فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى(ع)

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى(ع)


تحقیق درباره ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى(ع)

فرمت فایل word: (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات : 35 صفحه

 

 

 

بخشی از متن :

جایگاه و اهمیت مدیریت و ضرورت بررسى ملاک و معیار گزینش مدیران، بر کسى پوشیده نیست. این مقوله، در دنیاى صنعتى، از تاریخ درازى برخوردار نیست، اما مدیریت و رهبرى در اسلام، افزون بر تاریخ طولانى، با آنچه در غرب مطرح است، تفاوتهاى زیادى دارد.
محور اصلى رهبرى و مدیریت در اسلام، انسان ـ به عنوان موجودى خلیفة الله و ابدى ـ است و هدف اساسى، رشد و تعالى ارزش هاى معنوى اوست. این اختلاف، سبب شده تا ملاک و ارزشهاى گزینش مدیران در اسلام و غرب در بسیارى موارد فرق کند.
پیش از آغاز بحث، یادآورى نکاتى سودمند خواهد بود:
1
ـ در منابع اسلامى در باره ارزشها و ملاک هاى گزینش مدیران و زمامداران، مطالب زیادى وجود دارد، ولى در این نوشته، محور بحث، سخنان حضرت على(ع) است، هرچند گاهى از قرآن و روایات دیگر نیز سود جسته است.
2
ـ از آنجا که مطالب حضرت؛ در این موضوع، فراوان است، لذا آنچه آمده، گزینشى از سخنان آن حضرت است.
3
ـ ممکن است برخى از عناوین، از جهتى تداخل داشته باشد، ولى از جهات دیگرى مختلفند.
4
ـ در پایان نوشته به فهرست بعضى از ملاک هاى گزینش که در عهدنامه آمده اشاره اجمالى مى شود.
5
ـ مطالب این نوشته، از جهات معیارهاى شایستگى، اخلاق مدیریت، ویژگیهاى مدیر، عوامل موفقیت، شؤون مدیریت، آفات آن، قابل بحث است، ولى براى دورى از طولانى شدن بحث، تنها برخى از معیارهاى گزینش، به طور مختصر بحث مى شود.

آگاهى

امام على(ع) در موارد فراوانى، دانش و آگاهى از ارزشهاى دینى و آموزه هاى الهى را از جمله شرایط لازم براى یک مدیر دانسته است. آن حضرت، در مقام تبیین ویژگیهاى رهبران دینى مى فرماید:
«
أیّها الناس! إنَّ أحق الناس بهذاالأمر ... و أعلمهم بأمر الله فیه؛[1]
اى مردم! سزاوارترین اشخاص بر خلافت، ... و کسى است که داناتر از دیگران به دین خدا باشد
محقق خویى در مقام توضیح این فراز، آیاتى را به عنوان شاهد آورده است. او، گفته است، این واقعیت، در آیاتى مورد اشاره واقع شده؛ در داستان انتخاب طالوت از سوى اشموئیل پیامبر به عنوان مدیر و فرماندهِ مبارزه با جالوت، پس از اعتراض مردم بر عدم شایستگى او ـ چون مال و ثروت ندارد ـ اشموئیل، او را به ویژگى علم و آگاهى توصیف مى کند:
«
قال لهم نبیّهم إنَّ الله قد بعث لکم طالوت مَلِکاً قالوا أنّى یکون له الملک علینا و نحن أحقّ بالملک منه و لم یُؤتَ سعةً من المال قال إنَّ الله اصطفاه علیکم و زاده بسطةً فى العلم ...؛[2][3]
پیامبرشان به آنان گفت: «خداوند، طالوت، را براى زمامدارى شما مبعوث کرده است.». گفتند: «چگونه او بر ما حکومت کند با اینکه ما از او شایسته تریم و او ثروت زیادى ندارد؟». گفت: «خدا، او را بر شما برگزیده و او را در علم، وسعت بخشیده است.».»
اهمیت و جایگاه آگاهى و دانش نسبت به حوزه کارى، در گزینش مدیران و مسؤولان تا آنجاست که نادیده انگاشتن آن، خیانت به خدا و رسول او و تمامى مسلمانان به شمار آمده است. رسول خدا(ص) در این باره مى فرماید:
«
مَن اِسْتُعْمِلَ عاملاً عن المسلمین و هو یعلم أنَّ فیهم مَنْ هو أوْلى بذلک منه و أعلم بکتاب الله و سنَّةِ نبیّه، فقد خان الله و رسوله و جمیع المسلمین؛[4]
هر کس، از میان مسلمانان، کارگزار (مدیر) گردد، در حالى که مى داند دیگرى نسبت به او در این کار، اولى و آگاه تر به کتاب خدا و سنت رسول اوست، به خدا و پیامبر و تمامى مسلمانان خیانت کرده است
این حقیقت، به بیانات و عبارات گوناگونى در جوامع روایى شیعه و سنّى گزارش شده است:
«
قال رسول الله(ص): «مَنْ تَقَدّمَ على المسلمین و هو یرى أنَّ فیهم مَنْ هو أفضل منه، فقد خان الله و رسوله و المسلمین؛[5]
کسى که بر مسلمانان کارگزار گردد، در حالى که مى بیند در میان آنان کسى شایسته تر از او وجود دارد، به خدا و پیامبر و مسلمانان خیانت کرده است
لازم به یادآورى است که ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه مى گوید، سزاوارتر بودن خلافت براى شخص آگاه تر، با مبناى مکتب معتزلى، یعنى تقدیم مفضول بر فاضل و صحّت خلافت خلفاى پیشین،[6] منافات ندارد.
محقق خویى، در پاسخ، مطالب فراوانى دارد. از جمله مى گوید، جمله «أحقّ» در اینجا، به معناى افعل التفضیل نیست، بلکه به معناى حقانیّت است. بنابراین، معناى عبارت این است که مفضول، در برابر فاضل، حق حکومت کردن و رهبر شدن را ندارد.
او، آن گاه آیه «أُولوا الأرحام بعضهم أولى ببعض» را شاهد مى آورد و مى گوید، واژه «أوْلى» در اینجا، معناى افعل تفضیل را ندارد.[7]
در جاى دیگر، امیر بیان(ع) در باره اهمیت علم و آگاهىِ زمامدار و مدیر جامعه اسلامى مى فرماید:
«
لا یحمل هذا العَلَم إلّا أهل البصر و الصبر و العلم بمواضعِ الحق، فامضوا لما تُؤمرون به وقفوا عند ما تنهون عنه؛[8]
این پرچم (زمامدارى و مدیریت جامعه) را جز افراد آگاه و با استقامت و عالم به جایگاه حق، به دوش نمى کشند. [وقتى چنین کسى، مدیریت را به دست گرفت]، باید که آنچه فرمان داده مى شوید را انجام دهید و آنچه را نهى مى شوید، ترک کنید
آن حضرت، در حدیثى، از جمله اوصاف و شرایط مسؤولان و کارگزاران امور مسلمانان را آگاهى بیشتر از احکام و معارف اسلامى دانسته است:
«...
و أنْ یکونَ أعلم الناس بحلال الله و حرامه و ضروب أحکامه و أمره و نهیه و جمیع ما یحتاج إلیه الناس؛[9]
کارگزار (جامعه اسلامى) باید داناترین مردم به حلال و حرام خدا و احکام گوناگون و امر و نهى الهى و هر آنچه را که مردم بدان نیازمندند، باشد
از مجموع آنچه گفته شد، استفاده مى شود که از جمله ویژگیها و شرایط گزینش مدیران و مسؤولان در جوامع اسلامى از نگاه امام على و دیگر ائمه علیهم السلام آگاهى است، حال، این مدیر، مدیر ارشد نظام اسلامى باشد و یا مدیران بدنه نظام اسلامى.
البته، قدر متیقِّن از این ویژگى، علم و دانش در حوزه کارى است که در اصطلاح امروز، از آن با عنوان، «تخصص» یاد مى شود. افزون بر این، آگاهى از مکتب و آموزه هاى دینى نیز در برخى دیگر از کلمات آمده که مى توان آن را از شرایط کمال به شمار آورد.

بینش سیاسى

از جمله ملاکهایى که در روایات، بویژه در فرمایشهاى امام على(ع) براى تعیین کارگزاران بیان شده است، آشنایى با مسایل سیاسى است. در این قسمت، چند نمونه از این بیانات، گزارش مى شود:
«
آفةُ الزُعماء ضعفُ السیاسة؛[10]
آفت رهبرى و مدیریت، ناتوانى در بینش سیاسى است
در جاى دیگر مى فرماید:
«
سوءُ التدبیر سبب التدمیر؛[11]
سیاست نادرست، موجب نابودى است
در قسمت دیگر مى فرماید:
«
حسن السیاسة قوام الرعایة؛[12]
سیاست نیکو، موجب استوارى جامعه است
«
مَنْ حسنتْ سیاسَتُهُ دامتْ ریاسته؛[13]
زمامدارى که سیاستش نیکو است، ریاستش پیوسته است
«
الملک السیاسة؛[14]
فرمانروایى، سیاست است
از این گفتارها استفاده مى شود که حسن تدبیر و بینش سیاسى از شرایط لازم مدیران و زمامداران است؛ چه اینکه بدون بینش سیاسى صحیح، بویژه در شرایطى که دنیا از نظر اطلاع رسانى همانند دهکده اى کوچک مى ماند، ممکن است مدیران در گرداب سیاست بازى و جناح بندى ها گرفتار و نابود گردند.

ایمان در هدف امام امیر مؤمنان(ع) در حدیثى که سیدرضى تحت عنوان «غرایب کلام» آنها را گرد آورده، در باره جایگاه و اهمیت ایمان به هدف در مدیران و کارگزاران مى نویسد:
«
کنّا إذا احمَرَّ البأسُ اتَّقَیْنا برسول الله، صلى الله علیه و آله، فلمْ یکنْ أحد منّا أقرب إلى العدوِّ منه؛[15]
هر گاه آتش جنگ شعله کشید، ما به رسول خدا(ص) پناه مى بردیم که در آن لحظه، کسى از ما، همانند پیامبر(ص) به دشمن نزدیک تر نبود
از این کلام مولا على(ع) ـ که گزارش قطعه اى کوتاه از تاریخ مبارزات رسول خدا(ص) است ـ مطالب فراوانى را مى توان فهمید، از جمله اینکه رهبران و مدیران جامعه دینى، باید همانند رسول خدا(ص) به راه و هدف خویش ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشند و به گونه اى آن را حق بدانند که حاضر باشند تمام هستى و جان خویش را براى دفاع و پیروزى آن اهدا کنند.
در باره ایمان و اعتقاد راسخ رسول خدا(ص) آیات و روایات فراوانى رسیده، از جمله گزارش شده که رسول خدا(ص) در پاسخ پیشنهاد مخالفانِ عقیده و مرام آن حضرت، مى فرمود:
اگر خورشید را در کف دست راست و ماه را در کف دست چپم بگذارید، هرگز از راه و عقیده ام دست برنخواهم داشت.
مولاى متقیان، در مقام تبیین ویژگیهاى مالک اشتر، به عنوان یک مدیر نمونه، ایمان و اعتقاد راسخ او به عقیده و خسته نشدن از دفاع از آن را، از جمله آنها برشمرده مى فرماید:
«
فإنَّه سیف من سیوف الله لا کلیلُ الظُبَّةِ و لا نابیِ الضریبة؛ فإنْ أمرکم أنْ تنفروا فانْفِروا و إنْ أمَرَکم أنْ تُقیموا فأقیموا، فإنَّهُ لایُقْدِمُ و لایُحْجم و لایؤخِّر و لایقدِّم إلّا عن أمری؛[16]
او، شمشیرى از شمشیرهاى خداست که نه تیزىِ آن کند مى شود و نه ضربت آن بى اثر است. اگر شما را فرمان کوچ کردن داد، کوچ کنید و اگر گفت بایستید، بایستید که او در پیشروى و عقب نشینى و حمله، بدون فرمان من اقدام نمى کند
واضح است که از این جملات استفاده مى شود که مالک اشتر، آن چنان به راه و مرامش عقیده داشته که لحظه اى از دفاع آن خسته نمى شده است.
از جمله ویژگیهاى یاران حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) نیز همین ایمان به عقیده گزارش شده، به گونه اى که آنان، افزون بر پیشى گرفتن در شهادت طلبى، آرزو مى کرده اند اى کاش هفتاد جان مى داشتند و آن را در راه امام و مولایشان هدیه مى کردند.
مى توان گفت، ایمان به هدف و خودباورى، مادر و سرچشمه صفات و شرایط لازم در مدیران و زمامداران به شمار مى آید؛ زیرا، اعتقاد راسخ و خلل ناپذیر، سبب مى شود، صفات دیگر، مانند شجاعت، سعه صدر، ... انسان شکوفا و بروز کند. از این رو مى بینیم که مولا على(ع) به این ویژگى افتخار مى کند و در مقام تبیین ملاک و معیارهاى لازم در رهبران جوامع دینى مى فرماید:
«
ماشککْتُ فی الحق مُذْ أُریتُهُ لم یُوجِسْ موسى(ع) خیفةً على نفسه، بل أشفَقَ من غلبة الجهّال و دُوَلِ الضلال! الیوم توافَقْنا على سبیل الحق و الباطل، مَنْ وثق بماءٍ لم یَظْمَأ؛[17]
از روزى که حق، به من نشان داده شد، هرگز در آن شک و تردید نکردم! کناره گیرى من، مانند کناره گیرى حضرت موسى(ع) در برابر ساحران است که بر خویش بیمناک نبود، بلکه ترس او، براى این بود که مبادا جاهلان پیروز شده و دولت گمراهان حاکم گردد!


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى(ع)

تحقیق در مورد حکومت اسلامی و انحرافات اجتماعی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد حکومت اسلامی و انحرافات اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حکومت اسلامی و انحرافات اجتماعی


تحقیق در مورد حکومت اسلامی و انحرافات اجتماعی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه36

 

بخشی از فهرست مطالب

چکیده:

 

چکیده:

 

  q  با توجه به فلسفه سیاست، هدف از تشکیل حکومت اسلامی چیست؟

 

تکثر گرایی در عدالت

 

هدف حکومت اسلامی

 

  q نمونه‏های از انحرافات اجتماعی را در حکومت اسلامی بیان فرمائید.

 

عدالت اقتصادی

 

عدالت سیاسی و اجتماعی

 

رضایت مردم

 

 

 

انتقاد پذیری

 

عدالت فرهنگی

 

 مواسات

 

تعادل در برنامه ریزی

 

عدم غیبت

 

چکیده:

در باب «حکومت اسلامی و انحرافات اجتماعی» گفتگویی با جناب دکتر محمدجواد ارسطا انجام گرفت، ایشان با محوری خواندن عدالت در ساختار اساسی حکومت‏ها، عدم توفیق آنها در تحقق عدالت را مورد بررسی قرار دادند. از نظر ایشان قطع جوامع بشری از دامن وحی و تمسک صرف به تجربه بشری، مهمترین عامل در عدم اجرای عدالت است. لذا تنها راه برای تحقق عدالت و قطع هر گونه ظلم و فساد؛ بهره گیری از قوانین الهی و حاکمیت مجری عادل است، که در ساختار حکومت اسلامی جلوه می‏کند. (البته حد اعلای چنین حکومتی در زمان ظهور منجی عالم محقق خواهد شد).

و در انتهای مصاحبه به  بیان شرایط حاکمان جامعه اسلامی از قبیل: ساده زیستی، صداقت، مدیریت قوی، مردم مداری و … پرداختند.

 واژگان کلیدی:

اسلام، حکومت، عدالت، حاکم، ظلم، انحراف

حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد جواد ارسطا، مدرس حوزه و دانشگاه، دارای مدرک دکترای حقوق خصوصی، مؤلف چندین جلد کتاب اعم از ترجمه و تألیف، بیش از بیست عنوان مقاله در مجلات و فصلنامه‏های علمی و مسلط به زبان انگلیسی و عربی می‏باشند.

  q  با توجه به فلسفه سیاست، هدف از تشکیل حکومت اسلامی چیست؟

با عنایت به کتاب‏های علوم سیاسی و حقوق اساسی «سیاست» به معنی جریان قدرت در جامعه است که مردم یک کشور را به طبقه فرمانروا و فرمانبر تقسیم می‏نماید. تمام جوامع برای اینکه بتوانند حالت اجتماعی خود را حفظ نمایند، در درجه اول نیازمند ضوابطی هستند که چگونگی ادارة جامعه را نشان می‏دهد، در درجه دوم نیازمند مجریانی هستند که این ضوابط را اجرا نمایند و در درجه سوم نیازمند گروه یا نهادی هستند که اشکالات موجود در مقام اجرا را رفع نمایند؛ بنابراین هر جامعه ای نیازمند سه نهاد می‏باشد: قوه مقننه که واضع قانون؛ قوه مجریه که مجری قانون و قوه قضائیه که حل و فصل اختلافات را به عهده دارد. این قوای سه گانه امکان بقای جامعه را تضمین می‏نمایند و در صورت سست شدن پایه‏های هر کدام، بنیاد جامعه متزلزل می‏گردد که در این صورت موجب از هم گسیختگی جامعه خواهد شد. به عنوان نمونه ضعیف تر شدن ضعیفان و قوی تر شدن قدرتمندان نشانه ای از ضعف ساختاری عملکرد نهادها است.

بنابراین فلسفه بقای جامعه، ساختار حکومت و استحکام قوای سه گانه، ریشه در نیاز آدمی دارد، چون انسان‏ها نیازهایی اعم از مادی، معنوی و عاطفی داشته که جز در قالب اجتماع تأمین نمی‏شود. بدون شک این حاجات فقط زمانی به صورت مطلوب برآورده می‏شود که جامعه دارای ضوابط عادلانه باشد و آن ضوابط نیز به صورت عادلانه اجرا شود و در صورت بروز اختلاف به نحو عادلانه حل و فصل گردد. به همین دلیل فلسفه حکومت و سیاست برپایی عدالت می‏باشد. البته از عدالت تعاریف مختلفی ارائه شده که در واقع به یک معنا برگشت می‏کند که آن همان «اعطاء کل ذی حقه»،[i][1] یعنی دادن هر حقی به صاحب حق می‏باشد. اما همین مفهوم بر حسب تشخیص مختلف انسان‏ها دارای مصادیق مختلفی می‏باشد.

 

تکثر گرایی در عدالت

انسان ‏هابا اعتماد بر تجربه در تشخیص مصادیق عدالت و راه وصول به آن دچار اشتباهات فراوانی گشته اند. به همین دلیل به تجربه‏های گوناگونی دست یازیده اند و اشکال مختلف حکومتی را پدید آورده اند، به امید اینکه به عدالت دست یابند. به عنوان نمونه هدف هیتلر از تشکیل حکومت نازیسم، برپایی عدالت بود. وی پس از تقسیم نژادها به برتر و ضع


 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حکومت اسلامی و انحرافات اجتماعی

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه23

 

انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

سیدمهدی موسوی کاشمری

مقدمه

مفهوم انتقاد

عیب جویی و انتقاد

نهی از منکر و انتقاد

فلسفه انتقاد

ارزش و جایگاه انتقادگری

نقد حاکمان

تفاوتهای اساسی نقد حاکمان و مردم

نقدپذیری حاکمان

انتقاد از حاکمان و امنیّت ملّی

مرز انتقاد و توطئه در حکومت علوی

علل فراخوانی علی(ع) به نقد حکومت خود

 



مقدمه

 

امروزه، یکی از جدّی ترین مسایل فلسفه سیاسی، نقش مردم در تعیین نوع و
هدایت سمت و سوی حکومت است. حضور مردم در صحنه سیاسی، نمادهای
گوناگون دارد که از مهمترین آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع
رفتار و منش مسؤولان حکومتی است. بشر ِجایزالخطاء اگر به حال خود واگذارده
شود، آن چنان در تهاجم ِانواع ِعوامل ِفساد، خودباخته می شود که گاهی بی آن که خود
بفهمد، در کمند شیطان گرفتار آمده و در عین حال، در پندار خود، خویشتن را راه
یافته می یابد.

خطر این گونه مردمان، اگر در پستهای حکومتی قرار گیرند، صد چندان است. به
گفته امیر مؤمنان علیه السلام: "فلیست تصلح الرعیّة الّا بصلاح الولاة"؛ [1] صلاح و
فساد امت، به صلاح و فساد حاکمان منوط است. هر چه دستگاههای کنترل کننده
فساد قدرت، زیادتر باشد، ضریب امنیت معنوی و صلاح والیان بیشتر خواهد بود و
شاید بر پایه همین فلسفه است که خداوند، با این که خود، برای ثبت اعمال بندگان،
کافی است و نیازی به مراقبی دیگر نیست، فرشتگان و جوارح را نیز مراقب رفتار
آنها قرار داده است. در دعای کمیل آمده است: "و کُلُّ سیّئةٍ أمرْتَ بإثباتها الکرام
الکاتبین الذین وکّلتهم بحفظ ما یکون منّی و جعلتهم شهوداً علیّ مع جوارحی و کنتَ
أنْتَ الرّقیب علیّ من ورائهم ...؛ [2] پروردگارا! ببخش از من، هر گناهی را که به
فرشتگان نویسنده خودت، دستور ثبت آن را دادی؛ همانها که به حفاظت از اعمال

 

 

 

 

|294|

من گمارده ای و آنان را شاهدان بر من، همراه با جوارحم قرار دادی و خود، از ورای
آنان، بر من مراقبی."

حضور مستمر مؤمنان در صحنه و نقد و ارزیابی دایمی نسبت به هم، بویژه از
ارکان و عاملان حکومت، نیک فطرتان و پاک نهادان ِپندپذیر را، همواره، در حال
صلاح نگه داشته و سست نهادان فرعونْ منش را، یا ساقط و یا کنترل و یا بی اعتبار
خواهد ساخت و بر عکس، بی تفاوتی آنان، میدان را برای عناصر بدخواه دین و
دنیای مردم و پیروان خط شیطان، خالی نگاه خواهد داشت.

با توجه به مطلب بالا، شایسته است که موضوع "نقد و انتقاد از دولتمردان" از
دیدگاه امام علی علیه السلام بررسی شود.

از آن جا که دامنه بررسی همه جانبه این موضوع، نوشته ای مبسوط را می طلبد، در
این جا، تنها، به برخی از عنوانهای اساسی این موضوع می پردازیم.



مفهوم انتقاد

 

جوهری، در صحاح می گوید: انتقد الدراهم: "أخرج منها الزیف ... ناقَدَهُ: ناقَشَهُ فی الأمر؛
درهمهای ناخالص را از مجموعه آن جدا کردن، انتقاد ِدرهمهاست و نقد کسی، به معنای مناقشه
کردن با او در باره چیزی است. [3]

فیروزآبادی می گوید: "ناقده: ناقشه"> [4] و طریحی می نویسد: "انتقدت الدّراهم: إذا أخرجت
منها الزّیف"> [5]. این، همان سخن جوهری است.

در "منجد" آمده است:

"نقد نقداً و تنقاداً الدّراهم و غیرها: میّزها و نظرها لِیعرفَ جیّدها من ردیئها. و [نَقَدَ] الکلامَ: أظهر ما به من العیوب و المحاسن ... و ناقده مناقدةً: ناقشه فی الأمر ...،

نقد درهم، به این است که آنها را از هم جدا کرده و به دقت نگریسته تا خوب و پست آن از هم
شناخته شوند. و نقد سخن، اظهار کردن عیبها و محاسن آن است ... . [6]

از مجموع کلمات لغویان، استفاده می شود که انتقاد، حرکتی است اصلاح گرانه، با قصد
پالایش و زنگارزدایی و نجات حقیقت چیزی از نفوذ باطل در حریم آن و برگرداندن طبیعت
شخص و یا امری از آمیختگی به ناخالصی و غش، به سوی خلوص و فطرت ناب آن.

 

 

 

 

|295|



عیب جویی و انتقاد

 

در روایات بسیاری، از عیب جویی و سرزنش مؤمن، به شدت نهی شده است. [7]
امیر مؤمنان علیه السلام می گوید:

... و مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بغیر نَفْسِهِ، تَحَیَّر فی الظلمات و ارْتبکَ فی الهلکات، و مدّت به
شیاطینُه فی طغیانه و زَیَّنَتْ له سیّ ءَ اعماله؛

هر کس، خود را به غیر خویش، مشغول کند، خود را در تاریکیها، سرگردان، و در
مهلکه ها، گرفتار کرده و شیاطین، او را به تجاوز کشیده و زشتیهایش را، در نظرش،
نیکو می نمایند [8].

عیب جویی و انتقاد، هر دو، در ردّیابی عیوب و ابراز آن به صاحب عیب، مشابه و یکسانند، و
تفاوت، تنها، در دو امر است:

منشأ عیب جویی، حسادت و انتقام جویی و خودخواهی و خباثت نفس است، ولی
خاستگاه انتقاد، نوع دوستی و عواطف انسانی و تعهّد ایمانی است. (انگیزه فاعلی)

هدفی که عیب جو از این کار خود تعقیب می کند، آزاردهی و تخریب شخصیت و در هم
شکستن طرف مقابل خویش است، در حالی که غرض ِانتقادگر، اصلاح و زدودن عیوب و رو به
کمال بردن شخص مورد انتقاد است. (انگیزه غایی)



نهی از منکر و انتقاد

 

از اموری که تشابه و تجانس بسیار زیادی با انتقاد دارد، نهی از منکر است که از اهمّ واجبات
اسلام شمرده می شود، ولی در عین حال، فرقهایی با هم دارند. از مهم ترین آن فرقها، این است که
هر نهی از منکری، خود، نوعی انتقاد هم هست، ولی ممکن است در جایی، انتقاد صورت پذیرد،
ولی نهی از منکر بر آن منطبق نباشد. برای مثال، چنانچه از کسی، کاری صادر شود که این عمل،
او را، در دید مردم، کوچک و خوار جلوه دهد و از موقعیت اجتماعی او بکاهد و یا کسی، دارای
صفتی باشد که با وجود آن، در موفقیت او، خللی وارد سازد، تذکّر از روی اصلاح و دلسوزی، و
نقد عملکرد شخصی، در هر زمینه ای که مایه رشد او شود، در عنوان "انتقاد"، داخل است، ولی
عنوان نهی از منکر ندارد. بر این اساس، نقد و ارزیابی ِعملکرد مسؤولان و حاکمان، گرچه نهی از

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه


تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 23 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

همه حکومتها بخشی از تداوم و سلامت خویش را مدیون نقادانی هستند که خیر خواهانه و منصفانه عملکرد حکومت را نقادی و آسیب شناسی می‌کنند.به همین جهت بر حکومت اسلامی نیز لازم است که هم از درون به شناخت آسیبهای مهلک و راه حلهای آن همت بگمارد و هم آسیب شناسی و آسیب درمانی بیرونی را که توسط اندیشمندان خیرخواه و منصف صورت می گیرد پذیرا باشد.در یک تقسیم بندی می توان آسیب های حکومت را به آسیبهای بنیادین و زیربنایی و آسیبهای مقطعی و روبنایی تقسیم نمود.در این مقاله برخی از آسیبهای بنیادین حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه را تبیین می‌شود.

۱/حقوق متقابل حکومت و مردم

یکی از اصول مهم در باب فلسفه سیاسی اسلام در نهج البلاغه این است که حق، جریانی دو طرفه است.یعنی هیچ کس جز خداوند با حق، رابطه یک طرفه ندارد.چنین نیست که کسی فقط حق داشته باشد، اما تکلیف نداشته باشد، همه در برابر وی موظف باشند، و او نسبت به هیچ کس وظیفه ای نداشته باشد، به همین خاطر در اندیشه علی (ع) حکومت و مردم نسبت به هم حقوق متقابل دارند.
حقوق مردم بر حکومت
علی (ع) حقوق مردم بر حکومت را چنین بیان می فرمایند:
.ایجاد امنیت داخلی و دفع دشمنان خارجی.
اصلاح ساختار اقتصادی جامعه و رونق بخشیدن به آن.
کوشش در جهت اصلاح مردم.
تلاش در جهت ایجاد عمران و آبادانی در کشور.
آموزش رایگان در جهت بالا بردن سطح آگاهی و فرهنگ جامعه.
پیاده کردن عدالت اجتماعی در سه حوزه ثروت، قدرت و قانون.
اداء کامل حقوق مردم.
موعظه، هدایت و راهنمایی مردم.
حکومت باید جز در مسائل و اسرار نظامی در همه امور مردم را در جریان کارها قرار بدهد.

حقوق حکومت بر مردم


علی (ع) حقوق حکومت بر مردم را چنین بیان می فرمایند:
وفادار بودن مردم بر مفاد قانونی بیعت و حمایت از حکومت در جهت پیاده کردن قانون.
همانگونه که حکومت موظف بود که خیرخواه مردم باشد مردم نیز موظف هستند که خیر خواه حکومت باشند.
اطاعت از حاکمیت بخصوص رهبریت نظام و انجام دقیق وظایف سپرده شده ازطرف حاکمیت علی (ع) با دو شرط رعایت حقوق دولت توسط مردم را برای مردم واجب و الزامی می داند.
الف: مردم تا زمانی که موظف هستند اطاعت کرده و بر بیعت خود وفادار باشند و حکومت را یاری دهند که حکومت در مسیر راه حق حرکت کند.علی (ع) در مورد اطاعت مردم از (قیس بن سعد بن عباده) به آنها می فرماید: «او را در آنچه حق و حقیقت است یاری کنید». (
۱) و یا در مورد مالک اشتر نخعی می فرماید: «در آنچه مطابق حق است از او بشنوید و اطاعت کنید». (۲) و یا در جنگ جمل در نامه ای که خطاب به مردم کوفه می نویسد از آنها می خواهد در صورتی که تشخیص دادند حرکت ایشان بر علیه اصحاب جمل بر حق است او را یاری کنند و اگر چنین تشخیص ندادند راه حق را به ایشان بنمایانند. (۳) از بیانات فوق می توان چنین نتیجه گرفت که علی (ع) طالب اطاعت کور کورانه از رهبران نیست، بلکه طالب اطاعت آگاهانه و با بصیرت است.و اطاعت را تا زمانی لازم می داند که حاکم اسلامی در مسیر حق باشد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره درآمدی بر آسیب شناسی حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه

حکومت ناصر الدین شاه

اختصاصی از فی دوو حکومت ناصر الدین شاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حکومت ناصر الدین شاه


حکومت ناصر الدین شاه

دسته بندی : تاریخ

فرمت فایل:  Image result for word doc 
حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده)
تعداد صفحات فایل:  11

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

  حکومت ناصر الدین شاه - دولت تزاری روسیه در دروة سلطنت ناصرالدین شاه مهمترین مرکز حیاتی ایران را بدست آورد و با اعزام مستشاران نظامی و تشکیل بریگاد قزاق در سال 1297 هجری قمری نیروی دفاعی ایران را تحت اختیار خود درآورد.  بریگارد قزاق و روسای روسی آن، که طبق قرارداد استخدامی فقط تابع وزارت جنگ ایران بودند و مستخدم دولت ایران شمرده می شدند، کم کم به صورت یک نیروی مستقل وابسته به شخص شاه و دربار روسیه درآمدند و نیرویی که برای حفظ و میانت کشور از تجاوز اجانب تشکیل شده بود وسیلة موثر تحکیم بنیان رژیم استبداد سلاطین و سرکوب کردن افکار آزادی طلبان و مجری اوامر ودستورهای فرمانفرمای قفقاز و دربار روسیه تزاری شد. بعضی از روسای بریگاد قزاق منجمله لیاخوف دراجرای سیاست ضد آزادی روسیه تزاری و مبارزه با آزادی خواهان ایران نقش بزرگی را ایفا کردند.

سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1264 1313 ق)

 

هنگام فوت محمدشاه، ولیعهد و جانشین او ناصرالدین میرزا زیر حمایت و تربیت میرزا تقی خان وزیر نظام در تبریز به سر می برد. چون خبر فوت شاه به تبریز رسید، در حالیکه خراسان به علت قیام سالار دچار هرج و مرج و آشفتگی بود، میرزا تقی خان سپاه آذربایجان را گرد آورد و وسائل جلوس ناصرالدین میرزا را بر تخت سلطنت در آذربایجان فراهم ساخت. سپس به همراهی سفرای روس و انگلیس که به تبریز رفته بودد. شاه جوان را برداشته عازم تهران شد. و برای آنکه در غیاب او، آذربایجان دچار اغتشاش و ناامنی نگردد، حکامی را که به وفاداری آنان اطمینان نداشت از کاربرکنار کرد و حکام مورد اعتماد بر بلاد آذربایجان گماشت، ناصرالدین شاه روز 21 ذی قعده سال 1264 هجری قمری به تهران رسید و روز بعد رسماً تاجگذاری کرد. ناصرالدین شاه به سبب کفایت و لیاقتی که از میرزا تقی خان وزیر نظام دیده بود او را به صدارت برگزید و اندکی بعد به لقب امیرکبیر گردید. ناصرالدین شاه میرزا نصرالله خان نوری معروف به میرزا آقاخان را که حکمران کاشان بود به طهران طلبید و به معاونت امیرکبیر منصوب کرد و به او لقب اعتماد الدوله داد.

 

ویژگیهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار

 

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


حکومت ناصر الدین شاه