پی ها و شناژها و آرماتور گذاری بعد از گود برداری و مشخص نمودن محل پی ها و شناژ های رابط پی ها ابتدا در محل های مورد نظر در حدود 40 تا 50 سانتی متر ملات آهک و شفته ریخته می شود . شفته مخلوطی است از خاک مناسب و آهک شکفته و آب . ( خاک مناسب برای شفته خاکی است که قطر دانه های تشکیل دهنده آن از لحاظ بزرگی و کوچکی متفاوت بوده به طوری که دانه های ریزتر فضای خالی بین دانه های درشت تر را پر نموده و در نتیجه جسم متراکم و توپری بدست می آید . ) بعد از شفته ریزی ، در حدود 5 الی 10 سانتی متر بتن مگر روی آن ریخته می شود به این بتن ، بتن لاغر هم گفته می شود چرا که بتنی است که سیمان آن نسبت به سایر بتن ها کم بوده و در حدود 100 الی 150 کیلو گرم در متر مکعب می باشد. این کار به دو دلیل انجام می شود. اول آنکه حد فاصلی بین بتن اصلی و خاک می باشد دوم آنکه سطح پی را با این بتن رگلاژ می نمایند تا بتن اصلی پی روی سطح صافی قرار گیرد . بعد از این مرحله بر حسب اینکه پی از چه نوعی باشد مطابق با نقشه آرماتور چینی صورت می گیرد . آرماتور چینی در پی های منفرد به این صورت انجام می گیردکه تک تک پی ها از روی نقشه دقیقا مطالعه شده و طول آرماتور ها و شماره آرماتور ها دقیقا مشخص می شود ( تمامی آرماتورها در  ساختمان های بتنی آجدار می باشد ) سپس بوسیله قیچی و آچار های مخصوص مطابق نقشه آرماتور ها را بریده و خم می کنند . برای پی های منفرد یک ردیف آرماتور به صورت شبکه ای در زیر فنداسیون قرار داده می شود که آرماتور های هر ردیف شبکه را به وسیله سیم مفتول ( نمره 4 یا 6) به آرماتور های ردیف دیگر شبکه متصل می شود . به دلیل اینکه مقاومت فشاری بتن خوب بوده و مقاومت کششی آن در حد مطلوب نمی باشد و با توجه به اینکه در پایین پی منفرد کشش اتفاق می افتد لذا شبکه آرماتور را در پایین قرار می دهیم . همچنین از شناژهایی هم ، جهت اتصال فنداسیون های مجاور به هم استفاده می کنیم . علت اجرای شناژ این است که پی ها به هم متصل شده و در مقابل بارهای افقی مانند باد و زلزله ایمن شوند. باید توجه داشت که هر پی باید حداقل توسط دو شناژ عمود بر هم مهار شود. در صورتی که یکی از فنداسیون ها در محیط اطراف ساختمان قرار گیرد شناژی که برای اتصال این فنداسیون به فنداسیون دیگر که در محیط نیست به کار می رود قویتر از بقیه شناژ ها انتخاب می شود. این اقدام بدان علت است که چون ستون وارد بر این پی های محیطی به دلایل معماری نمی تواند در وسط فنداسیون قرار گیرد و باید در کناره آن قرار گیرد ، در این صورت بر قسمت بالایی شناژ رابط نیروی کششی بیشتری وارد می شود و به همین دلیل این قسمت از شناژ قویتر انتخاب می شود و معمولا در این شناژ ها تعداد آرماتور های بالایی بیشتر از تعداد آرماتور های پایینی می باشد ( معمولا 3 به 5 ) . علاوه بر آرماتور های شناژ ، آرماتور های ریشه ستون ها نیز قبل از بتن ریزی کار گذاشته می شود . طول این این ریشه ها معمولا 1.2 متر یا بیشتر انتخاب می شود. در قرار دادن این آرماتور ها با دقت فوق العاده زیادی کرد و فاصله آکس به آکس ستون ها و ردیف آن ها باید کاملا مطابق با نقشه باشد . ( امتداد ستون ها باید با دوربین یا ریسمان کار کنترل شود ) چون آکس ستون های طبقات باید در یک امتداد قایم قرار گیرند و در صورتی که دو ، سه سانتی متری اشتباه شود این اشتباه تا آخرین طبقه ساختمان ادامه پیدا می کند.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش کامل کارآموزی رشته عمران برپایی ساختمان مرکزی فرهنگسرای معرفت