خشونت با توجه به فرامین قرآنی
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 33 صفحه
چکیده:
هدف این مطالعه بررسی علل و عوامل خشونت و پرخاشگری تماشاگران ورزش در ورزشگاهها و راهکارهائی جهت کاهش این معضل اجتماعی است تا با تحلیل کارکرد اجزای تشکیل دهندهی ساختار رفتار تماشاگران ، مشخص شود اختلال در کدام یک از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی فرد سبب بروز خشونت و پرخاشگری میگردد. از جمله مسائل مهمی که به ویژه در دو دههی اخیر مورد توجه اندیشمندان اجتماعی و جامعه شناسان قرار گرفته، بررسی و تبیین رویدادها وحوادث خشونت بار مربوط به مسابقات ورزشی است. پرخاشگری به رفتار و عملکردی گفته می شود که از روی نیت و قصد قبلی همراه با یک رفتار به منظور آزردن جسمی و روحی انجام گیرد. متغیّرهای اهمیّت و حساسیت نتیجه بازی از نظر کسب امتیاز و تعیین جایگاه تیمهای مورد علاقه در ردهبندی مسابقات قهرمانی،حرکات خشونتآمیز و پرخاشجویانه بازیکنان در هنگام بازی و کیفیت داوری، عمدتاً بر بروز پرخاشگری کلامی طرفداران فوتبال تأثیر میگذارند. متغیّرهای سن، میزان کنترل و نظارت خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی بر طرفداران تیمهای ورزشی و موجب انجام رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز می گردد. متغیّرهای سابقهی دعوا و نزاع، سابقهی تنش و ناکامی در فعالیّتهای تحصیلی و آموزشی، مصرف دخانیات، سابقهی تنش در محیط خانواده، سابقهی رفتار مجرمانه، داشتن دوستان و همسالان دارای سابقه جنایی، ارتباط با خویشاوندان دارای سابقهی جنایی، عزیمت جمعی و گروهی به ورزشگاه و ناسازگاری انتظارات ورزشی و راههای تحقق آنها، دارای تأثیر مستقیمی برگرایش به ارتکاب رفتارهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز ورزشی طرفداران تیمهای ورزشی دارند. فعالیت های آموزشی از طرف خانواده ، آموزش و پرورش ، رسانه ها و مطبوعات می تواند موجب کاهش فرایندپرخاشگری در میادین ورزشی و ورزشگاهها شود.ارائه خدمات رفاهی و تفریحی در ورزشگاهها و فراهم آوردن امکانات لازم در این مکانها ، شناسائی افراد خاطی و دارای سابقه دعوا و خرابکاری از طرف نیروی انتظامی و حتی المقدور جلوگیری از ورود این افراد به ورزشگاهها و سالنهای ورزشی ، بالا بردن اطلاعات فنی ، روانشناسی و مدیریتی داوران می تواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرایانه تماشاگران تاثیر بسزائی داشته باشد.
مقدمه:
ورزش و فعالیّتهای مربوط به آن، زمان و انرژی فراوانی از افراد هر جامعه را به خود اختصاص داده و جایگاه مهمی در فرهنگ جوامع پیدا کرده است. رقابتهای ورزشی، ورزشکاران و تماشاگران را در وضعیتهایی قرار میدهند که ممکن است قواعد، هنجارها و تقسیم کار به آسانی نقض و به رویاروییهای پرخاشجویانه و خشونتآمیز منجر شود. آشکارترین نمونهی رفتار خشونتآمیز بین طرفداران رشته های مختلف ورزشی، پدیدهی موسوم به”اوباشگری“است که امروزه به شکل نسبتاً سازمان یافتهای در کشورهایی که در زمینه ورزش پیشرفت چشمگیری داشته اند ،به ویژه در اروپا رواج دارد. پژوهشگران و نظریهپردازان علوم اجتماعی دلایلی را مطرح و تفسیرهای متفاوتی در مورد رفتار اوباشگرانه و خشونت تماشاگران مسابقات ارائه داده اند که گسترهی آن، از دگرگونیهای کلان اجتماعی تا عاملهای خُرد را دربر میگیرد. با گسترش تدریجی فرهنگ طرفداری و تماشاگری در ورزش، مسایل پرخاشگرایانه آن نظر محققان و پژوهشگران را در سالهای اخیر به خود معطوف داشته است(2).
اریش فروم (9) همهی اعمالی را که سبب آسیب رساندن به شخص، شیی یا جانور دیگر میشود یا با چنین قصدی صورت گیرد پرخاشگری مینامد. ارونسون(1) خشم و پرخاشگری را عملی میداند که هدفش اعمال صدمه، آسیب و رنج است .
براساس نظر بارون(13) ، پرخاشگری کنشی است که شامل هر دو شکلِ آسیبرسانی بدنی و روانی است، جنبه تعمدی دارد، امری تصادفی به شمار نمیآید، تنها شامل افراد انسانی میگردد، و در آن آسیبرسانی به اشیاء مورد نظر نیست. برکویتز(14 ) نیز با تعریف پرخاشگری به عنوان آسیب رساندن عمدی به دیگری، میافزاید این آسیب ممکن است روانی یا فیزیکی باشد. خشونت معمولاً براساس شدت آسیب از پرخاشگری متمایز میشود و کنشی است که عامل آن به عمد تلاش برای آسیبرسانی فیزیکی به دیگری مینماید .
فایل خواندنی خشونت خانگی علیه زنان با بررسی , علل و درمان با نگرش به منابع اسلامی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه78
بخشی از فهرست مطالب
پیشگفتار
فرضیات تحقیق
مقدمه تحقیق
ضرورت مسئله
ترور و تروریسم و نگاهی به ریشههای آن
فقر و خشونت
تاثیر جنگ در جامعه
لزوم حیاتی صلح
صلح در خطر
عوامل خشونت اعم از ترور و جنگ و موانع مهرورزی
این نوشته کوششی است برای بررسی عوامل خشونت در عرصههای مختلف جهانی و بررسی چگونگی بهرهبرداری جنگافروزان و ابرقدرتان از ضعف دیگر دولتها و نقش ارگانها و ابزارهای مختلف در دامنزدن به آتش این جنگافروزیها و یا مقابلهی آنها با این عوامل.
با توجه به پیشنهاد آقای خاتمی (ریاست محترم جمهوری) در پرسش مهر 4، بیشتر فعالیتهای مربوط به این تحقیق و جمعآوری اطلاعات مربوطه در ساعات درسی مربوط به «آئین مطالعه و پژوهش» صورت گرفت. کار جمعآوری اطلاعات مربوط به این تحقیق را راهنماییهای دبیر درس مطالعه و پژوهش آقای مشایخی و نیز استفاده از منابع کتابخانهای که نام آنها در آخر تحقیق ذکر شده است، به دست آمده است.
ما امیدواریم با این کار گروهی که حدود 3 ماه به طول انجامید، توانسته باشیم تا حدودی مسئلهی مهم و حیاتی «صلح» را در ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار دهیم.
مقدمه تحقیق
ما در عصری آکنده از بحران و پریشانی به سر میبریم. آنچه در حال تجربهی آنیم، نه فقط زنجیرهای از دگرگونیهای ژرف که برآشفتگیهایی است که علوم و تکنولوژی، امور اقتصادی و مناسبات بین المللی را در خود فروگرفته است.
بحرانهای بیشماری که در بسیاری از مناطق جهان پدید آمده، خود بهترین گواه این دگرگونیهای بنیادی است؛ در عین حال، اگر واگذاریم که واژه وسوسه انگیز «بحران» ما را از خود بیخود کند، کار بس نادرستی انجام دادهایم. البته امیدی نیست که کارها به سادگی به وضع عادی و مالوف خود بازگرداند. ما هم چنان شاهد دگرگونیهای بنیادی خواهیم بود و باید برای هر یک از آنها راه حلهای مناسب پیدا کنیم.
امروز شاید بزرگترین و خطیرترین مسئلهی بحرانی که بشریت را متوجه خود کرده، پیدا کردن نظمی برای جهان به هم ریختهی امروز و در حقیقت دستیابی به صلح و آرامش عمومی است.
در جهان ما از زمانهای بسیار دور و از پدیدآمدن نخستین انسانها، پدیدهای به نام «جنگ» نیز در بین انسانها آفریده شد.
رقابت و ستیزهی انسانها در مراحل ابتدایی همانند رقابت و ستیزهی حیوانی است، به طوری که حتا کودکان نیز زور بدنی را وسیلهای برای موفقیت خود میدانند، ولی جنگ و خشونت در جامعهی متمدن امروزی به صورتی متفاوت صورت میگیرد و معمولاً متکی به قدرت بدنی نیست، بلکه امروزه خشونت و در مراحل تکامل یافته، «جنگ» به صورتی سازمان یافته و به صورتی تصاعدی در حال گسترش است و بازی سیاست ابرقدرتها نیز به این روند صعودی سرعت میبخشد. اگر در گذشته و در جوامع ابتدایی گروهی برای ربودن خوراک و ابزارهای دیگر به جنگهای گروهی و وسایل خشن متوسل میشوند، امروزه این اهداف رشد کرده ولی با همان عنوان کلی «غنیمت و غارت» دولتها را برآن میدارد که به وسایل خشونتباری مثل: سلاحهای هستهای روی بیاورند و در برابر دولتهای کوچک قد علم کنند. بنابراین امروزه، «صلح جهانی» به شدت در خطر نابودی قرار گرفته است و مسلماً جوامع بشری و انسانهایی که به دور از سیاست و نیرنگ خواستار یکپارچگی و صلح عمومی هستند در برابر این روند صعودی خشونت می ایستند، همچنانکه اعترافات گستردهی مردم جهان در برابر حملهی آمریکا به عراق نشانگر این واقعیت است.