چکیده:
شکنجه از جمله جرایم است که همواره در طول تاریخ بشر به اشکال مختلفی مورد استفاده قرار می گرفته است. تار یخ در ادوار مختلف شاهد تلخ ترین شکنجه ها بود ه است. در دادرسی های کیفری شکنجه در جهت رسیدن به هدف که همانا اقرار است انجام می شده است. مکتب اسلام به شدت تحمیل هرگونه رنج و آزاری را ممنوع و ادله چهارگانه نیز (کتاب،سنت،عقل،اجماع)به روشنی بر تحریم شکنجه دلالت دارند. قرآن کریم در موارد متعددی به لزوم حفظ کرامت انسانی تاکید نموده است.مجامع بین المللی خصوصاًاز آغاز قرن بیستم ممنوعیت شکنجه را مورد توجه قرار داده اند و متاثر از آن قوانین داخلی کشورهای مختلف است.ازمهمتر ین اسناد بین المللی در این خصوص می توان اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب1948،قراردادهای چهارگانهژنو مصوب1949،میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب1969،اعلامیه شکنجه سازمان ملل متحد(1975)و کنوانسیون منع شکنجه سازمان ملل متحد(1984)را اشاره نمود.قانونگذار ایران نیز علاوه بر پیوست به برخی از قراردادها و کنوانسیون های بین المللی ممنوعیت شکنجه را در قوانین داخلی خود مورد توجه قرار داده است. اصل38 قانون اساسی و ماده578 قانون مجازات اسلامی به عنوان مهمترین مبانی ممنوعیت شکنجه در حقوق کشورمان می باشد.همچنین قانون منع شکنجه مصوب1381 و نیز قانون حفظ حقوق شهروندی نیز به لزوم احترام به کرامت انسانی و نقی شکنجه تاکید داشته است. باوجود تاکید قانونگذار در اصل38 بر ممنوعیت مطلق شکنجه به نظر می رسد قوانین عادی نتوانسته است نظر مقنن را در این خصوص به خوبی برآورده سازد.این پایان نامه به بررسی شکنجه در حقوق ملی و اسناد بین المللی پرد اخته است و رویکرد جهانی و ملی در خصوص ممنوعیت شکنجه و نیز ابهامات موجود و راهکارهای مناسب را مورد توجه قرار خواهد داد.
احترام به کرامت انسانی و ضرورت نفی شکنجه در حقوق ملی و اسناد بین المللی