چکیده اصطلاح «واقعگرایی» در فلسفه عام و فلسفه حقوق دارای معانی گوناگون و گاه متعارض است، چندانکه خواننده از معانی متعدد آن به شگفتی میآید. برای مثال، مکاتب حقوق طبیعی با تأکید بر حقوق از پیش موجود که با ابزار عقل کشف میشود، در زمره مکاتب واقعگرا میآید و از سوی دیگر، با اعتقاد به آرمان عدالت که راهنمایی حقوق را در دست دارد، مکتبی
ایدهآلیستی به شمار میرود. معنی واقعگرایی در مکتب «واقعگرایی آمریکایی» نیز تنها با معنی آن در زبان روزمره قرابت دارد و این مکتب را به اعتبار این که قواعد حقوقی از پیش موجود را نفی میکند، میتوان در گروه مکاتب نامگرا آورد. از سویی، باید دانست که مکاتب فکری فلسفه حقوق، در واقع، امتداد مکاتب فلسفی است و به همین دلیل، تشتت و پراکندگی معانی «واقعگرایی» از فلسفه عام به فلسفه حقوق نیز کشیده شده است.
واقعگرایی