فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟


دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

مشخصات تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

عنوان : چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 247

این تحقیق درمورد چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟ می باشد.

بخشی از صفحات میانی این تحقیق را در قسمت پایین می توانید مشاهده نمایید.

فصل اول

مبانی نظری آزادی‌های فرهنگی

آیا می‌توان دسته های متنوعی از آزادی‌ها،‌ دسته‌ای به نام «آزادی‌های فرهنگی» وجود دارد؟ این آزادی‌ها کدام‌ها هستند و چگونه ماهیتی فرهنگی یافته‌اند؟ آیا همان حلقه سوم آزادی‌های  نسل سوم حقوق بشر بشر آزادی‌های اقتصادی و فرهنگی هستند یا خود قالبی جداگانه دارد؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، ناچاریم ابتدا به بررسی این نکته بپرازیم که اساساً دلیل این پرسشها چیست و فرهنگ چه جنبه‌ای دارد که باید برخوردار از آزادی‌های لازم باشد. به عبارت دیگر، چرا باید آزادی‌هایی با عنوان آزادی‌های فرهنگی وجود داشته باشند و ابعادی از عرصه فرهنگی افراد و جامعه را مورد حمایت قرار دهند. این به دلیل اهمیتی اساسی است که فرهنگ برای ما دارد؛ اهمیتی که آنرا به قضای حقوق اساسی پیوند می‌زند: چگونه می‌توان مقوله فرهنگ را در قالب حقوق اساسی مطرح ساخت؟

با توسعه ابعاد گوناگون جامعه و حقوق، نظام حقوق اساسی نیز همگام با این توسعه، ساز و کارهای خود را به این ابعاد گوناگون همچون اقتصاد،‌ رفاه و زیست بوم بسط داده است و به نظر می‌رسد در این برهه تاریخی نیز نوعی ضرورت ارتباط میان فرهنگ و حقوق اساسی آشکارتر می‌گردد. اگر در یک تعریف حداقلی،‌‍ حقوق اساسی را مجموعه‌ای از سار و کارهایی بدانیم که برای حمایت از حقوق و آزادی‌های بشری ایجاد می‌شوند، باید اذعان داشت که در بیشتر موارد، این ساز و کارها آنگاه شکل می گیرند که حکومت اقدامهای خود را آغاز کرده و گسترش داده است و از این روی، بیم تجاوز به حریمهای آزاد انسانی می‌رود. آنگاه این حقوق اساسی است که باید به عنوان میانجی افراد و حکومت عمل نماید. در مورد عرصه فرهنگی نیز چنین روی داد: این‌ عرصه، عرصه‌ای «از پیش آزاد» و مستقل از حکومت بود که در آن افراد خصوصی، اهالی فرهنگ، صاحبان و سازندگان آن محسوب می‌شدند و نقش حکومت‌ها در آن حاشیه‌ای و اتفاقی بود.

با آغاز فرآیند توسعه ملی و بین‌المللی، در معنای رایج حکومت‌ها تحول حاصل گشت و رفاهی گشتن حکومت به همراه پذیرفتن نقش‌های بیشتر در عرصه‌های گوناگون اجتماعی منبای کار حکومت‌ها قرار گرفت. در آ‎غاز فرآیند توسعه، توجه به اقتصاد و پیشرفت اقتصادی مد نظر قرار گرفت و سرانجام کار توسعة تماماً اقتصادی بود که همه جنبه‌های زندگی اجتماعی را تشکیل می داد و دیری نپایید که دیدگاه‌های مربوط به چند بعدی بودن توسعه پدیدار شدند: توسعه نمی‌تواند تنها اقتصادی باشد و از آنجا که غایت توسعه باید انسان با همة ابعادش باشد، همه این ابعاد مختلف و از جمله بعد فرهنگی  انسان باید مورد توجه قرار گیرند. این به معنای شناسایی رسمی مفهوم «نیازهای فرهنگی» انسان بود که باید تامین می‌شد. نیازهای فرهنگی، از این پیش بطور سنتی توسط خود مردم و نهادهای غیرحکومتی تامین می‌شد اما گسترش جوامع و تقسیم کار، در کنار اهمیت یافتن،‌ بخش فرهنگ برای حکومتها،‌ دیگر مجال تامین خصوصی این نیازها را نمی‌داد، نیازهایی همچون آموزش و پرورش صنایع فرهنگی چنان جلوه می‌نمودند که می‌بایست از این پس نهادهای نیرومند حکومتی با تمام ساز و کار  حقوقی،‌ اجتماعی و اقتصادی‌اش وارد عرصه توسعه فرهنگ نیز شوند.

از این روی مهمترین توجیه ورود حکومت در عرصه فرهنگی،‌ ناتوانی بخش غیرحکومتی و لزوم حمایت بویژه اقتصادی حکومت عنوان می‌گشت و در آغاز نیز اغلب با این انگیزه دست به اقدام‌های حمایتی برای توسعه فرهنگی زدند بدون اینکه قصد تصدی‌گری داشته باشند. از این پس بود که سرشت، حدود و میزان دخالت حکوم‌ها را فرق حاصل می‌شد و هر حکومتی بنابه فراخور توان خود، بخشی از توسعه فرهنگی را به سامان می‌رساند، بدون آنکه الگویی مشخص و هنجاری برای این دخالت سرلوحه عمل قرار گیرد: برخی حکومت‌ها، تنها به ساز و کار آزاد بازار اقتصادی برای رفع نیازهای فرهنگی تکیه می‌کردند و برخی نیز در یک کلام عرصه فرهنگ را تصرف نمودند: هم حمایت،‌ هم نظارت و هم اجرا گاه نیز پای از این فراتر نهادند و به تعیین محتوای فرهنگی و فرهنگسازی نیز دست یازیدند.

طبیعی است از آنجا که هدف حقوق اساسی مشخص ساختن ابعاد حکومت است، این پرسش مطرح شود که اساساً حدود دخالت حکومت در عرصه فرهنگ چیست و چرخه اعمال حاکمیت و تصدی آن تا کجا می‌تواند گستردیده نشود؟ انگیزه این پرسش نیز نگرانی از جنبه‌های منفی و ضد فرهنگی دخالت حکومتی بود چه اینکه؛ این بار، دخالت حکومتی در فرهنگ همانند دخالت آن در اقتصاد یا سیاست نبود که پیامدهای مشخصی داشته باشد. هر گونه دخل و تصرفی در حوزه فرهنگ می توانست ابعاد گوناگونی از زندگی انسانها حتی خصوصی‌ترین جنبه‌های آن را اثرپذیر یا دگرگون سازد. این اثرگدازی بویژه در مورد اعمال حکومت‌هایی آشکار بود که بی‌هیچ قاعدة مشخصی با توسل به انگیزه‌هایی غیر از تامین مالی صرف پا به میدان فرهنگ نهاده و قواعد بازی را به سود خود به هم زده بودند.

از یکسو این دیدگاه موجه می‌نمود که حکومت باید دست به اقدام‌های لازم در عرصه فرهنگی بزند و از سوی دیگر لزوم چهارچوب‌بندی و محدود و قانونی ساختن این اقدامها مطرح می‌گشت و سرانجام اینکه،‌ یک نظام حقوق اساسی چگونه می‌تواند به عنوان یک میانجی‌‌گر شایسته به میان مردم-صاحبان اصلی بخش فرهنگ- وحکومت به عنوان نهد امین و تضمین‌گر پیودی متوازی‌ و عادلانه برقرار سازد؟ در اینجا نظام حقوق اساسی در پاسخ به لزوم دخالت حکومت و یا عدم دخالت آن بر چه بنیان نظری تکیه خواهد زد؟ از چه دلیلی برای تعیین حدود دخالت حکومت بهره خواهد جست؟ مگر نه این است که به موجب منطق حقوق اساسی، حکومت برای پاسداشت و عملی ساختن حق‌های مردمانشان ایجاد شده است و مهمترین وظیفة  آن تامین و تضمین این حق‌ها و آزادی‌های ناشی از آن می‌باشد؟ بنابراین ایا این  حق‌ها و آزادی‌های فرهنگی نیستند که مبنایی بنیادین مشخص ساختن حدود اعمال حکومت محسوب می‌شوند؟ در این صورت خود این آزادی‌ها بر چه پایه‌ای استوارند و خاستگاه آنها در کجاست؟ نخستین نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که مساله عنوان شده به درستی یک مساله حقوق اساسی است و این بحث می‌تواند در قالب آن ادامه یابد.

بخش اول: مبانی نظری آزادی‌های فرهنگی

نخستین سرپرستی که می‌توان در بحث از مبانی نظری آزادی‌های فرهنگی مطرح ساخت این است که این آزادی‌ها بر پایه چه حق‌هایی شکل می‌گیرند و در اصل چه کسی حق دارد آزادانه فرهنگ خود و جامعه را باز آفرینی نماید و از حقوق آن بهره‌مند گردد؟

بلحاظ عملی، اشخاص گوناگونی از دور و نزدیک دستی بر فرهنگ دارند و به نوعی در عرصه آن بازیگری می‌کنند. از نهادهای حکومتی، نهادهای غیرحکومتی را اشخاص خصوص که تا چندی پش اربابان اصلی عرصه فرهنگ بودند و تامین کنندگان آن . تا آنگاه که پای بیگانه نهادهای حکومت به این عرصه بازگشت و ارباب فرهنگی. از آن پس توانمندترین آنها از لحاظ سیاسی، اقتصادی و حقوق بود. این ورود حکومت اما از سر تأمین فرهنگی بود تا نیازهای جامعه را از این لحاظ برآورده نماید. گسترش نقش حکومت در بخش فرهنگ و دولتی شدن بسی از نهادهای فرهنگی آنرا به عنوان مهمترین نهاد فرهنگی مردمی شود. روشن است تا نظام حقوق اساسی این پیش دستی حکومت بر حقوق اساسی را که بدون تاسیس مفاهیم روشی از « حق بر فرهنگ» وارد این عرضه گشته بود پاسخ گوید و قطعاً یک تن حقوقی همیشه از این می‌پرسد که چه کسی یا کسانی صاحب حق بر فرهنگ یا حق فرهنگی باید باشند و چه افرادی می‌توانند این حق را مطالبه نماید و چه کسانی باید زمینه تحقق و اعمال این حق را فراهم سازد. پس از یافتن پاسخ به این پرسش است که آنگاه می‌توان قلبی منتظم برای فعالیت‌های فرهنگی تمام اشخاص ذی حق فراهم آورد. از این روی با بنیان نهادن آزادی‌های فرهنگی بر حق‌های فرهنگی بررسی این حق‌ها،‌ منشاء‌ و فضای حاکم بر آنها ضروری پنداشته می‌شود.

گفتار اول: حق‌های فرهنگی


 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق چرا باید آزادی فرهنگی مورد حمایت حقوقی واقع شوند؟

دانلود مقاله واقع گرایی و تربیت

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله واقع گرایی و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله واقع گرایی و تربیت


دانلود مقاله واقع گرایی و تربیت

واقع گرایان طبیعی یا علمی ، جهان را مستقل از ذهن و زیر سیطره قوانین طبیعی می دانند و می گویند وظیفه علم است که به شناخت هستی طبیعی بپردازد .
اما واقع گرایان عقلانی یا تعقلی معتقد به دو بعد جسم و روح در کل وجود انسان هستند . آنها انسان را با وجود جسمانی – روحانی بودنش به صورت یک کل مورد توجه قرار می دهند ؛
واقع گرای عقلانی غرض اصلی از تربیت را سعادت انسان می پندارد ؛
هستی شناسی واقع گرایان
کسانی که معتقد بودند مفاهیم کلی ، ما بازای خارجی – یعنی وجود واقعی – دارند واقع گرا یا رئالیست خوانده می شدند. اما مفهوم واقع گرایی امروز با این مفهوم قدیمی یا کلاسیک آن متفاوت است . واقع گرایی معاصر به معنی اعتقاد به وجود خارجی و عینیت اشیا و امور است .
واقع گرایی به مکاتب فرعی مختلف تقسیم می شود که عمده ترین آنها عبارت اند از : واقع گرایی قدیمی (classial realism ) یا واقع گرایی عقلانی ( rational realism ) و در برابر آن واقع گرایی طبیعی ( natural realism ) یا واقع گرایی علمی (scientific realism )


هستی شناسی واقع گرایی عقلانی
واقع گرایی عقلانی یا تعقلی ، که با عناوین واقع گرایی سنتی و واقع گرایی کلاسیک هم شناخته می شود ، مستقیماً از اندیشه های ارسطو متأثر است .
ایده افلاطونی در مکتب ارسطو ، کلی طبیعی یا کلی نوعی خوانده می شود ؛ که عبارت از ماهیت هر نوع یا جنس است ؛
ماده یا هیولا (hule لغت یونانی ) عبارت از امکان و شدن یا قوه محض است ؛ ینی ماده پذیرند صورت است ؛
صورت یا فعل عبارت است از شدن چیزی ؛
از دیدگاه ارسطو ویژگی مهم ماده ( موجود بالقوه ) تحول و حرکت است که نیروی محرکه آن هم صورت است .
واقع گرایان عقلانی در این نکته توافق دارند که جهان مادی واقعی و مستقل از ذهن وجود دارد ؛ اما واقعیت را منحصر به جهان مادی نمی دانند . سن توماس آکومائیناس (St. Thomas Aquinas ) بنیان گذار واقع گرایی دینی – فلسفه مسیحی جدید – که فلسفه رسمی  کلیسای کاتولیک است ، عقیده دارد که جهان مادی واقعی است ؛ ولی تمام جهان نیست .
هستی شناسی واقع گرایی طبیعی یا رئالیسم جدید
اصل اساسی در این نوع واقع گرایی این است که ماده ، واقعیت نهایی است .
جهان ، واقعیتی است برای خود . پر معنی ترین مشخصه آن این است که دایمی ، و پایدار است . تغییر در آن برطبق قوانین ثابت طبیعت صورت می گیرد.
به طور کلی ، واقع گرایان طبیعی به مسائل غیر تجربی با شک و تردید می نگرند ؛
انسان از دیدگاه واقع گرایان عقلانی
واقع گرایان عقلانی به پیروی از ارسطو معتقدند که انسان موجودی جسمانی – روحانی (psychophysical ) است .
روح دارای دو وظیفه بنیادی است : شناختن و خواستن . شناخت یا حسی و ادراکی است که فهم (intellect ) نامیده می شود ؛ یا استدلالی که در این صورت عقل یا خرد (ration  ) نام دارد . خواستن ؛ واکنشی همانند همه واکنشهای  دیگر است و به روح تعلق دارد . همان طور که عقل می تواند ماهیات غیر مادی را بشناسد اراده نیز می تواند آنها را بخواهد.
انسان از دیدگاه واقع گرایان طبیعی یا علمی
واقع گرایان طبیعی عقیده دارند که انسان موجودی زیستی – اجتماعی (biosocial ) است که پیوسته از محیط طبیعی و اجتماعی خود متأثر است . این تأثیر به گونه ای است که چگونگی شدن او را معین می کند . بنابراین ، نه تنها انسان دارای اراده آزاد نیست بلکه تابع جامعه و طبیعت است .
به نظر واقع گرایان طبیعی ، انسان باید به مقتضای طبیعت زندگی کند و از دستوراتی که مخالف با حیات زیستی وی باشند تبعیت نکند . « او باید تمام امیال و غرایز طبیعی و عادات خویش را رها کند تا به مقتضای خود عمل کنند »
اغلب واقع گرایان طبیعی منکر اراده انسان و آزاد و مختار بودن او هستند ؛ و اظهار می دارند که فعالیتهایی که از انسان سر می زند نتیجه نیازهای بدنی و درونی او هستند.
آزادی انتخاب یا اعمال اراده در انسان ، در واقع همان تعین علی (causal determination  ) یا جبرعلی است .
تأثیر هستی شناسی و انسان شناسی واقع گرایان در تربیت
تأثیر هستی شناسی و انسان شناسی واقع گرایان عقلانی در تربیت
اساس هستی شناسی واقع گرایی عقلانی نظریه قوه و فعل ، یا امکان واقعیت ارسطو است که معتقد بود باید میان وجود بالفعل و بالقوه فرق گذاشته شود. هر پدیده ای در صورت فعلیت خود آن چیزی است که هست ؛ و در صورت بالقوه بودن آن چیزی می تواند باشد که فعلاً نیست .
یکی از عوامل مهم وحدت بخشیدن به شخصیت انسان جامعه ای است که فرد در آن زندگی می کند .
کمینوس ، یکی دیگر از واقع گرایان عقلانی ، می گوید : انسان تنها از طریق تولد بیولوژیکی ( زیستی ) انسان نمی شود . اگر فرق است یک فرد ، انسان شود باید فرهنگ انسان به استعدادهای بالقوه او شکل و جهت بدهد . کمینوس ، تربیت را به صورت شکل دادن به استعدادها تعریف می کند و مدرسه را کارخانه واقعی آدم سازی می نامد .

 

شامل 11 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله واقع گرایی و تربیت

ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای یک مدرسه ابتدایی واقع در شهرستان کرمانشاه

اختصاصی از فی دوو ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای یک مدرسه ابتدایی واقع در شهرستان کرمانشاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مسأله لرزه خیزی کشور ایران بر کسى پوشیده نیست. مدارس از جمله مراکزى مى باشند که به جهت عملکرد آنها و جمعیت زیادى که همه روزه در خود جاى مى دهند، جزو ساختمانهاى پراهمیت محسوب مى گردند. در این مقاله ، وضعیت آسیب پذیرى لرزه اى مدرسه ابتدایى کیانوش ، واقع در شهرک دولت آباد در شهرستان کرمانشاه که محله اى با بافت فرسوده مى باشد، از دید سازه اى و غیر سازه اى و نیز از نظر عملکردى و آمادگی مسئولین مدرسه و دانش آموزان در مواجهه با زلزله ، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفى و میدانى بوده که بر پایه مطالعات کتابخانه اى، مشاهدات میدانى و مصاحبه حضورى با مسئولین مدرسه انجام گرفته است. این مقاله پس از مروری بر ادبیات تخصصى موضوع و معرفى اجمالى منطقه مورد مطالعه، به تحلیل و بررسى نتایج حاصله از تحقیقات میدانى مى پردازد. بررسى هاى به عمل آمده نشان دهنده وجود مجموعه اى از نقاط ضعف و قوت داخلى و فرصت ها و تهدیدهای بیرونى براى این دبستان است که با جمع بندى آنها به استخراج نتایج و ارائه راهکارها می پردازیم.

 

سال انتشار: 1392

تعداد صفحات: 6

فرمت فایل: pdf


دانلود با لینک مستقیم


ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای یک مدرسه ابتدایی واقع در شهرستان کرمانشاه

دانلودمقاله رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

-1 توصیف آبریز این رودخانه
رودخانه ی ویستولا بزرگترین رودخانه ی لهستان و هم چنین یکی از 30 رود بزرگ جهان است . بنا به تعریف فوق ، ویستولا بعد از رودخانه ی ندا در روسیه ، دومین رودخانه ی بزرگ حوضه ی آبریز دریای بالتیک است . سرچشمه ی این رود در کوه های جنوبی لهستان است .
و به سمت شمال شرقی جاری شده و از کراکوف ورشو عبور می کند
و پس از آن از شمال غربی به دریای بالتیک می ریزد نزدیک ورشو
ویستولا یک رودخانه ی خاص زمین پست است .
مصب ویستولا دلتای ویستولا را تشکیل می دهد که شامل دو شاخه می شود : نوگانت داخل تالاب ویستولا روان می شود و لنیوکا ، شاخه اصلی ویستولا مستقیم درون دریای بالتیک می ریزد . این دو شاخه در مصب هایشان قابل کشتیرانی هستند . دلتای ویستولا (زولاوی) با مساحت کلی بالغ بر 1740 کیلومتر مربع برای کشاورزی مورد بهره برداری قرار می گیرد .
ویستولا 1047 کیلومتر طول دارد و در قسمت های میانی و کم عمق خود 300 تا 1000 متر عرض ، با منطقه ی زهکشی کلی بالغ بر حدود 194700 کیلومتر مربع ( بیشتر از 50% از کل منطقه ی لهستان ) دارا است .
شیب بستر این رودخانه ملایم است ، از 1/0 درصد تا 31/0 درصد چنان که در سپتامبر می توان مشاهده کرد ، جریان رودخانه سال به سال متغیر است . هم چنین مشخص است که آب و هوای خشک اروپای مرکزی در دهه های 1980 و 1990 تاثیری چشم گیر بر جریان آب ویستولا داشته است . تغییرات در چرخه ی سالانه ی جریان رودخانه را هم می توان مشاهده کرد . (2) حداکثر جریان های آب بهاری (مارس و آوریل) می تواند باعث ایجاد طغیان آب در تمام طول ویستولا شود ، در حالی که بالاترین جریان آب پاییزی فقط در بخش های میانی ( منطقه تپه های پای کوه کارپات ) رود شدید و تند است . حداقل جریان آب در اگوست ، سپتامبر و دسامبر ـ پاییز طلایی لهستان ـ دیده می شود ، زمانی که ریزش باران کم است . در کل طی فصل زمستان ( از نیمه ی دوم دسامبر تا پایان فوریه ) بیشتر سطح ویستولا یخ زده است . میانگین جریان رودخانه در پایین ترین سطح به 1000 متر مکعب بر ثانیه می رسد .
تغییرات در محیط طبیعی آبریز ویستولا ، در سالهای پایانی دهه 1950 خیلی با تغییرات تاریخی ارتباط دارد ، تغییراتی که در سه دوره زمانی پس از جنگ جهانی دوم پدیدار شدند . این دوره ها رشد اقتصادی آبریز ویستولا را تحت تاثیر قرار دادند . طی نخستین دوره ی زمانی ، از اواسط دهه ی 1940 تا اواسط 1950 بازسازی و نوسازی کشور که به خاطر 5 سال جنگ ویران شده بود ، انجام گرفت . در دوره ی زمانی بعدی ما بین دهه ی 1960 و اوایل دهه ی 1980 سیاست سرمایه گذاری دولت به دلایل بسیاری نادرست و متناقض بود : یک نوع بی اعتنایی و بی توجهی به شیوه های حفظ محیط زیست هم وجود داشت : اینها باعث انحطاط محیط زیست طبیعی شدند . طی این دوره های زمانی عواقب وخیمی برای سلامت انسانی بوجود آمد . برای مثال : بین سالهای 1946 و 1980 جمعیت لهستان حدود 50% افزایش یافته است .

 

 

 

 

 

چنین رشد جمعیتی باعث افزایش در مصرف آب شرب می شود افزایشی بیش از آن (آبی) که از رودخانه ی ویستولا به دست می آید . دوره ی زمانی سوم از اوایل دهه ی 1980 تا زمان کنونی است و نماد آن افزایش آگاهی از کیفیت پایین محیط زیست در لهستان و ضرورت سرمایه گذاری در فن آوریهای جبرانی و اصلاحی است . در حال حاضر استفاده ی زمین در آبریز ویستولا مشخص می شود با 8/48% زمین مزروعی ؛ 4/26% جنگل ؛ 7/15% چمن زار ؛ 4/1% باغستان و 7/7% سایر مقولات (3) . به رغم رشد چشم گیر جنگل کاری پس از جنگ جهانی دوم ، مساحت کنونی جنگل در لهستان 3/2 کیلومتر مربع برای هر 1000 نفر سکنه است . ( این ارقام را می توانید با کانادا که رقم 3/170 کیلومتر مربع است ؛ ایالات متحده 7/11 کیلومتر مربع ؛ آلمان 3/1 کیلومتر مربع و فرانسه 7/2 کیلومتر مربع مقایسه کنید ) تخریب جنگل ها در نتیجه ی نوسانهای بسیار در جریان آب رودخانه (1) و میزان فرسایش بالا (t/km2 16 در سال ) است . (4) میزان فرسایش هم تحت تاثیر خاک های موجود در بستر ویستولا قرار می گیرد .

 

 

 


در حوضه آبریز ویستولا 22 میلیون نفر نفوس سکنی گزیده اند ، حدود 60% از آنها در تراکم های شهری متمرکز شده اند . مابقی این افراد کشاورزها هستند . ورودیهای مواد مغذی از بخش کشاورزی شامل اضافه بارهای سطحی و زیر زمینی ناشی از مزارع ، علف زارها و مراتع و هم چنین از اسکانهای فاقد نظام شبکه ی فاضلاب هستند . (6 و5) . دست یابی به کاهش تخلیه مواد مغزی از منابع ناشناخته دشوار است . (7) . با این حال به تعدادی از مقیاس ها می توان دست یافت برای مثال ، توسعه ی بهداشت روستاها ( با ایجاد شبکه فاضلاب در روستا ) ، ایجاد مناطق حایل گیاهی (سبز) و غرس رستنی های جایگزین . هم چنین کاهش ورودی مواد مغذی از بخش کشاورزی با تنظیم مقدار و زمان به کارگیری بارور سازی جهت متوازن سازی نیازهای گیاهان و خاک امکان پذیر است . (4) آلودگی آب های سطحی هم توسط فسفر موجود در کودهای شیمیایی فسفر دار ایجاد می شود و در مواد پاک کننده ی مورد استفاده جهت پاکیزگی و شست و شو نیز فسفر وجود دارد . (8) . ایجاد تغییر در ترکیب صنعتی مواد پاک کننده می تواند باعث 30% کاهش فسفر موجود در آب فاضلاب شود . کودها نیز تهدیدی جدی برای محیط زیست آب هستند . (9). کودی که در مزارع بزرگ برای خاک مورد استفاده قرار می گیرد ، فاقد نظارت دقیق و جدی است و باعث آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی و هم چنین فرسایش خاک می شود 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  9  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رودخانه ی ویستولا واقع در لهستان

تحقیق در مورد نظریه نو واقع گرایی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد نظریه نو واقع گرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نظریه نو واقع گرایی


تحقیق در مورد نظریه نو واقع گرایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه12

 

فهرست مطالب

 

نظریه واقع گرایی :

ارزیابی نظریه نو واقع گرایی :

منابع :

قدرت چونان وسیله و هدف :

نظریه نو واقع گرایی

کنت والتس : (والتز) پدر نظریه نو واقع گرایی است.

کنت والتز با تاکید بر ضرورت نظریه پردازی برای جمع آوری اطلاعات و توضیح حوادث بین المللی معتقد است که عصاره هر نظریه باید بر پیوند بین مفاهیم و متغیرهای جوهری روابط در صحنه واقعی بین الملل استوار باشد. والتز تصریح می کند که بدون مفاهیم نظری، جمع آوری استقرائی اطلاعات، ما را به توصیفی آن هم گاه ناصحیح از واقعیات رهنمون خواهد کرد.

با توجه به پراکندگی اطلاعات گسترده‏ترین سطح جامعه بشری یعنی سطح بین‏المللی و جهانی والتز معتقد است که در نظریه پردازی و روابط بین‏الملل به فرضیه های ذهنی اولیه نیاز داریم تا ما را در جمع آوری اطلاعات مناسب یاری دهد. بدون وجود این فرضیه‏ها و مفاهیم نظری نظریه توضیح دهنده ای نخواهیم داشت. او قدم را از این فراتر گذاشته، ادعا می کند که نظریه های تجربی قابلیت آن را ندارند که درک صحیحی از واقعیات به دست دهند. از دیدگاه وی، نظریه، تصویری ساخته ذهن است که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نظریه نو واقع گرایی