
ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:16
فهرست: ندارد
مقدمه
این پروژه با عنوان اخلاق اسلامی که به نقد و بررسی اخلاق اسلامی و رابطه آن با یاد خدا ، خودخواهی ، خودشناسی و ... می باشد به این نکته تأکید می کند که لازمه ی داشتن اخلاق اسلامی که مورد پسند همگان است ، داشتن اعتقاد و ایمان به خدا و انجام دستورات او می باشد .
توبه به خدا
نگاهی به تعالیم قرآن و آموزش های رسیده از پیشوایان عظیم الشأن آسمانی این نکته را به وضوح به ثبوت می رساند که از نظر اسلام نه تنها هیچ چیز به اندازه یاد خدا از ارزش و اهمیت برخوردار نیست . بر تمام امور دیگر برای تسهیل توجه انسان به خداست و توجه به خدا ، روح همه عبادات و ارزش های اخلاقی را تشکیل می دهد از نظر اسلام سرچشمه قدرت روحی و معنوی برای انسان و یگانه عامل سعادت و کمال او در توجه به خداست و اشتغال به یاد اوست همچنانکه همه ی گرفتاری های انسان و حتی همه ی رذایل اخلاقی و معایب روحی و نفسانی ناشی از غفلت از یاد خداست توجه انسان به خدا در واقع اتصال قلبی انسان به درگاه الهی است و پر واضح است که در این ارتباط و اتصال باطنی فیوضات معنوی فراوانی نصیب انسان می گردد زمانیکه توجه خود را یکسره معطوف به درگاه الهی می کند و روی دل خود را بسوی ساحت قدس خدواند می دارد همچون آئینه ای که در برابر تابش آفتاب قرار گیرد انوار فیوضات الهی را به تناسب استعداد و آمادگی خود دریافت کرده و آثار آن را منعکس می گرداند هر اندازه دل از تیرگی ها و آلودگی ها منزه تر و به صفا و پاکی نزدیکتر به همان اندازه قدرت دریافت آن انوار ازلی در او بیشتر و افزونتر توجه قلبی به خدا سبب استناره از نور خورشید حق و برخورداری از آثار نامتناهی مربوط به آن است بروشنی در می یابند و از این رهگذر به سرچشمه معنویات و علم و حکمت واقعی دست می یابند . در جذبه های حاصله از مشاهده ی نور حق جلوه های خدا را می بیند و لحظه به لحظه ایمان خود را تجدید می کنند . در تعالیم اسلامی موارد مشخصی وجود دارد که هر فرد مسلمان باید در آن مراحل به یاد خدا باشد تا اشتغالات روزمره او را بکلی از یاد خدا غافل نگرداند نماز های یومیه از مهم ترین و موثر ترین مواردی است که فکر و روح انسان را از لابه لای اشتغالات زندگی روزمره خارج و معطوف به درگاه الهی می کند به طوری که اگر این فرضیه مطابق با اصول و موازینی که در شرع تعیین شده است انجام پذیرد و همراه با دقت و تمرکز و حواس و توجه به معانی الفاظ باشد در این صورت زمینه ها برای استمرار یاد خدا در مراحل دیگر زندگی فراهم می آورد به طوری که شخص بتواند نه تنها در حال نماز و نیایش بلکه در مراحل دیگر نیز به یاد خدا باشد تأکید تعالیم اسلامی به دعا از جمله موارد مهم دیگریست که سبب توجه انسان بدرگاه خدا می شود خداوند باب مناجات و دعا را بروی انسان مفتوح کرده تا از این طریق وارد در ساحت عظمت او شود و در مراتب قرب او بالاتر رود تا آنجا که آخر المر به وصال بیواسطه او نائل آید آثار روحی و معنوی توجه به خدا به تناسب شدت و ضعف این توجه مختلف است گاهی این آثار ناخود آگاه و خفیف و گاهی بصورت آگاهانه و بسیار شدید است بطوری که آثار جذبات حاصله از آن دل را منقلب و به اوج لطافت و اثر پذیری از عوالم باطنی می رساند و گاهی این تأثیرات چنان شدید و انقلاب درونی حاصله چنان عمیق است که شخص به مرحله ی مجذوبیت کامل رسیده و در همان حال به دریافت حقایق علوی نائل می شود که آثار و نتایج آن به تدریج ظاهر و اثمار معنوی آن به مرور پدیدار می گردد نمونه ای از این بیخودی را که منتهی به حالت صعقه و بیهوشی شده قرآن در مورد حضرت موسی ( ع ) نقل می کند که چون از خداوند تقاضای دیدارش را می کند در پاسخ ندا می رسد که در کوه بنگرد اگر کوه بتواند بر جای ماند او هم خواهد توانست خدا را مشاهده کند .
مراتب ذکر
اولین مرتبه از مراتب ذکر ،ذکر لفظی و لسانی است مرتبه دوم ذکر معنوی است یعنی در حالی که انسان مشغول ذکر لفظی است به معانی الفاظ توجه کند تا اثراتی از این توجه در دل سرایت کند و آن را متأثر سازد . مرتبه سوم ذکر قلبی است یعنی توجه از دل بجوشد و احیاناً به زبان جاری شود . البته لازم نیست که حتماً به زبان جاری شود بلکه چه بسا در مراحلی سکوت خود بهترین بیان برای اظهار مکنونات قلبی معطوف گردانیدن دل به آستان قدس الهی باشد مرتبه ی چهارم که مخصوص بندگان خاص خداست یاد کردن خدا در تمامی احوال است برای اولیاءِ خدا حتی یک لحظه غفلت از یاد خدا هم گناه محسوب می شود ، آنان در پیشگاه الهی دائم الحضورند و اگر لحظه ای از این حضور غفلت ورزند مرتکب گناه شده اند و از این جا می توان دریافت که مفهوم گناه برای بندگان خاص خدا غیر از مفهوم آن برای افراد عادی است بهر حال حقیقت ذکر توجه دل به ساحت عضمت الهی است و مرتبه ی آن به تناسب مرتبه ی قلبی هر کس می باشد هر چه دل از آثار سوء معاصی منزه و از آلودگی به خودخواهی و خودپرستی مبّّرا باشد به همان نسبت اقبال او بسوی پروردگار است . اگر چه موانع موجود بر سر راه توجه انسان به درگاه خدا فراوان است اما در رأس این موانع و مهمتر و سنگین تر از حوزه ی جاذبه خود و سیر آزادی در عالم حقیقت و توجه به درگاه الهی نیست اما آن کس که به هر علت از قید خودخواهی و توجه به خود رسته و توجهات آگاه و ناآگاه خود را از حوزه ی جاذبه خودخواهی خارج می گرداند او بسهولت می تواند توجه خود را معطوف بسوی پروردگار کند و مرغ دل را در آسمان حقیقت به پرواز در آورد.
آثار ذکر
یاد خدا ارتباط و اتصال دل به درگاه الهی است و این اتصال قلبی پر خیر و برکت فراوانی با خود به همراه دارد هر چه این توجه در مراتب بالاتر می باشد آثار مرتبط بر آن نیز بیشتر است :
ذیلاً به دو آثار توجه به خدا اشاره می نمائیم :
1- قرآن یاد خدا را تنها عامل آرامش بخش دل ها معرفی کرده و اطمینان و طمأنینه ی نفس انسان را در گرو توجه به خدا می داند : (اَلما بِذِکرِ اللهِ تَطمَئنُ القُلُوبُ ) آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام می گیرند تأثیر توجهبه خدا در ایجاد آرامش قلبی از این جهت است که: اولاً خداوند هدف نهایی فطرت انسان است و انسان خود به خود در طلب این مطلوب نهایی است و تا به آن نرسد آرامش و قرار نمی گیرد و راضی نمی شود ، ثانیاً کسیکه توجه به خدا ندارد طبعاً توجه او به دنیا و برخورداری های مادی و ظاهری است چنین فردی هر چقدر در جهت کسب نعمت های دنیوی تلاش کرده و به بهره های فراوانی نیز دست یابند هرگز راضی نشده و در حسرت چیز هایی است که ندارد از طرف دیگر از این که نعمت های موجودش دستخوش آفات شده و زایل شوند همواره در بیم و هراس است بنابراین کسیکه خدا را فراموش کرده و دنیا را بجای آن برگزید همواره از بابت آنچه دارد در بیم و نگرانی است و از بابت آنچه ندارد در حسرت و ناراحتی است و لذا هرگز روی آرامش و اطمینان ندیده و دلش آرام و قرار نمی گیرد و چنین فردی در مواقع مواجهه با مصائب و شکست ها و ناراحتی ها به سرعت دست خوش اندوه و تألمات روحی شده و اگر هم به آرامشی سطحی و ناپایدار رسیده باشد با دخالت کوچکترین عامل مخالف آن را از دست می دهد و گرفتار اندوه و نگرانی و تلاطم روحی می شود . خداوند یکی از آثار اعراض از یاد خدا را تنگی معشیت یعنی تنگی زندگانی دنیوی معرفی می فرماید : « وَمَن اَعرَضَ عَن ذِکری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَهً فَشَکاً » یعنی کسیکه از یاد من رو گردانی کرد زندگانی او در دنیا تنگ می شود زیرا بطوری که گفته شد کسیکه خدا را فراموش می کند ولو از نظر برخورداری ها یدنیوی به بهره های فراوان نیز برسد اما چون همواره در حسرت چیزی است که به دست نیاورده و نگران چیزهایست که در دست دارد لذا در هر حال زندگانی دنیوی برای او ضیق و ضنک است و اگر هم وسعی دارد نسبت به کسانی است که چنان وسعی را ندارد وگرنه در تمامی احوال در تنگی و ضیق است اما کسی که توجه به خدا دارد و می داند که زندگانی او تحت نظارت دقیق ذات اقدس الهی است و قضا و تقدیر او بر سرتاسر جهان حکومت دارد و جز او پناهی و جز درگاه او ملجایی وجود ندارد . پرواضح است که فریب لذت های زودگذر دنیا را نخورده و آن را جز متاعی که در آخرت پشیزی بیش نیست به حساب نمی آورد او همواره خود را در پیشگاه متعال دیده و در انتظار روزی است که به جوار رحمت او پیوسته و به چنان زندگانی برسد که نه عزت آن را سر آمدی و نه سرور و لذت و کرامت آنرا پایانی است لذا او هدف خود را درنیاورد و در رسیدن به نعمت های آن قرار نمی دهد تا با زوال آن دست خوش درد و اندوه شود و یا از احتمال و زوال آن نگران باشد
تحقیق در مورد اخلاق اسلامی