فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق - قهر و مدارا درحکومت علوى

اختصاصی از فی دوو تحقیق - قهر و مدارا درحکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - قهر و مدارا درحکومت علوى


تحقیق - قهر و مدارا درحکومت علوى

لینک دانلود "MIMI file" پایین همین صفحه 

تعداد صفحات "35"

فرمت فایل : "word"

فهرست مطالب :

قهر و مدارا درحکومت علوى

امیرالمؤمنین(ع) در جایگاه احقاق حق خود

دوران استقرار خلفا

پذیرش خلافت به هنگام مشاهده اقبال عمومى و اتمام حجت نهى امام(ع) از بیعت شکنى

دوران حکومت

چند نکته مهم

اول ـ تعریف قهر و مدارا

 

دوم ـ قهر و مدارا

 

سوم ـ اولویت مدارا

 

چهارم ـ لزوم قدرتمندى حکومت

 

پنجم ـ فرماندهان با تحمل و مدارا

 

ششم ـ هشیارى و قاطعیت

سیاست مدارا مدارا با مخالفان غیر معاند

1ـ مدارا با کسانى که از بیعت امتناع ورزیدند.

2ـ مدارا با کسانى که در مظان اتهام بودند.

 

3ـ مدارا با کسانى که اعلام مخالفت مى کردند قبل از اقدام براندازى

 

4ـ مدارا در برابر سستى مردم

قهر و خشم مقدس

1ـ پیمان شکنان برانداز

2ـ ستمگران سرکش

3ـ خوارج خشونت طلب

4ـ برهم زنندگان امنیت اجتماع

5ـ حکومتیان متخلّف

6ـ اصناف متخلف و افراد شرور و بزهکار

بخشی از  فایل  :

 

قهر و مدارا چه جایگاهى در سلوک اجتماعى و سیاسى امیرالمؤمنین(ع) داشته است؟ این مقاله عهده دار پرداختن به وجهه اى از اقدامات آن حضرت(ع) مى باشد. چه پس از رحلت پیامبر(ص) در مقام احقاق حق خویش، و چه در دوران خلفا و چه در هنگامه پذیرش حکومت و روزگاران حاکمیت خویش که بخش اصلى بحث را شامل مى گردد.

امیرالمؤمنین(ع) در جایگاه احقاق حق خود رسول خدا(ص) به عنوان پیامبر، پیشوا، رهبر و حاکم جامعه اسلامى، به طور طبیعى دغدغه حکومت نوپایى را داشت که در مدینه تشکیل داده بود و در اواخر عمر ایشان دایره تسلط این حکومت تقریباً همه شبه جزیره حجاز را در بر گرفته بود. با توجه به جهات مختلفى که این مقال را حوصله پرداختن به آنها نیست، لازم بود جانشین رسول خدا و حاکم جامعه اسلامى بعد از آن حضرت، از طرف خدا معین شود و واگذارى این امر در آن مقطع به انتخاب عمومى کار صحیحى نبود؛ از این رو رسول خدا با اینکه در طول عمر خود بخصوص در دوران مدینه به صورتهاى مختلف شایستگى منحصر به فرد امام على(ع) براى امامت و حکومت را به جامعه اعلام کرده بود، با این وجود بعد از بازگشت از حجة الوداع در محل غدیر خم، به امر خداوند متعال همه اهل قافله بزرگ همراه خویش را جمع کرد و از آنان پرسید که:
«آیا من به شما از خودتان سزاوارتر نیستم و بهتر از شما خیر شما را نمى شناسم و نمى خواهم؟
همگى از سر صدق و راستى فریاد برآوردند: آرى، چنین است اى رسول خدا.
آن گاه رسول خدا فرمود: پس آگاه باشید هر کس من ولىّ و سرپرست او بودم، این علىّ سرپرست و ولىّ اوست ...»[1]
و بعد از معرفى امام على(ع) به مقام ولایت و سرپرستى جامعه اسلامى، از همه حاضران خواست با ایشان بیعت کنند و همه کسانى که در آن جمع بودند بدون استثنا، با امام بیعت کردند و عهد بستند که مطیع و گوش به فرمان و پیرو امام على(ع) باشند. با این اقدام رسول خدا مسأله جانشینى دیگر حل شده مى نمود و هیچ شبهه و ابهامى در آن وجود نداشت و به طور طبیعى باید امام على(ع) بعد از رسول خدا زمام امور را به دست مى گرفت.
با وفات رسول خدا(ص) و قبل از اینکه بدن مبارکشان غسل داده شود، کفن گردد و به خاک سپرده شود، در حالى که امام على(ع) اهل بیت و اصحاب باوفاى رسول خدا در مصیبت فراق محبوب خویش سر در گریبان غم در صدد انجام مقدمات و مراسم تجهیز و تدفین بودند، گروهى اندک در اقدامى ناگهانى، عجولانه و کودتایى، دور هم جمع شدند و با ابوبکر به عنوان خلیفه رسول خدا بیعت کردند و با سوء استفاده زیرکانه از وضعیت غمبار حاکم بر جامعه و شعله ور کردن حِقدها و کینه هایى که از امام على(ع) در بعضى دلها بود، یاورانى به دور خود جمع کردند و هنوز کار تدفین رسول خدا انجام نشده، براى بیعت گرفتن از اهل بیت و امام على(ع) متوسل به خشونت شدند. استدلالهاى امام و اطرافیان فایده بخش نبود و اصولاً طرف مقابل به دنبال شنیدن استدلال نبود و براى کار خودش هم استدلال نداشت و با علم به صلاحیت امام و عدم صلاحیت خودشان، به این کار اقدام کرده بودند، پس طبیعى بود که هیچ سخن حقى آنان را از ادامه راه باطلشان بازنمى داشت. در اینجا تنها دو راه وجود داشت: قیام و جنگ براى گرفتن حق غصب شده و یا تسلیم شدن و چشم پوشى از حق خود و واگذاردن جامعه به با
طل. عقل و شرع راه اول را یقین مى کرد البته با شرایطى که از جمله مهمترین آنان وجود یاور بود. در ابتداى کار، اقدام کنندگان جمع محدودى بودند و اگر امام تعدادى یاور جدى و فداکار مى یافت، مى توانست آنان را سرکوب کند و عموم جامعه نیز خواهان حکومت امام بودند و امام مى توانست حکومت حقه خویش را اقامه کند. از این رو ایشان بعد از تجهیز رسول خدا، به یارى خواهى از مهاجر و انصار اقدام کرد ولى متأسفانه آنان به دلایل مختلف از جانبازى در راه امام دریغ ورزیدند، عافیت طلبیدند و سکوت و تسلیم اختیار کردند. امام بارها و بارها این مطلب را بازگو کرد تا آیندگان عذر وى را بدانند. بعد از بازگشت از جنگ نهروان از ایشان پرسیدند:
چرا با ابوبکر و عمر نجنگیدى آن چنان که با طلحه، زبیر و معاویه جنگیدى؟
امام فرمود:
رسول خدا(ص) با من عهد کرد: اگر یاور یافتى به سوى آنان بشتاب و با آنان بجنگ ولى اگر یاور نیافتى، دست بکش و خون خود را حفظ کن تا مظلومانه به من ملحق شوى
.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - قهر و مدارا درحکومت علوى
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.