فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط 45 ص - ورد

اختصاصی از فی دوو وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط 45 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط 45 ص - ورد


وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط 45  ص - ورد

استنباط از هماورد عواملى چند در یک فرایند ذهنى و کنکاش اندیشه اى پدید مى آید. دسته بندى این عوامل و سنخ شناسى آنها از پیچیدگى بررسى این پدیده مى کاهد وراه رابراى تلاش هاى منضبط و تعریف پذیر، هموار مى سازد.

سنخ شناسى این عوامل به رمز گشایى فرایند استنباط کمک مى کند تا ادراکى روشن تر وکاربردى تر از واژه استنباط و نقش آن در فقه پدید آید. این عوامل را مى توان به سه سنخ کلى تقسیم کرد:

الف)

 عواملى که تکوین آنها در فراسوى دقت و ذهن خود آگاه مستنبط شکل مى گیرند وبى آن که از آنها براى شرکت در فرایند استنباط، دعوتى به عمل آید، همانند اوضاع جوى برشکل گیرى استنباط تاثیرات مهمى بر جاى مى گذارند. نگاره هاى پستوخانه ذهن آدمى چارچوب هایى محکم و استوار هستند که رهیدن از آنها به صورت مطلق هرگز میسر نیست و خواسته یا ناخواسته فرایند استنباط، پا در بند آنها دارد.

اما این که پیش فرض ها و عوامل نامریى و امورى مانند آنها چگونه شکل مى گیرند و تحت چه اوضاعى فربه مى گردند و نیز چسان مى توان از نقش آنها هر چند محدود رهید وچندین پرسش اساسى دیگر، سوالاتى هستند که درحوزه دانش هر مونوتیک جاى مى گیرند. روایاتى نیز در دست است که به فهم شناسى و مراحل آن توجه نشان داده است. طرح این سنخ از عوامل و بررسى تطبیقى روایات یاد شده و اصول دانش هر مونوتیک ضرورتى تام دارد که در جاى دیگر بدان باید پرداخت.


دانلود با لینک مستقیم


وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط 45 ص - ورد

تحقیق استنباط احکام 12 ص - ورد

اختصاصی از فی دوو تحقیق استنباط احکام 12 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق استنباط احکام 12 ص - ورد


تحقیق استنباط احکام 12 ص - ورد

تعادل و تراجیح

این فصل پیرامون تعارض دلیل ها ، تدوین گردیده است ، معنای تعارض آن است که یکی از دو دلیل در عرض و مرتبة دلیل دیگر قرارگیرد و در طول آن نباشد و در نتیجه مضمون دو دلیل با یکدیگر تضاد داشته باشند { منظور از اینکه دو دلیل در عرض یکدیگر قرارگیرند آن است که هریک از دو دلیل ، دیگری را تکذیب کند و هردو نیز از نظر اعتبار در یک درجه باشند . مثلا یک دلیل بگوید نماز مسافر شکسته است و یک دلیل بگوید ، نماز مسافرکامل است و منظور از اینکه دو دلیل در طول یکدیگر قرارگیرند آن است که درجة دو دلیل با هم مساوی نباشند مانند روایت و اصل عملی ، چون اصل عملی در مرتبة بعدی روایت قرار دارد یعنی اگر روایت وجود نداشت ، اصل عملی معتبر می شود } .

مسأله تعارض غیر از مسأله تزاحم میان دو حکم است چون تزاحم درجایی است که دریک زمان ملاک دو حکم وجود داشته باشد اما مکلف نتواند هر دو حکم را با هم انجام دهد مثل اینکه شخصی موظف شود، دو نفر را در یک لحظه ، از غرق شدن نجات بدهد اما فقط توان نجات دادن یکی از آن دو را داشته باشد که در این صورت اگر یکی از آنها مهمتر باشد ( مثلا یکی از آن دو ولی خدا باشد ) بر دیگری مقدم می شود چون ملاک حکم در هردو واجب ، وجود دارد به خلاف باب تعارض که ملاک در یکی از آنها وجود ندارد . هر چند اعتبار و حجیت آن ثابت است چون فرض بر این است که دلیل هردو حکم معتبر است بنابراین حکم مهمتر برحکم غیر مهم مقدم نمی شود چون معلوم نیست که حکم مهمتر ، حکم واقعی باشد { پس درباب تعارض ، یکی از دو دلیل واقعی است و دیگری غیر واقعی است } .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق استنباط احکام 12 ص - ورد

تحقیق در مورد کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم


تحقیق در مورد کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه16

فهرست مطالب

چکیده

 

مقدمه

 

مواد و روش‌ها

 

درمان کمبود رطوبت

 

جداسازی RNA کل، پلی‌زوم‌ها و RNA پلی‌زومی

 

آنالیزهای خشک کردن RNA و پروتئین

 

انباشتگی متفاوت mRNA و پروتئین در برگ‌های راسی و پایه‌ای در خلال رشد و در پاسخ به کمبود رطوبت:

 

توسعه و تنظیم کمبود رطوبت شکل‌گیری پلی‌زوم

 

تاثیر کمبود رطوبت طولانی مدت در برگردان (ترجمه) mRNA از نظر کمیتی در برگ‌های راسی و پایه‌ای همه گیاهان تنباکو (نیکوتیانا تاباکوم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح پلی‌زوم (پلی‌ریبوزوم) (شش ریبوزوم با بیشتر در mRNA) به صورت مشخص تحت شرایط آبیاری خوب در برگ‌های راسی بیشتر از برگ‌های پایه‌ای بود. کمبود رطوبت هم در برگ‌های جوان و هم برگ‌های پیرتر موجب یک کاهش فزاینده در سطوح پلی‌زوم‌ها همراه با افزایش در مونوزوم‌های A.S می‌شود و این مساله نشانه شروع کاهش یافته برگردان است.

 

علیرغم کاهش کلی در شکل‌گیری پلی‌زوم‌ در 144 ساعت پس از کمبود آب، mRNA پروتئین انتقال اسید لیپید مشهور، مربوط به کمبود آب، با مقدار زیادی از پلی‌زوم‌ها و محتویات LTP افزایش یافته همراه می‌شود. mRNAی اسموتین، نسخه دیگر استنباط کم رطوبتی نیز در خلال کم رطوبتی طولانی مدت با پلی‌زوم‌های بزرگ همراه می‌باشد. در مقابل، mRNAهایی که به کدگذاری پروتئین‌های بدون استرس می‌پردازند، پروتئین‌هایی مثل ریبولوز بیس فسفات کربوکسیل/زیر واحدهای کوچک (rbcS) را اکسیژنه کرده و فاکتور آغاز کننده اکاریوتیک (elF4A)‌4A را که از نظر فراوانی کاهش داده و به سمت پلی‌زوم‌های کوچک و ترکیبات غیرپلی‌زومی متمایل می‌کند و مشخص می‌شود که شروع برگردان (ترجمه) ‌این mRNAها بوسیله کمبود

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم

دانلودمقاله وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


بخش اول
نقش انصراف در استنباط و ضوابطى در باره آن
استنباط از هماورد عواملى چند در یک فرایند ذهنى و کنکاش اندیشه اى پدید مى آید. دسته بندى این عوامل و سنخ شناسى آنها از پیچیدگى بررسى این پدیده مى کاهد وراه رابراى تلاش هاى منضبط و تعریف پذیر، هموار مى سازد.
سنخ شناسى این عوامل به رمز گشایى فرایند استنباط کمک مى کند تا ادراکى روشن تر وکاربردى تر از واژه استنباط و نقش آن در فقه پدید آید. این عوامل را مى توان به سه سنخ کلى تقسیم کرد:
الف)
عواملى که تکوین آنها در فراسوى دقت و ذهن خود آگاه مستنبط شکل مى گیرند وبى آن که از آنها براى شرکت در فرایند استنباط، دعوتى به عمل آید، همانند اوضاع جوى برشکل گیرى استنباط تاثیرات مهمى بر جاى مى گذارند. نگاره هاى پستوخانه ذهن آدمى چارچوب هایى محکم و استوار هستند که رهیدن از آنها به صورت مطلق هرگز میسر نیست و خواسته یا ناخواسته فرایند استنباط، پا در بند آنها دارد.
اما این که پیش فرض ها و عوامل نامریى و امورى مانند آنها چگونه شکل مى گیرند و تحت چه اوضاعى فربه مى گردند و نیز چسان مى توان از نقش آنها هر چند محدود رهید وچندین پرسش اساسى دیگر، سوالاتى هستند که درحوزه دانش هر مونوتیک جاى مى گیرند. روایاتى نیز در دست است که به فهم شناسى و مراحل آن توجه نشان داده است. طرح این سنخ از عوامل و بررسى تطبیقى روایات یاد شده و اصول دانش هر مونوتیک ضرورتى تام دارد که در جاى دیگر بدان باید پرداخت.
ب)
اندیشه هایى که آشکارا در سرسراى ذهن مستنبط، جولان مى کنند و شخص ازحضورآنها آگاهى مى یابد اگر چه بسیارى از اوقات بى آن که بخواهد این عوامل را در ذهن خود فعال مى بیند. از این اندیشه ها مى توان با نام وجدانیات یا به تعبیر بهتر وجدان فقهى یاد کرد.
وجدان فقهى با معنایى فارغ از جلوه هاى اخلاقى که وجدان اخلاقى نام گرفته است درقاموس فقه شکل مى گیرد. وجدان فقهى مجموعه اى از ارتکازات، ذوق فقهى، انصراف شناسى و را شامل مى شود.
ج)
قواعد رایج و کد گذارى شده که در واقع تحت کنترل آگاهانه و مستقیم مستنبط، شکل مى گیرند. میزان خود آگاهى و دخالت مستنبط در قبال این قواعد بالا است و با تشخیص موضوع هریک، نسبت به فراخوانى و به کارگیرى آنها، اقدام مى ورزد مانندقواعد اصاله الاباحه، اصاله البرائه، استصحاب، عموم و خصوص و...
مجموعه اى که از آن با نام وجدان فقهى یاد مى کنیم، گاه به کانون اختلاف در فقه در آمده است و بسیارى از اختلاف نظرها یاعدم دست یابى متقابل به فهم نکته طرف دیگر را سبب شده است.

 

آیا وجدانیات فقهى ضابطه پذیرند؟
تلاش براى انضباط بخشى به وجدان فقهى با این ابهام روبه رو است که وجدان، محصول وضع ذهنى انسان ها است. تعداد وجدان ها برابر باتعداد انسان ها است. ازاین جهت نمى توان شاکله و چارچوب هاى مشترکى را پى گرفت که به انسجام و نظم دهى به وجدان، بیانجامد!
پاسخ آن است که اگر چه وجدان در حریم شخصى ذهنى افراد تعریف مى یابد،ولى یافته هاى درون ذهنى انسان در دو گونه اساسى،جاى مى گیرند:
اول:
یافته هاى درون ذهنى غیر فراگیر (شخصى) که به تعداد آدمیان تکثر دارند.
دوم:
وجدانیات فراگیر که گر چه درحوزه شخصى ذهن انسان پروریده اند،اما هرانسان درمراجعه به ذهن خود بى درنگ در مى یابد که دیگر انسان ها نیز به این قضایا، اذعان واعتراف دارند.
امور وجدانى درعرصه فقه از سنخ دوم است که فراگیر مى باشد یعنى هر آشناى به فقه،ناچار به این سنخ از وجدانیات به تناسب آشنایى خود دست مى یابد بدین سان مجموعه وجدانیات فقهى، در واقع داراى چارچوبه هایى قابل تحصیل ونظام مند است چرا که اولا، ریشه درنهاد بشرى دارد و ثانیا، درمصاف مشترک فقیهان با فقه که مجموعه اى منظم و داراى حد و فصل مشخصى است، به وجود آمده است.
تلاش براى دست یابى به قواعد این دسته از اندیشه ها، راهى است ناپیموده،ولى پیمودنى و قابل تحصیل، دراندیشه فقهى است.
آیا ضابطه مند کردن وجدانیات فقهى لازم یا مفید است؟
ممکن است بپنداریم وجدانیات فقهى برفرض که انسجام و انتظام پذیر باشندکارا مدى شان در دست نزدن به آنها وقاعده مند نکردن شان است چه آن که بهره گیرى استنباط از وجدان در گروه همزیستى طبیعى ودمسازى ذاتى آن با وجدان است و نباید رابطه هاى دست ساخته و تصنعى را به جاى این همزیستى و دمسازى طبیعى نهاد! نباید وجدان را اسیر دست کارى ها و دسته بندى هاى متاثر از بحث ها کنیم تا بتواند هنر و نقش خویش را در هاله اى از خاموشى، بروز و ظهوردهد. این نقش در هیاهوى بحث ها گم و ناپیدا مى شود و از حالت پررمز و راز و بى پیرایه وخالص بودن دور مى افتد و راه تنفس برآن، بسته مى گردد.
در پاسخ به این پندار مى توان به چند دلیل تمسک جست:
اول:
بسیارى از قواعد فعلى اصول که امروزه با نام و محدوده اى مشخص در سرفصل هاى اصول جاى گرفته اند، برگرفته از وجدان هستند.درواقع قبل از تلاش علمى براى ردیابى ونام گذارى آنها، از طریق وجدان تاثیر گذار بوده اند مثلا پاره اى از قواعد و ضوابط کنونى عموم و خصوص، روزگارى اگر اعمال مى شد،از گذر وجدان فقهى، انجام مى پذیرفت. آن گونه که یکى از فقیهان در یک مورد اذعان به این قواعد رابا رجوع به وجدان انجام داده است.()
دوم:
وجدانیات فقهى پس از نظم بخشى و انضباط پذیرى به مثابه ابزارى همیشه در دسترس، به فرایند آگاهانه اجتهاد مى پیوندند و در خدمت توسعه و تعمیق اندیشه فقهى قرارمى گیرند. اگر چه ممکن است علمى کردن و منضبط نمودن وجدان در قالب چارچوبه هاى مشخص، بخشى از اثر گذارى بى پیرایه وجدان را دچار اختلال کند و گاه به انتقال سریع و کارساز وجدان،آسیب وارد نماید، اما ضایعات و دشوارى هاى فرار از انضباط بخشى به وجدان، به یقین بسیار بیشتر از اثر گذارى هاى کارساز و بى پیرایه آن است ضمن آن که اختلال پیدا کردن کار انضباط بخشى به وجدان، ناشى از درست نبودن و برطریق صواب قرار نداشتن بحث است و هیچ گاه از اصل بحث در باره آن نشات نمى گیرد.
اگر بتوان نظمى سالم درمورد وجدانیات در انداخت، مى توان فواید زیر را به بار نشاند:
الف)
پردامنه کردن نقش وجدانیات فقهى و توسعه بهره گیرى از آن در همه موارد و مسائل نه صرفا درمواردى محدود.
ب)
فراگیر کردن استفاده از وجدانیات براى همه نه صرفا براى برخى که استعداد این کار راداشته یا دارند.
ج)
استفاده از وجدانیات درعرصه نزاع هاى علمى براى اقناع دیگران. شاید بتوان سر بروزاختلاف میان فقیهان رادر پاره اى از موارد و مصادیق وجدان، فقدان ضوابط و قواعدتعریف شده درمورد آن دانست. نزاع هاى بى حاصل یا کم حاصلى که تنها با عبارت دعوى الوجدان على مدعیها شروع و پایان مى پذیرفت. اگر موضوعات وجدانى وقضایاى برآمده از آن را در شاکله اى علمى جاى دهیم، مى توان براى اقناع دیگران از آن بهره جست وبحث هاى علمى را به راه هاى جدید و نتایج بدیع، سوق داد.
سوم:
وجدان فقهى درمعرض آسیب پذیرى است و در اثر عواملى چند، سلامت خویش را از دست مى دهد. از این رو فقها نوعا وجدان سلیم و طبع مستقیم را گواه گرفته اند. تلاش براى انضباط بخشى دقیق به وجدانیات فقهى، راه را براین خطر مى بندد.
بحث دنباله دارى را که از این پس آغاز مى کنیم، به تک تک مواردى مى پردازد که مى توان نام وجدان فقهى برآنها نهاد.
بحث را از انصراف آغاز مى کنیم.
انصراف
به رغم استفاده گسترده از انصراف دراستنباط و رشد کیفى و کمى توجه به آن در فقه، مطالعه اى در خور را در باره آن مشاهده نمى کنیم.ابعاد و زوایاى این مساله هنوز زیرنگاه هاى ضابطه ساز اصولیان قرار نگرفته و درنتیجه گسستى میان مطالعات نظرى انصراف دراصول و بهره گیرى عملى از آن، در فقه پدید آمده است. آنچه امروز دراصول مشاهده مى شود، نامى کمرنگ و نگاهى شتاب زده ازانصراف درمبحث اطلاق و تقیید است که نیازها و زمینه هاى واقعى استفاده از آن را در فقه پوشش نمى دهد. بهره گیرى از انصراف رادر فقه هر چند مثبت و دقیق به شمارآوریم، ولى از آن جا که بدون تکیه بر ضوابط اصولى شکل گرفته است،نمى تواند یک بهره گیرى صددرصد علمى و گسترده به حساب آید. به سخن دیگر وضع موجود در بهره گیرى ازانصراف در فقه، با خلاها و کاستى هاى انبوهى روبه رو است که ناشى از فقدان یک بحث نظرى بایسته در باره انصراف دراصول مى باشد. استفاده استنباط ى از انصراف در فقه هرچند اکنون چشمگیر مى نماید، اما به یقین به همان اندازه یا کمتر، از کاستى و نارسایى برخوردار است.
نباید تلاشى را که شهید صدر در مورد انصراف سامان داده است، نادیده گرفت. وى به دوقسم انصراف معروف (ناشى از غلبه و ناشى از کثرت استعمال) قسم سومى را که ریشه درارتکاز دارد، افزوده است. اما درواقع انصراف به بحث بیشتر، نگاه دقیق تر و تقسیم سازى حساب شده ترى، نیازمند است. ضرورت شناخت همه اقسام آن، امروزه نیازهاى بیشترى را براى مطالعه و بررسى بروز مى دهد.
بحث زیر را که بانگاه ها و تقسیم بندى هاى جدید همراه است، دراین راستاسامان مى دهیم.
نگاهى به پیدایش و تاریخ تطور انصراف
انصراف، مراحل زیر را به خود دیده است:
مرحله اول: پیدایش انصراف
ظهور و نمود برخى از مصداق هاى یک لفظ درفضاى عادتهاى جامعه، جرقه نخستین توجه به انصراف را روشن، و انصراف لفظ به مصداق هایى ازاین دست را آشکار کرد. در کتاب هاى این مرحله، درحد قابل توجه واژه انصراف درکنار لفظعادت به کار رفته است()که این خود گواهى براین مدعا است که تفطن نخستین، به انصرافى پدیدآمد که ازآن به انصراف به عادت و یا انصراف به معتاد طبق تعبیرى که بعدا رواج یافت، یاد مى شود.البته درعمل،شیخ طوسى و فقیهانى دیگر به صورت ارتکازى نه تفصیلى و علمى درگستره اى فراخ به موارد انصراف، تفطن و توجه داشته است که خواهد آمد.
این مرحله، دوره فقیهانى را که تا قبل از محقق حلى مى زیسته اند، در بر مى گیرد.
مشخصه هاى این مرحله را مى توان به صورت زیر فهرست کرد:
الف)
عالمان این مرحله همان طور که اشاره شد به طور رسمى و درحد دیدگاه اصولى به بیش از یک قسلام از انصراف یعنى انصراف به عادت شناخت و توجه نداشتند. اقسام دیگر انصراف، بعدا شناخته شدند. در آثار سید مرتضى واژه انصراف درکنار واژه عادت به کار رفته() و این خود دلیل مدعا است.
ب)
توجه به انصراف و به کارگیرى واژه آن دراین مرحله درسطحى محدود، صورت گرفته است. البته شیخ طوسى بیش از دیگران از آن بهره جسته است.()
ج)
دراین مرحله، ازتقسیم انصراف ناشى از عادت، به دو قسم ناشى از غلبه وجود و کثرت استعمال، خبرى نیست. چنان که درادامه خواهم گفت، جداسازى این دو درمراحل بعد انجام گرفته است.
د)
سید مرتضى انصراف به عادت را معتبر نمى دانسته است. ()
ه )
دراین مرحله، جایگاه بحث اصولى انصراف را مبحث عام و خاص تشکیل مى دادنه اطلاق و تقیید. سید مرتضى درالذریعه مساله انصراف را تحت عنوان فصل فى تخصیص العموم بالعادات مطرح مى کند.() دیگران نیز که بعد از او آمده اند، اگر به مساله نظر افکنده اند، به همین صورت() بوده است.
البته شیخ طوسى در فقه نه اصول از انصراف اطلاق، سخن به میان آورده که حاکى از نگاه دقیق او درعرصه استنباط است.()ابن ادریس نیز در سطحى محدودتر، انصراف را به اطلاق اضافه کرده() است.
مرحله دوم: پیدایش واژه هایى چند
این دوره تا قرن یازدهم ادامه یافت.
سرفصل هاى وضعیت توجه و نگاه به انصراف در این دوره را مى توان چنین فهرست کرد:
به کار بردن واژه ها و تعبیر هایى از قبیلانصراف به معتاد() ، انصراف به غالب() ،انصراف به مع () هود،انصراف به معهود در عرف شرعى() وانصراف به متعارف().
اضطراب اقوال درمورد اعتبار یا عدم اعتبارانصراف به معتاد.
در باره این اضطراب،سخن بسیار است که طرح آن، بحث را به درازا مى کشاند. تنها به ذکراین نکته بسنده مى کنیم که گاه یک شخص درجایى این انصراف را معتبر ودرجاى دیگرغیر معتبر شمرده است مانند علامه که در موردى در رد انصراف به معتاد مى گوید:لفظ، غیرمعتاد را هم در برمى گیرد.
سپس چنین استدلال مى کند:
لان العاده لوکانت قاضیه على الشرع، لزم استناد التحلیل و التحریم الشرعیین الى اختیارالمکلفین و التالى باطل، فالمقدم مثله () زیرا عادت، اگر بر شرع حکم براند، لازمه آن، تکیه حلال و حرام شرع به اختیار مکلفان است. تالى چون باطل است، مقدم نیز همانند آن باطل مى باشد.
علامه درموارد دیگر، انصراف به معتاد را مى پذیرد.()
اضافه کردن انصراف به اطلاق
در مرحله قبل این اضافه به ویژه درآثار شیخ طوسى انجام گرفته بود. دراین مرحله نیز در سطح گسترده مشاهده مى شود.()
مرحله سوم: حرکتى نو در بازگشایى پرونده انصراف و بازشناسى جایگاه آن در اصول واستنباط
این مرحله در قرن یازدهم آغازید. گام نخستین این حرکت، توسط فقیهى ریزبین یعنى سبزوارى صاحب ذخیره المعاد برداشته شد و پس از او عالمان دیگر، گام هاى اساسى ترى برداشتند. با ذکر مشخصه هاى این مرحله، ابعاد این مدعا آشکارتر مى گردد.
ویژگى هاى مرحله سوم
الف ) جداسازى دو انصراف ناشى از غلبه و ناشى از استعمال
پیش تر بیان داشتیم که مرحوم حلبى به تفاوت انصراف ناشى از غلبه و ناشى از کثرت استعمال، تفدر قرن یازدهم مرحوم سبزوارى دریک بحث فقهى، سخنى برزبان راند که در زمان هاى بعد دستمایه تلاش عالمان درشناخت تفاوت ها در انصراف یاد شده، قرار گرفت.
وى در باره انصراف لفظ به فرد شایع گفت:
مجرد التعارف لایوجب تقیید الطبیعه الکلیه الا ان یصل الى حد یصیر حقیقه عرفیه صرف ش()یوع و رواج یک فرد نزد عرف، طبیعت کلى را مقید نمى کند مگر درحدى قرار گیرد که به صورت یک حقیقت عرفى درآید.
سخن او اگرچه صراحت و شفافیتى در جداسازى دو قسم انصراف ناشى از غلبه و ناشى ازکثرت استعمال نداشت اما دست کم خمیرمایه این جداسازى یا به تعبیر دیگر ملاک جداسازى را در برداشت و توانست در سوق دادن عالمان بعد از خود به جداسازى میان دو قسم، موثر افتد.
بعد از او نراقى در عوائد الایام کلماتى صریح تر بر زبان راند و با ادبیاتى گویاتر و علمى تر به میدان آمد.وى گفت:
الشیوع على قسمین: استعمالى ووجودى() شیوع که منشا انصراف مى شود بر دو گونه است: شیوع استعمالى و شیوع وجودى.
بعد از نراقى عالمانى چون صاحب جواهر() و آقا رضا همدانى()این موضوع راپى گرفتند و با تعبیرات و نگاه هاى دقیق ترى از آن سخن گفتند.
ب) وضعیت بررسى انصراف دراصول
1. جایگاه اصولى بحث
پیش تر گفتیم: اصولى ها انصراف را در مبحث عام و خاص مطرح مى کردند و انصراف را ازقبیل تخصیص مى انگاشتند.
تحولى که دراین مرحله بروز یافت، مطرح کردن آن در مبحث اطلاق و تقیید بود. طباطبایى صاحب مفاتیح به سراغ انصراف در همین مبحث رفت(). عالمان بعد از او نیز انصراف را در همین مبحث جاى دادند. البته پیش تر گذشت که شیخ طوسى در مواردى از فقه، انصراف را به اطلاق اضافه کرده است.
2. وضعیت کیفى و کمى بحث انصراف در اصول
بحث اصولى انصراف دراین دوره که هم اکنون نیز ادامه دارد و درمقدمه نیز اشاره شد دروضع مناسبى قرار ندارد. زوایا و ابعاد انصراف، ناشناخته باقى مانده است. از طرح اقسام انصراف و منشاهاى آن در اصول چندان خبرى نیست. اگر هم نگاهى دقیق به انصراف سامان گرفته، بیشتر در عرصه فقه بروز یافته است و آن هم به علت طبیعت فضاى بحث فقهى که چندان مورد نظر نیست به اجمال برگزار شده است و انتظام و انضباط لازم را به دست نیاورده است.
ج) تفاوت گذارى نظرى میان عموم و اطلاق در برابر انصراف
اصولیان بعد از جاى دادن مساله انصراف درمبحث اطلاق، از بعد نظرى و علمى نیز به شرح مبناى کار خویش پرداختند و بحثى را هرچند به صورت شتاب زده درباره تفاوت وضعیت عموم و اطلاق دربرابر انصراف، سامان دادند و دریافتند شمولى که توسط انصراف تهدید مى شود، شمول اطلاقى است نه شمول وضعى (عموم).
انصراف تنها توان جلوگیرى از شمول اطلاقى را دارد و به وضعى آسیب نمى زند.
اولین کسى که این مساله را مطرح کرده است، یکى از اساتید نراقى بود. نراقى از قول او نقل مى کند :
العموم الوضعى متناول للافراد الشایعه و النادره جمیعا بخلاف المطلق فانه یختص بالافرادالشایعه () عموم وضعى، افراد شایع و نادر را در برمى گیرد درحالى که مطلق،تنها افراد شایع راپوشش مى دهد.
آقا رضا همدانى بعد از او به این موضوع توجه نشان داده، مى گوید:
ان العموم مستند الى الوضع لایحسن فیه دعوى الانصراف() عموم، تکیه بروضع دارد و ادعاى انصراف نسبت به آن پسندیده نیست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   46 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وجدان فقهى و راههاى انضباط بخشى به آن در استنباط

دانلود مقاله کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 واحد علوم گیاهی و گیاه‌شناسی و مرکز بیولوژی سلول‌های گیاهی دانشگاه کالیفرنیا
ریورساید ـ امریکا
چکیده
تاثیر کمبود رطوبت طولانی مدت در برگردان (ترجمه) mRNA از نظر کمیتی در برگ‌های راسی و پایه‌ای همه گیاهان تنباکو (نیکوتیانا تاباکوم) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح پلی‌زوم (پلی‌ریبوزوم) (شش ریبوزوم با بیشتر در mRNA) به صورت مشخص تحت شرایط آبیاری خوب در برگ‌های راسی بیشتر از برگ‌های پایه‌ای بود. کمبود رطوبت هم در برگ‌های جوان و هم برگ‌های پیرتر موجب یک کاهش فزاینده در سطوح پلی‌زوم‌ها همراه با افزایش در مونوزوم‌های A.S می‌شود و این مساله نشانه شروع کاهش یافته برگردان است.
علیرغم کاهش کلی در شکل‌گیری پلی‌زوم‌ در 144 ساعت پس از کمبود آب، mRNA پروتئین انتقال اسید لیپید مشهور، مربوط به کمبود آب، با مقدار زیادی از پلی‌زوم‌ها و محتویات LTP افزایش یافته همراه می‌شود. mRNAی اسموتین، نسخه دیگر استنباط کم رطوبتی نیز در خلال کم رطوبتی طولانی مدت با پلی‌زوم‌های بزرگ همراه می‌باشد. در مقابل، mRNAهایی که به کدگذاری پروتئین‌های بدون استرس می‌پردازند، پروتئین‌هایی مثل ریبولوز بیس فسفات کربوکسیل/زیر واحدهای کوچک (rbcS) را اکسیژنه کرده و فاکتور آغاز کننده اکاریوتیک (elF4A)‌4A را که از نظر فراوانی کاهش داده و به سمت پلی‌زوم‌های کوچک و ترکیبات غیرپلی‌زومی متمایل می‌کند و مشخص می‌شود که شروع برگردان (ترجمه) ‌این mRNAها بوسیله کمبود رطوبت مورد آسیب قرار می‌گیرد. این نتایج نشان می‌دهد که تنظیم برگردان یک وسیله پاسخ تنظیم رطوبت بوده و تناوب برگردان mRNAهای مستقل در برگ‌های با سن مختلف، متمایز و مشخص می‌باشد.
واژگان کلیدی: پلی‌زوم‌ها، سنتز پروتئینی، ریبوزوم‌ها، تنباکو، برگردان و استرس کمبود رطوبت
مقدمه
پاسخ گیاهان پیچیده به استرس کمبود رطوبت بستگی به شدت (کاهش در پتانسیل آب). دوره استرس، اندام تجزیه و تحلیل شده و سن آن دارد. تغییرات در فشردگی ژن که ممکن است همانند سطح بعد از نسخه‌برداری در سطح نسخه‌برداری تنظیم شده باشد، پاسخ برجسته و معلومی به استرس کمبود رطوبت گیاه می‌باشد. با این وجود، مکانیزم‌هایی که در تنظیم فرآیندهای پس از نسخه‌برداری در پاسخ به استرس کمبود رطوبت دخیل هستند، هنوز مشخص و روشن نشده‌اند.
روابط خاص در الگوهای سنتز پروتئینی برگ در پاسخ به استرس کمبود رطوبت در گیاهان بالاتر رخ می‌دهد. بسیاری از مطالعات صورت گرفته، mRNAهای خاصی را شناسایی و معرفی کرده‌اند که پروتئین‌هایی را که در اثر استرس کمبود رطوبت انباشته می‌شوند، را کدگذاری می‌کنند. انباشته شدن تعدادی از این mRNAها و پروتئین‌هایی که نیاز به استنباط کمبود رطوبت دارند، موجب افزایش محتویات اسید آبسیسیک (ABA) می‌شود. فقط در مورد تعداد کمی از ژن‌ها شاهد نمایش مستقیم تنظیم نسخه‌برداری تحریک کمبود رطوبت هستیم.
به عنوان مثال، انباشته شده mRNAی le16،‌ باعث کدگذاری پروتئین انتقال لیپید مشهور (LTP) در گوجه می‌شود که در سطخ نسخه‌برداری و در پاسخ به افزایش سطح ABA در گوجه‌فرنگی تحریک می‌شود. در مقابل، در نسخه‌برداری هستک ریبولوز، بیس فسفات کربوکسیل/زیربخش‌های کوچک ژن‌های (rbcS) اکسیژنه می‌شوند و انباشتگی به حالت پیوسته mRNAی (rbcS) در پاسخ به کمبود رطوبت، آسیب می‌بیند. تعدادی از اجزای DNAی عمل کننده سیس برای نسخه‌برداری ارتقاء یافته ژنها تحت شرایط کمبود رطوبت مشخص و تعیین شده‌اند. علاوه بر مدولاسیون نسخه‌برداری، مکانیزم‌های پس از نسخه‌برداری که ثبات mRNA، برگردان mRNA و برگشت پروتئین را تعیین می‌کنند نیز ممکن است به تنظیم انباشتگی پروتئین تحریک شده بوسیله کمبود آب کمک کند.
در برگ‌های جدا شده از گوجه‌فرنگی، محتویات mRNA(ی) دو ژن نیازمند به ABA و le25 و l-1 آن، بوسیله نسخه‌برداری همانند وقایع بعد از نسخه‌برداری تنظیم می‌گردد. در برگ‌های تنباکو (نیکوتیانا تاباکوم) هم کمبود رطوبت و هم کاربرد ABA‌، باعث تحریک انباشتگی mRNA اسموتین (osm) می‌شود، گرچه پروتئین osm در برگ‌ها نامشخص بودند. اینکه آیا این تنظیم در سطح برگردان یا پس از برگردان روی داده است، هنوز مشخص نشده است. نهایتاًٌ اینکه مدارک تنظیم برگردان mRNA در طول خشک‌شدگی و آب‌پوشیس مجدد در خزه مقاوم در برابر خشکیدگی «تورتولا ودورالیس» مشاهده شد.
گزارش‌های قبلی نشان داده بودند که کمبود رطوبت موجب کاهش مشخص در سنتز پروتئینی در نهان‌دانگان می‌شود. همانطور که به صورت کاهش موثر در سطوح پلی‌زوم به صورت با مدرک مشخص می‌باشد. چندین استرس غیر زنده شامل محرومیت از اکسیژن و گرما، موجب کاهش در سطح سنتز پروتئیئنی شده و در برگردان انتخابی یک زیرمجموعه از mRNAها تاثیر بگذارد. چون سنتز پروتئین‌های تحریک شده بوسیله استرس تحت شرایط کم رطوبتی صورت می‌گیرد، آن هم علی‌رغم کاهش در سنتز پروتئین.
ما اینطور درنظر می‌گیریم که برگردان متفاوت mRNAها ممکن است یک ترکیب یا جز از پاسخ استرس باشد. در اینجا ما نشان می‌دهد که استرس کمبود رطوبت گیاهان تنباکوی رشد کرده گلخانه هم باعث تنظیم در سطوح پلی‌زوم‌ها می‌شود. تجزیه و تحلیل دو mRNAی تحریک شده بوسیله استرس و دو mRNAی تحریک شده توسط استرس مشخص کرد که استرس کم‌رطوبتی موجب تغییراتی در همکاری mRNAهای مستقل با پلی‌زوم‌ها می‌شود. علاوه بر این تاثیر کمبود رطوبت بر وضعیت برگردان در برگ‌های با سن مختلف کاملاً آشکار بود.
مواد و روش‌ها
درمان کمبود رطوبت
بذرهای تنباکو (نیکوتیانا تاباکوم و سیکونزین 38) به مدت 3 هفته در دمای 24 درجه سانتیگراد با یک دوره نوری 5/13 ساعته در 200μm.ls-1m-2 در یک محفظه رشد، شروع به جوانه‌زدن می‌کند. نهال‌ها را به ظروف 8 لیتری در گلخانه منتقل می‌کنند و آنها را در دمای حدود 26 درجه سانتیگراد نگهداری می‌کنند (طول روز 12 الی 14 ساعت). زمانی که گیاهان در هفته‌های 12 تا 13 دارای تعداد برگ 8 الی 10 عددی از برگ‌های کاملاً باز و غیرپیر شدند، آبیاری قطع می‌شود.
برگ‌های بالایی (راسی) کاملاً باز شد و هفت یا هشت جفت برگ (پایه‌ای که آنها را هم از بالا به پایین به حساب می‌آوریم) را بعد از 48.82.96.144 ساعت و بعد از 900 ساعت پس از قطع آب می‌چشیم. محتوی آب نسبی (RWC) را با استفاده از برش‌های دایره‌ای شکلی که به قطر 1 سانتیمتر از هر برگ بریده‌ایم، را تعیین می‌کنیم. همانطور که قبلاً توضیح داده داده‌ایم، RWC=[(FW-DW)/(TW-DW)*100]، در حالی که FW عبارت است از وزن تازه، DW وزن خشک، TW وزن برش خورده برگ پس از 24 ساعت شناور بودن در آب. محتویات ABA با استفاده از روش اندازه‌گیری ایمنی رادیویی ABA به صورت رقابتی تعیین می‌شود. همانطور که توسط آقایان «بری و بیچی» توضیح داده شد.
نمونه‌های بافت‌ها را در نیتروژن مایع، منجمد کرده و در دمای 80- درجه سانتیگراد برای آنالیز RNA، پروتئین و پلی‌زوم بعدی نگهداری می‌کنند. آزمایشات را حداقل سه مرتبه مورد تکرار قرار می‌دهند.
جداسازی RNA کل، پلی‌زوم‌ها و RNA پلی‌زومی
با استفاده از کیت کوچک گیاهی RN آسان، RNA سلولی کل (30μg) از برگ‌های 1/0گرمی راس یا 4/0 گرمی پایه‌ای جداسازی شد. مقدار RNA با اندازه‌گیری مقدار جذب در 260nm تعیین گردید. برای آنالیزهای پلی‌زوم، برگ‌ها را در یک پودر نرم قرار داد و آن را در نیتروژن مایع قرار دادند و یک میلی‌لیتر از نمونه حجمی سلول بسته‌بندی شده در یک میلی‌لیتر از بافر تقطیر، هیدراته کردند (200 میلی‌مول تریس با pH=9، 200 میلی‌مول KCI)، 36 میلی‌مول MgCl2، 25 میلی‌مول اتیلن گلیکول ـ بیس (بتا آمینو اتیل اتر)-N، N، N' و N' تترااستیک اسید (EGTA) و 100 میکرومول و 2 تا مرکاپتو اتانول، 50 میکرومول mL-1 سیکلوهگزیمید، 50 میکروگرم mL-1 کلرآنفیکول، 1% (v/v) تریتول 100-x، 1% (v/v) بریج 35، 1% (v/v) توین-40، 1% (v/v) 40-NP.
بعد از برطرف کردن ضایعات سلولی بوسیله سانتیریفیوژ کردن در g×14000 به مدت 2 دقیقه در دمای 4 درجه سانتیگراد، 750 میکرولیتر از شناور به داخل 5/4 میلی‌متر (20 تا 60% w/v) گرادیان نیشکر بارگذاری شده و به مدت 90 دقیقه در دمای 4 درجه سانتیگراد در g×275000 سانتریفیوژ شد.
چگالی عدسی (OD) نمونه‌ها با یک نمایشگر 5-UA و تقسیم کننده شیب 185 مورد اندازه‌گیری قرار گرفت و میزان جذب را از طریق نیشکر در nm254 با یک رقم داخلی ms124 را نشان داد. اطلاعات مقدار جذب به صورت الکترونیکی و با استفاده از یک کارت تحصیل اطلاعات سازگار 8-DAS به دستگاه خروجی کامل کننده اطلاعات واحد نمایشگر 5-UA متصل شده و ثبت می‌گردد. جزئیات مربوط به نرم‌افزار و سخت‌افزار این سیستم در صورت درخواست در دسترس می‌باشد.
سطوح پلی‌زومی بوسیله محاسبه سطح پروفیل پلی‌زوم بعد از کم کردن خط مبنای شیب OD تعیین می‌گردد (میزان جذب یک شیب بار شده با بافر تقطیر μl750)، سطح هر پروفیل پلی‌زوم، نسبت به یک مقدار مساوی که برای اختلالات در نمونه مورد بارگذاری درنظر گرفته بود، به صورت نرمال درمی‌آید. سطوح مونوزوم‌ها (s80ریبوزوم و یک ریبوزوم در هر نسخه) و پلی‌زوم‌های بزرگ (6 ریبوزوم یا بیشتر در هر نسخه)‌ با محاسبه ارتباطی محدوده‌های پیک تعیین شدند. محدوده‌های مرتبط با تقسیمات مونوزومی و پلی‌زومی بزرگ به عنوان درصدی از محدوده کل تحت پروفیل گزارش می‌شوند.
مرز پایین‌تری مربوط به s40 پیک زیر واحد و مرز بالاتری قسمت تحتانی و کف شیب بود. برای اندازه‌گیری بارگذاری پلی‌زوم، mRNAهای مستقل شیب‌های نیشکر به 13 لوله (400 میکرولیتری) با یک تقسیم کننده شیب تقسیم می‌شود. با افزودن 80 میکرولیتر از TES [250 میلی‌مول Tris با pH=8، 250 میلی‌مول اسید اتیلن دی آمین تترا استیک (EDTA)، 5% (v/v) سدیم دو دسیل سولفات (SDS)]، RNA از هر تقسیم جدا می‌شود. استخراج پروتئین با یک حجم مساوی از فنل: کلروفرم، الکل ایزوامیل به نسبت‌های (25:24:1) و جداسازی جسم از محلول 320 میکرولیتری فاز آبکی با اضافه کردن از حجم 3 مول استات سدیم با pH=5/2 و 2 حجم از اتانول 99/99% در دمای 2- درجه سانتیگراد در طول شب صورت می‌گیرد. RNAها را با اتانول 70% شسته و در 30 میکرولیتر از (نمونه‌های برگ راسی) یا 10 میکرولیتر (از نمونه برگ‌های پایه‌ای) از 1/0% (v/v) دی اتیل پیروکربنات (DEPC)‌ فرآوری شده با آب، حل می‌کنیم.
آنالیزهای خشک کردن RNA و پروتئین
برای تجزیه و تحلیل سطوح پروتئینی RBCS, eI4A, OSM, LTP بافت برگی خرد (نرم شده)‌ به مقدار (5/0گرم) در یک میلی‌لیتر از بافر 90-B محتوی [1/0میلی‌مول EDTA، 1 میلی‌مول دیتیوترتیول، 10% (v/v) گلیسرول، 90 میلی‌مول KCI، 2 میلی‌مول سدیم مولیبدیت، 200 میلی‌مول Hepes, KOH با pH=7.6، 5 میلی‌مول فنیل متیل سولفوئیل فلوراید (PMSF)] هیدراته می‌شوند و ضایعات سلولی را بوسیله سانتریفیوژ g×14000 به مدت 10 دقیقه در دمای 4 درجه سانتیگراد از آن جدا می‌کنیم. غلظت پروتئین با استفاده ازد مقاله پروتئین پیترسوم با آلبومین سرم بووین به عنوان یک استاندارد تعیین می‌کنیم. پروتئین (به مقدار 20 میکروگرم) ‌با بافر نمونه SDS نسبت به غلظت‌ نهایی 5 میلی‌مول Tris با pH=6.8 و 5% (v/v) گلیسرول و 2% (w/v) SDS، 5/0%(v/v) دو مرکاپتو اتانول و 125/0% (w/v)‌ برومو فنول آبی، رقیق کرده و آن را در دمای 100 درجه سانتیگراد به مدت 5 دقیقه حرارت می‌دهیم و مواد غیرقابل حل را نیز بوسیله سانتریفیوژ جدا می‌کنیم. پروتئین‌ها را بوسیله الکتروفورسیس با استفاده از الکتروفورسیس ژل پبی اکریلامید SDS (PAGE) با [15% (w/v) اکریلامید، 5% (w/v) N'، N'-متیلن ـ بیس ـ الکریلامید، 375 میلی‌مول Tris با pH=8، 1/0% (w/v) SDS، 5/0% (w/v) آمونیوم پرسولفات، 5/0% (v/v) TEMED] تقسیم می‌شوند. غشاها را با آنتی‌سرم ضد LTP پلی‌کلونال خرگوشی مورد تکثیر قرار می‌دهند. همینطور با آنتی‌سرم ضداسموتین پلی کلونال خرگوشی یا با آنتی‌سرم ضد eIF4A پلی کلونال خرگوشی که بعداً بوسیله پری اکسیداز درهم آمیخته ترب اسبی IgG ضدخرگوشی بز با آشکارسازی شیمیایی ـ تابشی با استفاده از عامل ECL انجام می‌شود. نمونه‌های RNA که به اندازه‌گیری آگارهای 2/1% تقسیم شده‌اند و همینطور به ژل‌های فرمالوئید 25/18% در Mv75 به مدت 3 ساعت و به درون یک غشای نایلونی منتقل می‌شوند، آن هم با 10XSSC (2 مول NaCl و 1 مول سیترات سدیم و 1/0% SDS)‌ به مدت 16 ساعت.
نتایج
تفاوت‌ها در محتویات آب نسبی و محتویات ABA در برگ‌های راسی و پایه‌ای در پاسخ به کمبود رطوبت پاسخ کمبود رطوبت خاک گیاهان تنباکوی رشد کرده در گلخانه در جفت برگ‌های کاملاً جدید باز شده (راسی) ‌و جفت برگ‌های پیرتر (پایه‌ای) مورد آزمایش قرار گرفت. برگ‌های پایه‌ای هیچ نشانه‌ای از پیری را در اثر عملکرد کمی رطوبت از خود نشان ندادند و در خلال آزمایش گیاهانی که خوب آب خورده بودند، هم علامتی از پیری در آنها دیده نشد. .RWC جفت برگ‌های و پایه‌ای به ترتیب 4/1±2/76 و 2/2±7/80% بوده، آنهم تحت شرایط آبیاری نرمال و معمولی.
مقدار RWC برگ‌های پایه‌ای بعد از اعمال 96 ساعت کمبود آب به گیاه تا 9/1±1/48% کاهش یافت. مقدار REC برگ‌های راسی بعد از 96 ساعت کم‌آبی به 9/3±6/56%% کاهش یافت و حداقل پس از گذشت 48 ساعت دیگر در همان سطح باقی ماند. محتویات ABA در پاسخ به کمبود رطوبت در نمونه‌های برگی مشابه در 72 ساعت کاهش یافت و در زمانی که مقدار RWC به زیر 60% سقوط کرد، مقدار ABA افزایش یافت.
محتویات ABA برگ‌های راسی و پایه‌ای در هیچ نقطه زمانی تفاوت خاصی نداشت (P>0.1). وقتی که این گیاهان پس از 144 ساعت بعد از کمبود رطوبت و کم‌آبی مورد آبیاری مجدد قرار می‌گرفتند، برگ‌های راسی احیا می‌شوند، در حالی که برگ‌های پایه‌ای پیر می‌شوند. توانایی برگ‌های جوانتر برای باقی ماندن در RWC بالاتر آنهم در 96.144 ساعت کم‌آبی (به ترتیب P<0.25, P<0.05) نسبت به برگ‌های پایه‌ای مربوط به قدرت زندگی برگ‌های با سن مختلف می‌باشد.
انباشتگی متفاوت mRNA و پروتئین در برگ‌های راسی و پایه‌ای در خلال رشد و در پاسخ به کمبود رطوبت:
نسخه‌برداری و انباشتگی پیوسته mRNAی ltp، یعنی کدگذاری یک لیپید مشهور که پروتئین را منتقل می‌کند (ltp) در برگ‌های گیاه گوجه‌فرنگی بوسیله اعمال کمبود رطوبت خاک، تحریک می‌گردد. در تحقیق صورت گرفته توسط ما، فراوانی mRNAی ltp در پاسخ به کمبو رطوبت خاک در برگ‌های راسی تنباکو افزایش می‌یابد. سطوح mRNAی ltp در گوجه‌فرنگی بستگی به محتویات APAی برگ دارد. در تنباکو، یک رابطه قوی بین mRNAی ltp و محتویات APA در برگ‌های راسی و پایه‌ای دارد (به ترتیب 0.92, R2=0.99). انباشتگی mRNAی osm بر اساس توسعه، تنظیم می‌شود. در تنباکو بوسیله استرس کمبود رطوبت پیشرفت می‌کند و بوسیله APA تحریک می‌شود. سطوح mRNAی osm در برگ‌های راسی نسبت به برگ‌های پایه‌ای در زمان صفر پایین‌تر می‌باشد.
استرس کمبود رطوبت باعث پیشرفت یک افزایش در انباشتگی نسخه‌برداری در هر دو نمونه برگی می‌شود (تصویر 1ب). در مقابل این mRNAهای تحریک‌پذیر بوسیله ABA، سطوح mRNAی rbcS در برگ‌های راسی و پایه‌ای در خلال کمبود رطوبت کاهش می‌یابد. کاهش در این نسخه‌برداری در برگ‌های پایه‌ای بسیار سریعتر اتفاق می‌افتد. سطح پیوسته عامل آغازی اکاریوتیک mRNAی (elF4A) ‌نیز در پاسخ به کاهش رطوبت کاهش می‌یابد. سطح این mRNA در برگ‌های پایه‌ای پایین‌تر از برگ‌های راسی بود. این اطلاعات مشخص می‌کند که فراوانی این چهار نسخه به صورت متمایز بوسیله توسعه و استرس کم‌ رطوبتی تعدیل می‌شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کنترل برگردان استنباط کمبود رطوبت در نیکوتیانا تاباکوم