فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره ماده 29، تفسیر معاهدات دو زبانه یا بیشتر (یا چندزبانه)

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله کامل درباره ماده 29، تفسیر معاهدات دو زبانه یا بیشتر (یا چندزبانه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره ماده 29، تفسیر معاهدات دو زبانه یا بیشتر (یا چندزبانه)


دانلود مقاله کامل درباره ماده 29، تفسیر معاهدات دو زبانه یا بیشتر (یا چندزبانه)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 12

 

ماده 29، تفسیر معاهدات دو زبانه یا بیشتر ( یا چندزبانه)

1) زمانیکه یک معاهده در دو زبان الی بیشتر رسمیت یافته, موضوع متن در هر زبان بطور تساوی الزامی میباشد, مگر اینکه در صورت یک اختلاف معاهده تدبیر کند یا طرفین توافق کنند که موضوع (نص) ویژه حکم خواهد بود.

2) ترجمه معاهده در یک زبان غیر از زبانهائیکه که معاهده را بصورت معتبر صورت داده اند، به عنوان نص-معتبر مورد لحاظ خواهد بود مگر اینکه معاهده بنحوی مقرر نماید یا طرفین به ترتیبی موافقت کنند.

3) فرض شده است که شرایط معاهده مورد استنباط دارای معنای یکسان در هر موضوع مورد تایید واقع میباشد. مگر در مورد پاراگراف ذکر شده شماره 1, وقتیکه یک مقایسه و سنجش متون یک تفاوت از معنائیکه استعمال مواد 27 و 28 آنرا بر طرف نمی کند افشاء کند, یک معنائیکه تا حد ممکن موضوعات را سازگار کند اتخاذ خواهد شد.

تفسیر

1) پدیده معاهدات تنظیم شده در دو یا چند زبان بشدت معمول شده است و با ظهور جامعه مللی معاهدات عمومی چندجانبه بسته شد یا در آخرین اظهاریه در 5 زبان بصورت کاملاً متعدد تفسیر شده است. وقتی یک معاهده چند زبانه است محتمل یا غیر محتمل بودن یک تفاوتی بین موضوع نسخه های زبان برای هدف تفسیر وجود دارد. ممکن هست هر کدام از تعابیر در شأن یک نص موثق برای یک معاهده باشد, یا یکی یا بیشتر از آنها صرفاً میتواند به عنوان نص اداری باشد، که به معنی چیزیکه بوسیله یکی از نمایندگان دولت های امه یا بیشتر آنها امضاء شده ولیکن به عنوان مسئله الزام آور مقبول نبوده, ممکن است یکی یا بیشتر آنها صرفاً "مترجم رسمی" باشد, که یک ترجمه ای فراهم شده بوسیله احزاب یا اشخاص دولتی یا یک تشکل از یک سازمان بین المللی باشد.

2) امروزه اکثر معاهدات رسمی شامل تدابیر تعیین کننده وضعیت نسخه های زبان مختلف معاهده است. چنانچه چنین تدابیری نباشد، عموماً در ظاهر هرکدام از تفاسیری که در آن موضوع پرورانده شده مورد قبول پذیرفته شده و بنابراین در تفسیر معاهده تسری دارد. به عبارت دیگر قاعده عمومی بر تساوی زبانها و تساوی سندیت اجبار الزام نص موضوع متن در در مقابل غیاب هر تدارکاتی میباشد. در فرمول بندی قاعده مزبور عمومی پاراگراف 1 به زبانهایی که بیشتر در قالب آنها مفاد معاهده معتبر میبوده تا آرایه و اتخاذ آن ارجاع مینماید. این با محسوب نمودن ماده 9 از مقاله موجود میباشد که کمیسیون "رسمیت متن" را همچون رویه ای برجسته در گامی در سوی نتیجه گیری یک معاهده تشخیص داد.

3) تدارک پاراگراف 1 به دو دلیل لازم است. اول، معاهدات هر از گاهی بطور تاکیدی فقط متون معینی را صریحاً معتبر می شناسند, همچنانکه در معاهدات صلح منعقد شده پس از جنگ دوم جهانی که در آن متون فرانسه، انگلستان و روسی به رسمیت شناخته شدند در حالیکه صرفا" متون "رسمی" ایتالیایی, بلغاریایی, مجارستان، و غیره کنار گذاشته شدند (یا ترک شدند). به راستی مواردی از قبیل به رسمیت شناخته شدن یک متن بین احزاب و متن مختلفی بین دیگران شناخته شد. دوما", ممکن هست که یک متن در صورت مغایرت بین متون معاهده چند زبانی شایع شود. به راستی در توافق یک متن به زبان سوم در صورت یک اختلاف درتخصیص یک چنین متن به رسمیت شناخته شده قانونی, برای اشتراک یک معاهده بین دو دولت معمول نمیباشد, بخاطر اینکه زبان هیچیک از دولتها حاضر به پذیرش برتری زبان دیگر نمیباشند. یک مثال معاهده دوستی ژاپن و اتیوپی در 1957 میباشد, زبان Amharic و فرانسوی, تبصره 6 که متن فرانسوی را به رسمیت میشناسد "در صورت وقوع یک اختلاف در تفسیر". یک مقدار مورد ویژه معاهده صلح St. Germain, Neuilly و Trianon که پیش نویسی هایی به زبانهای فرانسوی, انگلیسی و ایتالیایی تنظیم شدند که در صورت اختلاف متن فرانسوی چیره می شد, به استنثناء قسمت I و XII,  که به ترتیب شامل میثاق اتحادیه ملتها  و تبصره های مورد توجه سازمانهای کارگری بین المللی میباشد.

4) موارد کاربردی تدارکات مقرر در ارجهیت دادن به متن بخصوص در صورت وقوع یک اختلاف همچون نکته دقیقی در تفسیر که در آن تدارک مقرر میبایستی به اجرا در آید. آیا میبایستی متن "اصلی" بطور خودکار-اتوماتیک هر چه زودتر در صورت بروز کوچکترین اختلاف در کلمه بندی متن اعمال شود؟ یا به هر شدتی در یک تلاش در برخی از وسایل معمول ترجمه متن پیش از نتیجه گیری از یک مورد "اختلاف" در وفق به تراضی-(یا صلح) سوق داده شود یا آیا میبایستی تماما" در ابتدا اعاده شود؟ (رویه قضایی محکمه دیوان محاکمات بین المللی یک روشنایی بر بی مسلمی راه حل مسئله مزبور می اندازد. گاها" محکمه دیوان محاکمات به سادگی متن "اصلی"  را یکباره بدون رجوع به سوال اینکه یک اختلاف عینی با متن به رسمیت شناخته شده معتبر را اعمال مینماید, همچنانکه به راستی به نظر می رسد که دادگاه دائم در مورد رسیدگی تفسیر معاهده Neuilly انجام داده است.151 گاها" محکمه دیوان محاکمات در تلاش اثبات برخی از اختلافات متون را در جهت حد اقل رساندن بین طرفین احزاب انجام می دهند.152 این همچنین روش بر گزیده ای بود که بوسیله دیوانعالی لهستان در مورد حزب دوک اعظم بزرگ آلمان Habsburg-Larrine House علیه خزانه دولتی لهستان انجام داد.153 ضرورتا" یکی از سوالات در وارد نمودن مقرره در معاهده اهداف احزاب میباشد, تردید کمیسیون به اینکه آیا برای کمیسیون مناسب خواهد بود که در یک فرمول بندی از تفسیر قاعده عمومی سعی به برطرف سازی مسئله نماید. بنا بر این تدبیر سازی عام از مواردی که معاهده دارای چنین نوعی از مقرره میباشد در پاراگراف 1 به نظر کافی بود.

5) پارگراف ماده 2 برای موردی از یک نسخه معاهده همچون یک متن ادراکی از ماده 9 که "رسمیت یافته" نمیباشد, ولیکن علارغم الزامی بوده بوسیله معاهده یا همچنان برای منظور تفسیرات معتبر یا پذیرفته میباشد بوسیله طرفین. برای مثال, یک معاهده مرزی بین بریتانیای کبیر و اتیوپی در 1897 به انگلیسی و Amharic تنظیم شد و ذکر شد که هر دو متون مفتبر تلقی میبودند, ولیکن یک تفسیر الحاقی فرانسوی به معاهده ضمیمه شد که میبایستی در صورت وقوع یک نزاع حامی اقتدار باشد.

 6) تعدد مخصوص آمره در یک معاهده معمولاً عامل اساسی در تفسیرش است, از آنجائیکه هر دو یا تمام متون موضع اقتدار آمیز در شرایط توافقنامه بین طرفین دارد. اما نیاز به تاکید است که در قانون تنها یک معاهده وجود دارد- یک دسته شرایط پذیرفته شده بوسیله اکناف معاهده و یک قصد مشترک معمول با ملاحظه آن شرایط- حتی وقتی دو نص موثق بنظر ناهمگون باشند. در عمل، وجود متون معتبر در دو یا چند زبان گهگاه دلالت شده و هر از چند تسهیلات تفسیر معاهده را فراهم می کند. چند معاهده چند زبانه محتوی بیش از یک یا دو ماده بدون اختلاف اندک بین متون هستند. نبوغ مختلف زبانها, غیاب ایضا یک توافق اجماعی, یا کمبود زمان در هماهنگی متون ممکن هست منجر به ناهمخوانیهای کوچک یا حتی عمده در مفاد متون شود. در صورت وقوع چنین رخ دادی ممکن هست جمیع متون یک منبع ابهام اضافی جدی یا تیرگی در شرایط معاهده باشد. از سوی دیگر, زمانیکه تعبیر مفاد در یک زبان مبهم یا تیره هستند ولیکن واضح و قانع کننده اهداف دیگر احزاب هست, خصوصیات چند زبانه معاهده تعبیر معنی متنی که مشکوک میباشد را تسهیل مینماید.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ماده 29، تفسیر معاهدات دو زبانه یا بیشتر (یا چندزبانه)

دانلود پاورپوینت تفسیر موضوعی نهج البلاغه (فصل2)

اختصاصی از فی دوو دانلود پاورپوینت تفسیر موضوعی نهج البلاغه (فصل2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت تفسیر موضوعی نهج البلاغه (فصل2)


دانلود پاورپوینت  تفسیر موضوعی نهج البلاغه (فصل2)
فصل دوم:

پیامبری و پیشوایی

اهداف:

هدف از ارائه فصل پیامبری و پیشوایی این است که خواننده:

با فلسفه وحی و پیام آوری آشنا شود.
از سالت پیامبر خاتم آگاهی یابد.
به استمرار پیامبری در پیشوایی توجه پیدا کند.
جایگاه پیشوایان پس از پیامبر اکرم(ص) را دریابد.
به موضوع جاودانگی پیشوایی برای استمرار هدایت الهی توجه یابد.
الف) فلسفه وجی و پیام آوری

زیبا ترین و لطیف ترین جلوه بارش رحمت حق برای هدایت آدمیان، نشان داده راه رفتن به سوی بلندای هستی و گشودن درهای بهشت است. این کار جز به میمنت وحی و پیام آوری ممکن نیست. پیامبران آمده اند تا انسان را از حضیض خاک به بلندای افلاک ببرند و از جهنم حیوانیت به بهشت انسانیت برسانند. هیچ حادثه ای در عالم، عظیم تر و دلرباتر از جلوه گری رحمت بیکران خداوندی در لباس وحی و پیام آوری نیست، که بدون آن، راه به سوی حقیقت هستی و درهای بهشتی و رازهای معنوی بر بشر گشوده نمی شود. درهای خاص آسمانی جزء به برکت وحی و پیام آوری بر آدمیان خاکی گشوده نمی شود و این انتظار که بتوان بدان بارگاه به غیر از منبع وحی و پیام آوری راه یافت، انتظاری بیهوده است.

وَبِحَقٍّ أَقَولُ لَکُمْ ... وَمَا یُبَلِّغُ عَنِ اللهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّماءِإِلاَّ البَشَرُ

به حق به شما می گویم ... که بعد از پیام رسانان آسمان، از طرف خدا جز بشر تبلیغ نمی کنند [ و حقایق الهی را به دیگران نمی رساند.]

تنها افرادی از بشر، یعنی پیام آوران الهی، واسطه ابلاغ پیام هایی هستند که به واسطه فرشتگان مقرب خداوند فرستاده می شود؛ اینان هستند که راه حق را به آدمیان نشان می دهند؛ چنان که امیرمومنان (ع) فرموده است:

بَعَثَ اللهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْیِهِ، وَجَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ، لِئَلاَّ تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْکِ الاِِْعْذَارِ إِلَیْهِمْ، فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِیلِالْحَقِّ

خداوند پیامبرانش را بر انگیخت و وحی خود را خاص ایشان فرمود؛ آنان را حجت خود بر آفریدگانش نمود تا برای مردمان جای عذری نماند. پس، به زبانی راست آنان را به راه حق خواند.

فَبَعَثَ فِیهمْ رُسُلَهُ، وَوَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیاءَهُ، لِیَسْتَأْدُوهُمْمِیثَاقَ فِطْرَتِهِ، وَیُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ، وَیَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بَالتَّبْلِیغِ، وَیُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ، وَیُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ

پس خداوند فرستادگان خود را در میان ایشان بر انگیخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها گسیل داشت، تا از ایشان بخواهند که حق میثاق فطرت را بگزاند، و نعمت فراموش شده را به یادشان آرند، و با رسانیدن پیام پرودگار، حجت را بر آنان تمام کنند، و گنجینه های خرد را برایشان بگشایند و چشم آنان را به روی نشانه های قدرت خدا باز سازند.

ازاین سخن امام (ع) نکات ذیل استفاده می شود:
خداوند از میان همه مردم، کسانی را برانگیخته ایت که فرستادگانی از جانب او برای هدایت آنان باشند، و هیچ ملتی بی بهره از فرستادگان الهی نبوده است.
پیام آوران الهی، یکی پس از دیگری به سوی مردم آمده و راه هدایت را برایشان گشوده اند.
انسان به طور فطری عاشق کمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پیمانی فطری گرفته است که جز از او نپرستند، اما عوامل مختلفی چون: استکبار، خودخواهی، حرص، تعلق های پست و وابستگی بر این فطرت سایه می افکنند و آدمی مصداق کمال را اشتباه می گیرد و به پیمان فطرت خود وفا نمی کند. پیامبراندر رسالت خود مردمان را به وفای پیمان فطری و رو کردن به کمال مطلق حقیقی فرا می خوانند.
خداوند از سر رحمت گسترده خویش، امکانات لازم برای شکوفایی استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق در ختیارش گذاشته است، از جمله: توان شناخت، اندیشه، آزادی و اختیار، اراده و جز اینها. انسان به علل گوناگون این نعمت ها را که راهگشای او به سوی حقیقت هستی و سعادت این جهانی و آن جهانی اند، فراموش می کند.

پیامبران نعمت های فراموش شده را به یاد آدمیان می آورند تا به راه هدایت آیند.

پیامبران الهی با بیانی روشن و لایلی آشکار با مردمان سخن می گویند و حجت را بر آنان تمام می نمایند.

پیام آوران الهی برای انجام دادن رسالت هدایت آدمی، عقل انسان ها را – که پیامبر درونی ایشان است – بر می انگیزند و آن را از اسارت هوا و هوس، آلودگی و ناپاکی، باورهای غلط و اعتقادات نادرست آزاد می سازند تا انسان خود، راه هدایت را برگزیند و با پیامبران همراه گردد.

پیام آوران الهی چشم آدمیان را بر نشانه های قدرت خدا می گشایند تا انسان در برابر عظمت حق سر تسلیم ساید و به حق تن دهد.

 ب) پیام آور خاتم

پیام آوران الهی با وجود اختلافات فرعی و ظاهری، روح پیامشان یکی بوده و وابسته به مکتب واحدی بوده اند. این مکتب با توجه به استعدا جوامع بشری، به تدریج مراحلی را طی کرده  تا به صورت مکتبی کامل و جامع برای هدایت همیشگی بشر  پاسخ به نیاز انسان عصر خاتمیت به دین عرضه شده است.

إِلَى أَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً صلى الله علیه وآله لاِِِنْجَازِ عِدَتِهِوَتَمامِ نُبُوَّتِهِ.

تا آنکه خدای سبحان، محمد(ص) را برانگیخت برای اینکه وعده خود را انجام دهد و پیامبری را به آن حضرت ختم نماید.

شامل 31 اسلاید powerpoint


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت تفسیر موضوعی نهج البلاغه (فصل2)

دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه


دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 25
فهرست و توضیحات:

آیات 1 - 8، سوره جمعه

سوره جمعه مدنى است و بیست و یک آیه دارد

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 443

 

ترجمه آیات

 

اشاره به مطالب سوره جمعه

 

بیان آیات


این سوره به بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین را وادار مى کند که نسبت به نماز جمعه اهتمام بورزند، و آنچه در به پاداش تنش لازم است فراهم سازند، چون نماز جمعه از شعائر بزرگ خدا است که تعظیم و اهتمام به امر آن ، هم دنیاى مردم را اصلاح مى کند، و هم آخرتشان را، و خداى تعالى بیان این مطلب را با تسبیح و ثناى بر خود آغاز کرد که در میان قومى امى رسولى از خود آنان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنان بخواند، و با اعمال صالح و اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، و کتاب و حکمتشان بیاموزد و به همین منظور کتاب خدا و معارف دینش را به بهترین وجهى بر آنان و افرادى که به آنان ملحق مى شوند، و نسل هاى بعد از آنان تحمیل کرد،

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 444

 

و زنهارشان داد از این که مثل یهود نباشند که خداى تعالى تورات را بر آنان تحمیل کرد، ولى آنان آن را حمل نکردند، و به معارف آن معتقد نشدند، و به احکامش عمل نکردند، در نتیجه مانند الاغى شدند که بارش کتاب باشد.
و در آخر به عنوان نتیجه دستور مى دهد که وقتى بانک نماز جمعه بلند مى شود بازار و دادوستد را رها نموده ، به سوى ذکر خدا بشتابند. و نیز افرادى را که خلاف این دستور عمل مى کنند، و رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) را در حالى که مشغول خطبه نماز است رها نموده ، به سوى دادوستد مى روند، سرزنش مى کند، و این رفتار را نشانه آن مى داند که این گونه افراد معارف کتاب خدا و احکامش را نپذیرفته اند. این سوره در مدینه نازل شده است .

معناى اینکه آنچه در آسمان و زمین است خدا را تسبیح مى کنند

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ
کلمه ((تسبیح )) به معناى منزه دانستن است . وقتى مى گوییم : ((سبحان اللّه )) معنایش این است که طهارت و نزاهت از همه عیوب و نقائص را به او نسبت مى دهیم .
و اگر از تسبیح ، در آیه با صیغه مضارع تعبیر کرده ، براى این است که استمرار را بفهماند. پس معناى آن این نیست که نامبردگان ، در آینده تسبیح مى کنند، بلکه معنایش این است که همواره و مستمرا تسبیح مى کنند. و کلمه ((ملک )) - به فتح میم و کسر لام - کسى است که مقام حکمرا نى در نظام جامعه مختص به او است . و کلمه ((قدوس )) صیغه مبالغه از قدس است ، که آن نیز به معناى نزاهت و طهارت است . و کلمه ((عزیز)) به معناى مقتدرى است که هر گز شکست نمى پذیرد. و کلمه ((حکیم )) به معناى متقن کار، و کسى است که هیچ عملى از وى از جهل و گزاف ناشى نمى شود، هر چه مى کند با علم مى کند، و براى آن مصالحى در نظر مى گیرد.
این آیه شریفه مقدمه و زمینه چینى است براى آیه بعدى ، یعنى ((هو الذى بعث ...)) که متعرض مساءله بعثت رسول اللّه است ، و مى فرماید: غرض از بعثت او این بود که مردم به کمال و به سعادت برسند، و بعد از ضلالتى آشکار که داشتند هدایت گردند.
و اما اینکه چگونه آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح مى کنند؟ جوابش این است که موجودات آسمانى و زمینى (همان طور که با آنچه از کمال دارند از کمال صانع خود حکایت مى کنند همچنین ) با نقصى که در آنها است و جبران کننده آن خدا است ، و با حوائجى که دارند و برآورنده اش خدا است ، خدا را از هر نقص و حاجت منزه مى دارند، چون هیچ حاجت و نقصى نیست مگر آن که تنها کسى که امید برآوردن آن حاجت و جبران کردن آن نقص در او مى رود خداى تعالى است ، پس ‍ خود او مسبح و منزه از هر نقص و حاجت است ،

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره جمعه

مقاله کامل در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

اختصاصی از فی دوو مقاله کامل در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب


مقاله کامل در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11
فهرست و توضیحات:

آیه 40
آیه و ترجمه
مَّا کانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیماً(40)

 ترجمه :


40 -
محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است .

  تفسیر:


مساله خاتمیت

این آیه آخرین سخنى است که خداوند در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با همسر مطلقه زید براى شکستن یک سنت غلط جاهلى ، بیان مى دارد، و جواب کوتاه و فشرده اى است به عنوان آخرین جواب ، و ضمنا حقیقت مهم دیگرى را که مساله خاتمیت است به تناسب خاصى در ذیل آن بیان مى کند.
نخست مى فرماید: ((محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود)) (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ).
نه ((زید)) و نه دیگرى ، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد نه یک رابطه طبیعى و خویشاوندى .
البته پیامبر فرزندان حقیقى به نام ((قاسم )) و ((طیب )) و ((طاهر)) و ((ابراهیم )) داشت ، ولى طبق نقل مورخان همه آنها قبل از بلوغ ، چشم از جهان بستند، و لذا نام ((رجال )) (مردان ) بر آنها اطلاق نشد.

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 337

امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) که آنها را فرزندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خواندند، گرچه به سنین بالا رسیدند، ولى به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این جمله ما کان محمد ابا احد من رجالکم که به صورت فعل ماضى آمده است بطور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است .
و اگر در بعضى از تعبیرات خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ((انا و على ابوا هذه الامة )): ((من و على پدران این امتیم )) مسلما منظور پدر نسبى نبوده بلکه ابوت ناشى از تعلیم و تربیت و رهبرى بوده است .
با این حال ازدواج با همسر مطلقه زید که قرآن فلسفه آنرا صریحا شکستن سنتهاى نادرست ذکر کرده چیزى نبود که باعث گفتگو در میان این و آن شود، و یا به خواهند آنرا دستاویز براى مقاصد سوء خود کنند.
سپس مى افزاید: ارتباط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با شما تنها از ناحیه رسالت و خاتمیت مى باشد ((او رسول الله و خاتم النبیین است )) (و لکن رسول الله و خاتم النبیین ).
بنابر این صدر آیه ارتباط نسبى را بطور کلى قطع مى کند و ذیل آیه ارتباط معنوى ناشى از رسالت و خاتمیت را اثبات مى نماید، و از اینجا پیوند صدر و ذیل روشن مى شود.
از این گذشته اشاره به این حقیقت نیز دارد که در عین حال علاقه او فوق علاقه یک پدر به فرزند است ، چرا که علاقه او علاقه رسول به امت مى باشد، آنهم رسولى که مى داند بعد از او پیامبر دیگرى نخواهد آمد، و باید آنچه مورد نیاز امت است تا دامنه قیامت براى آنها با دقت و با نهایت دلسوزى پیش بینى کند.
و البته خداوند عالم و آگاه همه آنچه را در این زمینه لازم بوده در اختیار او گذارده ، از اصول و فروع و کلیات و جزئیات در تمام زمینه ها، و لذا در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند به هر چیز عالم و آگاه بوده و هست )) (و کان الله بکل شى ء علیما).


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

تفسیر برای حجاب

اختصاصی از فی دوو تفسیر برای حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر برای حجاب


تفسیر برای حجاب

تفسیر برای حجاب

30 صفحه

مقدمه :

هر پیامبری برای اثبات پیامبری خود معجزه یا معجزاتی داشته است. واژه «معجزه» به معنی: "ناتوان کننده" است. و به معجزات انبیاء به این خاطر معجزه اطلاق شده که "دیگران نمی توانسته اند مانند آن انجام بدهند و شکست می خورده اند. نوع معجزه یا معجزات هر پیامبری به شرایط دوران وی بستگی داشته است. مثلاً دوران حضرت صالح مردم کوه می تراشیده اند و در آن ساختمان می ساخته اند. به این خاطر معجزه وی  شکافتن کوه و درآوردن شترِ زنده از آن بوده است. دوران حضرت سـلـیـمـان عصر آهنگری و ریخته گری بوده است. به این خاطر یکی از معجزات حضرت سلیمان کار با آهـن بوده است. وی آهن را بدون اینکه حرارت بدهـد ذوب می کرده و بدون اینکه قالب ریزی کند اسباب و وسایل و قطعات ظریف و پیچیده می ساخته است (یعنی با دست آنها را شکل می داده است). موسی در دوران سحر زندگی می کرده است. و معجزات وی متناسب با کار ساحران بوده است. مثلاً چوب را اژدها می کرده یا از زمین چشمه جاری می کرده است. دوران حضرت عیسی عصر پزشکی بوده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر برای حجاب