فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله راه های گسترش روابط انسانی در مدارس

اختصاصی از فی دوو مقاله راه های گسترش روابط انسانی در مدارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله راه های گسترش روابط انسانی در مدارس


مقاله راه های گسترش روابط انسانی در مدارس

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:word  (قابل ویرایش)

تعداد صفحات :13

فهرست مطالب :

مقدمه:
- رعایت اخلاق اسلامی
- اعتماد به نفس:
2- انجام فرائض مذهبی
- پرهیز از خشونت
4- قدرت تحمل مسائل و مشکلات (سعه صدر):
- وجاهت اجتماعی:
6- صبر و شکیبایی:
7- مسئولیت پذیری :
- احتراز از پیش داوری
9ـ صراحت و صمیمیت در روابط:
انعطاف پذیری:

توضیحات

سخن از خصایص رفتاری و روابط انسانی مطلوب فرهنگی توسط مدیران در مدارس است. از آنجا که رفتارهای مدیران متوسط امور فرهنگی، الگوی دیگران قرار می گیرد و صحیح یا ناصحیح بودن تصمیم ها و رفتارهای آنها فرهنگ جامعه را دگرگون خواهد ساخت، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
در واقع رفتار مدیران، رشته در اندیشه ها و شناخت آنان دارد و این حوزه نیز از تمایلات آنها سرچشمه می گیرد. بر این اساس، رفتار مدیران فرهنگی، انعکاس تمایلات و اندیشه های آنان و محل قضاوت و ارزیابی دیگران است. شاخص هایی که در این حوزه از خصایص مدیران فرهنگی ارائه می شود نسبت به دو حوزه قبلی، تعداد بیشتری را به خود اختصاص داده و این امر به دلیل جزئی تر شدن خصایص و تنوع آنها در عینیات است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله راه های گسترش روابط انسانی در مدارس

دانلودمقاله

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
نحوه تفکیک اراضی دولتی از اراضی اصلاحات ارضی
زمین از دیرباز به عنوان یک دارایی بسیار ارزشمند در میان حکام و افراد عادی بوده است. شاید در واقع یکی از علل اصلی و بنیادین تشکیل شهرها و وقوع مهاجرتها در سطح مکان همین علاقة ذاتی انسانها به زمین و مالکیت املاک بوده است. در این میان توجه انسانها به اراضی با قابلیت کشاورزی و اراضی مجاور آب بیش از بقیه بوده است. لیکن سران کشورها به لحاظ در اختیار داشتن قدرت معمولاً مالک قطعی و بلامنازع اراضی کشاورزی حاصلخیز محسوب می شدند. در واقع به نوعی با در اختیار گرفتن مالکیت این گونه اراضی، قدرت و پشتوانه خود را در رأس قدرت تکمیل و تضمین نمایند و در تمامی اعصار کشاورزان با کارکردن بر روی اراضی حکومت به گذران زندگی خود می پرداختند و از طرفی حکومت علاوه بر احیاء شدن مالکیت خود، تضمینی در اخذ مالیات خود از کشاورزان به دست می آورد. از طرفی در تمامی اعصار یکی از علل وقوع جنگهای خونین نیز توجه حکام بلاد به اراضی کشورهای همسایه بوده به همین جهت دولتها به نوعی برای دفاع از اراضی، خود را متولی آنها می دانستند . این مسأله تا دوران معاصر نیز ادامه داشت به طوری که در زمان حکومت رضاخان پهلوی، نا امن ترین دوران برای مالکیت خرده مالکین بود. زیرا رضاخان علناً اقدام به ضبط اراضی تحت تملک مالکین در نقاط مختلف کشور نمود و در این راه خونهای بی گناهی به زمین ریخت و در اندک مدتی رضاشاه پهلوی به یکی از بزرگترین زمین داران کشور تبدیل شد. این حرص بی پایان ناپذیر رضاشاه در ضبط اراضی مردم موجبات نارضایتی آنها را در سطح گسترده فراهم نمود و سرانجام به این دلیل و تعدادی دلایل دیگر رضاشاه سقوط کرد. پس از سقوط رضاشاه و باروی کار آمدن محمد رضا شاه پهلوی سراسر کشور در آشوب و ناامنی بسر می برد. محمد رضا شاه پهلوی به جهت سامان دادن به اوضاع و دعوت به ارامش مردم راه کارهای بسیاری را مورد آزمایش قرار داد ولیکن هیچ کدام موجبات آرامش مردم را فراهم نیاورد. سرانجام محمد رضا شاه پهلوی با بکارگیری حربه انقلاب سفید شاه و مردم موضوع اصلاحات ارضی را مطرح نمود و بر اساس این طرح بخشی از اراضی تحت تملک خانوادة سلطنتی و بخش عمدة اراضی خوانین را به مردم و زراعینی که سالیان متمامی بر روی این اراضی مشغول به کار بوده اند واگذار نمود. این اقدام محمدرضا شاه پهلوی در ظاهر امر بسیار خوشایند و مورد قبول و تصدیق مردم بود. ولی در باطن کاری ترین و اساسی ترین ضربه به پیکره و بدنه اقتصادی کشور ایران بود. در واقع محمدرضاه شاه پهلوی با تفکیک و قطعه قطعه کردن اراضی کشاورزی و تقسیم آن میان زارعین موجبات نابودی کشاورزی ایران را فراهم آورد. مختصراً به مضرات طرح اصلاحات ارضی محمد رضا شاه پهلوی می پردازیم. با توجه به شیوة آبیاری غیر صحیح در کشاورزی ایران و تعیین سهم آب و ساعات آبیاری، به دنبال تقسیم شدن اراضی یک پارچه خوانین فی ما بین کشاورزان ، سهمیه آب نیز در طول ساعات مختلف شبانه روز ما بین کشاورزان تقسیم می شد که در این میان مقادیر زیادی آب تلف شده و موجبات درگیری میان زارعین فراهم می شود.
از سوی دیگر با تقسیم زمین ها میان زارعین میزان برداشت محصول از اراضی به میزان قابل توجهی پایین می آید. ضمناً در بحث اخذ مالیات و خراج از محصولات بدست آمده نیز با عنایت به اینکه میزان محصول بدست آمده به میزان قابل توجهی رکود داشته به همان نسبت نیز میزان پرداخت مالیات به دولت نیز کاهش می یابد. در مجموع این اقدام محمد رضا شاه پهلوی فاقد هرگونه نکته مثبت می باشد. مضافاً اینکه در طول سالیان متمادی منشأ بروز اختلافات بسیاری در میان زارعین نیز بوده است. اختلافاتی که گاه منجر به منازعات خونین میان اشخاص و گاه اقوام مختلف نیز می شده است.
و شاید یکی از علل اساسی این اختلافات نیز نبود نظارت دولت بر نحوة فعالیت زارعین و نیز تقسیم بندی ها کدخدامنشانه اراضی میان یکدیگر بوده است و با عنایت به وجود اختلاف سلیقه میان افراد گاه این گونه تقسیم بندی ها برخلاف میل و سلیقه گروهی از زارعین صورت می گرفته که در نهایت با درگیری خونین میان قبایل مواجه می شدیم.
پس با جمع بندی بحث اراضی موضوع واگذاری اصلاحات ارضی از سوی محمدرضا شاه پهلوی اولین گام در خصوص بیان تفاوتهای میان اراضی دولتی و اراضی موضوع اصلاحات ارضی را برداشته ایم . در جمع بندی بحث اراضی موضوع اصلاحات ارضی ذکر همین نکته کافی به نظر می رسد که اراضی که قابلیت کشت و برداشت محصول را داشته اند و در طول سالیان متمادی توسط زارعین برای خوانین مورد کشت و زرع قرار می گرفته از سوی محمد رضا شاه پهلوی به افراد و زارعین واگذار گردید. که معایب این طرح نیز به تفصیل برشمرده شد. حال به تعریف و بیان مصادیق اراضی دولتی می پردازیم.
در طول تاریخ و به تجربه ثابت شده است که دولتها بهترین متولیان اراضی می باشند. دولت ها برای حفظ قدرت خود همیشه از زمین به عنوان پشتوانه خود استفاده نموده اند. و در برخی دورانها برای حفظ آن بهای سنگین تر از ارزش واقعی اراضی نیز گاهاً پرداخته اند.
در زمانهای گذشته دولتها برای تأمین اراضی مورد نیاز خود نیاز به مجوز قانونی نداشته اند و شاید فرمان پادشاهان جهت مصادره اراضی مورد نظر دولت خود بهترین مجوز قانونی بوده است. اما اکنون دولتها به پشتوانه قوانین مدون موجود، اراضی مورد نیاز خود را به طرق مختلف تأمین می نمایند. لازم به ذکر است در گذشته و مطابق با قانون افراد می توانستند تحت عنوان حمازت مباحات به آبادانی اراضی لم یزرع بپردازند و با این عمل آنها را به مالکیت خود در آورند این در حالیست که بر طبق اصل چهل و پنجم قانون اساسی کشور انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها و سایر آبهای عمومی، کوهها، دره ها ، جنگلها ، نیزارها، بیشه های طبیعی، مراتعی که حریم نیست. ارث بدون وارث و اموال مجهوال الممالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد می شود، در اختیار حکومت اسلامی است تا بر طبق مصالح عمومی عامه نسبت به آنها عمل نماید. تفصیل و ترتیب استفاده از هریک از آنها را قانون معین می کند. در بحث اراضی موات نیز قوانین زمین شهری به تفصیل به شرح موضوع پرداخته که به بررسی آنها نیز خواهیم پرداخت. اصل 45 قانون اساسی به عنوان یک برنامه کلی در تأمین اراضی مورد نیاز دولت می باشد. دولت نیز برای نیل به اهداف خود در این زمینه ، امر تملک زمین را به دستگاههای مختلف خود واگذار می نماید که عبارتند از : 1- وزارت مسکن و شهرسازی 2- وزارت جهاد کشاورزی (سازمان منابع طبیعی) 3- سازمان حج، اوقاف و امور خیریه 4- شهرداریها . اکنون به بررسی قوانین مرتبط با برخی از این دستگاهها می پردازیم.
وزارت مسکن وشهرسازی : این وزارتخانه به عنوان متولی اصلی زمین در کشور می باشد. وزارت مسکن و شهرسازی تحت عناوین مختلف و مواد قانونی مرتبط اقدام به تملک زمین چه از اشخاصی و حتی از ادارات دولتی دیگر نیز می نماید. بارزترین خصوصیت موجود در زمین که موجب تملک اراضی از سوی وزارت مسکن می شود، موات بودن آن است. زمین موات زمینی است که سابقه احیاء و عمران نداشته باش

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله

دانلودمقاله فمینیسم

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله فمینیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

راهپیمایی روز جهانی زن در بنگلادش به ابتکار سازمان ملی کارگران زن در ۸ مارس ۲۰۰۵فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی زن و مرد است. فمینیسم مباحثه‌ای است که از جنبش‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌های گوناگون تشکیل شده است که در ارتباط با تفاوت جنسیتی هستند و از برابری برای زنان دفاع کرده و برای حقوق زنان و مسایل زنان مبارزه می‌کند.
واژهٔ فمینیسم را نخستین بار شارل فوریه، سوسیالیست قرن نوزدهمی برای دفاع از جنبش حقوق زنان به کار برد.
فمینیسم مجموعهٔ گسترده‌ای از نظریات اجتماعی، جنبش‌های سیاسی، و بینش‌های فلسفی است که عمدتاً به وسیلهٔ زنان برانگیخته شده‌اند یا از آنان الهام گرفته‌اند، مخصوصا در زمینه شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیشترین تمرکز خود را معطوف به تحدید نابرابری‌های جنسیتی و پیشبرد حقوق، علایق و مسایل زنان کرده‌است. فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب می‌شوند.
در طی یک قرن و نیم جنبش رو به رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار داده‌ است.
فمینیست‌های اولیه را به اصطلاح «موج اول» می‌نامند. نهضت‌های حق‌طلبانه زنان تا سال ۱۹۶۰ جزء موج اول هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد می‌کنند بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آنان اشاره کرده و یا مردان را از این بابت سرزنش کنند. موج اول فمینیستی با روشنگری‌های مری ولستون کرافت و بیانیه ۳۰۰ صفحه‌ای‌اش در سال ۱۷۹۲ در انگلستان آغاز شد.
این جنبش در طول سال‌های بعد، با ظهور موج دوم فمینیسم و موج سوم فمینیسم کامل‌تر شد. فمینیسم سعی می‌کند تا ضمن درک دلایل نابرابری‌های موجود، تمرکز خود را به سیاست‌های جنسیتی، معادلات قدرت و جنسیت معطوف نماید.
موضوع‌های کلی مورد توجه فمینیسم تبعیض، رفتار قالبی، شیء‌انگاری، بی‌داد و مردسالاری/پدرسالاری هستند. فعالان فمینیست به مواردی مانند حقوق تولیدمثلی، خشونت خانگی، برابری دستمزد، آزار جنسی، و تبعیض جنسیتی می‌پردازند.
جوهرهٔ فمینیسم آن است که حقوق، مزیت‌ها، مقام، و وظایف نبایستی از روی جنسیت مشخص شوند. به رغم اینکه بسیاری از رهبران فمینیسم زنان بوده‌اند ولی این بدان معنا نیست که تمام فمینیست‌ها زن بوده‌اند/هستند.
تمام فمینیست‌ها به اصل موضوع تلاش برای احقاق حقوق زنان معتقد هستند ولی در مورد علل این ستم‌دیدگی و روش‌های مبارزه با آن اختلاف وجود دارد و همین مساله موجب همراهی فمینیسم با پسوندهای متفاوت شده‌ است.
فمینیسم (به عنوان جنبش اصالت زنان) بخشی از پدیده یا جنبش توجه به دیگری یا اصالت دیگری است، جنبشی که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شد‌. فمینیسم در عین حال توجه‌برانگیزترین بخش این جنبش نیز هست که روایت‌های مختلفی چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف دارد.[۱]

 

خاستگاه‌ها
در طول تاریخ حامیان برابری جنسیت‌ها و حقوق زنان را می‌توان یافت. برای مثال، ملکه تئودورا از روم شرقی یکی از طرفداران وضع قوانینی بود که موجب حمایت‌های بیشتر از زنان و آزادی‌های بیش‌تر در امور زنان می‌گشت، و کریستین د پیزان، اولین نویسنده حرفه‌ای زن، بسیاری از عقاید فمینیستی را بسیار زودتر از سال ۱۳۰۰ میلادی در مقابله با کوشش‌هایی که جهت محدود کردن ارث‌بری زنان و عضویت در اتحادیه انجام می‌گرفت ارتقا داد. به هر حال، بیش از چند قرن از یکپارچگی فمینیسم به عنوان یک فلسفه گسترده و جنبش اجتماعی نگذشته‌است.
تاریخ فمینیسم مدرن به عنوان یک فلسفه و جنبش اغلب باز می‌گردد به روشنفکری با روشنفکرانی همچون مری ورتلی مونتاگو و مارکوئیز د کاندورست که از تحصیلات زنان پشتیبانی می‌کردند. اولین مجمع علمی زنان در سال ۱۷۸۵ در میدلبورگ، شهری در جنوب جمهوری هلند بنیان نهاده شد. در طی این دوره وجود روزنامه‌هایی برای زنان که مبتنی بر موضوعاتی همچون علم بود به خوبی عمومی گردید. مری ولستن کرفت «یک حمایت کننده از حقوق زنان» در سال (۱۷۹۲) یکی از اولین عاملانی است که بدون شک می‌تواند فمینیست نامیده شود.
فمینیسم در قرن نوزدهم یک جنبش نهادینه شد تا این که مردم به گونه‌ای افزون‌تر نسبت به رفتار ناعادلانه با زنان آگاهی یابند. شارل فوریه سوسیالیست آرمان‌خواه در سال ۱۸۳۷ کلمه «فمینیسم» را اختراع نمود، و معتقد بود که گسترش پشتیبانی از حقوق زنان در همه جوامع زودتر از سال ۱۸۰۸ پیشرفت خواهد کرد. از اولین همایش حقوق زنان در سنکا فالز، نیویورک در سال ۱۸۴۸ جنبشی سازمان‌یافته تاریخ‌گذاری شد. در سال ۱۸۶۹، جان استوارت میل کتاب پیروی از زنان را به جهت اثبات این که «تبعیت قانونی تنها یک جنس از دیگری اشتباه بوده... و ...یکی از رئوس موانع جهت پیشرفت انسان است» منتشر نمود.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم زنان در بسیاری از کشورها توانستند به حق رای و شرکت در انتخابات دست یابند. نیوزیلند در سال ۱۸۹۳ اولین این کشورها بود. با کمک کیت شپارد طرفدار دادن حق رای یا حق انتخاب به زنان، مخصوصا در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول پیشرفت کرد. دلایل این امر متفاوت بود، اما همه آن‌ها یک خواسته را که تصدیق همکاری و مساعدت زنان در طول جنگ بود در بر داشت، و همچنین تحت تأثیر قدرت نطق و بیانی که دو طرف در زمان توجیه تلاش‌های جنگی‌شان استفاده کردند واقع شد. برای مثال از زمانی که نکات چهارده‌گانه وودرا ویلسون خود تصمیم‌گیری را به عنوان اساس جامعه به رسمیت شناخت، تزویر در نظر نگرفتن حق نیمی از جوامع مدرن از دادن حق رای مشکل شد.

 

گرایش‌های فمینیسم
برخی از تئوریهای فمینیستی فرضیات پایه راجع به جنسیت، تفاوت جنسیت و تمایلات جنسی، شامل مقوله خود زنان را به عنوان یک عقیده کل نگر مورد تحقیق قرار می‌دهند، سایر تئوریها (به جای ارائه تعدد جنسیتها) مذکر / مونث بودن را کاملاً به صورت دوشاخه‌ای مورد تحقیق قرار می‌دهند. معذالک دیگر تئوریهای فمینیستی مفهوم «زن» را بصورت عادی تلقی و تحلیلها و مقالات انتقادی خاص از نابرابری جنسیت، تهیه می‌کنند،
و بیشتر جنبشهای اجتماعی فمینیستی حقها، علایق و مسائل زنان را ترویج می‌کنند. سالهاست که چندین زیر مجموعه از ایدئولوژی فمینیستی گسترش پیدا کرده‌است. جنبشهای فمینیستی اولیه و نخستین اغلب موج اولیه فمینیستها، و فمینیستهای حدودا بعد از سال ۱۹۶۰ موج دوم فمینیستها نامیده می‌شوند. اخیرا، در حالی که موج دوم فمینیستها هنوز فعال می‌باشند بعضی از فمینیستهای جوانتر خود را به عنوان موج سوم فمینیستها معرفی کرده‌اند.
وندی کامینر، در کتاب خود «یک آزادی هراسناک: گریز زنان از برابری» تضادهای دیگر میان فرمهای فمینیسم را شناسائی می‌کند: تضاد میان چیزی که او آن را فمینیسم «تساوی گرا» و «طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی» می‌نامد. او فمینیسم تساوی گرا را به عنوان ارتقا دهنده برابری بین زنان و مردان از طریق اهدای حقوق برابر در نظر می‌گیرد. فمینیستهای طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی ترجیح می‌دهند که بر روی حمایتهای قانونی برای زنان، همچون قوانین استخدام و قوانین طلاق که از زنان محافظت می‌نمایند متمرکز باشند، گاه از محدودیت حقوق مردان، همچون سخنرانی آزاد (مخصوصا، حق تولید و مصرف نقاشیهای مستهجن) حمایت می‌کنند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فمینیسم

دانلودمقاله - واقعه کشتار هفده شهریور 57 ( جمعه سیاه ) و پیامدهای آن

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله - واقعه کشتار هفده شهریور 57 ( جمعه سیاه ) و پیامدهای آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

- واقعه کشتار هفده شهریور 57 ( جمعه سیاه ) و پیامدهای آن و
بی اعتبارشدن راه حل های سیاسی و مسالمت آمیز
- تزلزل ارتش و تحولات سریع روانی – سیاسی
تظاهرات عید فطر آرام برگزار شد . چهار روز بعد تهران تحت حکومت نظامی قرار گرفت و خبر این واقعة ناگهانی درجهان و اخبار بی بی سی منعکس شد .
قسمتی از اخبار رادیو بی بی سی در سال 57 :
دولت ایران در 12 شهر بزرگ ایران حکومت نظامی برقرار کرد . در ظرف ساعات اولیه اعلام حکومت نظامی زد و خوردهای شدیدی در خیابان های تهران آغاز شد .
نیروهای نظامی با خودروهای مسلح نظامی ، سلاح های اتوماتیک و گاز اشک آور به جمعیت عظیمی که در شرق تهران برای مخالفت با اعلام حکومت نظامی جمع شده بودند حمله بردند . گزارشات اولیه حاکیست که عدة زیادی کشته شده اند . اما هنوز اطلاعی رسمی در خصوص تعداد کشته شدگان در دست نیست . تظاهر کنندگان در حالی که به دستورات متفرق شدن دولت وقعی نمی گذاشتند در خیابان ها می دویدند و علیه رژیم شاه شعار می دادند و پنجره ها را می شکستند . دستور اعلام حکومت نظامی شش ماهه ، به دنبال تشکیل جلسة اضطراری دولت ، امروز صبح در اولین بولتن اخبار رادیوی ایران اعلام شد .
ارتشبد قره باغی وزیر وقت کشور در این جلسة دولت حضور داشت .
به گفته ی قره باغی ، بالاخره ما نتونستیم بفهمیم که چطور شد که اون روز ، روز جمعه 17 شهریور به این حادثه خونریزی بیهوده منجر شد ، و چه نتایج بسیار شوم و بدی در روحیة نیروهای مسلح گذاشت و در حقیقت سبب انسجام تمام مخالفین گردید .
اردشیر زاهدی سفیر ایران در واشنگتن که به ایران آمده بود آن شب تا صبح نزد شاه بود
زاهدی : «مرتب نخست وزیر تلفن می کرد حضور اعلیحضرت که همه نظردارند که حکومت بشه ، من نظرم رو به اعلیحضرت عرض کردم که حکومت نظامی اعلام نشه .
روز هفده شهریور بعدها به جمعة سیاه معروف شد .
دولت تعداد کشته شدگان را همان روز حدود 60 تن و روز بعد قریب به یکصد تن ذکر کرد . مخالفان صحبت را به هزاران تن هم کشاندند .
اهمیت حوادث میدان ژاله نه در تعداد کشته گان بلکه در اثر روانی این واقعه بر مردم کشور بود .
درکنار اقدام نظامی به گفتة کریم سنجابی آن روز قرار بود گروهی از رهبران سیاسی هم دستگیر شوند .
سنجابی : « در واقعة به اصطلاح جمعه سیاه ، آمدند خبر به من دادند که تصمیم گرفتند همه شما رو از بین ببرند ، ما مخفی شدیم . همون روز حمله آوردند به خونه من و خانم و بچه ها ، اینها رو توقیف کردند و تا چهارساعت ، پنج ساعت ، نگهشون داشتند ، بعد آزاد کردند و خوب این به ظاهر نشانة قدرت واکنش دولت بود ، ولی بلافاصله ضعف دولت و شورش و هیجان مردم نمایش پیدا کرد » .
به عقیدة داریوش همایون هم ، دولت ثبات رای نداشت و این خود ، نظام سلطنتی را به سراشیبی سقوط برد .
همایون : « خوب ، ارتش اون روز کاری که بهش گفته بودند کرد ، و اون روز اتفاق تأسف آوری افتاد ، ولی این اتفاق می تونست پایان موج انقلابی باشه ، برای اینکه اگر پی گیری شده بود ، محال بود که کار به اون جاها بکشه .
به گفتة دکتر کریم لاهیجی این حادثه ، آخرین پل ارتباط میان شاه و مردم را ویران کرد .
لاهیجی : « برای یک گروه هایی دیگه آخرین خوشبینی ها یا توقعات یا انتظارهای راه حل سیاسی با رژیم شاه را از بین برد . یعنی او دیگه او موقع همه به این نتیجه رسیدند که فقط و فقط یک راه حل برای جامعه ایران وجود داره و اون خروج شاه از ایران و به اصطلاح سقوط رژیم است . اون روز آخرین پل ها رو واقعاً بین مردم و رژیم خراب کرد و از بین برد و از اون به بعد هست که دیگه تظاهرات خود انگیخته در گوشه و کنار مملکت اوج گرفت و روزبه روز بر شدت و حدتش افزوده شد » .
واقعه جمعة سیاه در هفده شهریور ، آغاز مرحلة تازه ای در انقلاب بود ، حوادث آن روز ، شاه ، ارتش و دولت را سخت متزلزل کرد . راه مسالمت بین شاه و مخالفان را بست و به جریان انقلاب شتاب تازه ای داد . دیگر حتی بعضی از نمایندگان مجلس هم به اعتراض برخاسته بودند . دو روز بعد از واقعة هفده شهریور که مجلس جلسه داشت .
کریم سنجابی با اینکه خود در آن روزها مدتی مخفی شده بود می گوید که علیرغم خشونت ارتش در روز هفده شهریور ، مخالفان ضعف و تزلزل دولت را در یافته بودند .
سنجابی : « پشت سر این جمعة سیاه ، اقلیت مجلس بوجود آمد و شروع به استیضاح شریف امامی کرد و ما متوجه شدیم که دولت در حال عقب نشینی و ضعف و ناتوانی است . از اون طرف مردم تشویق به مبارزه شدند ، جریان ورود در خیابان ها ، ورود به مساجد و شب نشینی در مساجد ، بالاخره شروع اعتصابات ، همه اینها دست به هم داد که دولت را بلاتکلیف کرد » .
اعتصاب کارگران و کارمندان صنعت نفت در سراسر کشور که پس از جمعة سیاه آغاز شد ، یکی از ضربات مهلکی بود که اقتصاد کشور را فلج و حکومت شاه را متلاشی کرد .
بازاریان هم که از آغاز جزو فعال ترین گروهها بودند به اعتصابیون دیگر پیوستند و درعین حال آن چنانکه حاج محمد شانه چی می گوید ، هزینة زندگی بسیاری از اعتصابیون را نیز تأمین می کردند .
شانه چی : « حدوداً شش هفت ماه بازار تعطیل بود . تعطیلی بازار شوخی نیست ، خیلی مهمه ، هر روز که بازار تعطیل می شه میلیون ها تومن ضرر می خوره ، ولی در عین حال باز تعطیل بودند و به کارمندهاشون ، به شاگردهاشون کمک می کردند ، حتی حقوق شرکت نفت را بازاری ها تعهد کردند بپردازند . حقوق اساتید دانشگاه – در اواخر به اصطلاح 57 که تعطیل شده بود حقوق اونها– رومی پرداختند . خیلی کمک می کردند بازاری ها ، خیلی کمک می کردند ، به خانواده هایی که نداشتند ، امکان نداشتند کارمندهای خودشون و کارگرهایی که در بازار بودند و [ وضعشان ] وضع خوبی نبود ، به همه کمک می کردند » .
هرچه اعتصاب ها بیشتر اوج می گرفت ، آثار ضعف و دوگانگی در کار دولت بیشتر می شد . از یک طرف تهدید به سختگیری و خشونت بود و از طرف دیگر تسلیم شدن به خواسته های انقلابیون و اعتصابیون . انقلابیون در آغاز فقط درخواست های صنفی داشتند ، یا حداکثر اجرای قانون اساسی را می خواستند ، اما دیگر کم کم انقراض حکومت شاه و تغییر نظام را طلب می کردند .
در روز 26 شهریور عده ای از کارمندان بانک مرکزی سندی منتشر کردند که نشان می داد 177 نفر از صاحب منصبان کشور جمعاً بالغ بر 2 میلیارد دلار ارز از کشور خارج کرده اند . انتشار این سند ضربة سختی به اعتبار دولت زد . داریوش همایون که خود نامش دراین گزارش آمده بود می گوید که این جریان واقعیت نداشت و صرفاً حیلة تبلیغاتی دیگری بود که انقلابیون برای بدنام کردن حکومت شاه به کار بسته بودند .
تحولات ایران که سرعت می گرفت آیت الله خمینی هنوز در نجف بود او بیشتر و بیشتر اعلامیه و پیام برای طرفدارانش درایران می فرستاد و این پیام ها به سرعت تکثیر و منتشر می شد .
تندتر شدن حوادث انقلاب و بالا گرفتن درخواست های انقلابیون ، برخی از سیاستمداران معتدل را به این فکر انداخته بود که لااقل قانون اساسی و نظام سلطنتی را حفظ کنند ولو اینکه خود شاه از سلطنت برکنار شود . یکی از این سیاستمداران دکتر علی امینی بود که شاه با او ملاقات و مشورت می کرد .
امینی : « روز اول هم که دیدمش گفتم آقا شما قانون اساسی را عوض کردید . الان بیایید این شورای سلطنت را تشکیل بدهید علیاحضرت بشه نایب السلطنه این پسرتون هم هیجده سالشه ، بیارید . خودتون برید استراحت بکنید ، برای اینکه بتوانید هدایت بکنید . گفت : برای من که بد [ است] نمی شه ، رفتم قم پهلوی شریعتمداری گفتم : آقا ، تو همین موضع قانون اساسی رو حفظ کن ، گفت : من تحت فشارم گفتم آقا تحت فشار چیه ؟ ! همونجا در قم وقتی اومدم بیرون از خونة شریعتمدار ، یه عده بچه آخوند دور منو گرفتند که شما در روزنامه کیهان اظهار کردید که اختلافاتتون رو با شاه حل کردید ، گفتم بله ، به شما چه ؟ گفت : آخه قبول دارید قانون اساسی رو ؟ گفتم : غلط می کنید ، به شما چه ؟ گفت : تشریف بیارید حجره به ما توضیح بدید ، گفتم : شما بیایید منزل در تهران به شما توضیح بدهم » .
اما حتی آیت الله شریعتمداری هم که به اعتدال شهرت داشت لحنش تندتر شده بود .
شریعتمداری : « مخالفت مال امروز نیست ، این ده بیست سال است که حکومت ایران به طور عادلانه رفتار نکرده ، حکومت مردم بر مردم ، دمکراسی ، نبوده است ، و این به مرور متراکم شده ، روهم آمده است و الان منفجر شده است . حکومتی که تمام موازین قانونی را مراعات کند و حکومت مردم بر مردم باشه ، دمکراسی باشه ، حکومت عدالت باشه » .
در روز 14 مهرماه ، شاه به هنگام افتتاح جلسات مجلسین شورا و سنا ، وعده داد که با وجود همة ناآرامی های کشور ، سیاست فضای باز را ، همچنان ادامه خواهد داد .
و در این مسیر شاه امتیازهای زیادی به مخالفان داد . آئین نامه ای برای جلوگیری از فساد خاندان سلطنتی تدوین شد ، حزب رستاخیز منحل گردید ، تقویم شاهنشاهی دوباره به تقویم هجری شمسی بدل شد و بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد گشتند . اما همة این امتیازها تنها بر شتاب انقلاب می افزود .
در تهران و شهرهای مهم کشور حکومت نظامی برقرار بود ، اما تظاهرات و اعتصاب ها ادامه داشت . در هفتة اول ماه مهر ، کارکنان دست کم پنجاه سازمان مهم دولتی و خصوصی در اعتصاب بودند ، دیگر یکی از درخواست هایشان بازگشت آیت الله خمینی به ایران شده بود ، اما دولت طرح دیگری داشت . در روز سیزده مهر خبر آمد که آیت الله خمینی براثر فشار دولت عراق دایربرعدم فعالیت علیه حکومت شاه ، ازعراق عازم کویت شده و چون به او اجازه ورود نداده اند راهی پاریس گشته است .
خود آیت الله خمینی در وصیت نامه اش می گوید که به تصمیم خود عازم پاریس شد . متن وصیت نامه را جانشین او آیت الله خامنه ای روز بعد از فوت او قرائت کرد .
قسمتی از وصیت نامه امام خمینی : « از قرار مذکور بعضی ها ادعا کرده اند که رفتن من به پاریس بوسیلة آنان بوده ، این دروغ است ، من پس از برگرداندنم از کویت با مشورت احمد پاریس را انتخاب نمودم . زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود ، آنها تحت نفوذ شاه بودند ، ولی پاریس این احتمال نبود .
در آن روزها رئیس جمهور فرانسه والری ژیسکار دستن بود که سیل تلگرام ها از سوی ایرانیان به او در حمایت از آیت 0000 جاری بود . زیسکار دستن بعدها در کتاب خاطراتش اشاره ای هم به اقامت آیت الله خمینی در پاریس کرده است .
آیت الله خمینی در پاریس به مراتب آزادی عمل بیشتری از نجف داشت تا نطق کند ، نوار کاست صدای خود را به ایران بفرستد ، از هواداران خود پذیرایی کند و اعلامیه منتشر سازد . از این گذشته هیئت پیرمردی هفتاد و شش ساله که گویی از جهانی دیگر به حومة پاریس آمده و به درخت سیبی تکیه می دهد و هرپیامش درایران حرکتی به دنبال دارد ، انبوه خبرنگاران را به حومة پاریس کشانده بود .
در پاریس کسانی دور آیت ا000 خمینی را گرفته مورد مشورت او بودند که با سالها تجربة اقامت و تحصیل در غرب ، زبان مطبوعات و رسانه های غربی را خوب می شناختند
یکی دیگر از همراهان آیت الله در پاریس دکتر ابراهیم یزدی بود . ( پخس سخنان دکتر یزدی به زبان انگلیسی ) .
گویند : سعی دکتر یزدی و دیگران این بود که نظرات آیت الله را در قالبی بیان کنند که برای مطبوعات و جوامع دیگر مفهوم باشد . مفاهیمی مثل آزادی و استقلال و یکی بودن سیاست و دین در اسلام .
حضور آیت الله در پاریس دیدار با او را آسان کرده بود و بسیاری از روحانیون و سیاسیون برای مشورت به ملاقات او می آمدند . از جمله نمایندگان داخلی او مانند آیت الله منتظری ، آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی یکی دیگر از کسانی که با آیت الله خمینی دیدار کرد مهندس مهدی بازرگان بود .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 57   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله - واقعه کشتار هفده شهریور 57 ( جمعه سیاه ) و پیامدهای آن

دانلودمقاله بررسی کتاب آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله بررسی کتاب آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
عصر مدرن و شکوفایی اقتصادی
مسعود فاضلی

نیم نگاه
حق مالکیت آغاز تمامی حقوق است. یونان تا زمانی نظامی دموکراتیک داشت که توانست هزاران خرده مالک کشاورز را حفظ کند. تمرکز تدریجی مالکیت زمین، شکل گیری زمین داری بزرگ و نابودی خرده مالکان باعث شد که کشاورزی یونان به تدریج بر نیروی کار بردگان تکیه کند. این در نهایت به زوال دموکراسی انجامید .
در انگلستان نیز انقلاب صنعتی بدون احترام به حقوق آریستوکراسی زمین دار، که از جنبش ماگنا کارتا magna carta نشات گرفت، اتفاق نمی افتاد. اشراف توانستند مانع از استبداد پادشاهی شوند. برای نخستین بار پذیرفته شد که پادشاه مافوق قانون نیست .
ویلیام برنستین، نویسنده کتاب «آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت»۱ معتقد است که از نیمه های قرن هجدهم تا نیمه های قرن نوزدهم تغییرات بنیادی و شگرفی رخ داد که جهان مدرن را آفرید. این تحولات، به جهت ژرفا و اهمیت، حتی از تغییرات چند دهه اخیر دوران سازتر بوده اند. هر چند چنان که خواهیم دید انقلاب های تکنولوژیک مهمی در این دوران روی داد، آنچه این دوران را اساسا متمایز می سازد ظهور نهادهای مدرن سرمایه داری است. برنستین می گوید که تجارب ناموفق کشورهای جهان سوم و همچنین کشورهای کمونیستی گواه آن است که احداث کارخانه به تنهایی مدرنیته نمی آفریند. مدرنیته مستلزم نهادهایی مانند پذیرش حق مالکیت، بینش علمی و دسترسی به سرمایه یا اعتبار است. نقش دولت در این عرصه به راستی کلیدی است. برنستین با انگاره «بازار آزاد» مخالف است. دولت باید در اقتصاد مداخله کند، اما این مداخله باید در جهت ایجاد و گسترش نهادهای سرمایه داری باشد. به عبارت دیگر دولت باید رشد اقتصادی را مقدم بر توزیع عادلانه درآمد و یا دموکراسی بداند. دموکراسی پدیده ای است که به اعتقاد برنستین به دنبال رشد اقتصادی رخ خواهد داد .
بدین جهت او می گوید که فرانکو در اسپانیا و پینوشه در شیلی، به رغم نقض حقوق بشر، نقش مترقی داشته اند، زیرا نهادهای سرمایه داری را آفریده اند. مهم این است که حکومت مطلقه باید از نوع دولت استبدادی غارتگر ماقبل سرمایه داری نباشد. این دولت ممکن است در مراحل آغازین نهادهای مدرن به استثنای دموکراسی را بیافریند. نباید فراموش کرد که ظهور سرمایه داری در اروپا نیز با حکومت های مطلقه ملازمت داشته است. دموکراسی به سیستم عقلایی و رشد اقتصادی نمی انجامد، برعکس، تفکر عقلایی و رشد اقتصادی به دموکراسی مجال رشد خواهند داد. به این نکته باز خواهیم گشت. برنستین کتاب را با این سئوال آغاز می کند که چرا امپراتوری روم و یا دولت شهرهای تجاری ونیز و فلورانس نتوانستند ماشین بخار و یا برق را اختراع کنند چه عاملی در دوره معینی به اختراعات و پروژه های مهمی مانند کانال کشی مدرن، ماشین بخار و تلگراف انجامید چرا این دگردیسی بنیادی اقتصادی اجتماعی در دوره ای خاص ۱۸۵۰ ۱۷۳۰ روی داد چرا، به ترتیب زمانی، هلند، انگلستان و آمریکا پیشاهنگان این انقلاب ها بوده اند چه عاملی کشورهای توسعه نیافته را از توسعه بازداشته است برنستین می گوید که در دوره کوتاهی سرعت حمل ونقل متجاوز از ده برابر افزایش یافت و سپس، با اختراع تلگراف، ارتباط فوری و بی واسطه برقرار شد. همزمان با افزایش سرعت، هزینه حمل ونقل به طرز محسوسی کاهش یافت. باید به خاطر داشت که نه رنسانس و نه عصر روشنگری مستقیما به این تحولات منجر نشدند. گرچه نمی توان منکر اهمیت تفکر و هنر شد، این سرمایه داری بود که جهان را دگرگون ساخت. تا سال ۱۸۲۰، درآمد سرانه جهان رشد قابل ملاحظه ای نداشت. برای چند قرن پس از سقوط روم، ثروت اروپا عملا تنزل یافت و برخی از مهارت ها و تبحرهای تکنولوژیک روم، مانند سیمان سازی، برای قرن ها به فراموشی سپرده شد. ممکن است گفته شود که پس از سقوط روم، چین و تمدن اسلامی دستاوردهای بسیار داشته اند. برنستین ضمن پذیرش این بحث می گوید هیچ یک از این تمدن ها نتوانستند به طور جدی سطح رفاه و درآمد سرانه اتباع خویش را افزایش دهند. حال آنکه در دویست سال گذشته، درآمد سرانه کشورهای پیشرفته صنعتی بیش از ده برابر افزایش یافته است. هرچند شکاف ثروت جوامع ثروتمند و فقیر در بسیاری موارد عمیق تر شده است، در غالب کشورهای کم توسعه نیز درآمد سرانه رشد قابل ملاحظه ای داشته و فقر مطلق در بسیاری جوامع ریشه کن شده است. درآمد سرانه امروز مکزیک بالاتر از درآمد سرانه انگلستان یک سده پیش است .
چه عواملی این رشد بی سابقه را ممکن ساخته اند برنستین از چهار عامل نام می برد: «حق مالکیت»، «متد علمی و عقلایی»، «دسترسی به سرمایه و اعتبار» و «شتاب روزافزون ارتباطات». برخی از این عوامل به تناوب در گذشته نیز وجود داشته اند. اما مجموعه این چهار عامل، نخست برای دورانی در هلند قرن های شانزدهم و هفدهم ظاهر شد و سپس به شکلی پایدار در انگلستان قرن های هفدهم و هجدهم مستقر
شد.

در قرن بیستم، کشورهای کمونیست فاقد مالکیت فردی، بسیاری از کشورهای خاورمیانه فاقد سرمایه و بینش عقلایی و مناطق بزرگی از آفریقا فاقد هر چهار عامل بوده اند .
گفته شد که جوامع پیش از عصر مدرن در رکود محض نبودند. رنسانس هنرمندان حائز اهمیتی آفرید، اما نتوانست سطح زندگی مردم را بالا برد. در دوران امپراتوری روم و همچنین در دوره هایی پس از آن رشد اقتصادی با افزایش جمعیت ناشی از کاهش مرگ و میر خنثی می شده است. به عبارت دیگر تولید ناخالص ملی بیش از افزایش جمعیت رشد نمی کرده و در نتیجه درآمد سرانه راکد می مانده است. در عصر ما توسعه به رغم نابرابری، جهانی بوده است: «جهش» انگلستان حدودا در سال ۱۸۲۰ اتفاق افتاد. ژاپن و چین به ترتیب در سال های ۱۸۷۰ و ۱۹۵۰ به این «جهش» دست یافته اند .
فئودالیسم قرون وسطی در مجموع نظامی راکد و نافی مالکیت خصوصی بوده است. مارکس مشاهده کرده است که زمینداران فئودال مانند رعایا به زمین وابسته بوده اند. زمین به عنوان یک عامل تولیدی با محدودیت های فراوانی روبه رو است. زمین را نمی توان به سهولت تقسیم و مبادله کرد و یا بهبود بخشید. تولید کشاورزی با بازده نزولی ملازمت دارد. علاوه بر این در دوران فئودالیسم مصرف و نه انباشت سرمایه علامت تشخص بوده است. مالیات دوران فئودالیسم غالبا بی حساب و مخرب بوده و معمولا بر تنگدست ترین اقشار تحمیل می شده است. نرخ جنایت بسیار بالا بوده و نیروی انتظامی و قضایی چنان ضعیف بوده است که غالب جنایتکاران مجازات نمی شدند. شاید این یکی از عواملی است که توضیح می دهد مجازات چرا در قرون وسطی بسیار شدید بوده است. معدود بزهکارانی که دستگیر می شدند آماج خشم افکار عمومی بودند به تعبیری مجازات نادر و شدید بوده است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی کتاب آغاز وفور: چگونه جهان مدرن رونق یافت