دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی رابطه ی بین رفتار بهینه ی والدین با ارتقا سلامت روان فرزندان 15 تا 19 ساله
170 صفحه در قالب word
مقدمه
کودک درسهای اصلی و اساسی خود را از خانواده می گیرد. هر سازندگی یا اشتباهی که در آن واقع گردد، مستقیماً در کودک اثر می گذارد، لذا والدین در جهت دادن فرزندان به سوی انسانیت و پرورش و تکوین شخصیت آنان می تواند نقش فوق العاده ای ایفا نماید و خطوط اصلی و اساسی رفتار آنان را پدید آورد. عدم توجه والدین به سالم سازی محیط روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد آنان را با کمبودهای عاطفی، انگیزشی و مشکلات روانی روبرو می سازد. همچنین، والدین دوره نوجوانی را معمولاً دشوارترین مرحله تعلیم و تربیت می دانند زیرا نوجوان برای رهایی از وابستگی های کودکی و کسب استقلال بزرگسالی تلاش فراوانی می کند. در این دوره تغییرات مهمی در تکامل روانی اجتماعی نوجوان اتفاق می افتد و مهارت آنان برای برقراری روابط اجتماعی گسترش یافته و پخته تر می شود. نوجوانان به علت کشمکش درباره استقلال، جنسیت، هیجانات، تغییر در شکل و ظاهر و سایر مسایل، معمولا دچار ناراحتی شده حتی با خود نیز غریبه و نا آشنا می شوند با این وجود اجتماع از آنها می خواهد که مستقل باشند، روابط خود را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهند و نهایتاً ضمن کنار آمدن با همۀ این تغییرات، باید بکوشند تا هویت مستقل برای خود کسب نمایند. نوجوان می خواهد که به عنوان یک فرد مستقل به حساب آید و روابط تازه ای را که پذیرای فردیت او باشد با والدین خویش برقرار نماید. این فرایند اگر به شکل سالمی صورت گیرد، هم باعث رشد استقلال در نوجوان خواهد شد و و هم سلامت روانی فرزندان را به همراه خواهد داشت و باعث ایجاد رابطه صمیمانه با والدین خواهد شد(لطف آبادی،1378).
بیان مسئله
مطالعات بی شماری که در مورد رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان انجام گرفته، نتایج متفاوت و قابل توجهی در بین شیوه های مختلف فرزند پروری خانواده است.(هنریکسون،2000،ترجمه ی محمودی جسور) یونیس و اسمالار (1985) و گروتونت و کوپر (1986) اظهار می کنند که ارتباطات خانوادگی سالم و با ثبات از شرایط لازم و ضروری برای رشد و تکامل موفقیت آمیز استقلال و سازگاری نوجوانان است(بیروگوسن، ،ترجمه ی محمودی جسور 1999).
شیوۀ تربیت و عملکرد والدین به طور قابل توجهی پیامدهای مهمی را برای رشد و نمو روانی – اجتماعی نوجوانان ، ارتباطات دوستانۀ آنان، موفقیتهای تحصیلی، تواناییهای تصمیم گیری و کسب اعتماد به نفس به دنبال دارد. بر اساس ترکیب پاسخدهی و توقعات والدین این برخورد به چند نوع اقتدار منش، استبدادی، سهل گیر و بی کفایت تقسیم بندی می شود.
(لطف آبادی ،1378)
استقلال یابی نوجوانان نقطه مرکزی در نظریه های روانکاوی و روانکاوی نو دربارۀ نوجوانی است. تحقیق درباره پیامدهای استقلال روانی در نوجوان نتایج متناقضی را در پی داشته است. برخی از محققین در یافته اند که عدم وابستگی به والدین موجب رشد «من» می شود و از سوی دیگر ممکن است موجب احساس اضطراب در نوجوانان شود. همچنین، عده ای نیز اظهار کرده اند که تکامل استقلال، بویژه استقلال روانی در دراز مدت با سازگاری همراه است، چرا که فاصله گیری عاطفی والدین، برای نوجوانان ضروری است تا اعتماد بر روی تواناییهای خود را شروع کنند. (چن و دورنباخ، 1998، ترجمه ی محمودی جسور) همچنین یافته ها نشان می دهد نوجوانانی که از سطوح بالای استقلال روانی برخوردارند ممکن است احساس جدایی یا انفکاک از والدین نمایند. در این راستا چندین محقق دیگر نیز با گزارش کردن ارتباط منفی بین استقلال روانی و مجموعه ای از مشکلات روانی – اجتماعی از این نتیجه گیری حمایت کرده اند. (فارمن و هولمبک، 1995، ترجمه ی محمودی جسور) راه مؤثر دیگر برای روشن سازی ماهیت استقلال روانی در نوجوانی، مقایسۀ آن با جنبه مهم دیگر تکامل به نام استقلال رفتاری است. استقلال رفتاری ظرفیت و استعداد تصمیم گیری مستقل نسبت به انواع مختلف رفتارها است. برخی از جنبه های سازگاری با استقلال روانی و برخی دیگر با استقلال رفتاری ارتباط دارد. برای تشخیص نوع ارتباطات، باید مطالعاتی که هر دو جنبه استقلال را بررسی کند، مورد توجه قرار گیرد( بیروگوسن، 1999).
امروزه توجه به مسئله نوجوانان در کلیه کشورهای جهان بصورت یک مسئلۀ حاد علمی و تربیتی در آمده است. هدف اساسی در پیشگیری اولیه، بر رویکرد جامعه و جمعیت مورد نظر است که در آن فعالیتهای پیشگیری متوجه جمعیت سالم است. با این هدف که زمینه های رشد و تحول و تکامل سلامت روانی را در جامعه بوجود آورد. براساس این رویکرد، مفهوم پیشگیری در کودکان و نوجوانان جاذبه ویژه ای برای متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسان داشته است(شاملو، 1378).
داشتن دانش و آگاهی جهت تمایز بین رفتارهای معقول نوجوان از رفتارهای ناسازگارانه، برای روانشناس، امری ضروری است. روانشناس با آموزش والدین، معلمین و سایر اعضاء جامعه در زمینه رفتار طبیعی نوجوان، آنها را آگاه می سازد تا از نوجوان حمایت لازم را به عمل آورده و به پرورش استقلال او کمک کند. اغلب والدین و بزرگسالان در برابر کشمکشهای استقلال خواهی نوجوانان، ناتوان، درمانده، خشمگین و مستأصل می شوند. حمایت از نوجوان، تنظیم استانداردهای واضح با فراهم کردن چهارچوب مشخص و ثابت به گونه ای که عملکرد مستقل او را تشویق کند و کاهش کششهای قدرت، می تواند تأثیر مثبتی در روابط نوجوان با والدین داشته باشد. روانشناسان و مشاوران خانواده می توانند خصوصیات دوره نوجوانی را به والدین آموزش دهند و والدین نیز می توانند فرایند فراهم آوردن مسئولیت پذیری بیشتر را بر اساس پیشرفت تدریجی استقلال یابی فرزندشان فراگیرند.
بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سئوال کلی است که بین رفتار بهینه ی والدین با ارتقا سلامت روان فرزندان چگونه است؟
سوال های پژوهش
سوال کلی پژوهش
آیا بین رفتار بهینه والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
سوال های جزئی پژوهش
-1 آیا بین ارتباط دوطرفه و صمیمانه والدین با فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
2-آیا بین پند و نصیحت غیرمستقیم والدین و الگو شدن رفتار والدین برای فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
3-آیا بین ارائه اطلاعات از سوی والدین در زمینه بلوغ و تغییرات جسمانی و روانی فرزندان به آنها و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
4-آیا بین توجه به احساسات فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
5-آیا بین فراهم کردن محیطی امن همرا با محبت وتوجه کافی به فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
6-آیا بین آموزش مهارتهای زندگی توسط والدین به فرزندان برای افزایش تواناییهای روانی و اجتماعی جهت مواجه با مشکلات و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
7-آیا بین بحث و گفتگو والدین با فرزندان در خصوص مسائل مختلف برای آشنا شدن فرزندان به تفکر نقادانه و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران رابطه معنی داری وجود دارد؟
اهداف پژوهش
هدف کلی
بررسی رفتار بهینه والدین با ارتقا سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
هدافهای جزئی
1- بررسی بین ارتباط دوطرفه و صمیمانه والدین با فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
2-بررسی بین پند و نصیحت غیرمستقیم والدین و الگو شدن رفتار والدین برای فرزندان و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
3-بررسی بین ارائه اطلاعات از سوی والدین در زمینه بلوغ و تغییرات جسمانی و روانی فرزندان به آنها و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
4-بررسی بین توجه به احساسات فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
5- بررسی بین فراهم کردن محیطی امن همرا با محبت وتوجه کافی به فرزندان توسط والدین و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
6- بررسی بین آموزش مهارتهای زندگی توسط والدین به فرزندان برای افزایش تواناییهای روانی و اجتماعی جهت مواجه با مشکلات و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
7- بررسی بین بحث و گفتگو والدین با فرزندان در خصوص مسائل مختلف برای آشنا شدن فرزندان به تفکر نقادانه و ارتقاء سلامت روانی فرزندان 15 تا 19 ساله ی منطقه ی 10 تهران در سال 1389.
اهمیت و ضرورت پژوهش
با توجه به تحولات پرشتاب در عرصههای اقتصادی،اجتماعی، آموزشی، فرهنگی درعصرفرامدرن وفراشناخت عقل دانش مدارانسان را با روح آرام بخش تلفیق نمود.لازمه ماندگاری وبقاء، حرکت کردن هم جهت و همسو با این تحولات استبا توجه به شرایط پیچیده زندگی والدین به جهت نداشتن فرصت کافی برای تربیت و آموزش فرزندان خود تربیت و آموزش آنها را به نهادهای آموزشی سپرده اند تا علاوه بر آموزش مهارتهای تحصیلی، آموزش مهارتهای زندگی راهم ییاموزند. آیا میتوان گفت دانش آموزی که صرفاَ در فعالیتهای تحصیلی موفق است از نظر روانی، سلامت کاملی را دارا است؟ آیا می توان نقش خانواده را در سلامت روان این فرزندان که خود سرمایههای این مرز و بوم هستند، نادیده گرفت. سرمایههایی که در صورت برخورداری از سلامت کامل میتوانند منجر به نوآوری و اندیشه کار درجامعه شوند.
خانواده به عنوان اولین، مؤثرترین، مهمترین کانون رشد و تربیت ومنبع کسب اطلاع در شکل گیری و ایجاد سلامت روانی نقش ارزنده ای را دارد و هیج جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر اینکه از خانوادههای سالمی برخوردار باشد، خانوادهای که بتواند خود را با تغییرات اجتماعی وسیعی که ناشی از گذر سنت به مدرنیزه است تطبیق دهد و در این راستا به تربیت فرزندانی توجه داشته باشد که بتوانند برای خود و جامعه شان مفید واقع شوند.
با تجه به نقش بسیار مهم وحیاتی والدین حتی می توان در چارچوب دیدگاه روان تحلیل گران اشاره کرد.( فنیکل 1945 به نقل از علیزاده 1380) معتقد است که مادر اولین شی است که هر فرد با آن رابطه برقرار می کند، از این رو مادر اولین پایگاه شکل گیری تصورها و باورهای کود ک در مورد پیرامونش است.
در این دیدگاه می توان گفت که والدین کودک هر کدام بخشی از یک سیستم پیچیده، نو وپویا به حساب می آیند و دارای تأثیر متقابل هستند. دانش آموزان به دلیل شرایط خاص سنی، مستعد از دست دادن سلامت روانی بوده و با توجه به مشکلات خاص خود دچار فشارهای روحی و روانی می باشند. که دراین راستا توجه والدین به ایجاد و حفظ سلامت روانی فرزندان خود امری ضروری است که در این پژوهش می خواهیم به آن بپردازیم.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است