فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده

اختصاصی از فی دوو مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده


مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:word  (قابل ویرایش)

تعداد صفحات :

فهرست مطالب :

چکیده تحقیق ۱
فصل اول :کلیات تحقیق ۳
مقدمه ۴
بیان مسئله ۵
اهداف تحقیق ۸
فرضیه های تحقیق ۹
تعریف واژه‌ها ۱۰
محدودیتهای تحقیق ۱۲
فصل دوم :پیشینه تحقیق ۱۴
تعریف شخصیت ۱۵
تعریف علمی شخصیت ۱۸
عوامل بوجود آورنده شخصیت ۱۹
ویژگیهای شخصیتی ۲۳
رشد شخصیت ۲۵
سنخهای شخصیتی ۳۳
نظریه‌های شخصیت ۳۷
نظریه‌های روانکاوی ۳۸
نظریه تحلیلی یونگ ۴۴
نظریه روانشناسی فردی آدلر ۴۵
نظریه روانکاوی اجتماعی اریک فروم ۴۶
نظریه‌های سنخ شناسی شخصیت ۴۷
طبقه‌بندی کرچمر : ۴۸
طبقه‌بندی شلدون : ۴۹
نظریه‌های انسان گرایی ( بشردوستانه ) شخصیت ۵۰
نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو ۵۱
نظریه پدیدار شناختی راجرز ۵۳
نظریه کاتل درباره شخصیت ۵۴
نظریه آیزنک درباره شخصیت ۵۶
نظریه های شناختی شخصیت ۵۶
نظریه جرج کلی ۵۷
نظریه یادگیری اجتماعی جولیان راتر ۵۸
نظریه انگیزشی هنری موری ۵۹
رویکردهای رفتاری در شخصیت ۶۲
سنجش شخصیت ۶۳
اختلالات شخصیت ۶۹
اختلالات شبه جسمی ۷۵
خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا – HYPOCHONDRIA ) 75
تاریخچه هیپوکندریا ۷۸
همه‌گیر شناسی هیپوکندریا ۷۹
سبب شناسی هیپوکندریا ۸۰
خودبیمارانگاری و نوع شخصیت ۸۴
خودبیمارانگاری و افسردگی ۸۶
مقیاس خودبیمارانگاری در MMPI 88
درمان خود بیمارانگاری ۸۹
ضعف روانی ( پسیکاستنی – PSYCHATHENICS ) 91
مقیاس ضعف روانی در MMPI 91
اختلال وسواس فکری – عملی ۹۳
وسواسهای فکری ( OBSESSIONS ) 94
وسواسهای عملی ( COMPULSIONS ) 95
ویژگیهای توصیفی و اختلالهای روانی مربوط ۹۷
میزان شیوع اختلال وسواس فکری – عملی ۹۸
دوره یا سیر اختلال وسواسی فکری – عملی ۹۸
فصل سوم :روش تحقیق ۹۹
جامعه آماری ۱۰۰
نمونه آماری ۱۰۰
روش نمونه‌گیری ۱۰۰
روش تحقیق ۱۰۰
ابزار مورد استفاده در تحقیق ۱۰۱
مقیاسهای روایی آزمون MMPI 102
مقیاسهای بالینی آزمون MMPI 104
اعتبار و روایی آزمون MMPI 105
روش آماری ۱۰۷
فصل چهارم :تجزیه و تحلیل داده‌ها ۱۰۸
تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها ۱۱۲
تجزیه و تحلیل استنباطی داده‌ها ۱۱۴
فصل پنجم:بحث و نتیجه‌گیری ۱۱۸
بحث و نتیجه‌گیری ۱۲۰
پیشنهادات ۱۲۷
ضمایم ۱۳۱
منابع ۱۳۶
منابع
- ازخوش ، منوچهر/ ۱۳۷۹ / کاربرد آزمونهای روانی و تشخیص بالینی / چاپ اول / تهران / انتشارات روان .
- پاشا شریفی، حسن / ۱۳۸۲ / نظریه و کاربرد آزمونهای هوش و شخصیت / چاپ سوم / تهران / انتشارات سخن .
- پروین ، لارنس .ا/ ۱۳۷۳ / روانشناسی شخصیت – نظریه و تحقیق / ترجمه دکتر محمد جعفر جوادی و دکتر پروین کدیور / جلد ۱ و ۲ / تهران /انتشارات رسا .
- خورشیدی ، عباس ، سیدحمید رضا قریشی / ۱۳۸۱ / راهنمای تدوین رساله و پایان نامه تحصیلی ( از نظریه تا عمل ) / چاپ اول / تهران / انتشارات یسطرون .
- جواهری ، اشرف / ۱۳۸۱ / راز و رمز زندگی بهتر را تجربه کنیم / چاپ اول / انتشارات نجبا .
- کاپلان ، هارولد ، بنیامین سادوک / ۱۳۷۹ / خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری – روانپزشکی بالینی / ترجمه دکتر نصرت الله پور افکاری / جلد ۲ / چاپ اول / تهران / انتشارات شهر آب .
- کریمی ، یوسف / ۱۳۷۹ / روانشناسی شخصیت / چاپ ششم / تهران / انتشارات ویرایش.
- ماسن ، هنری پاول و دیگران / ۱۳۸۰ / ترجمه مهشید یاسایی / چاپ اول / ویرایش دوم / انتشارات کتاب ماد / تهران .
- مارنات ، گری گراث / ۱۳۷۳ / راهنمای سنجش روانی / ترجمه و ویرایش دکتر حسن پاشا شریفی / جلد ۱ / چاپ اول / تهران / انتشارات رشد .
- ولمن ، بنجامین / ۱۳۷۵ / اختلالات روان تنی / ترجمه دکتر بهمن نجاریان و محسن دهقانی و بهرام دباغ/ چاپ اول / تهران / انتشارات رشد .
- یانس ، هامایاک آوادیس / ۱۳۸۱ / متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM – IV-TR) / ترجمه دکتر محمدرضا نیکخو / چاپ اول / تهران / انتشارات سخن .
چکیده تحقیق
تحقیق حاضر با هدف بررسی دو اختلال شخصیتی هیپوکندریا ( خودبیمارانگاری ) و پسیکاستنی ( ضعف روانی ) در زنان سرپرست خانواده و مقایسه آن با زنان غیرسرپرست‌خانواده ( تحت سرپرستی همسر ) انجام گرفت . فرضیه‌های تحقیق عبارت بودند از :
۱- به نظر می‌رسد میزان خودبیمارانگاری زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان خودبیمارانگاری زنان غیرسرپرست خانواده است .
۲- به نظر می رسد که میزان ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان ضعف روانی زنان غیرسرپرست خانواده است .
جامعه مورد نظر در این تحقیق زنان ۳۰ تا ۵۰ ساله ساکن شهر اراک بودند که از میان آنها تعداد۴۰ نفر زن سرپرست خانواده و ۴۰ زن غیرسرپرست خانواده به عنوان نمونه انتخاب شدند .
با اجرای آزمون شخصیتی ( MMPI ) برروی افراد نمونه ، نمره‌های مربوط به این دو اختلال بدست آمد . نمره‌های حاصل از طریق روشهای آمار توصیفی و استنباطی ( آزمون t برای گروههای مستقل ) مورد ارزیابی قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل داده‌ها نشاده دادند که : میزان اختلال خودبیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان این دو اختلال در زنان غیر سرپرست خانواده است .
مقدمه
« از نشانه‌های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید ، تا به ایشان آرامش یابید و میان شما ، دوستی و مهربانی نهاد ، در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می‌کنند » . [۱]
از آغازین لحظة آفرینش انسان ، خداوند زن و مرد را با هم آفرید . عشق را در نهاد هر دو گذاشت تا در پرتو آن به سوی یکدیگر جذب شوند و از طریق ازدواج هسته‌ی اولیه خانواده را شکل دهند .
نکاح عقدی است که براساس آن رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار شده و پس از آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدیدی می شوند و هریک با توجه به تواناییها ، خصلتها و ویژگیهای جسمی ، روانی ، فطری و طبیعی خود عهده‌دار بخشی از مسئولیت زندگی می‌گردند .با تولد فرزندان این پیوند محکم‌تر و این نظام اجتماعی کوچک کاملتر
می‌شود .
دستگاه با عظمت و بی‌نظیر خلقت مرد را مظهر قدرت و نیرومندی و حمایت‌کننده زن ، و زن را کانون مهر و عطوفت ، سرچشمه عشق و محبت و مطلوب مرد آفریده است . هریک از زن و مرد کامل‌کننده وجود دیگری است . این امر تنها اختصاص به انسان ندارد . در همه انواع جانداران جنس نر به حکم غریزه به حمایت از جنس ماده برمی‌خیزد .
توجه داشتن به وضع فطری و طبیعی هر یک از زن و مرد با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و تفاوتهای ذاتی شان در زن و مرد بودن ، شرایط و قوانینی را بوجود می آورد که در پرتو آن هریک از زن و مرد با بارور شدن استعدادهای درونی‌شان ، به سوی کمال ، تربیت و پرورش نسلها و پیشرفت جامعه گام برمی‌دارند .
بیان مسئله
زن و مرد دو ستاره‌اند در دو مدار مختلف که هرکدام باید در مدار و فلک خود حرکت نماید . شرط اصلی سعادت زن و مرد در حقیقت سعادت جامعه بشری گام نهادن این دو در مسیر خویش است .
آنچه در جامعه ناراحتی می‌آفریند جهت‌گیری و قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است ( جواهری ، اشرف ، ۱۳۸۱ ، ص ۲۹ )
در زندگی انسانها ، گاهی موقعیتهایی روی می‌دهد که جریان زندگی را از روند عادی و معمول خود منحرف می‌کند .
مرگ یک قانون مسلم طبیعی است که جزء جدایی‌ناپذیر زندگی انسان است . عاملی که پیوند زن و مرد را می‌گسلد و سرنوشت آن کس را که مانده است در مسیر دیگری رقم می‌زند .
مرگ قانون گریزناپذیر و لازم زندگی است ، اما جدایی و طلاق قانون تلخی است دست‌نوشتة بشر ؛ در آن زمان که زن و مرد بدلایلی دیگر نتوانند به زندگی با هم ادامه دهند و هیچ چیز قادر نباشد پیوندهایشان را حفظ کند ، آن را به کار می‌برند .
بدون شک زن و مردی که سالها یا ماهها با هم زندگی کرده‌اند ، مونس و رازدار هم بوده‌اند ، وقتی به دلیل مرگ یا طلاق از هم جدا می‌شوند و سرنوشت نامعلومی را برای خود و فرزندانشان تصور می‌کنند ، از نظر روحی و عاطفی آسیب می‌بینند و گاه این آسیبها جبران‌ناپذیر می‌شوند . وقتی یکی از دو ستون اصلی خانواده فرومی ریزد ، ستون دیگر هم از درون می‌شکند . زیرا فرزندان از این پس جز او پناه دیگری ندارند و او می‌ماند و ادامه راه پرمشقت و دشوار زندگی و آینده مبهم که باید به تنهایی در مسیرش ره بپوید .
اینطور به نظر می رسد اینگونه آسیبها برای مردان کمتر باشد . به خصوص در جامعه ما وقتی مرد به هر دلیل همسرش را از دست می‌دهد در مدت زمان نه چندان درازی با ازدواج مجدد سررشته زندگی را دوباره به دست می‌گیرد و شاید توجه چندان زیادی هم به روحیه و احساسات جریحه‌دار شده فرزندان خود نکند و حضور نامادری را در زندگی آنها راحت بپذیرد .
جالب اینجاست اطرافیان و حتی خود جامعه به حمایت و تأیید مرد می‌پردازند و او را مستحق ازدواج مجدد می‌دانند زیرا بر این باورند که « مرد نمی‌تواند هم مرد بیرون باشد و هم زن خانه ! » در حالیکه ازدواج مجدد زن را نمی‌پسندند و آن را برای زن بخصوص اگر دارای فرزند هم باشد ناشایست و ناشی از بی وفایی می‌دانند .
متاسفانه این باور غلط را اکثریت افراد قبول دارند و انتظار دارند زن فداکاری کرده و در ادامه راه پرفراز و نشیب زندگی متحمل تمام سختیها و مرارتها و آسیبهای ناشی از این امر گردد و به تنهایی فرزندان خود را اداره کند . به یک معنا او برای فرزندان خود هم مادر باشد و هم پدر . این مسئله زمانی بغرنج‌تر می شود که مرد بعد از فوتش برای گذران زندگی خانواده خود منبع تأمین معاشی پیش‌بینی نکرده و زن ناگزیر باشد برای تأمین هزینه زندگی خانواده کارکند .
بی‌تردید زن با روحیه لطیف و حساس خود با برخورداری از انگیزه قوی وپر مهر مادری بعد از مرگ همسر یا جدایی ( در صورتیکه حضانت فرزندان بر عهده او باشد ) با نادیده گرفتن تمام آرزوها و خواسته‌های بجا و منطقی خود ، همه زندگی را پس از این وقف زندگی و تربیت و پرورش فرزندانش می‌کند و در این راه آسیبهای فراوان جسمی ، روحی ، روانی ، عاطفی ، اجتماعی و …. او را در امان نمی‌گذارند .
به نظر می رسد زنانی که سرپرست خانواده خود می‌شوند و با اشتغال در بیرون از خانه در تلاش برای تأمین هزینه‌های سنگین زندگی هستند با دغدغه‌های دایمی مشکلات اقتصادی بیشتر در معرض آسیب‌ها و بیماریهای روحی و روانی قرار دارند . هراس دور شدن از فرزندان و آمدن ناپدری در زندگی آنها ، خاطره همسر ، وفای به عهد و پیمان مقدس زناشویی ، برداشتها و قضاوتهای مردم جامعه ، خیال ازدواج مجدد را از بعضی زنان می‌گیرد و آنها برای همیشه وجود خود را فدای زندگی فرزندانشان می‌کنند بدون اینکه به فردایی باندیشند که توان و قدرتی ندارند و تنها و محزون در گوشه‌ای رها شوند .
متأسفانه جامعه ما نیز به این روند خو کرده و درصدد تغییر باورها و پندارهای غلط در این باره برنمی آید . برخی از زنان ما مظلومانه زیر فشار زندگی کمرخمیده می‌کنند بدون اینکه کسی به یاریشان بشتابد و قبول کند که آنان نیز انسانند و حقوق فردی و طبیعی خود را دارند .
این تحقیق در نظر دارد در مسیر شناخت آسیبهای احتمالی روحی – روانی و اختلالهای شخصیتی که ممکن است گریبانگیر این دسته از زنان گردد ، گام بردارد . محدودیتها و موانع موجود این اجازه را می‌دهند که تحقیق حاضر بتواند تنها به بررسی دو نوع آسیب روانی از انواع بیشمار آن بپردازد . شاید بتوان از طریق نتایج حاصله به گوشه‌ای از مشکلات این دسته از زنان در جامعه اشاره کرد و راهکارهایی برای بهبود وضعیت ، درمان و پیشگیری آسیبها ، کاهش اثرات و عوارض ناشی از این نوع زندگی ارائه کرد . زیرا بدون تردید این روند و ادامه آن باعث ایجاد معضلات و خطرات جبران‌ناپذیری در جامعه می‌شود . همانگونه که اینک شاهدش هستیم .
اهداف تحقیق
این تحقیق قصد دارد میزان دو اختلال شخصیتی خودبیمارانگاری (هیپوکندریا )[۲] و ضعف روانی ( پسیکاستنی )[۳] را از طریق آزمون چند منظوره سنجش شخصیت مینه سوتا [۴] در میان زنان سرپرست خانواده ساکن در شهر اراک بسنجد و نتایج آن را با نتایج حاصل از آزمون زنانی که تحت سرپرستی همسران خود هستند مقایسه کند . اهداف مطالعاتی این تحقیق عبارتند از :
اهداف کلی : « مقایسه میزان دو اختلال شخصیتی خودبیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده با زنان غیرسرپرست خانواده ( تحت سرپرستی همسر )» .
اهداف جزئی : ۱- رابطه بین میزان خود بیمار انگاری در زنان سرپرست خانواده و زنانی که سرپرست خانواده نیستند .
۲- رابطه بین میزان ضعف روانی در زنان سرپرست خانواده و زنانی که سرپرست خانواده نیستند .
فرضیه های تحقیق
این تحقیق در نظر دارد دو اختلال شخصیتی خودبیمارانگاری و ضعف روانی را در بین زنان سرپرست خانواده ساکن شهر اراک با گروه زنان غیرسرپرست خانواده مورد بررسی قرار دهد ، لذا فرضیه‌های این تحقیق به شرح زیر می باشند :
۱- به نظر می‌رسد که میزان خودبیمارانگاری زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان خودبیمارانگاری زنان غیرسرپرست خانواده است .
۲- به نظر می رسد که ضعف روانی زنان سرپرست خانواده بالاتر از میزان ضعف روانی زنان غیرسرپرست خانواده است .
واژه‌ها و اصطلاحات تحقیق
اختلال شخصیت – خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا ) – ضعف روانی ( پسیکاستنی ) – زنان سرپرست خانواده – زنان غیرسرپرست خانواده .
تعریف واژه‌ها
الف – تعریف نظری :
اختلال شخصیت : چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM- IV )[5] اختلالات شخصیت را تجارب ذهنی پایدار و رفتاری تعریف می‌کند که خارج از معیارهای فرهنگی است . به گونه‌ای انعطاف‌پذیر هستند ، شروع آنها در نوجوانی یا جوانی است ، در طول زمان ثابت هستند و به ناخشنودی و اختلال می‌انجامند ( کاپلان و سادوک ، ۱۹۹۷ ، ص ۴۷۷ )
خودبیمارانگاری ( هیپوکندریا ) :در DSM- IV ، خود بیمارانگاری اشتغال ذهنی شخص با ترس از مواجه‌شدن ، یا باور ابتلا به یک بیماری جدی تعریف شده است . این ترس یا باور زمانی ظاهر می‌شود که شخص علایم یا اعمال بدنی راسوء تعبیر می‌کند ( همان منبع ، ص ۲۶۹ )
ضعف روانی ( پسیکاستنی ) : شامل وسواس فکری – عملی ، ترس ، احساس گناه و بلاتصمیم بودن ، ترسهای غیرمنطقی و تردیدهای افراطی است . بنابراین کاملاً شبیه اختلال وسواس فکری – عملی می‌باشد . با وجود این چند تفاوت عمده نیز وجود دارد . ضعف روانی بیشتر ترسها و اضطرابهای آشکار را که ممکن است فرد تجربه کند ، نشان می‌دهد . ( مارنات، گرای گراث ، ۱۹۹۴ ، ص ۴۲۹ ) .
ب – تعریف عملیاتی :
خودبیمارانگاری : نمره‌ای که فرد در مقیاس Hs آزمون MMPI[6]‌ بدست می‌آورد .
ضعف روانی : نمره‌ای که فرد در مقیاس Pt آزمون MMPI بدست می‌آورد .
خانوار : از افرادی تشکیل می‌شود که با هم در یک اقامتگاه زندگی می‌کنند ، با یکدیگر هم خرج هستند و معمولاً با هم غذا می‌خورند . لازم است اعضای یک خانوار حتماً با یکدیگر رابطه خویشاوندی نسبی داشته باشند . فردی که به تنهایی زندگی می‌کند نیز خانوار تلقی می شود .
سرپرست خانوار : عضوی از خانوار است که اعضای خانوار وی را به این عنوان معرفی می‌کنند . در مواردی که اعضای خانوار کسی را به عنوان سرپرست معرفی نکنند ، مسن‌ترین فرد چنانچه مهجور نبوده یا معلولیت ذهنی نداشته باشد به عنوان سرپرست خانوار شناخته می شود . در خانواده‌های یک نفره ، همان فرد سرپرست خانوار به شمار می‌آید .
خانواده بی‌سرپرست : به خانواده‌ای گفته می شود که سرپرست خود را به طور دایم یا موقت از دست داده و قادر به تأمین هزینه های زندگی خود نمی‌باشد .
نبود سرپرست : به خانواده‌ای گفته می شود که سرپرست خانواده به دلایل طلاق ، نکاح منقطع ، متارکه ، مفقودی ، فراری ، تبعیدی ، زندانی ، سربازی و … عملاً سرپرستی خانواده را به عهده نداشته باشد .
- فقدان سرپرست به دو صورت است : ۱- فوت سرپرست و ۲- نبود سرپرست ( طلاق ،نکاح منقطع ، متارکه ، مفقودی ، فراری ، تبعیدی ، زندانی ، سربازی و …. ) [۷]
زنان سرپرست خانواده : زنان سرپرست خانواده به آن گروه از زنان اطلاق می شود که به هر دلیلی اعم از فوت همسر ، طلاق ، ترک زندگی توسط مرد ، اسارت ، زندان ، تبعید و …. مسئولیت کلیه امور اقتصادی ، اجتماعی ، تربیتی و پرورشی فرزندان و اعضای خانواده را بر عهده دارند و ممکن است برای تأمین هزینه زندگی خود کار کنند و یا وجود منبع در آمدی مانع از شاغل بودن آنها شود .
زنان غیرسرپرست خانواده :‌زنان غیرسرپرست خانواده به آن گروه از زنان اطلاق می‌شود که ازدواج کرده وتحت سرپرستی و حمایت همسرانشان می‌باشند . این دسته از زنان در اداره امور زندگی با همسران خود مشارکت داشته و ممکن است شاغل یا خانه‌دار باشند .
محدودیتهای تحقیق
از آنجا که در مسیر اجرای هر تحقیق و پژوهشی موانع و مشکلاتی وجود دارد ، این تحقیق دانشجویی نیز از این امر مستثنی نبوده و در مراحل اجرا و تدوین خود با عوامل محدودکننده‌ای روبه‌رو شده است .
۱- به علت عدم دسترسی آسان به نمونه‌های تحقیق و مشکل در شناسایی و جمع‌آوری تعداد ۴۰ زن در جامعه عادی که سرپرست خانواده خود باشند ، به مرکز کمیته امداد مراجعه شد تا از زنان تحت پوشش این مرکز استفاده شود و چون این طبقه از افراد مشکلات خاص خودشان را دارا بودند لذا عواملی بطور ناخواسته وارد چرخه تحقیق گردید و روند آن را اندکی از مسیر اصلی خود منحرف ساخت .
فقر اقتصادی و فرهنگی ، کم سوادی و عدم شناخت و درک مسایل تحقیقی و علمی مانع بزرگی در راه دستیابی به هدف اصلی تحقیق بود . این عوامل پیش بینی نشده نتایج تحقیق را تحت تأثیر قرار داد بطوریکه نتوان نتایج بدست آمده را با قطعیت در مورد همه زنان تعمیم داد .
۲- امکان اجرای این تحقیق در بین زنان دارای سرپرست و بدون سرپرست کمیته امداد نیز وجود داشت که با عدم حمایت پژوهشی توسط این مرکز میسر نشد .
۳- محدودیت زمانی عامل مهمی در اجرای این تحقیق بود . از آنجا که زمان انجام و تحویل پایان‌نامه‌های دانشجویی محدود است ، محقق نتوانست با تخصیص وقت و کار بیشتر برروی نمونه‌های مورد آزمون در زمینه موضوع اصلی تحقیق به نتایج شفاف‌تر و ملموس‌تری که قابلیت تعمیم بیشتری هم داشته باشد ، دست یابد .
[۱] سوره رم آیه ۲۱ .
[۲] hypochondria
[3] psychastenics
[4] MMPI
[5] Diagnostic and statistical Manual of Mental Disorders
[6] Minnesota Multiphasic personality Inventory
[7] دستورالعمل شناسایی و حمایت نیازمندان ، معاونت امور حمایت خانواده ؛ اداره کل هماهنگی و پذیرش و مددیاری کمیته امداد امام خمینی استان مرکزی ، شاخه اراک م ۲ .


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه میزان اختلال شخصیت خود بیمارانگاری و ضعف روانی زنان سرپرست خانواده و زنان غیر سرپرست خانواده

پروپزال نقش واسطه گری هوش اخلاقی بین خود شفقتی و رضایتمندی زناشویی

اختصاصی از فی دوو پروپزال نقش واسطه گری هوش اخلاقی بین خود شفقتی و رضایتمندی زناشویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروپزال که از قسمت های مختلف آن می توانید به عنوان فصل اول، سوم، و نوشتن پروپزال استفاده کرد . که دارای قسمت های زیر می باشد بیان مساله سوابق مربوط به تحقیق فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق اهداف اصلی و فرعی تحقیق هدف کاربردی تحقیق جنبه نوآری تحقیق روش کار (ابزارهای گرد آوری اطلاعات ، روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات ، جامعه و نمونه تحقیق ، تجزیه و تحلیل اطلاعات ) منابع و ماخذ فارسی


دانلود با لینک مستقیم


پروپزال نقش واسطه گری هوش اخلاقی بین خود شفقتی و رضایتمندی زناشویی

دانلوئ مقاله خود کشی

اختصاصی از فی دوو دانلوئ مقاله خود کشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 موضوعیکه در اینجا میخواهیم آن را بررسی کنیم،پدیده ایست که در گذشته ها هم وجود داشته، ولی خیلی کم و محدود. اما متأسفانه امروز خیلی گسترش و توسعه یافته و سبب شده است جامعه دچار نگرانی و اضطراب گردد و این پدیده که بنام خودکشی و یا خودسوزی شناخته می شود. متأسفانه در شهر هرات تبدیل به یک مد و روش ناپسند شده است و جان عده ای از خواهران ما را گرفته و علل و عوامل گوناگونی در بوجود آوردن این پدیده نقش مهمی دارند که تعدادی را به کام خود فرو برده است و مطالب این مقاله سعی دارد که این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار داده تا عوامل آن را دقیقاً شناخته و راه حل های ممکنه را یادآوری نماید.
تعریف خودکشی:
در مورد خودکشی ، علما و روانشناسان و روانکاوان با تجربه تعاریف مختلفی را ارائه نموده اند و این اختلافات درتعریف هم ناشی از اختلاف جوامع، فرهنگها و محیطهای اجتماعی و معیشتی افراد می باشد. چون مشکلات معضلات و نابسامانیها که علت اصلی خودکشی و انتحار می باشد در جوامع متفاوت می باشد، ولی نظر کلی که می توان ارائه نمود و اکثریت آنرا نیز یادآوری نموده اند،بصورت فشرده عبارت از عملی می دانند که ناشی از احساس قصور و حالت عناد با خود است که برای انسان دست می دهد و آنرا بعنوان آخرین حربه با خود تعریف می کنند و این تعریف دانشمندانی همچون دکتر حسین آرزو و دکتر خواجه نوری از بزرگترین روانکاوان ایران و سنکا فیلسوف مشهور رومی مورد تأکید قرار داده اند.

علل و عوامل خودکشی:
اندیشه های مربوط به علل خودکشی به چند گروه اصلی تقسیم میشوند و ابعاد مختلفی را احتوا می کند که آنها عبارتند از:

1- بعد دینی: از همه مهمتر بعد دینی این قضیه می باشد آن اینکه متأسفانه اکثر کسانیکه دست به خودکشی می زنند از ارزشهای دینی بی خبرند. خودکشی به هر وسیله و بهانه ای که باشد از بین بردن نفسی است که خداوند به عنوان ودیعه پیش او قرارداده و شخص حق ندارد نسبت به این امانت بی توجه باشد، چه رسد به آنکه به آن خیانت وتجاوزنماید و یا آنرا از بین ببرد. خداوند می فرماید:" خودتان را نکشید همانا خداوند با شما مهربان است". نسا 22. اسلام می خواهد یک انسان مسلمان ثابت قدم ،بااراده ، محکم ودر برابر مشکلات نیرومند باشد و اجازه نمی دهد در زندگی ترسو و ناتوان بوده از مشکلات فرار کند. وقتی که به آرزوی خود نرسد دنیا را بر خود تنگ سازد و چاره ای جز خودکشی با آتش ویا وسایل دیگر نداشته باشد. انسان برای کوشش و تلاش و دفاع خلق شده، نه برای نشستن و فرا ر کردن و گریه و زاری نمودن، ایمان واخلاق اسلامی اجازه نمی دهد که مسلمان از میدان زندگی بیرون رود و در مقابل مسئولیت ها شانه خالی کند، مسلمانان اسلحه ای در دست دارند که هیچ گاه از کار نمی افتد و آن ایمان مؤمن است. پس چطور می شود کسی خود را بسوزاند و مومن هم باشد. آری فراموش شدن همین بعد اخلاقی و ایمانی است که حادثه می آفریند. انسانیکه وجودش از ارزشهای دینی تهی گردد،دیگر هیچ نمی تواند خود را در مقابل مشکلات و مصائب مسلح سازد و فکر می کند که زندگی به آخر رسیده است و خود را از پای در می آورد.
اما باید یاداور شد که علاوه بر عوامل ذکر شده درباره خودسوزی ،عامل دیگری نیزهست که از همه مؤثر تر می باشد و ان قرار گرفتن زنان بیگناه و مظلوم در چنگال مردان بی عاطفه است، انسانهاییکه پایبند به هیچ گونه ارزش انسانی و اسلامی نیستند. این گونه انسانهای بیرحم زنان و فرزندان خود را تحت شدیدترین فشارهای جسمی و روحی قرار میدهند و عرصه زندگی را برای خانواده هایشان چنان تنگ و ناممکن می سازند که آنها هم به چیزی جز رهایی یاتن از چنگال آن مردان بی انصاف فکرنمی کنند و چون تمام راهها را در مقابل خود مسدود می بینند فکر می کنند که تنها راه نجات یافتن از این زندگی انتحار است و برای همیشه تومار زندگی خود را درهم می پیچند.
بناءً جرم و جنایت آنانیکه مسبب و محرک این اعمال هستند کمتر از قتل نیست و آنان در پیشگاه خداوند مجرم اند و در آخرت بخاطر اعمالشان مجازات خواهند شد و در عذاب دردناک الهی خواهند سوخت. و در دنیا هم قانون وشریعت اسلامی برای کسانیکه محرک و مسبب انتحار اند نیز مجازاتهایی را تعیین نموده است که باید از طرف مراجع مربوطه بخصوص حارنوالی مورد تعقیب قرار گرفته به سزای اعمال خود برسند. چنانکه در کتب فقه وهمینطور در قانون جزایی فعلی افغانستان ماده 397 چنین تصریح شده است:
• شخصیکه دیگری را به انتحار تحریک نماید و یا به نحوی از انحاء در انتحار وی کمک نماید به جزای حبس که از هفت سال بیشتر نباشد محکوم می گردد.
• اگر بر اثر تحریک شروع به انتحار صورت گرفته محرک به حبس قصیر محکوم می گردد.

2- بعد اقتصادی: عامل دیگری که می توان آنرا بعنوان یکی از دلایل انتحار در جامعه ذکر نمود می توان معضل اقتصادی افراد دانست و شاید هم بزرگترین عامل افسردگی،انزوا،گوشه گیری وبالاخره پرخاش گری را فقر و یا مناسب نبودن وضعیت اقتصادی افراد که اینها نقش مهمی درکشاندن انسان بسوی نابودی دارند دانست. چون وقتیکه شخص نمی تواند لباس مناسب ،خوراک مناسب و بالاخره زندگی مناسب برای خود آماده سازد فکر می کند که تمام افراد جامعه از وی دوری میجویند و احساس حقارت می کند. چون از تربیت والای دینی هم برخوردار نیست،فکر می کند بهترین راه نجات از این همه بدبختی انتحار و خودکشی می باشد. دیگر اینکه در گذشته بیشترین جمعیت کشور درقریه ها زندگی میکردند. ، جوانان شغل و زندگی یکسانی داشتند ولی امروز جوانان جامعه ما به شهرها روی آورده اند شغل مناسبی ندارند واین خود بر فقر اقتصادی و عدم تعادل روانی و خشونت اخلاقی و خانوادگی اش می افزایدو منجر به طلاق ویا خودسوزی می شود. از همه مهمتر اینکه در گذشته نگاه مردم نسبت به زندگی سراسر از ایمان وعشق به خدا و زیبایی های طبیعی بود که امروز زندگی مادی نگاهها را از دلها به چشم ها برده ایمان و مقاومت فرد را گرفته و یأس و ناکامی را به او بخشیده است.

3 - بعد اجتماعی: یکی دیگر از عوامل اساسی خودکشی افراد معضله اجتماعی است که به اشکال مختلف تبارز می کند. مثلاً یکی از پدیده ها، ازدواج های اجباری و چند همسرداری است که در گذشته امری طبیعی بوده وامروز مورد نفرت می باشد. بخصوص آن بخش از ازدواجهای اجباری که مخالف با تمام نورمهای انسانی و اسلامی است که متأسفانه انسانهای بی عاطفه دختران جوان را فدای خودخواهی ها و هوسبازیهای خود می سازند. دخترانیکه جبراً تن به چنین کاری میدهند، بالاخره تنها راه نجات خویش را ازاین زندگی انتحار می دانند. دیگر اینکه قبلاً خانواده های کوچک تحت امر خانواده های بزرگتر بودند،به دلیل کمبودی تجربه زوجهای جوان اختلافات شدیدی به میان آمده و منجر به طلاق و یا خودکشی می شود. مسئله دیگر اینست که قبلاً سر و کار مردم با دولت کم بود، اما امروزه بر اساس مشکلات زندگی شهری و وابستگی مردم به دولت افزایش یافته است ،عدم برخورد نیک،درخواست رشوه و نبودن عدالت اجتماعی برمشکلات روانی و خانوادگی و شخصی می افزاید که عامل خشونت است و خشونت عامل انتحار. معضل مهم دیگر اجتماعی پدیده اعتیاد است که روز در روز به افزایش است و عامل بزرگ نابودی انسان و خانواده می باشد. مشکل دیگر جامعه ما فلمهای نامناسب و تقلید کورکورانه مردم از آنهاست که وارد خانواده ها شده و الگوهای منفی را برای خانواده ها معرفی میدارند. جوانان و بخصوص دختران جوان را به خیال پردازی وزندگی عاشقانه و رویایی سوق داده و در صورت براورده نشدن خواسته های شان دست به خودکشی می زنند که باید راه حل مناسبی را جستجو نمود.

4 - بعد روانی: موضوع دیگری که سبب از هم گسیخته شدن شالوده حیات انسانی می گردد، بیماری های روحی و روانی است که اکثراً افراد جامعه ما بدان مبتلا می باشند و در بعضی افراد شدید وگسترده و در بعضی دیگر کمتر مشاهده می شود که دست آورد بیش از دودهه جنگ، ویرانی، مهاجرتهای اجباری،تبعیض و توهین و بالاخره از دست دادن عزیزان شان می باشد.

راه حل ها:

در بخش دینی:
• علما و روشنفکران دینی باید روشهای ارشاد ودعوت گری خود را در عصر مدرنیزه شدن مورد بازنگری قرار داده و از خود در این مورد صداقت کامل نشان دهند.
• از طریق منابر و مساجد کوشش شود تا مردم را به زندگی امیدوار ساخته و آنان را بزندگی اسلامی آشنا سازند وهدف آفرینش انسان را به آنها بفهمانند تا روحیه ایمانی در مردم تقویه گردد.
• به مردم عواقب وخیم خودکشی وخودسوزی توضیح داده شود که در صورت حلال شمردن انتحار مرتد و درغیر آن مرتکب گناه کبیره شده و در آخرت هم همانطوری که در دنیا خود را سوزانده اند عذاب خواهند شد. علماء دینی از بین خود کمیسیونی را توظیف کنند تا به مشکلات اجتماعی مردم رسیدگی کنند.
• علماء دینی تلاش ورزند تا رسم و رواجهای بی اساس و رقابتهای ناسالم را از جامعه دور و ریشه کن سازند.
• رسیدگی جدی محاکم به درخواست و عرایض خواهران که در چنگال مردان نامرد و بی عاطفه اسیر گردیده اند.
• علماء باید تجار محترم را تشویق نمایند تا وظیفه دینی خویش را در قبال طبقات محروم ادا نموده و وظیفه انسانی و ایمانی خویش را بجای آورند. و خانواده های بی بضاعت را تحت پوشش قرار دهند.
راه حلهای اقتصادی:
در بخش اقتصادی راهکارهای مناسب فراوانی وجود دارد که بیشتر متوجه دولت مردان می گردد:
• دولت باید اقداماتی را روی دست بگیرد تا مشکل بیکاری را حل نماید . چرا که بیکاری سبب افسردگی و افسردگی باعث انتحار میگردد و با حل نمودن این معضل می توان بسیاری از نا بسامانیهای اجتماعی را برطرف نمود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلوئ مقاله خود کشی

تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم


تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

 

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

 

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

  

 

تعداد صفحه13

 

 

 

فهرست مطالب

سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم



در کنار معجزات کلامی قرآن، که محمد صل الله علیه و آله به واسطه آن مشرکان را به مبارزه طلبید و از آن ها خواست که یک آیه مانند آن بیاورند و آن ها نتوانستند، قرآن کریم دربرگیرنده معجزات علمی زیادی است که خداوند برای محمد آن ها را بیش از هزار سال پیش آشکار کرد.این معجزات امروزه کشف شده اند و باعث تقویت ایمان ایمان آورندگان شده است و اثباتی برای الهی بودن قرآن کریم است. خانم Wadea Omranyکشف جدیدی علمی در قرآن کرده است. ایشان می گویند که ما در سوره نمل آیه 18کشف جدید علمی کرده ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با یکدیگر را کشف کرد خصوصا زمانی که یک خطر محل زندگی مورچه ها را تهدید می کند.

ما تلاش می کنیم جملاتی که مورچه در قرآن کریم به زبان آورد را توضیح دهیم و سعی می کنیم آنچه را که او گفت با کشفیات جدید علمی ربط دهیم و مدرک پیشی گرفتن قرآن کریم به علم امروزی را رو می کنیم که این حقایق را بیش از هزار سال پیش بیان کرد.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم

دانلود مقاله چگونه تخیل کودک خود را پرورش دهیم؟

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله چگونه تخیل کودک خود را پرورش دهیم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مغز در حال رشد کودک شما
مغز کودک شما در زمان تولد، حدودا صد میلیارد سلول داشت. این مطلب به خودی خود شگفت انگیز و جالب توجه است، اما آنچه در مغز او در این دوران اتفاق می افتد، شگفت انگیزتر است. هر کدام از آن سلولها در حال ارسال و دریافت سیگنالهای الکتریکی است و همچنین این سلولها با یکدیگر پیوندهایی ایجاد می کنند که با تکرار و تمرین، نهایتا منجر به تشکیل شبکه هایی از سلولهای عصبی خواهد شد. این شبکه ها (که معمولا مدارهای عصبی نامیده می شوند)، امکان فکر کردن و یادگیری را برای کودک فراهم می سازند. هنگامی که سه سال از تولد او بگذرد، هزار هزار میلیارد پیوند عصبی در مغز او تشکیل شده است.
اکنون، مغز کودک شما در حال ایجاد مسیرهای عصبی است که در تمام طول عمر او مورد استفاده قرار خواهند گرفت. هر کدام از این پیوندها و مسیرها که مرتب مورد استفاده قرار گیرد به یک پیوند یا مسیر دائمی تبدیل می شود، در حالی که اگر برخی از این پیوندها مرتب مورد استفاده قرار نگیرند، ممکن است از بین بروند. به همین دلیل، متخصصین بر اهمیت سه سال اول زندگی، بسیار تاکید می کنند: هرکاری که شما به همراه کودک خود انجام دهید، از بازی کردن تا خوردن و راه رفتن و کتاب یا شعر و آواز خواندن، به مغز او کمک می کند تا فعالیت بیشتری انجام دهد.
هرگاه کودک خود را در برابر تصاویر، صداها و حسهای جدید قرار دهید، در واقع مغز او را در برابر دنیایی بزرگتر و هیجان انگیزتر قرار داده اید. هنگامی که تخیل خود را به همراه او به کار بگیرید؛ مثلا بگویید: «نگاه کن! من یک ببر هستم توی یک جنگل بزرگ!» یا «فرض کن می خواهیم به خانه مادربزرگ برویم»، در واقع مغز او را وادار می کنید تا پیوندها و مسیرهایی تشکیل دهد که به ایجاد خلاقیت و تخیل در او منجر خواهد شد.
تخیل کودک چگونه کار می کند؟
از آنجا که مهارتهای کلامی کودک شما هنوز چندان پیشرفت نکرده اند، به سختی می توان فهمید که او دقیقا به چه چیزی فکر می کند. اما شما می توانید نشانه های تخیل او را در تقلید کردن های او از آنچه که در اطرافش می بیند، تشخیص دهید؛ این رفتار عموما بین هجده تا بیست ماهگی شکل می گیرد. کودک شما ممکن است دقیقا کارهایی را که شما انجام می دهید تقلید کند؛ برنامه روزانه ای را که برای او ریخته اید، بر روی عروسکهایش پیاده کند، به آنها غذا بدهد یا آنها را بخواباند.
خیال پردازی های کودکانه چه کمکی به او می کند؟
تخیل قوی در کودک می تواند بسیار بیشتر از آنچه شما فکر می کنید، در مسیر زندگی به او کمک کند.
وسعت دامنه لغات: معمولا دامنه لغات کودکانی که به بازیهای تخیلی علاقه نشان داده یا به داستانها و کتابهایی که دیگران برایشان می خوانند گوش می دهند، بسیار وسعیتر و بهتر است. البته شما ممکن است نتایج چشمگیر این مطلب را سال آینده ببینید، هنگامی که تعداد لغات مورد استفاده کودک شما جهشی ناگهانی پیدا خواهد کرد؛ اما سنگ بنای این پیشرفت چشمگیر را باید در این دوره بریزید.
به دست آوردن کنترل: "نقش بازی کردن" و "وانمود کردن" این امکان را برای کودک فراهم می کنند تا آن کسی باشد که دوست دارد. احساسات منفی اش را کشف و بررسی کند، چیزهایی را که تا کنون یاد گرفته تمرین کند و اوضاع را به آن صورتی که دوست دارد در بیاورد. داستانهایی که مثلا در آن سه بره باهوش، جلوی گرگ بد را می گیرند، یا بازیهای تخیلی که در آنها عروسکش را به زور به حمام می برد، این حس را به او منتقل می کنند که او حتی در شرایط نا آشنا یا ترسناک نیز می تواند کنترل اوضاع را به دست گیرد.
حل کردن مسائل: رویاپردازی پیرامون موقعیتهای تخیلی، نحوه تفکر خلاقانه را به کودک شما آموزش می دهند و می تواند یک ابزار بسیار مفید در فرآیند حل مساله توسط کودک باشد. مطالعات نشان می دهد افرادی که در زمان خردسالی از تخیل قوی برخوردار هستند، معمولا این قابلیت را در بزرگسالی نیز حفظ می کنند و در نتیجه، نتایج بهتری در فرآیندهای حل مسائل به دست می آورند. آزمایشهای بعدی در طول زندگی افرادی که در کودکی تخیل قوی تری داشتند مشخص کردند که این افراد هنگام برخورد با چالشها یا مشکلات غیرمترقبه (مثلا جا گذاشتن کتابی که برای مدرسه لازم دارند)، می توانند از منابع و گزینه های بیشتری برای پیدا کردن راه حل مناسب، استفاده کنند.
شما برای کمک به پیشرفت تخیل کودک خود چه می توانید بکنید؟
برای او کتاب بخوانید: کتاب خواندن برای کودک، یکی از بهترین راههایی است که می تواند مغز او را به خوبی تغذیه کند. کتابهایی را انتخاب کنید که عکسهای رنگی و بزرگ به تعداد زیاد داشته باشند و از این فرصت (تا زمانی که هنوز کودک شما خواندن را یاد نگرفته و اصرار نمی کند که دقیقا متن کتاب را برای او بخوانید)، استفاده کنید؛ چون می توانید هر داستانی که دوست دارید برای او سر هم کنید! عکس چیزهای مختلف، از سوسک گرفته تا فرفره را به او نشان بدهید؛ صدای حیوانات یا وسائل مختلفی را که در داستان به آنها اشاره شده، برای او در بیاورید؛ صداهای خاصی را برای شخصیتهایی که در داستان هستند، ابداع کنید؛ و درباره اینکه چه اتفاقاتی برای آدمها یا حیوانات کتاب داستان افتاده یا ممکن است بیفتد، صحبت کنید.
برای همدیگر داستانهای جدید بسازید و بگویید: می توانید از خودتان یک داستان بسازید و برای کودک بگویید؛ این کار به اندازه خواندن یک کتاب داستان می تواند برای او مفید باشد. همچنین اگر بتوانید از خود او به عنوان شخصیت اصلی داستان استفاده کنید، به کودک کمک خواهد کرد تا درک و احساسش را پیرامون خودش به عنوان یک موجود مستقل، پرورش دهد. البته او هم به زودی قادر خواهد بود که از خودش داستان بسازد و برای شما بگوید.
از موسیقی بهره بگیرید: هرچند سن کودک شما اجازه نمی دهد که بتوانید از کلاسهای منظم موسیقی برای او استفاده کنید، اما می توانید دنیای او را پُر از موسیقی کنید. با همدیگر به موسیقیهای مختلف گوش بدهید و او را تشویق کنید که با آواز خواندن، رقصیدن و یا نواختن موزیک به کمک پیانوی اسباب بازی یا وسایل خانگی دیگر، شما را همراهی کند.
کودک را تشویق کنید تا نمایش بازی کند: کودکان از تبدیل وقایع روزمره و یا تخیلاتشان به نمایشهای جالب و بازی کردن در این نمایشها، چیزهای زیادی می آموزند. هنگامی که کودک شما یک نمایشنامه ساده را طراحی می کند، افراد و شخصیتها را درون آن می چیند و نهایتا در این نمایش کوچک بازی می کند، مهارتهای کلامی و اجتماعی او افزایش می یابند. او با بازی کردن دوباره یا چندباره نمایشهایی که موضوع غم، شادی، ترس یا امنیت را در خود دارند، بر روی احساسات و عواطف خود تمرین می کند. هنگامی که او خود را به عنوان یک پدر، دکتر و یا معلم تصور می کند، احساس قدرت کرده و همچنین مسوول بودن را تمرین می کند.
لوازم نمایش را برای او فراهم کنید: تقریبا هر چیزی می تواند در یک نمایشنامه تخیلی مورد استفاده قرار گیرد و البته برای کودکان، هر چقدر این وسایل ساده تر باشند، بهتر هستند. یک جعبه مقوایی می تواند ماشین، کشتی یا قطاری باشد که کودک با آن به این سو و آن سو برود و یک حوله حمام هم می تواند نقش لباس سوپرمن را بازی کند. از آنجا که بخش عمده ای از این نمایشهای تخیلی در ذهن و مغز کودک اتفاق می افتد، او به لباسهای پر زرق و برق و مفصل (مثلا لباسهای شخصیتهای کارتونی) چندان نیاز ندارد.
اگر یک جعبه یا چمدان برای کودک خود آماده کنید تا ابزار و وسایل نمایشهای تخیلی اش را درون آن بگذارد، این بازی برای او هیجان انگیزتر خواهد شد. اگر هر از چند گاهی، وقتی کودک شما متوجه نیست، چیزهای جدیدی داخل جعبه بگذارید می توانید او را شگفت زده کنید: «بذار ببینیم امروز چی توی جعبه است؟».
مدت زمان تماشای تلویزیون را محدود کنید: و اما در مورد تماشای تلویزیون، بهتر است میانه روی را پیش بگیرید. متخصصین توصیه می کنند که کودکان زیر دوسال نباید تلویزیون ببینند، اما برخی از والدین نهایتا مجبور می شوند به کودکان اجازه دهند که مدت کوتاهی را به تماشای تلویزیون بگذرانند. هنگامی که کودک، برنامه های تلویزیون را تماشا می کند، سعی کنید که بیش از ده تا پانزده دقیقه به طور مداوم پای تلویزیون ننشیند. شاید دچار این وسوسه شده باشید که از تلویزیون به عنوان پرستار مجانی برای کودک خود استفاده کنید، چون هنگامی که او تلویزیون می بیند، دردسر درست نمی کند، معمولا به کارهای خطرناک نیز نمی پردازد و شما می توانید به کارهای خودتان برسید؛ اما از این کار به شدت خودداری کنید. در عوض، هر وقت او می خواهد تلویزیون ببیند، با او به تماشای تلویزیون بنشینید؛ برای او سوالاتی را مطرح کنید؛ در مورد آنچه در نمایش یا فیلم گفته می شود با هم صحبت کنید؛ و سعی کنید پاسخ و واکنش او را به این موارد، بفهمید.
چگونه می توانید با خیال پردازی های کودکتان زندگی کنید؟
محدودیتهایی برای او تعیین کنید: تعریف و اجرای برخی قوانین (به عنوان مثال اینکه اجازه ندارد با شمشیر اسباب بازی اش، کسی را بزند)، جهت دستیابی به شادی و خوشحالی پایدار برای خود و کودکتان، ضروری است. اما هر وقت که می توانید اجازه دهید کودکتان با تخیلاتش زندگی کند. ممکن است کودک شما از میز ناهارخوری به عنوان کلبه اسکیموها استفاده کند! در نتیجه شما می توانید شام یا ناهار را روی زمین و در اطاق نشیمن صرف کنید.
دوست تخیلی کودک خود را قبول کنید: متخصصان بر این باورند که داشتن یک دوست تخیلی، نشانه خلاق و اجتماعی بودن کودکی است که راهی را برای غلبه بر ترسها و نگرانیهایش پیدا کرده است. برخی مطالعات نشان می دهند که تقریبا نیمی از کودکان در دوره ای از زندگی شان، یک دوست تخیلی داشته اند.
با این حال، اگر کودک شما یک اشتباه انجام داد و پس از آن دوست تخیلی اش را مقصر دانست و سرزنش کرد، شما باید با وارد شدن به این صحنه، سعی کنید حقیقت را به او نشان بدهید. البته نباید او را به دروغگویی متهم کنید، بلکه آن رفتار یا عمل را مورد توجه قرار دهید. کودک خود و دوست تخیلی اش را وادار کنید تا آن اشتباه را جبران کنند (مثلا آشغالها را از روی زمین جمع کنند، یا عذر خواهی کنند، یا هر چیز دیگر) و برای او روشن کنید که آن عمل یا رفتار، به هیچ وجه قابل قبول نیست.

 

از کارهای عجیب و غریب یا خنده دار او لذت ببرید: وقتی کودک شما برای سومین روز متوالی اصرار می کند که لباس آدم فضاییها را در مهدکودک بپوشد، ممکن است فکر کنید با یک مشکل جدی مواجه شده اید. افراد بزرگسال به قدری با اجتماع ارتباط داشته اند که قادر هستند مرز مشخصی بین محیطهای عمومی و محیطهای خصوصی قائل شوند (مثلا شما می دانید که پیژامه و دمپایی راحتی برای استفاده در داخل منزل مناسب است، اما برای رستوران مناسب نیست)، اما کودکان به این صورت فکر نمی کنند. هرگاه در اینگونه مواقع می خواهید کودک را مجبور به انجام کاری بکنید (مثلا بگویید: "لباسهای سیندرلا را همین حالا در بیاور")، به یاد بیاورید که کودک شما هنوز قادر به درک این محدودیتها نیست و البته لازم هم نیست که چندان نگران طرز لباس پوشیدن کودک خود باشید.
پایان خیال(تخیل در کودکان )
ساعت ۷ بعد ازظهر به وقت کلیولند اوهایو است و خانواده «نات» ساعات گرم یک روز تابستانی را سپری می کنند. پدر بساط کباب را به راه انداخته و مادر علف های هرز باغچه را وجین می کند. بچه ها با دوچرخه هاشان به سرعت این ور و آن ور می کنند.


ساعت ۷ بعد ازظهر به وقت کلیولند اوهایو است و خانواده «نات» ساعات گرم یک روز تابستانی را سپری می کنند. پدر بساط کباب را به راه انداخته و مادر علف های هرز باغچه را وجین می کند. بچه ها با دوچرخه هاشان به سرعت این ور و آن ور می کنند. اریک ۴ ساله در حالی که در روروکش سرعت می گیرد فریاد می زند «من مرد عنکبوتی هستم، هاااا!». بی.جی، برادر ۷ ساله اریک مذبوحانه در تلاش است با دوچرخه بزرگتر از قدش تک چرخ بزند. این بچه ها زمان زیادی دارند تا تعطیلات تابستانی خود را به فعالیت هایی همچون فوتبال و بیس بال بگذرانند. مادر خانواده اما، به آنها اجازه نمی دهد بازی ویدئویی کنند. به اعتقاد او، این نوع تفریح، بازی نیست؛ او خاطرجمع است که بچه هایش تعطیلات را به شیوه قدیمی و بدون آنکه از پیش برنامه ریزی شده باشد سپری می کنند - نه خبری از وسیله بازی با فناوری پیشرفته است و نه فشار یا ضرب الاجلی در کار است. او می گوید: «بچه ها برای بازی، فقط و فقط بازی، نیاز به وقت دارند.» دخترک خانواده، الیسای ۱۱ساله یک راست سر اصل موضوع می رود: «اگر تخیل خود را بکار نگیرید، چقدر لذت می برید؟»
بسیاری از بزرگسالان همین پرسش را دارند. در برخی کشورها کودکان ۴۰ ساعت در هفته را به تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی، تماشای سی.دی و گشت و گذار در اینترنت می گذرانند. در این عصر جدید تکنولوژی زده، آیا تخیل کودکان به خطر نمی افتد؟
آیا شخصیت های تخیلی و دوستان خیالی به سود هم بازی های بی روح رایانه ای و پلی استیشن به کناری نهاده می شوند؟ آیا تخیل، تنها یادگاری از سده بیستم است؟ به این پرسش ها نه می توان پاسخی صریح داد و نه چندان اطلاعاتی در این باره در دست است. هرچند اسباب بازی های مدرن و بازی های ویدئویی اکشن طرفداران مدافعان خود را دارد -پژوهش های جدید نشان می دهد آنها واکنش را سرعت می بخشند و مهارت های بصری را ارتقا می دهند- اما همواره نگرانی های فزاینده ای وجود دارد که پیشرفت های عظیم انقلاب دیجیتال می تواند اثر منفی بر رشد فکری کودکان بگذارد و حتی همچون بزرگسالان خلاقیت کودکان را زائل کند. دوروتی سینگر روانشناسی از دانشگاه ییل می پرسد: «اگر ما همه این موضوعات برنامه ریزی شده را دراختیار آنها قرار دهیم، آیا آنها خواهند توانست روزی خود را از این چارچوب از پیش تعیین شده بیرون بکشند و مانند مخترعان بزرگ فکر کنند؟ آیا به این ترتیب کودکان را از اندیشه خلاق باز نمی داریم؟»
نخستین چالش دانشمندان ارائه تعریف دقیق «نیروی تخیل» است. «سینگر»، از دانشمندان پیشرو در مطالعات کودکان و بازی، به همراه شوهرش «جرمی» به سادگی آن را «قدرت تفکر نمادین» می خواند. خلق تصویر چیزی که مستقیماً در برابر آدمی نیست -برای نمونه، انسان می تواند در حالی که پشت میز کارش نشسته خود را در ساحل دریا مجسم کند. نیروی تخیل آدمی در ایجاد و توسعه فرایند تفکر پیچیده، از حل مشکلات عملی همچون چگونگی رها شدن از گره ترافیکی گرفته تا تفکرات پیچیده مانند اندیشیدن به ابعاد جهان هستی، نقش محوری دارد. نیروی تخیل ما اوایل زندگی پدید می آید و با ارتباط دادن سلول های مغز به یکدیگر بستر لازم برای فانتزی را در سراسر حیات فراهم می آورد. «مارجوری تیلور» روانشناسی از دانشگاه ارگون و نویسنده «همدردی خیالی و کودکانی که آن را پدید می آورند» می گوید: «تخیل برای ذهن آدمی، حیاتی است.» وقتی کودکان بازی تخیلی می کنند، در واقع تخیل خود را پرورش می دهند. شاید آجرهای بازی خانه سازی یا خانه های عروسکی، ازمد افتاده و قدیمی به نظر بیایند اما به واسطه طبیعت بی ساختار و باز خود اجازه می دهند تخیل کودک آنها را به هرسو که مایل است به پرواز درآورد. «مایکل مندیزا» از بنیانگذاران مرکز غیرانتفاعی آموزشی و مرجع در زمینه کودک و بازی می گوید: «یک کارتن خالی ماشین لباسشویی می تواند سفینه فضایی، زیردریایی یا قطار باشد
به نظر می رسد قوه تخیل کودک همزمان با زبان باز کردن او، همان وهله حساس در رشد قوای عقلانی اش، شروع به شکل گیری کند. سینگرها به کمک مجموعه آزمون ها و ارزیابی ها (کودک وقتی با آجرها بازی می کند چقدر خلاق است، یا در آزمون لکه های جوهر چه می بیند) دریافتند معمولاً کودکانی که بیشتر بازی تخیلی می کنند دایره واژگانی وسیع تر از کودکانی دارند که کمتر به این گونه بازی ها می پردازند. آنها همچنین، دریافتند کودکان دارای نیروی تخیل قوی تر، از زبان پیچیده تر، مانند استفاده از قیدها و ساختار دستوری مشکل تر همچون ساختارهای فاعلی، بهره می جویند. این بدان روست که کودکان با بیان داستان ها و اجرای موقعیت های تخیلی مهارت های زبانی خود را به کار می بندند تا بتوانند با موفقیت از پس اجرای آن برآیند. اگر کودک واژه ای را نداند، از والدین یا معلم خود می پرسد، بدین ترتیب هر بار اجرا را به تفریح بدل می کند، دایره واژگانی خود را نیز وسعت می بخشد.
بازی همچنین، قدرت تمرکز و توجه را افزایش می دهد و امکان اجتماعی شدن، بیان احساسات و تمرین مهارت های حرکتی را برای کودک فراهم می آورد. سینگرها دریافتند کودکانی که بازی تخیلی می کنند بیشتر می خندند و لبخند می زنند و نسبت به کودکانی که چندان به بازی های تخیلی نمی پردازند، کمتر رفتارهای تهاجمی از خود نشان می دهند.
بسیاری از پژوهشگران و مربیان می گویند تفریحات الکترونیک به نحو موثر موجب کاهش بازی های تخیلی کودکان می شود. فرانسیس کلوسن، آموزگار دبستان با ۲۰ سال سابقه خدمت در «اکل دتریکس سرینگ» بلژیک، شاهد کاهش قابل توجه سطح دایره واژگان و توان نوشتن دانش آموزان است. کلوسن می گوید: «از ۱۰ سال پیش، تخیل و خلاقیت [در میان کودکان] شروع به کاهش کرده است.» «ویدا تالاجیک» آموزگار «اسنوان والدورفسکا اسکولا» در شهر زاگرب کرواسی، دریافته است کودکان بر زبان از پیش تعیین شده متکی شده اند.او می گوید: «هنگام درس، آنها صداها و عباراتی از بازی های ویدئویی را تکرار می کنند، و کمتر پیش می آید بتوانند بازی های خودانگیخته بکنند. در نبود بازی های ویدئویی، برای آن ها آسان تر است نیروی ابتکار خود را به کار بندند، خود را در یک کشتی، خانه یا در حال پختن کیک مجسم کنند.» یک روانشناس پاریسی به نام «سوفیا کارولین پوتیر»، متوجه شده است وقتی از کودکان می خواهد تصویری بکشند، آنها اغلب هاج و واج تنها به صفحه کاغذ خیره می شوند. او می گوید: «چیزی برای آفریدن ندارند. مطلقاً هیچ!»
بازی های رایانه ای، ویدئویی و تلویزیونی شخصیت ها، داستان ها و مکالمات آماده را به خورد کودکان می دهند و کودکان را به گونه ای کاملاً منفعل آماج خود قرار می دهند. این از نگرانی های عصر مدرن است. «دانیل اندرسن» روانشناس دانشگاه ماساچوست، گروهی کودک را از مقطع پیش دبستانی تا دبیرستان زیرنظر قرار داد و نوع برنامه های تلویزیونی مورداستفاده آنها، وضعیت درسی و فعالیت آنها را مستند کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد آن دسته از کودکان که تلویزیون تفریح عمده آنهاست کمتر در کنش های خلاقانه همچون کلاس های هنر یا نوشتن خلاقانه در دبیرستان شرکت می کنند. همچنین، بچه هایی که به شکل افراطی مقابل تلویزیون، ویدئو و صفحه مانیتور می نشینند مانع پرورش احساسات خود، سمفونی صدا، چشیدن و لمس کردن که ذاتی حتی ساده ترین بازی هاست، می شوند. «پائولو سرپت» روانشناس دانشگاه «سینیا»ی ایتالیا و نویسنده «آیا به کودکان خود گوش می دهیم؟» می گوید: «زمان از ارتباطات بشری، بازی، کشتی، درآغوش کشی، بوسیدن یا کشیدن موی همدیگر، ستانده شده است. من این پدیده را خودگرایی تکنولوژیک (technological autism) می نامم.»

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چگونه تخیل کودک خود را پرورش دهیم؟