چکیده
در حال حاضر بیش از ۶ هزار دانشجو و ۱۸۰۰ استاد و مدرس در ۹۸ پردیس دانشگاه فرهنگیان مشغول به کار هستند، اما سوال این است که بازخورد این دانشگاه براساس نقشه راه طراحی شده است؟! آیا الگوی مراکز تربیت معلم که در حال حاضر نیز دانشگاه فرهنگیان کم و بیش از همان الگو تبعیت می کند در عملکرد خود موفق و نیز موثر بودند ؟ آیا بین آرمان تا واقعیت دانشگاه فرهنگیان فاصله زیادی وجود دارد؟ در پاسخ به این سئوالات و همچنین با استناد به صحبت مسئولان آموزش و پرورش باید گفت که این دانشگاه تاکنون نتوانسته است در جهت اهداف تعیین شده در قانون حرکت کند . حضور دانشگاه فرهنگیان در کنار دانشکده های علوم تربیتی موازی کاری است و بهتر است آموزش و پرورش برای مدیریت منابع انسانی خود، کار نظارت بر کیفیت آموزش را بر عهده دانشکده های علوم تربیتی بگذارد.در واقع با این که این دانشگاه زیر مجموعه ای از وزارت آموزش و پرورش است اما تفاوت دریافتی استادان و مدرسان این دانشگاه با افرادی خارج از این مجموعه و با همان مدرک تحصیلی برخی اوقات به بیش از یک میلیون تومان می رسد و این در واقع ، یک تبعیض آشکار میان نیروهای درون آموزش و پرورش است . تبعیض میان همکاران فرهنگی منجر به این شده است تا تمایل و حتی رقابت شدیدی برای ورود به این دانشگاه حتی میان نیروهای ستادی وزارت آموزش و پرورش شکل بگیرد.برای رسیدن به آرمان دانشگاه فرهنگیان باید از تجارب کشورهای دیگر برای تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش کمک گرفت .زیرا از نظر عرف جهانی ، آموزش عالی، عهده دار تربیت معلم از طریق دانشگاه ها و مثلا دانشکده های علوم تربیتی است. در کشورهای صنعتی ، دانشگاه بر آموزش و پرورش اشراف دارد و در رشته های مختلف و مورد نیاز آموزش و پرورش ، کارشناس تربیت می کند و آن را دراختیار آموزش و پرورش و جامعه قرار می دهد. میان دانشگاه فرهنگیان از آرمان تا واقعیت فاصله زیادی وجود دارد که در مقاله حاضر بر آنیم با معرفی این فاصله به ارائه متد ها و روش هایی در جهت کاهش آن بکوشیم.
دانشگاه فرهنگیان از آرمان تا واقعیت