لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 38
فهرست مطالب:
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیح
الف) منجیگرایی در مسیحیت
- اهمیت این آموزه در مسیحیت
- مراحل رجعت و ظهور مسیح
- اهداف ظهور حضرت عیسی7
چهارم. داوری امتها
ب) دکترین منجیگرایی در اسلام
- معرفی منجی
- وضعیت جهان در زمان انتظار
- قیام مهدی4
- دولت مهدی
حکومت مهدی4 سه ویژگی اساسی دارد؛
نتیجه و مقایسه
منابع
مقایسه دکترین منجیگرایی در اسلام و مسیح
تشکیل جامعهای که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد، رسیدن به جهانی که در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستمگر و ستمدیدهای نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از دیرباز آرزوی بشر بوده است.
تشکیل جامعهای که معیارهای معنوی و انسانی بر آن حاکم باشد، رسیدن به جهانی که در آن ستم مفهوم نداشته باشد و ستمگر و ستمدیدهای نباشد و استبداد بر مردمان و سرنوشت آنان مسلط نباشد، از دیرباز آرزوی بشر بوده است.
از زمانی که افلاطون، مدینه فاضله را بیان نمود، تا قرنها بعد که این اندیشه به صورت «آرمانشهر» در آثار فیلسوفان تجلی میکند، تصویرهای گوناگونی از این اندیشه مشهود است. تصویر شهرهای آرمانی در آثار اندیشمندان، بازتابی از اندیشههای بشر محروم و ستمکشیدهای است که با پروراندن چنان اندیشههایی در ذهن خویش، خود را تسلّی میدهد و تلخیهای حال را به امید رسیدن به خوشیهای آینده پذیرا میشود.[1]
جامعه شناسی جدید، این اندیشه را در مفهوم مذهبی آن، یکی از مکتبهای اجتماعی میداند که بر مبنای نصوص دینی، معتقد است در پایان جهان، نجاتدهندهای ظهور خواهد کرد و جهانی بیاندوه و خالی از ستم را خواهد ساخت.
چون قدیمیترین اسناد طرح این مسئله، کتابهای آسمانی است، باید تجلیهای این اندیشه را در مکتبهای فلسفی و اجتماعی، پوششهای ثانوی و مادی این اندیشه دینی و الهی دانست.[2] دل بستن به جهانی روشن و تصویر دورنمایی از مدینه فاضله در ادیان، نه جنبه خیالی دارد (آنگونه که در آرمان شهرهای فیلسوفان دیده میشود) و نه جنبه فردی (چنانکه نزد عارفان و زاهدان تجلی مییابد). در اینجا سخن از شهری محدود با دروازههای بسته و برجهای بلند و دیوارهای خاردار نیست، بلکه گفتوگو از جهانی پهناور است که سراسر گیتی را فرا میگیرد؛ با افقی گسترده و بیانتها که در رأس آن، گردانندهای پاکسیرت و به دور از بدیها و سستیهای اخلاقی حاکم است.[3]
آینده در ادیان کاملاً روشن مینماید؛ جهان جز به سود ستمدیدگان و رنج کشیدگان مؤمن پایان نمیپذیرد:
أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛[4]
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا f.[5]
در ادیان، از آیندهای امیدبخش در جامعهای سرشار از عدالت و معنویت گفتوگو میشود که بر اساس نظامی الهی به رهبری مردی خدایی تشکیل میگردد. وی از هوسها و امیال پست فرمانروایان ستمگر پاک است و با عالم ملکوت پیوندی عمیق دارد. اعضای این جامعه نیز مردمی وارسته و آراسته به زیورهای اخلاقی هستند؛ مردمانی که اطاعت و فرمانبری از رهبر الهی خود را عبادت میشمارند.
ادیان، حکومت آخرالزمان و منجی را در ارتباط با دستگاه خدایی میبینند. از اینرو، ظهور موعود و تشکیل جامعه مطلوب، تجسم آموزههای ادیان و پیامبران و اولیای الهی تلقی میشود و پایانبخش رنج و درد نوع بشر و برپایی جامعهای پر از عدل و داد و نورانیت و معنویت اعلام میگردد.
الف) منجیگرایی در مسیحیت
امید بستن به جهانی نورانی که در آن، آدمی به همه خواستهای خود برسد و از تمامی گناهان پاک و از همه دلبستگیهای مادی رهایی یابد و نیز ایمان به نجاتدهندهای که برآوردهکننده این آرزوها باشد، در کتاب مقدس آشکارا دیده میشود.
کلیسای اولیه نیز به تبیین رجعت و نجاتبخشی مسیح، علاقه فراوانی داشت. رسولان منتظر بودند که مسیح در عصر آنان ظهور کند و نسلهای بعدی نیز همین امید باشکوه را حفظ کردند. این انتظار طاقتفرسا تا قرن سوم میلادی به شدت ادامه داشت، ولی از زمان امپراتوری کنستانتین و ایمان آوردن او به مسیحیت و کم شدن سختیها و مصیبتهای مسیحیان (قرن چهارم میلادی)، بازگشت و ظهور مسیح کمکم به فراموشی سپرده شد.
گفتنی است در قرنهای اخیر، در کلیساها دوباره بر این حقیقت تأکید میشود و در مواردی هنوز غفلتها و مخالفتهایی وجود دارد، ولی علاقه به این آموزه کتاب مقدس رو به افزایش است. روزانه میلیونها مسیحی دیندار این دعا را زمزمه میکنند که: «آمین، بیا ای خداوند عیسی».[6]
تحقیق در مورد مقایسه منجیگرایی در اسلام و مسیح