دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
دانلود مقاله الگوی ارزیابی اثر مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیتهای سازمان(چارچوب مفهومی و آزمون عملی )
الگوی ارزیابی اثر مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیتهای سازمان(چارچوب مفهومی و آزمون عملی )
اهمیت و ضرورت تحقیق
در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات, دانش به عنوان منبع حیاتی سازمانها در عرصه رقابت و عاملی حیاتی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار محسوب می گردد . همگام با چرخش از سوی اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد مبتنی بر دانش ، سازمانها نیز خود را بر آن داشته اند تا با تکیه بر دانش و اطلاعات استفاده از آن در فرآیند کسب و کار توان رقابتی خود را افزایش دهند . برای پاسخ به این سوال مهم که چرا اصولا برخی سازمانها در صحنه رقابت موفق هستند نیازمند درک نقش حیاتی دانش در آنها می باشیم . به طور کلی سازمانها به دو دسته از داراییها ( سرمایه ) تکیه می کنند : داراییهای ملموس و داراییهای ناملموس . آنچه تا چندی پیش اهم توجه سازمانها را به خود جلب کرده بود کسب و بهینه سازی داراییهای ملموس مانند ماشین آلات و تجهیزات بوده است . اما امروزه سازمانها دریافته اند که آنچه موجب موفقیت و بقای سازمانها می شود ، داراییهای ناملموس مانند سرمایه فکری ، تجربیات ، دانش سازمانی و اطلاعات می باشد .
امروزه شرکتها به این نتیجه رسیده اند که باید به آنچه می دانند ( سرمایه فکری ) بیش از آنچه دارند ( سرمایه مادی ) اهمیت بدهند . دانش تنها منبع بی پایانی است که با استفاده بیشتر حجم آن بیشتر می شود . شرکتهای بزرگی چون سه ام ، اچ پی و جنرال الکتریک با توجه به اهمیت نقش اطلاعات و دانش ، مدیرانی با تخصص مدیریت دانش را جذب نموده اند . سازمانها با درک اهمیت و نقش حیاتی مدیریت دانش اشتیاق وافری به اعمال این سیستمها از خود نشان می دهند . اما واقعیت این است که به دلیل عدم وجود تصویر روشنی از آنچه می خواهند به آن دست پیدا کنند ، نمی توانند به صورت ایده آل و مطلوب این سیستمها را طراحی و اجرا کنند . طراحی و اجرای موفقیت آمیز پروژه های مدیریت دانش بدون شناخت و تحلیل عوامل حیاتی موفقیت که شامل عوامل مختلف انسانی ، فرهنگی ، فناوری و رقابتی می باشد نمی تواند ، شرکتها را در این زمینه یاری رسان باشد .
سازمانها در عصر اطلاعات که همراه با پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد ، نیازمند ساز و کاری منسجم جهت سازماندهی به داده ها ، اطلاعات و دانش می باشد . امروزه صرفا داشتن حجم انبوهی از اطلاعات نمی تواند راه گشا و مفید باشد ، بلکه داشتن اطلاعات مربوطه ، طبقه بندی شده و به هنگام می تواند به سازمان کمک کند . سازمانها در تعاملات عصر جدید با مفاهیم متمایزی از بازارهای فعلی روبرو هستند که آن تعامل با بازار دانش می باشد .
دانش به مثابه کالایی ناملموس در آمده است که سازمانها و کنشگران اجتماعی آن را معامله و مبادله می کنند . درک وجود چنین بازارهایی سازمانها را به سوی استفاده از ساز و کاری جهت هدایت و سازماندهی این سرمایه ارزشمند رهنمون ساخته است . کنشگران بازار دانش مانند ارائه دهندگان ، خریداران و واسطه ها نیازمند وجود ساز و کاری جهت هماهنگی می باشند . در صحنه رقابت ، سازمانها نمی توانند با تکیه بر فناوری ، قیمت و کیفیت به طور دائم جلودار باشند ، اما در صورتی که دانش و اطلاعات را به خوبی سازماندهی و کنترل کنند می توانند آنچه را موجب شاخص بودن آنها می باشد را به طور دائم ارتقاء بدهند .
اندیشه ها و ایده ها ، ساز و کارهایی هستند که می توانند از منابع فیزیکی محدود ارزش آفرینی کنند . امروزه موفقیت شرکتهایی کوچک و شناخته نشده مانند نت اسکیپ از غولهای تجاری مانند اپل ، این حقیقت را روشن ساخته است که موفقیت در اداره دانش و اطلاعات زمینه ساز پیدایش افقهای جدیدی برای شرکتهای کوچک می شود. امروزه اهمیت دارایی های فکری به حدی رسیده است که شرکتها در ترازنامه خود ارزش آن را در بخش دارایی های شرکت ثبت می کنند . پیدایش مناصب جدید مدیریتی مانند مدیر ارشد دانش و مدیر سرمایه فکری مدعی اهمیت این موضوع برای شرکتها می باشد . خلا ابزارها و روشهایی جهت مدیریت دانش در شرایط فعلی کاملا محسوس می باشد . در حالیکه برای اداره عوامل سنتی تولید مانند نیروی کار سرمایه و فناوری ابزارها و روشهایی جامع و کامل موجود می باشد .
تشریح ابعاد و حدود مساله
درباره مدیریت دانش تعاریف متعدد و متنوعی ارائه شده است که با توجه به زاویه دید صاحبنظران و اهمیت دادن به عاملی خاص ، نوع تعریف آنها از یکدیگر متمایز می شود . برای آگاهی از مفهوم صحیح مدیریت دانش ، ابتدا باید تعریف روشنی از دانش داشته باشیم و تفاوت ان را با داده ها و اطلاعات در نظر داشته باشیم . داده به مفهوم پردازش عینی درباره رویدادهای مختلف می باشد . داده فاقد معنی ، ساختار و نظم می باشد . هنگامی که داده دارای ساختار و نظم شود به اطلاعات تبدیل می شود اما اطلاعات ، صرفا دارای ساختار و نظم می باشد ، ولی معنی و مفهوم خاص را نشان نمی دهد . از زاویه دیگر تفاوت داده با اطلاعات در دو مورد است : مربوط بودن و هدفدار بودن . داده این دو ویژگی را ندارد ولی اطلاعات دو ویژگی مذکور را دارد . داده ها را از طریق برخی اقدامات می توان به اطلاعات تبدیل کرد : محاسبه ، اصلاح و خلاصه سازی . به عنوان مثال پردازشهای ثبت شده مربوط به فروش محصولات که ساختار و نظم خاصی ندارند داده محسوب می شوند . هنگامی که این داده ها با طبقه بندی و نظم خاصی مرتب شوند و یک گزارش فروش ایجاد شود اطلاعات شکل می گیرد . دانش فراتر از اطلاعات می باشد و در اثر تغییر و تحولات ایجاد شده در اطلاعات و در سایه تجربه و ارتباطات شکل می گیرد . مفهوم دانش به سادگی قابل تعریف و توصیف نمی باشد و اجزاء تشکیل دهنده آن عوامل محدود و مشخصی نمی باشند . از یک دیدگاه ، دانش دانستن چگونه ها می باشد . افرادی که چگونگی امور کاری و سایر موارد شغلی و سازمانی خود را درک کرده اند ، از دانش مرتبط با شغل و سازمان خود برخوردارند . دانش در سایه تجارب آموخته شده افراد از کار در سازمان شکل می گیرد .
اهداف تحقیق
1- طراحی ،تبیین وآزمون الگوی ارزیابی اثر (نقش) مدیریت دانش در خلق استراتژی رقابتی تمایز از مجرای زنجیره ارزش فعالیتهای سازمان
2- مرور مفاهیم نظری و پیشینه تحقیق پیرامون مدیریت دانش ، مزیت رقابتی و استراتژی رقابتی
3- ارزیابی اثر اعمال مدیریت دانش در بخشهای مختلف سازمان از دیدگاه مدیران بخشهای مربوطه
4- اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان
5- اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و رضایت مشتریان از محصولات و خدمات
6- اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و نوآوری در ارائه محصولات و خدمات
سئوالات تحقیق
1- اثر فعالیتهای مدیریت دانش در هر کدام از بخشهای اصلی و پشتیبانی زنجیره ارزش صنعت نرم افزار چه می باشند ؟
2- میان اعمال مدیریت دانش در سازمانها و توسعه مهارتهای تخصصی و فنی منابع انسانی چه رابطه ای وجود دارد ؟
3- میان اعمال مدیریت دانش در سازمانها و رضایت مشتریان از محصولات و خدمات چه رابطه ای وجود دارد ؟
4- میان اعمال مدیریت دانش در سازمانها و افزایش نوآوری در ارائه محصولات و خدمات چه رابطه ای وجود دارد ؟
5- ابزارها و سیستمهای مدیریت دانش در جهت توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان ، رضایت مشتریان از خدمات و افزایش نوآوری در ارائه محصولات و خدمات چه می باشند ؟
فرضیات تحقیق
تاثیر مدیریت دانش بر پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران
1) : میان کسب دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد .
2) میان نشر دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد .
3) میان کاربرد دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد .
4) میان نگهداری دانش و پشتیبانی از تصمیم گیری مدیران سازمان رابطه مثبتی وجود دارد .
تاثیر مدیریت دانش بر توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان
5) میان خلق دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .
6) میان کسب دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .
7) میان نشر دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .
8) میان کاربرد دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .
9) میان نگهداری دانش و توسعه مهارتهای تخصصی کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد .
تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری در ارائه خدمات و محصولات
10) میان خلق دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد .
11) میان کسب دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد .
12) میان نشر دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد .
13) : میان کاربرد دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد .
14) میان نگهداری دانش و نوآوری در ارائه خدمات و محصولات رابطه مثبتی وجود دارد .
تاثیر مدیریت دانش بر بهبود مدیریت روابط با مشتریان
15) میان کسب دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطه مثبتی وجود دارد.
16) میان کاربرد دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطه مثبتی وجود دارد.
17) میان نگهداری دانش و بهبود مدیریت روابط با مشتریان رابطه مثبتی وجود دارد .
تاثیر مدیریت دانش بر توسعه بازار محصولات و خدمات
18) میان کسب دانش و توسعه بازار محصولات و خدمات شرکت رابطه مثبتی وجود دارد .
19) میان کاربرد دانش و توسعه بازار محصولات و خدمات شرکت رابطه مثبتی وجود دارد .
20) میان نگهداری دانش توسعه بازار محصولات و خدمات شرکت رابطه مثبتی وجود دارد .
روش شناسی تحقیق
رویکرد تحقیق
بطور کلی رویکرد حاکم بر انجام تحقیق به دو صورت کمی یا کیفی مطرح می باشد . هدف هر دو دستیابی به شناخت بهتر و درک ابعاد جدیدتر موضوع می باشد ، اما هر یک ابزار و منطق خاص خود را در پیش می گیرند . هر کدام از این دو رویکرد بر اساس نوع داده ای که استخراج می کنند شناخته می شوند . در رویکرد کمی به جمع آوری داده های کمی پرداخته می شود و بطور مشابه در رویکرد کیفی ، داده های کیفی جمع آوری می شوند . انتخاب هر کدام از این رویکردها بسته به هدف تحقیق ، نوع داده ها و نوع پرسش می باشد . تحقیق کیفی برای درک عمیق یک پدیده اجتماعی و بررسی پدیده در بستر آن بسیار مناسب می باشد . داده های تحقیق کیفی شامل ایده ها ، عقاید ، نگرشها ، دانش ضمنی ، مستندات و مشاهدات محقق می باشد . در اینجا محقق با پیش فرض و مفروضات از پیش تعیین شده وارد عرصه تحقیق نمی شود ، بلکه با ذهنی باز با واقعیتها روبرو می شود. تحقیقات مربوط به حوزه سازمان و مدیریت بصورت گسترده ای نیازمند تحقیق از نوع کیفی می باشد، زیرا موضوعات سازمانی در محتوایی اجتماعی و متاثر و تاثیرگذار بر کنشگران سازمانی ، مدیران و کارکنان می باشند . از ویژگیهای مثبت این شیوه تحقیق انعطاف پذیری زیاد آن نسبت به مطالعات کمی می باشد . در شرایطی که اطلاعات محدودی پیرامون موضوع یا مساله وجود دارد ، استفاده از این شیوه تحقیق بسیار مطلوب می باشد . در تحقیقات کیفی معمولاً مبنای نظری بطور کامل تحقیق را جهت دهی نمی کند ، زیرا تئوریهای موجود کافی و تکامل یافته نمی باشند . (دواس،1381)
تحقیق کمی با تاکید بر استفاده از داده های کمی به دنبال آزمودن تئوری موجود و سنجش روابط میان متغیرها و تعداد و حجم ویژگیها می باشد . در این تحقیق از روشهای آماری و استنباطی استفاده می شود . از این شیوه تحقیق هنگامی فرضیات به روشنی تدوین شده اند و بدنبال تایید آنها می باشیم . استفاده از تحقیق کمی هنگامی مناسب است که مفاهیمی و روابط کشف شده را بخواهیم آزمون کنیم. (دواس،1381)
در تحقیق حاضر بطور تو امان از دو روش تحقیق کیفی و کمی با توجه به نوع داده ها و شرایط استفاده می شود . با توجه به وجود اطلاعات محدود ، نیاز به درک پدیده و موضوع در بستری اجتماعی و سازمانی ، عدم وجود فرضیات روشن و از همه مهمتر حجم گسترده ای از داده های کیفی در مرحله اول و با استفاده از استراتزی تحقیق موردی به مطالعه و ارزیابی چند مورد سازمانی که در آنها سیستم مدیریت دانش اعمال می شود ، می پردازیم . سپس نحوه اثر گذاری مدیریت دانش در بخشهای اصلی و پشتیبانی زنجیره تامین را از طریق داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها ، ارزیابی اسناد و مدارک و مشاهدات مورد ارزیابی قرار می دهیم . همچنین زیر ساختهای لازم جهت انجام موفق و موثر طرحهای مدیریت دانش نیز با توجه به مفاهیم نظری ، از طریق مصاحبه ها مورد آزمون قرار می گیرند . سپس فرضیات تحقیق به شیوه ای کمی از طریق توزیع پرسشنامه مورد ارزیابی قرار می گیرد .
ماهیت(نتیجه) تحقیق
تحقیق از لحاظ ماهیت و نتیجه آن به سه نوع تقسیم می شود که عبارت است از تحقیق بنیادی ، کاربردی و توسعه ای . تحقیق بنیادی به دنبال ایجاد و توسعه دامنه علم می باشد و پرسشی واحد در پیش رو دارد که باید به آن پاسخ بگوید . در مقابل تحقیق کاربردی بدنبال تدوین الگویی برای برقراری ارتباط میان متغیرهای یک موضوع به شیوه ای نظام مند می باشد . در تحقیق توسعه ای بدنبال کاربرد مدل بدست آمده از تحقیق کاربردی در صحنه عمل و حل یک مشکل خاص می باشد . ماهیت تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و ما بدنبال تدوین الگوی برای درک رابطه میان مدیریت دانش و خلق مزیت رقابتی در صنعت نرم افزار از طریق زنجیره ارزش سازمان می باشیم . آنچه در این تحقیق اهمیت دارد تأثیر مدیریت دانش در بخشهای مختلف زنجیره ارزش می باشد و برای دستیابی به این مهم نیازمند شناسایی و ارزیابی متغیرهای این بخشها می باشیم .
هدف تحقیق
تحقیق را می توان بر اساس هدف آن در سه نوع طبقه بندی نمود .
تحقیق اکتشافی : هدف از این نوع تحقیق کشف پدیده هایی است که تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است . از این تحقیق زمانی استفاده می شود که تعیین حدود مساله مشکل است و تئوری مربوطی با پدیده مورد بررسی وجود ندارد . زمانی که هدف درک افقهای جدید درباره رویدادها و دستیابی به زوایای جدید درباره مساله باشد ، این تحقیق مناسب است . در شرایطی که محقق می خواهد استنباط خودش از مساله یا پدیده اظهار کند ، این رویکرد مناسب می باشد . ( ساندرز و تورن هیل ، 2000 ) این تحقیق در شرایطی که پیرامون ماهیت موضوع تحقیقات اندکی صورت پذیرفته باشد،توصیه می شود .
تحقیق تبیینی : این تحقیق بدنبال مطالعه یک موقعیت با مساله در جهت تبیین روابط میان متغیرها می باشد . از این تحقیق در جهت درک روابط علت و معلولی و زمینه های پیدایش یک مساله می توان استفاده کرد . این روش علاوه بر شناسایی علل پدیده قادر به توضیح و تفسیر این عوامل نیز می باشد .
تحقیق توصیفی : در اینجا هدف توصیف و بیان ویژگیهای متغیرهای مربوط به موقعیت یا مساله می باشد . ابعاد مختلف مربوط به مساله شناسایی می شوند و بسته به علایق و گرایشهای محقق ویژگیهای متناظر استخراج می شوند . بطور کلی این شیوه تحقیق به محقق در زمینه های زیر یاری می رساند :
1- شناسایی و درک ویژگیهای موضوع
2- تفکر نظام مند درباره ابعاد مختلف مساله
3- ارائه ایده برای مطالعات بیشتر و گسترده تر
4- کمک به تصمیم گیری
تحقیق حاضر از حیث هدف ، تحقیقی اکتشافی می باشد و بدنبال درک صحیح و عمیقی درباره چگونگی نقش مدیریت دانش در خلق و حفظ استراتژی تمایز از مجرای زنجیره ارزش می باشد .
در این تحقیق بدنبال درک این مساله می باشیم که چگونه مدیریت دانش می تواند از طریق اثر گذاری در بخشهای اصلی و عملیاتی زنجیره ارزش موجب رقابتی پایدار شود .
با توجه به اینکه دیدگاه های موجود ، گر چه به وجود رابطه میان اعمال طرحهای مدیریت دانش و موفقیت سازمان در عرصه رقابت اشاره کرده اند ، اما تا کنون از ساز و کاری ساختارمند و منسجم مانند زنجیره ارزش سازمان جهت درک این رابطه استفاده نشده است . عمده نظریات به نگرش منبع مدار پیرامون ایجاد مزیت رقابتی پرداخته اند که در حد بیان نقش مدیریت دانش در ایجاد منابعی ارزشمند ، کمیاب و غیر قابل جایگزین محدود می باشد . در جریان مرور مطبوعات تحقیق متوجه می شویم که درک رابطه مدیریت دانش با خلق مزیت رقابتی پایدار نیازمند شناخت جایگاه آن در زنجیره ارزش سازمان و میزان اثر گذاری آن در هر کدام از بخشهای اصلی و پشتیبانی زنجیره ارزش می باشد.
استراتژیهای تحقیق : تحقیق پیمایشی و مطالعه موردی
تحقیقات موردی شامل نوع بررسی تفصیلی ( همراه با داده های اطلاعاتی در یک دوره زمانی ) از یک یا چند سازمان یا گروههای درون سازمانی است که به هدف ارائه تحلیلی از زمینه و فرایندهای دخیل در پدیده مورد بررسی انجام می شود . پدیده مورد نظر از بسترش جدا نمی شود ( مانند تحقیقات آزمایشگاهی )، بلکه چون با بسترش رابطه تنگاتنگی دارد در پیوند با بسترش مورد بررسی قرار می گیرد . البته مطالعات موردی می تواند روی افراد نیز صورت گیرد (دانایی فرد ، الوانی و آذر ،1383) اگر چه در اینجا رویکرد کلی مشابه است ( عموما تحلیل استقرایی بر فرایندها در بستر اجتماعی شان متمرکز است )، اما با سطح متفاوتی از تحلیل صورت می گیرد .
رویکرد مطالعات موردی یک شیوه یا روش نیست بلکه نوعی استراتژی پژوهشی است . همان طور که ین ( 1981 ) معتقد است ، چون بستر یا زمینه ، بخشی از طرح پژوهشی است ، همیشه متغیرهای متعددی وجود نخواهند داشت که باید مشاهده شوند. بر این اساس بکارگیری طرح ها و معیارهای تجربی مناسب نیستند اگر چه موضوعات قابل بحث روایی و تعمیم پذیری باید مد نظر قرار گیرند . درون این استراتژی ، روشها یا شیوه های متعددی مورد استفاده قرار می گیرند و ممکن است این روشها کمی ، کیفی و یا هر دو باشند . اگرچه بنا به نوع پرسشها یا سوالها روشها و فنون مشخص می شوند ولی بطور کلی بیشتر این فنون کیفی هستند .
استراتژی تحقیق مورد استفاده در این تحقیق با توجه به رویکرد تحقیق کیفی ، تحقیق موردی می باشد. تحقیق موردی به لحاظ طبقه بندی جزء تحقیق کیفی می باشد . تحقیق موردی در شرایطی که هدف بررسی پدیده در بهتر واقعی خودش باشد و امکان کنترل متغییرها به صورت دقیق میسر نباشد ، مناسب است . پدیده هایی که در محتوای سازمانی انجام می شوند ، به دلیل تأثیر و تأثر دوگانه پدیده و سازمان بر یکدیگر نیازمند توجه دقیق به محتوا و زمینه آن پدیده می باشد . همچنین در شرایطی که نیاز به پاسخ به سئوالاتی از نوع چرا و چگونه باشد . این استراتژی تحقیق مناسب می باشد .همچنین زمان مورد نظر در انجام تحقیق زمان حال و شرایط فعلی می باشد که نیازمند استفاده از استراتژی تحقیق موردی می باشد . طرح تحقیق موردی استفاده شده در این تحقیق از نوع چند موردی جزء نگر می باشد . چند موردی از این نظر که چند سازمان مورد بررسی قرار می گیرند و جزء نگر از این نظر که تاثیر مدیریت دانش را در بخشهای مختلف زنجیره ارزش می سنجد . انتخاب چند مورد جهت تحقیق موجب تکرار تحقیق می شود و می توان با مقایسه نتایج به روایی بالاتری دست پیدا کرد.
در جریان تحقیق حاضر ابتدا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی نظر مدیران عالی ، مدیران منابع انسانی ، مدیران تحقیق و توسعه و مدیران فروش و بازاریابی درباره نقش مدیریت دانش در بخشهای مربوطه و درجه اهمیت آن مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت . در این راستا ابتدا با دریافت نشانی سازمانها از انجمن شرکتهای فناوری اطلاعات ، پرسشنامه های مربوطه برای مدیران دوایر مختلف ارسال شد . پس از کسب نظرات مدیران و برای افزایش غنای تحقیق سه شرکت مطرح و معتبر با توجه به رده بندی مصوب این انجمن انتخاب شدند . ابتدا سهم مدیرت دانش در آنها اندازه گیری و سپس میزان مهارتهای تخصصی کارکنان ، رضایت مشتریان از خدمات و نوآوری در ارائه محصولات و خدمات اندازه گیری شدند.
ابزار تحلیل داده ها
ابزار تحلیل داده ها در این تحقیق با توجه به استراتژی تحقیق پیمایشی و مطالعه موردی تفاوت پیدا می کند . در تحقیق پیمایشی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS به ارزیابی نتایج پیمایش انجام شده در سطح مدیران عالی و مدیران دوایر مختلف از جمله مدیران منابع انسانی ، مدیران تحقیق و توسعه و مدیران فروش و بازاریابی پرداختیم. سپس در تحقیق موردی با هدف اندازه گیری رابطه میان مدیریت دانش و مولفه هایی مانند سطح مهارتهای تخصصی کارکنان ،رضایت مشتریان از خدمات و نوآوری در ارائه محصولات و خدمات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار مربوطه LISREL استفاده شده است.
جامعه آماری تحقیق
جامعه مورد بررسی شامل شرکتهای فعال در صنعت نرم افزار می باشد.رشته اصلی فعالیت این بنگاه ها تحلیل ،طراحی و پشتیبانی از سیستمهای نرم افزاری می باشد.این شرکتها عضو انجمن شرکتهای انفورماتیک می باشند که فعالیتهای آنها را به صورت دوره ای مورد نظارت و ارزیابی قرار می دهد.جامعه مورد بررسی شامل شرکتهای تولیدکننده سخت افزار و ارائه دهندگان خدمات سخت افزاری نمی شود.رسالت اصلی این شرکتها تحلیل و طراحی سیستمهای اطلاعاتی بر اساس نیازمندیهای موسسات و شرکتها می باشد.به طور کلی خدمات ارائه شده توسط این شرکتها به دو صورت می باشد:ارائه بسته های نرم افزاری و نرم افزرهای سفارش مشتری .بسته های نرم افزاری به صورت از قبل طراحی شده می باشد و برای نیازهای عمومی و بیشتر برای موسسات کوچک و متوسط مناسب می باشد.این سیستمها قابلیت جرح و تعدیل پایه ای را ندارند و فقط بر اساس استانداردهای اولیه شرکت سازنده قابل استفاده می باشند.در مقابل سیستمهای نرم افزاری سفارش مشتری بر اساس تحلیل سیستم موجود و طراحی سیستم اطلاعاتی جدید بر اساس نیازمندیهای مشتریان می باشد.در این حالت باید ابتدا مشخصات سیستم مورد نظر بر اساس تحلیل نیازمندیهای مشتریان استخراج شود ،سپس در مرحله طراحی تفضیلی سیستم اطلاعاتی سفارشی شود.پس از نصب سیستم جدید و آزمودن آن در صورت نیاز خدمات پشتیبانی توسط شرکت ارائه می شود.
روش گردآوری اطلاعات
مصاحبه: مهمترین منبع گردآوری داده ها در یک تحقیق از با رهیافت کیفی می باشند،زیرا به وسیله آنها می توان به غنی ترین اطلاعات شامل نگرشها ،ایده ها و دانش افراد پیرامون موضوع خاصی پی برد.سه نوع کلی از مصاحبه وجود دارد:
مصاحبه آزاد یا اکتشافی :در این نوع از مصاحبه از مخاطبان خواسته می شود تا نظرات و ایده های خودشان را درباره موضوع خاصی ارائه دهند و هیچ گونه جهت دهی خاصی در نحوه پاسخ دهی وجود ندارد و آنها می توانند تجارب و راه حلهایی نیز ارائه دهند.
مصاحبه متمرکز : در این شیوه مجموعه ای مشخص از سئوالات در زمانی محدود و مشخص و در جهت پاسخ به سئوالات تحقیق مطرح می شود.
مصاحبه ساختمند :در اینجا علاوه بر سئوالات مشخص پاسخها نیز مشخص هستند و مصاحبه شونده باید از میان آنها یک پاسخ را انتخاب کند.این شیوه تا حدی مشابه پرسشنامه می باشد.
در این تحقیق از هر سه نوع مصاحبه بسته به شرایط استفاده می شود.هر کدام از شیوه ها برای هدف خاصی مناسب می باشند.البته شیوه مصاحبه متمرکز به دلیل امکان اجرای آن در زمان انک و خارج نشدن از جریان اصلی تحقیق مورد توجه بیشتری قرار خواهد گرفت.
مطالعات اکتشافی: مطالعات اکتشافی در ان تحقیق شامل بررسی متون و مطبوعات تحقیق و مصاحبه های اکتشافی می باشد .برای بررسی متون از کتابها ، مجله ها و مقالات اینترنتی استفاده شده است .همچنین از اطلاعات کسب شده از طریق مصاحبه با متخصصان و مدیران سازمانها در جریان تحقیق استفاده شده است.
پرسشنامه:پس از آنکه الگوی مفهومی پیشنهادی بوسیله مطالعات موردی و توسط ابزار مصاحبه مورد پذیرش قرار گرفت ،برای ارزیابی فرضیات تحقیق و روابط میان متغییرها از این ابزار جهت گردآوری داده استفاده می شود.نوع پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق از نوع بسته می باشد و سئوالات همراه پاسخهایی مشخص به پاسخ دهندگان ارائه می شود.
تحلیل مستندات: حجم زیادی از اطلاعات موجود در سازمانها در قالب اسناد و مدارک در می آید که می توان با بررسی آنها اطلاعات مفید و ارزشمندی را بدست آورد.مستندات شامل نامه ها ،رویه ها،دستورالعملها،آیین نامه ها ،آرشیو تحقیقات گذشته ،مطالب آموزشی و غیره می باشد.در بسیاری از موارد سازمانها رسالت ،اهداف و حوزه های کاری خودشان را به صورت مستند نگهداری می کنند که ارزیابی آنها مفید و لازم می باشد.
تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی طرح
کتابچه راهنمای متخصصان (Yellow pages) : مجموعه ای از اطلاعات مربوط به متخصصان شرکت در هر حوزه خاص جهت سهولت دسترسی سایر کارکنان و مدیریت به آنها که می تواند به صورت مکتوب و مستند و یا به صورت فایل نرم افزاری ایجاد شود .
نقشه دانش (Knowledge map ) : مجموعه اطلاعات سازمان یافته در مورد کمیت و موقعیت مکانی داراییهای دانشی شامل متخصصان ،سوابق پروژه های تیمی و سازمانی ، تجارب مکتوب و سایر اطلاعات مستند
کتابخانه دیجیتالی (Digital library) : کتابخانه دیجیتالی یک سیستم نرم افزاری مبنی بر وب می باشد که اطلاعات مستند و مکتوب موجود در یک سازمان را به صورت پرونده های کامپیوتری ذخیره می کند تا امکان بازیابی آنها ازطریق وب میسر باشد.
اینترانت (Intranet) : شبکه ارتباط درون سازمانی جهت استفاده افراد و کارکنان درون سازمان به منظور اطلاع رسانی و استفاده افراد از اطلاعات و خدمات الکترونیکی شرکت
داده کاوی(Data mining) : فرآیند انتخاب ، پاک سازی ، غنی سازی و کد گذاری داده ها جهت ایجاد امکان بازیابی و پردازش داده ها بر اساس الگو .
پردازش تحلیلی متصل (On Line Analytical Processing (OLAP)) : ابزاری است که امکان پرس و جو ، نمایش و خلاصه سازی اطلاعات را به صورت کارا ، تعاملی و پویا فراهم می آورد .
اتاق گفتگو (Talk room) : مکانی فیزیکی یا مجازی جهت برقراری ارتباط با همکاران و سایر متخصصان در مورد موضوعات کاری و تخصصی ، انتقال تجارب و ایده ها غیره
سیستم کنفرانس تصویری (Video conferencing) : ابزاری جهت ایجاد ارتباط در بین افراد در مکانهای متفاوت به منظور انتقال اطلاعات ، تجارب ، ایده ها ، ایجاد هماهنگی و غیره .
درگاه دانش (Knowledge portal) : سایت اینترنتی اصلی و اولیه که از طریق آن مراجعان می توانند به بخشهای فرعی متعددی وارد شوند .
تعاریف و مفاهیم
درباره مدیریت دانش تعاریف متعدد و متنوعی ارائه شده است که با توجه به زاویه دید صاحبنظران و اهمیت دادن به عاملی خاص ، نوع تعریف آنها از یکدیگر متمایز می شود . برای آگاهی از مفهوم صحیح مدیریت دانش ، ابتدا باید تعریف روشنی از دانش داشته باشیم و تفاوت ان را با داده ها و اطلاعات در نظر داشته باشیم . داده به مفهوم پردازش عینی درباره رویدادهای مختلف می باشد . داده فاقد معنی ، ساختار و نظم می باشد . هنگامی که داده دارای ساختار و نظم شود به اطلاعات تبدیل می شود اما اطلاعات ، صرفا دارای ساختار و نظم می باشد ، ولی معنی و مفهوم خاص را نشان نمی دهد . از زاویه دیگر تفاوت داده با اطلاعات در دو مورد است : مربوط بودن و هدفدار بودن . داده این دو ویژگی را ندارد ولی اطلاعات دو ویژگی مذکور را دارد . داده ها را از طریق برخی اقدامات می توان به اطلاعات تبدیل کرد : محاسبه ، اصلاح و خلاصه سازی . به عنوان مثال پردازشهای ثبت شده مربوط به فروش محصولات که ساختار و نظم خاصی ندارند داده محسوب می شوند . هنگامی که این داده ها با طبقه بندی و نظم خاصی مرتب شوند و یک گزارش فروش ایجاد شود اطلاعات شکل می گیرد . دانش فراتر از اطلاعات می باشد و در اثر تغییر و تحولات ایجاد شده در اطلاعات و در سایه تجربه و ارتباطات شکل می گیرد . مفهوم دانش به سادگی قابل تعریف و توصیف نمی باشد و اجزاء تشکیل دهنده آن عوامل محدود و مشخصی نمی باشند . از یک دیدگاه ، دانش دانستن چگونه ها می باشد . افرادی که چگونگی امور کاری و سایر موارد شغلی و سازمانی خود را درک کرده اند ، از دانش مرتبط با شغل و سازمان خود برخوردارند . دانش در سایه تجارب آموخته شده افراد از کار در سازمان شکل می گیرد .
پس از درک صحیح مفهوم دانش و تفاوتهای آن با داده واطلاعات ، باید با مفهوم مدیریت دانش آشنا شویم . محققان مختلف در زمینه مدیریت دانش هر کدام تعریف متفاوتی از مدیریت دانش ارائه داده اند و این اختلاف در تعاریف به دلیل توجه هر کدام به جنبه ای خاص از موضوع می باشد .
ارائه و ارزیابی تعاریف مختلف از مدیریت دانش ما را به درک صحیح و جامع این مفهوم رهنمون می سازد .
محقق تعریف
جونز ( 2003) رویکردی یکپارچه و نظام مند در جهت تشخیص ، مدیریت و تسهیم کلیه داراییهای فکری شامل پایگاه های داده ، مستندات ، رویه ها و سیاستها و تجارب موجود در ذهن افراد
دانرام ( 2000 ) کاربرد نظام مند و هدفمند معیارهایی جهت هدایت و کنترل داراییهای دانشی ملموس و ناملموس سازمان با هدف استفاده از دانش موجود در داخل و خارج سازمان جهت خلق دانش دید ، ایجاد ارزش ، ابداع و بهبود .
اودل (1996 ) مدیریت دانش رویکردی نظام مند ، جهت یافتن ، درک و استفاده از دانش جهت خلق ارزش می باشد .
اسمیت (2001 ) ساز و کاری جهت ایجاد محیط کاری که در آن دانش و تخصص به آسانی توزیع شود و ایجاد شرایطی که دانش و اطلاعات بتواند در زمان مناسب در اختیار افراد قرار گیرد به گونه ای که آنها بتوانند بصورت موثرتر و با کارایی بیشتر فعالیت کنند .
چو (2005 ) چارچوبی برای اعمال ساختارها و فرایندهایی در سطوح فردی ، گروهی ، سازمانی در جهت اینکه سازمان بتواند از آنچه می داند یاد بگیرد و در صورت نیاز دانش جدید را کسب کند تا برای مشتریان و ذینفعانش ارزش خلق کند . چنین چارچوب مدیریتی افراد ، فرایندها و فناوری را در جهت توسعه پایدار عملکرد یکپارچه می کند .
بکمن ( 1997) ساز و کاری برای دستیابی به تخصص ، دانش و تجربه که قابلیتهای جدید را فراهم می کند ، عملکرد بهتری را موجب می شود ، نوآوری را تشویق می کند و ارزش مطلوب ذینفعان را افزایش می دهد .
موری ( 1998) سیستمی جهت ایجاد جو مساعد برای کسب و تسهیم دانش موجود ، ایجاد فرصتهایی برای خلق دانش جدید و فراهم کردن ابزارهایی برای اعمال استراتژیک دانش سازمان در تلاشهایش جهت دستیابی به اهداف.
جدول شماره (2-1) : تعاریف ارائه شده در مورد مدیریت دانش
انواع دانش
عمده ترین تقسیم بندی دانش توسط پولانی در سال 1948 ارائه شد . او دانش را به دو دسته دانش ضمنی و دانش آشکار تقسیم بندی کرد . دانش آشکار دانشی است که قابلیت کدگذاری دارد و می توان آن را به صورت مکتوب و مستند بیان کرد . دانش آشکار را می توان در قالب کلمات و اعداد به شکلهایی مانند خصوصیات کالا ، دستورالعملها و قواعد کار تبدیل کرد .
این نوع از دانش به صورت رسمی و نظام مند قابل انتقال میان افراد می باشد . دانش ضمنی دانشی بسیار شخصی است که به سختی می توان آن را رسمیت بخشید . به این دلیل انتقال آن به سختی صورت می پذیرد . این نوع دانش بیشتر از تجربه افراد نشات می گیرد . از این دانش تحت عنوان دانش چگونگی ها نیز نام برده می شود . برای درک مفهوم این دانش می توان به نحوه فراگیری موسیقی اشاره کرد . دانش موسیقی را به طور کامل نمی توان از طریق مطالعه نت ها و رفتن به کلاس نظری آن فرا گرفت . بلکه در اثر تجربه فرد و استفاده از آموزشهای عملی فرد آموزش دهنده قابل دستیابی می باشد .
منشا چنین دانشی تجربیات ، نگرشها ، بصیرت ذهنی و ارزشهای افراد می باشد . در بسط دسته بندی پولانی ، دانش ضمنی به دو بعد دیگر قابل تقسیم می باشد . بعد فنی دانش شامل انواع مهارتهای تخصصی ، دانستن چگونگی ما و بعد شناختی شامل ارزشها ، عقاید و الگوهای ذهنی که نحوه نگرش فرد را مشخص می کند . (بکمن،1997)
سطوح دانش
دانش را می توان از لحاظ سطح به سطح فردی ، گروهی و سازمانی تقسیم بندی کرد . ( فایراستون،2001) دانش در سطح فردی شامل اطلاعات افراد درباره محصولات ، شیوه پردازش فرایند تولید یا ارائه خدمات در قالب دانش آشکار و مهارتهای ارتباطی ، مهارتهای حل مسائله ، ارزشها و تجارب در قالب دانش ضمنی می باشد . دانش در سطح گروهی ، به مهارتها و توان حل مساله افراد در قالب یک گروه اتلاق می شود که به صورت انفرادی قابل حصول نمی باشد . دانش در سطح سازمانی شامل دستورالعملها ، کتابچه ها ، مشخصات ، محصولات ، رویه های کاری ، مستندات در قالب دانش آشکار و فرهنگ سازمانی ، بینش و اصول اخلاقی می باشد .
انواع دانش
به عقیده بلاکر پنج نوع دانش وجود دارد که عبارتند از :
1- دانش موجود در ذهن : این نوع از دانش وابسته به مهارتهای مفهومی فرد و قابلیتهای شناختی او بستگی دارد .
2- دانش مجسم شده : دانش عمل گرا و به صورت آشکار که بسته به میزان تعاملات و ارتباطات افراد با یکدیگر رشد می یابد .
3- دانش موجود در فرهنگ : در فرایند پذیرش ادراکات مشترک میان افراد ریشه دارد . مانند فرایند جامعه پذیری
4- دانش تعبیه شده : دانشی است که به طور نظام مند در روابط میان فناوری ، افراد و فرایندهای سازمانی شکل گرفته است .
5- دانش رمز گردانی شده : دانشی که در قالب نشانه ها و سمبلها می باشد .
طبقه بندی کویین
کویین یک طبقه بندی بسیار مفید ارائه داده است . در این دسته بندی دانش بر اساس کارکرد آن طبقه بندی شده است . این چهار دسته عبارتند از :
1- دانش شناختی یا دانش چه چیزها : کارکرد دانش در این سطح کمک به شناخت مسائل می باشد که از طریق آموزش رسمی و کلاسیک قابل انتقال است .
2- مهارتهای پیشرفته یا دانستن چگونگی ها : در این سطح دانسته های علمی و کلاسیک در عمل آزموده می شوند و توانایی استفاده از اصول و قواعد در مسائل دنیای واقعی مهم می باشد .
3- دریافت نظام مند یا دانستن چراها : درک روابط علت و معلولی در یک رشته علمی . در این کارکرد ، فرد قابلیت حل مسائل پیچیده و بزرگ را در می یابد و به مسائلی فراتر از امور عادی می اندیشد .
4- خلاقیت خود انگیخته یا حساسیت به چراها : دانشی که بر اساس انگیزه ، اراده و میل به ارضا کنجکاوی ایجاد می شود و باعث شکوفایی فرد و سازمان می شود .
الگوی تلفیقی سطوح و انواع دانش
سطوح دانش
انواع دانش سطح فردی
سطح گروهی سطح سازمانی سطح میان سازمانی
دانش آشکار دانش درباره محصولات مشتریان دانستن چه چیزها دانش جمعی در گروه ، چه کسی چه چیز می داند کتابچه ها ، اصول راهنما مشخصات محصولات و خدمات ، مستندات دانش درباره بازار ارتباطات با چه کسی و فروشندگان و خریداران
دانش ضمنی مهارتهای ارتباطی، حل مساله ، دانستن چگونه ها، ارزشها، کیفیتهای محصول ، انگاره های ذهنی مهارتهای گروهی ، حل مساله ، دانستن چگونه ها ، ارزشها ، انگاره ادراک شده توسط گروه اصول و قواعد نامکتوب برای توزیع و انتقال دانش ، فرهنگ سازمان ، چشم انداز دانش دانستن چگونه ها درباره خرید ،فروش و همکاریها ، انگاره سازمان که توسط سازمان ، عرضه کنندگان و رقبا ادراک شده
جدول شماره(2-2) منبع: (سوفرت ،2000)
الگوی پنج لایه دانش
الگوی پنج لایه دانش در بسط الگوی سه لایه ای داده ، اطلاعات و دانش توسط ریچارد هیکس و رونالد داترو در سال 2006 ارائه شده است . این دو محقق دو لایه فرد و ابداع را به سه لایه موجود در الگوی سنتی اضافه کرده اند . در الگوی جدید لایه های الگوی پیشین نیز مورد بازبینی قرار گرفته اند . لایه حقایق به مفهوم مقادیر ویژگیهای بنیادین در هر حوزه می باشد و شامل اسناد ، پایگاههای داده و مخازن داده می شود . لایه فرد در بردارنده و به کار برنده تحلیلها و راه حلهای موجود در ذهن می باشد که به صورت آشکار و علنی قابل مشاهده نمی باشد . برخی محققان معتقدند که لایه فرد باید در بالا باشد ، زیرا یکی از اهداف مدیریت دانش نشر و انتقال دانش به افراد می باشد . اما توجیه منطقی تر برای قراردادن آن در مبنا این است که وجود فرد پیش شرط حضور سایر لایه ها می باشد . اما آنچه ضرورت دارد به آن پرداخته شود ، تدوین سازو کارهایی برای کسب و انتقال حقایق ، تجلیات ، راه حلها و ابداعات از لایه فرد به صورت دانش آشکار و قابل تعمیم در سراسر سازمان می باشد . یک سیستم مدیریت دانش هنگامی موثر و مفید است که قادر باشد دانش موجود در نزد افراد را کسب کرده و به کسانی که جویای آن هستند ارائه کند .
لایه فرد مبنا و پایه هرم دانش می شود ، زیرا تمام لایه های بالایی را خلق، استفاده و حفظ می کند . فرد با توجه به قابلیتهای ذهنی قادر است تا داده ها را جمع آوری ، تلخیص و ساختارمند کند تا به اطلاعات دسترسی پیدا کند و سپس با دادن مفهوم و جهت آن را تبدیل به دانش کند . لایه پنجم الحاقی، لایه نوآوری می باشد . لایه نوآوری قادر است تمام لایه های قبلی را یکپارچه کرده و با دادن جهت به دانش آن را آماده حضور در صحنه رقابت و کسب و کار کند .
لایه حقایق
نقش لایه حقایق فراهم کردن داده های خام و اولیه برای لایه های بالاتر می باشد . عمده این داده ها ،داده های کد گذاری شده درباره فعالیتهای سازمان می باشد که به صورت مستند در پایگاه داده ذخیره شده است . این داده های خام که حاصل تراکنشهای فرایند های کسب و کار مانند تولید یا فروش می باشند نیازمند ساختار و قالب می باشند تا بتوانند در تصمیم گیریها لحاظ شوند . عمده برنامه های نرم افزاری موجود در سازمانها با دریافت داده های خام حاصل از تراکنش ها و با دادن ساختار به انها ، امکان استفاده از انها در تصمیم گیریها را فراهم می کند .
لایه اثرگذاری
نقش این لایه کمک به افراد در تصمیم گیری ها می باشد . اثرگذاری اینگونه تعریف شده است : داده یکپارچه شده در محتوا از طریق پردازش . داده خام از طریق سیستمهایی مانند سیستم اطلاعات مدیریت ، سیستم پشتیبانی تصمیم گیری و سیستم پردازش تراکنش داده ها را به صورت گزارشهایی در می آورند که قابلیت استفاده در تصمیم گیریها را داشته باشد . سیستم پشتیبانی از تصمیم گیری دستورات مشخص را حهت تحلیل داده ها به کار می برد . این سیستمها پیش شرطها را قبل از تحلیل داده ها دریافت می کند و امکان تحلیل داده ها بدون مشخص ساختن پیش شرطها وجود ندارد . علاوه بر این سیستمها از مدلهایی مشخص و از پیش تعیین شده جهت تحلیل استفاده می کنند .
لایه راه حلها
نقش این لایه تصمیم گیری و اجرای آن می باشد . تعریف راه حل بدین صورت است که : منبعی قابل تسهیم که دربردارنده راه حلی کامل برای وظیفه ای مشخص و اختیار انجام آن می باشد . نمونه بارز سیستمهای موجود در این لایه سیستم های خبره می باشند . سیستمهای خبره از جمله مهم ترین سیستمهای موجود در این لایه می باشند . این سیستمها با مجهز شدن به اطلاعات موجود در نزد افراد متخصص که به صورت عبارات شرطی برای آنها تعریف می شوند ، قابلیت تصمیم گیری در حوزه ای مشخص و معین را دارند . به عنوان مثال در شرایط تعیین سهمیه فروش برای هر کدام از شبکه های توزیع می توان با توجه به دستورات داده شده به سیستم ، تصمیم گیری درباره میزان واگذاری و اولویت بندی توزیع کنندگان را به دست آورد .
لایه نوآوری
نقش لایه نوآوری استفاده از دانش در جهت تلفیق آن با استراتژی در جهت اهداف کسب و کار و دست یابی به مزیت رقابتی می باشد . در این سطح از دانش ، از دانش در جهت ایجاد ارتباط به ذینفعان خارجی مانند مشتریان ، عرضه کنندگان ، تامین کنندگان استفاده می شود . کاربرد آن در جهت ارتباط با مشتریان از طریق سیستم مدیریت روابط مشتریان و ذخیره و بازیابی داده ها و اطلاعات مشتریان جهت خدمت رسانی بهتر می باشد . در واقع در این لایه دانش در جهت اهداف کاربردی به خدمت گرفته می شود و ویژگی ارزش افزوده دانش در اینجا نمود پیدا می کند .
مدیریت دانش : چارچوبی یکپارچه کننده
فلسفه وجودی مدیریت دانش ارائه چارچوبی است که افراد ، فرایندها و فناوری را جهت خلق ، توسعه ، تسهیم و ارتقاء سرمایه دانش یکپارچه کند . از این منظر دانش هم موجودیت است و هم فرایند . موجودیت از این جهت که می توان آن را در قالب دو شکل ضمنی و آشکار شناسایی کرد و فرایند از این جهت که دارای مراحلی جهت خلق ، بازیابی ، توسعه و تسهیم می باشد . مدیریت دانش با توجه به اهمیت دانش ضمنی که در ذهن افراد نقش می بندد زمینه ای را فراهم می کند تا انتقال دانش به تمام شریانهای سازمانی به راحتی میسر شود . در این مسیر فرایندها و فناوری به کمک می آیند . فرایندها به گونه ای طراحی می شوند تا زمینه ساز خلق ، توسعه و انتقال دانش را فراهم آورند . فناوری نیز با تسهیل فرایند پردازش دانش در سازمان امکان دسترسی ، بازیابی ، انتقال و ذخیره آن را فراهم می آورد .
این سه بخش توسعه توسط فرهنگ سازمان احاطه شده اند و ویژگیهای فرهنگی مناسب تعیین کننده ای در موفقیت فرایند مدیریت دانش در سازمان دارد .
الگوی سطوح اندیشیدن
ین چنگ با ارائه یک چارچوب نظری سطوح اندیشیدن و فرایندهای متناظر با آنها را مطرح ساخت. در واقع مطالعه او از این جهت ارزشمند است و می تواند در فرایندهای توسعه مدیریت دانش استفاده شود که متناظر با سطوح نظری تفکر، سطوح اجرایی و عملی را مطرح ساخته است. همانطور که در شکل مشاهده میشود داده های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فناوری و فرهنگی با یافتن ساختار به اطلاعات تبدیل شده و سپس با یافتن محتوا به دانش تبدیل می شوند و سرانجام از طریق مفهوم سازی و ترکیب دانش با توجه به محتوای سازمانی هوش سازمانی شکل می گیرد که از آن به عنوان حافظه سازمانی نیز یاد می شود. در جریان رو به پایین تفکر ابتدا منطق و توجیه برای اقدامات آنی تدوین می شود. سپس توسط دانش روابط بین اجزاء اقدامات مشخص و پیش بینی می شود. سپس اقدامات برنامه ریزی می شود و در نهایت اجرا می شود.
الگوی SECI : فرایند خلق و تبدیل دانش
پیش از بیان الگوی SECI لازم است تا مفهوم پایه ای بی ای تحلیل شود. بی ای(BA)؛ مفهومی ژاپنی می باشد که معادل لغت آن مکان می باشد . این مفهوم نخستین بار توسط کیتارو نیشیدا ارائه شده مفهوم بی ای به معنی مکانی مشترک برای برقراری روابط می باشد . این مکان می تواند فیزیکی ( اداره و دایره کاری ) مجازی ( نامه الکترونیک و کنفرانس تصویری ) یا ترکیبی از این دو باشد . آنچه مفهوم بی ای را از تعاملات عادی افراد متمایز می کند ، مفهوم خلق دانش می باشد . بی ای بستر ارتقاء دانش فردی و جمعی را فراهم می کند . دانشی که حاصل تجارب و اندیشه های دیگران می باشد ، در چنین فضایی قابل کسب توسط افراد می باشد . در واقع بی ای محتوایی را فراهم می کند که فرایند خلق دانش و انتقال آن شکل بگیرد . این فضا می تواند در گروه های کاری ، گروه های غیر رسمی ، تیمهای پروژه ای ، جلسات موقتی یا در تماس با مشتریان شکل بگیرد .
دومحقق ژاپنی به نامهای نوناکا و تاکوچی الگویی جهت توضیح چهار فرایند لازم برای ایجاد و استفاده از دانش در سازمان ارائه داده اند.این چهار فرایند شامل جامعه پذیری،برون سازی، ترکیب و دورنی سازی می باشند. محتوای دانش سازمانی که به دو صورت آشکار و پنهان می باشد بر این چهار فرایند اثرگذار است. در فرایند جامعه پذیری ، افراد باید با یکدیگر ارتباطات برقرار کنند و ارتباطات رودررو داشته باشند. در فرایند برونی سازی، افراد دانش پنهان و ضمنی خود را آشکار می سازن