سالمند کیست؟
بطور قراردادی، سن شروع سالمندی را 60 سالگی قرار داده اند و این سن را به عنوان نقطه شروع پیری پذیرفته اند. هرچند در برخی افراد، پدیده پیری خیلی زودتر شروع می شود و در بسیاری دیگر، این پدیده برای سالهای بعد نیز به تعویق می افتد.
پیشگیری از بحران سالمندی
بالارفتن سن، بیمارى نیست، بلکه یک پدیده حیاتى است که همگان را شامل مى شود. در حقیقت یک مسیر طبیعى است که در آن تغییرات فیزیولوژیکى و روانى در بدن رخ مى دهند. از نظر پزشکى سالمندى نتیجه، یک سیر و روند کند بیولوژیک است که علائم ظاهرى آن شامل، سپیدشدن مو، چین و چروک در پوست، پیرچشمى، کاهش شنوایى، کندى در تحرک، خمیدگى، کم شدن قدرت عضلانى، مشکلات تنفسى و ... است. گرچه پیرى یک بیمارى نیست، ولى کیفیت کامل فعالیت جسمى و ذهنى را محدود کرده و برفعالیت جسمى، روانى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى فرد تأثیر مى گذارد. درباره مکانیسم پیرى تئورى هاى متفاوتى وجود دارد که گاه با هم متناقض اند. اما برخلاف مبهم بودن نحوه تغییرات بیولوژیک، دگرگونى هاى فیزیولوژیکى مشخص تر است. به طور کلى تغییرات فیزیولوژیکى به سبب کاهش ظرفیت عملکردى اعضاى بدن به وجود مى آید. این کاهش ظرفیت عملکردى حدوداً از دو سوم عمر شروع مى شود و تدریجى و پیش رونده است. البته سرعت آن در افراد مختلف متفاوت است، در مورد مهم ترین تغییرات وابسته به سن و بیمارى هاى ناشى از آن مى توان به فشارخون بالا، بیمارى هاى قلبى، سکته مغزى، دیابت، سرطان ها و بیمارى هاى تنفسى، اختلالات بینایى و شنوایى، اختلالات روانى و مشکلات دهان و دندان اشاره کرد. اما مهمترین خطرى که در کمین سالمندان نشسته انزوا و دورى از فعالیت هاى اجتماعى است.
متخصصان عنوان مى کنند که سالمندان بیشتر توجه خود را صرف کارهاى انفرادى مى کنند در حالى که اگر برنامه ریزى ها براى توانمندسازى افراد و مشارکت دادن آنها در تصمیمات و کارهاى خانوادگى و اجتماعى، گسترش یابد، سالمند به سمت کارهاى اجتماعى و عضویت در شبکه هاى اجتماعى و ارتباط با دیگران گرایش پیدا مى کند و اثر مثبت این حضور، بالارفتن یادگیرى و مهارت آموزى، کاهش مشکلات روحى ـ روانى که زودرنجى یکى از عمده ترین آنهاست و توانایى در درک دیگران و بالارفتن توان در انجام کارهاى شخصى بدون اتکا به کمک دیگران خواهد بود.
* قانون سالمندى
سهم سالمندان از مجموع قوانین تصویب شده در کشور ما فقط یک درصد است که ۶۲ درصد آن به امور اقتصادى، ۲۲ درصد اجتماعى و ۱۶ درصد به امور رفاهى، بهداشتى پرداخته است که اغلب این مصوبات به شکل بخشنامه هاى دولتى و سازمانى صادر گردیده است.
بیش از ۷۰ درصد سالمندان معتقدند که از تجارب آنها کمتر استفاده مى شود و پیام پنهانى آن نیز عدم فراخوانى سالمندان به مشارکت در امور است. این درحالى است که براساس آمارها هم اکنون نزدیک به ۵ میلیون سالمند در کشور زندگى مى کنند که این رقم تا سال ۱۴۰۰ به ۱۰ میلیون خواهد رسید. (براساس گزارش سازمان جهانى بهداشت، در حال حاضر حدود ۶۰۰ میلیون نفر در جهان در رده سنى بالاى ۶۰ سال هستند) بنابراین ضرورت توجه به مسائل سالمندى چه از سوى دولت و هم از سوى خود افراد اجتناب ناپذیر و حتى ضرورى است.
دکتر احمدعلى اکبرى کامرانى، رئیس مرکز تحقیقات سالمندى در بیان ضرورت توجه به مسائل سالمندى مى گوید: بسیارى براین باورند تا وقتى دغدغه اصلى جامعه، جوانان و مسائل مربوط به این قشر است چه ضرورتى به پرداختن به مسائل سالمندى است که هنوز بحرانى نشده است. در حالى که همه مى دانیم یکى از مؤلفه هاى برنامه ریزى کلان کشور، جمعیت است.
وى عنوان مى کند: با نگاهى به آمار و کمى دقت بر ترکیب جمعیت مى توان پى برد که چرا بر توجه به مسائل سالمندى و برنامه ریزى براى آن از هم اکنون تأکید مى شود.
استادیار دانشگاه علوم بهزیستى و توانبخشى مى گوید: «سال ۱۳۶۵ ، ۴۵ درصد جمعیت ما را افراد زیر ۱۵ سال تشکیل مى دادند، جمعیتى که نیازمند مدرسه و آموزش بودند. بنابراین بحران آن زمان ساخت مدرسه و آموزش آنها و بهداشت این گروه بود در کنار آن برنامه ریزى براى کنترل جمعیت که خوشبختانه نتیجه داد و الآن جمعیت زیر ۱۵ سال ما، ۲۵ درصد است. اما آن جمعیت زیر ۱۵ سال، سال ۱۳۶۵ هم اکنون جوانى را سپرى مى کنند و خواهان شغل، ازدواج و مسکن هستند. در حالى که اگر ما پیش بینى هاى لازم را براى گروهى که هم اکنون به جوانى رسیده مى کردیم دیگر با سونامى مسکن روبه رو نمى شدیم. دقیقاً به همین دلیل است که ما تأکید داریم با برنامه ریزى و مدیریت صحیح جلوى بحران سالمندى که دو دهه دیگر گریبانگیر کشور خواهد شد، گرفته شود.
وى با اشاره به آمار ۱۳۸۵ افراد بالاى ۶۰ سال عنوان مى کند، جمعیت سالمند کشور ۷/۲۷ درصد است که به اذعان علماى جمعیت شناسى اگر این رقم به ۱۰ درصد برسد پیش لرزه هاى بحران سالمندى نیز شروع خواهد شد و همه خانواده ها را که در آن حداقل یک یا ۲ سالمند خواهند داشت، با خود درگیر مى کند.
رئیس مرکز تحقیقات سالمندى با اشاره به این که کشورهاى مبتلا به سالمندى اذعان دارند که على رغم پیش بینى ها و برنامه ریزى ها باز هم نسبت به پدیده سالمندى غافلگیر شده ایم مى گوید: در امریکا جمعیت بالاى ۶۵ سال ۱۲ درصد است و هزینه درمان آنها ۳۶ درصد و یک سوم کل پذیرش بیمارستانى مربوط به سالمندان است و بیمه این کشور سالانه حدود ۷۰ میلیارددلار بابت هزینه سلامت سالمندان مى پردازد و این ارقام هشدارى است براى برنامه ریزان، مسئولان و ادارات بیمه که از هم اکنون باید پیش بینى هاى لازم را در این مورد انجام دهند.
رئیس مرکز تحقیقات سالمندى، پیش بینى هاى لازم و آینده نگرى هر فرد را براى این که در دوران سالمندى از امنیت اقتصادى بهره مند باشد را ضرورى مى داند و تأکید مى کند هر چند در این زمینه صندوق هاى بازنشستگى نیز باید در کارکرد خود دقت و تجدیدنظر کنند و چرا که فردى که در جوانى میزانى از حقوق خود را براى دوران بازنشستگى پس انداز و نزد این بخش مى گذارد انتظار دارد در زمان کهولت از آن حق به خوبى بهره مند شود.
* واقعیات خانه سالمندى
هم اکنون حدود ۵ میلیون سالمند در کشور وجود دارند که براساس آمارهاى رسمى ۵ هزار تن از آنها در آسایشگاه هاى سالمندى زندگى مى کنند. به دلیل فرهنگ ایرانى ـ اسلامى و حرمت به سالمندان، بسیارى از خانواده ها تا حد توان از سالمند خود نگهدارى و مراقبت مى کنند و على رغم این که دوران سالمندى به دلیل بیمارى ها بار اقتصادى زیادى را به خانواده ها تحمیل مى کند، اما بسیارى از بردن سالمند خانواده به سراى سالمندان پرهیز مى کنند. بنابراین به گفته یکى از مسئولان خانواده ها زمانى مبادرت به انتقال سالمند خود به خانه سالمندان مى کنند که دیگر کارى از دستشان برنیاید و یا قادر به پرستارى از سالمند نباشند.
از جمله مشکلات خانه هاى سالمندان در کشور عدم تفکیک سالمندان از کار افتاده است که هم باعث کاهش روحیه و در نتیجه بیمار شدن بسیارى از سالمندانى مى شود که در شرایط جسمى و روحى بهترى به سر مى برند.
به گفته دکتر زندى متخصص طب سالمندى از امریکا، رقم یارانه دولتى براى هر سالمند ایرانى در سراى سالمندان ۱۲۰ هزار تومان در ماه است.
دکتر زندى در بررسى مقایسه اى بین وضعیت سالمندى در ایران و امریکا در کنگره مسائل سالمندى خاطرنشان مى کند در سراسر جهان، ارگان هاى بسیارى توجه به مسائل سالمندى را در برنامه هاى خود گنجانده و خدمات شایسته اى را به سالمندان ارائه مى دهند.
وى با اشاره به سالمندى در کشورهاى توسعه یافته عنوان مى کند: به دلیل بار مالى که یارانه سالمندى براى دولت ها دارد، تلاش ها و تبلیغات به این سو جریان دارد که سالمندان در محیط خانه حضور داشته باشند. اما دولت خدمات خود را براى سالمندان قطع نمى کند و با ایجاد خانه هاى سلامت در هر منطقه و خیابان و رسیدگى به تغذیه و سلامت سالمندان، حتى به صورت تهیه غذاى مخصوص براى هر سالمندى که در آن خیابان وجود دارد آن هم با هزینه اى کم، همچنین اعزام پرستار در مواقع لزوم، شهروندان را تشویق به نگهدارى از سالمندان در خانه خود مى کند.
وى با اشاره به این که در کشور ما به دلیل باورها، نگهدارى از سالمند در منزل است، مى گوید: نمى توان بدون حمایت دولت خانواده ها را در کوران مشکلات درمانى و اقتصادى رها و صرفاً تشویق به نگهدارى سالمند در منزل کرد.
وى همچنین شیوه نگهدارى سالمند در مراکز روزانه را یکى از راهکارهاى مناسب برشمرد. که در آن همانند آنچه که در مورد کودکان اتفاق مى افتد، خانواده هاى شاغل سالمند خود را به مراکزى (مثل مهد براى کودک) برده و بعد از پایان کار آنها را به خانه برمى گردانند. که در این شیوه هم مشارکت اجتماعى سالمند افزایش یافته و هم تحت خدمات دولتى قرار مى گیرد.
بنا به باور بسیارى از متخصصان و همچنین نتایج پژوهش ها، سالمندان ساکن در منزل از افسردگى به مراتب پائین ترى نسبت به سالمندانى که در سراهاى سالمندى زندگى مى کنند، مبتلا مى شوند. همچنین در بسیارى از کشورها خدماتى که در منزل به سالمند داده مى شود، موجب کاهش عفونت ها و افزایش امید به زندگى در سالمند مى شود.
البته علل و انگیزه اقامت در سراى سالمندان مختلف است، برخى به خاطر گرفتن مراقبت و یا فرار از مشکلات خانوادگى به صورت داوطلبانه و برخى به طور اجبارى با تمایل مراقبین خانوادگى در سراى سالمندان اسکان مى یابند و برخى نیز به دلیل مشکلات مالى (على رغم فعال و سالم بودن) در این مکان ها زندگى مى کنند. چه بهتر که از سالمندان در فعالیت ها و کارهایى هر چند ساده در جامعه بهره گرفته شده و با پوشش بیمه اى مناسب (نه صرفاً پوشش بیمه) براى سالمندان، ایجاد مراکز مراقبتى و سرویس دهى روزانه در جامعه و حمایت مالى، از ورود آنها به سراى سالمندان جلوگیرى شود.
نگاهی به خانه سالمندان و گرایش افرادپیر برای ورود به این خانه ها
مراکز نگهداری از سالمندان، در طی چند دهه اخیر شکل گرفته است و دلایل به وجود آمدن آن، قطعا بی رحمی انسان امروز و حق ناشناسی جوانان نیست. مانند این است که بگوییم والدینی که فرزندان خود را به مهد کودک میسپارند، از مهر و محبت بی بهره اند! آنچه کودکان خردسال را به مهدکودک و افراد کهن سال را به خانه سالمندان روانه میکند، لزوم وجود حمایت و نگهداری ویژه ای است که در زمانی خاص، والدین یا فرزندان این افراد قادر به ارائه آن نیستند.
در طی سالیان اخیر، تسهیلات پزشکی و بهداشتی، شیوه زندگی، مواد کمک غذایی مانند ویتامینها و هزاران مورد دیگر، موجب رشد چشمگیر جمعیت افراد بالای 65 سال در جهان شده است. فراموش نکنید که کهن سالی به معنای از بین رفتن نیست، بسیاری از افراد سالمند، اشخاصی مقتدر، تحصیل کرده، سالم و هوشیار هستند. بسیاری از آنان به خوبی از انجام کارهای روزمره خود بر می آیند، بسیاری از آنها دارای ملک شخصی و برنامه ای پربار برای دوران بازنشستگی خود هستند و "پیری" را معادل "از کار افتادگی" نمی دانند.
در اینجا از آن دسته سالمندانی گفتگو میکنیم که به دلیل بیماری، نداشتن شرایط مناسب نگهداری در منزل و یا دلایل مشابه، تغییر مکان میدهند و در خانه سالمندان مستقر میشوند. هر چند که این کار به نظر عده ای مذموم و حتا گناهی جبران ناپذیر باشد.
زمان برای سالمندان، بخصوص آن عده که به دلیل بیماری قادر به سرگرم کردن خود نیستند، بسیار طولانی میگذرد، بسیاری از آنان از احساس بی دلیل ترس و توهم شکایت میکنند و سرگیجه، فراموشی و تنهایی پایان ناپذیر، روز آنها را به کابوسی دائم مبدل میکند. تصور نمیکنم تنها گذاشتن یک سالمند ناتوان و نیازمند به توجه در خانه ای کوچک، با لوازم مدرنی که نمیتواند از آن استفاده کند و سرگرم شود، کاری انسانی باشد.
از طرفی، واقعیت این است که در حال حاضر و به خصوص در شهرهای بزرگ، الگوی مسکن دیگر آن خانه های بزرگ و جاداری نیست که یک خانواده کامل با عروس و داماد و نوه، در آن زندگی میکردند. امروزه حد متوسط مسکن، آپارتمانی 75 متری یا حداکثر نود متری است. افزایش هزینه زندگی، موجب شده است که زن و شوهر هر دو شاغل باشند و حتا در بسیاری از موارد فرزندان آنها هم به کار مشغولند تا نیازهای اقتصادی خانواده را تامین کنند یا حداقل کمک خرج تحصیل خود باشند.
در عین حال، بیشتر افراد مسن، علاقه چندانی به حضور در خانه های امروزی را ندارند، خانه ای که همه در آن عجله دارند، یکی تلویزیون میبیند، یکی موسیقی باب دل خود را میشنود، یکی مدام پای تلفن است و..... در اینجا یک مادربزرگ یا پدربزرگی که روزی ریسس خانه بوده، حتا از شنیدن موسیقی مورد علاقه خود محروم است، بیایید واقع بین باشیم، خود من یا شما، چند بار علایق مسن تر ها را نادیده گرفته ایم؟ چند بار موسیقی گوشخراش خود را در ساعتهای استراحت آنها پخش کرده ایم؟ چند بار به دلیل مشغله زیاد یا صرفا بی توجهی، وقت پزشک آنها را فراموش کرده ایم یا خوراکی نا مناسب برایشان تهیه دیده ایم؟
چرا این عزیز را به جمع هم سالان خود نبریم؟
کسانی که مدام مراکز نگهداری از سالمندان و معلولین را "زندان" و مانند آن مینامند، کمتر سری به آنها زده اند و میتوانم به جرات بگویم که از یک عزیز سالخورده یا معلول نگهداری نکرده اند. مراکز معتبر نگهداری از سالمندان، با برقرار کردن شرایط مناسب زندگی، فراهم کردن ملزومات پزشکی، برنامه های تفریحی، تهیه خوراک مناسب و "باب دندان" این عزیزان و مهمتر از همه توجهی که خانواده ها به هر دلیل، از بذل آن ناتوانند، محل بسیار مناسبی برای افراد پا به سن گذاشته به شمار میروند.
آنچه برای عده ای عذاب وجدان و برای عده ای موردی برای شکایت پیش می آورد و آسایشگاه سالمندان را مکانی ناخوشایند به نظر می آورد، بی توجهی اعضای خانواده سالمند نسبت به این واقعیت است که این نقل مکان، به معنای از بین رفتن و محو شدن عزیز سال خورده آنها نیست، مادربزرگ و پدربزرگ تنها خانه خود را تغییر داده اند و مگر نه اینکه در خانه تازه هم باید به دیدنشان برویم؟ سال نو در کنارشان باشیم و آنها را از اخبار تازه خانواده با خبر کنیم؟ هر از گاهی با آنها به گردش و مهمانی برویم و فراموش نکنیم که ما هم روزی پیر و بیمار میشویم و فرزندانمان، نگهداری از پدر و مادر را، از ما می آموزند.
- جمعیت سالمندان را به چند گروه می توان تقسیم کرد؟
1. پیران جوان: این افراد در سنین 75- 60 سالگی هستند و از نظر جسمی و روانی نسبتاً فعالند و اگر به آنها فرصت داده شود، می توانند از نظر اقتصادی مانند افراد میانسال مولد باشند.
2. پیران پیر: این افراد که معمولاً بالای 75 سال هستند از نظر جسمی شکننده اند و مبتلا به اختلالات بینایی و شنوایی و گاه اختلالات روانی می باشند.
مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی به خانواده
1- اجزای مراقبتهای اولیه بهداشتی که برای رسیدن به هدف سلامتی است را نام ببرید؟
1. آموزش بهداشت به مردم در زمینه مشکلات بهداشتی؛ 2. بهبود تغذیه گروههای آسیب پذیر؛
2. 3. تأمین آب آشامیدنی سالم و بهسازی محیط؛
3. 4. بهداشت مادر کودک و تنظیم خانواده؛
4. 5. ایمن سازی عمومی در مقابل بیماریهای عمده عفونی؛
5. 6. پیشگیری و کنترل بیماریهای شایع و بومی؛
6. 7. درمان مناسب بیماریهای شایع و کمکهای اولیه در زمینه حوادث و سوانح؛
8. تهیه و تدارک داروهای مورد نیاز برای مردم؛
7. خدماتی که مراکز بهداشتی درمانی در شهرها به خانواده ها ارائه می کنند را نام ببرید؟
آموزش و مشاوره با خانواده ها در زمینه های مختلف بهداشتی؛
2. خدمات مربوط به تنظیم خانواده و ارائه رایگان وسایل پیشگیری از بارداری؛
3. انجام آزمایش پاپ اسمیر به طور رایگان؛
4. مراقبت از مادران باردار به طور مرتب و ماهانه و آموزش دادن به مادران در زمینه های مختلف مربوط به بارداری؛
5. مراقبت از کودکان، پایش رشد و توزین مرتب ماهانه و آموزش خانواده در این باره؛
6. انجام واکسیناسیون کودکان، مادران و دیگر افراد خانواده بصورت رایگان؛
1. خدماتی که در خانه های بهداشت به خانواده ارائه می شود را نام ببرید؟
آموزش بهداشت وانجام مشاوره با مادران در زمینه های مختلف بهداشتی نظیر شیردهی، تنظیم خانواده و سایر مسایل بهداشتی؛
2. خدمات تنظیم خانواده شامل ارائه وسایل پیشگیری از بارداری به صورت رایگان؛
3. مراقبت از مادران باردار، شامل توزین مرتب، اندازه گیری فشارخون، فراهم ساختن امکان زایمان سالم و بهداشتی؛
4. انجام واکسیناسیون کودکان و مادران، به طور رایگان؛
5. آموزش بهداشت دهان و دندان به کودکان و مادران باردار؛ خانه های بهداشت و مراکز بهداشتی درمانی روستایی هستند.
1. نقش رابطین بهداشتی در ارائه خدمات را توضیح دهید؟
رابطین بهداشتی، نیروهای داوطلب مردمی هستند که در راستای اصل مشارکت مردم در تأمین و ارتقای سلامت جامعه داوطلبانه قدم در این راه گذاشته اند. رابطین بهداشت در برابر مشکلات موجود در محله خود احساس مسؤولیت می کنند و این مشکلات را با مردم و دست اندر کاران اجرایی در میان می گذارند و برای آنها چاره جویی می کنند. آنها پیامهای اساسی و مهم مراکز بهداشتی را به زبان خود مردم به همسایگانشان منتقل می کنند. فعالیت رابطین یکی از نمودهای عملی و زیبای مشارکت مردم در ارائه خدمات بهداشتی است.
آیا سالمندان گرایشی به خانه سالمندان دارند؟!
طبق گفته مسئولین آسایشگاهها، سالمندان حق خروج از آسایشگاه را ندارند مگر آنکه کسانی که متعهد اسکان او در آسایشگاه شده اند٬ اجازه دهند. نکته جالب دیگر این است که حتی فرد متعهد میتواند اجازه ندهد فرد خاصی یا حتی هیچ کس به ملاقات سالمند بیاید!
با وجود فعالیت های گسترده نهادهای حمایتی ویژه سالمندان، وضعیت حقوقی و روانی این عزیزان در وضعیت نگران کننده ای وجود دارد.
طی تحقیقاتی که خبرنگار «فردا» در ارتباط با پذیرش سالمندان و نحوه برخورد با آنها از لحاظ اجتماعی و حقوقی انجام داده است٬ چنین برداشت شد که برای پذیرش سالمندان در آسایشگاه ها قوانین حقوقی در این زمینه اجرا نمیشود.
بنا بر این بررسی قانون کلی در آسایشگاههای سالمندان در مورد سن افراد بدین ترتیب است که افراد بالای 60 سال، سالمند محسوب میشوند و این اماکن میتوانند آنها را بپذیرند اما در عمل آسایشگاه ها چندان به این قانون پایبند نیستند.
مسئله دیگر آنکه طبق گفته مسئولین آسایشگاهها، سالمندان حق خروج از آسایشگاه را ندارند مگر آنکه کسانی که متعهد اسکان او در آسایشگاه شده اند٬ اجازه دهند!
در این زمینه نکته جالب دیگر این است که حتی فرد متعهد میتواند اجازه ندهد فرد خاصی یا حتی هیچ کس به ملاقات سالمند بیاید! طی تحقیقات انجام شده افراد سالمند حتی اگر در هوشیاری کامل هم به سر ببرند، هیچ گونه اختیاری در رابطه با پذیرش خود در خانه سالمندان ندارند و حتی نمیتوانند در این رابطه نظری دهند.
آنچه از لحاظ حقوقی مشکل به نظر میرسد آن است که شخص سالمند به این طریق تمام آزادیهای خود را از دست میدهد، آنچه با اصول قانون اساسی که حقوق بشر و شهروندی من جمله آزادی تعیین مسکن و .... است٬ منافات دارد.
این در حالی است که به موجب ماده 959 قانون مدنی، «هیچ کس نمیتواند به طور کلی حق تمتع یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند».
همچنین همه مفسران حقوقی هم که در مقام تفسیر گسترده این ماده هستند، تنها سلب حقی را اجازه داده اند که به طور جزئی باشد. در مورد سالمندان مورد بحث که به طور متوسط 60 سال به بالا دارند، صرف ورود به این آسایشگاهها و عدم اجازه خروج و ... به منزله سلب کلی حق و آزادی محسوب میشود، زیرا با توجه به اینکه عمر متوسط انسان ۷۰ تا ۸۰ سال است٬ ورود سالمند به آسایشگاه آن هم از سن ۶۰ سالگی به معنای محکوم شدن به حبس ابد است.
مضافاً بر اینکه در این آسایشگاهها، هیچ رضایتی از شخص سالمند جلب نمیشود. در واقع طرف قرارداد این آسایشگاهها، شخصی است که معمولاً از اقوام یا نزدیکان سالمند میباشد. حال هنگامی که خود شخص نمیتواند با رضایت خود حق تمتعاش را سلب کند، چگونه این حق با امضای شخص دیگری غیر از او، گرفته میشود؟!
در این زمینه خانم دکتر فاطمه بداغی حقوقدان و نماینده قوه قضاییه در شورای فرهنگی اجتماعی زنان در رابطه با نحوه برخورد با سالمندان در آسایشگاهها گفت: حبس غیرقانونی جرم است و مجازات دارد و در این زمینه هیچ تمایزی بین سالمند و جوان و کودک وجود ندارد.
وی ادامه داد : سالمندان حتی اگر در نگهداری خود دچار مشکل باشند، نباید مهجور بمانند، مگر در مواردی که سالمند از لحاظ هوشیاری دچار مشکل باشد.
همچنین دکتر محمود ایروانی، روانشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه باید در این خصوص به مسئولین تذکر بدهیم گفت: اگر سالمندان در آسایشگاهها حبس شوند، درمانهایی که ما ارائه میدهیم تحتالشعاع قرار میگیرد و روشهای درمانی ما زیر سؤال میرود.
وی افزود: پیامد اصلی زندانی کردن سالمند افسردگی است. با این ترتیب سالمندی را که با دیگران ارتباط ندارد و فرزندانش ترکش کردهاند را به انزوا میکشانیم. نتیجهاش این میشود که سالمند در لاک خود فرو میرود و دنیایی برای خود میسازد که در آن احساس آرامش کند و در آن برای همیشه فرو میرود.
این دکتر روانشناس با بیان اینکه باید سالمندان احساس آزادی کنند، گفت: باید رضایت سالمندان را جلب کرد. این یکی از راههای ایجاد آرامش برای سالمندان است تا بدین وسیله اضطرابش را پایین آورد. اضطرابی که به واسطهی ایجاد این تفکر که تا آخر عمر باید اینجا بماند، برای او ایجاد کردهایم.
دکتر ایروانی در پایان با اشاره به اینکه باید برای سالمند شرایطی مثل خانواده فراهم کرد، بیان کرد: نباید در آسایشگاهها با سالمند به عنوان زندانی برخورد شود. این برخورد نتیجهاش دور شدن سالمند از واقعیت زندگی است. تنها زندگی جسمانی سالمندان نباید مورد توجه قرار بگیرد. انسان در اجتماع و در ارتباط با دیگران زنده است. باید در آسایشگاهها شرایطی مثل خانواده برای سالمند فراهم کنیم.
مشکلات اقتصادی عزت نفس سالمندان را خدشه دار می کند
حجت الاسلام سالاری فر گفت: دولت باید با رفع مشکلات مادی سالمندان از شکسته شدن عزت نفس آنها جلوگیری کند.
حجت الاسلام محمدرضا سالاری فر، کارشناس ارشد و روانشناس بالینی به مناسبت روز جهانی سالمندان در پاسخ به این سئوال که برای رفع احساس افسردگی و پوچی در سالمندان چه اقداماتی باید از جانب خانواده ها و دولت انجام شود، به خبرنگار شبستان گفت: سالمندان به دلیل ناتوانی جسمی کاهش فعالیت های اجتماعی به طور طبیعی دچار احساس ناامیدی و بیهودگی می شوند، برای رفع این احساسات ناخوشایند خود سالمندان، خانواده و خویشان آنها و جامعه مسئول هستند.
حجت الاسلام سالاری فر چشم پوشی از ناکامی های گذشته و محدود کردن فعالیت های اقتصادی و پرداختن به ورزش و مطالعه را برای سالمندان مفید برشمرد و افزود: سرزندگی جسمانی رابطه ای نزدیک با نشاط روانی دارد، ورزش و فعالیت های فکری همچون خاطره نویسی و مطالعه سالمندان را از نظر عاطفی، شناختی و فکری تقویت می کند و از بروز بسیاری از بیماری های جسمی و روانی در آنها جلوگیری می کند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 31 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله گرایش افراد سالمند به خانه سالمندان و مشکلاتشان