فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی


تحقیق در مورد تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

فهرست مطالب

 

پروتئین

کربوهیدراتها

ویتامین و املاح

ورزش و مکملهای غذایی

منبعی برای انرژی است.

آیا مصرف مکملهای غذایی موثر است؟

آیا مصرف مکملها قانونی است؟

نقش آب  در ورزشکاران میزان مصرف مایعات در ورزشکاران

علائم و خطرات کم آبی در ورزشکاران

تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

  رژیم غذایی یک ورزشکار باید در یک مطلب اساسی با رژیم غذایی فرد عادی تفاوت داشته باشد . ورزشکاران علاوه بر احتیاجات زندگی روزمره ، نیاز به سوخت برای تمرین و مسابقه دارند غذا سوخت لازم برای ورزشکاران را تأمین می کند ولی اغلب ورزشکاران از سوختی که در مخازن خود میریزند غافلند . پروتئین ، چربی و کربو هیدراتها سوخت بدن (انرژی ) شما هستند . همه غذا ها ترکیب یکسانی از نظر محتوا ندارند . همانگونه که ماشینهای مسابقه نیاز به بنزین با درجه اکتان بالا دارند. ورزشکاران نیز نیاز به مواد غذایی دارای درجه کربوهیدرات بالا دارند .

کالری

یک ورزشکار نوجوان ( به خصوص فردی که در حال رشد است ) نسبت به هر زمان دیگری از زندگی نیاز بیشتری به کالری دارد . انرژی مورد نیاز همچنین به نوع ورزش تخصصی و برنامه تمرین شما بستگی دارد . یک دختر نوجوان با جثه متوسط که دارای فعالیت متوسط و هنوز در حال رشد است به حدود 2200 کالری در روز نیاز دارد ، حال آنکه یک دختر 15 ساله با جثه کوچک که رشدش کامل شده به حدود 1800 کالری یا کمتر نیاز دارد . پسران نوجوان بالاخص نیاز بسیاری به کالری دارند . یک پسر نوجوان در حداکثر رشد ممکن است به 4000 کالری در روز احتیاج داشته باشد . میزان کالری که در ورزش نیز می سوزد متفاوت است تمرین پیش از یک فصل در یک تیم فوتبال ممکن است در روز 500


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفاوت رژیم غذایی ورزشکاران با افراد عادی

دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
معلولیت از جمله عوامل و نقایص مختل کننده است که می تواند در تمامی ابعاد زندگی انسان اثر گذاشته و در صورت هدایت نشدن، انسان را به پائین ترین مراحل انسانی اش نازل گرداند.
امروزه واژة معلول به افرادی تعلق پیدا می کند که توانائی پائین تری از حد طبیعی، که ناشی از یک نارسائی کالبد شناختی می باشد را دارا می باشند و در نتیجه مشکلات زیادی در همسان سازی با افراد همسن و سال خود پیدا می کنند.آنچه که باید در تعریف معلولیت در نظر گرفته شود تفاوتی است که بین واژة Handi.capped و کلمة Disability وجود دارد کلمة Disability به معنی نقص،و کلمة Handi.capped بعنوان بی فایدگی اجتماعی معلولیت بیان شده است.در اکثر پژوهشهای مربوط به معلولین کلمة Disability را بیشتر به کار برده اند تا، بار ارزشی Handi.capped را دارا نباشد.

 

1.Handiccaped
2.Disability
بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، معلول فردی است که در اثر ضایعات ارثی، بیماری و یا حوادث و یا کهولت قسمتی از امکانات بدنی یا روانی خود را بطور دائم یا موقت از دست داده است و از استقلال فردی او در آموختن و یا کارکردن کاسته شده است.(اسلامی نسب، 1372).
معلولین با توجه به محدودیت های زندگی خصوصی، شخصی و خانوادگی از ویژگی های خاص برخوردار بوده و برای موارد مختلف زندگی اعم از آموزش، اشتغال، همسر گزینی به شیوه های خاص متوسل می شوند به نظر می رسد که متغیر سن و جنس در ازدواج معلول مؤثر می باشد و ظاهراً ازدواج مرد معلول با زن معلول رایج تر می باشد.زیرا بسیاری از خانواده ها کمتر حاضرند که فرد معمولی همسر فرزند سالم آنها باشد. مرد معلول از امکانات انتخاب بیشتری نسبت به زن معلول برخوردار بوده است و می تواند از میان افراد سالم یا معلول همسر خود را انتخاب نماید.اما برای زن معلول محدودیت بیشتری وجود دارد، ضمناً ازدواج مرد معلول با زن سالم در صورتی میسر می شود که او دارای ویژگی هایی از قبیل، سن بالا، خانواده با وضعیت اقتصادی پائین و نیز نازیبائی باشد.
بین معلول مادر زادی و معلول غیر مادر زادی از لحاظ موفقیت در انتخاب همسر تفاوت دیده می شود و به نظر می رسد که مشکل معلول مادر زادی در همسر گزینی و ازدواج به مراتب بیشتر از معلول غیر مادر زادی باشد، زیرا احتمال ارثی بودن معلولیت در اثر گذاری آن بر روی فرزندان وجود دارد. در تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی شیوه های همسر گزینی معلولین، نتایج بدست آمده بیانگر این حقیقت است که، متغیرهای بسیار زیادی در امر ازدواج تاثیر می گذارند و گاه به عنوان عواملی بازدارنده ایفای نقش می کنند آمار نشان می دهد که حدود 45% از افراد جامعه بر اهمیت تاثیر گذاری معلولیت در امر ازدواج واقف هستند.بنظر می رسد که در میان انواع معلولیت، ناشنوایان شانس بیشتری برای تشکیل خانواده را داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

 

2- بیان موضوع پژوهش و ضرورت اهمیت آن
معلولیت یکی از مسائل مهم و پیچیده است که جوامع با آن مواجه هستند عوامل مختلفی که موجب معلولیت ها هستند از گذشتة دور وجود داشته و هم اکنون نیز وجود دارد طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی 10% جمعیت جهان را، معلولین جسمی، ذهنی و اجتماعی تشکیل می دهند که اختلالات حرکتی و نقص عضو3% و عقب ماندگی ذهنی3% ، نابینایی 2% کری لالی2% می باشندو یکی از مشکلات عمده افراد معلول در زمینه ازدواج و همسر گزینی می باشد که بنابر ضرورت این موضوع، پژوهشگر در این پژوهش بر آن است که بداند آیا معلولیت به عنوان عامل بازدارنده می تواند باعث عدم تمایل افراد معلول برای ازدواج با افراد عادی شود؟

 

 

 

 

 

3- اهمیت موضوع در پژوهش این است که:
با نگرش عمیق به پدیدة معلولیت روشن می گردد که این پدیده موجب محرومیت های گوناکونی می گردد و فشارهای مختلفی برای افراد معلول به وجود می آورد و از آنجائیکه معلولیت به عنوان یک پدیدة اجتماعی اجتناب ناپذیر است مسئولیت هایی را برای عموم و بویژه مسئولین به همراه دارد.این تحقیق می تواند روشن کننده دیدگاههای معلولین در زمینه ازدواج باشد و میزان تمایلات و یا عدم تمایل و بی رغبتی در رابطه با ازدواج با افراد سالم را در میان معلولین منعکس سازد و لذا این پژوهش از آن جهت که در شناسایی و فهرست بندی مسائل اساسی تشکیل دهنده، زیر ساز فکر معلولین در مورد ازدواج و خواستگاه های فکری و عاطفی آنها تلاش می کند، دارای اهمیت ویژه است.

 

 

 


4- هدف پژوهش:
پژوهشگر در این پژوهش سعی در بررسی معلولیت و تاثیرگذاری آن در شیوه نگرش و تمایلات معلولین در انتخاب افراد عادی برای ازدواج دارد.

 

5- سئوال های پژوهش:
1- آیا افراد معلول تمایلی نسبت به ازدواج با افراد عادی دارند؟
2 – چه عواملی موجب عدم تمابل در زمینه ازدواج معلولین با افراد عادی می باشد؟
3 – آیا بین نگرش زنان و مردان معلول در رابطه با ازدواج با افراد عادی تفاوتی وجود دارد؟

 

 

 


6- فرضیه پژوهش:
1 – بین نگرش زنان و مردان معلول در زمینه ایجاد ارتباط زناشویی با افراد عادی تفاوت وجود دارد.
2 – نوع معلولیت افراد معلول در تمایل آنان با ازدواج با افراد عادی تاثیر دارد.
7- متغیرهای پژوهش:
متغیر مستقل: معلولیت
متغیر وابسته: نگرش نسبت به ازدواج با افراد سالم
متغیر کنترل کننده: جنسیت
8- تعاریف عملیاتی متغیرها:
افراد معلول: افرادی که مجموعه ای از نواقص جسمی و ذهنی در زندگی آنها اثر سوءِ برجای گذاشته و مانع از ادامه زندگی شخص بصورت طبیعی می گردد و این افراد به دلیل عدم امکان زندگی مستقل از نظر شخصی و اجتماعی، نیازمند توانبخشی و کمک دیگران می باشند.افرادی از قبیل نابینایان، ناشنوایان و معلولان جسمی – حرکتی.
افراد سالم: کسانی هستند که هیچ گونه عارضه و نقص مختل کننده در بدن آنها وجود ندارد و بدون کمک دیگران فعالیتهای شخصی و اجتماعی خود را به راحتی انجام می دهند.(اسلامی نسب، 1372).
جنسیت: در این پژوهش زن و مرد بودن افراد، از لحاظ دارا بودن ویژگی های جسمانی زنانه و مردانه می باشد.
نگرش: نگرش یک حالت آمادگی ذهنی و عصبی است، که از طریق تجربه سازمان می یابد، و بر واکنش فرد نسبت به تمامی موضوعها و موقعیتهای وابسته به نگرش تاثیر مستقیم و پویا بر جای می گذارد.(گوردون آلپورت،1935).

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
گستره نظری پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

1-2 تاریخچه معلولیت(از گذشته تا کنون)
معلولیت همراه با پیدایش انسانها است و قدمتی همپای تاریخ بشر دارد.مروری بر تاریخچه معلولیت نشان می دهد که در هر دوره ای از تاریخ، در هر فرهنگ و تمدنی و در همة طبقات اجتماعات گوناگون، افرادی وجود داشته اند که از نظر فعالیتهای اجتماعی و کنش های ذهنی پایین تر از حد طبیعی عمل نموده و اگر چه نیازمند توجهات ویژه ای بوده اند، با این حال نه تنها به خواسته ها و امور اجتماعی و رفاهی آنان تا قبل از قرن نوزدهم چندان واقعی نهاده نشده است بلکه مطالعه در زندگی معلولین در سراسر تاریخ آشکار کنندة این حقیقت تلخ است که، رفتار غالب جوامع با این گروه از افراد به ویژه عقب ماندگان ذهنی، ظالمانه و بدور از هرگونه عدالت اجتماعی و رفتارهای انسانی نیز بوده است.(حلم سرشت و دل پیشه 1371).
جوامع بدوی و قبایل اولیه بشر که سخت برای بقاء خود تلاش می نموده اند افراد ضعیف و معلول را که در تلاش زندگی مؤثر محسوب نمی شدند طرد می کردند، اسپارتها کودکان ناقص را طعمة گرگها می ساختند و مردم مفلوج را به امواج خروشان رودخانه ها می سپردند.در بسیاری از نمونه های باستانی مرسوم بوده که در سالهای قحطی تعدادی از افراد معلول را قربانی یا سنگسار می نمودند.اعتقاد به ارواح خبیث و حلول آنها در جسم معلولین تا قرن اخیر در بسیاری جوامع از جمله در اروپا شایع بوده است.
در کلیه ادیان بزرگ جهان از جمله دین مبین اسلام مفهوم کمک و دستگیری از بیچارگان و عاجزین و ناتوانان را به نگرش حمایتی دین از معلولین و نیازمندان تعبیر و تفسیر کرده است.در دین اسلام رسیدگی به وضع این قبیل مردم به عنوان یک وظیفه برای مسلمین توصیه شده است.چنانچه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعاً.اگر کسی یک فرد را نجات دهد مثل این است که تمام بشریت را نجات داده است(سورة مائده، آیه 32).(اسلامی نسب،1372).
بطور کلی در تاریخ عقاید و نظرات مردم نسبت به معلولین به ویژه کسانی که عقب افتادگی روانی و ذهنی داشته اند، منعکس کنندة نظرات اجتماعی آن زمان بوده و فرهنگ خاص ملت ها در ان عقاید و نظرات تاثیری شگرف داشته است.
خوشبختانه در عصر حاضر عقاید اجتماعها در مورد این گروه از افراد جامعه بر اثر گذشت زمان و پیشرفت چشم گیر در دانش و تکنولوژی و تلاش بی وقفه دانشمندان و محققین همچون، سگین، مونتسوری، هاوگوگن بول، آلفرد بینه و.. که در امر تعلیم و تربیت معلولین خدمات بسیار ارزنده ای انجام داده و پذیرفته شدن آنان را در کنار دیگران در جامعه بعنوان حق مسلمی برای این قبیل از افراد مطرح و دنبال نموده اند، تفاوت محسوسی را با گذشته نشان می دهد به نحوی که در حال حاضر در اکثر جوامع و ملل، معلولین تحت توجهات ویژه ای قرار گرفته و این امر در جهت سرویس دهی هر چه بهتر به منظور تامین هر چه بیشتر استقلال فردی آنان همواره در بسط و توسعه می باشد.
در مورد بیشتر استقلال فردی آنان همواره در بسط و توسعه می باشد.در مورد واژه معلولیت، تعاریف و تعابیر وختلفی انجام گرفته است و برای معلولین نیز مشخصاتی را برشمرده اند لیکن طبق آخرین تعریف علمی که توسط سازمان جهانی بهداشت1 در سال 1981 در مورد معلولیت ارائه گردیده است، معلولیت را "ایجاد اختلال در رابطه بین خود و محیط" تعریف کرده است.
به بیان دیگر معلولیت عبارت است از مجموعه ای از عوامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و یا ترکیبی از آنها که به نحوی در زندگی شخص اثر سوء بر جای گذارده و مانع2 ادامه زندگی وی به صورت طبیعی می گردد.چنین فردی اصطلاحاً معلول نامیده می شود و غالباً به دلیل عدم امکان زندگی مستقل از نظر شخصی و اجتماعی نیازمند توانبخشی 3 می باشد.بنابراین معلولیت به ناتوانی4 در انجام تمام یا قسمتی از ضروریات عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود یک نقص مادرزادی یا عارضی در قوای جسمانی یا روانی اطلاق می شود.
هنگامی که سازمان ملل، سال 1981 را سال معلولین اعلام کرد تمام ممالک دنیا همبستگی خود را، در حمایت از معلولین و بازتوانی و تطابق مجدد آنها با دنیای کار و زندگی اعلام داشتند، گروهی از این ممالک که از نظر پیشرفت های علمی و بهداشتی و اعتلای سطح زندگی در حد بالایی قرار داشتند، توانستند اقدامات خود را در این راه بیش از پیش توسعه داده و تقویت نمایند ولی گروهی که به دلایل متعدد در حد پایین تری بودند توانستند حمایتی را که شایسته انسانیت و نوعدوستی است در حق همنوعان خود به جا آورند، در حالی که این گروه از جوامع بشری بیش از دیگران نیاز به اقدام داشتند.
چرا که طبق امار سازمان جهانی بهداشت از حدود 500 میلیون معلول جهان قریب به 80 درصد آن در این کشورها سکونت دارند و مخارجی که در این کشورها برای آنان صرف می شود، 20 درصد مخارج جهانی ان است، بدین معنی که 80 درصد مخارج جهانی صرف 20 درصد معلولین در کشورهای پیشرفته می گردد.مسئله قابل توجه دیگر اینکه، از این 500 میلیون معلول در جهان قریب به 3/1 آن را کودکان تشکیل می دهند.یعنی انسانهائی که در سر آغاز زندگی هستند و باید یک عمر با معلولیت در این جهان بسربرند.مواردی که در زیر به آنها اشاره می گردد مربوط به اعلامیه سازمان ملل متحد درباره حقوق معلولین می باشد که در سال 1975 به تصویب کشورهای عضو رسیده است.
1. منظور از معلول، کسی که به علت نقص جسمی یا روحی (چه مادرزادی و چه غیر آن) تا حدی یا به کلی از تامین ضرورت های زندگی عادی فردی و یا اجتماعی ناتوان است.
2. معلولین باید از تمام حقوقی که در این اعلامیه مقرر شده برخوردار شوند در اعطای این حقوق به معلولین نباید هیچ گونه استشناء و تمایز و تبعیض بر پایه نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی و غیر آن، ملیت و پایگاه اجتماعی، میزان ثروت، وضع تولد یا هر وضع دیگری که به معلول و یا خانواده اش مربوط می شود وجود داشته باشد.
3. حفظ حیثیت انسانی معلولین حق ذاتی آنهاست.معلولین نیز صرف نظر از علت، کیفیت و شدت نقص و ناتوانائیشان دارای همان حقوق اساسی هستند که سایر هموطنان انها ازآن برخوردارند حق برخورداری از یک زندگی دلپذیر و حتی المقدور عادی، در راس این حقوق قرار دارد.
4. معلولین دارای همان حقوق مدنی و سیاسی هستند که انسانهای دیگر از آنها برخوردارند و اعلامیه های مربوط به حقوق اشخاص عقب افتاده، ناظر بر رفع هر نوع محدودیت یا نقص این حقوق در مورد معلولین روانی است.
5. باید اقداماتی به عمل آورد تا معلولین بتوانند حتی المقدور متکی به خود باشند.
6. معلولین حق برخورداری از معالجات پزشکی، روانی و ناتوانی از جمله به کمک اعضای مصنوعی، توانبخشی، طبی و اجتماعی، تحصیلات، تعلیمات حرفه ای، مشورت، اشتغال و غیره را دارند تا بتوانند قابلیت ها و استعدادهای خود را به حد اعلاء ارتقاء دهند و سریعاً به زندگی اجتماعی بازگردند.
7. معلولین حق برخورداری از امنیت اقتصادی و اجتماعی و حق برخورداری از یک زندگی دلپذیر را دارند آنان موافق استعدادهای خود، حق استخدام شدن و اشتغال به حرفه های سودمند و مولد و عضویت در اتحادیه های کارگری را دارند.
8. مقتضی است نیازهای خاص معلولین در تمام مراحل برنامه ریزی اقتصادی و اجتماعی مد نظر باشند.
9. معلولین حق زندگی کردن با خانوادة خود یا خانواده ای که آنان را به فرزندی قبول می کند و حق شرکت در تمام فعالیتهای اجتماعی، تولیدی و یا تفریحی را دارند. و هیچ معلولی را نمی توان ملزم به سکونت در محل متفاوت کرد مگر آنکه وضع وی و نفع وی ، مستلزم سکونت در آنجا باشد . چنانچه سکونت معلول در یک محل خاص اجتناب ناپذیر باشد.محیط و شرایط زیست وی در آنجا باید تا حد امکان نزدیک به شرایط زندگی افراد عادی همسن او باشد.
10. معلولین باید در قبال هر گونه استثمار، مقررات و رفتار تبعیض آمیز، اهانت آمیز و ناشایست مورد حمایت قرار گیرند.
11. معلولین به هنگام لزوم باید حق برخورداری از کمک های حقوقی برای حمایت از نفس و دارائیشان را داشته باشند چنانچه معلولی به محاکمه کشیده شود، دادگاه باید وضع جسمی و روانی او را کاملاً در نظر بگیرد.
12. مشورت با سازمانهای معلولین در مورد مسایل مربوط به حقوق معلولین ، سودمند خواهد بود.
13. معلولین، خانواده ها و جامعه های آنان را باید بهر طریق مناسب نسبت به حقوقی که در این اعلامیه قید شده است اگاه کرد.(حلم سرشت و دل پیشه، 1371).
2-2 انواع معلولیت1
معلولیت به دسته های مختلف حسی و حرکتی تقسیم می شود.در زیر مجموعه حسی، می توان به نابینائی 2و ناشنوائی 3 و در زمینه نقص حرکتی می توان به اختلالات جسمانی4، نقص عضوها، ضایعات نخاعی، c.p5 و انواع ناهنجاریهای مربوط به اسکلت بدنی اشاره کرد که در زیر بطور مختصر، این معلولیت ها را شرح خواهیم داد.
نابینائی: شناخت و تعریف نابینائی مطلق امری سهل و مشهود است، لیکن وقتی نابینائی مطلق نباشد موضوع قابل بحث و گفتگو خواهد بود.
نابینائی را به گونه های مختلف تعریف کرده اند که هر یک، مبتنی بر هدف خاصی است.بعبارت دیگر از نظرهای مختلف تعاریف متفاوتی از نابینائی بیان شده است و بدین ترتیب نابینائی طبی، قانونی، حرفه ای و شغلی، آموزشی و نظایر آنها تعریف هایی است.
که بر حسب مورد، در نظر گرفته شده است.از نظر آموزشی ، نابینا به کسی گفته می شود که میزان دید او به قدری کم یا ضعیف باشد که برای آموزش وی از متدها و روشهای بینایی نمی توان استفاده نمود و این گونه افراد حداکثر قادر به رویت نور و روشنایی و اشیاء بزرگ هستند.علاوه بر آنهائیکه مطلقاً فاقد دید می باشند، قانوناً، نابینا به کسی گفته میشود که میزان دید وی از چشمی که از یک سلامت نسبی برخوردار است پس از حداکثر ترمیم برابر با 200/20 یا کمتر از آن باشد و یا زاویه دیدش از 20 درجه کمتر باشد.به طور کلی با توجه به تعاریف فوق، چگونگی شناخت و تشخیص میزان نابینایی را به شرخ زیر می توان خلاصه نمود:
1- نابینائی مطلق و یا فردی که فقط نور را تشخیص می دهد و حرکت دست را از فاصله سه پایی(حدوداً 60 سانتی متر) تشخیص نمی دهد، یعنی میزان بینائی حدود 200/2 است.
2- میزان بینائی افراد نابینائی را که از فاصله سه پایی قادر به شمردن انگشتان نیستند، لیکن حرکت دست را به خوبی نشخیص می دهند، یعنی میزان بینایی حدود 200/5 است.
3- افرادیکه به خوبی و راحتی قادرند رفت و آمد خود را به تنهائی انجام دهند، لیکن خط های درشت روزنامه را تشخیص نمی دهد، یعنی میزان بینائی خدود 200/10 است.
4- افرادیکه قادرند حروف درشت روزنامه را بخوانند، یعنی میزان بینائی حدود 200/15 است.
5- افرادی که در مرز بینائی و نابینائی قرار دارند و قادر به انجام کارهایی که بینایی رکن اساسی آن را تشکیل می دهد نیستند، یعنی میزان دیدشان حدود 200/20 است.(نامنی،1363).
ناشنوایی:
شنوایی یکی از حیاتی ترین توانائیهای حس است که بدون آن بسیاری از توانائیهای انسان برای سازگاری با محیط تحت الشعاع قرار گرفته، باعث نوعی عقب ماندگی و ناتوانائی در رشد ذهنی می گردد.ناشنوا: کسی است که احساس شنوایی اش نتواند او را در زندگی روزمره یاری دهد.در فکر عامه، ناشنوا به کسی گفته می شود که هیچ گونه شنوایی ندارد اما در حقیقت از نظر صوتی عده معدودی را می توان یافت که دستگاه شنوایی آنها از بین رفته باشد و بیشتر افرادی که از نظر آموزش در گروه ناشنوایان قلمداد می شوند دارای مقدار جزئی شنوایی هستند.ناشنوایان از نظر شدت معلولیت در گروههای خفیف، ملایم، متوسط، شدید و عمیق قرار می گیرند.ناشنوایان خفیف نیروی لازم 40 – 15 دسی بل برای درک صوت دارند و فقط در نجوا مشکل دارند.ناشنوایان ملایم نیروی 55 – 40 دسی بل و اغلب در گفتار معمولی اشکال دارند.ناشنوایان متوسط نیروی 70 – 55 دسی بل که اغلب در گفتار بلند اشکال دارند و ناشنوایان شدید نیروی 90 – 70 دسی بل که فقط فریاد یا گفتار تقویت شده را می فهمند و ناشنوایان عمیق که نیرویی بیش از 90 دسی بل برای درک لازم دارند و معمولاً حتی صدای تقویت شده را نیز درک نمی کنند.از آنجا که نقص شنوایی و تکلم شخص اثر می گذارد، یکی از معلولیتهای مهم بشمار می اید.آدمی از کودکی و بدو تولد از طریق حس شنوایی، گفتار اطرافیان را می شنود و به تدریج انچه را شنیده است به خاطر می سپارد و سپس بازگو می کند.پس اگر حس شنوایی دچار نارسایی گردد و به خصوص اگر این نارسایی از بدو تولد یا قبل از پایه گذاری تکلم باشد با توجه به شدت نارسایی این حس مهم، شخص از نعمت تکلم نیز محروم می گردد.
در بررسی عوامل مؤثر در ناشنوایی افراد، می توان به عوامل ارثی، مادرزادی و عوامل عارضی که بعد از تولد، نقایص شنوایی را سبب می گردند از قبیل ابتلاء به بیماریهای عفونی چون مننژیت، اوریون، سوء تغذیه، تصادفات و اشتغال در حرفه های پر سر و صدا اشاره نمود.(حلم سرشت و دل پیشه، 1371).

 

3- 2 گروه بندی معلولین جسمی:
معلولین جسمی، معلولینی هستند که، دچار ضایعات و اختلالات جسمی می باشند و شایع ترین معلولیت های حسمی عبارتند از:
1- نقص عضوها: منظور از این دسته از معلولین کسانی هستند که بر اثر عوامل مختلفی از قبیل عوامل ارثی، مادرزادی و یا حوادث و اتفاقات گوناگون، یک یا چند عضو اصلی خویش را بصورتی از دست داده اندکه قادر به انجام امور روزمره، قبل از توانبخشی نیستند.
از مهمترین عوامل که قطع عضو را سبب می گردند، می توان به ضربه ها، بیماریهای عروقی محیطی، تومورها، عفونتها، ضایعات عصبی و ناهنجاریهای مادرزادی اشاره نمود.
2- ضایعات نخاعی: مجموعاً بیماریها و اختلالاتی که منجر به ضایعه نخاع شوکی و ستون فقرات گردد به ضایعات نخاعی موسوم بوده و این گونه معلولین را معلولین ضایعات نخاعی می نامند.نخاع شوکی بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که همچون طنابی باریک و ضعیف در داخل ستون مهره ها قرار دارد.در طول و طرفین نخاع، عصبهایی خارج می شود که بر امین مغز را به تمام بدن و احساسهای مختلف و متعدد را، بالعکس به مغز انتقال می دهند.نخاع همچون دستگاه تلفن باعث ایجاد یک ارنباط دو طرفه بین مغز و سایر نقاط بدن می باشد.بدین معنی که دستورات مغز از طریق نخاع به اعصاب و اعضای بدن می رسد همچنین وصول و انجام فرامین مغز و احساسهای پوستی و محیطی از طریق همین نخاع به مغز اعلام می گردد.ایجاد ضایعه یا قطع نخاع باعث می گررد که این نظم مختل شده از اندامها واعضای زیر سطح ضایعه ارتباط خود را با مغز از دست بدهند و اختیار آنها را از دست خارج گردد.
3- ناهنجاریهای مربوط به اسکلت: گروه معلولین مبتلا به ناهنجاریهای استخوان کسانی هستند که مبتلا به انحرافات ستون مهره و یا ناهنجاریهای استخوانهای اصلی دست و پا و یا سر و گردن می باشند.این افراد از اینکه به علت مادرزادی و یا حوادث و اتفاقات گرفتار معلولیت شده باشند، در هر صورت از نقطه نظر توانبخشی در یک چارت کلی قرار خواهند گرفت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  60  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقایسه نگرش مردان و زنان معلول نسبت به ازدواج با افراد سالم

پایان نامه بررسی میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت در تهران

اختصاصی از فی دوو پایان نامه بررسی میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت در تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت در تهران


پایان نامه بررسی میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت در تهران

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :157

 

رساله جهت اخذ دریافت کارشناسی

 

 

 

موضوع:

 

بررسی میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت در تهران

 

( پسر به دختر)

فهرست مطالب

 

فصل اول : چهار چوب پژوهش

انگیزه انتخاب موضوع..................... 2

مسئله یا طرح پژوهش...................... 3

اهمیت و فایده پژوهش..................... 8

اهداف پژوهش............................. 9

فرضیه های پژوهش......................... 9

مدل نظری پژوهش.......................... 11

پرسش هااساسی پژوهش...................... 12

 

فصل دوم : ادبیات پژوهش

پیشینه پژوهش............................ 14

ادبیات نظری............................. 23

نظریۀ های جامعه شناسی................... 70

نظریه برچسب............................. 70

نظریۀ نیاز.............................. 72

نظریۀ امید و انتظار..................... 76

نظریۀ حمایت اجتماعی .................... 79

نظریۀ روانکاوی.......................... 80

 

فصل سوم : روش شناسی پژوهش

روش تحقیق............................... 83

جامعه آماری............................. 83

روش نمونه گیری و حجم نمونه.............. 83

نحوه جمع آوری اطلاعات و ابزار سنجش....... 84

روایی و پایایی ابزار سنجش............... 85

تکنیک های آماری......................... 86

تعریف مفاهیم............................ 88

 

فصل چهارم : تجزیه و تحلیل آماری

جداول توصیفی............................ 111

جداول تحلیلی............................ 143

 

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

مشکلات و محدودیت های پژوهش............... 150

پیشنهادات............................... 150

منابع

ضمائم

انگیزه انتخاب موضوع

بدون شک در جامعه امروز ایران قدرت تغییر جنسیت در شکل روابط و انسجام خانوادگی تاثیرات بسزایی دارد.شناخت وضعیت اخلاقی فرد ، و تاثیر سابقه تغییر جنسیت در خانواده و تاثیر هرکدام از آنان منجر به کاهش یا افزایش انسجام در محیط خانوادگی می شود شایان توجه است.و درخواست و رفع نیازهای مالی ، اقتصادی ،فرهنگی والدین و دوستان توسط فرد یا رفت و آمد با والدین دوستان می تواند باعث افزایش تفاهم و روابط میان افراد دو جنسیتی شود.ولی اینگونه موارد (تغییر دادن جنسیت) می تواند در زندگی خانوادگی کارکرد مثبت و یا منفی داشته باشد که گاه این کارکرد باعث افزایش روح همکاری وانسجام خانوادگی می شود مانند پیشرفت در زندگی از جنبه های عاطفی ، عقیدتی و غیره و گاه باعث کاهش انسجام خانوادگی می شود مانند بی مهری و بی علاقگی ، خشونت و انزجار می شود.به عنوان یک مسئله می تواند مورد بحث و بررسی باشد که به صورت یک موضوع که جنبه علمی دارد قابل ارزیابی قرار گیرد.پس چه خوب است که ما به آن درجه از علم و آگاهی رسیده باشیم که روز به روز با افزایش سطح آگاهی نسبت به افراد دو جنسیتی در جهت انسجام خانوادگی گام برداریم.و هرچه بیشتر در مستحکم کردن نهاد خانواده سعی وافر نماییم.

مسئله یا طرح پژوهش

آنچه به عنوان تعریف از اختلالات هویت جنسی ارائه می شود بیانگر این مطلب است که اختلالات هویت جنسی به وضعیتی گفته می شود که فرد به طور مستمر و پایدار از جنسیت بیولوژیک (هویت جنسی) خود ناراضی است.تمایل یا اصرار بر متعلق بودن به جنس مقابل خود را دارد و این وضعیت برای فرد ایجاد ناراحتی شدید و یا اختلال درعملکرد روانی و اجتماعی می نماید (وامقی ، ص2) از نظر روانی پسرهای دارای چنین اختلالی با فعالیت های دخترانه سرگرمند تمایل به پوشیدن لباسهای دخترانه دارند یا لباس های در دسترس خود را به شکل دخترانه در می آورند.عروسک های زن اسباب بازی مورد علاقه آنها است و در بازی هایشان نقش دخترانه به عهده می گیرند ممکن است اصرار داشته باشند و ادعا کنند که آلت تناسلی شان از بین خواهد رفت و یا بهتر است که آن را نداشته باشند این گونه افراد در جمع پسرها مورد اذیت و تمسخر قرار گرفته و اغلب طرد می شوند بعضی از پسرها ممکن است از مدرسه رفتن به دلیل مسخره شدن یا تحت فشار قرار گرفتن برای پوشیدن لباس های پسرانه اجتناب کنند اینگونه تمایلات از یک سو و قرار گرفتن در جامعه ای که با این تمایلات مخالف است و با آنها برخورد می کند از سوی دیگر این افراد را دچاراختلال در عملکرد می نماید.فشار روانی دراین افراد شدت می یابد و ترجیح می دهند کمتر در جمع افراد هم جنس خود حاضر شده و انزوا طلبی را ترجیح می دهند افسردگی یک مشکل شایع در مبتلایان به این اختلال است زیرا مسائل و مشکلات جدیدی در ارتباط با خانواده و مدرسه و محیط زندگی خود دارند که این افسردگی در مواردی منجر به اقدام آنها برای خودکشی می شود به خصوص اگر فرد احساس ناامیدی در مورد تغییر جنسیت داشته باشد در یک مطالعه میزان خودکشی د رمردان دو جنسیتی3/16 درصد بوده است (همان منبع ، ص 15).علاوه بر اختلالات روانی رویکردهای جامعه نیز این افراد را دچار اختلال در عملکرد می نماید.سیری در جوامع گذشته نشان می دهد که افرادی که دارای رفتار غیر عادی بوده و به نوعی دچار آسیب شده بودند همواره پذیرای برچسب هایی مانند شیطان ، جادوگر ، بیمار ، مختل المشاعر ، مطرود و بیگانه بوده اند و جامعه نیز درهمه حال آنان را میکروب های خطرناکی به شمار می آورده که به علت پیشه کردن روش ها و کردارهای ضد اجتماعی ، بهداشت جامعه را در خطر نابودی قرار می دهند ، در بیانی دقیق تر می توان گفت که پیشداوری ها و تصورات قالبی که در فرهنگ هر جامعه درمورد پدیده هایی مانند اختلال هویت جنسی وجود دارد به تدریج تفکرات و باورهای خاص خود را درباره پدید آوردندگان آن ایجاد می کند برداشت های ایجاد شده به تدریج جایگاه خود را به عنوان مبنایی برای قضاوت جامعه در مورد این افراد و ارزیابی جایگاه و کنش های آنان به دست می آورد و بر شیوه برخورد جامعه با آنان تاثیر عمیق و تعیین کننده بر جا می گذارد در عین حال از آنجا که اغلب این تصورات بر شالوده های علمی و تجربی متکی نیست مسیر برخورد جامعه با این گروه همواره

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت در تهران

پروژه آمار ( نان مصرفی افراد خانوار )

اختصاصی از فی دوو پروژه آمار ( نان مصرفی افراد خانوار ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه کامل و جامع به همراه نمودارهای میله ای ، دایره ای ، چندبر و .. فایل به صورت وورد بوده و قایل ویرایش می باشد . 16 صفحه


دانلود با لینک مستقیم


پروژه آمار ( نان مصرفی افراد خانوار )

دانلودمقاله بررسی میزان رضایمندی افراد از تغییر جنسیت در تهران ( پسر به دختر)

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله بررسی میزان رضایمندی افراد از تغییر جنسیت در تهران ( پسر به دختر) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

انگیزه انتخاب موضوع
بدون شک در جامعه امروز ایران قدرت تغییر جنسیت در شکل روابط و انسجام خانوادگی تاثیرات بسزایی دارد.شناخت وضعیت اخلاقی فرد ، و تاثیر سابقه تغییر جنسیت در خانواده و تاثیر هرکدام از آنان منجر به کاهش یا افزایش انسجام در محیط خانوادگی می شود شایان توجه است.و درخواست و رفع نیازهای مالی ، اقتصادی ،فرهنگی والدین و دوستان توسط فرد یا رفت و آمد با والدین دوستان می تواند باعث افزایش تفاهم و روابط میان افراد دو جنسیتی شود.ولی اینگونه موارد (تغییر دادن جنسیت) می تواند در زندگی خانوادگی کارکرد مثبت و یا منفی داشته باشد که گاه این کارکرد باعث افزایش روح همکاری وانسجام خانوادگی می شود مانند پیشرفت در زندگی از جنبه های عاطفی ، عقیدتی و غیره و گاه باعث کاهش انسجام خانوادگی می شود مانند بی مهری و بی علاقگی ، خشونت و انزجار می شود.به عنوان یک مسئله می تواند مورد بحث و بررسی باشد که به صورت یک موضوع که جنبه علمی دارد قابل ارزیابی قرار گیرد.پس چه خوب است که ما به آن درجه از علم و آگاهی رسیده باشیم که روز به روز با افزایش سطح آگاهی نسبت به افراد دو جنسیتی در جهت انسجام خانوادگی گام برداریم.و هرچه بیشتر در مستحکم کردن نهاد خانواده سعی وافر نماییم.
مسئله یا طرح پژوهش
آنچه به عنوان تعریف از اختلالات هویت جنسی ارائه می شود بیانگر این مطلب است که اختلالات هویت جنسی به وضعیتی گفته می شود که فرد به طور مستمر و پایدار از جنسیت بیولوژیک (هویت جنسی) خود ناراضی است.تمایل یا اصرار بر متعلق بودن به جنس مقابل خود را دارد و این وضعیت برای فرد ایجاد ناراحتی شدید و یا اختلال درعملکرد روانی و اجتماعی می نماید (وامقی ، ص2) از نظر روانی پسرهای دارای چنین اختلالی با فعالیت های دخترانه سرگرمند تمایل به پوشیدن لباسهای دخترانه دارند یا لباس های در دسترس خود را به شکل دخترانه در می آورند.عروسک های زن اسباب بازی مورد علاقه آنها است و در بازی هایشان نقش دخترانه به عهده می گیرند ممکن است اصرار داشته باشند و ادعا کنند که آلت تناسلی شان از بین خواهد رفت و یا بهتر است که آن را نداشته باشند این گونه افراد در جمع پسرها مورد اذیت و تمسخر قرار گرفته و اغلب طرد می شوند بعضی از پسرها ممکن است از مدرسه رفتن به دلیل مسخره شدن یا تحت فشار قرار گرفتن برای پوشیدن لباس های پسرانه اجتناب کنند اینگونه تمایلات از یک سو و قرار گرفتن در جامعه ای که با این تمایلات مخالف است و با آنها برخورد می کند از سوی دیگر این افراد را دچاراختلال در عملکرد می نماید.فشار روانی دراین افراد شدت می یابد و ترجیح می دهند کمتر در جمع افراد هم جنس خود حاضر شده و انزوا طلبی را ترجیح می دهند افسردگی یک مشکل شایع در مبتلایان به این اختلال است زیرا مسائل و مشکلات جدیدی در ارتباط با خانواده و مدرسه و محیط زندگی خود دارند که این افسردگی در مواردی منجر به اقدام آنها برای خودکشی می شود به خصوص اگر فرد احساس ناامیدی در مورد تغییر جنسیت داشته باشد در یک مطالعه میزان خودکشی د رمردان دو جنسیتی3/16 درصد بوده است (همان منبع ، ص 15).علاوه بر اختلالات روانی رویکردهای جامعه نیز این افراد را دچار اختلال در عملکرد می نماید.سیری در جوامع گذشته نشان می دهد که افرادی که دارای رفتار غیر عادی بوده و به نوعی دچار آسیب شده بودند همواره پذیرای برچسب هایی مانند شیطان ، جادوگر ، بیمار ، مختل المشاعر ، مطرود و بیگانه بوده اند و جامعه نیز درهمه حال آنان را میکروب های خطرناکی به شمار می آورده که به علت پیشه کردن روش ها و کردارهای ضد اجتماعی ، بهداشت جامعه را در خطر نابودی قرار می دهند ، در بیانی دقیق تر می توان گفت که پیشداوری ها و تصورات قالبی که در فرهنگ هر جامعه درمورد پدیده هایی مانند اختلال هویت جنسی وجود دارد به تدریج تفکرات و باورهای خاص خود را درباره پدید آوردندگان آن ایجاد می کند برداشت های ایجاد شده به تدریج جایگاه خود را به عنوان مبنایی برای قضاوت جامعه در مورد این افراد و ارزیابی جایگاه و کنش های آنان به دست می آورد و بر شیوه برخورد جامعه با آنان تاثیر عمیق و تعیین کننده بر جا می گذارد در عین حال از آنجا که اغلب این تصورات بر شالوده های علمی و تجربی متکی نیست مسیر برخورد جامعه با این گروه همواره به سمت مسیرهای نادرست رهنمون می گردد و در این مسیر نیز همواره آثار منفی خود را در پی آورده و می آورد تصوراتی که هریک به شکلی خاص تصویر ذهنی جامعه را درباره این گروه واژگون می سازد در این میان می توان از انواعی از این دست تصورات نام برد که افراد دوجنسیتی راموجوداتی خطرناک تر از آنچه که هستند یا می توانند باشند جلوه می دهد . پس هراس جامعه را از آنان بیشتر نموده و مقابله با آن را شدیدتر می نماید برخی از ذهنیت های جامعه ناشی از پیشداوری هایی است حاکی از اینکه این گروه از افراد با سایر افراد جامعه متفاوت هستند مضامینی مانند اینکه آنان به اراده و خواست خود و به سبب پای بند نبودن به اصول اخلاقی و ملاحظات انسانی مرتکب رفتار غیر عادی می گردند آرزوها و علایق بشری در قلب و روح آنان تاثیر نمی کند و خلاصه اینکه همه ازیک قماش هستند.نمونه هایی از این دست تصورات در یک طیف وسیع قرار می گیرد که شامل گونه هایی از تصورات پیشینیان است که رفتارهای غیر عادی را ناشی از علل ماوراء الطبیعی در روان افراد یا انواعی دیگر از اثر گذاری این علل می دانستند تصوراتی از این قبیل که آنها در تسخیر ارواح شیطانی اند که در وجودشان رخنه کرده و راه مهار آن نیز خارج کردن این ارواح از کالبد فرد است.حتی اگر این کار به سوزاندن آن کالبدها منجر شود.بدیهی است که اینگونه تصورات در جامعه به دنبال فشارهای روانی نارضایتی هایی را برای افراد دوجنسیتی به دنبال خواهد داشت با پیشرفت علم و آگاهی بشر در مورد این افراد امروزه راه های مختلفی برای درمان و از بین بردن علائم بالینی اختلال هویت جنسی در افراد شکل گرفته که یکی از این راه ها انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به منظور از بین بردن جنسیت کنونی فرد و وارد شدن به گروه جنسیتی مورد تمایل فرد می باشد.بدین ترتیب مشکل عمده این افراد از نظر روانی از بین خواهد رفت.متخصصان بالینی بر نیاز به ارزیابی دقیق هر فرد قبل از تصمیم برای برداشتن گام های پزشکی لازم برای تغییر جنسیت تاکید می کنند.اکثر مراکز درمانی به برخی اقدامات اولیه برای افرادی که آزمون های روان شناختی آنها بیانگر ثبات هیجانی و احتمالاً متناسب برای جراحی تشخیص داده می شوند می پردازند بعد از برگزیدن بیماران معمولاً لازم است آنها یک یا دو سال به عنوان عضوی از جنس مخالف زندگی کنند.طی این دوره تزریق هورمون برای ایجاد صفات جنسی ثانویه به کار می رود این دوره حکم آمادگی روان شناختی برای زندگی به عنوان عضوی از جنس دیگر را دارد مطالعات روی بیمارانی که به دقت انتخاب شده بودند نشان دادکه جراحی درمان کارآمدی بوده است هرچند متخصصان در سازگاری جنسی وا جتماعی آنها بهبود مشخصی را نمی دیدند ولی اکثر بیماران گزارش نمودند که از نتایج راضی هستند و بهترین نتیجه به دست آمده از رضایت ناشی از تغییر جنسیت در حد متوسط بود.
نکته قابل توجه این است که هویت جنسی قویاً تحت تاثیر عوامل روان شناختی اجتماعی و فرهنگی است و جراحی در حال حاضر فقط می تواند مشکلات موثر از عوامل روان شناختی را بر طرف نماید اما آیا این شیوه توانسته جوابگوی مشکلات اجتماعی و فرهنگی افراد در جنسیتی در مقابله جامعه باشد؟ و آیا توانسته همان گونه که در حل مشکلات روانپریشی این افراد موثر بوده است در میزان سازگاری اجتماعی این افراد تاثیر گذاشته و میزان رضایت آنها را از تغییر جنسیت افزایش دهد؟

 

اهمیت و فایده پژوهش
افراد دو جنسیتی هنوز برای جامعه ما شناخته شده نیستند و حضور آنها در اذهان عمومی به عنوان افراد مجرم و منحرف هنوز به قوت خود باقی است.مشکلاتی که افراد دو جنسیتی با آنها روبرو هستند برای جامعه مهم نبوده و همچنان به عنوان سدی در جهت برآورده کردن نیاز این افراد به شمار می رود یکی از راه های درمان این افراد جراحی به منظور تغییر جنسیت است به این امید که مشکلات روحی شان حل شود و بتوانند به زندگی عادی برگردند ولی با توجه به اینکه جراحی فقط مشکلات روحی این افراد را برطرف می کند و دید افراد جامعه نسبت به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی همچنان منفی باقی می ماند وجود تحقیق در مورد میزان رضامندی این افراد از تغییر جنسیت با روش جراحی ضروری به نظر می رسد از آنجا که دلیل عمده و بسیار مهم افراد دو جنسیتی برای تغییر جنسیت این است که از بودن در جنس خود ناراضی بوده و خواهان رهایی از این وضعیت هستند بنابراین این تحقیق با هدف بررسی میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت و قرار گرفتن در جنسیت جدید شکل گرفته است.

 

اهداف پژوهش
1- معرفی افراد دو جنسیتی به جامعه به منظور آشنایی افراد جامعه با پدیده دو جنسیتی؛
2- معرفی مشکلات آنها و معرفی روش جراحی که به عنوان موثرترین روش برای درمان مشکل این افراد مطرح شده است.
3- آگاهی در مورد میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت.

 

فرضیه های پژوهش
1- میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دوجنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است.
2- میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
3- میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
4- میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
5- میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛
6- میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛

7- مدل نظری پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


پرسش های اساسی پژوهش
1- افراد دو جنسیتی ازتغییر جنسیت خود چقدر رضایت دارند؟
2- آیا میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
3- آیا میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
4- آیا میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
5- آیا میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
6- آیا میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟
7- آیا میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

 


فصل دوم (ادبیات پژوهش)
پیشینه مطالعاتی پژوهش
ادبیات نظری
نظریۀ های جامعه شناسی
نظریۀ برچسب
نظریۀ نیاز
نظریۀ امید و انتظار
نظریۀ حمایت اجتماعی
نظریۀ روانکاوی

 

 

 


پیشینه پژوهش
آدمی همواره در مورد سلامت جسم ، روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده و هست.و در این زمینه سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است.برخی از این نظریات تقریباً جهانشمول به نظر می رسند.و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دوره های تاریخ دیده می شوند.شاید بزرگ ترین فایده مطالعه تاریخ آگاه شدن از همین امر است که درمورد نابهنجاری ها ، باورها و بارها نظریات معینی تکرار شده اند.
طبق نظریه ای کهن که امروزه نیز به چشم می خورد رفتار غیر عادی نتیجه عملکرد نیروهای مارواءالطبیعی و جادویی مثل ارواح شرور و شیطان است.در جوامعی که این نظریه را باور داشتند معمولاً درمان ، همان جادو بوده است.نزد بسیاری از جوامع ، جادوگر قبیله یا طبیب همان کسی که گمان می بردند با نیروهای ماوراء الطبیعی در تماس باشد.واسطه ارتباط ارواح با انسانها بوده است و فرد گرفتار به کمک او می توانست دریابد که کدام ارواح باعث مشکل او شده اند و برای آرام ساختن آنها چه باید کرد.
همچنین در تاریخ رفتار غیر عادی این عقیده نیز رواج داشته است که رفتارهای عجیب و غریب بعضی از مردم ناشی از اختلال کار بدن آنها است.مثلاً نقشی که نه همه بدن فرد بلکه عضو معینی را گرفتار می کند.منشایی که برای چنین نقصی قائل می شوند بسته به ماهیت رفتار غیر عادی ، عقاید فرهنگی جامعه و دانش علمی متفاوت بوده است گاهی رفتار غیر عادی با سوراخ کردن جمجمه درمان می شده است در این روش به کمک شی تیزی مثلاً سنگ سوراخی به قطر 2 سانتی متر در جمجمه ایجاد می شد.
شواهدی به دست آمده حاکی از اینکه حتی 2 تا 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز سوراخ کردن جمجمه در کشورهای شرق مدیترانه و شمال آفریقا به کار می رفته است.مطالعه روی جمجمه به منظور ایجاد راه گریزی برای ارواح شیطانی بوده است.دانش دوره یونان باستان نیز محصول قرن ها تکامل بوده است.حدود 800 سال قبل از میلاد رفتار آشفته یا جنون آمیز تنیهی در برابر توهین به خدایان تلقی می شد آنهایی که خدایان قصد هلاکشان را داشتند.نخست دیوانه می گردیدند درمان این افراد در معابدی که به اسکلوپیوز ، خدای تندرستی ، اهدا شده بود صورت می گرفت.
هر معبد ساختاری دالان مانند داشت که بیماران روانی در آن راه می رفتند و می خوابیدند و عاقبت به مرکز آن می رسیدند عقیده بر این بود که در اثنای جریان مذبور خدای تندرستی به خواب آنهامی آمد و آنها را شفا می داد در قرون بعد این عقیده که زندگی شخص در دست خدیان است.تدریجاً حداقل در بین شهروندان تحصیل کرده از بین رفت.فلاسفه یونان نسبت به جنبه هایی از وجود فرد که تبیینی از رفتارهای عادی و غیر عادی به دست می دهد کنجکاو شدند و نابهنجاری و اختلالات شدید به عنوان پدیده های طبیعی در نظر گرفته شدند که باید برای آنها درمان منطقی فراهم شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  159  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی میزان رضایمندی افراد از تغییر جنسیت در تهران ( پسر به دختر)