دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :16
بخشی از متن مقاله
تصمیم گیری درست
آموزش مهارت های زندگی (ویژه جوانان و نوجوانان)
تحولات شناختی دوران بلوغ
تعریف تحولات شناختی : تحولات شناختی عبارت است از توسعه توانمندیهای تفکر و استدلال کردن.
کودکان (6 تا 12 سال) یاد می گیرند که چگونه تفکر انتزاعی پیدا نمایند مثلاً چطور تلفیق و ترکیب نمایند (جمع کردن) و مجزا و جداسازی کنند (تفریق و تقسیم). مرتب کنند (تفکیک و مرتب نمودن حروف و اعداد) و یا تبدیل نمایند (تبدیل اسکناس به سکه) یا رفتارشان را تغییر دهند.
این جور اعمال شناختی را انتزاعی گویند چون اعمال فکری هستند که در حضور اشیاء و حوادث و وقایع ملموس و موردتفکر صورت می پذیرند.
بلوغ، آغاز توسعه فرایندهای پیچیده تر تفکر را رقم می زند (که اعمال منطقی رسمی نیز نامیده می شوند) که شامل افکار سمبولیک (تفکر در مورد امکانات)، توان استدلال کردن از بین اصول آموخته و شناخته شده و نظرات و پرسشهای جدیدخود و توان در نظر آوردن نقطه نظرات دیگران بر حسب ویژگیهای متفاوت آنها (از طریق مناظره ، گفتگوی ایده ها و نظرات متفاوت) و توان تفکر دربارة فرایند و مراحل تصمیم گیری می باشد.
در دوران بلوغ چه تغییراتی در سیر تحولات شناختی روی می دهد؟
در طول بلوغ (از 12 تا 18 سالگی) نوجوان در حال رشد یاد می گیرد تا بطور منظم دربارة ارتباط منطقی اجزاء یک مسئله تفکر نماید. انتقال از تفکر انتزاعی به تفکر منطقی و رسمی در طول زمان اتفاق می افتد.
هر نوجوانی با سرعت مختص خود می تواند به تحولات توانمندی تفکر پیچیده و منطقی دست یابد و هر نوبالغی بتدریج دارای جهان بینی خاص خود می شود. بعضی ازنوبالغین درطول بلوغ ممکن است بتوانند تفکر منطقی را در مورد کارهای تحصیلی خود بیشتر از کارهای شخصی بکار بندند.
چون وقتی موضوعات عاطفی پیش بیاید اغلب به توان نوبالغان در تفکر منطقی و پیچیده خدشه وارد می شود. در نتیجه توان در نظر گرفتن راه حلها و امکانات و حقایق ممکن است در قدرت تصمیمگیری نوبالغان نفوذ کرده مسیر تفکری آنها را به جهت مثبت یا منفی سوق دهد.
ویژگیهایی که نشان دهنده رشد و توسعه تحولات شناختی از حالت ساده به پیچیدگی و منطقی است عبارتند از:
آغاز بلوغ:
شخص نوبالغ در ابتدای دوران بلوغ از مهارت تفکر پیچیده بیشتر در جهت تصمیمگیری های خانه و مدرسه استفاده می کند مثلاً :در انجام تکالیف مدرسه از مهارت افکار منطقی و رسمی استفاده می کند.استانداردهای جامعه و مسئولین آنرا مورد تجزیه و تحلیل منطقی تر قرار میدهد.
- شروع می کند به اظهار نظر درمورد موضوعات متعدد که مربوط به زندگی شخصی اش درابعاد زیر می باشد:
v چه ورزشی بهتر است انجام بدهم
v عضو چه تیم یا گروهی شوم
v چه ظاهری برای من جذاب تر و دلپذیر تر است
v چه قوانینی در خانه من باید تغییر کند.
مثلاً :
- در انجام تکالیف مدرسه از مهارت افکار منطقی و رسمی استفاده می کند.
- استانداردهای جامعه و مسئولین آنرا مورد تجزیه و تحلیل منطقی تر قرار میدهد.
- شروع می کند به اظهار نظر درمورد موضوعات متعدد که مربوط به زندگی شخصی اش درابعاد زیر می باشد:
- چه ورزشی بهتر است انجام بدهم؟
- عضو چه تیم یا گروهی شوم؟
- چه ظاهری برای من جذاب تر و دلپذیر تر است؟
- چه قوانینی در خانه من باید تغییر کند؟
اواسط بلوغ
با وجود پیدا کردن تجربه هایی در بکارگیری فرایندهای تفکر پیچیده نوبالغ در اواسط بلوغ مهارت خود را در زمینه گسترش موضوعات فلسفی و آینده نگری توسعه می دهد. مثلاً
- سئوالات و پرسشهای او عمیقتر و وسیعتر می شود.
- اغلب به تجزیه و تحلیلهای دقیقتر و وسیعتر می پردازد.
- دربارة استانداردهای اخلاقی تفکر و انتخاب می نماید. (مثلاً : چه کاری درست است تا من انجام بدهم؟)
- دربارة اهداف آینده و امکانات آن تفکر و انتخاب می کند. (مثلاً: من چه چیزی از زندگی خودم می خواهم؟)
- درباره طرح و برنامه های خود تفکر وانتخاب می نماید؟
- شروع می کند به تفکر طولانی مدت روی مسائل زندگی خود و دیگران؟
- با استفاده از تفکر انتقادی و سیستماتیک شروع می کند به نفوذ در روابط خود با دیگران.
اواخر بلوغ
نوبالغ در انتهای دوران بلوغ از فرایندهای تفکر پیچیده در جهت تمرکز روی موضوعات کمتر خودمحورانه و تصمیمگیری های شخصی استفاده کرده و بیشتر به ابعاد زیر می پردازد:
- به افکار بیشتر در مورد موضوعات جهانی و فلسفی مثل عدالت ، تاریخ، سیاست، و میهن پرستی می پردازد.
- نقطه نظرهای ایده ال در مورد موضوعات خاص و ویژه پیدا می نماید
- به مخالفت و گفتگو در مورد موضوعات مغایر نظر خود می پردازد
- روی تفکر درباره شغل و خط مشی زندگی اش تمرکز می نماید.
- شروع می کند به تفکر و تمرکز روی نقش خود در اجتماع به عنوان یک بالغ آینده نگر.
راهکارهای زیر را جهت توسعه سالم تحولات شناختی بلوغ توصیه می نمایم.
- جوانان نوبالغ را در مباحثات روی موضوعات مختلف شرکت دهید و از آنها در مورد وقایع روز نظرخواهی کنید.
- آنها را تشویق کنیدتا نطقه نظرهای خودشان را با شما و بزرگترها در میان بگذارند.
- آنها را ترغیب نمائید تا مستقلانه تفکر کنند و ایده های خودشان را پیدا نمایند و کمتر تقلید و کپی برداری کنند.
- آنها رادر هدفگذاری و هدف یابی حمایت و کمک رسانی کنید.
- آنها را تحریک کنید تا دربارة آینده و احتمالات و امکانات آن تفکر کنند.
- آنها را در بروز افکار نو و طرحهای اندیشمندانه تشویق نمائید.
- آنها را در مورد تجدید نظر و دوباره تلاش کردن و در مواقع شکست تصمیمگیری های غلط و اعمال نسنجیده کمک کنید.
والدین در سنینی که فرزندشان به نوجوانی می رسد با مسائل و مشکلاتی رو به رو می شوند که قبلا وجود نداشته. بنابراین باید بدانند چگونه رفتار کنند که آرامش و امنیت هر چه بیشتر برای طرفین حاصل شود. او مرموز شده و هر ساعت به شکلی متفاوت رفتار می کند و بیشتر تمایل دارد با دوستانش باشد تا با خانواده . مدام بحث می کند و پرخاشگر شده. امکان ندارد کاری را که از او می خواهیم بلافاصله انجام دهد. آیا این عبارت برای شما نیز آشناست؟ نوجوان داشتن اینگونه است. او دیگر همان کودکی که با لبخند هر چه می خواستید انجام می داد نیست. نوجوانی سن مرموز شدن، تغییر کردن و تردید است. از طرف دیگر شما نیز نگران هستید که نکند او مشغول کاری شده باشد که عاقبت خوبی ندارد پس فشار خود را بر او افزایش می دید. او نیز که خواهان استقلال بیشتری است واکنش نشان داده و قصد ندارد در محدودیتی که شما ایجاد کرده اید زندانی شود بدین ترتیب کار به بحث و مشاجره و گاهی دعوا می کشد. مسئله اینجاست که در این میان کسی مقصر نیست. والدین اکثرا در دهه چهارم یا پنجم زندگی بوده و بسیار محافظه کارانه عمل می کنند و حال آنکه نوجوان بی پروا قصد دارد حرکتی سریع به سوی اهدافش داشته باشد و دسترسی به آرزوهای خود را ممکن و شدنی می بیند. پس اگر دو طرف وضعیت و شرایط را بخوبی درک نکنند نخواهند توانست ارتباط خوبی با یکدیگر برقرار کنند.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***