فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه کاردانی طبیعت در پست امپرسیونیسم، بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ

اختصاصی از فی دوو پایان نامه کاردانی طبیعت در پست امپرسیونیسم، بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کاردانی طبیعت در پست امپرسیونیسم، بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ


پایان نامه کاردانی طبیعت در پست امپرسیونیسم، بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:77

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق

گروه هنر گرایش نقاشی

پایان نامه جهت اخذ درجه کاردانی 

عنوان عملی: طبیعت در پست امپرسیونیسم

عنوان تئوری: بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ

بخشی از متن اصلی
مقدمه
تنها چند عبارت از کتاب تازه‌ای که از وان گوگ انتشار یافته است نقل می‌کنم. و آن مجموعة نامه‌هائی است که او به دوستش وان را پارد، نقاش دیگر هلندی نوشته است.
در یکی از نامه‌ها می‌نویسد : «من و شما یک خصیصة مشترک داریم و آن این است که انگیزه‌های خود را در قلب مردم می‌جوئیم. و یک چیز مشترک دیگر نیز در میان ما هست و آن تمرین کردن از روی نمونه‌های زنده است، از روی واقعیت.»
او که می‌خواست ترجمان زندگی مردم ساده باشد، در خطاب به آنها می‌گوید:‌ «وظیفة هنر نقاشی آن است که روشنائی وجود شما را در جهان برپا کند.» و باز می‌نویسد : «انسان‌ها را به کجا می‌خواهم رهبری کنم؟ به سوی فضای آزاد و مرامی که می‌خواهم به آنها تبلیغ نمایم چیست؟ این است: ای انسان‌ها بیائید تا در راه مقصود خود، وجود خود را وقف کنیم، کار بکنیم با تمام قلبمان، و دوست بداریم آنچه را که دوست می‌داریم.»
ساده ترین زندگی‌ها را زندگی روستائیان می‌دانست، و بدین جهت بیش از همه به آنان دلبسته بود. می‌نویسد:‌ «چه خوب است که زمستان باشد، توی برف. و پائیز چه خوب است که زمستان باشد، توی برف. و پائیز چه خوب است، در برگ‌های زرد. و چه خوب است که زمستان باشد، توی برف. و پائیز چه خوب است، در برگ‌های زرد. و چه خوب است تابستان، در گندمزارهای رسیده؛ و بهار چه خوب است، لای علفها. آدم در میان دروگرها و زنهای دهقان باشد؛ در تابستان زیر آسمان، در زمستان زیر دودکش سیاه، و بداند که همیشه اینطور بوده و همیشه همینطور خواهد بود»...
«عقیدة من این است که یک زن روستائی زیباتر از یک «خانم» است، زن روستائی با آن دامن و ارخالق آبی رنگش، پوشیده از گرد و خاک وصله دار، که فرسودگی و باد و آفتاب، در آن هزار ریزه کاری ایجاد کرده‌اند؛ ولی همین زن، آن لباس زرق و برق دار «خانم» را بر او بپوشانید، اصلیت خود را از دست می‌دهد.»
«اگر یک تابلو که دهقانی را نقاش کرده، بوی روغن سوخته، بوی دود، بوی بخار سیب زمینی آب پز از آن متصاعد شود، این خوب است. این نا سالم نیست که طویله بوی کود می‌دهد. این خوب است. خاصیت طویله همین است. اگر مزرعه بوی خوشة رسیده، یا بوی سیب زمینی، یا بوی فضله یا پهن می‌دهد، این در واقع طبیعی و سالم است. خصوصاً برای شهرنشین‌ها دیدن این تابلوها لازم است. ضرورتی ندارد که تصویر یک روستائی را آدم عطر آگین بکشد.» و به دنبال آن می‌آورد: «درست است که من غالبا در بدبختی به سر می‌برم؛ با این حال، نوعی هنجار و تعادل آرام و خالص در وجود من است. من موضوع نقش‌ها و طرح‌های خود را در فقیرترین کلبه‌ها پیدا می‌کنم، و در کثیف ترین کومه‌ها، و با جاذبه‌ای مقاومت ناپذیر به جانب آن مکان‌ها رانده می‌شوم...»
و دوستش وان راپارد، خاطرة‌خود را از وان گوگ پس از مرگ او چنین بیان می‌کند: «ادراک او از زندگی و از هنر، عظیم و فارغ از خودخواهی بود. از این جهت نیز رعب انگیز و زیبا بود. اینکه سرانجام کار او به شوریدگی کشید، نه برای آن بود که می‌بایست بر ضد عدم تفاهم دیگران و یا حقارت و کوته بینی دیگران به نبردبپردازد، و نه برای آن بود که تصوراتش دربارة عظمت، به ناکامی برخورد کرده بود؛ نه، علت اینها نبود. علت در خارج از وجود او قرار نداشت، در خود او بود. آنچه ونسان طالب آن بود یک هنر عظیم بود، و نبرد سهمناکی که او برای دست یافت به آن در پیش گرفته بود، هر هنرمندی را از پای درآورد.»
«من تصور می‌کنم که هیج طبیعتی نمی‌توانست در برابر این کشش عاطفی و عصبی که هر لحظه آمادة پاره شدن بود مقاومت ورزد.»
همان احساسی که وان گوگ در نامه‌هایش کرده، تا حد زیادی روشنگر محتوای آثار اوست و خوب می‌نماید که چرا این نقاش بی سر و سامان هلندی توانسته است تا این پایه در دوران بعد از خود، در سراسر دنیا نفوذ بگذارد؛ زندگی‌اش نه کمتر از اثرش.
وان گوگ بیان کنندة عمیق انسانیت انسان است؛ بی هیچ خود نمائی، بی هیچ منت گذاردن، با کمال خضوع و بی لحظه‌ای آرام گرفتن. و خود اعلام می‌دارد که در عین رنج، لذتی وصف ناپذیر از آن می‌برده و در واقع محکوم به این لذت و این رنج هر دو بوده. جز این کاری نمی‌توانسته است بکند. مانند کشتی‌های مغناطیس زده می‌بایست تا به کوه بربخورد.

با ونسان وان گوگ آشنا شوید
ونسان ویلم وان گوگ (Vincent Villem van Gogh) در سی‌ام مارس 1853 در دهکدة هلندی گروت زوندرت (Groot-Zundert)، نزدیک مرز بلژیک، متولد شد. پدر و پدر بزرگش کشیش بودند. ونسان احترام عمیق به انسانسیت را از پدر و عشق به طبیعت و هنر را از مادر به ارث برده بود. پدر و مادر وان گوگ توانسته بودند با مشقت و فداکاری سه دختر و سه پسر خود را به مدارس آبرومندی بفرستند. بزرگ ترین فرزندشان، ونسان یازده ساله، اولین عضو خانواده بود که با رفتن به مدرسة شبانه روزی، از خانواده جدا شد و این جداماندگی مایة اندوهش گردید. این شاگرد متوسط، اما سخت کوش، در سن سیزده سالگی درکنار دروس ریاضی، تاریخ، جغرافیا، گیاه شناسی، جانورشناسی، خوشنویسی، و ژیمناستیک، به تحصیل زبان‌های هلندی، آلمانی، فرانسوی، و انگلیسی پرداخت و در عین حال به فراگیری طراحی نیز مشغول شد. ونسان در مارس 1868 به طور ناگهانی مدرسة شبانه روزی را رها کرد و به میان خانواده برگشت و یک سال را با والدینش گذراند و پس از آن تصمیم گرفت تحصیل را رها کند. در سن شانزده سالگی به دنبال کسب معاش خانه را ترک کرد.
نخست در یک گالری هنری مشغول کار گردید، بعد معلم مدرسه شد و پس از آن، همچون پدرش، به لباس کشیشی درآمد. برای کار، منطقه‌ای فقیر نشین و نزدیک به یک معدن را انتخاب کرد و به رغم فقر و تنگدستی، با طراحی از معدنچیان خود را تسکین می‌داد و مشکلات را از یاد می‌برد. پس از دو سال به این نتیجه رسید که تنها از طریق هنر می‌تواند به بشریت خدمت کند و از آن پس هرگز از طراحی دست نکشید.
وان گوگ در طول زندگی کوتاهش تقریباً هیچ ثروتی کسب نکرد، و بیشتر باکمک هزینه‌ای که برادرش تئو (Theo) برای او می‌فرستاد زندگی می‌کرد. ونسان نامه‌های بیشماری به برادرش که بسیار مورد علاقه‌اش بود نوشته است؛ این نامه‌های اطلاعات گرانبهایی دربارة زندگی و هنر ونسان به دست می‌دهد.
موضوع این کتاب بررسی زندگی وان گوگ از سال 1885 به بعد است، از هنگامی که وان گوگ نخستین بوم بزرگ خود را پس از تقریباً پنج سال مطالعه و تمرین مداوم نقاشی کرد. این تابلو، که پیروزی بزرگی برای او محسوب می‌شد،‌ موضوعی غیر معمول یعنی یک خانوادة‌ روستایی را در حال خوردن سیب زمینی نشان می‌دهد. وان گوگ به برادرش نوشت که منتهای تلاشش در این تابلو «زنده و واقعی نشان دادن» آن بوده است. به مرور که سفر کوتاه وان گوگ را در صفحات این کتاب دنبال می‌کنید، خواهید دید که این هنرمند بزرگ چگونه با شیوة‌ استثنایی خود به هر آنچه نقاشی می‌کرد و روح و زندگی می‌بخشید.
 
سیب زمینی خورها
اولین شاهکار وان گوگ
ونسان وان گوگ نخستین شاهکار خود را در سن سی و دو سالگی خلق کرد. او به منظور آمادگی برای کشیدن این نقاشی،‌ سراسر یک زمستان را به طراحی و تهیة نقاشی‌های کوچکی از روستاییان سخت کوش وقانع ناحیة فقیرنشینی که خود در آنجا زندگی می‌کرد ‌گذراند. وان گوگ به برادرش تئو نوشت: «با مشاهدة مداوم زندگی روستایی در تمام ساعات روز به قدری مجذوب آن شده‌ام که به ندرت به موضوع دیگری می‌اندیشیم.» وان گوگ با یک خانواده روستایی به نام د گروت (De Ceroot) آشنا شد. کلبة دود گرفتة‌ آنها با سقف گالی پوش الهام بخش وان گوگ شد و تصمیم گرفت تابلویی بزرگ‌تر و مهم تر از هر آنچه تا آن زمان کشیده بود بیافریند.
حالت سحر آمیز شعلة کم نور چراغی که به فضای تیرة داخل کلبه خانوادة د گروت روشنایی می‌بخشید، وان گوگ را مجذوب خود کرد. این شعله، اشیاء و افراد درون کلبة تاریک را که وان گوگ سعی می‌کرد با رنگ تسخیر کند، قابل رؤیت می‌ساخت. با چشمانی خیره به نور ضعیف شعله،‌ شاهد لحظات زندگی دوستانش نیز بود. همانجا تصمیم گرفت که تمام افراد خانوادة د گروت را زیر نور چراغ به دور میز و در مقابل دیسی از سیب‌ زمینی‌های آب پز نقاشی کند.

مقدمه   
باونسان وان گوگ آشنا شوید   
سیب زمینی خورها   
رنگ خاکی و سفیدهای رنگی (در کارون گوگ)   
لذت در کارون گوگ   
نقاشی با نقطه و خط   
نقاشی با شیوه مدرن   
تک چهره باباتانگی   
سرگرمی ون گوگ   
گل های آفتاب گردان   
گل های طبیعی   
نقاشی نور بر نور   
پویان و تحرک   
تراس کافه (فضای فانوس)   
شب رنگی   
فصل درو لاکرو   
کاری آبی رنگ   
اتاق خواب   
رنگ پرقدرت ون گوگ   
صندلیهای خالی   
زن آدلی   
اغراق در اشکال   
شعله های سبز   
پیچ و تاب در همه جا   
شب پرستاره   
آثار مهم ون گوگ   
نخستین قدم ها به دنبال میله   
افزودن رنگ   
نخستین قدمها   
کلاغ ها پرفرار گندم زارها   
آخرین فندل   
کارهای تقلبی از تابلوهای طبیعت ون گوگ   
موزه مجسمه ون گوگ   
ون گوگ چگونه ون گوگ شد   
نتیجه گیری   
منابع و مآخذ   
آثار خودم 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کاردانی طبیعت در پست امپرسیونیسم، بررسی طبیعت در کارهای ون گوگ