![تحقیق و بررسی در مورد لایحه تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان](../prod-images/765800.jpg)
تحقیق و بررسی در مورد لایحه تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :34
بخشی از متن مقاله
مطالعات دانشگاهی
ادبیات کودک ایران در مقایسه با ادبیات کودک کشورهای دیگر حتی کشورهای در حال توسعه، از فقدان مطالعات دانشکاهی رنج می برد . هنوز از رشته مستقل ادبیات کودک خبری نیست و در اغلب دانشگاه های کشور جز چند واحد در حاشیه برخی از رشته ها چیزی به نام ادبیات کودک وجود ندارد و اگر از یک استثنا در دانشگاه شیراز بگذریم ، میتوانیم ادعا کنیم مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک وجود ندارد.
قضاوت درباره این وضعیت در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما میتوان رد پایی از برخی گرایش ها دید که چندان ،با دانشگاهی شدن ادبیات کودک و به تبع آن مطالعات دانشگاهی میانهای ندارد و متقدند که ادبیات کودک امری غریزی است و باید از راه های دیگری در گسترش و تقویت ان کوشید و چه بسا دانشگاه ها به کیفیت ان نینجامد ، امّا از سوی دیگر اغلب با اشاره به تجربه های کشور های دیگر به اهمیت نقش دانشگاه و مطالعات دانشگاهی تاکیید می کنند. برای این افراد شاید نخستین پرسش این باشد که چرا در ایران مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک شکل نگرفتهاست وچه موانعی روی این پدیده قرار دارد .
ضرورت پژوهش در حوزه ادبیات کودکان چیست؟
ادبیات کودکان به عنوان یک نهاد، که ساختار و سازوکارهای خود را دارد، در تعامل با جامعه، آموزش و پرورش و دانشگاه همواره باید خود را در جهتی معنا دار که در آن هسته و هدف پیشرفت نیز منظور شده باشد، بازتولید کند. هدف از پژوهش در هر حوزه ای از علم و دانش نیز باز تولید آن نهاد علمی یا اجتماعی با هدف شناسایی سازوکارها و ساختارهای آن در جهت گسترش معنادار آن پدیده است. بنابراین هیچ نهادی نیست که بی نیاز از پژوهش باشد. نهاد بدون پژوهش مانند، ماندابهایی است که به مرور زمان به گنداب تبدیل میشوند. اما پژوهش در این عرصه روندهای گوناگونی دارد. . .
شعر نو برای کودکان و نوجوانان
با ظهورنیما در عرصه ادبیات و ارایه روشی تازه برای سرایش شعر ، نه تنها درشعر، که درتمام هنرهای ایرانی به شکلی مستقیم و غیرمستقیم تغییر ایجاد شد. بدون شک یکی از دلایل این تاثیر پذیری از حرکت نیما، به خاطر سابقه و جایگاه شعر در میان ایرانیان بود. دراین میان استفاده از " قالب نیمایی" و درادامه قالب آزاد و سپید در شعر برای کودکان و نوجوانان نیز مورد توجه شاعران شعر کودک قرار گرفت .
اما توانایی کودکان ونوجوانان برای پذیرش این قالب که وزن عروضی رایج را نداشت و از زنگ قافیه نیز بی بهره می نمود تا چه اندازه بود. وزن و قافیه سنتی یکی از دلایلی است که باعث می شود نوجوانان و مخصوصاً کودکان بتوانند اشعار را به راحتی حفظ کنند ؛ و از طرفی نباید فراموش کرد که بعضی از اشعارمورد استفاده کودکان به واقع شعر یاترانه نیستند، بلکه بیشترترکیبی از چند واژه هستند که تنها داری وزن و موسیقی و قافیه اند! چندین سال است که استفاده از قالب نیمایی، آزاد و سپید در شعر کودک رایج شده است و شاعران متعددی آثار خود را با این قالب ها برای کودکان منتشر کرده اند.اینکه تا چه اندازه این قالب ها موفق بوده و استفاده از آن برای کودکان و نوجوانان مناسب است یا خیر مصطفی رحماندوست ، علی کاشفی خوانساری و جعفر ابراهیمی نصر در این مورد اظهار نظر می کنند .
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***
این تحقیق دارای 29 صفحه می باشد. نوع فایل: WORD.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :76
بخشی از متن مقاله
مقدمه
«... یکی از نهادهای مهم اجتماعی، نهادآموزش و پرورش است که مسئولیت مهمی را در تربیت کودکان، نوجوانان، جوانان بر عهده دارد.
امروزه آموزش و پرورش بیشتر به شکل رسمی و شهری و سازمان یافته در سطحی گسترده جریان داشته و ارتباطی تنگاتنگ با رشد اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی دارد. نگاه گسترده به نقش آموزش و پرورش به عنوان عاملی موثر در فعلیت بخشیدن به امکانات بالقوه و ذاتی افراد، انتقال اندوخته تجارب گذشتگان،ارائه ارزشهای مطلوب، افزایش معلومات و ایجاد مهارتهای لازم در اجزاء برای زندگی و بالاخره تسهیل سیر حرکت وجودی آدمی به سوی کمال و قرب الیالله، اهمیت امروزه این نهاد اجتماعی را بیش از پیش نشان میدهد.
و کل نظام آموزش و پرورش، در حقیقت نظامی است تربیتی که امروزه روی فرد انسانی پیاده میشود و این انسان با صفات و ویژگیهای متعدد و متنوعی که دارد، موجودی بسیار پیچیده و استثنایی است که تربیت و هدایت وی بدون شناخت دقیق این صفات به درستی و آسانی مقدور نخواهد بود.
شناخت، تنها از راه مطالعه چند کتاب با چند مورد خاص پیدا نمیشود، بلکه به ممارست و عمل نیاز دارد. و تربیت (آموزش و پرورش) با کوشش برای تغییر رفتار فرد، هنگامی و در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که مربی، اعم از مادر و پدر و معلم موضوع تربیت را درک کند و او را انسانی بارآورد که لازمه یک جامعه ایدهآل باشد.
انسان شدن یا به خصایص انسانیت دست یافتن و آراسته شدن جز از راه «تربیت سالم» امکان ندارد. تربیتی که به کلیت رفتار انسان توجه دارد و بهرهمندی از زندگی سالم را هدف عمده خود تلقی میکند. تربیتی که امروز انسان را فدای آینده نمیکند بدون این که از آینده او ارزش حیاتی آن غافل باشد.
البته نباید از نظر دور داشت که نهاد آموزش و پرورش از نظر تربیتی پس از خانواده قرار دارد. همچنان که از دیدگاههای متفاوت و مستند علوم زیستی- تربیتی از جمله روانشناسی، تربیت اولیه کودک و خودآدمی در محیط خانواده پایهریزی میشود که بعد از آن طبعاً وارد خانه دوم یعنی مدرسه شده و بعد به اجتماعی بزرگتر از هر دو اجتماع قبلی به نام جامعه قدم میگذارد.
پس خانواده به عنوان نخستین گروه راهنمایی - تربیتی، با دوامترین عاملی است که در رشد شخصیت تاثیر میگذارد. تاثیر خانواده بخصوص در شیئی اولیه کودک نقشپذیری بیشتری دارد و از اهمیت بیشتری برخوردار است. کودک در محیط خانوادگی خود و به وسیله آن با زندگی جمعی و فرهنگی جامعه خود آشنا میشود.
به طور کلی، فرهنگ و ماهیت زندگی خانواده، روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان، سن و روابط فرزندان با یکدیگر موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده، افکار و عقاید و آداب و رسوم متداول در خانواده، در رشد و تکامل روانی و شخصیت فرد موثرند. در این اثنا و در همان هنگام که احتمالاً فکر میکنیم خانوادهها مطمئنترین مکان برای تربیت سالم هستند؛ از همین مکان امن و مطمئن فرزندانی بیرون میآیند که هر چند وارد مدرسه میشوند و تحت تربیتی اصولیتر قرار میگیرند ولی اندرون تاریکی از بار غم و اندوه و مشکلات با خود به محیط مدرسه میآورند که اگر خوب جهت داده نشوند احتمالاً خسارت جبران ناپذیری را به پیکره خود، مدرسه و در نهایت یک نظام تربیتی تدوین شده وارد سازند. مشکلاتی که حاصل دیدهها و شنیدههای خود دانشآموز از اعمال و رفتار والدین خود میباشد و او تا مرحله ورود به فضای دیگری غیر از خانه آنها را لمس کرده و تحت تاثیر نقاط منحنی آن مسائل قرار گرفته است.
به طول کلی، طبقهبندی مشکلات نوجوانان- از بدو ورود به دوره راهنمایی تحصیلی تا اواسط دوره آموزش متوسطه- بر حسب اهمیت و فراوانی عبارتند از:
روابط خانوادگی، مشکلات مادی، مشکلات مدرسهای، معلمان، روابط با جنس موافق و مخالف، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، مشکلات سازشی و غیره که عواملی از جمله: ترس، نگرانی، کم رویی، خشم، حسادت، احساس حقارت، اضطراب، ناکامی، تعارض و ... را سبب شده که پیامدهای حاصل از این مشکلات و عوامل به عنوان بخش عمدهای از معضلات، مدارس ما را درگیر مسائل پیچیده رفتاری و تربیتی میکند ...
در حالی که یک نظام تربیتی سالم معتقد است که انسان وقتی میتواند از سعادت واقعی هر دو جهان برخوردار شود که دست و دل و مغز او هماهنگ تربیت یابند و او از بدن سالم، عاطفه سالم و فکر سالم بهرهمند گردد.
علاوه بر شناخت هر یک از دانشآموزان، آگاهی به عواملی که رفتار آنان را نیز برانگیخته است ضروری مینماید. و لزوم دستیابی به این آگاهی، پرداختن به درون و اسرار ناگفته خود دانشآموز است که وظیفهای است بس خطیر و حساس که توجه مربیان ومسئولین تربیتی مدرسه را میطلبد.
زیرا با نفوذترین و محبوبترین فردی که میتواند در این مرحله حساس (تربیت) به فراگیر کمک کند، معلم است، به همین جهت دانشآموزان، معلم را به عنوان یک الگو میپذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب و بد او سرمشق میگیرند و خود را با وی همسان میسازند. دانشآموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتی خدمتگزار مدرسه را زیر نظر دارند و از طرز برخورد معلمان با مدیر مدرسه، معلمان با یکدیگر، معلمان با دانشآموزان، درس میگیرند و از اخلاق و رفتار معلم، از طرز اداره کلاس، رعایت عدل و انصاف در نمره دادن، از وقت شناسی و رعایت نظم، از دلسوزی و مهربانی از خوشرویی و فروتنی، از دینداری و التزام به ضوابط شرعی، از اخلاق خوش و با ادبی، از خیرخواهی و نوع دوستی معلم نکتهها میآموزند. همچنین از اخلاق و رفتار و کردار بد معلمان متاثر میشوند و خود را با آنان همسان میسازند.
کوتاه سخن این که شغل معلمی حساسترین و پر مسئولیت ترین شغلهاست.
«لان یهدی الله بک رجلاً و اجراً خیر لک من الدنیا و مافیها» (1)
بدین ترتیب روشن میشود که اصلاح جامعه باید بعد از اصلاح خانواده و بعد از آن اصطلاح مدرسه، بوسیله پرورش و به کار گرفتن معلمان خوب و شایسته انجام بگیرد. که مراکز تربیت معلم و دانشکدههای تربیت مدرس و دبیر در این رابطه مسئوولیت بزرگی را بر عهده دارند.
انتظار میرود ارباب فضل و ادب، مربیان محترم پرورشی، گروههای مشاوره و راهنمایی، بالاخص مدیران مجرب آموزشگاهها در این ارتباط اهتمامی بسزا نموده و متوجه باشند که هر فرد دانشآموز که از زیر دست معلمان خارج میشود، مستقیماً یافتههای خود را در اجتماعی به مرحله اجرا خواهند گذارد که معلمان نیز در آن زندگی میکنیم. امید که این مقدمه کوتاه قطرهای باشد از دریای بیکران و پر تلاطم تعلیم و تربیت اصولی و جهتدار.
چکیده تحقیق
در تربیت، تنبیه به میزانی است که نوجوان را به خطای خود آگاه و راه آینده او را روشن کند امری ضروری است. ولی زیادهروی در معنی و توجیه تنبیه به نفع خود و متوسل شدن به کتک آن هم متناسب با میزان جرم خود دانشآموز غلط است.
در فصل مربوط به تنبیه و علل بکارگیری آن بطور گذرا اشاره شده است که تنبیه همه گاه به صورت زدن نیست؛ و تازه اگر کتک زدن هم ضروری باشد باید در مرحله نهایی تدابیری اندیشیده شود برای ایجاد اتاقهای مشاوره و یا ارجاع افراد به هستههای مشاوره متمرکز در ادارات و یا مراکز توانبخشی و روانکاوی.
و در مورد تنبیهاتی که به طریق ملامت و سرزنش صورت میگیرد آن هم در حضور جمع - فرق نمیکند در کلاس باشد و یا در جمع دبیران اتاق مدیر و یا در جمع در و همسایه ونزدیکان- نوعی افراط در تنبیه است که موجب پیدایش عقده از دبیران واولیای مدرسه و اجتماع و دلسردی از تحصیل و زندگی را موجب میشود.
نوجوان بدین گونه یا از مدرسه میگریزد یا در برابر مربی و مربیان مربوطه میایستد و آنچه نباید بشود پیش خواهد آمد.
در طبقات پایین و فقیر جامعه رفتارها و نگرشهای نامطلوب خانوادهها مسائل کودکان و نوجوانان را دو چندان میکند. بویژه اگر تنبیه بدنی و ارضا نشدن نیازها و خواستههای فوری آنان همراه باشد. در این گونه خانوادهها چون کسب علم و معرفت هدفهای دراز مدتی را دنبال میکند، مورد توجه قرار نمیگیرد.
اغلب نوجوانان شهری بر اثر سوء رفتار خانوادهها و ناکامیهای درسی غالباً از مدرسه گریزان میشوند و به دستههای واخورده و ناباب جامعه، حتی جنایتکاران و قاچاقچیان میپیوندند و مسائل غمانگیزی را بوجود میآورند. و از آنجایی که خانواده یکی از اساسیترین ارکان ثبات روانی شاگردان به شمار میآید، در واقع باید گفت که میان ناراحتیهای خانوادگی و عقبماندگی درسی و خدای ناکرده گریزان بودن از خانه خود ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد.
اوضاعی مانند مطلاق، میخوارگی و اختلافهای شدید خانوادگی ممکن است آنچنان موجب ناراحتی بچهها شوند که نتوانند در امر تحصیل تمرکز حواس پیدا کنند. نگرش پدر و مادر نسبت به مدرسه و آینده زندگی در نگرش دانشآموز نسبت به درس و تحصیل تاثیر بسزایی دارد. پدران و مادرانی که درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی میکنند ممکن است در فرزندانشان نیز همین قسم داوری پدید آید و در نتیجه برای آموختن و پیشرفتهای درسی هیچ گونه کوشش بکار نبرند.
از نظر مسایل عاطفی نیز طفل در خانه باید احساس کند که والدین با هم خوبند و سر ناسازگاری ندارند. به تجربه ثابت شده است که اگر کودک دعوا و اختلاف والدین را ببیند، بیش از هر چیز و هر وقت امنیت خود را در خطر احساس میکند. او نیاز به مرکزی دارد که در آن اضطراب و پرخاش نیست؛ تهاجم و برخورد وجود ندارد. بدین سان ضروری است که بین دو همسر درحالت، برخورد، ناسازگاری و دعوا نباشد و اگر هم هست لااقل از دید کودک مخفی باشد.
در باب معلمان و مربیان نیز، همانگونه که انگیزش و روشهای آموزشی متناسب باعث پیشرفتهای تحصیلی شاگردان میشود، معلمان آزموده و ورزیده یا بیاطلاع و کم تجربه نیز تاثیری انکارناپذیر در موفقیت یا عدم موفقیت برنامههای درسی خواهند داشت.
رفتار سنجیده و شایسته معلم است که شاگردان را به درس علاقمند و کوشا میسازد و از طرف دیگر بر اثر بیتوجهی و سهلانگاری اوست که بازده کار شاگردان تنزل میکند و گاهی موجب ناکامی و فرار آنان از مدرسه میشود.
«اصولاً معلمی که با خود راحت نباشد قاعدتاً با کودک نیز راحت نخواهد بود. کشمکشهای درونی حاصل از مشکلات اقتصادی، شغلی و خانوادگی معلمان به نحوی میتواند روی دانشآموز جابجا شود و کودک معصوم قربانی تمایلات خشونتآمیز و تکانههای ناخودآگاه آنان گردد.»
در مصاحبت با اولیای دانشآموزان نیز هر یک از معلمان عزیز، مدیران و معاونان مربیان پرورشی و مشاوران دستاندرکار مدارس باید از دری وارد صحبت شوند که به ضرر شخصیتی و استعدادی دانشآموز تمام نشود.
پس گزارش وضعیت رفتاری و درسی دانشآموز به ولی او از ویژگی و حساسیت خاصی برخوردار است. نباید تصور شود که نقاط ضعف فراگیر را به خانوادهاش گفتن، گره کور مشکلات را حل و باز خواهد کرد. در حال حاضر، گرفتاریهای خانوادهها مجال اندیشیدن و یا توجه به مسائل دوروبر را نمیدهد، چه برسد به این که چند مشکل یادگیری فرزندشان را نیز به آنها اضافه کنیم و تحویلشان دهیم. بعید نیست که اکثر اولیا روی توصیهها و سفارشات معلمان و مربیان آموزشگاه حساس میشوند و طبق همان توصیهها برنامهریزی میکنند که گفتیم برخی از این حساس بودنها به سرزنشهای خانواده و مسائل دیگر میانجامد.
لازم و شایسته است طرز بیان وضعیت نوجوانان به والدین تحت پوشش خاصی صورت گیرد و احیاناً اگر از رفتار و کردار آنها نیز شاکی باشند، سعی کنند به پدران و مادران راهحلهایی را توصیه کنند که مثلاً اگر زیاد درس بخوانند بهتر است؛ اگر فلان رفتار خود را ترک کنند بهتر است و ... ، نه اینکه از اول صحبت شروع به انتقاد کرده و نقاط مثبت نوجوان را نیز فدای قضاوتهای شتاب زده نموده و هر تصویه کنند که چرا اینطور است و چرا آنطور نیست؛ تنبل وبی توجه است، با دیگران ناسازگاری دارد؛ همه از دست او شاکی هستند؛ چندین بار از کلاس غایب شده و صدها نقاط منفی دیگر که این عمل از یک طرف والدین را نیز از حضور و سرزدن به مدرسه دلسرد کرده و از طرف دیگر همانطور که اشاره شد برخوردهای غلط و تند خانوادهها را بر روی خرد نوجوان هموار خواهد ساخت.
فیالمثل، وقتی معلم و یا مربی و مسئوول آموزشگاهی با والدین در مورد نوجوان صحبت میکنند، خواه ناخواه پا در حریم رویاهای خانواده میگذراند. فرزند، چه بسا از نظر والدینش واپسین امید آنان برای یک آینده بهتر باشد.
شاید به واسطه او این رویا را در سر داشته باشند که به فراوانی و وفور برسند؛ افتخاراتی کسب کنند؛ از گمنامی رها شوند و در اجتماع جایی پیدا کنند، آنچه معلم درباره دانشآموز میگوید، بر احساسات ژرف والدین و خیالات در دل نهفتهشان اثر میگذارد. معلم با ملاحظه، از تاثیر کلامش آگاه است. او آگاهانه، از اظهار نظرهایی که ممکن است تصادفاً بر هم زننده رویاهای والدین باشد، پرهیز میکند.
... و این بهترین روش است اگر همه معلمان با ملاحظه باشند!!
بیایید ارزش کار معلمی را بدانیم. هیچ چیز همپایه کار معلم نیست.
همه دنیا و لذتهایش با لذات یک ساعت معلمی کردن برابری نمیکند.
گل، خوبترین، عزیزترین و لطیفترین آفریده خداست و از او خوبتر باغبان است. و معلم باغبان است.
اگر انسان والاترین آفریده خداست، معلم والاترین آفریده را شکوفا میکند؛ راستی چه کسی پرارجتر از معلم ...؟
مسائل دینی و مذهبی و احکام الهی و در راس آنها رهبران ما، همان معصومان و امامان، پیوسته راهگشای انسانها در مسیر زندگی و آینده بودهاند.
تعمق در رهنمودهای معصومین همواره ما را به صراطی هدایت کرده است که نتیجه آن سعادت این دنیا و آرامش روح روان ماست در آخرت.
در کنار این احکام دینی و سفارشات مذهبی، مکاتب مختلف بشری نیز در دیدگاههایی علمی و اجتماعی به نوعی خدمتی شایان به جامعه انسانها انجام میدهند.
یکی از مهمترین این مسائل که در دین اسلام و در مکاتب فلسفی و تربیتی بهای بیشتری به آن داده شده، تعلیم و تربیت نوع بشر است. بعضی از مهمترین هدفهای تربیتی در اسلام از همان آغاز عبارت بوده است از:
1- آشنایی با مبانی توحید، ایمان به خدا و بیزاری از شرک و بتپرستی.
2- پرورش افراد مسئوول و متعهد در برابر نظام فکری و اجتماعی موجود .
3- آشنایی با احکام قرآن و اسلام و تعهد به آنها.
1- قرآن کریم
2- نهجالبلاغه
3- تعلیم و تربیت از دیدگاه شهید ثانی و امام خمینی، نوشته احمد فهری، تهران 1362، (بخش عمده این کتاب خلاصه کتاب منیه المرید است)./
4- روانشناسی تربیتی، مولف دکتر محمدپارسا، ناشر موسسه انتشارات بعثت، چاپ دوم، زمستان 1371.
5- مجموعه بحثها در زمینه خانواده و تربیت کودک، مولف دکتر علی قائمی امیری، مرکز انتشارات دار التبلیغ اسلامی، شهریور 1355.
6- تعلیم و تربیت اسلامی (مبانی و روشها)، تدوین محسن شکوهی یکتا، کتاب مراکز تربیت معلم، کد 1000، چاپ 1367.
7- اسلام و تعلیم و تربیت (بخش دوم: تعلیم)، مولف دکتر سید محمدباقر حجتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
8- تربیت در نهج البلاغه، مولف دفتر نشر امام (ع)، ناشر اداره کل امور فرهنگی و هنری، معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش .
9- نشریات آموزشی، تربیتی پیوند، انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران، سالهای (1372، 1373)
10- روانشناسی معلم مبتنی بر تیپ شناسی پروفسور کریستیان کازل مان، نگارش دکتر سیمین مصطفوی رجالی، چاپ دوم مهرماه 1348
11- روانشناسی کودکی و نوجوانی، مولف محمدعلی احمدوند، از انتشارات آزمایش متون درسی (دانشگاه پیام نور)
12- ادبیات کودکان، نوشته دکتر علیاکبر شعارینژاد، انتشارات موسسه اطلاعات، چاپ 1364.
13- اصول و فنون مشاوره و راهنمایی در آموزش و پرورش، تالیف احمد صافی، از سری کتب درسی مراکز تربیت معلم.
14- بچهها را چگونه تربیت کنیم؟ مولف حسین کاظم زاده ایرانشهر، از انتشارات شرکت نسبی حاج محمد حسین اقبال و شرکاء، تهران 1338.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :12
بخشی از متن مقاله
مقدمه:
سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.
قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. این هورمونها سایر غدد مترشحه داخلی را تحریک می کند و این غدد هورمونهای مربوط به رشد و جنسیت را که شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است تولید می کند. سن شروع و دوران جهش نموی نوجوانی در قد و وزن در میان کودکان بهنجار فرق می کند. سن متوسط شروع این دوران در دختران یازده سالگی و در پسران 13 سالگی است، میزان رشد یک سال بعد از این به اوج خود می رسد.
سن شروع بلوغ جنسی نیز در نوجوانان متفاوت است. در پسری که درحد متوسط است، بلوغ جنسی با افزایش میزان رشد بیضه ها و کیسه بیضه و ظاهر شدن موهای زهاری و به دنبال آن بزرگ شدن آلت جنسی مردانه، رشد موهای بدن و صورت، بم شدن صدا، تولید اسپرم و احتلام شبانه و نیز مردانه تر شدن ساخت بدن آغاز می شود. در دخترها شروع رشد پستان معمولا اولین علامت قابل مشاهده بلوغ جنسی است. موهای زهاری ظاهر می شود و رحم، واژن، فرج، وکلیتوریس بزرگ می شود. شروع قاعدگی در چرخه رشد نسبتا دیرتر است. معمولا در سن 13 سالگی است و البته در افراد مختلف فرق می کند. معمولا تا یک سال بعد از قاعدگی احتمال باروری وجود ندارد. تغییرات سریع جسمانی دوران بلوغ باعث می شود که نوجوان به دشواری بتواند به یک احساس ثبات درونی دست یابد، و زمان لازم است تا نوجوان این تغییرات را به صورت یک احساس هویت فردی انسجام دهد. از نظر یک دختر نوجوان قاعدگی نشانه بلوغ جنسی وزن شدن است. از آنجا که ممکن است واکنش های دختران نوجوان به قاعدگی به طور گسترده ای عمومیت پیدا کند، این موضوع اهمیت اساسی دارد که اولین تجارب آنان با قاعدگی تا جای ممکن مطلوب باشد.
تعداد بسیار زیادی از دختران یا دیدی منفی نسبت به قاعدگی دارند یا به آن بی اعتنا هستند. تا حدودی ممکن است این نگرش نتیجه ناراحتی جسمانی و تاثیر هورمونها در خلق و خو باشد، ولی ظاهرا تا حدود زیادی ناشی از نگرش های منفی اجتماعی است. همانطور که شروع قاعدگی ممکن است دختران نوجوان را نگران کند، نعوظ غیر قابل کنترل و اولین انزال (احتلام شبانه) هم ممکن است بعضی از پسران نوجوان را نگران کند. پسران نوجوانی که دیر بالغ می شوند در مقایسه با آنهایی که زودتر بالغ می شوند یا بلوغشان به موقع و معمولی است دچار مشکلات اجتماعی و روانی بیشتری می شوند. در میان دختران نوجوان تاثیرات روانی بلوغ زودرس و دیررس به طور قابل ملاحظه ای کمتر است، هر چند که آن هایی که زودتر بالغ می شوند تا حدودی آرامترند و در مقایسه با آن هایی که دیر بالغ می شوند اعتماد به نفس بیشتری دارند و کمتر مضطرب اند . ارائه رشد شناختی که شامل آغاز مرحله عملیات صوری است ( مطابق با تئوری پیازه)، به نوجوان این امکان را می دهد که انتزاعی تر فکر کند، فرضیه ها را فرمول بندی و آزمایش کند و بتواند به جای اینکه صرفا آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد احتمال را نیز در نظر بگیرد. این تواناییها معمولا نوجوانان را به انتقاد از ارزش های والدین و ارزشهای اجتماعی سوق می دهد. تفکر و رفتار نوجوان نیز ممکن است خود مدارانه باشد. نوجوانان در این مرحله ممکن است چنین نتیجه گیری کنند که دیگران هم به اندازه خود آنها به رفتار و ظاهر شان توجه می کنند.
رشد شناختی نوجوانان نیز در رشد شخصیت و شکل گیری احساس هویتی روشن، نقش مهمی دارد.
استقلال از خانواده از تکالیف نوجوانان است. والدین قاطع و اطمینان بخش که برای خودمختاری و رفتار منضبط به یکسان ارزش قایلند برای نوجوان توضیح می دهند که چرا از او انتظاراتی دارند و یا او را از کارهایی منع می کنند و با این کار احساس استقلال را در او پرورش می دهند. نوجوانانی که والدین خودکامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.
از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات مشابه فراهم می کنند، پذیرفته شدن از سوی همسالان و داشتن چند دوست نزدیک در زندگی نوجوان اهمیت بسیاری دارد. دوستان نزدیک معمولا هم سن و هم جنس هستند و زمینه های خانوادگی و ارزش ها و هدفهای مشابهی دارند، ولی استثناء هم وجود دارد ( جذابیتهای آدم هایی که خصوصیاتی مخالف خصوصیات نوجوان دارند).
بر خلاف عقیده رایج، همسالان ارزش های اساسی والدین را تقویت می کنند و با آن مخالف نیستند، هر چند که ممکن است از لحاظ سلیقه یا آداب و رسوم اختلافاتی داشته باشند. گروههای همسالان نوجوان شامل جمعیت بزرگتر و غیر شخصی و نیز دسته کوچکتر و دوستی های فردی است. بسیاری از عوامل در پذیرفته شدن نوجوانان از سوی همسالانشان تاثیر می گذارد و این عوامل عبارتند از هوش، شکل ظاهری و مهارتها، موقعیت اجتماعی و استعداد های خاص. به طور کلی، نوجوانان همسالانی را ترجیح می دهند که بدشانس، انعطاف پذیر، خوش طینت و مشتاق باشند، افرادی از نظر آنها محبوبند که به دیگران یاری دهند تا احساس کنند از سوی سایرین پذیرفته شده اند. روابط ضعیف با همسالان در دوران کودکی و نوجوانی پیشگویی ناسازگاریهای عاطفی دوران بزرگسالی، بزهکاری، اختلالات در سازگاری جنسی و سایر رفتارهای ناسازگارانه است.
نوجوانانی که می توانند نقش های اجتماعی و فردی متنوعی را ایفا کنند از لحاظ اجتماعی و عاطفی برای زندگی آتی و ازدواج مهیاترند.
یکی از مسائل عمده نوجوانان شکل گیری هویت است. بر طبق نظریه اریک اریکسون، افرادی که احساس هویت قوی ای دارند خود را افرادی مجزا و متمایز از دیگران می دانند که د رنیازها و انگیزه ها و رفتار آنان انسجامی وجود دارد. استنباطی را از نوجوانان دارند که نوجوانان از خودشان دارند.
شکل گیری هویت در جوامع صنعتی مدرن بسیار پیچیده است، زیرا نوجوان در اینگونه جوامع با اوضاع و احوالی روبرو می شود که به سرعت در حال تغییر است و به ناچار باید نقش های متنوعی را ایفا کند. مشکلاتی که بر سر راه شکل گیری هویت وجود دارد عبارت است از هویت یابی زودرس و سردرگمی در هویت یابی یا ناتوانی در ایجاد هویتی با ثبات. غالبا زمانی انسان به هویتی رشد یافته دست می یابد که دورانی پر از جستجو و عدم اطمینان را گذرانیده باشد. فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.
از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات مشابه فراهم می کنند، پذیرفته شدن از سوی همسالان و داشتن چند دوست نزدیک در زندگی نوجوان اهمیت بسیاری دارد.
دوستان نزدیک معمولا هم سن و هم جنس هستند و زمینه های خانوادگی و ارزش ها و هدفخصوصیاتی مخالف خصوصیات نوجوان دارند). بر خلاف عقیده رایج، همسالان ارزش های اساسی والدین را تقویت می کنند و با آن مخالف نیستند، هر چند که ممکن است از لحاظ سلیقه یا آداب و رسوم اختلافاتی داشته باشند. گروههای همسالان نوجوان شامل جمعیت بزرگتر و غیر شخصی و نیزدسته کوچکتر و دوستی های فردی است.
بسیاری از عوامل در پذیرفته شدن نوجوانان از سوی همسالانشان تاثیر می گذارد و این عوامل عبارتند از هوش، شکل ظاهری و مهارتها، موقعیت اجتماعی و استعداد های خاص. به طور کلی، نوجوانان همسالانی را ترجیح می دهند که بدشانس، انعطاف پذیر، خوش طینت های مشابهی دارند، ولی استثناء هم وجود دارد افرادی از نظر آنها محبوبند که به دیگران یاری دهند تا احساس کنند از سوی سایرین پذیرفته شده اند.
روابط ضعیف با همسالان در دوران کودکی و نوجوانی پیشگویی ناسازگاریهای عاطفی دوران بزرگسالی، بزهکاری، اختلالات در سازگاری جنسی و سایر رفتارهای ناسازگارانه است.
نوجوانانی که می توانند نقش های اجتماعی و فردی متنوعی را ایفا کنند از لحاظ اجتماعی و عاطفی برای زندگی آتی و ازدواج مهیاترند.
یکی از مسائل عمده نوجوانان شکل گیری هویت است. بر طبق نظریه اریک اریکسون، افرادی که احساس هویت قوی ای دارند خود را افرادی مجزا و متمایز از دیگران می دانند که د رنیازها و انگیزه ها ورفتار آنان انسجامی وجود دارد. استنباطی را از نوجوانان دارند که نوجوانان از خودشان دارند. شکل گیری هویت در جوامع صنعتی مدرن بسیار پیچیده است، زیرا نوجوان در اینگونه جوامع با اوضاع و احوالی روبرو می شود که به سرعت در حال تغییر است و به ناچار باید نقش های متنوعی را ایفا کند. مشکلاتی که بر سر راه شکل گیری هویت وجود دارد عبارت است از :هویت یابی زودرس و سردرگمی در هویت یابی یا ناتوانی در ایجاد هویتی با ثبات. غالبا زمانی انسان به هویتی رشد یافته دست می یابد که دورانی پر از جستجو و عدم اطمینان را گذرانیده باشد.
هویت جنسیتی یکی از اجزای عمده شکل گیری هویت است. افراد مختلف خصوصیات متفاوتی را بخشی از هویت جنسیتی خود بشمار می آورند. ممکن است زنی حرفه اش را بخش عمده ای از هویت زنانه خود بداند، حال آنکه زن دیگری بر این گمان باشد که مادر بودن بخش اصلی هویت زنانه او را تشکیل میدهد. دو جنسیتی ترکیبی است از خصوصیاتی که از لحاظ فرهنگی زنانه یا مردانه تلقی می شود. وجوانان دو جنسیتی عزت نفس زیادی دارند و از لحاظ پیشرفت تحصیلی، بخصوص در زمینه هایی که معمولا جنس مخالف به آن اشتغال دارد، در سطح بالایی عمل می کنند. هویت شغلی برای بسیاری از بزرگسالان و جوانان اهمیتی اساسی دارد. نوجوانانی که در دوران نوجوانی کار می کنند تا حدودی برای اشتغالدر دوران بزرگسالی آمادگی بیشتری می یابند . به خصوص اگر شغلشان با علایق حرفه ای آتی آنها ارتباط داشته باشد. موقعیت اجتماعی-اقتصادی از عوامل مهمی است که در اهداف حرفه ای نوجوانان تاثیر می گذارد. دختران نوجوانی که به حرفه اهمیت زیادی می دهند مستقل ترند. آنان ظاهرا می دانند که ممکن است در بازار کار با تبعیض روبرو شوند و در عین حال ممکن است بین مسئولیت خانوادگی و کارشان تضادی احساس کنند که حل آن برایشان دشوار باشد.
موضوعات اخلاقی برای بسیاری از نوجوانان اهمیت زیادی دارد و رشد شناختی در قضاوت اخلاقی این امکان را به آنان می دهد که از طریق جدیدی به این موضوعات فکر کنند. بسیاری از نوجوانان وارد آن مرحله ای از تفکر اخلاقی می شوند که کلبرگ به آن اخلاقی عرفی می گوید. در ضمن نوجوانان کم کم درباره ارزشهای اجتماعی و سیاسی بزرگسالان اطراف خود تردید می کنند. مصرف مواد مخدر مثل الکل، ماری جوانا، آرامش بخش، آمفتامین و سایر مواد غیر قانونی در سالهای اخیر بشدت افزایش یافته است. هر چند که غالب نوجوانانی که این مواد را امتحان کرده اند گاهگاهی از آن استفاده می کنند ؛ ولی گروهی هم هستند که به شدت به این مواد معتاد شده اند. دلایل استفاده نوجوانان از مواد مخدر عبارت است از فشار گروه همسالان، خصومت نسبت به والدین، فرار از فشارها،اختلالات عاطفی، بیگانگی اجتماعی و میل به آزمودن چیزهای تازه.بزهکاری که عبارت از رفتار غیر قانونی است، در اواخر دهه 1970 و بعد به اوج خود رسیده است. مردها بیش از زنان کارهای خلاف قانون می کنند و بیشتر مرتکب جرایمی می شوند که با خشونت توأم است. اوضاع و احوال اجتماعی و نیز فقر و تجارب فردی نوجوان را به بزهکاری سوق می دهد. بزهکاری به خصوص در محله های شهری رو به زوال و در نواحی ای که از انسجام محلی کمی برخوردار است بیشتر دیده می شود.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل