چکیده:
ایجاد هماهنگی بین محتوای آموزشی با نیازهای عملی و همچنین گنجاندن تحقیقات به عنوان بخش ضروری در آموزش باعث پررنگ شدن نقش مهم حسابداری و گزارش دهی مربوط در جامعه می شود. بازنگری سه عنصر فوق در نظام حسابداری ایران نشان می دهد که هر یک از این عوامل در انزوا به سر می برند لذا لازم است راه حل های مناسبی با توجه به رویکردهای مختلف توسعه حسابداری جهت ایجاد ارتباط بین تحقیقات، آموزش و عمل به کارگرفته شود. این مقاله نگاهی به وضعیت تحقیقات، آموزش و عمل حسابداری در ایران داشته است و در نهایت به نتیجه گیری و ارائه راهکارهایی برای ایجاد هماهنگی بین تحقیقات، آموزش و عمل حسابداری پرداخته است.
واژه های کلیدی: تحقیقات حسابداری - آموزش حسابداری - عمل حسابداری.
مقدمه:
حسابداری در توسعه اقتصادی کشورها نقش مهمی دارد زیرا نظام های حسابداری اثر بخش به گزارش دهی مربوط، قابل اتکاء و به موقع می پردازد. از طرف دیگر از هم گسیختگی، نامرتبط بودن و ناکار آمدی تحقیقات حسابداری به همراه محتوای آموزشی نامناسب که معمولاً مبتنی بر ترجمه کتاب های لاتین است و هم چنین فایده مندی حسابداری تنها از جهت الزام قانونی و مشخص نبودن جایگاه حرفه در نظام تصمیم گیری شرکت ها، باعث تضعیف نقش مهم حسابداری شده است[7]، که بررسی ارتباط بین سه عنصر تحقیقات، آموزش و عمل حسابداری را ضروری میسازد. بازنگری سه عنصر فوق در نظام حسابداری ایران نشان می دهد که هر یک از این عوامل در انزوا به سر می برند لذا لازم است راه حل های مناسبی با توجه به رویکردهای مختلف توسعه حسابداری جهت ایجاد ارتباط بین تحقیقات، آموزش و عمل به کارگرفته شود. این مقاله در نظر دارد نگاهی به وضعیت تحقیقات، آموزش و عمل حسابداری در ایران داشته باشد و در نهایت به نتیجه گیری و ارائه راهکارهای برای ایجاد هماهنگی بین تحقیقات، آموزش و عمل حسابداری بپردازد.
تحقیقات:
در اکثر کشورهای جهان، تحقیقات حسابداری عمدتاً توسط تشکل ها و انجمن های حرفهای و مراکز دانشگاهی صورت می گیرد و نتایج آن راهگشای تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و کمک به توسعه بازار سرمایه و گستره علم می شود[4]. در کشورمان سهم انجمن های حرفه ای از تحقیقات ، محدود به برگزاری چند همایش شده که برخی از دستاوردهای آن در ویژه نامه ها و مجلات منتشر می گردد[7].
اصولاً تحقیقات حسابداری در کشور ما به تحقیقات دانشگاهی محدود شده است که به دو دسته تقسیم می شوند[2].
• دسته اول تحقیقاتی است که توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به جهت الزام تحصیلی انجام می گردد:
این گونه تحقیقات که معمولاً به صورت الزامی است به دلیل جهت دار نبودن و از هم گسیختگی و حتی در بعضی از مواقع قابل اتکا نبودن، فاقد ویژگی نوآوری و مربوط بودن است. با توجه به نبود برنامه جامع تحقیقات حسابداری و نامشخص بودن متولی تحقیقات اصولاً تحقیقات دانشگاهی در راستای تحقیقات کشورهای پیشرو حسابداری قرار دارد چنین تسلطی به وضوح در روند تحقیقات حسابداری دانشگاههای ایران در سال های اخیر مشهود است به گونه ای که موضوعی از دیدگاه مسئولان آموزش جهت تحقیق مناسب تلقی میگردد که در راستای تحقیقات کشورهای پیشرو قرار داشته باشد.
• دسته دوم به تحقیقات انجام شده توسط اعضای هیئت علمی مربوط می گردد:
این گونه تحقیقات که معمولاً به ندرت انجام می گیرد، تحقیقاتی است که به طور کلی در چارچوب نیازها و اولویتهای کشور نبوده و در چارچوب رفع نیازهای جامعه جایگاهی را برای آن نمی توان یافت. بدیهی است که چنین انزوایی برای تحقیقات دانشگاهی ، سبب گردیده که علاوه بر ناکارآمدی و مؤثر نبودن تحقیقات، اندک منابع تحقیقاتی کشور نیز به شکل بهینه مصرف نگردد[2].
آموزش:
آموزش یکی از مهم ترین عوامل زیر بنایی توسعه به شمار می رود. کشورهای توسعه یافته معمولاً از نظام آموزشی کارآمد برخوردارند و کشورهای در حال توسعه فاقد زیر ساختهای مناسب آموزش هستند[3]. آموزش به مفهوم عام یعنی انتقال دانش و مهارت و شکل دادن اندیشه. این تعریف از دو قسمت انتقال دانش و مهارت به معنی ساختن و شکل دادن اندیشه به مفهوم خلق کردن و آفرینندگی تشکیل شده است. کارلایل درباره این دو واژه اعتقاد دارد که ساختن مفهومی قابل درک است ولی آفرینندگی؟ کاری است شگرف که به راحتی درک نمیشود[1].
فعالیتآموزشی در ایران:
فعالیت های آموزشی که در حال حاضر به دوره های تحصیلی دانشگاهی و برگزاری دورههای کوتاه مدت و سمینارهای آموزشی محدود شده است تا حدود زیادی از نیازهای حرفهای فاصله گرفته و فاقد کارایی از جهت رفع نیازها می باشد. این ویژگیها به گونه ای است که در حال حاضر اکثر کتاب های آموزشی دانشگاهی حاوی مطالبی ترجمه شده از استانداردهای کشورهای پیشرو حسابداری است. محتوی که حتی با استانداردهای ملی تطابق ندارد[5].
بخش دیگری از فعالیت های آموزشی که به برگزاری دوره های کوتاه مدت مربوط میشود فاقد ویژگی مناسب علمی بوده و معمولاً شرکت افراد در این دوره ها به قصد انتفاع از مزایای مادی است.
نظام آموزشی ناکارآمد:
با وجود تلاش های صورت گرفته در زمینه اعتلاء آموزش حسابداری در کشورمان، به دلایل زیر آموزش حسابداری ناکارآمد و ناکافی است[8].
1- عامل ساختاری:
ناکارآمدی زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی سیاسی و عدم پاسخ گویی شفاف بخش عمومی نسبت به منابع ومصارف وجوه، وجود رانت اقتصادی و گریزگاه های قانونی، عدم توانایی در تأمین امنیت اقتصادی و جذب سرمایه گذاری خارجی، عدم شناسایی ضایعات و زیان های اقتصادی در نظام تولید باعث شده است که حسابداری به عنوان یک نظام و سیستم اطلاعاتی نتواند جایگاه خود را در ارائه اطلاعات مربوط، قابل اعتماد و به موقع پیدا کند.
2- عامل رفتاری :
عدم اشاعه ی فرهنگ دانش پژوهی و تحقیق مداری در حسابداری و حاکم شدن فرهنگ جزوه مداری در مراکز علمی، کهنگی چارچوب ها و سرفصل های درسی و عدم مطابقت آنها با مباحث نوین حسابداری، رواج فرهنگ دفترداری به جای فرهنگ تحلیل و آنالیز اطلاعات حسابداری، کمبود اساتید حرفه ای و متخصص و تضعیف قانونی انجمن ها و مراکز حرفه ای تأثیرگذار و تصمیم ساز بر آموزش و حرفه حسابداری باعث شده است که شالوده و شکل آموزش حسابداری به سمت تهیدگی سوق پیدا کند.
3- عدم تعامل صحیح آموزش و صنعت
با توجه به اینکه نیازهای اطلاعاتی محیط اقتصادی باعث ایجاد نظام حسابداری در کشورهای توسعه یافته گردید، در این کشورها آموزش و صنعت به طور موازی و پا به پای هم مسیرتوسعه را می پیمایند. صنعت نیازهای خود را در مراکز آموزشی و علمی می جوید و مراکز علمی و دانشگاهی متقابلاً نیروهای زبده و کارآمد مورد نیاز صنعت را تربیت می کنند ودر صورت لزوم برای نیازهای آتی صنعت برنامه ریزی می کنند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 7 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله تحقیقات حسابداری، آموزش و عمل