فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم


دانلود مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم

لینک و پرداخت دانلود * پایین مطلب *

 

 

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش )

 

 

تعداد صفحه :  22

 

 

فهرست :

 

سؤالات تحقیق

 

 

فرضیه‏های تحقیق

 

 

اهداف تحقیق

 

 

و...

 

 

مقدمه :

داستانهای قرآن از دیر باز از جنبه‏های مختلف تاریخی، محتوایی، تربیتی و غیره بررسی شده‏اند، اما به جنبه‏های هنری، مسائل مربوط به شیوه‏های داستان پردازی و تحلیل عناصر داستانی آنها خیلی کمتر توجه گریده است.داستان به عنوان یک شکل ادبی و هنری دارای ساختار هندسی خاصی است که آن را از دیگر اشکال ادبی مانند قصیده، خطبه، مقاله و غیره متمایز می‏سازد.داستانهای قرآن در ردیف داستانهای واقعی تارخی قرار دارند، اما با داستانهای واقعی تاریخی که معمولاً آثار خیال و مبالغه در آنها مشاهده می‏شود فرق دارد.چرا که به تصریح خود قرآن، هم حوادث و سرگذشتهای داستانهای قرآن«بالحق»هستند و هم گزارش و نقل آنها که از طرف خداوند صورت گرفته«بالحق» است.این گونه سرگذشتهای واقعی و حقیقی را خداوند«قصص»می‏نامد، یعنی به نحوی بیان، نقل و ارائه شده‏اند که خواننده آنها را پیگیری می‏کند.این امر همان شیوه داستان پردازی قرآن است.در ساختار اغلب داستانهای قرآن عناصر داستانی شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تحلیل عناصر داستانی در داستانهای قرآن کریم

دانلود مقاله فضلیت و جایگاه تفکّر در قرآن کریم

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله فضلیت و جایگاه تفکّر در قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

قرآن کریم سراسر تفکر یا دعوت به تفکّر است و خداوند در آیات بسیاری امر به تفکّر و تدبر کرده است این امر در قرآن به راههای مختلف تذکر داده شده .
چنانکه مشاهده می شود . آیا دانایان و نادانان یکسانند؟ مسلم است که دانایی ثمره تفکّر است و علم نورانی نتیجه تفکر حقیقی . ملاحظه می شود که در بیش از سیصد آیه مردم به تفکّر و تذکّر و تعقّل دعوت شده اند و یا به پیامبر (ص) استدلالی را برای اثبات حقی و یا از بین بردن باطلی می آموزد فضیلت و جایگاه تفکّدر //////
آن حضرت دائم در تفکّر بود و هیچ کاری را بدون تفکّر انجام نمی داد در همۀ امور تدبّر و تأمل داشت . «یحزن لسانه الّا فیما یعنیه »
////// خود را از سخنان بی مورد باز می داشت و تنها به جا سخن می گفت انسانی که اهل تفکر باشد اهل سخنان بی فایده نیست و الینه لازم تفکّر سکوت است حضرت حسین (ع) گوید از پدرم پیرامون سکوت رسول خدا (ص) سوال کردم فرمود سکوت آن حضرت بر چهار مبنی بود : بردباری –دور اندیشی –اندازه نگاهداری و تفکّر سکوتش در اندازۀ نگاهداری از آن باب بود که همه مردم را به یک چشم ببیند و به گفتار هه به یک نحو گوش دهد اما سکوتش در تفکر آن بود که در چیزهای باقی و فانی فکر می کرد و بردباری و شکیبایی برای او با هم جمع شده بود و به همین جهت هیچ چیز او را به خشم نمی آورد و بر نمی انگیخت .
ثمرات فکر
ثمرات و پیامدها و نتایج فکر بسیار است و به طور کلی ثمره فکر علم و احوال و اعمال است اما محصول ویژه فکر همان علم است اگر علم در قلب حاصل شود حاصل قلب عوض می شود اعمال اعضا و جوارح تغییر می یابد چراکه عمل تابع حال قلب است حال هم تابع علم است علم نیز تابع فکر . قرآن کریم دعوت به تفکّر در مجاری گوناگون و اساسی می نماید از وجه
الف-انسان شناسی -«ما او را از آب نطفه مختلط آفریدیم و او را شنوا و بیان کردیم .
«ما از اوییم و به سوی او باز می گردیم » و از امیرالمونین نقل شده است . شناخت خود سودمندترین شناختهاست .
ب-جهان شناسی : «و فی الارض آیات للموقنین » در زمین نشانه هایی است برای اهل یقین به حقیقت در گردش شب و روز بلکه در هر چیزی که خدا در آسمانها و زمین خلق فرموده برای اهل خرد و تقوا علامت و نشانه های خدا پدیدار است .
به بیان امام خمینی : همه عالم اسم الله است . تمام عالم چون اسم نشانه است همۀ موجوداتی که در عالم هستند اینها نشانه ذات مقدس حق تعالی هستند منتها نشانه بودنش را بعضیها می توانند به عمقش برسند که این جور نشانه است و بعضی هم به طور اجمالی می توانند بفهمند که نشانه چیست تاریخ شناسی و شناخت سنن و قوانین تاریخ : تاریخ گذشتگان را بیان کن باشد که در آن تفکّر کنند .
قرآن کریم به گردش در زمین و نگرش به تحوّلات تاریخی و کسب اعتبار دعوت می کنند و روشن است که عبرت جز در سایه تفکّری عمیق میسر نیست .
قرآن اساساً بیان تاریخ را برای تفکّر و منبع آن می شمارد قرآن کریم زندگی گذشتگان و فراز و نشیب حیات آنان و دقت در علل عظمت و انحطاطشان را از موضوعات مهم تفکر می داند .
حرّیت
حریّت در اسلام به معنای از بیگانه رستن و به دوست پیوستن است طوق بندگی غیر خدا را باز کردن و بسته کمند محبوب گشتن . انسان آنگاه که به رستگاری می رسد و از دنیا آزاد می شود از خود خلاصی می یابد و عبد می شود محّر می گردد. آنکه هیچ تعلّقی از تعلّقات عالم او را اسیرش نکرده است .
سیرۀ پیامبر اکرم (ص) سیره حریت است و شأن او آزاد کردن انسان از همه غُلها و زنجیرهای اسارت تاحّر تربیت نماید .
حریت چیست و چه تفاوتی با آزادی در معنای متداول دارد ؟
واژه آزادی به معنایی که امروز متداول است بیش از چند قرن از عمرش نمی گذرد و این معنا به دنبال رنسانس غرب و پس از آنکه بشر غربی جهت خود را نسبت به عالم و آدم و خدای عالم و آدم تغییر داد پیدا شده است .
او بنا را بر این گذاشت که دیگر چیزی جز خود را پیوسته خود را عین حق پنداشت و به جای آنکه خود را مخلوق و مظهر اسم او بداند خدا را مخلوق خویش دانست . او بندگی اهوا و امیال نفسانی و عبودیت نفس اماره و بندگی شیطان را آزادی پنداشت .
چون انسان موجودی اجتماعی است طبعا به سوی اجتماع سوق داده شده و به موجب خاصۀ اجتماعی بودن همیشه اراده و افعال خود را در خود اراده و افعال دیگران قرار داده است و همین موجب شده است که در برابر قانون نیز خضوع کند و تسلیم باشد زیرا این قانون است که با ایجاد حدّ و مرز اراده و اعمال انسانها را تعدیل کرده و آنها را درحدّی معین نگه می دارد پس همان طبیعتی که آزادی اراده و عمل را ایجاب می کند همان موجب محدودتیش شده است اما تمدن جدید چون وضع قانون را بر اساس بهره مندی از لذائذ مادی می داند لذا انسانها را در امور دینی و اخلاقی آزاد می گذارد و چنین می گوید که انسان در خارج از چهارچوب قانون از آزادی کامل برخوردار است ولی اسلام قانونگذاری خود را بر اسا توحید و ثانیا بر اساس فضائل اخلاقی قرار داده است قانون اسلام تمام ///// فردی و اجتماعی انسانها را مورد توجّه قراد داده در هر امر بزرگی و یا کوچکی نظر داده شده است و هر موضوعی که به نحوی با انسان ارتباط داشته باشد نسبت به آن اظهار نظر کرده است چیزی که در این مکتب هست آنکه آدمی تمام اعمال و اراده های خود از قیّد عبودیّت و بندگی غیر خدا آزاد است .
جهت گیری تربیت در سیره نبوی بدان مقصد است که انسان آزاد از تعلّقات غیر الهی تربیت کند و با زدودن رنگ تعلّقات رنگ فطری الهی را ظاهر سازد .
اسلام با عبودیت الله حریّت را تدارک می کند و در حقیقت اقرار و اعتراف به بندگی خداوند است که موجب آزادی انسان از بندگی دیگران می شود و موجب کرامت شخصیت او می گردد .
خصوصیات انسان حرّ
1-گشاده رویی
پیامبر خویی پسندیده داشت و خویش برخورد و خوش مجلس بود آن حضرت مزاح می کرد و جز سخن حق چیزی نمی گفت و هنگام سخن گفتن تبسم می کرد .
2-حیا و عفت
به درستی که حیا و پاکدامنی از خصوصیات اخلاقی اهل ایمان و خوی آزادگان است .
حیا چنان با ایمان پیوند خورده است که درز بان پیشوایان حق قرین یکدیگر تعبیر شده است که با رفتن یکی از آن دو دیگری نیز می رود .
3-کینه نداشتن و فریب ندادن
پیامبر الگوی حریت ، از هر کینه و فریبی آزاد بود آن حضرت در امور مربوطه هیچ کینه ای در دل نداشت قرآن هم زجر ها و تهمتها و بدیها را ندیده می گرفت و تنها برای حفظ حرمت الهی بود که غضبناک می شد .
استقلال
از مسائلی که باید از سیرۀ پیامبر آموخت استقلالی که در در حضرت مشاهده می کنیم چه استقلال فکری و چه استقلال عملی هر که پیمان با هوالموجود بست گردنش از بند هر معبود رست اینها هستند که شدید و سازش ناپذیر نسبت به کفارند در میان خود مهربان و با گذشت اند و به دنبال فضل و رضای پروردگار ند اینها هستند که روی پای خود می ایستند به استقلال دست می یابند .
سیره شورش پیامبر یعنی تربیت انسانی که وابستگی به خود نداشته باشد تا مستقل گردد چرا که ریشه و منشأ همه وابستگیها وابستگی به خود است و استقلال فردی و اجتماعی جز در سایه این گونه تربیت حاصل نمی شود .
پیامبر فرمود هرگز در کارهای خود از دیگران و لو به اندازه یک قطه چوب مسواک کمک نخواهید .
کارهای خود را خود انجام دهید با کار و تلاش خود زندگی خویش را تأمین می کرد . سیره آن حضرت و پیروانش سیره استقلال بود .

 

عدم تکلّف
سیره نبی اکرم (ص) برعدم تکلف استوار بود و آن را از افتخارات خود می شمرد افتخار در بری بودن از تصنّع و خود آرایی و بستن چیزی به خود و خود را به مشقت انداختن در هیچ مورد ظاهر سازی نمی کرد .
خود بود و الگوی خودی و بی تکلّفی امام صادق(ع) فرمود هیچ انسانی تکبّر یا ستمگری ننمود . مگر به سبب ذلّت و حقارتی که در نفس خویش دارد.
اصل نظم و انضباط
از اصول جالب توجّه در منطق عملی پیامبر اکرم (ص) اصل نظم و انضباط است به طوری که در همه جلوه های زندگی آن حضرت عینیت داشت و همان طور که هستی منظم است آن جلوه تام حق و وجه الله الاعظم به تمامه نظم بود .
آن گاه که به خانه وارد می شد اوقات خود را تقسیم می کرد و هر بخش آن را برای انجام برنامه ای خاص در نظر می گرفت .
پیامبر اسوۀ نظم و انضباط بود نظمی دقیق و الهی بر همه ////// و رفتار وی حاکم بود همان چیزی که در حیات نورانی ائمه چشمگیر است و مبنی بر این سیره تلاش شده است تا مسلمانان منظم و بر حیات و بی نظمی الهی حاکم شود بر تقسیم کردن اوقات و داشتن برنامه ای مشخص در کل اوقات تأکید شده است .

 

اصل حفظ حدوداللّه
حسین (ع) گوید از پدرم از سیرۀ رسول خدا (ص)در خارج از منزل پرسیدم که چگونه بود ؟ فرمود در باره حق کوتاهی نداشت و تجاوز هم نمی کرد .
کلمۀ حد به معنای حاجز و مانع و فصل و پردۀ بین دو چیز است که اجازه نمی دهد یکی با دیگری اختلاط پیدا کند مثلاً «حدّ زمین » یعنی آن مرزی که این زمین را از زمین دیگر جدا می کند .
پیامبر اکرم (ص) حافظ حدود بود . چون حافظ دین و اسلام بود و اسلام به تمام حدّ است مرز است .
آنچه در حیات پیامبر به عنوان یک اصل مطلق در تمام امور و کلیه مراحل مشاهده می شود اصل حفظ حدود و مرزهای الهی است رعایت این اصل نه تنها در برخورد با مومنان و مسلمانان لازم است بلکه در برخورد با کافران و مشرکان و حتی دشمنان حربی نیز لازم است رعایت شود خداوند در قرآن می فرماید «اینها حدود الهی است از آن تجاوز نکنید »
در همۀ امور حتی در تقابل با دشمن استاد شهید مطهری در این باره می گوید :
آیا آن جایی که دشمن مشرک است و ضدّ ماست حدّ در کار است ؟ آری قران می فرماید «ای کسانی که ایمان آورده اید با این کافران که با شما در ستیزند بجنگید ولی هرگز حد را از دست ندهید .
آیا می شود گفت که از حد تجاوز کردن در یک مواردی جایز است ؟ هرگز از اصل تجاوز کرده و در هیچ موردی جایز نیست و اگر می گوید من با دشمن می جنگم برای آنکه می خواهم خاری را از سر راه بشریّت بردارم خارکه برداشته شد کافی است دیگر چه کاردارد که آن شاخه را بردارد ؟
قتال در راه خدا یعنی قتال در مرزها و الّا تجاوز از حق است و دیگر اطلاق فی سبیل اللّه به آن نمی توان کرد حتی این حدود آن قدر است که علما و فقهای اسلام می فرمایند در جنگ و نبرد باید ابتدا دعوت به اسلام و محاسن آن باشد و این حدود رعایت شود آنگاه در صورت عدم پذیرش مساله قتال مطرح است .
تصلّب در حفظ حدود الهی و اجرای آن
باید در حفظ و اجرای حدود الهی تصلّب داشت و نباید در اجرای حدود الهی گرفتار محبّتها و احساسات بی مورد شد احساسات و محبّتی که نتیجه اش چیزی جز فساد و آلودگی اجتماع نیست و برای خنثی کردن انگیزه ای این گونه احساسات مسأله ایمان به خدا و روز جزا را پیش می کشد چرا که شأن ایمان به مبدا و معاد تسلیم مطلق در برابر فرمان اوست ایمان به خداوند عالم حکم سبب می شود که انسان بداند هر حکمی حکمتی دارد و بی دلیل تشریح نشده و ایمان به معاد سبب می شود که انسان در برابر مخلّفها احساس مسئولیت کند .
حضرت امیر (ع) می فرماید : لو حفظهم حدود اله سبحانه لعجّل لکم من فضله الموعود.
اگر حدود الهی را حفظ کنید خداوند از کرمش (در ارسال ) موعود به شما شتاب خواهد کرد .
اصل کیفیت استخدام وسیله
«و ماکنت متخدالمضلّین عضّداً » و من گمراه کنندگان را دستیار نمی گیرم .
در اسلام همان گونه که هدفها مقدّس هستند و انسان باید در انتخاب اهدافش مسلم و مؤمن باشد در استخدام وسیله برای رسیدن به آن هدفها نیز باید مسلم و مومن باشد برخی از مردم از نظر هدف مسلمان نیستند در زندگی مقصدی جز خور و خواب و خشم و شهوت ندارند لذّت جویی همه چیز آنهاست .
دسته دوم انسانهایی هستند که هدفشان خوب است از نظر هدف مسلمان هستند به دنبال هدفهای پاک و مقدّس و عالی هستند امّا در استخدام وسایل و انتخاب راه و به کارگیری روش برای رسیدن به آن اهداف مسلمانان نیستند .
دسته سوم کسانی هستند که هم در هدف مسلمانند و هم در کیفیّت استخدام وسیله و این گروه اندک اند .
کافی نیست که انسان تنها به دنبل هدفهای والا باشد بلکه لازم است که در رسیدن به آن هدفها به کار گرفته می شود مناسب و سازگار با آن هدفها باشد و با هم سنخیت داشته باشد .
حسین (ع)گفت : از پدرم امیرالمؤمنین (ع) اصل تعادل از سیره رسول خدا در خارج از منزل پرسیدم فرمود در حکم امور میانه رو بود گاهی افراط و گاه تفریط نمی کرد .
اصل تعادل از اصولی است که در قران کریم بدان عنایت زیادی شده است و در حیات نورانی پیامبر اکرم (ص) و ائمه هوی (ع) در کلیّه اعمال و رفتارشان آن را مشاهده می کنیم .
ریشه بسیاری از اغرافات فردی و اجتماعی را می توان در عدم رعایت اصل تعادل جست در قرآن کریم آیات متعددی درباره اصل تعادل در همه امور فردی ، خانوادگی ، اجتماعی ، نظامی ، اقتصادی آمده است و لزوم رعایت این اصل گوشزد شده است
چگونه است اسلامی یک است میانه و حد وسط است .
اعتدال اصلی است که برتمام تعلیمات اسلام احاطه دارد اعتدال در عقیده (یعنی نه ///// شرک ) نه جبر نه تعویض ، نه تشبیه و نه تعطیل هیچکدام در عقاید اسلامی راه ندارد؟ یک مسلمان واقعی نمی تواند انسان یک بعدی باشد و بلکه انسانی همه جانبه متفکّر .
رسول خدا (ص ) فرمود «خیرالامور اوسطها » بهترین کارها حد وسط آن است .
هرکس میانه روی را ترک کند و از راه حق منحرف خواهد شد . راه رشد ،عدالت ،درستی ، کمال راه تعادل است و انسانی بهرۀ درست از زندگاین این جهانی و آن جهانی خواهد بود که در این مسیر سیر کند و در همه امور تعادل را حفظ و رعایت نماید .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله22    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فضلیت و جایگاه تفکّر در قرآن کریم

دانلودمقاله بررسی ارتباط انواع مراتب طهارت و انواع رزق در پرتو قران کریم

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله بررسی ارتباط انواع مراتب طهارت و انواع رزق در پرتو قران کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


مقدمه:
در فصلهای گذشته با انواع مراتب طهارت و انواع رزق در منظر قرآن آشنا شدیم و دانسیتم، سعادت واقعی انسان در پرتو ایجاد طهارت ظاهر و باطن حصول می یابد و اساسی ترین راه مبارزه با آلودگیها، تطهیر روح و تهذیب اخلاق و ساختن مدینه فاضله است. مدینه فاضله ای که مردان آزاده آنرا می سازند: مردان آزاده نیز در پرتو اخلاق ساخته می شوند لذا اگر از مسئله تهذیب و روح و تزکیه نفس که بهترین هدف، در فرهنگ قرآن کریم است غفلت نکنیم، هرگز جانمان را مسموم نمی کنیم.
حال در فصل حاضر برآنیم تا به بررسی ارتباط میان انواع مراتب طهارت و انواع رزق در پرتو قرآن کریم بپردازیم.
3-1- رابطه میان طهارت باطنی و رزق مادی:
3-1-1- افزایش طهارت باطنی و افزایش رزق مادی:
مسائل تربیت و تزکیه روح (طهارت باطن) گاهی در حد بحثهای اخلاقی خلاصه
می شوند در حالیکه این مسائل اخلاقی اگر باز شوند حکمتهای بس گسترده ای دارند.
(بقره (2): 57)
(....... کتاب و حکمت به آنها بیاموزد و پاکشان دارد...........)
در کتاب «محاسن برقی» آمده که شخصی به پیامبر (ص) عرض کرد: «علمنی» (به من یاد بده) ولی نگفت به من چه چیز یاد بده. حضرت (ص) به او حکمت عملی آموخت و فرمود: باید از آنچه نزد مردم است بی نیازی جویی پس همین قناعت، غناست.
انسان سرمایه دار ممکن است که خود را «مستغنی» بپندارد ولی انسان قناعت پیشه غنی است و انسان غنی بالاتر از مستغنی است.
(علیک بالیاس عما فی ایدی الناس فانه الغنی الحاضر)
غنا در لغت در مقابل فقر آمده و آن به معنی بی نیازی است، این واژه از اسماء حسنی می باشد و جمعاً بیست بار در قرآن مجید به کار رفته؛ هجده بار درباره خداوند و 2 بار درباره انسان. و آن چه درباره خداوند به کار رود مطلق بی نیازی است و چون وصف بشر آید بی نیازی و کفایت بالنسبه است. اما واژه استغنا یعنی اینکه انسان، نیازمند باشد و چیزی که نیازش را برطرف کند داشته باشد و اگر کسی محتاج باشد و چیزی که حاجت او را رفع کند داشته باشد و به همین قانع شود «استغنا» است.
برخی انسانهای طمع کار هم وجود دارند که از ترس فقر درآینده، هم اکنون به استقبال فقر می روند؛ ممکن است وضع مالی آنها خوب هم باشد ولی چون زر اندوز و آزمندند می گویند شاید در آینده محتاج بشویم.
امیرالمومنین علی (ع) نیز می فرماید:
(الناس من خوف الذل متعجلوا الذل)
یعنی بعضی از مردم برای اینکه مبادا ذلیل شوند، به استقبال ذلت می روند! یعنی حکومت جابرانه ستمگران را می پذیرند و تحت سلطه آنان قرار می گیرند و یا خودشان تحت فشار اقتصادی زندگی می کنند.
بنابراین طهارت باطن، اولاً در بینش توحیدی جلوه می کند و آنگاه در مسائل عملی مانند امور مالی که قرآن درباره آن می فرماید:
(توبه: 103)
(از اموالشان (اموال مومنان) صدقات را دریافت دار که بدان صدقات، ما نفوس آنها را پاک و پاکیزه می سازی و رشد و برکت می دهی ........)
زکات، نشانه صداقت انسان در ادعای امیال است، زکات عامل پاکی روح از بخل، دنیا پرستی و مال دوستی است و همچنین موجب رشد اخلاقی در فرد و جامعه است چرا که فقر عامل بسیاری از مفاسد است و تامین زندگی محرومین به وسیله زکات، جامعه را از بخشی از مفاسد پاک می سازد.
آری! انسان زمانی می تواند از قسمتی از اموال خود چشم پوشی کرده و آن را برای رضای خدا و سامان دهی جامع صرف کند که درون او پاک و روح او مهذب شده باشد و کسانی که از رزق مادی که خداوند نصیبشان می کند به دیگران انفاق کنند نه تنها چیزی را از دست نمی دهند که خداوند به آنها وعده پاداش مضاعف داده است. چنانکه می فرماید:
(فاطر (35): 30)
(تا خدا به آنها پاداش کامل عطا کند و از فضل و کرم، باز بر ثوابشان بیفزاید که او (خطای مومنان را) بسیار بیامرزد و به شکر گزاران، احسان فراوان کند.)
و این ثواب دوچندان هم در دنیا نصیب او می شود و هم در آخرت، چرا که خداوند از فضل خویش به آنان می بخشاید (شکور بر وزن فعول، صیغه مبالغه می باشد و قدردانی به حد و حصر خداوند را می رساند) و این قدردانی به آخرت محدود شده و خداوند از تلاش آنها قدردانی کرده و لغزشها را می پوشاند و چه بسا از جایی که گمان نبرند به آنها رزق مادی عنایت کند.
(طلاق: 2-3)
(هرکس از خدا پروا داشته باشد، خداوند برای او گشایش قرار می دهد و از جایی که گمان نبرد به او روزی عنایت کند.)
براستی کسانی که در زندگی خود با ما صادق، مهربان و مودب هستند چه جایگاهی نزد ما دارند؟ و آنان که چندین بار تاکنون به ما نزدیک شده، از مهربانی و سخاوت و لطف ما استفاده کرده و پس از چندی نه تنها سپاسگزاری نکرده بلکه علیه ما اقدام کرده و عمل آنان، آثار زشتی ایجاد کرده است چه موقعیتی در دل و اندیشه ما دارند؟ آیا به این دسته از افراد باز هم احسان می کنیم و از امکانات خود در اختیار آنان قرار می دهیم؟
استفاده از نعمتهای الهی در مسیر حقیقی آن فزونی تمامی داده های خداوند و ریزش الطاف چشمگیر دیگری را به همراه دارد و عملکرد ذاتی گناه، معصیت و مصرف نعمتهای خداوند در مسیری نادرست و علیه دستورهای الهی، تنگی معیشت و کمی رزق و زندگی سخت و دشواری را به همراه خواهد داشت. از این رو پیشوایان معصوم (ع) فرموده اند: با گناه افراد، رحمت و روزی خداوند به روی آنان بسته
می شود و برکات رزق برطرف می شود، گوارایی و شادکامی و راحتی زندگی زدوده می شود و مسیر گذران عمر با دشواری و سختی روبرو خواهد شد. قرآن کریم نمونه ای از سرنوشت افراد بخیل را ذکر فرموده:
(قلم (68): 17)
(ما کافران را (به قحط و سختی) آزمودیم چنان که اهل آن بستان را آزمودیم که قسم خورند که صبحگاه میوه اش را بچینند (تا فقیران آگاه نشوند)).
در این آیات، داستانی را دوباره عده ای از ثروتمندان پیشین که دارای باغ خرم و سرسبزی بودند و سرانجام براثر خیره سری نابود شدند ذکر می کند، داستانی که به نظر می رسد در آن عصر در میان مردم معروف بوده و به همین دلیل به آن استشهاد شده است.
ماجرا چنین بود که این باغ در اختیار پیرمرد مومنی قرار داشت. او به قدر نیاز از آن بر می گرفت و بقیه را به مستحقان و نیازمندان می داد اما هنگامی که چشم از دنیا فرو بست فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم، چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند و ما نمی توانیم مانند پدرمان تحمل کنیم! و به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره می گرفتند محروم سازند و سرنوشت آنها همان شد که در آیات می خوانیم:
آیه می گوید:«ما آنها را آزمودیم تا آن زمان که سوگند یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاهان و دور از انظار مستمندان بچینند» و هیچ از آن استثنا نکردند و برای مستمندان چیزی نگذاشتند، این تصمیم آنه نشان می دهد که این کار ناشی از نیاز نبود، بلکه ناشی از بخل و ضعف ایمان آنها بود، زیرا انسان هر قدر هم نیازمند باشد می تواند کمی از محصول یک باغ پر درآمد را به نیازمندان اختصاص دهد سپس در ادامه آیات این سوره بلایی که بر سر آنها نازل می شود بیان گردیده و آن اینکه: به هنگام شب، در آن موقع که همه آنها در خواب بودند عذاب و بلایی فراگیر از ناحیه پروردگار بر تمام باغ آنها فرود آمد، آتشی سوزان و صاعقه ای مرگبار چنان بر آن باغ مسلط شد که آن باغ خرم و سرسبز همچون شب ما سیاه و ظلمانی گردید و جز مشتی خاکستر از آن باقی نماند.
به هر حال صاحبان باغ به گمان اینکه درختهای پربارشان آماده برای چیدن میوه است در آغاز صبح یکدیگر را صدا زدند و چنان آهسته سخن می گفتند که صدای آنها به گوش کسی نرسد تا مبادا مسکینی خبردار شود و برای خوش چینی یا گرفتن مختصری میوه برای سیر کردن شکم خود به سراغ آنها برود. قرآن می گوید: هنگامی که آنها باغ خود را دیدند چنان اوضاع به هم ریخته بود که گفتند این باغ ما نیست، ما راه را گم کرده ایم و سپس افزودند«بلکه ما محرومان واقعی هستیم» (قلم (68): 27) می خواستیم مستمندان و نیازمندان را محروم کنیم اما خودمان از همه بیشتر محروم شدیم، (همه محروم از درآمد مادی و هم برکات معنوی که از طریق انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان به دست می آید.)
آری! ریشه همه اعمال نیک، ایمان و معرفه الله و تسبیح و تنذیه خدا است. سرانجام آنها بعد از این بیداری و هشیاری و اعتراف به گناه و بازگشت به سوی خدا، رو به درگاه او آمدند و گفتند: امید است پروردگارمان گناهان ما را ببخشد و باغستان بهتر از این باغ بجای آن در اختیار ما بگذارد و اینگونه حل این مشکل را از قدرت بی پایان خداوند طلبیدند.
از داستان فوق چنین استفاده می شود که میان گناه (عدم طهارت باطن)، و «قطع روزی» رابطه نزدیکی است. لذا در نورالثقلین حدیثی از امام باقر (ع) چنین آمده:
(ان الرجل لیذنب فیدرا عنه الرزق، و تلا هذه الایه: «اذ اقسموا ....... وهم ثائمون»)
گاه انسان گناهی می کند و روزی او قطع می شود، سپس امام (ع) آیات بالا را تلاوت می فرماید:( هنگامی که صاحبان باغ سوگند یاد کردند که صبحگاهان میوه ها را بچینند اجازه ندهند حتی یک نفر غیر از آنها استفاده کند اما بلایی از سوی پروردگارت در حالی که آنه در خواب بودند در آن باغ مسلط شده و آن را نابود کرد.
در المیزان از قول ابن عباس چنین آمده که رابطه گناه و قطع روزی از آفتاب هم روشن تر است، چنان که خداوند آن را در سوره ن و القلم (آیه مورد بحث) بیان فرموده.
3-1-1-1- تاثیر دعا در افزایش روزی: دعا، اتصال انسان به منشأ معنویت و
می باشد و تنها در سایه اخلاص روزی امیرمومنان علی (ع) رو به فرزند خود امام مجتبی (ع) کرد و فرمود: «پسرم، همان کسی که گنجهای آسمانها و زمین را در اختیار دارد به تو اجازه دعا و درخواست داده و اجابت آن را نیز تضمین کرده است و به تو امر کرده که از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت کنی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد........ هرگاه بخواهی، با او درد دل می کنی و ناراحتی و مشکلات را در برابر او قرار می دهی، از او در کارهایت استعانت می جویی و از خزاین رحمتش چیزهایی را می خواهی که جز او کسی قادر به اعطای آن نیست مانند عمر بیشتر تندرستی بدن و وسعت روزی. پس خداوند کلیدهای خزاینش را در دست تو قرار داده زیرا به تو اجازه درخواست را داده است. بنابراین هرگاه خواستی،
می توانی به وسیله دعا درهای نعمت خدا را بگشایی و باران رحمت او را فرود آوری.
بر پایه چنین بینشی دستور دعا به هنگام کمی رزق داده شده تا با کمک خواستن از خداوند وتوکل بر او، درهای نعمت وبرکت الهی به روی انسان گشوده شود.شیوه ای که معصومان (علیهم السلام) داشتند و همواره با دعاهای خود مشکلات دیگران را برطرف می کردند از جمله: مردی بادیه نشین حضور رسول الله (ص) رسید و گفت: ای رسول خدا! من عده ای پسر، دختر، خواهر، برادر، نوه پسری و دختری، برادرزاده و خواهرزاده دارم و زندگی ما سست و لرزان است اگر صلاح می دانید دعا کنید که خدا روزی ما را زیاد کند. سخن مرد تهیدست که تمام شد، رسول خدا (ص) گریست و مسلمانان متاثر شدند. آن گاه پیامبر با قرائت آیه:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  57  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی ارتباط انواع مراتب طهارت و انواع رزق در پرتو قران کریم

تحقیق درباره زندگینامه کریم خان زند

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره زندگینامه کریم خان زند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگینامه کریم خان زند


تحقیق درباره زندگینامه کریم خان زند

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:5

فهرست:

کریم خان زند

کریم خان زند ، پایه گذار سلسله زندیه محسوب می شود . اقبال جهانگشایی او ، بیش از هر چیز مدیون اغتشاشاتی بود که پس از قتل نادر در ایران سربرآورد و از سابقه دراز هفتاد یا هشتاد ساله ای برخوردار بود. وی قریب سه سال بعد از در گذشت نادر شهرتی نداشت و در میان قبیله خود ، که به دستور نادر در سال 1144 ه.ق. به خراسان کوچانیده شده بودند ، از حیثیت متعارفی برخوردار بود.

بی کفایتیهای آشکار بازماندگان نادر و نزاعهای برادر کشانه ای که میان آنان رخ داد ،‌ موجب شد که کریم توشمال ( پهلوان ) در کنار دو تن دیگر از بزرگان ، به نامهای علی مردان خان و ابوالفتح خان بختیاری برای آرامش مناطق غربی و مرکزی کشور به میدان آید . او پس از نشان دادن لیاقتهای مکرر ، از سوی قبیله خویش لقب خانی دریافت کرد . ( 1162 ه.ق. ) بدین گونه وی توانست در پرتو تدبیر و حسن عمل و صداقت بی ریای خویش ، بر حریفان مزبور و نیز آزادخان افغان کع در آذربایجان ترکتازی می کرد و محمد حسن خان که در استرآباد به سر می برد غلبه کند . کریم خان از سال 1179 ه.ق. به صورت مستقل بر ایران فرمان راند . روابط او با شاهرخ ( نواده نادر شاه ) نیز بر خراسان فرمان می راند ،‌خوب و مبین نوعی احترام به اولاد ولی نعمت پیشین خود بود .

حادثه مهم سالهای پایانی عمر کریم خان ،‌لسکر کشی به بصره بود که به سرداری برادرش ، صادق خان در سال 1189 ه.ق. انجام پذیرفت که متاسفانه با مرگ شاه به انتها رسید .



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگینامه کریم خان زند

تحقیق معارف اسلامی در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات

اختصاصی از فی دوو تحقیق معارف اسلامی در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق معارف اسلامی در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات


تحقیق معارف اسلامی در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات

انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم رکعون .

آیه 55 سوره مبارکه مائده .

ولی شما تنها خدا و پیامبر او ست و کسانی که ایمان آورده اند همان کسانی که نماز زا بر پا می دارند در حال رکوع زکات می دهند .

در این پژوهش با انتخاب 10 آیه از سوره های آل عمران ،مائده، شوری و بقره برآنیم تا از دیدگاه قرآن به مساله ولایت بنگریم و با کنکاش در آیات به تعمق در این مساله پرداخته و جلوه های بیشتری از معارف قرآنی بر ما آشکار شود .

 

29 صفحه فایل ورد با فونت 14


... و اهل انجیل باید بر طبق آنچه خدا نازل کرده حکم کنند و کسی که حکم نکند بدانچه خدا نازل کرده او و همفکرانش فاسق و عصیان پیشه گانند .

اینان با اعراض خود از دین حق چه می جویند و چه چیز به جز حکم جاهلیت می توانند بجویند و کیست که حکمش بهتر از حکم خدا باشد ؟ پس اینان مردمی صاحب یقین نیستند .

این آیه شریفه به منزله تعلیل است و این آیه و آیات بعد از آن بیانگر این معنایند که خدای سبحان برای امت ها با اختلافی که در عهد و عصر آنهاست شرایعی تشریع کرده و آن شرایع را در کتبی که نازل کرده قرار داده تا به وسیله آن شرایع هدایت شوند و راه را از چاه تشخیص دهند و هر وقت با یکدیگر بر سر حادثه ای اختلاف کردند به آن کتاب و شریعت مراجعه نمایند وانبیا و علمای هر امتی را دستور داده که بر طبق آن شریعت و کتاب حکم کنند و آن شریعت را به تمام معنا حفظ نمایند و به هیچ وجه اجازه ندهند که دستخوش تغییر و تحریف گردد ودر مقابل حکمی که می کنند چیزی از مردم مطالبه نکنند که هرچه مطالبه کنند ثمنی قلیل است و در اجرای احکام الهی از احدی نترسند وتنها از خدای تعالی بترسند ...


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق معارف اسلامی در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات