فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاور پوینت عوامل اصلی در رژیم غذایی ورزشکار

اختصاصی از فی دوو دانلود پاور پوینت عوامل اصلی در رژیم غذایی ورزشکار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاور پوینت عوامل اصلی در رژیم غذایی ورزشکار


دانلود پاور پوینت عوامل اصلی در رژیم غذایی ورزشکار

ü رژیم غذایی باید به اندازه کافی و لازم از مواد کربوهیدرات، چربی و پروتئین برخوردار باشد تا انرژی مورد نیاز تمرینات و مسابقه تأمین و وزن بدن را در حد مناسب حفظ کند.
ü به متابولیسم پایه ورزشکار (BMR) توجه شود.
ü سن، جنس، ترکیب بدن و فعالیت جسمانی (شدت و حجم ورزش) تعیین و مورد توجه قرار گیرند (نیازهای انرژی ورزشکاران به این عوامل بستگی دارد).
ü به نظر می رسد حداکثر مصرف انرژی روزانه توسط ورزشکاران 4 هزار کیلو کالری است.
ü چنانچه غذاهای غنی از مواد مغذی مصرف شوند، ورزشکار با کمبود غذایی دچار نخواهد شد.

کربوهیدرات اعمال بسیاری در بدن انجام می دهد که عبارتند از :  

 
منبع بزرگ انرژی است به ویژه در هنگام ورزش بسیار شدید  
 
 
تنظیم کننده سوخت و ساز چربی و پروتئین به شمار می رود.   

 
دستگاه عصبی به طور انحصاری به عنوان انرژی به آن تکیه دارد.

 
ذخایر عضله و کبد از آن ساخته شده اند (گلیکوژن). 

ü گلوکز بهترین و اصلی ترین منبع انرژی برای عملکرد سالم هر سلول و فعالیت بدنی است. 
ü برای عملکرد مطلوب ورزشی و تأمین انرژی مربوطه، خوردن یک رژیم غذایی پرکربوهیدرات 55 تا 60 درصد اجتناب ناپذیر است. 
ü روزانه حداقل به ازای هر کیلوگرم وزن بدن باید 5 گرم کربوهیدرات استفاده شود. 
ü برخی از ورزشکاران به مصرف کربوهیدرات بیشتری تا حد 10 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن نیاز دارند. 
ü ایندکس قندی (شاخص قند خون) Glycemic Index (GI) می تواند سیستم مفیدی برای انتخاب کربوهیدرات در موقع استفاده از آنها، قبل، در جریان و پس از ورزش باشد.

شامل 103 اسلاید powerpoint


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاور پوینت عوامل اصلی در رژیم غذایی ورزشکار

پایان نامه بررسی تاثیر ورزش بر میزان افسردگی مابین زنان ورزشکار و غیر ورزشکار

اختصاصی از فی دوو پایان نامه بررسی تاثیر ورزش بر میزان افسردگی مابین زنان ورزشکار و غیر ورزشکار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقدمه :

بشر امروز با تمام پیشرفت چشمگیرش در زمینه های مختلف صنعتی و علمی تا چند سال  اخیر توجه چندانی به وضعیت روحی و تفکرات خود نداشتند.

رفتار و تفکرات اجتماعی بشر امروزی دستخوش تغییرات زیادی شده و پیشرفت صنعت و علم باعث پیچیدگی در نوع فکر و سطح بینش افراد شده است.

صمیمیت و نوع زندگی در گذشته توجیح مناسبی برای کاهش افسردگی و انزوا و فرد گرایی بوده است. در سالهای اخیر نوع رفتار در زندگی روزمره باعث شده دانشمندان و محققان به فکر تحقیق در زمینه فکر و اوضاع اجتماعی بشر باشند.

افسردگی نوعی تلقین محسوب نمیشود گاهی اوقات ماندگاری بیش از اندازه غم و اندوه ممکن است منجر به افسردگی شود. حوادث و رویدادهای پر استرس زندگی همچون از دست دادن عزیزان و یا ویژگی های شخصیتی نظیر بدبین بودن و تمایل به تنهایی می تواند فرد را به سوی افسردگی سوق دهند.

خوشبختانه در حال حاضر به دلیل تحقیقات گسترده علمی و جدید درمان افسردگی نسبت به گذشته آسانتر شده است اگر این بیماری در مراحل اولیه و سریع تشخیص داده شود با کمک داروهای موجود که بیشتر آنها تغییرات شیمیایی مغز را هدف قرار می دهند، می توان بیماری را رو به بهبودی هدایت کرد واز عوارض و دوره های سخت پیش رو کم کرد.

یکی از بهترین راه های درمان افسردگی مشاوره است.

مشاور می تواند با کمک علم ، تجربه و صحبت با اطرافیان بیمار به نوعی آگاهی از شخصیت و میزان پیشرفت بیماری در فرد افسرده دست یابد.

گاهی صحبت با بیمار موجب نفوذ در شخصیت آن شده و کمک می کند زمینه های تاریک موجود در فکر و روح فرد را به کمک امید به آینده خارج کرد.

شادی و تنوع در زندگی می تواند بیشترین کمک را به درمان بیمار کند.

در سالهای اخیر با توجه به تحقیقات انجام شده مشخص شده است که ورزش و فعالیت های بدنی تا حد بسیار زیادی موجب تغییر در بخش شیمیایی مغز می شود و نوعی نشاط و آسودگی خاطر در فرد ایجاد میکند

افسردگی یک بیماری فراگیر و بسیار خطرناک است و می تواند فرد را از پای درآورد ورزش یکی از ارزانترین روشهای درمان افسردگی است. ورزشهای آیروبیک که از ورزشهای سخت، شدید و مداوم اند در درمان افسردگی بسیار موثرند.

به طور کلی ورزشهای منظم روزانه (حتی 20 دقیقه در روز) برای پیشگیری از بسیاری از بیماری ها موثر است . 

با ورزش کردن هورمونی به نام آندورفین ترشح می شود این هورمون که به معجون جوانی معروف است سبب طول عمر، سلامتی و شادابی می گردد و قدرت سیستم ایمنی را بالا می برد و در کل با ورزش بدن می تواند کنترل بهتری را در شرایط بحرانی و فشارهای روحی داشته باشد.

افسردگی از قدیمی ترین بیماری هاست . افسردگی اساسی در قیاس با افسردگی ساده ضررهای جدی تری می زند ، کارایی را مختل می کند و در کل این بیماری جهانی موجب ضرر و زیان به جامعه می شود .

شناخت زود هنگام بیماری در درمان آن کمک زیادی به پزشک می کند .

تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامت روانی و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاری های روانی دارد.

ورزش از اضطراب و افسردگی می کاهد، اعتماد به نفس را افزایش می دهد و خود پنداره را تقویت میکند .

ورزش به ویژه در سنین کودکی و نو جوانی مفر سالمی برای آزاد کردن انرژی های اندوخته شده است و این خود بسیار لذت بخش و آرامش دهنده است . (13)

شرکت در فعالیت های ورزشی به اجتماعی شدن ، کسب مهارت،  کفایت و همچنین دوست یابی و ارتباط سالم با همسالان کمک می کند ....

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تاثیر ورزش بر میزان افسردگی مابین زنان ورزشکار و غیر ورزشکار

دانلود مقاله مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکارو غیر ورزشکار

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکارو غیر ورزشکار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده :
هدف از تحقیق حاضر مقایسه افسردگی در بین نوجوانان ورزشکار و غیر ورزشکار 18 ساله شهر کرج است که فرضیه های عنوان شده در تحقیق حاضر عبارتست از از اینکه بین ورزش و افسردگی رابطه وجود دارد و همین طور جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار از لحاظ افسردگی دارای تفاوت هستند که جامعه مورد مطالعه جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار کرج که در حدود 100 نفر بعنوان نمونه انتخاب گردیده که انتخاب نمونه بصورت تصادفی بوده است که جهت آزمون از آزمون افسردگی یک دارای 21 سئوال 4 گزینه ای است بر روی آزمودنیها اجرا گردیده است . جهت آزمون فرضیه ها از ارزش آماری t و متغییر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار ا لحاظ افسردگی تفاوت وجود دارد و سطح ذهنی دارای آن برابر 5 % است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 


مقدمه
در زندگی همه ی ما روز هایی وجود دارند که همه چیز را سیاه می بینم و هیچ چیز شادی ما را بر نمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقعیت نداریم .بد خلق و غمگین هستیم و احساس تنهایی ، خلأ نا امیدی و گنهکاری بر ما چیره می شود و اضطراب ما را فرا می گیرد همه ما با چنین حالتها و احساسهایی که اغلب پس از شکست ها یا فقدا نها و یا حتی بدون دلیل آشکار به وجود می آیند ،کم و بیش آشنا هستیم و با آنها با موفعقیت بیش وکم ، مقابله می کنیم . اما انچه موجب می شود تا چنین احساسهایی به صورت اختلال های روانی درآیند نوع و تعداد نشانه های،شدت و طول مدت و هم چنین حدی است که به جریان بهنجار زندگی روزمره آسیب می رسانند در قلمره زندگی بهنجار و در زمینه تجربه آسیب شناختی ، این احساس ها و شیوه دریافت آنها را با مفهوم افسردگی مرتبط ساخته اند .از زمانی که بقراط نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را با عنوان عارضه سودا ارائه کرد فرضیه های متعددی درباره ی مبنای افسردگی مطرح شده اند و کوشش های فراوانی برای درمانگری آن انجام داده اند معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی ،اصطلاح مالیخولیا ست که امروزه نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند .بدرغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال قرون ،همواه معانی مبهم و متفاوتی به آن نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از ختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود متفاوت بوده است در قرن 19 مؤلفان دو گروه هذیانهایی که «تک جنونی »نامیده میشوند «هذیانهای جزی غمگینی » «با مالیخولیایی هذیانی»را متمایز کردند و در وهله بعد مفاهیم جنون ادواری (فالزه) وجنون دو شکلی ( با یارژه)به منظور متمایز کردن افسردگی های راجعه که در تناوب با حالات شادی نا آرام بودند ،ظاهر شدند و سپس بیماری اخیر توسط کرپلین «روان گستسگی– آشفتگی افسردگی »نامیده شد ، اما حالت افسردگی این روان گستسگی ،انواع دیگر افسردگیها را پوشش نمیدهد و فقط می توان آنرا به عنوان یک زیر گروه افسردگیها در نظر گرفت ، بنا بر این باید گفت که اصطلاح افسردگی از چنین چارچوبی فراتر می رود وهله غمگینی و کاهش تنود روانی که رفتار و زندگی فرد را زیر تأثیر می گیرد متمایز کند .
( دادستان -1382-صفحه269 )

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بیان مسئله
گرچه غمگینی معادل افسردگی نیست اما بی ترید افسردگی شامل حالت غمگینی است که بر زندگی روزمره فعالیت و ارزشیابی خود ، قضاوت و کنشهای ابتدایی مانند خواب و اشتها اثر می گذارد .
غمگینی میتواند واکنشی نسبت به یک دیدار رنج آور باشد و هنگامی مرضی محسوب می شود که از لحاظ شدت و طول مدت با در نظر گرفتن اهمیت این رویداد ، جنبه افراطی پیدا کند و به خصوص وقتی بدون علت ظاهری آشکار شود ، بنا بر این غمگینی افراطی یا بدون علت موجه در چارچوب افسردگی قرار می گیرد و وجود عوامل آمادگی و آسیب پذیری فردی را القا می کند این عوامل میتواند ژنیتکی روان شناختی –وزیست شناختی یا محیطی باشند و در اغلب موارد با هم در تنیدگی آنها مواجه هستیم افسردگی در اقشار مختلف کودک ونوجوانان و ورزشکار و غیر ورزشکار می تواند وجود داشته باشد که بر حسب ویژگی های هر فرد این افسردگی می تواند کم یا زیاد باشد که مسأله مورد تحقیق در این پژوهش مقایسه افسردگی در بین افرادی که ورزش می کنند با افرادی که ورزش نمی کنند است .
سؤال مسئله
آیا افسردگی در بین جوانان غیر ورزشکار بیشتر از جوانان ورزشکار است؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
اصطلاح افسردگی در بزرگسالان و کودکان دارای معنای مشابهی نیست و همین مورد در بین قشرهای مختلف مانند جوانانی که ورزش می کنند و به نوعی ورزشکار هستندو جوانانی که ورزش نمی کنند و به نوعی ورزشکار نیستند تحول مفهوم افسردگی دربین افراد ورزشکار به وضوح دیده می شود و این که حتی پس از بازشناشی و پذیرش واقعیت بالینی این مفهوم نظریه هایی بیان شده که شخص می کند استفاده بهینه از وقت و به کار بردن اوقات فراغت به نحوه احسن و حتی تمایل به ورزش کاهی باعث از بین رفتن ناراحتی های روانی بخصوص افسردگی می شود و تمایل افراد به ورزش می تواند راهی به سوی سلامت روانی فرد باشد . که امید است با تحقیقات انجام شده در این رابطه میزان افسردگی را در جوانان خود کاهش دهیم و تمایل آنها را به ورزش و ورزش کردن بیشتر کنیم تا به این وسیله بتوانیم میزان افسردگی را در این گروه سنی حساس کاهش دهیم.
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر برسی مقایسه افسردگی در بین جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار شهر کرج است . و این که تمایل به ورزش و ورزشکار بودن افسردگی را در جوانان کاهش می دهد یا نه هیچ تفاوتی از لحاظ افسردگی در بین ورزشکاران و غیر ورزشکاران وجود ندارد؟
فرضیه های تحقیق
افسردگی در بین جوانان غیر ورزشکار بیشتر از جوانان ورزشکار است.
متغییرهای تحقیق
افسردگی = متغییرهای وابسته
جوانان ورزشکار و جوانان غیر ورزشکار = متغییر مستقل در دو گروه

 


تعاریف عملیاتی واژ ها و مفاهیم
افسردگی :عبارتند از گوشه گیری و انزوا – احساس حقارت – کم شدن اشتها – گریه کردن که اینها یک حالت روانی در فرد است که به مرور زمان یا یک دفعه به سراغ آدمی می آید و تمام این حالت در انسان باعث تمایل به خود کشی در مرحله آخر می شود و بالاخره عبارتند ازغره ای است که آزمودنی از آزمون افسردگی بک بدست آورده است.
جوانان ورزشکار: عبارتند از جوانانی که به ورزش اشتغال دارند و برای گذراندن اوقات فراغت خود در رشته های ورزشی مشغول ورزش هستند.
جوانان غیر ورزشکار به جوانانی گفته می شود که اصلا" به ورزش علاقه ندارند و در ساعت بیکاری خود هم حتی ورزش نمی کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 


اختلالهای افسردگی و آشفتگی – افسردگی :
در زندگی همه ی ما روز هایی وجود دارند که همه چیز را سیاه می بینم و هیچ چیز شادی ما را بر نمی انگیزد و هیچ امیدی به موفقعیت نداریم .بد خلق و غمگین هستیم و احساس تنهایی ، خلأ نا امیدی و گنهکاری بر ما چیره می شود و اضطراب ما را فرا می گیرد همه ما با چنین حالتها و احساسهایی که اغلب پس از شکست ها یا فقدا نها و یا حتی بدون دلیل آشکار به وجود می آیند ،کم و بیش آشنا هستیم و با آنها با موفعقیت بیش وکم ، مقابله می کنیم . اما انچه موجب می شود تا چنین احساسهایی به صورت اختلال های روانی درآیند نوع و تعداد نشانه های،شدت و طول مدت و هم چنین حدی است که به جریان بهنجار زندگی روزمره آسیب می رسانند در قلمره زندگی بهنجار و در زمینه تجربه آسیب شناختی ، این احساس ها و شیوه دریافت آنها را با مفهوم افسردگی مرتبط ساخته اند .از زمانی که بقراط نخستین نظریه علت شناختی افسردگی را با عنوان عارضه سودا ارائه کرد فرضیه های متعددی درباره ی مبنای افسردگی مطرح شده اند و کوشش های فراوانی برای درمانگری آن انجام داده اند معادل اصطلاح سودا در زبان یونانی ،اصطلاح مالیخولیا ست که امروزه نوع خاصی از افسردگی را مشخص می کند .بدرغم پایدار ماندن مفهوم مالیخولیا در خلال قرون ،همواه معانی مبهم و متفاوتی به آن نسبت داده شده است که با معنای کنونی مالیخولیا که عبارت است از ختلال عمیق خلقی و بر اساس غمگینی مرضی مشخص می شود متفاوت بوده است در قرن 19 مؤلفان دو گروه هذیانهایی که «تک جنونی »نامیده میشوند «هذیانهای جزی غمگینی » «با مالیخولیایی هذیانی»را متمایز کردند و در وهله بعد مفاهیم جنون ادواری (فالزه) وجنون دو شکلی ( با یارژه)به منظور متمایز کردن افسردگی های راجعه که در تناوب با حالات شادی نا آرام بودند ،ظاهر شدند و سپس بیماری اخیر توسط کرپلین «روان گستسگی– آشفتگی افسردگی »نامیده شد ، اما حالت افسردگی این روان گستسگی ،انواع دیگر افسردگیها را پوشش نمیدهد و فقط می توان آنرا به عنوان یک زیر گروه افسردگیها در نظر گرفت ، بنا بر این باید گفت که اصطلاح افسردگی از چنین چارچوبی فراتر می رود وهله غمگینی و کاهش تنود روانی که رفتار و زندگی فرد را زیر تأثیر می گیرد متمایز کند .
گرچه غمگینی معادل افسردگی نیست اما بی ترید افسردگی شامل حالت غمگینی است که بر زندگی روزمره فعالیت و ارزشیابی خود ، قضاوت و کنشهای ابتدایی مانند خواب و اشتها اثر می گذارد .
غمگینی میتواند واکنشی نسبت به یک دیدار رنج آور باشد و هنگامی مرضی محسوب می شود که از لحاظ شدت و طول مدت با در نظر گرفتن اهمیت این رویداد ، جنبه افراطی پیدا کند و به خصوص وقتی بدون علت ظاهری آشکار شود ، بنا بر این غمگینی افراطی یا بدون علت موجه در چارچوب افسردگی قرار می گیرد و وجود عوامل آمادگی و آسیب پذیری فردی را القا می کند این عوامل میتواند ژنیتکی روان شناختی –وزیست شناختی یا محیطی باشند و در اغلب موارد با هم در تنیدگی آنها مواجه هستیم .
اصطلاح افسردگی در بزرگسالان و کودکان دارای معنای مشابهی نیست . افسردگی کودکانه نیز محتوای مشابهی ندارد و بر حسب سنین مختلف ، نشان دهنده تجربه های متفاوتی است: در حالی که پاره ای از مؤلفان افسردگی را به منزله وهله بهنجاری از تحول دانسته اند ، پاره ای دیگر، آن را به عنوان پدیده مرضی تلقی کردن وگروهی نیز اعتقاد به واقعیت بالینی آن نداشته اند.نکته که بر اساس بررسی فرایند تحول مفهوم افسردگی در کودک آشکار می شود اینست که حتی پیش از باز شناسی و پذیرش واقعیت بالینی این مفهوم، نظریه های متعددی درباره آن ارائه شده اند و در نتیجه با کمیابی وافر جدول بالینی، حداقل به شکلی که برای بزرگسالان تدارکمی شود ، که فراوانی چشم گیر مرجعهای نظری در این قلمرو مواجه هستیم.
بدین ترتیب، به رغم آنکه در حال حاضر ، مفهوم افسردگی در کودک پذیرفته شده است اما معنا و نشانه شناسی آن از دیدگاه مؤلفان مختلف بسیار متفاوت است و حتی در مورد مسأله ساده ای مانند درجه فراوانی افسردگی ، اختلاف نظریه های گسترده ای وجود دارند .
در خلال این فصل کوشش خواهیم کرد تا با در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف دلایل عدم تجانس چارچوب بالینی را ارائه دهیم.
2.تعریف افسردگی
ارائه تعریف افسردگی آسان نیست ، طبقه بندی آن باز هم مشکل تر است و پیشنهاد طرحی علت شناختی که بتواند مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهش گران قرار گیرد ،غیر ممکن به نظر می رسد . در سطوری که در پی می ایند به برخی تعاریف عمده افسردگی اشاره می کنیم:
- در معنای محدود پزشکی ،افسردگی به منزله یک بیماری خلق وخو یا اختلال کنش خلق وخو است .
- درسطح معمول بالینی ،افسردگی نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است وبر اساس بین لفظی ویا غیر لفظی عواطف غمگین ،اضطرابی ویا حالت های برانگیختگی نشان داده می شود .
- افت گذرا یا دوام دار تنود عصبی –روانی که به صورت یک مؤلفه بدنی (سر دردهای ،خستگی پذیری ،بی اشتها یی ،بیخوابی ،یبوست ،کاهش فشار خون و جز آن )ویک مؤلفه روانی (احساس به پایان رسیدن نیرو،کهتری ،نا توانمندی ،غمگینی وجز آن )نمایان می شود .
- سقوط غیر قابل توجیه تنود حیاتی : این حالت در قلمرو بدنی با خستگی دائم آشکار می شود ، در قلمرو شناختی به صورت پراکندگی دقت مشکل کوشش فکری و در قلمرو عاطفی به شکل حالت ما لیخولیا که با هوشیاری فرد نسبت به نا توانمندی واکنش همراه است ،متجلی می شود .
- حالت روانی نا خوش که با دلزدگی ،یأس و خستگی پذیری مشخص می شود و در بیشتر مواقع با اضطرابی کم وبیش شدید همراه است .
در یک جمع بندی کلی متوجه می شویم که مفهوم افسردگی به گونه متفاوت به کار رفته است :
- به منظور مشخص کردن احساسهای بهنجار غمگینی ، یأس ، نا امیدی و جز آن ،و بروز آنها به عنوان نشانه یک اختلال؛
- به منظور توصیف اختصاری یک نشانگان که شامل نشانه های عاطفی ، شناختی ، حرکتی ،فیژیولویکی و غدد مترشحه است؛
- برای مشخص کردن اختلالهای افسردهوار در چارچوب اختلالات روانی که دارای پاره ای از علل و گونه ای از تحول هستند و به پاره ای از درمانگریها پاسخ می دهند.
آشکارا مشاهده می شود که تعریف های مختلف افسردگی به نشانه های بسیار متنوعی اشاره دارند که می توانند به گونه های مختلف با یکدیگر ترکیب شوند و گاهی بازشناسی افسردگی از خلال این ترکیب ها بسیار مشکل است ؛بخصوص اگر جنبه پنهان داشته باشد و یا جلوه های درونی به خود گیرد .اما به هر حال این نکته را می توان پذیرفت که افسردگی در عین حال با نشانه های روانی و جسمانی همراه است و نشانه های جسمانی گاهی چنان بر جدول بالینی سایه می افکنند که مانع بازشناسی افسردگی می شوند .
3.شکل گیری افسردگی در جریان تحوّل
نشانه شناسی افسردگی در خلال تحول متغیر است .این تغییر پذیری از یکسو به عوامل تحول وابسته است و از سوی دیگر ، بر نا همگراییهای گسترده دیدگاههای متخصصان.درسطوری که در پی آیند به بررسی این نشانه شناسی بر اساس دو محور توصیفی و زمانی خواهیم پرداخت.
3-1) افسردگی های دوره اول کودکی
الف)نکات کلی
کشفـ«افسردگی اتکایی»د رنوزاد (اشپیتز ،1946)از دو زاویه ،یکی از برهه های مهم تاریخ روانپزشکی و روانشناسی مرضی محسوب می شود .این مفهوم همراه با توصیف مفهوم «درخود ماندگی» زودرس(کارنر، 1943)از سویی به استحکام منابع روانپزشکی کودککه تا آن زمان بسیار سست و شکننده بود منتهی شد و قلمرو مشاهدات بالینی و درمانگری های خاص و گسترده ای را در برابر آن گشود و از سوی دیگر ،بر اساس بر انگیختن پرسشهایی مانند چگونکی روابط مفهوم افسردگی اتکایی با حالات افسردگی که بعد ها و بخصوص در خلأل بزرگسالی متجلی می شود به منزله یکی از مفاهیم بنیادی آسیب شناسی روانی به معنای اعم ،قلمدادگشت .واز این زاویه ،می توان گفت که بین ماههای نخستین زندگی و جریان بعدی آن پیوندی را به وجود آورد .
از زمان اشپیتر تاکنون ،شناخت ما از حالتهای افسرده وار نوزاد ،بخصوص در زمینه شکلهای پنهان یا فاقد صراحت کافی و همچنین شرایط علت شناختی آنها مانند تأثیر افسردگی های مادرانه ،پیشرفتهای شایانی کرده است .
ب) افسردگی نوزاد به منزله یک واقعیت شایع بالینی
گرچه افسردگی های پنهان یا فاقد صراحت کافی آشکارا فراوانتر ند با این حال باید براین نکته تأکید شود که افسردگی اتکایی ،آنچنان که به طور معمول پنداشته می شود ،در چهار چوب بالینی نا درست نیست .
1.افسردگی اتکایی
جدول بالینی افسردگی اتکایی نوزاد که توسط اشپیتز توصیف شده است از زاویه نشانه شناسی صریح، شرایط بروز آن در نوزاد 6تا 18ماهه ای که ناگهان از مادرش جدا می شودو همچنین از زاویه فرایند تحول اختلالات ، بی تردید دقیق ترین چارچوب تشخیصی را فراهم آورده است.با این حال باید متذکر شد که آنافرویدو بر لینگهام(به نقل از مازه،1988) نیز بر اساس مشاهدات خود در خلال آخرین جنگ بین الملل د رشیر خوارگاههامستد ،بر شدت واکنشهای نا امیدانهکودکان خردسالی که در جریان بمبارانهای شهر لندن از مادران خود جدا شده بودند ،تأکید فراوان داشته اند.
مع هذا آنچه به گونه ای بسیار جالب توسط اشپیتیز توصیف شده ،در واقع حالتی است که «مشابه جدول بالینی افسردگی بزرگسالان است» .به عبارت دیگر با یک حالت خمودگی گسترده همراه با امتنع از تماس یا بی تفاوتی نیست به اطرافیان هستیم که بتدریج چند هفته پس از یک وهله ناله و زاری ،درآویختن و چسبیدن به بزرگسال و سپس اعتراض و فریاد بروز میکند .روان بی اشتهایی همراه با کاهش وزن و بی خوابی نیز مشخص کنند این جدول بالینی است که اشپیتز در چارچوب آن ،چند نکته اصلی مانند توقف تحول، واپس روی اکتسابهای حرکتی و عقلی ، و حساسیت مفرط نسبت به عفونت ها را نیز قرار می دهد.
نکته مهم اینست که این داده ها از مشاهدات اشپیتز درباره نوزادانی به دست آمده اند که در شیرخوارگاهی وابسته به یک موسسه اصلاح و تربیت زنان جوان بزهکار به سر می بردند .این نوزادان که سن آنها بیش از شش ماه بوده است ،حداقل،«پس از شش ماه روابط خوب با مادر» از حضور وی محروم شده و نتوانسته بودند «در جانشینهای مادرانه ای که با آن عرضه شده بود،به روابطی که برایشان رضایت بخش باشد » دست یابند.
بنابراین با یک حالت «محرومیت مادرانه» یعنی حالتی واکنشی که ناشی از فقدان رابطه با مادر و از دست دادن وی به منزله یک«تکیه گاه»است، مواجه هستیم و از این جاست که اشپیتز اصطلاح افسردگی اتکایی را برای توصیف این حالت ابداع کرده است.
اگر قبل از یک دوره بحرانی که بین پایان ماه سوم و ماه پنجم جدایی قرار دارد ، مادر به کودک بازگردانده شود و یا امکان دستیابی به جانشینی قابل قبول برای کودک فراهم آید ، افسردگی به سرعت از بین می رود ، البته کودک نسبت به جدایی های احتمالی بعدی حساستر خواهد شد .در غیر اینصورت ، یک حالت رنجوری بیش از پیش مضطرب کننده در سطح جسمانی (همراه با مرگ احتمالی به خصوص به دلایل عفونی) و در سطح روانی (تشدید تأخیر روانی – حرکتی، بیحالی و سستی ) گسترش می یابد و عواقب جبرن ناپذیری را درپی دارد .این حالت با آنچه اشپیتز با اصطلاح«بیمارستان زدگی» مشخص می کند ، مطابقت می کند .
2.تصریحای جدید در قلمرو نشانه شناسی افسردگی زودرس
گرچه توصیفهای سنتی که در سطور پیشین مطرح شدند هنوز ارزش خود را حفظ کرده اند اما در دهه های اخیر ،مؤلفان توانسته اند بر اساس توصیف گونه های بالینی دیگر ، به نشانه شناسی افسردگی زودرس ظرافت وغنای بیشتری ببخشند.
شیوه های بیان نشانه شناختی می توانند به صورت اختلالهای رفتار غذایی و بویژه روان بی اشتهایی و نشخوارگری ، توقف رشد ، تأخیر تحول روانی – حرکتی و همچنین بروز رفتارهایی که با عادات پیشین نوزاد متفاوتند. آشکار شود و تنها بایک ارزشیابی عمیق بالینی ، به خصوص در قلمرو شکل های پنهان یا فاقد صراحت کافی ، می تواند عناصر سه گانه نشانگان افسرده وار نوزاد را بازیافت .
• بی حالتی خلقی
کندی افسرده وار که همواره به درجات متفاوت وجود دارد ، رفتار یکنواختی را ایجاد می کند که با تنوع و تحرک رفتار نوزاد بهنجار متضاد است و بر اساس بی حالتی چهره ، وقفه تحرک بدنی ، کاهش نو آوریهای روانی –حرکتی و تضعیف پاسخ حرکتی نسبت به محرکها و خواسته های برونی متمایز می شود .و افزون بر این نشانه ها ، با گرایش به تکرار که در سطح نخست نشانه شناسی افسرده وار قرار دارد، مواجه می شویم.
• فقر تعاملی –کناره گیری
مشاهده نوزاد افسرده در موقعیت های تعاملی ، سکوت و نزول ابتکارها و پاسخ به محرکهای محیط را آشکار می کند . بررسی فیلم هایی که چگونگی تعامل نوزاد افسرده را نشان میدهد و مقایسه شیو ه های ارتباطی وی در وهله افسردگی را برجسته می سازد. افزایش سردرگمی و یأس اطرافیان در برابر بی تفاوتی نوزاد نیز به تشدید واکنش های وی می انجامد . جدا از دگر گونی هایی که در سطح مبادله های بدنی و یا صوتی کودک افسرده ایجاد می شوند، تغییرات بسیار مهمی نیز در سطح نگاه رخ می دهند : نگاه این کودکان ، سرد، خشک و ثابت است؛ هنگامی که بزرگسال به آنها نزدیک می شود و یا آنها را در آغوش می گیرد سر خود را بر می گردانند و از تماس چشمی اجتناب می کنند و حالت «مراقبت » ظاهری با کندی حرکتی و بدنی آنها متناقض است.
3.افسردگیهای زودرس دیگر
در سطوری که در پی می آیند به موقعیتهای بالینی دیگری که به وجود آورنده افسردگی زودرس هستند ،اشاره خواهیم کرد .
• افسردگی های ناش از محرومیت های جزئی و افسردگی مادرانه
نخست باید بر این نکته تأکید کرد که پاره ای از افسردگی های زودرس در شرایطی متجلی می شوند که با شرایط بروز افسردگی اتکایی متفاوت است .بدین معنا که گاهی بدون وقوع جدای بین مادر و نوزاد،کودک با محرومیت مادرانه مواجه می شود که می تواند ناشی از در اختیار نبودن مادر به دلایل متفاوت باشد :مانند از سر گیری فعالیت حرفه ای ،مشکلات خانوادگی و یا کاهش سرمایه گذاری مادربرنوزاد ،محرومیت هایی که می توانند به بروز حالت افسردگی در وی منجر شوند .
تاثیر افسردگی مادر در بروز حالت افسردگی در کودک خرد سال نیز عامل مهم دیگر ﻯ است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است . اما افسردگی مادر را نمی توان فقط به افسردگی های که دارای نشانه های بالینی آشکارند محدود کرد بلکه باید گفت که افسردگی های واکنشی (مانند افسردگی به علت مرگ یکی از نزدیکان یا قطع یک رابطه عاطفی معنا دار )،افسردگی های ناشی از نا کامی و سرخوردگی در زندگی شخصی یا حرفه ای ،افسردگی های ناشی از تولد یک نوزاد معلول و جز آن نیز می توانند به ایجاد کمبود ، فقدان ،غمزدگی ، کاهش تدریجی تماس و فعل پذیری کودک خورد سال منجر شوند .
پژوهشهای متعددی چگونگی تعامل بین مادر افسرده و نوزاد را بررسی کرده اند پاره ای پژوهشگران ،مسأله را از دیدگاه تجربی مورد نظر قرار داده اند و بر جنبه های رفتاری این تعامل ها متمرکز شده اند .پاره ای دیگر از محققان ، تعاملهای مادر افسرده و فرزند وی را بر اساس مشاهداتشان در چهارچوب بالینی ، توصیف کرده اند .اما به رغم روش های پژوهشی متفاوتی که در این تحقیقات به کار رفته اند ،می توان سه روی آورد کلی را متمایز کرد :
- بررسی توصیفی فرزندان والدین افسرده ؛
- بررسی مقایسه ای فرزندان والدین افسرده و فرزندان والدینی که ازسلامت روانی برخورداربوده ان
- و بررسی تحول کودکانی که مادران آنها در جریان بارداری یا بلافاصله پس از وضع حمل ،دچار افسردگی شده اند .
بررسیهای گروه نخست به طور عمده بر مطالعه فرزندان والدینی که دچار «اختلال آشفتگی – افسردگی » بوده اند متمرکز است . (مک ،و همکاران 1980؛کانرز ؛1979).آنچه از مجموعه این تحقیقات حاصل شده این است که اختلال افسردگی یا حالتهایی که میتواند به منزله ،معادلهای افسرده وار تلقی شوند ،با فراوانی چشمگیری در فرزندان این بیناران مشاهده می شوند . بی تردید تفسیر این نتایج مشکل است ،زیرا باید هم سهم تعیین کننده های ژنتیک در اختلال آشفتگی –افسردگی وهم سهم دگرگونیهاییکه بر اساس این بیماری در محیط خانوادگی ایجاد می شوند ،مورد نظر قرار گیرند .
تحقیقات گروه دوم یعنی تحقیقات که وضعیت روانی فرزندان والدین افسرده و فرزندان والدینی را که از سلامت روانی برخودارند ،مقایسه کرده اند ،به طیف وسیعی از اختلال های روانی در کودکان گروه نخست ،ئست یافته اند :
- اختلال های تحول شناسی (کوهلر،1977)؛
- اختلال های سازشی (که لر 1986)؛
- اختلال های رفتاری (راتر ودیگران 1984؛کوپر ،1977)؛
- اختلال هایی که بیشتر جنبه مرضی دارند مانند افسردگی ،و اضطراب و جز آن (وایسمن ،1984؛که لر ،1986 ) .
- به رغم احتیاطهایی که در مقایسه این تحقیقات بسیار متفاوت باید رعایت شوند ،می توان به تجانس گسترده نتایج آنها اشاره کرد :اختلال های روانی (صرف نظر از ماهیت بیماری )در فرزندان والدین افسره به طور معنادار بیشتر است وچنین کودکانی ،گروهی راتشکیل می دهند که در معرض خطر ابتلا به اختلال های روانی قراردارند .
گروه سوم پژوهشها به بررسی چگونگی تحول (در خلال چندین سال ) نوزادانی پرداخته است که مادران آنها در جریان بارداری یا پس از آن دچار افسردگی شده اند .از مجموعه این پژوهشها (قدسیان 1984؛ول کایند،1980ودیگران) می توان نکات زیر زا استخراج کرد :
- افسردگی مادر در اختلال های رفتار ﻯ کودک مؤثر است .
- به نظر می رسد که کودک در وهله ای از زند گی خود نسبت به افسردگی مادر حساسیت بیشتری نشان می دهد . این وهله از نظر مؤلفان اخیر از حد ماه چهاردهم زندگی شروع می شود و تا حد ماه بیست و هفتم ادامه می یابد البته درباره طیف سنی این وهله حساس بین مؤلفان اتفاق نظر وجود ندارد.
- بررسیها نشان می دهند که افسردگی مادر اغلب قبل از چهاردهمین ماه زندگی کودک آغاز می شود ، اما آثار آن از حد چهاردهم در زندگی وی نمایان می گردد.
- و بلاخره ، افسردگی ماه چهاردهم ممکن است با تأخیر در کودک آشکار شود و بروز آن تا حد ماه چهل و دوم زندگی وی به تأخیر افتد .
در یک جمع بندی کلی می توان گفت که اغلب افسردگی های مادرانه دارای صراحت کافی نیستند و در زیر نقاب ضعف روانی و شکوه و شکایتهای جسمانی پنهان می شوند اما فقر تعامل و کاهش تعادل عاطفی ناشی از کمبود هایی می شوند که در صورت تداوم ،تحول کودک را در معرض خطر می دهند .
• نشانه های افسردگی ناشی از پاره ای از عارضه های جسمانی و مشکلات پیش- تولدی
به نظر می رسد در پاره ای از مورد ،شرایط جسمانی به گونه های متفاوت ،در کناره گیری ،کاهش فعالیت و غمگینی ظاهر نقش دارند .به عنوان مثال می توان از عارضه های ایجاد کننده درد جسمانی ،اختلالهای غذایی ،مشکلات پیش – تولدی و پاره ای از بیماری های عفونی نام برد .در این قلمرو ،از یکسو می توان به مشاهدات بادوال (به نقل از مازه ،1988) درباه فراوانی حالت افسرده گونه در نوزادان بستری شده در بیمارستان به علت سوءتغذیه پروتئین – کالری و یا کمبود وخیم آهن ، اشاره کرد .و خاطر نشان ساخت که رفع کمبود های خاص نوزاد ،بهبود رفتار کلی وی را در پی دارد . از سوی دیگر باید گفت که تعداد فزاینده ای از متخصصان بالینی بر این باورند که آنچه از تحول بهنجار نوزادی که مشکل پیش – تولدی دارند ،به عمل می آورد بیش از آنکه نارسا ییهای جسمانی باشد .مشکلات هیجانی و بخصوص افسردگی است .در این زمینه می توان فرضیه تأثیر اختلال های زودرس در تعامل مادر – نوزاد را عنوان کرد .
به عبارت دیگر ،کم – کنشی بسیاری از نوزادان همراه با بی حالتی چهره ة کاهش صوتی سازی و رغبت نسبت به دیگری ،موجب سرماخوردگی مادر می شود ، احساس ناتوانی و مادر «بد » بودن را در وی ایجاد می کند و به سرما یه زدایی از نوزاد و یا سرما یه گذاری تعارضی در وی می انجامد .
3-2افسردگی در خلال دوره های دوم و سوم کودکی
در توصیف بالینی این افسردگی ها می توان چهار گروه از تظاهرات را متمایز کرد .
(آژوریا گرا ،1982)
- نشانه های که مستقیما" به افسردگی وابسته اند ؛
- نشانه ها ﻯ که رنج افسردهوار در ارتباطند ؛
- نشانه های که به منزله دفاع علیه موضع افسرده وار محسوب می شوند؛
- و با لا خره رفتار های معادل افسردگی .

 


الف) نشانه هایی که مستقیما"به افسردگی وابسته اند
در این گروه با تظاهراتی مواجه هستیم که از لحاظ جدول بالینی به آسیب شناسی بزرگسال نزدیکند و هر چند نمی توانآنها را فراوانترین نوع دانست ،اما آشکارا قابل مشاهد ه اند .بدین تر تیب ، پاره ای از کودکان یک حالت خمودگی شدید دارند ،خود را کنار می کشند و در گوشه ای منزوی می شوند .باز داری حرکتی آنها بر اساس مشکلات در بازی کردن یا انجام دادن هر وظیفه یا استغال (خاصه کارهای که پیشتر برای آنها لذت بخش بوده است )مشاهده می شود . این رفتار ها به صورت کندی حرکتی جلوه گر می شوند .
بندرت کودک از یک رنج روانی شکایت می کند ،با این حال گریه ها و غمگینی حالت صورت،کسالت ،بی تفاوتی نسبت به همه چیز و خستگی مداوم کواه درد و رنج او هستند .
کودک ،نا ارزنده سازی خود را با تکرار جمله هایی مانند «من نمی دانم »،«من نمی توانم »،«من موفق نمی شوم »نشان می دهد .احساس مورد علاقه نبودن در این کودکان فراوان است .
در سطح عقلی ،با مشکلات تمرکز ،به خاطر سپردن و حتی کندی روانی مواجه هستیم .بالاخره نشانه های بدنی مانند روان بی اشتها یی ،اختلال های خواب (بیخوابی ،کابوس)،سردرد های موقت یا مزمن فراوانند .
ب)نشانه های وابسته به رنج افسرده وار
این گروه از نشانه ها که فراوانترند ،تا حدی از نشانه شناسی بزرگسال فاصله می گیرند .
«رفتار معقول»در حد مفرط که می تواند تا بی تفاوتی نسبی پیش رود ،گاهی نشانه افسردگی است و همچنین حالت باز داری یا وقفه ای که همواره از واکنش کناره گیری و انزوا به آسانی متمایز کردنی نیست .بر فعل پذیری و حرف شنوی ظاهر ﻯ این کودکان در برابر بزرگسالان و کودکان دیگر نیز باید تأکید کرد .
شکست تحصیلی و یا بی رغبتی و بی علاقگی نسبت به تحصیل بسیار فراوانند :
کودک با شکست ها مواجه می شود که با طراز عقلی خوب وی در تناقض است و یا آنکه نتایج تحصیلی وی ناگهان افت می کنند .
رفتارهای هراسی و بخصوص «مدرسه هراسی »می تواند ترجمان ترس از دور شدن از کانون خانوادگی یا رها شدگی باشد و به یک حالت افسردهوار پوشش دهد .
در طراز بدنی یا شکل ظاهری ،گاهی با بی توجهی کامل نسبت به بدن مواجه هستیم و کودک حالت ولگردان را به خود می گیرد و مانند آن است که نمی تواند به بدن و به ظاهر خود توجه کند یا علاقه نشان دهد .کودکانی که مدم اشیای شخصی )لباس ،کلید ،بازیچه وجز آن )خود را گم می کنند ،با این گروه مشابهت دارند (همان منبع ).
پاره ای از رفتار های کودک به منزله نشان مستقیم یک احساس گنهکاری یا نیاز به تنبیه به نظر می رسند و ارتباط زمانی آ‹ها با رویداد افسردگی آشکار است :زخمی شدنهای مکرر ،باز خوردهای خطرناک ،تنبیه شدنهای مداوم در مدرسه بروز یا بروز مجدد رفتارهای خود پر خاشگرانه .
و بالاخره باید به قصد خود کشی در کودک اشاره کرد و بر این نکته تأکید نمود که افسردگی و قصد خودکشی ،معادل یکدیگر نیستند .
ج)نشانه های دفاعی علیه افسردگی
در این گروه ،ماهیت نشانه بسیار متنوع است .یا بر اساس ارزشیابی آسیب شناختی در حین مصاحبه بالینی ،یا استفاده از تستهای فرافکن و یا بر مبنای بررسی تحولی است که به «هسته افسردگی»پی برد.
پاره ای از رفتار ها مسقیما"در طیف رفتارهایی قرار می کیرند که کلاین آنها را دفاع آشفته وار می نامد ؛رفتارهایی که به منظور انکار هر حالت افسرده وار یا برای غلبه بر آنها بروز می کنند . در این زمینه می توان به نا آرامی ها و پر جنب و جوشیهای که ممکن است به شکل نا پایداریها ﻯ واقعی حرکتی یا روانی همراه با پر حرفی در آیند و به طور مستقیم گریز آشفته وار افکار را نشان دهند ،اشاره کرد .
رفتا رهای دیگر ،رفتار های اعتراض آمیز یا حق طلبانه ای هستند که در مقابل حالت رنج بروز می کنند و در این زمینه می توان به رفتار هایی که در پی می آیند اشاره کرد:
- تضاد ورزی ،لجبازی ،بد خلقی ،خشم یا حتی طعیان شدید ؛
- پر خاشگری (شکستن چیزها یا خشنونت با کودکان دیگر )؛
- گریز ،دزدی یا رفتارهای بزهکارانه دیگر

 

 

 

د) رفتار های معادل افسردگی
بر اساس مشابهت با نشانه های بالینی در بزرگسال ،از نشانه های مرضی ،خاصه نشانه هایی که ماهیت روان – تنی دارند ،به منزله رفتارهای معادل افسردگی تلقی می شود . در این قلمرو ،می توان به نشانه های زیر اشاره کرد :
- ادرار بی احتیاطی ؛
- اگزما ،نفس تنگی ؛
- فربهی ، روان بی اشتها یی محدود و جز آن .
در واقع مؤلفان که مفهوم «معادل افسردگی »را به کار می بندند ،همه رفتارهای مرضی کودک را به نوعی با « افسردگی » مرتبط می سازند وافسردگی (بخصوص در موقعیت های از دست دادن موضوع عشق )را ناشی از یک حادثه ضربه آمیز پیشین می دانند .اما تحقیقات دهه های اخیر (ساندلر و جوف ،1967) علیه این گسترش نا معقول بر خاسته اند و بر لزوم ایجاد تمایز بین از دست دادن موضوع محبت ،حالت رنج ناشی از آن ، و واکنش افسرده وار تأکید کرده اند .
3-3افسردگیهای نوجوانی
مسأله بیماری شناختی افسردگی بر حسب آغاز ،میانه یا پایان نوجوانی به گونه های متفاوت مطرح می شود .در آغاز نوجوانی با مسائل مطرح شده به آنچه در خلال بزرگسالی مشاهده می شود نزدیکترند .
مانند آنچه در خلال دوره های کودکی دیده می شود ،نشانه شناسی افسردگی در نوجوانی نیز متغییر است و این تغییر پذیری به طور عمده ناشی از ناهمگرایی دیدگاه متخصصان بالینی از یکسو ،و غلبه از ابعاد افسردگی از سوی دیگر است . وبر ایناساس میتوان چهار چوبهای بالینی مختلف مانند واکنش اضطرابی افسرده وار ،افسردگی ،مبتنی بر احساس کهتری و احساس رها شدگی ،افسردگی ما لیخولیا یی ومعادل های افسرده وار را در خلال نوجوانی از یکدیگر متمایز کرد .
الف)واکنش اضطرابی افسرده وار
در برابر جدایی ،محرومیت یا نا کامی ،پاره ای از نوجوانان اضطرابی افسرده وارﻯ را که به منزله یک پاسخ حمایتی واقعی است ،نشان می دهد مع هذا نباید اضطراب و افسردکی را یکسان دانست . اضطراب همواره بر تجلیات روانی دیگر مقدم است و مبارزه فرد را علیه خطری که به نظر می رسد وی را تهدید می کند ،نشان می دهد .درد ناکتر شدن تدریجی این مبارزه به آشکار شدن پاسخ افسرده وار می انجامد ؛پاسخی که برای مدتی با پاسخ اضطرابی در هم تنیده می شود تا بتدریج جانشین آن شود . این حالت اغلب جنبه موقت دارد و با استقرار رئابط جدید و گسترش رغبتهای نو ، به افول می گراید .
واکنش های اضطرابی افسرده وار معمولا"در آغاز نوجوانی ،در افرادی که در مرحله نهفتگی یا پیش – نوجوانی دارای رگه های هراسی یا وسواسی بوئه اند ،بروز می کند .
ب)افسردگی مبتنی بر احساس کهتری
این ریخت افسردگی یکی از انواعی است که بخصوص در دوره نوجوانی بروز می کند .
گرچه کاهش سطح «حرمت خود»و احساس کهتری ای که در پی دارد ،در انواع افسردگی صرفنظر از سن وقوع آنها مشترک است اما اهمیت مفهوم حرمت خود در خلال نوجوانی ،افراد این سنین را در برابر این ریخت افسردگی ،آسیب پذیر تر می سازد .
افسردگی مبتنی بر احساس کهتری بر اساس مجموعه ای از «احساسات کهتری »که به قلمرو خاصی مانند قلمرو آموزشگاهی یا جسمانی و یا مجموعه شخصیت وابسته است ،و سر مایه زدایی موضوعی (که بر اساس بی رغبتی نسبت به جهان برونی و یا جستجوی دلایل ارزنده بودن خود در جهان برونی ،متمایز شدنی است .)با این احساس همراهند .
تردیدی نیست که هسته اصلی این اختلال در نا توانی نوجوان در تحقیق بخشیدن به آرمانهای که برای خویشتن قایل است ،این خواسته های آرمانی اغلب به صورت «خودبزرگ بینی »که نوعی شیوه مقابله با ترس از دست دادن هویت است ،متجلی می شود .در مواجهه با این الگوی کمال که تشکیل دهنده آرمانی است که با فرامن قایل قیاس است ،من نوجوان به گسترش احساسات کهتری که مشخص کننده این افسردگی است می پردازد .
ج)افسردگی مبتنی بر احساس رها شدگی
این نوع افسردگی معمولا"در نوجوانانی مشاهده می شود که شیوه اصلی بیان نشانه شناختی آنها ،«گذر به عمل »به صورت دیگر – پرخاشگری یا خود پرخاشگری است .اگرچه تمامی جوانانی که به طور عمده براساس گذار به عمل واکنش نشان می دهند ،دارای این ریخت افسردگی نیستند با این حال باید توجه خاصی نسبت به نوجوانانی که در برابر هر مانع ،واکنش گذار به عمل را نشان می دهند اعمال شود .در واقع ،مواجه شدن با مانع در پاره ای از افراد ، نوعی افسردگی را به وجود می آورد که در آن احساس رها شدگی ،خلأو خاطرات جداییهای ضربه آمیز از نوعزنده می شود . افسردگی مبتنی بر رها شدگی اغلب در نوجوانانی دیده می شود که تاریخچه زندگی آنها نشان دهنده کمبود های زودرس در قلمرو مراقبتهای مادرانه است .
د)افسردگی مالیخولیایی
افسردگی مالیخولیا یی به صورت یک دو قطبی یا دو قطبی آن از حد نوجوانی مشاهده می شود . (فین اشتاین 1982).اگرچه این افسردگی از لحاظ نشانه شناختی به دلیل فراوانتر بودن نسبی تجلیات توهم هذیانی ،امکانگذار از یک ریخت دیگر و همچنین فراوان تر بودندرهم تنیدگی این ریخت ها در خلال نوجوانی ، به صورت جزئی با افسردگی بزرگسال متفاوت است ،اما از دیدگاه آسیب شناختی می توان آن را با جدول بالینی افسردگی بزرگسال کاملا"قابل قیاس دانست .
ه)معادلهای افسرده وار
پاره ای از مؤلفان براین باورند که اختلال افسردگی در سنین نوجوانی بیشتر به صورت معادلهای افسرده وار متجلی می شود . هر یک از این مؤلفان ،چندین رفتار را به منزله رفتارهایبی معادل افسردگی تلقی می کنند .

 

 

 

 

 

جدول : معادلهای افسرده وار در نوجوانان از دیدگاه مؤلفان مختلف
مولف نشانه ها
تولان
وینر
گلاسر
مالم کوئیست
بیکوین اختلال های رفتاری (نا فرمانی ،گریزاز مدرسه ،خشم ،گریز از منزل )،کسالت و بی حوصلگی ،حالت عصبی ،خود تخریبگری (گرایشهای خود آزارگرانه،آمادگی نسبت به تصادفها).
خستگی ، کسالت ،حالت عصبی،خود بیماری پنداری ،نارسایی توجه،کوشش درجلب توجه،گذار به عمل ،اعتیاد به مواد مخدر ،رفتارهای جنسی اغتشاش آمیز، شکل گیری هویتی منفی.
اختلال رفتاری ،بزهکاری ،هراس تحصیلی ،روان آزرده وار،شکایتهای روان- تنی
روان بیاشتها ،فربهی ،خود بیماری پنداری ،فزون کنشی ،گذار به عمل.

 

پرخاشگری ،مشکلات تحصیلی ،نا پایداری ،گذاربه عمل .

 

با توجه به جدول مشاهده می شود که مؤلفان مختلف ،بسیاری از مشکلات رفتاری نوجوان را با افسردگی مرتبط ساخته اند و در واقع این رفتارها را مشابه با حالاتی دانسته اند که در خلال بزرکسالی با اصطلاح «افسردگی پنهان »مشخص می شود . به نظر می رسد که می توان دو موقعیت را در خلال نوجوانی متمایز کرد:
- پاره ای از رفتارها و یا برخی از نشانه هایی که اغلب با افسردگی توأم هستند ،صحنه نخست جدول بالینی را اشغال می کنند (معادلهای افسرده وار )و علامتهای افسردگی ،به رغم حضور خود ،کمتر نمایان هستند .در این صورت ،متخصص بالینی باید با دقت کامل به جستجوی آنها بپردازد ؛
- رفتارها و نشانه های مرضی (معادلهای افسرده وار )و همچنین علاممممتهای افسردگی قابل مشاهده اند امانوجوان به انکار این نشانه ها که گاهی سالها بعد کاملا"آشکار می شوند ،می پردازد .اصطلاح «معادل افسرده وار »با موارد اخیر بیشتر مطابقت دارد .
4- فراوانی افسردگی در خلال تحول
به رغم افسردگی های متعددی که در قلمرو افسردگی کودکان خردسال از دهه 1950تا 1980انجام شدند ،تا دهه اخیر ، هنوز هم بسیاری از متخصصان بالینی بر این باور بودند که کودکان خردسال به افسردگی وخیم مبتلا نمی شوند .این محققان ،الکوهای افسرده واری که در پاره ای از کودکان مشاهده می شوند ،به نوسانهای خلقی بهنجار نسبت می دادند و یا با اختلال روان شناختی دیگری مرتبط می ساختند (کانت ول ،1982،کازیدن1994) . این موضع گیری براین فرض مبتنی بود که بروز افسردگی مستلزم تجربه پاره ای از موقعیت های زندگی است، بدین معنا که تراکم رویداد های منفی یا سرخوردگیها موجب افزایش بد بینی پاره ای از افراد نسبت به جهان می شود و در نهایت آنها را دچار افسردگی می کند ،د رحالی که فقدان چنین تجربه های د رکودکان خردسال ،عملا"مانع بروز حالت افسردگی به صورت بزرگسالانه آن می شود.بررسیهایی که در خلال دهه 1980انجام شدند ،نشان دادند که بسیاری از کودکان ،منظومه ای از حالات افسردگی شدید را که به مشکلات دیگر نسبت دادنی نیست،تجربه می کنند و از میان می توان به کاهش فعالیت ،تصور از خود منفی ،انزوای اجتماعی و افکار انتحاری اشاره کرد (شواترز،1985؛کازدین،1990). بنابراین در حال حاضر این نکته آشکار است که حتی نوزادان سه ماه نیز می توانند دچار افسردگی شدید شوند .این نوزادان که اغلب فرزردان مادران افسرده هستند ،حتی هنگام تعامل با بزرگسالان غیر افسرده ،رفتار های افسرده وار (غمزدگی چهره،کندی حرکات،فقدان پاسخ دهی ) مشخصی را نشان می دهند ،اما این نکته که آیا این رفتارها به پاره ای از گرایش های موروثی نسبت دادنی هستند یا ناشی از تعامل نوزاد با مادری افسرده اند و یا بالاخره می توانند در عین حال ناشی از ترکیب هر دو عامل باشند ،هنوز آشکار نیست .
دیدگاههای نظری و تحقیقات د رقلمرو علت شناسی افسردگی د رخلال تحول را د رقسمت های بعدی مطرح خواهیم کرد اما اینک بر این نکته تأکید می کنیم که اختلالهای خلقی (افسردگی مهاد،کژخویی و جزآن ) از نخستین ماههای زندگی قابل مشاهده اند و گرچه چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی امریکا(DSM IV، 1994) ،هیچ یک از اختلالهای خلقی را در چارچوب اختلا لهایی که در خلال تحول بروز می کند (مانند انچه در اختلال لهای اضطرابی دیده می شود ) قرار نداده است ،با این حال آشکارا مشاهده می شود که افسردگی در سنین مختلف به گونه های متفاوت متجلی می شود .
جدول 12-3(به نقل از بارلو و دوران،1995) پس از ارائه فهرستی از نشانه های اصلی افسردگی بزرگسال(در قلمرو اختلا لهای افسردگی مهاد و کژخویی) ،به ارائه شیوه بیان این نشانه ها در سنین مختلف پرداخته و بدین ترتیب ،تغییر پذیری این نشانه ها د رخلال تحول را بر جسته ساخته است .این جدول از یک سو مبین وجود نشانه های هفسردگی د رسنین مختلف است و از سوی دیگر،علت تفاوت دیدگاهها د رمورد فراوانی افسردگی را مشخص می کند .
به طور کلی ،تحقیقات مختلف با توجه به تنوع نشانه شناسی افسردگی در خلال تحول، نشان داده اند که تقریبا" دو درصد کودکان 4تا16 ساله به اختلا ل افسردگی مهاد مبتلا می شوند (کازدین ،1994) این فراوانی در خلال نوجوانی به طور تقریبی 7درصد است .تحقیقات مختلف به تفاوتی در فراوانی افسردگی پسران و دختران قبل از سن 11سالگی دست نیافته اند اما در حد سن 16 سالگی ،تعداد دختران افسرده را دو برابر پسران گزارش کرده اند (کازدین،1990) .
در حد خطوط کلی می توان گفت که اختلا لهای افسردگی در خلال کودکان نسبت به بزرگسالان از فراوانی کمتری برخوردارند اما در نوجوانی شاهد افزایش چشمگر این فراوانی هستیم ؛گرچه در این دوره زندگی نیز این فراوانی کمتر از آن است که در بزرگسالی مشاهده می شود .دلایلی مبنی بر فراوانتر بودن اختلال گژخویی نسبت به افسردگی مهاد در کودکان خرد سال در دست است ،در حالی

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه افسردگی در بین جوانان 18ساله ورزشکارو غیر ورزشکار

دانلود مقاله اخلاق ورزشی و خصوصیات یک ورزشکار

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله اخلاق ورزشی و خصوصیات یک ورزشکار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مسلمان ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد.
ایمان: اولین خصوصیت یک ورزشکار مسلمان، ایمان و تقوای اوست. نیرومند بودن به تنهایی از نظر اسلام ارزشی ندارد.
آن چه معیار ارزش است، تقوا است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
"انّ اکرمکم عندالله اتقیلکم؛
گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست."
البته انسان پرهیزکار و با ایمان، هر چه قوی تر و نیرومندتر باشد، بهتر است، اما قوی بودن به تنهایی کافی نبوده و ملاک ارزش نخواهد بود؛ از این رو در حدیث نبوی می خوانیم:
"المومن القوی خیر و احب من المومن ضّعیف؛
شخص با ایمان قوی و نیرومند، از شخص با ایمان ضعیف بهتر و دوست داشتنی تر است."
در این حدیث، ابتدا کلمه "المومن" آورده شده و سپس کلمه "القوی" یا "الضّعیف"، و انسان با ایمان با یک انسان با ایمان دیگر مقایسه شده است، نه با یک انسان فاقد ایمان، زیرا انسان فاقد ایمان، ارزشی ندارد.
نکته جالب توجه، این که انسان با ایمان اگر نیرومند و سالم باشد، می توند منشا آثار خیر بیش تری باشد و حتی بهتر و بیش تر عبادت کند و یا جهاد نماید. در این جا توجه شما را به قسمتی از رهنمودهای امام خمینی (ره) در این خصوص جلب می نمایم:
"آن چه که پشتوانه ملت است، پشتوانه اسلام است. آن مردهای با ایمان هستند، ورزش کاران با ایمان هستند، روحانی با ایمان و دانشگاهی با ایمان و ... این ها می توانند پشتوانه یک ملت باشند و نگذارند دست های خائنانه کسانی که گاه می خواهند همه چیز ما را ببرند، قدرت مادّی ما، قدرت معنوی ما را از بین ببرند."
ایشان در ضمن بیان وظیفه ورزش کاران فرمودند:
ورزش کاران دو وظیفه دارند: یکی ورزش جسمانی برای قوه پیدا کردن و قدرت پیدا کردن ... یکی هم پرورش روحانی، که اگر پرورش روحانی در انسان پیدا بشود، آن وقت قدرت جسمانی اش مضاعف می شود. شما کوشش کنید که آن قدرت را هم که قدرت الهی است، قدرت هم به برکت اسلام و به برکت مولا امیرالمومنین
علیه السلام در شما پیدا شود. که یک مرد روحانی قوی و جسمانی قوی بشوید، که هم جانب روحتان قوی باشد و هم جانب جسمتان قوی باشد."
2- امین بودن: ورزش کار مسلمان باید امین باشد. در مواردی از آیات قرآنی، "قوی بودن" با "امین بودن" قرین شده و گویا مکمّل یکدیگر دانسته شده اند.
یکی از آن موارد، داستان حضرت موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام است.
وقتی "صفورا"، دختر حضرت شعیب علیه السلام می خواهد حضرت موسی علیه السلام را برای استخدام شدن به پدر خود پیش نهاد کند، به دو ویژگی مثبت وی اشاره نموده و می گوید:
"یا ابت استاجره انّ خیر من استاجرت القوی الامین؛
پدرجان! موسی را استخدام نما، زیرا بهترین کسی که می توانی استخدام کنی، کسی است که قوی و امین باشد."
به طور کلی اگر کسی قوی باشد، ولی امین نباشد، از کسی که ضعیف است، ولی او هم امین است، خطرناک تر خواهد بود.
مورد دیگر، داستان حضرت سلیمان و بلقیس است. آن جا که حضرت سلیمان می خواهد به سرعت تخت بلقیس را از سرزمین سبا به کاخ خود بیاورد، می گوید: کدام یک از شما درباریان، تخت بلقیس را قبل از آن که تسلیم امر من شوند، نزد من خواهد آورد؟ عفریتی از جن می گوید:
"انا اتیک به قبل ان تقوم من مقامک؛
من پیش از این که از جایت بلند شوی، آن را نزد خواهم آورد."
و آن گاه اضافه می کند:
"و انی علیه لقوی امین؛
و من بر این کار، قوی و امین هستم."
و بدین ترتیب، خود را قوی و امین معرفی نموده و قوّت را در کنار امانت به کار می برد.
3- دانش و بینش: ورزشکار مسلمان باید دارای دانش و بینش وسیع باشد. ورزش کار مسلمان، همچنان که از نظر جسمی، قوی و نیرومند است، از جهت علمی نیز باید توانا و نیرومند باشد. متاسفانه اکثر ورزش کاران مسلمان، از این نکته غافل
بوده و هنگامی که وارد گود ورزش می شوند، درس، بحث، مطالعه و تحقیق را کنار می گذارند. نیرومندی بدنی و علمی برای یک انسان، بسان دو بال برای یک پرنده اند. پرنده هنگامی می تواند اوج گیرد که دو بال نیرومند داشته باشد، و داشتن یک بال- هر چند قوی و نیرومند- برای او کافی نیست. در قرآن حکیم، در این خصوص چنین می خوانیم:
"وزاده بسطة فی العلم و الجسم؛
و او را [طالوت را] در دانش و قوت جسم فزونی بخشیده است."
در باره حضرت داوود علیه السلام نیز که جوانی نیرومند و با ایمان بوده و به همین مناسبت توانسته بود بزرگ ترین رهبر کافران را به قتل رساند، می فرماید:
"و قتل داوود جالوت و اتاه الله الملک و الحکمة و علّمه ممّا یشاء؛
و "داوود"، "جالوت" را کشت، و خداوند حکومت و دانش را به او بخشید، و از آن چه می خواست به او تعلیم داد."
همچنین در باره او می فرماید:
"وشددنا ملکه و اتیناه الحکمة؛
ما پایه حکومت او را محکم ساختیم و به او دانش دادیم."
چنان که ملاحظه می شود، داوود علیه السلام از ایمان و قدرت بدنی کافی برخوردار بوده است؛ بنابراین، لازم است که از نظر علم و دانش هم به اندازه کافی نیرومند شود، تا آمادگی رهبری را پیدا کند. خداوند این علم و دانش را نیز خود به او تعلیم داده و ارزانی می دارد.
گویا از نظر قرآن، نوعی ارتباط بین کمال جسمانی و آمادگی، جهت کسب دانش، بینش، حکومت و قضاوت وجود دارد؛ از این رو درباره برخی از پیامبران بزرگ چنین می فرماید:
"و لمّا بلغ اشدّه اتیناه حکما و علما؛
و هنگامی که [یوسف] به مرحله بلوغ و قوّت رسید، ما "حکم" و "علم" به او دادیم."
"و لما بلغ اشدّه و استوی اتیناه حکما و علماً؛
هنگامی که [موسی] نیرومند و کامل شد، حکمت و دانش به او دادیم."
همچنین در قرآن می خوانیم: وقتی حضرت سلیمان به درباریان خود می گوید: چهکسی تخت بلقیس را قبل از آن که تسلیم امر من شود، نزد من خواهد آورد؟ عفریتی از جن می گوید: "من پیش از این که از جانب بلند شوی، آن را نزد تو خواهم آورد"، ولی کسی که دارای قدرت فوق العاده ای است می گوید:
"انا اتیک به قبل آن یرتدّ الیک طرفک؛
من پیش از آن که چشم بر هم زنی، آن را بدین جا خواهم آورد."
و چنین نیز می کند. خداوند در قرآن این شخص توانا را دارای دانش معرفی نموده و می فرماید:
"قال الّذی عنده علم من الکتاب؛
و آن کسی که به علم و دانش کتاب [الهی] دانا بود گفت."
در روایات اسلامی نیز به دانش پژوهی ورزش کار اهمیت داده شده است؛ به عنوان نمونه، می بینیم در حدیث نبوی نه تنها آموزش کتابت و سواد یکی از وظایف پدر نسبت به فرزند پسر، دانسته شده، بلکه بر آموزش دو ورزش شنا و تیراندازی، که
این دو نیز از وظایف پدر می باشند مقدّم شده است:
"حقّ الولد علی والده آن یعلمه الکتابة و السّباحة و الرّمایة و ان لا یرزقه الا طیّبا
حق فرزند [پسر] برعهده پدرش این است که به او نوشتن و شنا کردن و تیراندازی نمودن را آموزش داده و جز از راه حلال، روزی او را تامین نکند."
در کتاب گفتار وعّاظ، به نقل از کتاب معالم الزّلفی سیّدهاشم بحرینی (ره) آمده:
"امام حسن و امام حسین علیه السلام در سنین کودکی نزد حضرت علی علیه السلام آمده، از وی خواستند بین آن ها در کشتی گرفتن قضاوت کند. آن حضرت فرمود: به جای این کار بروید خط بنویسید."
شاید آن حضرت خواسته با این برخورد، به فرزندان خود بفهماند که آن چه از زور بازو مهم تر است، علم و هنر باشد، نه این که بخواهد کشتی را نفی کند، زیرا می دانیم آن ها در حضور رسول خدا صلی الله علیه و اله با یکدیگر کشتی می گرفتند و آن حضرت نیز به تشویقشان می پرداخت.
4- سبقت در کار خیر: به طور معمول پیشی گرفتن و برنده شدن در مسابقات و رقابت های ورزشی، برای ورزش کاران از اهمیت خاصی برخوردار است، که البته اشکالی هم ندارد، ولی ورزشکار مسلمان باید به مسابقه در امور خیریّه و برنده
شدن در آن، بیش از برنده شده در مسابقات ورزشی اهمیت بدهد. خداوند متعال در قرآن، در باره ایمان آورندگان می فرماید:
"اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون؛
آن ها در سعادت و خیرات تعجیل می کنند، و اینان هستند که به کارهای نیکو سبقت می جویند."
همچنین در توصیف پیامیرانی همچون ابراهیم، لوط، اسحق، یعقوب، نوح، داود، سلیمان، ایّوب، اسماعیل، ادریس، ذوالکفل، یونس و زکریّا می فرماید:
"انّهم کانوا یسارعون فی الخیرات؛
آن ها در کارهای خیر تعجیل می کردند."
5- حمایت از مظلوم: ورزش کار نباید به منظور زور گویی به دیگران و دست یافتن به آن چه حق او نیست ورزش کند، بلکه باید از زورگویی پرهیز نموده و دارای روحیه دفاع از مظلوم در برابر ظالم باشد. حضرت علی علیه السلام در وصیّت خویش به دو فرزند بزرگوارش، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام می فرماید:

 

"کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عونا؛
هماره دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید."
همان گونه که شاعر می گوید:
شکرانه بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است
ورزش کار باید شکرانه بازوی توانای خویش را، دفاع از مظلوم قرار داده و خود را از صف ظالمان و ستم پیشگان کنار بکشد. حضرت موسی علیه السلام که جوانی نیرومند بود، می تواند در این زمینه، الگوی مناسبی برای ورزش کاران آزاده و مسلمان باشد. او وقتی می بیند یکی از غبطیان، که از ماموران دربار فرعون بود، شخص با ایمانی از بنی اسرائیل را به باد کتک گرفته و او نیز قادر به دفاع از خویشتن نبوده، از وی یاری می طلبد، به یاری مظلوم می شتابد و با مشتی که برسینه ظالم می کوبد، وی را از پای در می آورد، ولی اکنون با کشتن او خود را به فتنه فرعونیان گرفتار کرده بود، به درگاه خدا استغفار نمود:

 

"قال ربّ انّی ظلمت نفسی فاغفرلی فغفر له انّه هو الغفور الرّحیم؛
[موسی] گفت: خدایا من برخویش ستم روا داشتم، از من درگذر؛ خدا هم از او در گذشت، که او بسیار آمرزنده و مهربان است."
وقتی خدا از او در گذشت و نجاتش داد، موسی عرض کرد: پررودگارا! به شکرانه این نعمت که به من عطا فرمودی،"من هم هرگز یاور گناه کاران نخواهیم بود":
"قال ربّ بما انعمت علی فلن اکون ظهیر للمجرمین؛
[موسی باز] گفت: پروردگارا! به شکرانه این نعمت (نیرو) که به من عطا فرمودی، من هرگز یاور بدکاران نخواهم بود."
وی هنگامی که از چنگ فرعونیان گریخت و در نزدیکی شهر مدین برسر چاهی رسید و دید که چوپانان گردن کلفت بر سرچاه ریخته و به دو دختر جوان و محجوب نوبت نمی دهند تا گوسفندان خود را سیراب سازند، باز هم ستم را تحمّل ننموده و به یاری دختران ستمدیده می شتابد؛ چوپانان را کنار زده و با وجود خستگی فراوان ناشی از هشت شبانه روز راه پیمایی و گرسنگی مفرط، به تنهایی و بدون هیچ چشم
داشتی، برای همه گوسفندان آن ها از چاه آب می کشد.
امام سجاد علیه السلام نیز در دعای بیستم صحیفه سجادیه، چنین معروض می دارد:
"خداوندا! به روان محمد و آل محمد رحمت فرست، و دست مرا در مبارزه با ظلم و اجحاف، توانا گردان، و به زبان من در برابر دشمن قدرت گفتار بخش، و بر قوم بدخواه پیروزم گردان! مقدّر فرمای که حلیه مردم حلیه گر را در هم بشکنم و دست ظالم را ازتعدّی و تجاوز کوتاه کنم و ... تهدید دشمنان را به هیچ انگارم و ...
پروردگارا! مقرر بفرمای که دست های من در خیر و صلاح مردم به کار افتد، و همچنان دست کارگر مرا از منت گذاری و دل آزاری ایمن دار، و زبان مرا از خودستایی و تفاخر خاموش فرمای!"
6- گذشت و بخشش: ورزش کار مسلمان باید دارای روحیه گذشت و بخشش باشد. وقتی در اوج قدرت و توانایی بوده و برخصم برتری و پیروزی یافته، بر او سخت نگیرد و در صدد انتقام جویی و صدمه زدن به حریف برنیاید. او باید عفو و گذشت را شکرانه پیروزی خویش قرار دهد. حضرت علی علیه السلام در این مورد می فرماید: "اذا قدرت علی عدوّک فاجعل العفوعنه شکراً للقدرة علیه؛
هر گاه بر دشمنت دست یافتی، پس بخشش و گذشت از او را شکر و سپاس (نعمت) توانایی براو قرار ده."
"و ابظم الغیظ و تجاوز عند المقدرة، و احلم عند الغضب، و اصفح مع الدّولة تکن لک العاقبة؛
و خشم را فرو بنشان، و هنگام توانایی [از کیفر] بگذر، و هنگام تندخویی بردبار باش، و با وجود تسلط داشتن [از انتقام] دوری کن، تا برایت پاداش نیکو باشد."
7- پرهیز از غرور: ورزش کار هر چند نیرومند باشد، نباید به قدرت، توان و مقاماتی که دارد مغرور شود. او باید بداند همه نیروها و توان ها، از آن خداوند قادر متعال است. از این جهت است که نماز، به هنگام به پاخاستن می گوییم:
"بحول الله و قوّته اقوم واقعد؛
با توان و نیروی الله به پامی خیزم و می نشینم."
سرور شهیدان شاهد، حضرت امام حسین بن علی علیه السلام نیز وقتی که به لشکر انبوهی از دشمن حمله می برد و در میان بارانی از تیر، یک تنه آنان را وادار به گریز نموده و تعداد قابل توجهی از آنان را از دم تیغ خویش می گذراند، با صدای بلند و رسا می فرمود:
"لاحول و لا قوّة الا بالله العلی العظیم؛
هیچ توان و نیرویی، جز از ناحیه الله که بلند مرتبه و والا مقام است، وجود ندارد."
خداوند متعال نیز، همین مطلب را در قرآن مجید تذکر داده و می فرماید:
"انّ القوة لله جمیعاً؛
همه نیروها [بدون استثنا] از آن خداوند است."
پس دلیلی وجود ندارد که افراد نیرومند و ورزشکار به قوّت و توان خود مغرور شده، خدا را از یاد برده، و از آن در راه های غیر صحیح و غیر انسانی استفاده نمایند. حضرت سلیمان که دارای قدرت و حکومتی فوق العاده بود و وقتی اراده نموده بود که تخت بلقیس را از کاخش در سرزمین سبابه کاخ خود آورد، یکی از درباریانش در کم تر از یک چشم به هم زدن، این کار را برایش انجام داده بود، به این قدرت و عظمت فوق العاده ای که در اختیار داشت، مغرور نشده و می گوید:
"هذا من فضل ربّی لیبلونی ءاشکرام اکفر؛
این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا می آورم یا کفران [نعمت] می کنم."
بنابر این باید قدرت را از جانب خدا و وسیله ای برای آزمایش دانسته و به آن مغرور نشد. عاقبت غرور، شکست و سقوط است، شخص مغرور، حریف را دست کم گرفته، احتیاط را از دست داده و در نتیجه شکست می خورد. حضرت علی علیه السلام همین امر را آفت شجاعت دانسته و می فرماید:
"آفة الشّجاعة اضاعة الحزم؛
آفت شجاعت، از بین بردن تدبیر و هوشیاری است."
"آفة الشّجاعة استضعاف الخصم؛
آفت شجاعت، دشمن را ضعیف شمردن است."

 

اخلاق در ورزش
این روزها چشم های چند صد میلیون نفر از مردم دنیا با فرهنگ ها،نژادها ومذاهب گوناگون پیگیر ماراتنی تاریخی به نام فوتبال است.هر چند که تیم ملی ما در همان مرحله اول از دور مسابقات حذف شد اما این موضوع مسئله ای نیست که ما را از پیگیری سایر بازی ها بر حذر بدارد.شاید توجه به جنبه ورزشی فوتبال و ابعاد هیجانی آن بخشی ازدلایل این مدعا باشد اما جنبه های برجسته فرهنگی و اخلاقی رویارویی تیم ها لذت بخش تر به نظر می رسد

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق ورزشی و خصوصیات یک ورزشکار

پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc

اختصاصی از فی دوو پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc


پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 50 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

مقدمه:

در حال حاضر جوامع بشری با همه پیشرفت و جهش که در کلیة متون و علوم مختلف بشری است توجه ناچیزی به جنبه های روانی ، تربیتی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی و بهداشت روانی افراد نموده است .

پیچیدگی و گرفتاریهای جوامع انسانی امروز آگاهی لازم در زمینه های یاد شده را اجتناب نا پذیر و ضروری می نماید . به نظر می رسد اوضاع و احوال شرایط زندگی مدرن و پیچیدگی حاصل از آن انزوا و فرد گرایی همراه با آن از عوامل عمده ای است که زمینة ابتلاء به بیماری روانی از جمله افسردگی را فراهم می کنند .

 

موضوع تحقیق:

الف – مسأله : آیا رابطه بین افسرگی و فعالیت های ورزشی موجود است .

هدف کلی و آرمانی تحقیق :‌

1–هدف این تحقیق بررسی رابطه بین تمرینات ورزشی و افسردگی کمتر است .

2-ارائه کارهای مناسب و پیشنهادات مؤثر در زمینة اثرات مثبت فعالیت های ورزشی در درمان و کاهش افسردگی و میزان خودکشی .

ب – فرضیه :‌

افرادی که به فعالیت ورزشی می پردازند افسردگی کمتری را نسبت به افرادیکه ورزش نمی کنند نشان می دهند .

 

فهرست مطالب:

فصل اول

مقدمه موضوع تحقیق

الف – مسئله

ب – فرضیه

فایدة تحقیق

روش انجام تحقیق

پیش فرض

نمونة تحقیق و چگونگی نمونه برداری

روش آماری تحقیق

روش جمع آوری داده ها

تعریف واژه ها

الف – افسردگی

ب – ورزش

فصل دوم

تعریف افسردگی

علائم افسردگی

نشانه های افسردگی تب قطبی

1-نشانه های بد جانی

2-نشانه های شناختی

3-نشانه های انگیزشی

4-نشانه های بدنی

طبقه بندی افسردگی

دوره افسردگی

فصل سوم

جامعه تحقیق

نمونه برداری

نمودار شماره 1

نمودار شماره 2

نمودار شماره 2

نمودار شماره 4

ابزار تحقیق

نمودار شمارة 5

نمودار شمارة 6

دستور اجرا

نحوه نمره گذاری

جدول تحقیق میزان افسردگی

جدول شماره 1

طرح آزمایشی

الف – متغیر مستقل

ب – متغیر وابسته

شیوه اندازه گیری

کنترل ها

نمودار شماره 7

نمودار شماره 8

فصل چهارم

تحلیل نتایج

شیوه اندازه گیری

شیوه گروه بندی

جدول شماره 1

جدول شماره 2

محاسبه لایه های آماری گروه اول

محاسبه لایه های آماری گروه دوم

جدول شماره 3

جدول شماره 4

الف تدوین فرضیه

مسأله

فرضیه

آزمون و مقایسه میانگین دو گروه مستقل

خطای استاندارد

جدول شماره 5

فرضیه در این بخش

فرضیه صفر

فرض خلاف

نتیجه

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

خلاصه فصول

مشکلات و محدودیتها

پیشنهادات

منابع

 

منابع و مأخذ:

الف – دلاور علی – 1372 – روش آماری در روان شناسی و علوم تربیتی انتشارات دانشگاه نور تهران

ب – شاملو سعید – 1370 – آسیب شناسی روانی - تهران – انتشارات رشد

ج – گنجی ، حمزه – (مترجم) – فرانسوا برتیوم – اندره لامورد (نویسنده) مقدمه تحقیق در روانشناسی – انتشارات پناه افزای 1373

د – قراچه داغی – مهدی – (مترجم) دیود برنز (نویسنده) روانشناسی افسردگی تهران ، انتشارات روشنگر – 1370

هـ- نعمت زاده ماهانی – کاظم – بازبینی ادبیات و توصیه های نظری اثرات ضد افسردگی و ورزش

و – خلجی – حسن – فعالیت های جسمانی و فواید روان شناختی آن – 1372

ر – پور افکاری – نصرالله – نشان شناسی بیماری روانی – انتشارات تابش


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی مقایسه رابطه میزان افسردگی ما بین دو گروه افراد ورزشکار و غیر ورزشکار. doc