آموزش کامل تکنیک های تستزنی مهندسی معکوس
روش تست زنی مهندسی معکوس روشی است که در آن از خصوصیات ذهنی طراح سؤال برای رسیدن به پاسخ درست کمک گرفته میشود. از آنجا که چیدمان سوالات و پاسخ ها هر سال پیچیده و حساب شده تر میشود، این روش در آزمون های سالهای اخیر کارآیی کمتری دارد.
لازم به توضیح است که این روش تحت هیچ شرایطی نمیتواند جایگزین آموزش صحیح شود و تنها به عنوان یک روش کمکی هنوز هم کارآیی مختصری دارد.
آیا واقعا می توان شانسی تست زد!؟
این سوال را باید با احتیاط زیاد پاسخ داد! اگر بگوئیم شانسی می توان در کنکور سراسری تست زد این بدان معناست که آزمون سراسری دیگر چندان معتبر نیست چرا که وقتی عده ای به طور شانسی و تصادفی بتوانند نمره قبولی را کسب کنند دیگر زحمت و سختی دیگر داوطلبین در خواندن عمیق و برنامه ریزی شده دروس بی معنا می شود و در نتیجه کل اعتبار دانشگاه زیر سوال می رود.
به نظر می رسد که اشکال در خود کلمه ”شانس“ است که اگر به جای آن از کلمه ”احتمال“ استفاده شود موضوع شکلی علمی تر و قابل توجیه تر به خود می گیرد.
بنا براین می توان در جواب این سوال که :”آیا در آزمون های سراسری چهارگزینه ای می توان شانسی هم تست زد؟!“ چنین پاسخ داد که:”به دلایل زیر می توان از قوانین علوم آمار و احتمالات و روش استنتاج فازی در یافتن گزینه های با احتمال درستی بالا استفاده کرد و از این تکنیک به عنوان مکمل (در مواقعی که نسبت به درست بودن جواب تردید داریم ) و به عنوان تنها روش (برای مواقعی که هیچ چاره ای جز رها کردن تست نداریم) کمک گرفت:
دلیل 1: به دلیل در دسترس بودن و وجود بیش از پانزده سال سوالات آزمون های سراسری امکان دسته بندی تست ها به شکل های مختلف (موضوعی تکرار ترکیبی و...) وجود دارد که بعد از دسته بندی می توان با کمک نرم افزارهای آماری منحنی توزیع سوالات و احتمال ظهور آنها در کنکور را استخراج نمود و از این راه به شکلی علمی به سراغ تست های سال آینده رفت.
دلیل 2 : به دلیل سود آوری شدید و بسیار بالای سرمایه گذاری در حوزه کنکور سراسری کارشناسی و این اواخر کارشناسی ارشد بسیاری از خبرگان و مغزهای متفکر کشور به سمت دسته بندی و روشن سازی مباحث و فرمول بندی قواعد و ساده سازی مفاهیم روی آورده اند و نتیجه کار خود را اغلب در قالب جزوات دست نویس کلاسی و بعضا در قالب کتابهای کمک درسی وارد بازار کرده اند. با تهیه این کتب و استفاده از نتایج و زحمات کار این خبرگان حوزه آموزش در ساده سازی مفاهیم درسی می توان انرژی مطالعه را روی مباحثی متمرکز کرد که در 90 درصد مواقع سوالات از این مباحث استخراج می شود. به این ترتیب می توان به جای توزیع یکنواخت زحمت درس خواندن و همچنین وقت آزمون روی تمام سوالات فقط روی آن دسته از مباحثی متمرکز شد که امکان قبولی ما را در کنکور سراسری بالا می برند.
دلیل 3 : چهارمین دلیل برای امکان پذیری استفاده از قوانین احتمالات و استنتاج فازی در کنکور سراسری الزام طراحان تست در توزیع نرمال و یکنواخت سوالات پیچیده و ساده در هر آزمون می باشد. به عبارت دیگر دست و بال طراحان کنکور برای هر نوع مانور در طراحی سوالات باز نیست و ایشان مکلف اند که در طراحی سوالات سطح تمام دانش آموزان شرکت کننده را در نظر بگیرند. بدیهی است که همه داوطلبین شرکت کننده در آزمون به یک اندازه باهوش نیستند و در یک سطح واحد از آمادگی قرار ندارند. سطح علمی مدارس کشور در شهرهای مختلف و حتی در سطح یک شهر نیز یکسان نیست. بنابراین طراحان تست باید به طور متناسب و معنی دار سوالات بسیار مشکل نسبتا مشکل ساده خیلی ساده را در دفترچه آزمون پخش کنند و این فرصت را برای طیف های مختلف شرکت کننده فراهم کنند تا فراخور سطح علمی و میزان تسلط خود بخشی از این سوالات را شکار کنند.
دلیل 4 : توزیع گزینه های درست در بین 250 تا 300 سوال هر آزمون باید به شکلی باشد که امکان شانسی زدن گزینه ها را به حداقل برساند. به عبارت دیگر هر یک از گزینه های الف و ب و ج ود باید بتوانند به طور یکسان از گزینه های درست بهره مند شوند که اگر بخواهیم به طور آماری صحبت کنیم باید بگوئیم تقریبا 25 درصد اوقات باید هر گزینه برای درست بودن انتخاب شود. این درحالی است که طراح تست نمی تواندبه دلخواه خود هر چند بار که بخواهد پاسخ درست را روی یک گزینه (مثلا الف) متمرکز کند. او باید از منحنی توزیع نرمال برای توزیع سوالات استفاده کند که این باعث می شودتا طراح تست فقط حق داشته باشد ده درصد موارد جوابهای درست را روی یک گزینه تکراری قرار دهد.
دلیل 5 : اگر داوطلب نداند که جواب صحیح یک تست چیست بین چهار گزینه سرگردان می ماند و در نتیجه برای او احتمال درستی هر سوال 25% است. از سوی دیگر احتمال نادرستی هر گزینه نیز برای او 255% است. از آنجا که هر سه سوال غلط یک سوال درست را از بین می برد در نتیجه او اگر مثلا فقط گزینه های الف پاسخ نامه را سیاه کند. هر چند طبق قانون احتمالات حتما یک چهارم یا بیست و پنج درصد علامت زده های او صحیح می باشند اما از سوی دیگر 75% غلط باعث می شود تا میانگین او صفر شود. این در حالی است که تمام 250 یا 300 سوال کنکور فقط مربوط به یک درس نیست و برای هر درس بین 15تا 20 سوال کنار گذاشته می شود که این قانون باید در هر درس حاکم باشد و در نتیجه در یک بازه 20 سوالی نیز باید قوانین توزیع نرمال حاکم باشد. اما از سوی دیگر بین چهار گزینه همیشه فقط یکی درست است و سه گزینه دیگر اشتباه می باشند. بنابراین اگر داوطلب روشی بلد باشد که بتواند در هر سوال تست یکی از گزینه های نادرست را پیداکند در نتیجه احتمال درستی سه گزینه دیگر را به 100 تقسیم بر سه یعنی 3/33 % افزایش داده است. در این حالت اگر به طور تصادفی تا آخر دفترچه فقط یکی از گزینه ها را تصادفی انتخاب کند طبق قوانین احتمالات او احتمال دارد که در 3/33 درصد اوقات درست و در 6/66 درصد موارداشتباه بزند و این یعنی نسبت به قبل اندکی شانس قبولی و امتیاز گیری او بیشتر شده است. دقت کنید که داوطلب می تواند ابتدا با علامت زدن آن بخش از سوالات بسیار ساده و راحت تعداد سوالات تردیدی را به حداقل برساند و بعد از این تکنیک استفاده کند که طبیعی است تا حدودی شانس قبولی خود را افزایش می دهد. البته او باید این خطر را نیز به جان بخرد که ممکن است با غلط زدن سوالات مشکوک امتیاز درستی مربوط به سوالات ساده را هم از دست بدهد و در نتیجه نسبت به افراد بسیار ضعیف تر ازخود امتیاز پائین تری بگیرد. اما به هر تقدیر در این روش احتمالات و قوانین آماری دخالت دارند و احتمالات همانگونه که ممکن است در بعضی مواقع معجزه بیافرینند. با اندک اشتباهی می توانند منجر به فاجعه شوند.
در مجموع در پاسخ به سوال :”آیا می توان در کنکور سراسری شانسی تست زد؟!“ گفت که اگر فقط کمی از قوانین احتمالات و روش های استنتاج آماری و فازی مطلع بود و احتمال عددی بعضی آرایش ها و چیدمان های خاص گزینهها را به طور ذهنی در اختیار داشته باشید می توانید با احتمال درستی بالا چنان تست بزنید که بسیاری از کسانی که اطراف شما هستند گمان کنند شما شانسی تست زده اید و دلیل نمره بالا و قبولی تضمینی شما چیزی به جز خوش شانسی شما نبوده است! اما این چیزی است که آنها گمان می کنند و حقیقت امر چیز دیگری است!
دانلود پکیج آموزش کامل تکنیک های تستزنی مهندسی معکوس NLP