فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق روانشناسی رشد شخصیت

اختصاصی از فی دوو دانلود تحقیق روانشناسی رشد شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق روانشناسی رشد شخصیت


دانلود تحقیق روانشناسی رشد شخصیت

 

مشخصات این فایل
عنوان: روانشناسی رشد شخصیت
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 32

این مقاله درمورد روانشناسی رشد شخصیت می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله روانشناسی رشد شخصیت می خوانید :

هویت .- دوام و بقای وحدت درطول زمان هویت یا « اینهمانی » خوانده  می شود. شخصیت را اگر در هر یک از لحظات زندگی، یعنی در یک زمان معین منظور بداریم ، آنرا دارای وحدت می یابیم ، و اگر آن را در طول زمان به نظر آوریم، یعنی متوجه شویم که روز یا سال یا سال های گذشته و فردا یا سال یا سال های بعد همان بوده و همان خواهیم بود که امروز هستیم، به هویت التفات پیدا می کنیم یعنی در می یابیم که پیوسته با خود متشابه و همانند هستیم.
       عواملی که به رکن هویت کمک می کند مخصوصاً عبارتند از حافظه که تاریخ گذشته زندگی آدمی را به یاد می آورد، ومتخیله که به اواجازه می دهدبرای آینده نقشه ها بکشد و تصور کند فلان مطلب را بیان یا فلان کار را خواهد کرد یا فلان هدف خواهد رسید. باری او به یاری ادراک و حافظه و متخیله و عاداتی که کسب کرده است ... اوقات و وقایع مختلف زندگی گذشته و حال و آینده خود را به یکدیگر مربوط و متصل   می سازد و وحدت شکل و صورت مستمر به آن ها می دهد.
     پاره ای از حکما این هویت را کامل دانسته اند . رید می گوید : هیچ چیز               نمی تواند مانند شخصیت آدمی در طول زمان همانند و یکسان باقی بماند. متشابه و یکسان ماندن اشیاء هیچ گاه کامل نیست، زیرا آن ها تقسیم پذیر و پیوسته در حال تغییر هستند، و این که ما همیشه آن ها را به اسمی که اول به آن ها داده شده است می خوانیم و آن ها را چنانکه بوده اند می پنداریم، برای آن است که توجهی به تغییراتی که حاصل می کنند نداریم ،یا داریم و مسامحه می کنیم . اما هویت ها و همنوعانمان تردید ناپذیر وکامل است ... حق ما و تکلیف ما و مسئولیت ما براین پایه ، یعنی بر پایه « اینهمانی » ما استوار است » .
  

   این نظر البته مبالغه آمیز است ، زیرا اولاً وحدت شخصیت در همه افراد آدمی به یک درجه محفوظ نمی ماند . بعضی اشخاص اخلاق و افکارشان پیوسته تا حدی متشابه است، ولی اشخاص در برابر پیش آمدهای مختلف زندگی اخلاق و رفتار مختلف از خود نشان می دهند .
     ثانیاً گذشت زمان و عوامل گوناگون محیط ، چنانکه خواهیم دید ، خواه ناخواه شخصیت را دچار تغییر و تحول می کنند . آدمی پیش از سن بلوغ و بعد ازآن کاملاً یکسان نیست ، و هنگامی که کهن سال می شود و به دوران پیری می رسد شخصیت او با روزگاری که کودک یا جوان بوده است فرق پیدا می کند . با این همه شک نیست که تحولات و تغییرات شخصیت تدریجی و کند هستند و قیافه روانی و اخلاقی آدمی در ادوار مختلف زندگی کما بیش متشابه باقی می ماند ، ولی این تشابه هیچ گاه کامل نخواهد بود .
     التفات آدمی به شخصیت خود که بر ارکان دوگانه وحدت و هویت استوار است گاه نسبه صریح و روشن است و گاه مبهم و تاریک . صریح وروشن است به خصوص در مواقعی که ما در خود فرو میرویم و به خود فکر می کنیم ، مانند موقعی که  واقعه گذشته ای را که خود قهرمان یا یکی از بازیگران آن بوده ایم به یاد می آوریم ، یا برای آینده نقشه ای می کشیم ، یا وضع و رفتار خود را در یک پیش آمد احتمالی در نظر می آوریم ، ونظایر آن . در تمام این موارد آدمی هم خود است و هم ناظربه خود ، هم مشهود است هم شاهد ، هم معلوم است هم عالم . به عبارت دیگر به خویشتن علم حضوری دارد و این تنها موردی است که اتحاد عالم و معلوم   امکان پذیر می شود . این معرفت به خویشتن در مواقعی هم که آدمی سرگرم امور مختلف زندگانی است وجود دارد ، ولی به نسبت توجه او به عالم خارج کما بیش مبهم و تاریک می شود و درپاره ای امراض روانی، چنان که خواهیم دید ، تقریباً به کلی از بین میرود .

1-    مراحل علم به شخصیت
     علم آدمی به شخصیت خود ، یعنی به وحدت و هویت خود و به این که فردی است ممتاز از افراد دیگر ، چیزی نیست که او آن را با خود به دنیا آورده باشد ، بلکه در ضمن زندگی به تدریج او را حاصل می شود و سه مرحله دارد . مرحله نخست علمی است که به بدن خود ، یعنی بدست و پا و سر و سایر اعضاء خود وضعی که هر زمان دارند پیدا می کند ؛ مرحله دوم علمی است که به وضع اجتماعی و نسبتی که با دیگران دارد وی را دست می دهد . مرحله سوم علمی است که به خصوصیات روانی یعنی به افکار و عقاید و صفات خوب و بد و تمایلات و عواطف ... خود حاصل می کند .
        الف – مرحله بدنی .- کودک شخصیت خود را نخست عبارت از بدن خود می داند و این معرفت سطحی هم به تدریج او را دست می دهد . کودک خردسال در ماه های اول زندگی میان اعضاء بدن خود و اشیاء خارج فرق نمی گذارد . در حدود یک سالگی کم کم ملتفت می شود که اعضاء بدنش غیر از اشیاء خارج هستند و رفتارش نسبت به آن ها و به این ها نباید یکسان باشد . چنانکه مثلاً او پس از این که چندین بار چوب را روی میز کوبید و دردی احساس نکرد و روی دست خود کوبید و متألم شد عملاً متوجه فرق میان میز و دست خود می گردد . این گونه تجارب امتیاز قسمت های مختلف بدن را از اشیاء دیگر برایش روشن می سازند . ولی این قسمت های بدن هنوز در نظر او با یکدیگر هم بستگی و هم آهنگی ندارند و چیز واحدی را تشکیل نمی دهند . تصور بدن ، به عنوان واحدی متشکل از اعضاء او را در حدود دو سالگی دست می دهد . احساسات درونی او ، چون گرسنگی ، تشنگی ، دل به هم خوردگی ، تنگی نفس و جز آن از یک سوی ، و توانائی او به حرکت  دادن اعضاء بدن و تمام بدن به اختیار ، از سوی دیگر ، او را یاری می کنند به این که خود را فردی واحد و ممتاز از اشیاء و ا شخاص دیگر بداند .
       ب – مرحله اجتماعی .-  اما عامل مهم امتیاز یافتن کودک از سایر افراد آدمی توجه اوست به کسانی که در پیرامون او هستند . او می بینید که هریک از آن ها رفتار وگفتاری دارد غیر از رفتار و گفتار دیگران ، و حضور و غیاب هیچ کدام مستلزم حضور و غیاب دیگران نیست ، چنان که مستلزم حضور و غیاب خودش نیز نیست . از این رو کم کم در ذهن او تصور شخصیت انفرادی آن ها میسر نیز می گردد و خویشتن را نیز مانند آنان فردی ممتاز می شناسد .

بخشی از فهرست مطالب مقاله روانشناسی رشد شخصیت

مقدمه
مبانی اختلاف شخصیت ها
اختلافات روانی
اختلافات بدنی
تأثیر وراثت و محیط
منش – شخصیت اختصاصی
معانی دیگر واژه اروپائی منش
چگونگی علم آدمی به شخصیت خود

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق روانشناسی رشد شخصیت