26 اسلاید
چکیده
این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی و پس رویدادی (علّی) است که به منظور بررسی رابطه سبک اسنادی و عزت نفس در دانشجویان صورت گرفته است. بدین منظور نمونه ای به حجم 50 نفر به صورت تصادفی طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد نیشابور انتخاب شدند. سبک اسنادی آزمودنی ها به وسیله پرسش نامه سبک اسنادی راتر و عزت نفس آن ها به وسیله پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پرسش نامه ها با استفاده از شیوه های آمار توصیفی و استنباطی (آزمونF ، t استودنت و r) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج پژوهش بیان گر این بود که بین سبک اسنادی دانشجویان و عزت نفس آن ها رابطه معنی داری وجود ندارد. هم چنین، بین سبک اسنادی و ویژگی های دموگرافیک آزمودنی ها (مانند سن، جنس، رشته تحصیلی، پایه تحصیلی و ترتیب تولد) تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایچ پژوهش هم چنین بیان گر این بود که بین عزت نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد. به طور کلی، می توان نتیجه گیری نمود که عزت نفس آزمودنی ها پایه ها و دلایل دیگری دارد که مکان کنترل (درونی و بیرونی) تأثیر چندانی بر آن ندارد.
مقدمه
بدون شک در زندگی خود با افرادی مواجه شدهاید که همواره گناه شکست خود را به گردن دیگران یا عوامل مختلف بیرونی میاندازند و به جای اینکه آن شکست را حاصل اعمال خود بدانند یا خود را مسؤول آن شکست بدانند، تلاش میکنند تا توجیه قابل قبولی برای شکست خود فراهم کرده و بدینوسیله از ایجاد تصویری منفی از خود در ذهن دیگران اجتناب نمایند (گرینبرگ، 1968).
در دههی 1970، شاخهی روانشناسی اجتماعی به شدت تحت سلطه و نفوذ نظریهپردازان و پژوهشگران اِسناد قرار داشت. نظریهی اِسناد با نظریهی "ناهماهنگی شناختی"که یکی از نظریههای شایان اهمیت در روانشناسی اجتماعی شمرده میشد، پا به میدان رقابت گذاشت. نظریهی اِسناد به عنوان نظریهای که با مطالعهی ادراک شخص، ادراک رویداد، تغییر نگرش، کسب خودآگاهی، مداخلههای درمانی و بسیاری چیزهای دیگر مرتبط است، مطرح شد. (براندن، به نقل از هاشمی، 1371).
در مجموع نظریهی اِسناد از مباحث جدید در حوزه رویکرد روان شناختی و انگیزش است و افرادی چون هایدر، وینر، راتردر شکلگیری آن نقش مؤثری داشتهاند، اما آنها در مورد تحلیل موضوع اِسناد اتفاق نظر نداشته و آن را از زوایای مختلف و به صورتهای متفاوتی تبیین کردهاند.
اما مطالعات اخیر بر کاربرد اسناد در زمینههای گستردهتری (مانند پیشرفت تحصیلی، عملکرد شغلی، بازدهی در محیط کار، رضایت شغلی، موقعیتهای ورزشی، انحرافات و بزهکاری، الکلیسم و اعتیاد، طلاق و نظایر آنها) تمرکز پیدا کرده است. (کریمی، 1375 ؛ کدیور، 1379).
افراد در تبیین علّی از رویدادهای زندگی همسان عمل نمیکنند. زیرا برخی از آنها به اقتضای سبک تبیین خوشبینانه حاکم بر رفتار خویش حوادث مثبت را به عوامل درونی نسبت میدهند، در حالیکه حوادث منفی را به عوامل بیرونی مربوط میسازند.
اما برخی دیگر به اقتضای سبک بدبینانه حاکم بر رفتار خویش حوادث مثبت را به عوامل بیرونی نسبت میدهند، در حالیکه حوادث منفی را به عوامل درونی مربوط میکنند ( به نقل از توزنده جانی، 1384).
کوپر اسمیت(1967)در تحقیق خود به این نتیجه رسید که افراد برخوردار از عزتنفس بالا، افرادی هستند که با احساس اعتماد به نفس و بهرهگیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود میپردازند و به آسانی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار نمیگیرند. عزتنفس بالا و مثبت به ما امکان میدهد تا با چالشهای زندگی بهتر رو به رو شویم و از فرصتهای مطلوب بیشتر بهره ببریم (براندن، ترجمه قرچهداغی، 1379).
مطالعات انجام شده عمدتاً نشان میدهد که افراد پس از رویدادهای منفی و شکست بر مداخله علل خارجی تأکید میکنند، امّا پس از رویدادهای موفقیتآمیز بر اهمیت عوامل درونی تأکید بیشتری دارند.
فورسایت (1375) معتقد است که دانشجویان موفقیت خود را به عوامل درونی نسبت میدهند تا عزتنفس خویش را افزایش دهند، اما شکستها را به عوامل خارجی نسبت داده و با افکار مسؤولیت عملکرد خود، از کاهش عزتنفس خویش اجتناب میکنند.
پژوهشهای مختلف تأثیر اِسنادها بر بهداشت جسمی و سیستم ایمنی بدن (سلیگمن، 1975)، پیشرفت تحصیلی (واینر، 1985)، عزتنفس (واینر و گراهام، 1982) و... نشان داده اند (به نقل از مندونکا، 1991).
ویتن(1989)دریافت که با تعبیر سبک اِسناد پیامدهای شکست از درونی به بیرونی و پیامدهای موفقیت از بیرونی به درونی میتوان عزتنفس افراد را بهبود بخشید (به نقل از نوری و مکاری، 1377).
به موجب مطالعه جانسون و همکاران(1992) افرادی که در رویدادهای منفی اسناد درونی انجام داده بودند عزتنفس کمتری نیز داشتند. زیرا اسناد درونی رویدادهای منفی در تضعیف عزتنفس افراد نقش حتمی و جدّی دارد. از طرف دیگر با تغییر سبکهای اسناد از منفی به مثبت، امکان افزایش میزان عزتنفس افراد وجود دارد ( به نقل از علی پور، 1373 ؛ علیپور و بیگی، 1375).
مطالعه براون (1990) نیز نشان داد که اِسناد شکستها به عوامل درونی و پایدار در اثر کاستن از عزت نفس به افسردگی میانجامد. براساس برخی دیگر از مطالعات (صمدی، 1373) زنانی که منبع کنترل بیرونی و عزتنفس پایین دارند در برابر اثرات حوادث منفی زندگی بیشترین آسیبها را تجزیه میکنند. در حالیکه این آسیبپذیری در کسانی که از عزتنفس بالا و منبع کنترل درونی برخوردارند وجود ندارد (به نقل از تقی پور، 1378).
روش پژوهش
این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی و علّی (پس ـ رویدادی) است که به منظور بررسی رابطه بین سبک اسنادی (مکان کنترل درونی و بیرونی) و عزت نفس دانشجویان انجام شد. بدین منظور ابتدا از بین دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای یک نمونه به حجم 50 نفر انتخاب گردید و سپس پرسشنامه سبک اِسنادی راتر و عزتنفس کوپر اسمیت بر روی آن ها اجرا شد تا رابطهی سبک اِسنادی و عزت نفس در آن ها مشخص گردد و همچنین رابطه سبک اِسنادی آنها با متغیرهای دموگرافیک (مانند سن، جنس، رشته تحصیلی و ترتیب تولد) مورد ارزیابی قرار گرفت.
جامعه آماری
جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیامنور نیشابور بود که مشتمل بر 2409 دانشجو که 634 نفر مذکر و همچنین 1775 نفر آنها مؤنث بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی (85-1384) به صورت رسمی مشغول به تحصیل بودند.
نمونه آماری و روش نمونه گیری
نمونه ی این پژوهش، مشتمل بر 50 نفر دانشجو (26 پسر و 24 دختر) بود که سن آنها در فاصله بین 18 تا 29 سال قرار داشت که 22 درصد نمونه در رشته ریاضی، 20 درصد در رشته کامپیوتر، 18 درصد در رشته الهیات، 20 درصد جغرافیا و همچنین 20 درصد در رشته علوم اجتماعی مشغول به تحصیل بودند. نمونه بر اساس درصد دانشجویان هر رشته به صورت طبقه ای انتخاب شد.
پاورپوینت بررسی سبک اسنادمکان کنترل در عزت نفس دانشجویان 26 اسلاید