دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 140
اثرات نفت بر اقتصاد کشور و محیط زیست مناطق
نفت و اقتصاد
میدان گازی جنوبی از اکتشافات شرکت ملی نفت ایران و بزرگترین منبع گازی مستقل جهان است. وسعت این مقدان 9 هزار و 700 کیلومتر مربع است. با توجه به وسعت میدان گازی پارس جنوبی، توسعه آن در فازهای مختلف در نظر گرفته شده و اراضی نزدیک عسلویه که در 270 کیلومتری جنوب شرقی بوشهر قرار دارد، به عنوان منطقه ساحلی برای ایجاد تأسیسات خشکی و توسعه مرحله این میدان انتخاب شده است. ضمنا به منظور ایجاد تسهیلات بیشتر در اجرای فازهای مختلف این طرح و همچنین به منظور گسترش فعالیتهای اقتصادی در محل اجرای طرح، ایجاد منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس به تصویب شورای عالی مناطق آزاد رسیده و ابلاغ شده است. ذخیره بخش مربوط به ایران که طبق آخرین برآوردها حدود 14/13 تریلیون متر مکعب و حدود 7 درصد کل ذخایر گاز جهان و بالغ بر 38 درصد ذخایر گازی کشور را به خود اختصاص داده، معادل 17 هزار و 100 میلیون بشکه است.
منطقه پارس جنوبی به سبب گستردگی بسیار به فازهای متعددی تقسیم شده که عملیات و بررسیهای مورد نیاز و در برخی موارد بهره برداریهای به عمل آمده در برخی فازها انجام گرفته است. فازهای 1 تا 11 با پیشرفتهای مختلف در دست اقدام است و فازهای بعدی که بنا به برخی منابع تا 28 فاز قابل گسترش است، در مراحل بعدی کار قرار دارند.
فاز یک
اجرای فاز یک طرح توسعه، میدان به منظور استحصال روزانه 25 میلیون متر مکعب گاز طبیعی، 40 هزار بشکه میعانات گازی و 200 تن گوگرد است. اجرای قرارداد مذکور، اواخر سال 1376 به شرکت پتروپارس واگذار و قرارداد آن به صورت بیع متقابل تنظیم شده است.
فازهای 2 و 3
اجرای فازهای 2 و 3 طرح توسعه میدان به منظور استحصال روزانه 50 میلیون متر مکعب گاز طبیعی، 80 هزار بشکه میعانات گازی و 400 تن گوگرد است. اجرای قرارداد مذکور، اکتبر 97 به کنسرسیوم شرکتهای توتال، پتروناس و گازپروم واگذار و قرارداد آن به صورت بیع متقابل تنظیم شد.
فازهای 4 و 5
اجرای فازهای 4 و 5 طرح توسعه میدان به منظور استحصال 50 میلیون متر مکعب گاز طبیعی در روز، 80 هزار بشکه میعانات گازی در روز، 5/10 میلیون تن گاز مایع در سال برای صادرات، 71 میلیون فوت مکعب اتان در روز و 400 تن گوگرد در روز است. اجرای قرارداد مذکور به مشارکت شرکتهای آجیپ و پتروناس در تاریخ 6 مرداد 1379 واگذار و قرارداد آن به صورت بیع متقابل تنظیم شد. بر اساس مفاد پیمان، اجرای طرح.
فازهای 6 و 7 و 8
اجرای فازهای، 8 و 7 و 6 طرح توسعه میدان به منظور استحصال 80 میلیون متر مکعب گاز ترش در روز، 120 هزار بشکه میعانات گازی در روز و 72 میلیون تن گاز مایع در سال است. اجرای قرارداد مذکور در تاریخ 19 تیر 1379 به شرکت پتروپارس واگذار شد.
فازهای 9 و 10
اجرای فازهای 9 و 10 طرح توسعه میدان عینا مشابه 4 و 5 است. مناقصه برای واگذاری قرارداد بیع متقابل با فاینانس در حال اجراست. این دو فاز به منظور استحصال 6/56 میلیون متر مکعب در روز در نظر گرفته شده است که در این میان 50 میلیون متر مکعب در روز گاز طبیع، 2 میلیون متر مکعب در روز گاز اتان، 05/1 میلیون تن در سال گاز مایع، 80 هزار بشکه میعانات گازی و 400 تن گوگرد در روز خواهد بود.
فازهای 11 و 12
اجرایی 11 و 12 طرح توسعه میدان، به منظور استحصال 50 میلیون متر مکعب گاز ترش دو روز، برای تأمین خوراک واحدهای تصفیه و مایع سازی گاز 80 هزار LNG بشکه میعانات گازی در روز است. مناقصه برای واگذاری قرارداد آن به صورت عقد قرارداد بیع متقابل با فاینانس در حال اجراست. در کنار توسعه میدان پارس جنوبی، احداث واحدهای پتروشیمی در منطقه عمومی پارس جنوبی و عسلویه نیز در دستور کار وزارت نفت قرار دارد و تاکنون قرارداد احداث 6 مجتمع عظیم پتروشیمی شامل افین نهم، الفین دهم، متانول چهارم، آروماتیک چهارم، اوره و آمونیاک عسلویه، واحد تولید اتان و LPG ، برای استفاده از خوراک تولیدی در بخش بالادستی گاز آغاز شده است که هر یک از این مجتمعها در نوع خود جزو بزرگترین مجتمعهای پتروشیمی جهان به شمار میروند.
منطقه مورد نظر قرارداد که حوزه گازی پارس جنوبی است و در مرز مشترک آبی ایران و قطر در خلیج فارس واقع شده است، به اسم بلال شهرت دارد و بخش کوچکتر آن متعلق به قطر است، که به آن گنبد شمالی (North Dome) میگویند.[1]
عسلویه در حال تبدیل شدن به مرکز تمدن صنعتی ایران است و در حال حاضر بزرگترین سرمایه گذاری تاریخ ایران در حال شکل گیری در عسلویه است. این سرمایه گذاری 25 میلیارد دلاری در عسلویه یک حوزه نفوذ دارد که حوزه نفوذ آن از یک سو بندر بوشهر و بندر لنگه و از سوی دیگر شیراز است. بنابراین این حوزهها تحت تأثیر سرمایه گذاریهای گسترش خواهد یافت که برای توسعه این مناطق باید برنامه ریزی فراتر از وزارت نفت در سازمان برنامه و بودجه اتفاق بیافتد تا این مناطق به ظرفیتهای لازم تجهیز شوند.
در حال حاضر در بخش نفت و گاز قراردادهای متعددی با صنایع داخلی بسته شده است که قراردادهای آن بالغ بر 5/1 میلیارد دلار است. اما ظرفیتها به همین نقطه ختم نمیشود و هنوز ظرفیتهای زیادی برای حرکت وجود دارد.
در خصوص اثرات اجتماعی و میزان اشتغال زایی فعالیت کارخانجات کشتی سازی در منطقه باید گفت که مجتمع کشتی سازی خلیج فارس در بندرعباس مثل کارخانه ذوب آهن است برای اصفهان و اگر روزی مجتمع کشتی سازی خلیج فارس با ظرفیت کامل راه اندازی شود. تأثیرات اجتماعی بسیار زیادی بر بندرعباس خواهد گذاشت و این شهر را توسعه خواهد داد. [2]
قطر با بهره برداری از مخزن مشترک پارس جنوبی تا به حال، حدود 6 میلیارد دلار درآمد داشته است، که با بهره برداری از فاز دوم و سوم ایران مخزن تولید و بهره برداری ایران و قطر متعادل خواهد شد. طبق برنامه ریزی انجام گرفته از سوی مقامات قطری بهره برداری، این کشور تا سال 2007، به 71 میلیارد متر مکعب گاز و 100 میلیون بشکه میعانات گازی دست پیدا خواهد کرد.
با هر تأخیر در بهره برداری از هر 2 مرحله از توسعه میدان، ناچار به جایگزینی 50 میلیون متر مکعب گاز در هر روز هستیم که بر اساس محاسبههای انجام شده، روزانه 7 میلیون دلار زیان متوجه کشور خواهد شد. در هر فاز تولید روزانه 40 هزار بشکه میعانات گاز برنامه ریزی شده که با توجه به ارزش این مواد که معمولاً 2 تا 3 دلار از متوسط قیمت هر بشکه نفت بیشتر است. با تأخیر در بهره برداری از این میدان روزانه حدود یک میلیون دلار نیز از این طریق به کشور زیان خواهد رسید. تاکنون حدود 700 هزار بشکه میعانات گازی از فازهای 2 و 3 توسعه میدان پارس جنوبی تولید شده و به این ترتیب، ارزش اولین و دومین محموله صادرات میعانات گازی به 8 میلیون دلار میرسد. [3]
درآمد و اشتغالزایی
پیش بینی میشود با تکمیل 8 مرحله از 10 مرحله یاد شده سالانه مبلغی بالغ بر 5 میلیارد و 500 میلیون دلار به درآمد کشور افزوده شود، که با جایگزینی گاز طبیعی به جای فرآوردههای نفتی این درآمد به 10 میلیارد دلار خواهد رسید. اشتغالزایی 3 مرحله از این طرح تاکنون حدود 15 هزار نفر به طور مستقیم بوده است که برای اجرای مراحل 2 و 3 حدود 10 هزار نفر از نیروی کار کشور با اولویت نیروهای بومی مشغول به کار شده اند. پیش بینی میشود، با آغاز عملیات اجرایی مراحل باقی مانده به طور متوسط 30 هزار نیروی انسانی کشور به طور مستقیم در این طرح اشتغال یابند. ارتقای سطح علمی کارشناسان داخل از دیگر دستاوردهای این طرح بزرگ ملی است که علاوه بر صرفه جویی ارزی، پیمانکاران و سازندگان ایرانی در کار ساخت، نصب و بهره برداری از تأسیسات فراساحلی به مرز خود اتکایی رسیده اند. آخرین برآوردها از وجود بیش از 13 تریلیون متر مکعب گاز ذخیره در جای این میدان حکایت دار که این رقم معادل 8 درصد از کل ذخایر گازی جهان و 50 درصد از ذخایر گازی شناخته شده کشور است. علاوه بر ذخایر گازی، این میدان دارای ذخیره ای بالغ بر 17 میلیارد بشکه میعانات گازی و نیز ذخیره تخمینی حدود 5 میلیارد بشکه نفت است.
آنچه توسعه برخی فازهای پارس جنوبی را با تأخیر مواجه ساخته، عدم مدیریت کارآمد در برخی بخشها، برخی پیمانکارها، دست اندازهای سیاسی و مشکل تأمین منابع مالی و صرف وقت برای پیدا کردن راهکار مناسب که حداکثر منافع مالی را در نظر بگیرد بوده است. برای شروع هر طرح ابتدا باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا با اجرای طرح توجیه اقتصادی دارد یا خیر. پاسخ به این سؤال مهم نیازمند بررسی فنی و اقتصادی طرح است که در قالب مهندسی (طراحی) مفهومی یا تفهیمی (Conceptual) با امکان سنجی (Feasibility) انجام میگیرد. بنابراین، با توجه به این که طراحی تفهیمی بخش آغازین فعالیتهای مهندسی است و فلسفه توسعه هر فاز پارس جنوبی نیز متفاوت از یکدیگر است، انجام و صرف وقت مجدد به منظور طراحی تفهیمی و امکان سنجی، ضروری و اجتناب ناپذیر است، ولی تا حد امکان در طراحی تفهیمی و حتی اصولی فازهای پارس جنوبی برخی منابع و مدارک فنی فازهای قبلی که استفاده از آنها منطقی، مجاز و منطبق با شرایط طرح بوده، مد نظر قرار گرفته است.
نتیجه این که هر چند مطالعات و به ثمر رسیدن فازهای میدان ایرانی پارس جنوبی نسبت به شریک قطری با تأخیر همراه بوده است، اما باید به این نکته اشاره کرد که انجام چنین طرح عظیمی در شرایطی که کشور با تحریمها و تهدیدات بسیاری روبهروست کاری بس ارزنده و ارزشمند است. امید است با بهره برداری کامل از تمامی فازهای طرح مربوط آینده درخشانی را برای ایران به همراه آوریم.
مختصر مطالب گفته شده، بیانگر درجه بالای اهمیت آبهای خلیج فارس و دریای عمان، به علت دارا بودن منابع سرشار نفت و گاز میباشد. در نقشة اقتصادی (صنایع، معادن و ذخایر)، موجود در پیوست شمارة (1) مناطق نفت خیز جنوب کشور را میتوان مشاهده نمود که از پراکندگی بالایی برخوردارند. [4]
اگرچه سهم ایران در استخراج نفت از آبهای نفت خیز دریای خزر در مقایسه با سهمش از منابع نفتی آبهای جنوب ناچیز است، اما فعالیتهای نفتی موجب شده که بنادر موجود در این مناقط شمالی کشور از رونق بالایی برخوردار باشد. با توجه به آمار عملیات بنادر کشور طی ده ماهه سال 1382،[5] مقایسه و شناورهای بالای هزار تن در ده ماهه سال 1382، نسبت به مدت مشابه سال قبل، نشان میدهد که در زمینه فعالیت نفتی شناورها بندر نکا مهمترین بندر ترانزیتی معرفی شده است. ضمن اینکه بندر ماهشهر بالاترین میزان صادرات، بندر شهید رجایی بیشترین حجم واردات و کاپوتاژ داشته اند. پیوست شماره (2) مؤید این مطلب است. (مهم ترین کالای ترانزیتی مواد نفتی بوده که به مقدار 2856838 تن تخلیه و 383225 تن بارگیری شده و 79 درصد از کل کالاهای ترانزیتی را تشکیل میدهد).
همچنین با مشاهده به جدول شماره (1) که به پیش بینی درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خام پرداخته شده است، در سال 1383 این میزان به 8/12082 میلیون دلار خواهد رسید که در مقایسه با سال 1382، 17/4 درصد رشد خواهد داشت.
جدول شماره (1) پیش بینی درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خام
منبع: جدول شماره 8، لایحه برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. صفحه 124 (بخش جداول پیوست)
منبع: جدول شماره 3، لایحه برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. صفحه 119 (بخش جداول پیوست)
در جدول شماره (2) نیز میتوان به روند صعودی منابع ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآوردههای نفتی توجه کرد که در سال 1383 این رقم به 13549 میلیون دلار برآورد شده و 27 درصد از منابع ارزی را در این سال به خود اختصاص میدهد.
- آلودگیهای نفتی خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر
نفت به عنوان یکی از عوامل مخرب و آلاینده خلیج فارس و دریای عمان
راههای ورود نفت به دریا
عمده ترین آلاینده خلیج فارس و دریای عمان، نفت و فرآوردههای آن میباشد. منطقه خلیج فارس و حوضچههای نفتی اطراف آن حامل حدود 60 درصد از نفت جهان میباشد و نزدیک به 40 درصد از صادرات نفت جهان از این منطقه انجام میشود. بنابراین، این ماده به شکلهای گوناگون موجب آلودگی خلیج فارس تا 47 برابر بیشتر از دریاهای مشابه در جهان شده است. نفت هنگام ورود به دریا با توجه به شرایط جوی و شکل ساختمانی آن دستخوش تغییراتی از جمله تبخیر، تعلیق، ترکیب، ترسیب و تجزیه میگردد. هیدروکربنهای سبک موجود در نفت خام به سرعت تبخیر و از محیط دریا خارج میشود ولی در نهایت با ریزشهای جوی دوباره به دریا باز میگردد. هیدروکربنهای سنگین رسوب میکنند یا به بستر دریا میروند یا توسط امواج به ساحل آمده، به شکل توپکهای متشکل از قیر (Taebal) در ساحل پراکنده میشوند.
وجود نفت در دریا موجب مسمومیت، خفگی، تغییر رفتار، مهاجرت، جهش و تجمع در بافتهای آبزیان مستقر در ناحیه میگردد. بیشترین اثر مخرب نفت بر جمعیتی از آبزیان وارد میشود که دارای حرکت کم هستند یه به صورت بنتیک (Bentic) زندگی میکنند. از سویی، تجزیه نفت در دریا سبب ایجاد برخی ترکیبات سمیتر یا افزایش نورتینتها میشود که نخست در صورت تجمع (Bio accumulation) و بزرگنمایی زیستی (Bio magnification)، مرگ مستقیم یا تدریجی آبزیان را به همراه میآورد و در ثانی چون نفت ترکیبی آلی میباشد، تجزیه آن توسط باکتریها یا آلایندههای دیگر موجب افزایش نوترینتها و شکوفایی پلانکتونی میگردد که در مواردی مانند کشندههای قرمز (Red tide) میتواند بسیار خطرناک باشد.
از سویی دیگر، ورود نفت به دریا موجب کاهش نفوذ نور و اکسیژن محلول در آب و در نتیجه کاهش تولید فرآوردههای اولیه میگردد.
1- آب توازن کشتیها
آب توازن نفت کشها حدود 55 درصد از آلودگی نفتی خلیج فارس را تشکیل داده و سالانه بطور متوسط بالغ بر 40 میلیون تن برآورد شده است. طبق آمار سازمان بنادر و کشتیرانی، سالانه 2035 هزار نفت کش از خلیج فارس عبور میکنند.
هنگام ورود نفت کشها به خلیج فارس که دارای تلاطم کمتری نسبت به اقیانوس است و نیز هنگام نزدیک شدن به پایانههای بارگیری نفت، آب توازن نفت کش را تخلیه میکنند. نفت موجود در آب توازن، خطر بیشتری نسبت به نفت خام دارد زیرا لجنهای نفتی موجود در آن شامل هیدروکربنهای سنگین و حلقوی است که نیازمند بیش از یکسال زمان برای تجزیه شدن دارند. عمده ترین مشکل، فقدان ردیابی و تشخیص کشتیهای تخلیه کننده آب توازن میباشد زیرا تمامی نفت کشها، در هنگام شب تخلیه را توسط لولههای موجود در زیر کشتی انجام میدهند و تا روز بعد، از محل تخلیه فاصله بسیار گرفته اند. در هر صورت، 73 درصد از آلودگیهای نفتی ایجاد شده در دریا، مربوط به کشتیرانی است.
2- جنگ کویت و خلیج فارس
طی 8 سال دفاع مقدس و جنگ کویت در سال 1991، بزرگترین آلودگی نفتی جهان، در خلیج فارس به وقوع پیوست و تقریباً 11-8 میلیون بشکه نفت از 810 حلقه چاه نفتی منطقه وارد دریا گردید. این فاجعه زیست محیطی موجب نابودی 50 راس گاو دریایی، مقادیر بسیار زیادی از ماهیان، پستانداران دریایی و 100 قطعه لاک پشت دریایی به طور مستقیم شد که آثار و نتایج آن همچنان باقی است. همچنین طی بمباران چاههای نفتی نوروز در سال 1361 از سوی رژیم بعثی عراق، سکوهای شماره 3، 5، 7 و 9 دچار آسیب شدیدی شدند بطوریکه روزانه 8000 بشکه نفت و 700000 فوت مکعب گاز و در نهایت 71 میلیون تن نفت از این طریق وارد دریا شد. بر اساس محاسبات حاصله، برای از بین بردن کامل این آلودگی حدود یکصد سال وقت مورد نیاز است. (پیوست)
3- ریزشهای نفتی از خطوط انتقال و سکوهای نفتی
نفت استخراجی از بستر دریا حاوی مقداری آب است که بایستی قبل از انتقال نفت به پالایشگاه از آن جدا شود. غلظت نفت در آب جداسازی شده گاه به ppm40 میرسد که در مجموع میزان قابل توجهی است. انواع اتصالات به کار رفته در لولهها و دهانههای چاهها در اثر خوردگی در آب شور دریا به مرور سوراخ و موجب ورود نفت به دریا در مسیر یا دهانه چاهها میشوند. طی سالهای اخیر، چندین مورد شکاف در خطوط لولههای نفتی تعبیه شده در خلیج فارس شناسایی شده که از این طریق نیز به طور متوسط 1520 هزار بشکه نفت در روز وارد اروپا گردیده است. [6]
گسترش ریزش مواد نفتی توسط باد یا امواج و انتقال به لایههای زیرین آب، هم توده آب و هم سواحل را تهدید مینماید. به خصوص زمانی که مستقیماً به سواحل دارای مجموعههای با ارزش، مناطق تفرجگاهی یا مناطق مسکونی برخورد مینمایند. [7]
4- ورود نفت از طریق فاضلاب و صنعتی
فاضلابهای شهری حاوی مقداری نفت و گازوئیل میباشند و با توجه به طبیعت کارخانجات صنعتی، فاضلاب آنها نیز دارای مقادیر قابل ملاحظه ای از هیدروکربرنهای نفتی هستند. فاضلابها از طریق خورها (به عنوان مثال، خورهای موجود در بندرعباس) وارد آبهای ساحلی میشوند. علاوه بر نفت و گازوئیل، مقادیر فراوانی روغن موتور نیز در فاضلابها موجود است. بر اساس برآوردها، 6/9 درصد از آلودگی نفتی ایجاد شده در خلیج فارس ناشی از این گونه ریزشهای نفتی میباشند.
وجود پالایشگاههای صنایع پتروشیمی در جزایر خارک، لاوان، سیری و خور موسی و بندرعباس موجب ورود مقادیر قابل توجهی از این نوع آلودگیها به دریا میشود. این نوع آلودگیها از طریق آبی ایجاد میگردد که از سیستم خنک کننده پالایشگاهها وارد دریا میشود. سیستم خنک کننده پالایشگاهها، روزانه مقادیر فراوانی از آب دریا را برای خنک نمودن دستگاهها مصرف میکنند. غلظت نفت در آب خروجی از این سیستم ppm100 برآورد شده است.
5- اکتشاف و استخراج
هنگام اکتشاف حوضههای نفتی و عملیات حفاری، گل حفاری حاوی آب یا در صورت پذیرش طبقات زمین، حاوی 80-70 درصد نفت است. اگرچه تلاشهایی برای جداسازی گلهای آغشته به نفت از قطعات حاصل از حفاری، قبل از دفن آنها در بستر دریا و در زیر سکوها صورت میگیرد اما هنوز هم این قطعات حاصل از حفاری چاههای نفتی به شدت سمی هستند و حدود 4/22 درصد از آلودگی نفتی حاصل از عملیات بهره برداری برآورد شده است. از سویی، هنگام عملیات انفجار، مقداری نفت به بیرون تراوش میکند ضمن اینکه ایجاد انفجار، عواق بسیار وخیمی برای آبزیان مجاور دارد.
6- جابجایی نفت از نفتکشها
نفت کشها به علت وجود آبخور زیاد قادر به پهلوگیری در اسکلهها و پایانههای نفتی کنار ساحل نمیباشند. در نتیجه، عمل جابجایی یا بارگیری در دریا انجام میگیرد. طی این عمل، از محل اتصالات مقداری نفت وارد دریا میشود. در مواردی مانند قاچاق نفت که در حال حاضر توسط برخی از کشورهای حاشیه خلیج انجام میشود، نفت توسط شناورهای غیر استاندارد به نقاطی همانند اطراف جزیره کیش و فارور حمل میشود و سپس به نفت کشهای بزرگتر انتقال مییابد که متأسفانه به علت رعایت نکردن مقررات ایمنی، مقدار فراوانی نفت از این طریق نیز به دریا وارد میگردد.
7- تصادف کشتیها
تصادفهای ناشی از اشتباه انسانی و اختلال در سیستمهای ناوبری امری اجتناب ناپذیری است. در خطوط کشتیرانی درسطح دریاها، هر ساله تعداد زیادی تصادف با حضور تانکرهای نفتی روی میدهد. اکثر این حوادث منجر به نشت نفت به صورت کم یا زیاد به دریا میشود. سوانح نفتی 72 درصد از کل آلودگی خلیج فارس را تشکیل میدهند در برخی موارد نیز اتفاقاتی نظیر انفجار گازهای تجمعی حاصل از نفت در مخازن که منجر به ترکیدن مخازن کشتیها میشوند و در نتیجه نفت به دریا سرازی میشود. ممکن است گاهی نفت در سطح دریا آتش بگیرد.
در سالهای اخیر نیز قاچاق نفت از سوی رژیم بعثی عراق در طول سواحل شمالی خلیج فارس، موارد زیادی از غرق شدن دوبههای نفتی را همراه داشته است که برای حمل نفت غیر استاندارد میباشند.
8- آلودگی نفتی ناشی از روغن موتور شناورها و کشتیها
بر اساس تحقیقات انجام شده در ازای هر 10-5 دقیقه، یک شناور از تنگه هرمز عبور میکند و از این بابت خلیج فارس یکی از شلوغ ترین دریاهای جهان به شمار میرود. این شناورها شامل سوپرتانکرهای 500 هزار تنی، کشتیهای غله بر 300 هزار تنی تا شناورهای صیادی، لنجها و قایقهای موتوری میباشند. شناورهایی که بر سطح آب تردد میکنند، همگی دارای موتورهایی با حجم بسیار بالا میباشند. روغن موتور تعویضی آنها را به دریا سرازی میکنند که این امر در کشتیهای صیادی و لنجها بسیار رایج میباشد.[8]
باید به این نکته توجه نمود که آثار آلودگیهای نفتی به شکل کوتاه مدت و بلندمدت بروز میکند و مسمومیتهای ایجاد شده توسط نفت به هر شکل حاد و مزمن به وجود میآید که شکل مزمن و طولانی آن بسیار خطرناک میباشد. زیرا به تدریج در بافتهای موجودات جمع شده و مرگ آبزی را به همراه خواهد داشت و یا در اثر صید و صیادی میتواند به انسان انتقال یابد.
آمار و ارقام منتشره، بیانگر فاجعه زیست محیطی موجود در سواحل جنوبی کشورمان میباشد. [9]
با توجه به مطالب گفته شده به صورت مختصر راجع به آثار مخرب نفت بر روی گیاهان مانگرو به بحث میپردازیم.
جنگلهای مانگرو که یکی از مهمترین مناطق حساس دریایی به حساب میآیند، همواره مورد تهدید حوادثی هستند که برای نفت کشها اتفاق میافتد، این حوادث منجر به آلودگی شدید نفتی در این مناطق میشود. به دنبال آن موجب تخریب نظام زیستی موجودات ساکن در آنها شده و همچنین باعث ضرر اقتصادی از قبیل آتش سوزی چاههای نفت میگردد.
ارزش اقتصادی اکولوژیکی این مناطق از سوی برخی محققان مورد توجه قرار گرفته و ارزشهایی برای خدمات و کارکردها در مقیاس ملی ارائه شده است که ضمن تعیین خسارات و کارکردهای اکولوژیکی مقدار صدمات ناشی از آلودگی آتش سوزی چاههای نفت و لکههای نفتی کویت نیز به صورت اقتصادی برآورد شده است.
در مجموع مناطق حساس دریائی که میتوانند در سواحل آبهای داخلی، آبهای سرزمینی، منطقه انحصاری و اقتصادی و آبهای آزاد شناسائی و انتخاب گردند، نواحی ای هستند که واجد منابع حساس ساحلی و دریایی و یا وابسته به دریا بوده و این حساسیت به واسطه تنوع زیستی، غذای جانداران، وجود گونههای در معرض خطر، آسیب پذیر و کمیاب، واقع شدن اجتماعات حیاتی در آستانه تحمل اکولوژیک، حساسیت به اجتماعات مانگرو ایران تنها از 2 گونه درختی با نام درخت حرا و درخت چندل تشکیل یافته است.
درخت حرا یکی از مقاوم ترین گونههای مانگرو محسوب میشود، که با حداقل نیازهای اکولوژیک مختص گیاهان مانگرو به خوبی توسعه مییابد و فرمانسیونهای یک دست را در سواحل و امتداد خورها ایجاد میکند.
چندل یکی از گونههای بسیار با ارزشی است که از چوب آن در مصارف ساختمانی به عنوان تیر استفاده شایانی به عمل میآید، به طوری که در ساختمانهای بسیار قدیمی جنوب کشور خصوصا در بوشهر میتوان دوام و ثبات این چوب را در مقایسه با آهن در ساختمانهای جدید مقایسه نمود.
رویشگاههای مانگرو کاربردهای زیادی برای کشورهای واجد شرایط دارند که عبارتند از:
1- بهره برداری از آبزیان مغذی اعم از ماهی، میگو، خرچنگ و نرمتنان با میزان 6/19 درصد بهره برداری جهانی (بالاترین میزان بهره وری را به خود اختصاص داده است).
2- برداشت چوب و تهیه زغال که زغال حاصل از چوب مانگرو بسیار بادوام بوده و حرارت آن زیاد با حداقل دوده میباشد.
3- گونههایهالوفیت ماندابی به دلیل غنی بودن از نمک و ید مؤثر در سیستم پرواربندی (علوفه دام) هستند.
4- آبزی پروری در رویشگاه مانگرو که از پردرآمدترین فعالیتهای منطقه است، در این اکوسیستم به فراوانی صورت میگیرد.
5- تولید تانن که برای تهیه چرم سفت به کار میرود.
6- تهیه رزینهائی که برای چسباندن تخته لائی مصرف میشوند.
7- استفاده تفرجگاهی به صورت قایق رانی، شنا، پیک نیک، تماشای پرندگان و مناظر بدیع، بازدید از پناهگاهها و مناطق حفاظت شده، جمعآوری گونههای گیاهی و جانوری و گردش علمی و آموزش علوم طبیعی (پیوست، جدول شماره 1)
آلودگی نفتی آب دریا از خطرناک ترین نوع آلودگی رویشگاههای مانگرو محسوب میشود که برطرف کردن آن کاری دشوار و گاه غیر ممکن است، اثرات کوتاه مدت نفت در ماندابهای مانگرو، مرگ و میر بی مهرگان، ریزش برگ درختان و مرگ نهالها را در پی دارد و در دراز مدت اکثر درختان آلوده از بین خواهند رفت. (فاطمی 1366)
آلودگیهای ایجاد شده، در بسیاری موارد جبران ناپذیرند و حتی پاکسازی آنها نیز مقدور نخواهد بود.
در صورتی که کرانه دارای شرایطی برای حذف آلودگی نباشد، تلاش برای حذف و یا پاکسازی آلودگی نیز اگر با برنامه ریزی انجام نگیرد، میتواند موجب بروز آلودگی بیشتر و یا تشدید آلودگی موجود شود، به علاوه روشهای مرتبط با پاکسازی که در بعضی شرایط محیطی قابل پذیرش هستند، ممکن است در مواردی به کار روند که عواقب بیولوژیکی جدی داشته باشند، (پیوست، جدول شماره 2).
به دلایل ذکر شده در بالا توصیه میگردد در صورت بروز آلودگی نفتی تا حد امکان از انجام عملیات پاکسازی پرهیز گردد مگر آنکه اجتنابناپذیر باشد.
در ارزش گذاری صدمات وارده، 50 درصد آلودگیها را آلودگیهای نفتی تشکیل میدهد که بیشتر به ماهیت تجزیه ناپذیری نفت، به ویژه در غلظتهای بالا وابسته است.
صدمات ناشی از این آلودگیها نقش مستقیمی در کاهش جذابیت برای منظورهای گردشگری را داشته اند.
ارزش اقتصادی بین المللی اکوسیستم حرا، (ارزش تولید سالانه آن) از طریق شناسایی کارکردها و خدمات اکولوژیکی برآورد شده) معادل 9900 دلار تعیین شده.
در زمینه گردشگری، 12694 نفر گردشگر بر اساس آمار 1374 وارد منطقه هرمزگان-بوشهر شده اند. بنابراین منطقه ارزش گردشگری خاصی دارد و در مطالعه ای که در سال 1377 به صورت پرسشنامه در منطقه انجام شده بود مردم تمایل به پرداخت وجه جهت بازدید و یا نگهداری از تالاب و جنگل را به ازای هر نفر بازدیدکننده حدود 3 دلار اعلام کرده بودند. با توجه به افزایش تعداد گردشگران به میزان 3576 درصد در سال 1374 نسبت به سال 1369، ضریب 356/0 به عنوان درصد صدمه به ارزش گردشگری لحاظ شد. [10]
آلودگیهای نفتی، تهدیدی دیگر!
همانگونه که از نظر گذشت، قسمت اعظم آلودگیهای آبهای خلیج فارس، دریای عمان و دریای خزر منشأ نفتی دارد، که لطمات جبران ناپذیر زیست محیطی بسیاری را به همراه میآورد ضمن اینکه آسیبهای وارد شده، هزینههای بالایی را برای ترمیم و پاکسازی طلب میکنند، کارکردها و عملکردهای اقتصادی سرشاری که این مناطق دارند، نیز به طور جدی کاهش یافته و به مخاطره میافتند. در کنار آسیبهایی که نفت بر این نواحی میرساند، عوامل غیر نفتی نیز به این آلودگیها دامن میزنند که ذکر آنها به طور اجمالی ضروری بنظر میرسد:
- اثرات زبالههای شیمیایی،
- فاضلابها و پسابهای محلی،
- ضایعات ناشی از عملیات لایروبی اسکلهها،
- زبالههای جامد و نیمه جامد،
- سموم دفع آفات نباتی توسط کشاورزان ساحل نشین،[11]
- تخریب زیستگاههای ساحلی و دریایی
- مانورهای نظامی و انفجارها
- فعالیتهای صیادی
- غرق شدن شناورها و لنجها
- آلودگیهای حرارتی
- آلودگیهای ناشی از هوا
- آلودگی غیر نفتی آبهای خلیج فارس و دریای عمان
1- فاضلابهای شهری و صنعتی
وجود بیش از 6 میلیون نفر در سواحل ایرانی خلج فارس و دریای عمان موجب ورود فاضلاب فراوان خانگی بدون پالایش اولیه به این دریا میگردد. شهرهایی مانند بندرعباس، بوشهر، بندرلنگه و ماهشهر، روزانه میزان زیادی فاضلاب را وارد دریا میکنند. به علاوه، افزایش جمعیت در برخی جزایر از جمله قشم، کیش و هرمز، کانون آلودگی را به این دریا کشانده است. در شهر بندرعباس، روزانه 3000 متر مکعب فاضلاب خام از طریق خورها وارد دریا میشود که منتج به انواع آلایندهها میگردد. مواد نفتی، انواع مواد شوینده، سموم، آلودگی میکروبی و فلزات سنگین از جمله موارد مهم در این رابطه میباشند. [12]
در صنایع کشتی سازی نیز که واحدهای بزرگ آن در غرب بندرعباس مستقر شده، میتوان انواع اثرات مخرب را ذکر نمود. [13]
2- تخریب زیستگاههای ساحلی و دریایی
همراه با افزایش نرخ رشد جمعیت و نیاز به توسعه، سواحل و دریاهای خلیج فارس و دریای عمان تحت تأثیر شدید قرار گرفته اند. هجوم افراد به بهانههای مختلف در سواحل خلیج فارس و دریای عمان (سواحل شمالی و جنوبی) روز به روز در حال افزایش میباشد. تعرض به زیستگاهها و عواق آنها به شرح ذیل میباشد:
1-3- ساخت و ساز در سواحل
احداث دهکدههای ساحلی، کارخانجات، صنایع، گسترش شهرها در نواحی ساحلی، ایجاد مزارع پرورش میگو و مناطق آزاد بدون هیچگونه طرح جامع و مشخص، طی سالهای اخیر، رو به فزونی نهاده و اکثر این ساخت و سازها در نواحی حساس ساحلی انجام شده است. در نتیجه انواع آلودگیها با حضور انسان افزایش یافته است. [14]
میزان بالای از بین بردن تخم پرندگان و لاک پشتها، شکار، فرسایش، نور مصنوعی، عبور و مرور وسایل نقلیه و مردم از این قبیلاند. [15]
2-3- ایجاد اسکلههای موج شکن و پیشروی در سواحل
متأسفانه طی سالهای اخیر، اسکلهها و موج شکنهای تجاری و صیادی متعددی بدون ارزیابی زیست محیطی، ایجاد شده است که اینگونه تأسیسات نیازمند خاکریزی و سنگ گذاری در سواحل میباشند که موجب کدورت آب، تغییر خواص شیمیایی آب، افزایش شوری و مدفون شدن کفزیان و زیستگاههای آنان میگردد. به عنوان مثال در سواحل جنوب شرقی شهر بندرعباس، پیشروی موجب نابودی زیستگاههای پرندگان آبزی، ساکن و مهاجر شده است. از سوی دیگر، تأسیسات ایجاد شده بر روی اینگونه سازهها موجب میشود که فاضلاب خود را مستقیم وارد دریا کنند و نوار ساحلی را آلوده سازند.
همچنین از آنجایی که تخلیه و بارگیری بسیاری از کشتیها به صورت قله ای صورت میگیرد، از این طریق نیز آلودگیهای زیادی به دریا وارد میشود.
3-3- برداشتن شن و ماسه از سواحل
با توجه به ساخت و ساز در سواحل و نیاز به شن و ماسه و کمبود دستگاههای تهیه اینگونه مصالح و هزینه بالای تهیه آن از منابع دیگر، موجب تعرض به سواحل شنی خلیج فارس و دریای عمان گردیده است. این معضل در تمامی جزایر موجود در خلیج نیز به چشم میخورد. سواحل ماسه ای که از زیستگاههای مهم لاک پشتهای دریایی میباشد، از این بابت به شدت لطمه دیده اند. همچنین افزایش جمعیت روستاهای ساحلی و نیاز به ساخت و ساز این روند را سرعت بخشیده است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید