برجسته کاری
کولا گراف
چاپ کولاگراف.
فرآیند کار
تعداد صفحه 19
تحقیق چاپ برجسته
برای خلق نقوش برجسته تنها از پارچه استفاده نمی شود بلکه کاغذ هم برای این منظور بکار می رود. کاغذ مرطوب را می توان با قراردادن زیر فشار برجسته کرد. (همچنین کاغذ را می توان بصورت اشکال سه بعدی درآورد، چنانکه بعداً خواهیم دید.) برای برآمده کردن برجستگی های منسوج از سطح صاف کاغذ، نور نقش مهمی بازی می کند. هنرمندان از این خصوصیت نور استفاده می کنند- چاپ بدون استفاده از رنگ در خلق نقوش برجسته، تنها با بکار گرفتن فن برجسته کردن، چنانکه در کار جوزف آلبرز، " ساخت خطی برجسته"، دیده می شود قابل حصول است.
اگر یک صفحه بدون جوهر که دارای خطوط و اشکال حکاکی شده است را از یک ماشین پرس سیاه قلم کاری با کاغذ مرطوب بگذرانیم، کاغذ متراکم شده و مناطق برجسته ای تشکیل خواهد داد. با هر فرایند چاپ توگرد- چه گراور، چه سیاه قلم، چه چاپ خشک و یا قلم زنی- و انواعی از تکنیکهای مشابه این کار صورت خواهد گرفت. نگارۀ حکاکی شده بعنوان رنگ کاغذ چاپ خواهد شد. می توان رنگ را روی برجستگی منتقل کرد.
قالب مادۀ صفحۀ چاپ حکاکی شدۀ آلومینیمی برای برجسته کردن کاغذ "کن تیلر" و یک مهندس برنامه ریزی با همکاری با ژوزف آلبرز برای هر خط و ضخامت مناسب کاغذ با استفاده از کامپیوتر نیمرخ های دقیقی می سازند. مهندس برنامه ریز طراحی اولیۀ آلبرز را به یک نوار مایلار دیجیتالی تبدیل می کند. سپس نوار، یک فرز حکاکی اتوماتیک را که سرهای برشی اش بطور خاصی طراحی شده هدایت می کند تا صفحات چاپ را بصورت تصویر آیننه ای طراحی های اصلی جدا کند. سری با کسب اجازه از جمی نی.
ساخت های خطی "ژوزف آلبرز" در کارگاه جمی نی برجسته می شود.
جوهر زدن به صفحۀ حکاکی شده در قسمتهای برجسته.
قراردادن کاغذ آرک 300 گرمی مرطوب پشت بند آبرنگ، روی صفحۀ چاپ جوهری.
بررسی "برجسته کاری سفید روی زمینۀ خاکستری" کار آلبرز در زیر دستگاه پرس هوا. حرارت و فشار بطور مداوم نگاره را در تار و پود کاغذ نقش می کنند. نتیجۀ کار خطوط برآمدۀ ظریفی است بر روی یک سطح صاف کاغذی.
"ساخت برجستۀ خطی" کار جوزف آلبرز. برجسته کاری بدون جوهر در جاهای گود. .
" آینه " کار روی ایختنشتاین. چهاررنگ، سیلک اسکرین عکسی برجسته. "28 "28 با کسب اجازه از جمی نی.
یک ماشین (پرس) برجسته کاری هیدرولیک دیگر.
کولا گراف
کولاگراف هم اساساً یک فرایند چاپ گود است اما بر خلاف حکاکی و سیاه قلم کاری که در آنها قسمتهای مورد نظر حکاکی یا کنده می شوند، صفحۀ کولاگراف شکلی افزایشی است که شبیه یک کولاژ ساخته می شود. در کولاگراف ممکن است از عناصر زیادی استفاده شود، حتی از قطعات صفحات سیاه قلم کاری. در واقع "گلن آلپس" این شکل را در سالهای 1950 با توجه به کیفیتهای شبیه کولاژ چاپ آن، نامگذاری کرد. مقدار زیادی از کارهای صفحه را می توان بصورت دستی انجام داد. این صفحه چاپ را می توان جوهری کرد یا بدون جوهر مانند برجسته کاری از دستگاه پرس گذراند.
با وجود اینکه هنرمندان صفحات مشابهی را بارها تجربه کرده اند، کولاگراف یک وسیلۀ چاپ نسبتاً مدرن است. "پیر روش" در اواخر سالهای 1800، در پاریس تکنیکی را توسعه داد بنام جیپزوگراف که در آن سطح نگارۀ خود را (روی صفحۀ چاپ) با سنگ گچ می ساخت و جیپزوگرافهای دورنگ چاپ می کرد (یکی از اینها "آلک مارینز" بود). اما کولاژها و مجموعه های نامربوط "براک", "پیکاسو" "شوایتر" و "گری" در اوایل قرن بیستم الهام دهندۀ واقعی این نوع چاپ بود. پیروان سبک دادائیسم و سورآلیسم هم در متن کارهای خود بصورتی گسترده اشکال کولاژ را تجربه کردند. "پل کلی" هم در سالهای 1920 هنگامی که کرباس، ابریشم، حلب و مواد دیگر را بکار می برد از همین روش استفاده می کرد. و چنانکه قبلاً هم متذکر شدم، "رولف نش" صفحات فلزی را (در سالهای 1930) اختراع و آنها را نوآوری هایی را می داد که بیست تا سی سال دیگر برای به واقعیت پیوستنشان فرصت لازم بود. "میخائیل پونس دو لئون" با کار کردن با نش در سالهای 1950، تاثیر نش را منعکس کرد و صفحات کولاژ فلزی و ضخیمی که بسیار پیچیده بودند خلق کرد. صفحاتی که نگارۀ آنها بقدری گود بود که او می بایست برای چاپشان از پرس هیدرولیکی که بر هر اینچ مربع 45 کیلو فشار وارد می آورد، استفاده کند.
"گلن آلپس" در واشنگتن، "دین میکر" در ویس کونسین، "جیمز استگ" در لئوزیانا، "ادوارد استاسک" در هاوایی و "کلررومانو" و "جان راس" در نیویورک این تجارب را ادامه دادند و قابلیت کولاگراف را بیشتر کردند و دانشجویان را دربکارگیری این روش ترغیب نمودند و به این روش نو، حوزه ای تکنیکی، شهرت و محبوبیت بخشیدند.
چاپ کولاگراف.
توسط لیدا هیلتون
جوهر، که با کریسکو پخش شده است (برای سیالتر شدن)، روی یک ورق مخلوط می شود.
جوهر با غلتک پخش می شود طوریکه غلتک بتواند رنگ را بصورت یکنواخت بکار گیرد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 19 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
پیشگفتار:
در آغاز وظیفه ی خود می دانم از استاد فرزانه و محترم خود جناب آقای دکتر محمد رحیم صراف که با کمک ها و راهنما یی ها ی بی شاعبه ی خود شان مرا به سر منزل اصلی رسانیدند کمال تشکر و قدردانی را دا شته باشم وسپس سپاس گذارم از جناب آقای دکتر نیکنامی که با در اختیار گذاردن پایان نا مه ای خودشان شایان ترین کمک ها را به ما دانشجویان نموده اند و بسیار قدردانی میکنم از مسئولین شاخص و قابل احترام دانشگاه تربیت مدرس الاخصوص جناب آقای دکتر موسوی معاون دانشگاه تربیت مدرس که در سایر هماهنگی های جناب دکتر صراف با همکاری بی دریغ خود وهماهنگی با کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس گره از کار من گشودند .
ودر آخر تشکر می کنم از دوستان وخانواده ام که با حمایت همه جانبه ی خود مرا همراهی کردند.
مقدمه :
آشوریان مردمانی جنگجو ودلاور بودند وقتل وغارت و کشتار وخشونت یکی از جلوه های بارز شاخصیت پادشاهان این قوم بوده است و طبیعی ست که آثار هنرمندان از این امر متأثر باشند .
واما هنرمندان با به تصویر کشیدن شاهان در صحنه های جنگ خو استه اند قدرت شاهان آشوری را در این زمان نشان دهند .
ادوات جنگی آشوریان به زیبایی وظرافت خاصی به طور کامل در نقش برجسته ها تصویر شده که توضیحاتی کلی در این تحقیق داده شده .
من این نکات را بیان کردم چون موضوع تحقیقم در مورد ادوات جنگی در صحنه ی جنگ آشورنوبود ومن در آخر تحقیقم یک جمع بندی کلی در مورد تمامی ادوات وشاهان در صحنه های آشور نو به عمل آورده ام .
ـ درآمد
1- موقعیت جغرافیایی
2- معیشت مردم آشور
3- آشورنو
1- موقعیت جغرافیایی آشور :
آشور در واقع در شمال شرق بین النهرین علیاء قسمتی که رودخانه ی دجله از شمال غرب به جنوب شرق جریان می یابد
منطقه ای را به وجود آورد که آشور نام گرفت .
آشور در واقع یک منطقه ی کوهپایه ای بود .
آشور پوشیده از تپه های باستانی ست که زمانی شهرهای بزرگ وکوچک را تشکیل می داد.
و مدینه های مدفون در آنسوی دجله شهر نینوا بود که روزگاری پایتخت آشوریان به حساب می آمد.
2- معشیت مردم آشور :
آشور در یک منطقه ی سنگلاخی و کوهپایه ای که از لحاظ طبیعی سرزمین فقیدی ست .
دره ی باریک دجله با کوه های به نسبت بلند در دو ساحل آن به سختی می تواند محصول کشاورزی کافی را برای تغذیه جمعیت خود به بار آورد . اما با تمام این تفاسید اینها برای تامین منابع خویش از طریق تجارت با کشورهای دیگر چشم داشتند .برای یک تجارت سود آور با ملت های دیگر آشوریها باید تولیداتی داشته باشند تابتوانند آن را برای مبادله با ملل دیگر عرضه کنند .این تولیدات بیشتر منسوجات پشمی در مقیاس عظیم بود .اینها از نظر پشم ریسی و بافندگی و رنگرزی مهارت زیادی داشتند .
اینها به خاطر موقعیت جغرافیایی منطقه کشاورزی کم داشتند ولی در عوض دام بسیار پرورش می دادند.
وبه خاطر روابط تجاری که داشتند توانستند از نظر اقتصادی قدرتمند شوند و در منطقه حرف اول را از نظر اقتصادی بزنند .
1- آشور نو :
هنر آشور میانی با قتل نینور تای اول در سالهای پایانی قرن 13ق م به پایان رسید . سیصد سال طول کشید تا هنر و معماری امپراتوری آشور نصر پال دوم در نمرود پایه ریزی شد.در این زمان تحولات سیاسی و نژادی در خاور نزدیک صورت گرفت.بعد از مرگ نیور تای اول مهاجرت عظیم مردمی به نام مردمان دریابه سوی آسیای صغیر و سوریه آغاز شد.این مردم پس از نابودی امپراتوری هیتی،فریژیها را به سرزمین آسیای صغیر و فلسطینیها را به سرزمین فلسطین آورده و مصریها تا مرز انحطاط رهنمون شدند. در همین دوران آرامیها آخرین شاخه از قبایل بدوی سامی صحرای سوریه-در گروههای بسیار از سوی شرق نفوذ به مناطق غرب رود فرات را آغاز کردند و بالاخره به بابل راه یافتند . آرامیها به آسانی نفوذ کردند و اما تنها آشور به کمک ارتش منظم خود توانست از تفوذآنها جلوگیری کند . این مهاجرتها و جنگها 3 قرن طول کشید.در این مدت آشوریها توانستند تغییر شکل مشخصی در نظام سیاسی و مفهوم پادشاهی به وجود آورند.
آنها ابتدا ایالت کوچک خود آشور را گسترش و نظام حکومتی سازمان یافته تری را بنا و سرانجام یک امپراتوری عظیم شد .
در طول قرن 11 و 10 ق م آشوریها برای کسب قدرت و ایجاد امپراتوری سرگرم جنگ به همسایگان شمالی و غربی بودند و زمان کمتری را صرف آفرینش های هنری و کاهای عظیم معماری کردند . واحتمالاً به همین دلیل است که در این دوران چنین آثاری نداریم . ازسویی در طول سالهای جنگ و ناآرامی ،آشور خدای حامی شهر آشور که تا آن زمان چیزی بیش از خدای محلی نبود .
- صحنه های جنگ در نقوش برجسته ی آشور نو :
1- جنگ میان اعراب و پادشاهان آشور
2- جزئیات جنگ آشور نصیر پال II علیه ت- ارمان پادشاه ایلام در ساحل رود اولای‹کرخه›
3- صحنه ی جنگ آشور نصیر پالII در نینوا در حال حمله به قلعه ی دشمن
4- آشور نصیر پال II به همراه نظامیان آشور در حال حمله
5- صحنه ی جنگ آشور با نیپال دوم در نمرود ‹حمله ی آشوریان به قلعه ی دشمن›
1- این نقش بر جسته جزئیات جنگ میان آشوریها و اعراب می باشد که از نقش بر جسته ا زکاخ شمال آشور با نیپال در نینوا دوران امپراتوری آشور به دست آمده.
2- 526› هنرمند کمک ایجاد یک خط مایل از طریق سه شتر ، یکی در ابتدای ردیف بالا در سمت راست، دیگری اندکی جلوتر به سمت مرکز صحنه در ردیف دوم ، و سومی در سمت چپ در ردیف پایین بیننده را وادار می سازد صحنه ی جنگ را از طریق این شتر سواران از ردیفی به ردیف دیگر تعقیب کند . خط مایل دیگری این بار در جهت مخالف نظر را از پایین به بالا راهنمایی می کند . مسیر نگاه در این حرکت نخست از سمت راست در ردیف پایین از سوار کار آشوری آغاز می گردد و پس از یک حرکت مواج بسیار زیبا از طریق شتر بر زمین افتاده به دومین سوار کا آشوری – در یک خط مایل به سومین اسب در سمت چپ در ردیف دوم و از آنجا به چهارمین آنها در انتهای سمت چپ در ردیف بالا پایان می پذیرد .
3- از ردیف اول که شروع کنیم سمت راست را در نظر می گیریم و به طرف چپ همراه جنگجویان که به سمت چپ تصویر در حرکتند می رویم و از شتری که در سمت راست دیده میشود شروع می کنیم .
بر روی شتری که در حال دویدن است دو جنگجوی عرب که یکی از آنها تیر کمان به دست دارد و روی شتر سوارند و سرباز پشت او دست چپ خود را به بالا برده است و در زیر پای شتر که کشته شده دیده می شود – جلوی شتر یک سرباز آشوری با کلاه خود را که لباسی ساده که انتهای آن تا روی زانوی این فرد آمده دیده می شود و کمربندی به کمر و یک نیزه و سپر در دست که سرباز عربی که دستهایش را باز کرده و در حال افتادن است نیزه را در بدنش فرومی برد جلوی این سرباز یک ارابه می بینیم که مختص آشوریان است و چرخ آن 8 پره دارد و ارابه ی آشوری به یک اسب بسته شده و در حال حمله است و جلوی این ارابه یک اسبی که همراه سربازش در حال سرنگونی ست دیده می شود و جلوی آن دو سرباز آشوری که یکی سپر و نیزه و دیگری تیر کمان به دست دارد به حالت حمله وجود دارد .
واما ردیف وسط دو سرباز آشوری بالباس مثل سربازان دیگر آشوری دراین صحنه که یکی تیر کمان به دست دارد ودیگری سپر ونیزه ودر حال حمله به دو سربا ز عرب که سوار بر شتری در حال دویدن میباشند که زیر پای این شتر دوباره یک سرباز عرب کشته شده دیده می شود این سربازهای روی شتر یکی در پشت شتر است که بر گشته به پشت ودر حال تیر اندازی با تیر کمان به سرباز آشوری ست وسرباز جلوی وی نیزه به دست است .جلوی این ها دو سرباز آشوری با همان لباسهاپشتی تیر کمان بدست ودر حال تیر اند ازی دوان و جلویی سپر ونیزه به دست در حال دویدن
وبافرو بردن نیزه به بدن سرباز عربی که کمان به دست دارد
وباز جلوی آنها دو سرباز عرب در حال دویدن به دنبال سرباز آشوری سوار بر اسب که بانیز ه درحال کشتن سرباز عرب که سوار شتر بوده ودر اینجا در حال سرنگونی ست .
در ردیف پایین یک سرباز عرب را داریم که ظاهراً کتفش تیر خورده وجلو ی آن سرباز آشوری اسب سوار در حال تیر اندازی با تیر و کمان را می بینیم و شتری در جلوی این اسب سوار که دو سرباز عرب روی آن است که شتر سرنگون شده و سرباز پشتی در حال افتادن و سرباز جلویی یک دست بالا و در دست راست او یک نیزه دیده می شود .و جلوی این شتر دو سرباز عربی که شخص پشتی یک دست خود را به سمت صورت بالا برده و دست راست خود را بر سر خود قرار داده و سرباز عرب جلویی در حال راه رفتن به پشت برگشته و دستانش را بالا برده و جلوی او یک سوار آشور در حال دویدن و حمله که باز دو سرباز عرب بر روی آن پشتی در حال تیر اندازی و جلویی تیر کمان به دست و جلوی شتر یک سرباز عرب در حال افتادن و جلوی او دو سرباز آشوری باز باهمان لباسهای مشابه که هر دو سپر و نیزه به دست در حال حمله اند و یک سرباز عرب را می کشند .
ادوات جنگی به کاربرده شده دراین نقش بر جسته :
تیر کمان – نیزه – سپر – کلاه خود جنگی – شمشیریا خنجر .
اکثر سربازان آشوری در این تصویر به کمر یک خنجر یا شمشیر بسته اند .
در دو نقش بر جسته که در واقع یک نقش بر جسته است جنگ آشور با نیپال علیه تِ- اومان پادشاه ایلام در ساحل رود اولای ‹کرخه›را نشان می دهد که از کاخ جنوب غربی سنا ضریب نینوا بدست آمده .
این نقش بر جسته چگونگی کشته شدن پادشاه ایلام تِ- اوتان و ولیعمرش تمرتیو به تصویر کشیده شده .
اگرازسمت راست تصویرکه شروع کنیم وبه ردیف پایین بیاییم این طورمی توانیم توصیف کنیم:
یک شخص که نیزه به دست دارد و سپر در حالت ایستاده به سمت راست نقش حرکت می کند و در وضعیت حمله است . در پشت او پنج شخص دیده می شود که همگی لباس ساده ی مشابه به تن دارند که کمربند به کمر بسته اند که به نظر می آید کشته شده اند چرا که روی زمین افتاده اند . روی یکی از اینها یک لاشخور و روی دیگری در بالای تصویر دو تا لاشخور یکی در قسمت دست و دیگری در قسمت پا دیده می شود در کنار این شخص یک تیر و کمان دیده میشودودر پشت اینها درخت وجود دارد . به تصویر بعدی که ادامه ی این نقش بر جسته است می رسیم در قسمت راست باز یک درخت دیده می شود وتعداد دیگر درخت در بالای تصویر که زیر آنها یک ارابه دیده می شود سرنگون شده اند و کلاه از سرشان افتاده است دیده می شود .
تشخیص شاه ایلامی که در چهار قسمت نقش بر جسته است کار سختی نیست .
کلاه بر سر دارد و لبه ی لباس او در قسمت جلو و پایین دامن بر خلاف پوشش ساده ی دیگران ، با یراقهای متشکل از ردیف کلکها (روزت ) تزیین و شرابه ای بلند ی به آن افزوده شده است . در زیر این تصویر ما در سمت راست تصویر تمرتیو – فرزند ارشد تِ- اومان به دست پدر را گرفته و او را که سخت مجروح است از صحنه ی جنگ بیرون می آورد .ودر پشت اینها یک درخت است ودر پشت درخت شخصی که در شکمش تیر فرورفته دیده می شود .
در پایین تصویر سمت راست شخصی دیده می شود که پیراهن او تا بالای زانو آمده و کمربندی به کمر دارد و یک سر بند به سر و ظرف کمان به پشت و خنجر به دست در حال حمله است .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 31 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
متولد سال ۱۲۹۹ تهران
فارغ التحصیل دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران
دانش آموخته دانشکده هنرهاى زیباى پاریس (بوزار) درمعمارى
رئیس دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران یک دوره
تدریس معمارى در دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران
23 صفحه فایل ورد قابل ویرایش
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 224 صفحه می باشد .
نیایش یکی از روحانی ترین لحظات زندگی هر مؤمن است. در همه ادیان آسمانی متناسب با تلقی و درک مؤمنان از دین شیوه ها و شکل هایی برای راز و نیاز با معبود فراهم شده است. شاعران هم به عنوان دارندگان روحهای لطیف و حساس در لابلای اشعار خود مناجات هایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از لطیف ترین فرازهای آثارشان است. در این پایان نامه مناجات در شعرهای پنج تن از شاعران برتر سبک عراقی مورد بررسی قرار گرفته است. علت انتخاب سبک عراقی به دلیل لطافت و جنبه های غنایی بالای شعر این دوره است. در بین شاعران متعدد سبک عراقی نظامی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ به اذعان غالب منتقدان مقامی والاتر و بالاتر از دیگران دارند.
نکته اصلی در نیایش، دعا و مناجات ها درخواست از خداوند است به امید اجابت و یا ثنا و ستایش او برای عبادت. پیشوای ششم امام صادق (ع) انگیزه های نیایش را به سه قسم تقسیم نموده اند: الف)- گروهی خدا را به جهت ترس از عذاب خدا عبادت می کنند ب) عده ای برای دریافت مزد و پاداش خدا را می پرستند.ج) دسته ای دیگر خدا را از روی دوستی و علاقه ستایش می کنند. و او را شایسته عبادت و پرستش دانسته به درگاه بی نیازش نیایش می کنند. این دسته در گروه آزادگانند و عبادت آنان بهترین عبادت هاست. در دعا هم از نیاز عاشق سخن می رود، هم از ناز معشوق، هم از احتیاج این، هم از اشتیاق او؛ هم از انس، هم از خوف؛ هم از محبت، هم از معرفت؛ هم از توبه و انابت، هم از کرم و اجابت؛ هم از حاجات معیشتی و زمینی، و هم از مطلوب های آرمانی و آسمانی؛ هم از تسلیم، هم از تعلیم. چیست جز دعا که این همه نعمت و برکات از دامان و آستین آن سخاوتمندانه فرو ریزد؟ و آن همه خدمات و حسنات کریمانه از دست او برخیزد.
این پایان نامه در چهار بخش تنظیم شده است. در بخش اول کلیاتی درباره نیایش و معنای لغوی واصطلاحی آن و معادل و مترادف های دیگر آن بیان شده است. در بخش دوم سعی کرده ایم انواع یا شیوه های مناجات را در ادیان آسمانی بزرگ بررسی و تا حدودی مقایسه نماییم و بعد به مهم ترین شیوه های مناجات در دین اسلام بپردازیم. بخش سوم به نوع ادبی مناجات در ادبیات فارسی دری به طور کلی و در شعر سبک عراقی به طور جزئی پرداخته ایم. شیوه ها و محتواهای عمده مناجات ها در این نوع تقسیم بندی شده و اشکال آن استخراج شده است. بخش چهارم به بررسی جزئی و موشکافانه انواع نیایش در شعر شاعران این دوره اختصاص یافته است. شاعران برگزیده به ترتیب تاریخی هر کدام یک قسمت را به خود اختصاص داده اند. نخستین شاعر نظامی است که نیایش هایش بیشتر جنبه زاهدانه دارد و در مخزن الاسرار بیشتر از مثنوی های دیگر خود مناجات کرده است. در مثنوی های دیگر نیایش ها بیشتر در آغاز یا پایان مثنوی هاست. عطار اولین شاعر عارف این مجموعه است و مناجاتهایش ویژگی عارفانه دارد. مناجات های عطار در لابلای مثنوی هایش پراکنده است و گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستان هایش نقل شده اند. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در این مناجات ها وجود دارد به آنها عمق خاصی بخشیده است. مولوی بدون تردید بهترین و نغزترین مناجاتهای ادبیات فارسی را در مثنوی و غزلیات خود آورده است. نگاه برخاسته از وحدت وجود او باعث می شود که در جاهایی که حتی با شمس یا دیگر مظاهر حق هم راز و نیاز می کند، رنگ اسمانی و منزهی به نیایش هایش می دهد. مناجات های مثنوی بسیار زیاد و عمیق هستند و انواع لایه های گفتگوی صمیمانه و خالصانه را با معبود شامل می شوند. سعدی بیشتر با نگاه زاهدانه نیایش می کند گرچه در جاهایی رنگ عارفانه به آن می زند. نیایش هایش سعدی در بوستان در ابتدا و انتهای کتاب بیشتر است، سعدی چند قصیده کامل را نیز به مناجات اختصاص داده است. مناجات های حافظ در بین این شاعران از همه کمتر است و شاید آن هم به دلیل کاربرد خاص غزل در شعر حافظ باشد و نگاه انتقادی تندی که به شرایط جامعه خود دارد. نیایش های حافظ بیشتر پراکنده و به صورت تک بیت هایی درخشان در لابلای غزل هاست.
کلمات کلیدی: نیایش- مناجات- شعر فارسی- سبک عراقی- راز و نیاز- سعدی- مولوی- عطار- نظامی- حافظ. غزل- مثنوی- عرفان.
چکیده
کلمات کلیدی
مقدمه
بخش اول(نیایش و ستایش)
نیایش، ستایش و مترادفات آنها
نیایش
حمد
ستایش
دعا
مناجات
ذکر
ماهیت تجربه دینی نیایش
فلسفه نیایش و پرستش
فصل دوم – اقسام نیایش
محتوا و مضمون نیایش
ستایش و نیایش در قرآن
نیایش از دیدگاه دانشمندان و متفکران
سخنان دانشمندان روانشناسی
ستایش و پرستش کل موجودات
فصل سوم – دین
تعاریف دین
مراحل دین
دسته بندی ادیان
نیایش در ادیان مختلف
دین زرتشتی
اصول دین زرتشتان
اوستا کتاب دینی زرتشتیان
نماز و نیایش در آیین زرتشتی
نیایش در آتشکده
آداب نیایش زرتیشتیان
دین یهود
ریشه کلمات عبرانی
خدای یهود
توحید در یهودیت
کتاب آسمانی یهودیان
پوشش هنگام عبادت
اوقات نماز و نیایش یهودیان
ویژگی نمازهای سه گانه یهود
حج های یهود
مکان عبادت
دین مسیح
قتل یا عروج عیسی
خدا در دین مسیح
عبادت در دین مسیح
پی نویس
بخش دوم(دین اسلام ونیایش)
نیایش در دین اسلام
نخستین و مهمترین عبادت
اصول اسلام
ارکان اسلام
نماز
پرستش
محتوای پرستش
عبادت
نیایش و دعا
نیایش در قرآن
توبه راهی به سوی نیایش
صفات خداوند
بخش سوم نیایش در شعر شاعران سبک عراقی
طریقه شعر خراسانی و عراقی
شعرای معروف سبک عراقی
پیشینه نیایش های منظوم فارسی
رواج غزل سرایی
نوع ادبی مناجات
خدا از دیدگاه عرفا
نماز و نیایش در اشعار شاعران
انواع درخواست ها
پی نویس
بخش چهارم بررسی نیایش شاعران برگزیده
فصل اول نظامی
فصل دوم عطار
فصل سوم مولوی
فصل چهارم سعدی
فصل پنجم حافظ
فهرست منابع
۱-قرآن کریم.
۲-ابراهیمی مهدی: نسیم وحی در مثنوی عشق ، پژوهش در مبانی و روش های تفسیر قران کریم در مثنوی ، کتاب طه، آیت عشق، قم، ۱۳۸۴٫
۳-ابوالقاسم فردوسی ، شاهنامه، چاپ مسکو، ۱۹۶۵ م .
۴-ابوالقاسمی محسن: تاریخ زبان فارسی، چ دوم، انتشارات سمت، ۱۳۷۹٫
۵-ابوریحان بیرونی: آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت؛ انتشارات ابن سینا، تهران، ۱۳۵۲٫
۶-اپستاین ایزیدور: یهودیت بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد صالحی، چ اول، مؤسسه پژوهش حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۸۵٫
۷-ایزد پناه مهرداد: آشنایی با ادیان قدیم ایران و بین النهرین، چ اول، انتشارات محور، تهران، ۱۳۸۱٫
۸-باهنر محمد جواد: دین شناسی تطبیقی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی جا، ۱۳۶۱٫
۹-بهار محمد تقی(ملک الشعرا): سبک شناسی زبان و شعر فارسی، به اهتمام کیومرث کیوان، چاپ اول، انتشارات مجید، تهران، ۱۳۷۷٫
۱۰-بویس مری: زرتشتیان،باورهاواداب دینی آنها،ترجمه عسکربهرامی، چاپ دوم، ققنوس، تهران،۱۳۸۱٫
۱۱-توفیقی حسین: آشنایی با ادیان بزرگ، چ هشتم، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مؤسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی۱۳۸۵٫
۱۲-جمعی از نویسندگان: نماز در سیمای خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ، چاپ سوم ۱۳۸۱٫
۱۳-جلال الدین محمد مولوی، مثنوی معنوی،۳ جلد، تصحیح نیکلسون ،چاپ سوم،تهران، انتشارات مولی ،۱۳۶۳٫
۱۴-چیتیک ویلیام: شأن شایان نیایش های شیعی، ترجمه غلامرضا مهردادی، نمایه، بی تا، بی جا،
۱۵-حافظ شمس الدین محمد: دیوان، محمد قزوینی و قاسم غنی، چاپ سوم، لوح محفوظ، تهران، ۱۳۸۱٫
۱۶-حسینی ، جواد: دعا شاه کلید حل مشکلات ، نشریه کیهان ، ۲۲/۱۰/۸۴٫
۱۷-خرمشاهی بهاء الدین انصاری مسعود: پیام پیامبر مجموعه نامه ها و خطبه ها، انتشارات جام، تهران، ۱۳۷۶٫
۱۸-داوودی حسین: نجوای قلم(درآمدی بر پیشینه مناجات منثور فارسی) چاپ اول، امیر کبیر، تهران، ۱۳۸۰٫
۱۹-راغب اصفهانی: المفردات فی غریب القرآن، به تحقیق محمد سید گیلانی، انتشارات، مرتضویه، تهران، بی تا، ذیل واژه دعا.
۲۰-ربانی محمدحسین: جهان زیبایی یا راه بهشت ، ، تهران، انتشارات انجام کتاب، چاپ اول، بهار۱۳۸۲
۲۱-رضوان طلب: پرستش آگاهانه ، چاپ اول ، ستاد اقامه نماز، قم، ۱۳۷۴٫
۲۲-رضی هاشم: آیین مهر تاریخ آیین راز آمیز میترایی در شرق و غرب از آغاز تا امروز، چ اول ،انتشارات حقیقت، ۱۳۸۱٫
۲۳-رضی هاشم: ادیان بزرگ جهان، چ پنجم، انتشارات فروهر، تهران، ۱۳۶۰٫
۲۴-زمردیان احمد: علی علیه السلام و کمیل، انشارات امیر کبیر، چ سوم، تهران، ۱۳۶۵٫
۲۵-سعدی شیرازی: گلستان، تصحیح غلامحسین یوسفی، چ پنجم، خوارزمی، ۱۳۷۷٫
۲۶-سروش عبدالکریم: حدیث بندگی و دلبردگی، چ اول، انتشارات صراط، تهران، ۱۳۷۵٫
۲۷-شاهرخ،ارباب کیخسرو: زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت،به کوشش فرزان کیانی،چاپ پنجم، جامی، تهران،۱۳۸۳٫
۲۸-شریعتی علی: تاریخ ادیان، اکونومیست، تهران، ۱۳۵۲٫
۲۹-شفیعی کدکنی محمدرضا ، مقدمه مختارنامه،۱جلد، تهران،انتشارات توس،۱۳۵۸،
۳۰-شمیسا سیروس: انواع ادبی ، ۱ جلد ، چاپ اول، انتشارات باغ آینه ، تهران ، ۱۳۷۰٫
۳۱-شهرستانی سید علی: پژوهشی درباره اذان، ، ترجمه سید هادی حسینی، چاپ اول ،قم ،دلیل ها، ۱۳۸۵٫
۳۲-شیمل آن ماری: من بادم و تو آتش، فریدون بدره ای، توس، تهران، ۱۳۷۷٫چ
۳۳-صفا ذبیح الله: تاریخ ادبات ایران، خلاصه جلد ۱ و ۲، فردوس، ۱۳۷۹٫
۳۴-عباسی محبوبه: خوشه های خوشرنگ شاخه های معرفت(نوشتاری پیرامون عرفان و نیایش حسینی)، نشریه رسالت، ۸۲/۷/۸
۳۵-عبادزاده کرمانی محمد: تئوری هاواکتشافات علمی امروز در اشعارمولانا ،انتشارات اسلامی، تهران، ۱۳۶۳٫
۳۶-عرب احمدی سعید رضا: از صورت تا معنا، گذاری بر اندیشه های عرفانی در خسرو وشیرین نظامی، ،چ اول، انتشارات اطلاعات تهران، ۱۳۸۴ .
۳۷-عطار نیشابوری فرید الدین: تذکره الاولیاء، تصحیح نیکلسون، انتشارات میلاد، تهران، ۱۳۷۶٫
۳۸-عطار نیشابوری فریدالدین: ،مصیبت نامه ،به اهتمام دکتر نورانی وصال ، تهران، زوار، ۱۳۳۸٫
۳۹-عطار نیشابوری فریدالدین: منطق الطیر، محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۴٫
۴۰-عطار نیشابوری فریدالدین: مختارنامه، محمد رضا شفیعی کدکنی، توس، تهران، ۱۳۵۸٫
۴۱-کارگر محمدیاری، رحیم: نماز از دیدگاه دانشمندان و متفکران ، ستاد اقامه نماز ، چاپ اول زمستان ۷۴٫
۴۲-کارنگی دیل: آئین زندگی، مترجم م. آذین فر، چ چهارم، انتشارات اسکندری، تهران، ۱۳۴۸،
۴۳-کرمانی محمد: دعا و نیایش(پژوهش پیرامون مسئله دعا و معرفی دعاهای مثنوی مولوی) چ اول، به نشر، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۳،
۴۴-کلینی رازی: اصول کافی، مترجم سید هاشم رسولی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران، ج ۴٫
۴۵-محمود حقیقی کریم: عبادت عاشقانه، چ اول، انتشارات حضور، ۱۳۷۴٫
۴۶-مزداپور کتایون: سروش پیر مغان، یادنامه جمشیدسروشیان، چاپ اول ،ثریا، تهران،۱۳۸۱٫
۴۷-مصباح یزدی محمد تقی: بر درگاه دوست، عباس قاسمیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تهران، ۱۳۷۶٫
۴۸-منسوب به امام جعفر صادق(ع) مینیاگر عشق،ص۵۳۸ یا مصباح الشریعه، ترجمه و شرح حسن مصطفوی ،انجمن حکمت و فلسفه ایران،سال ۱۳۶۰٫
۴۹-موسوی کلانتری دامغانی: جلوه های نیایش، چ اول، انتشارات پیام آزادی، تهران، ۱۳۷۸،
۵۰-ناس جان: تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، چ ۹، تهران، ۱۳۷۷٫
۵۱-نظامی گنجوی ، خمسه ،تصحیح وحید دستگردی،۳ جلد، چ دوم، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، ۱۳۶۳،
۵۲-ابوهلال عسگری: الفرق اللغویه، مکتبه القدسی، قاهره، ۱۳۵۳ه.ق.
۵۳-زرین کوب، عبدالحسین: سرنی ،چاپ سوم،انتشارات علمی ،تهران،۱۳۶۸٫
۵۴-زمانی کریم: بر لب دریای مثنوی معنوی، چاپ اول، نشر قطره، ۱۳۸۲٫
۵۵-زمانی کریم: میناگر عشق، شرح موضوعی مثنوی معنوی، نشر نی، تهران، ۱۳۸۲٫
۵۶-سعیدی، گل بابا: فرهنگ اصطاحات عرفانی ابن عربی، چاپ دوم، انتشارات شفیعی، تهران، ۱۳۸۴٫
۵۷-عطاری کرمانی عباس: عشق،عشق،… باز هم عشق(زندگی پر ماجرای مولوی)، نشر آسیم، تهران، ۱۳۸۳٫
۵۸-فاضلی قادر: فرهنگ موضوعی ادب فارسی، مصیبت نامه و مظهر العجایب، چاپ اول، ۱۳۷۴٫
۵۹-فاضلی قادر: اندیشه عطار، چاپ اول، طلایه، تهران، ۱۳۷۴٫
۶۰-فرشاد محسن: اندیشه های کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان، انتشارات جامعه، تهران، ۱۳۸۰٫
۶۱-قشیری ابوالقاسم: ترجمه رساله قشیریه، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، چاپ دوم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۱٫
۶۲-مجتهد شبستری محمد: پرواز در ابرهای ندانستن،ماهنامه کیان ،ش ۵۲ ،۱۳۷۹٫
۶۳-محمد بن حسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع ،۵ جلد، به اهتمام دکتر محمد معین ،چ دوم، ابن سینا تهران، ۱۳۴۲ ، ج ۴٫
۶۴-محمود حقیقی کریم: عبادت عاشقانه، چاپ سوم، انتشارات حضور، قم، ۱۳۷۸٫
۶۵-مسعودی فر جلیل: معرفت شناسی مثنوی مولوی، آهنگ قلم، مشهد، ۱۳۸۲٫
۶۶-مشیدی جلیل: نگرشی بر اندیشه های مولوی، ، اراک، دانشگاه اراک، چاپ اول، ۱۳۸۴٫
۶۷-مصباح یزدی محمد تقی: بر درگاه دوست، عباس قاسمیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تهران، ۱۳۷۶
۶۸-مولانا جلال الدین محمد: کلیات شمس تبریزی، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، به کوشش اردوان بیاتی، انتشارات دوستان، تهران، ۱۳۸۰٫
۶۹-مولانا جلال الدین محمد: مثنوی معنوی، قوام الدین خرمشاهی، چاپ اول، انتشارات دوستان، ۱۳۷۵٫
۷۰-کاتوزیان محمد علی همایون: سعدی شاعر عشق و زندگی، چاپ اول، نشر مرکز، تهران، ۱۳۸۵٫
۷۱-کارل الکسیس: نیایش،۱جلد، ترجمه دکترعلی شریعتی،شرکت انتشارات ،تهران،۱۳۳۹٫
۷۲-مطهری، مرتضی: آشنایی با قرآن، چ سوم، مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق، تهران، سال۱۳۸۲
۷۳-نوریها حسنعلی: پرورش در پرتونیایش ، چاپ اول ، انتشارات دارالفکر، قم، ۱۳۷۲٫
۷۴-نوری، نظام الدین: جلوه علی(ع) در ادب فارسی، زهره، ساری، ۱۳۷۹٫
۷۵-واعظی نژاد، حسین ، طهارت روح ، ستاد اقامه نماز ، ج ۳ ، قم ، ۱۳۷۴٫
۷۶-هاشمی سید جواد: محمد راز آفرینش، ترجمه و شرح موضوعی صحیفه سجادیه، چاپ دوم، انتشارات ایات بینات، بی تا. قم
۷۷-هجویری ابوالحسن علی بن عثمان جلابی: کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، دوم، طهوری، تهران، ۱۳۷۱٫
۷۸-همایی، جلال الدین: فتون بلاغت ، صناعات ادبی، ۲ جلد در یک جلد ، چاپ دوم ، توس ، تهران ، ۱۳۵۱٫
سپاس وستایش ویژه ذات اقدسی است که انسان را آفرید تا او را پرستش کنند. سلام و درود بر خاتم پیامبرانش که بنده خاص اوست، وبراوصیای گرامی آن حضرت که همه شان بندگان شایسته او بوده ومی باشند بالاخص بر خاتم آنان که همچون مهر فروزان در پس ابر غیبت به شیفتگان خود نور امید می افشاند.
شاعران و نویسندگان پارسی زبان با بهره گیری از سخن پیامبر که فرمود “هر کاری با نام خدا آغاز نشود ابتر است” از دیر باز ،سروده ها و نوشته های خود رابا نام پروردگار جهان آغاز کرده اند وبزرگی و بخشندگی وی را ستوده و سر نیاز بر آستان او نهاده اند. بر پایه این شیوه پسندیده بهترین سرآغاز هر نوشته یا شعر فصلی است در نیایش خداوند وهیچ گنجی از گنج های حکمت ومعرفت گشوده نمی شوندمگر آن که وصف یگانگی آفریدگار هستی ،کلید آن باشد.
از آن جا که تحمیدیه ها در آغاز هر اثر ادبی بخش مختصری از متون ادبی را تشکیل می دهد وبا عنایت به با ارزش بودن آنها از نظر محتوا وکیفیت ،بر آن شدم تا در گشتی کوتاه در گل گشت دل گشای آثار تعدادی از پارسی سرایان نامور سبک عراقی ،دامنی از گلهای رنگین بچینم – گر چه از شمیم دلاویز آن دا منم از دست رفت- وبا مطالعه نیایش های شاعران وعرفا در لابلای متون آنها مرغ جانم به سوی افق مشرق به پرواز در آمد وبا مرکب عشق برای گذاشتن از وادی های دشوارقدم در راه طلب نهاده در آسمان توحید بال وپری زدم تا شاید نصیبی برم واز آن جا که گام نهادن در کوچه پس کوچه های اندیشه های عرفا وخوشه چینی از کلام آنها جسارتی غظیم می طلبید که در خور توان نگارنده نبود، اما شوق وافر به تحقیق در زمینه وموضوع رساله ، زمام اختیار ازکفش ربود و همچو حافظ طائر فکرش به دام اشتیاق افتاد که عنایت حق شامل حالش شد واو را در این راه رهنمون ساخت.
این وجیزه خوشه چینی از خرمن اندیشمندان ودل سوختگانی است که عمری را در این راه گام نهاده اند، قلم فرسایی در مورد این موضوع از ناقصی چون این حقیرکاری بس دشوار بود ولی از آنجا که سرمایه بازار عرفان عشق به ذات بی نشان است ،هیچ دستی از این بازار،دستار تهی باز نمی گردد، این حقیر قلم به دست گرفته به پژوهش و تحقیق پیرامون نیایش معبود پرداختم. ابتدا درباره نیایش وستایش ونیاز آدمی به دین و پرستش موجودی روحانی پرداخته شد و پس ازآن به پژوهش ونیایش ها و مناجات های شاعران نامور سبک عراقی پرداخته شد همواره تلاش شد تا مباحث همراه با مأخذ باشد، همواره کوشش شده تا مآخذ و مراجع مهم تر ارائه شود و از مآخذ درجه دوم و کم اهمیت تر چشم پوشی شود.
در پایان از شاعر خوش قریحه و مضمون یاب سبک هندی غنی کشمیری مدد می گیرم:
گر سخن اعجاز باشد بی بلند و پست نیست در ید بیضا همه انگشت ها یک دست نیست.
در همه ادیان و مذاهب در کنار وظایف فردی و اجتماعی که برای پیروان وضع شده، لحظات و زمان هایی هم برای ارتباط خالصانه و نزدیک با خالق در نظر گرفته شده است تا مؤمن در این لحظات بتواند پنهان ترین رازهای خود را با نزدیک ترین منبع آفرینش خود در میان بگذارد. این لحظات تنهایی را در فرهنگ دینی به اسامی گوناگونی نامیده اند. اسامی چون : نیایش، دعا، مناجات، حمد، ثنا، ذکر، تسبیح و … در ادبیات فارسی این واژگان ریشه عربی یا ایرانی دارند و در عین این که تفاوت های اندکی با یک دیگر دارند؛ همه به یک مفهوم و دلالت واحد اشاره دارند و آن عبارت است از خلوت کردن و درد دل گفتن با خالق یگانه که سرچشمه همه فیض ها و لطف هاست.
برای شروع بحث و به منظور روشن شدن دامنه بحث در ابتدا ضروری می نماید تا به تعاریف و مفاهیم واژه نیایش و مترادفات آن در زبان فارسی بپردازیم.
در برهان قاطع ذیل کلمه نیایش آمده است:
«نیایش به معنی آفرین و تحسین و دعایی است که از روی تضرع باشد ». این کلمه در زبان پهلوی nyayishn (پرستیدن) و در زبان ایرانی باستان nighayishn و در سانسکریت nyayati (آواز خواندن ) بوده است. نیاییدن مصدری بوده که در فارسی میانه به کار رفته و به معنی با مویه و نرم نرم سخن گفتن است. این نوع سخن گفتن مخصوص اعمال عبادی به خصوص راز و نیازهایی بوده که در هنگام نیاز و برای برآوردن حاجت به درگاه خداوند انجام می شده است. لحن این نوع راز و نیازها نرم و ملایم بوده و در فرهنگ ایرانی معمولاً در نیمه های شب یا صبح گاه و پس از انجام طهارت صورت می گرفته است. شخصیت های شاهنامه وقتی که در تنگنایی گرفتار می شوند طهارت کرده، سپس پیشانی بر زمین می نهند و با تضرع و گریه و زاری از خدا می خواهند تا گره از کارشان بگشاید. این نوع نیایش معمولاً در خلوت و دور از چشم دیگران صورت می گیرد.*
دکتر الکسیس کارل می گوید:
« نیایش پرواز روح آدمی است به طرف آن کانون روحانی عظیم و مرموز کائنات.»
محمدتقی جعفری درباره نیایش معتقد است:
آن حالت روحی که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد نموده و کشش برقرار می سازد ، نیایش نامیده می شود
در زبان فارسی کلمه ای نداریم که ترجمان دقیق کلمه «حمد» باشد. دو کلمه مدح و شکر عربی در زبان فارسی معادل دارند که معمولاً از این معادل ها برای کلمه حمد استفاده می شود. مدح را می توان ستایش و شکر ار می توان سپاس ترجمه کرد. با این حال هیچ کدام به تنهایی رساننده معنای حمد نیستند.
مدح به معنای ستایش است؛ ستایش از احساس های مخصوص انسانی است. این احساس در حیوان وجود ندارد. انسان در مقابل کمال و جلال ، زیبایی های طبیعت و عظمت خداوندی زبان به ستایش می گشاید. حیوان نه قدرت درک آنها را دارد و نه می تواند ستایشگر این اوصاف باشد. البته گاهی عمل ستایش در انسان به صورت پستی ظاهر می شود که آن را چاپلوسی می گویندو از صفات رذیله به حساب آید. چاپلوسی در موردی که انسان امر بی حقیقتی را ستایش می کند. و چه زشت و ناپسند است که انسان قدرت ستایشگری خود را که باید کمال و جمال و عظمت و زیبایی های واقعی را ستایش کند، از روی طمع در پای موجودی صرف کند که هیچ ارزش ستایش ندارد.قدرت ستایش گری برای آن است که انسان آن احساس عالی را ؛ یعنی تمجید و تکریم را؛ ارضا و اشباع نماید؛ نه این که در خدمت حس طمع که نوعی پستی است قرار دهد.
در ستایش های واقعی هیچ گونه طمعی در کار نیست، زیرا ستایش امری فطری و طبیعی است و انسان در مقابل زیبایی ها ناخوداگاه زبان به ستایش می گشاید. انسان وقتی در مقابل زیبایی ها و عظمت ها قرار می گیرد، خاضع می شود و خضوع خود را به صورت ستایش اظهار می کند و آن پدیده ی زیبا را تحسین می کند بدون آن که سودی از آن تحسین ببرد و این معنی کلمه ی مدح است.
اسم مصدر است از ستاییدن و ستودن. در پهلوی «ستایشن » بوده است. در معنای دعا، ثنا، شکر نعمت، مدح و نیکویی گفتن، ستودن و آفرین. مقابل نکوهش.
ستایش کردن به معنی شکر نعمت خدا را به جا آوردن و او را مدح نمودن، پرستیدن، در معنی عبادت کردن، خم شدن به رسم تعظیم و نماز بردن و… نیز معنی شده است. ستایش از نظر زمانی معمولاً در جایگاه دوم قرار می گیرد؛ یعنی در ابتدا نعمتی داده می شود و ستایش کننده پس از دریافت آن نعمت اقدام به ستایش می کند. یا در مقابل زیبایی یا عظمتی قرار می گیرد و مجذوب آن شده خواسته یا ناخواسته زبان به ستایش می گشاید.
در لغت به معنی طلب فعل است و در اصطلاح، طلب کردن چیزی از خداوند و یاری خواستن از اوست.همچنین در تعریف دعا آورده اند که ندا کردن خداوند است با گریه و زاری برای آن که از دعا کننده دفع عذاب کند یا مطلوبش را برآورده سازد. در اصطلاح علمای بلاغت: «دعا یعنی طلب کردن دانی از عالی با تضرع و خشوع.» از نظر ابن عربی دعا به ضم دال، در لغت به معنای خواندن کسی ، حاجت خواستن، مدح و ثنا و نیایش و امثال آن آمده است و در عرف علما کلام انشایی است که دال بر طلب باشد با خضوع و آن را سؤال نیز نامند. ابن عربی در اعتبار و اهمیت دعا از حدیث پیامبر بهره می گیرد: الدعا مخ العباده؛ دعا مغز عبادت است، زیرا با مغز، اعضای دیگر بدن قوت می گیرند لغت دعا جایگاه خاصی در بین مسلمانان ، بلکه جهانیان دارد و ۲۱۲ بار در قران کریم آمده است. به همین جهت، دعا، تبتل، ابتهال، تضرع، مطلق خواندن و صدا کردن، ندا، صدا، آواز، درخواست، طلب حاجت، مناجات، قنوت، ندبه، ذکر، سجده، رکوع، سجود، تسبیح، مسئلت، التماس، حمد، ثناو… از معانی غنی دعا و نیایش بر می آید که درفارسی ما آن را خواندن، نیایش، کرنش، زاری، راز و نیاز، ارتباط قلبی با خدا، … می نامیم. اما حمد نه مدح خالص است و نه سپاسگزاری خالص. می توان گفت ترکیب مدح و سپاسگزاری حمد است؛ یعنی مقامی که هم لایق ستایش است و هم لایق سپاسگزاری. ستایش به خاطر عظمت و جلال و حسن و کمال و سپاسگزاری به دلیل نیکی ها و احسان و نعمت های فراوانی که به ما بخشیده است.
به نظر مطهری بعید نیست که در معنی حمد مفهوم دیگری نیز چون پرستش دخالت داشته باشد. پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخالت دارند: ستایش؛ سپاس؛ پرستش. وقتی می گوییم الحمدلله حمد مخصوص خداوند است. تنها سپاسگزاری نکرده ایم بلکه مفهوم ستایش و پرستش هم در آن گنجانده شده است. خداوند را به دلیل این که یگانه ذات شایسته پرستش است ستایش و سپاس و پرستش می کنیم.
مناجات مصدر عربی از باب مفاعله و ریشه آن کلمه نجو (نجا ) است . ابوهلال عسگری می گوید: «نجوا سخنی پنهانی است که با دوستت در میان می گذاری و گویی آن سخن را چنان بالا می بری که غیر از او کسی را بر آن دسترسی نیست و این بدان دلیل است که معنی اصل کلمه، رفعت و بلندی است و از همین ریشه است نجوه به معنی سرزمین بلند.»
راغب اصفهانی در معنی مناجات آورده است:« مناجات کردن با کسی، همان به راز سخن گفتن است و در اصل سخن گفتن با کسی در سرزمین بلند و دور از چشم دیگران است» در متون ادب فارسی از میان واژگانی که هم معنی نیایش آورده اند، مناجات بیشتر از لغات دیگر به این تعریف نزدیک است. می توان مناجات را در اصطلاح خاص دینی چنین تعریف کرد:
مناجات راز و نیاز گفتن بنده به درگاه خداوند است که معمولاً در خلوت از روی صفای قلب و رقت احساس، به منظور استغفار و جلب یاری و ترحم وی انجام می گیرد.
یاد کردن، بر زبان راندن، به معنای یاد، آوازه، صیت، ثنا، دعا، ورد، جمع اذکار. ذکر به معانی چندی به کار رفته است که عبارتند از: ۱- به معنی خلاف نسیان و فراموشی. چون قول خدای تعالی: «و فانساه الشیطان ذکر ربه» (یوسف/۴۲) ۲- تلفظ و ذکر لسان «فاذکروا الله کثیراً »۳- احضار امری در ذهن به نحوی که همواره بماند و غایب نشود و همیبن معنی نیز خلاف نسیان است. ۴- الفاظ وارده خاص ۵- مواظب بر عمل ۶- ذکر قلب۷- طاعت و جزا ۸- صلاه ۹- بیان. ۱۰- حدیث. ۱۱- قرآن . ۱۲- علم. ۱۳- شرف. ۱۴- حفظ غیب. ۱۵- شکر. ۱۶- نماز جمعه. ۱۷- نماز عصر.
ابن عربی گوید: ذکر، نعمت الهی است و با این که نعمت الهی است، خلق را از آن پاداش و مزدی است چنان که خدای تعالی فرماید: «فاذکرونی اذکرکم» (انبیاء/ ۲۰)در ایه ۴۵ سوره عنکبوت بعد از آن که اهمیت نماز را بازگو می کند در پایان می افزاید: وَ لَذِِِکرُ اللهِ أکبَر. و بدین سان غایت نماز را که یادکرد خداوند است تأکید می کند. یا در آیه ۱۴ سوره طه در خطاب به موسی می فرماید:أقم الصَلوهَ لذکری. نماز را برپا دار تا یاد من باشی. در اهمیت ذکر روایات بسیاری از پیامبر و معصومین آمده است. وقتی از ایشان پرسیدندکدامین عمل فضیلت بیبشتری دارد فرمودند: أن تَموتَ و لسانُِکَ رطبٌ بذکر الله. این که در حال مرگ نیز زبانت به یاد خدا مرطرب شود. از امام صادق نیز نقل شده است که هیچ چیز نیست مگر آن که برایش حدی است. مگر ذکر خدا که برای آن محدودیتی نیست
ماهیت تجربه دینی نیایش
در نیایش احوالی پدید می آید که فیلسوفان دین امروز آن را «تجربه دینی» می نامند؛ یعنی که آدمی با جان خود اموری را می یابد که در ذهنش خطور نکرده است. مواجهه وجودی با حقایقی پنهان و دور از دسترس حواس و برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم و فراتر از تمامی آنچه که خوانده و شنیده است. انتقال این احوال و بازگفت این اسرار امکان پذیر نیست باید مرد راه بود و صادقانه گام در طریق سلوک نهاد و به آستان حقیقت رسید.
فیلسوفان غربی برای این سئوال سه پاسخ مهم و متفاوت مطرح کرده اند:
۱- تجربه دینی، احساس یا ترکیبی از احساسات است. تجربه دینی احساس اتکای مطلق به موجودی متعالی است و مستقل از تصورات و باورها و افعال صاحب تجربه است و غیر شناختی است.
۲- تجربه دینی، تجربه ای است که صاحبش آن را دینی تلقی می کند چرا که این تجربه بر اساس امور طبیعی برای او تبیین پذیر نیست.
۳- تجربه دینی، نحوه ای ادراک است و ساختی مشابه ادراک حسی دارد.
فلسفه آفرینش انسان، بندگی و عبادت و عبودیت است. این صریح کلام الهی در قرآن کریم است که می فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات/۵۶) جن و انس را جز برای پرستش و بندگی خود نیافریدم. پس با این تصریح هدف اصلی آفرینش عبادت دانسته شده است. اما سؤالی که مطرح می شود این است که آیا در دوران های پیشین و اقوام گذشته امر پرستش چگونه صورت می گرفته یا چرا بعضی از انسان ها در گذشته به سوی بت پرستی یا ستایش عناصر طبیعت گرایش می یافته اند.
شور دینی، مبتنی بر شعور دینی است و شعور دینی بعدی اصیل و ریشه دار در وجود آدمی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. بسیاری از فیلسوفان و متکلمان به صراحت، بر اصیل بودن حس پرستش و دین ورزی آدمی مهر تایید نهاده اند. بدین سان نیایش بخشی از ساختار وجودآدمی است. همین بافت مستقیم حضوری است که او را به نیایش و تضرع در آستان حق فرا می خواند. نیایش در عمق جان او ریشه دارد نه اینکه حاصل ترس و جهل او در برابر سیل و طوفان و زلزله و بلایای طبیعی باشد.
متکلمان، عارفان و پدیده شناسانی چون شلایرماخر، به ویژه رودولف اتو ، نیایش و میل پرستش در آدمی را زاییده شعور به «مخلوقیت» او می دانند. آن جا که آدمی در می یابد موجودی است مخلوق و الوهیتی در کار است که خود را به گونه های مختلف جلوه گر می سازد، میل به ارتباط و عطش رسیدن و وصول به آن «مطلقاً دیگر» ( The wholly other) یا « نومنیوس» در او بیدار می شود.
دین شناسان غربی اعتقاد دارند که پرستش در بشر ازپرستش سنگ، چوب، خورشید، ماه، آب، آتش وحیوانات گوناگون به عنوان معبود و مسجود شروع شده تا ارباب انواع مختلف تکامل یافته و سرانجام به پرستش خدا رسیده است.
بسیاری از تاریخ نویسان که تاریخ ادیان می نویسند معتقدند که پرستش بشر در ابتدا از پرستش همین بت یا پدر خانواده شروع شد و از کوچک ها شروع شد به طوری که از خدای خانواده به خدای قبیله و از آن به خدای مملکت و… رسید و بشر در این سیر تصاعدی به خدای یگانه رسید.
قرآن بر عکس این نظر سر چشمه همه ستایش ها را در توحید و پرستش خدای یگانه می داند. قرآن می گوید ابتدا پرستش خدای یگانه بوده است و انحراف از پرستش خدای یگانه منجر به بت پرستی یا شرک شده است.
مرتضی مطهری عقیده دارد از نظر برخی از دانشمندان مانند ماکس مولر بشر ابتدا موحد و یگانه پرست بوده و خدای واقعی خویش را می پرستیده است. پرستش بت یا ماه یا ستاره یا انسان از نوع انحراف هایی است که بعداً رخ داده؛ یعنی بشر چنین نبوده است که پرستش را از بت یا از انسان مخلوقی دیگر آغاز کرده باشد و تدریجاً با تکامل تمدن به پرستش خدای یگانه رسیده باشد. حس پرستش که احیاناً به حس دینی تعبیر می شود در عموم افراد بشر وجود دارد.
مطهری درباره نیاز انسان به پرستش می گوید:
یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیل ترین ابعاد وجود انسانها حس نیایش و پرستش است. مطالعه آثار زندگی بشر نشان می دهد که در هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته نیایش و ستایش هم وجود داشته است. پیامبران پرستش را نیاوردند بلکه نوع پرستش را به بشر آموختند و دیگر اینکه از پرستش غیر ذات یگانه (شرک ) جلوگیری به عمل آوردند.
عمق و اصالت گرایش انسان به پرستش معبود را می توان از استواری و عظمت بناهایی که در طول تاریخ برای پرستش گری بنیان گردیده دریافت. زیرا بشر خود درخانه کلوخین زندگی می کرده ولی کلیساها، کنیسه ها و مساجد و یا هر عمارت دینی را به بهترین وجه ساخته است و جنگهای سختی را در حمایت از معبود و مسجود خود تحمل می نموده است.
طبعاً به عقل خود رجوع می کند همانگونه که حضرت ابراهیم (ع) به هنگام مواجهه با ماه پرستان، با آنان اظهار همراهی کرد و چون ماه ناپدید شد آن را عقلاً فاقد قابلیت خواند و سپس به خورشید روی آورد و به ظاهر نسبت به آن، اظهار علاقه نمود زیرا که بزرگتر و درخشنده تر بود و وقتی خورشید غروب کرد از آن نی
نام فایل | حجم فایل |
---|---|
niyayesh-dar-adabiyat_336529_1049.zip | 401.7k |
قابل توجه فرهنگیان و دفاتر خدمات کامپیوتری و کافی نت ها این پکیج متشکل از 118 عدد گزارش اقدام پژوهی می باشد که در تمامی مقالات فرمت های مورد نیاز رعایت شده است.مشابه این مجموعه با قیمت های بسیار بیشتری در اینترنت به فروش می رسد.که ما آن را با قیمت مناسب در اختیار شما مشتریان گرامی قرار می دهیم. اقدام پژوهی های حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش ...
توضیحات بیشتر - دانلود 50,000 تومان