سرفصل های پروژه شامل موارد زیر است :
- تعریف خود،خودپنداره و خودپنداره بدنی
- موضع گیری نظری در مورد خود پنداره بدنی
- ارتباط خودپنداره بدنی با دیگر متغیرهای روانشناختی
- شکل گیری خود پنداره بدنی
- عوامل موثر بر شکل گیری خودپنداره بدنی
- دوره پیش کلامی
- مقایسه با دیگران
- واکنش دیگران
- شناخت
مشخصات فایل:
پرسشنامه رایگان:دارد(پرسشنامه خود توصیف گری مارش)
نوع فایل: word
منبع: دارد (فارسی و لاتین)
پیشینه پژوهش: دارد(ایرانی و خارجی)
تعداد صفحات: 25
گارانتی بازگشت وجه: دارد ( کیفیت این فایل تضمین شده است درصورت هرگونه مشکل یا نارضایتی احتمالی مبلغ شما بازگردانده می شود)
خلاصه ای از مطالب:
2-1-1 خود :
با مرور اجمالی نظریهها و به طور کلی در روانشناسی معاصر، اصطلاح خود به دو معنای مختلف به کار میرود. از یک طرف به عنوان گرایشها و احساسهای فرد راجع به خودش و از طرف دیگر به عنوان گروهی از فرایندهای روانی که رفتار را کنترل و تنظیم میکنند (هال و لیندزی[1]، 1970 ؛ به نقل از نصری، 1383).
2-1-2 خود پنداره :
از نظر بسیاری از نظریهپردازان، از جمله کارل راجرز، خودپنداره مهمترین جنبه واحد از شخصیت یک فرد میباشد. حقیقت آن است که مردم بیش از آنچه که به دیگران علاقه دارند، به خود علاقهمندند. به طور خلاصه میتوان گفت که خودپنداره چارچوبی شناختی است که به واسطه آن به سازمانبندی آنچه که درباره خویش میدانیم، میپردازیم و اطلاعاتی را که به خود مربوط میشود، بر پایه آن پردازش میکنیم. این قبیل «طرحوارههای خود[2]» دربرگیرنده مؤلفههای خاصی نیز میباشند که در نقش گرایشهای شخصیت عمل میکنند. سه مورد از این مؤلفهها عبارتند از: تفاوتهای فردی در شیوهی ارزشیابی خود، باور کردن خود برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف مطلوب و علاقه نشان دادن به میزان اثر گذاشتن بر روی دیگران از طریق رفتارهای خود (صالحیفدردی، 1373).
مفهوم خودپنداره مجموعه استنباطهایی است که یک شخص براساس تجربیات خودش درباره خود دارد. بنابراین خودپنداره یک فرد ممکن است از مشاهداتی که او از خودش دارد و توصیفهای سایر مردم از او باشد. تجربهای که خود با خودپنداره شخص ناهماهنگ باشد غالباً ایجاد تشویش میکند. در درون شخصیت یک فرد، تصویر خود، یک متغیر واسطهای بین تجربیات فرد و متغیر تابع رفتار است. یک فرد براساس تصوری که از خودش دارد رفتار و تأثیرات محیطی اش او را تفسیر میکند (مکرونالد[3]، 1965؛ به نقل از نصری، 1383).
خودپنداره، همیشه قابل تغییر است. زیرا در اثر رابطه شخص با محیط، پنداره او از وجود خودش دائماً تغییر میکند، ولی این تغییرات در دوران کودکی خیلی زیادتر از دوران بزرگسالی است. اگرچه خودپنداره متغیر است، لیکن در عین حال نیز سعی میکند حالت ثبات خود را نگه دارد. در رفتار افراد بشر، ثبات، یکنواختی و توالی قابل ملاحظهای موجود است. این حقیقت حتی زمانیکه شخص خود را کمارزش و حقیر میپندارد نیز وجود دارد. فرد آنچه را که با خودپنداره خویش توافق ندارد قبول نمی کند و به خصوص موقعی که «خود» در شخصی به خطر بیفتد، وی به شدت در مقام مقاومت و مقابله برمیآید و از تغییرپذیری احتراز میجوید. به عکس در محیط آرام و بیخطر، فرد تجارب تازهای میطلبد و میل دارد تغییر مطلوب در خود ایجاد کند. خودپنداره برای متخصصان بهداشت روانی نیز اهمیت خاصی دارد. زیرا پندار فرد از شخصیت خود تا اندازه زیادی تصور او راجع به محیطش را تعیین میکند و این دو عامل، نوع رفتارهای او را طرحریزی مینماید. اگر تصور فرد از خود مثبت و نسبتاً متعادل باشد شخص دارای سلامت روانی است و اگر به عکس خودپنداره شخص منفی و نامتعادل باشد او از لحاظ روانی ناسالم شناخته میشود (بیابانگرد، 1373).
2-1-3 خودپنداره بدنی :
خودپنداره بدنی یکی از سازه های روانشناختی و یک مفهوم محوری برای روانشناسان سلامت است (زنجانی و همکاران، 1387). اصطلاح خودپنداره بدنی دو بعد ادراکی و نگرشی دارد. مؤلفه ی ادراکی خودپنداره بدنی به چگونه دیدن شکل، اندازه، وزن، چهره، حرکت و اعمالمان مربوط می شود در حالی که مؤلفه ی نگرشی به این موضوع مربوط می شود که ما چه احساسی درباره ی این ویژگی ها داریم و چگونه این احساس ها رفتارمان را هدایت می کند(گلیسون، 2006).
مبانی نظری تعریف نظریه های تصویر بدن خودپنداره بدنی خودتوصیف گری جسمانی(فصل دوم پیشینه پایان نامه کارشناسی ارشد)+پرسشنامه رایگان