فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره انقلاب رنگی

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله کامل درباره انقلاب رنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره انقلاب رنگی


دانلود مقاله کامل درباره انقلاب رنگی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :16

 

بخشی از متن مقاله

انقلاب‌های رنگی در شرق اروپا و آسیای میانهانقلاب رنگی [۱]یا انقلاب مخملی[۲] یا انقلاب گلی [۳]نوعی دگرگونی بدون خونریزی است که آن را برای نخستین بار «واسلاو هاول» رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان این کشور بود ، بر سر زبان‌ها انداخت.انقلاب‌های رنگی به یک رشته از تحرکات مرتبط با هم اطلاق می‌شود که در جوامع پسا کمونیستی در اروپای شرقی، مرکزی و آسیای مرکزی توسعه یافت و احتمالاً در حال نفوذ به دیگر مناطق از جمله خاور میانه است. برخی ناظرین از آن به عنوان موجی انقلابی یاد می‌کنند.

«انقلاب رنگی» به تغییر و تحولاتی اطلاق می‌شود که تا کنون در کشورهای باقیمانده از بلوک پیشین شرق اتفاق افتاده و هیات حاکمه این کشورها جای خود را به حکومت‌های یکسره طرفدار غرب داده‌اند [۴]. این تحولات با وقوع «انقلاب مخملی» (velvet revolution) در دوره ۶ هفته‌ای ۱۷ نوامبر تا ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹ در چکسلواکی آغاز می‌شود و با وقوع تحولات مشابهی به شکل زنجیره‌ای در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰) ، گرجستان (۲۰۰۳)، اوکراین(۲۰۰۴) و قرقیزستان(۲۰۰۵) ادامه می‌یابد.

   پیشینه

پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق ،کشورهای بلوک مذکور با خروج از سیطره کمونیسم این بار به دام اقتدارگرایی گرفتار شدند ،چنین کشورهایی نخستین هدف انقلاب‌های رنگی واقع شدند ،هدف اصلی این انقلاب‌ها حذف کامل دو مانع بزرگ هژمونی آمریکا بر جهان یعنی چین و روسیه است ،این تلاش‌ها در غالب یک جنگ سرد غیرایدئولوژیک همچنان در جریان است و هنوز نتیجه نهایی خود را آشکار نساخته‌است.[۵]

  ویژگی‌ها

تمامی دگرگونی‌های سیاسی که از آن‌ها با نام انقلاب‌های رنگین یاد می‌شود ،واجد ویژگی‌های پیوسته و همگون در علل و شکل تحولات می‌باشند ،نظیر:

همگی آن‌ها به جز قرقیزستان بدون استفاده از ابزارهای خشونت‌آمیز و طی راهپیمایی خیابانی به پیروزی رسیدند.

تمامی این تحرکات با شعارهایی مبتنی بر دموکراسی خواهی و لیبرالیسم انجام گرفتند.

نقش دانشجویان و نهادهای غیردولتی(NGOs) در بروز آن‌ها پررنگ بود.

دلیل اصلی وقوع انقلاب وجود خصوصیاتی چون اقتدارگرایی ،فقدان چرخش نخبگان ،ناکارآمدی در حل مشکلات عمومی و عدم مقبولیت عمومی حکومت وقت بود و جرقه انقلاب به دنبال بروز خطایی از سوی حکومت ،نظیر تقلب در انتخابات روشن شده بود.

تحرکات انقلابی به طور مستقیم یا غیر مستقیم مورد حمایت آمریکا و اروپای غربی بود.[۶]

  انقلاب‌های رنگی

انقلاب پنجم اکتبر ،در ۵ اکتبر ۲۰۰۰ (میلادی) اسلودان میلوشوویچ رئیس جمهور وقت صربستان در میان تظاهرات و اعتراضات صدها هزار نفر در بلگراد مجبور به استعفا شد.[۷]

 

انقلاب گل رز:پس از تقلب گسترده در انتخابات پارلمانی گرجستان در سال ۲۰۰۳ (میلادی)،اعتراضات عمده مخالفین ادوآرد شواردنادزه به رهبری میخاییل ساکاشویلی آغاز شد و در ۲۳ نوامبر همان سال منجر به کناره‌گیری شواردنادزه از قدرت و آغاز حکومت ساکاشویلی (بالقب دن کیشوت گرجستان) شد.[۸]

انقلاب نارنجی:مسموم شدن ویکتور یوشچنکو در جریان مبارزات انتخاباتی چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اوکراین در سال ۲۰۰۴ (میلادی) و احتمال دست داشتن ویکتور یانوکوویچ رقیب سرسخت یوشچنکو در این قضیه آتش انقلاب نارنجی اوکراین را برافروخت ،پس از ۶ روز نظاهرات حامیان یوشچنکو پارلمان این کشور نتیجه انتخابات را (که یانوکوویچ نامزد مورد حمایت روسیه را برنده اعلام می‌کرد) مخدوش و ملغا اعلام کرد و با برگزاری دوباره انتخابات ویکتور یوشچنکو با کسب ۵۲ درصد آرا قدرت را در دست گرفت.[۹]

انقلاب گل لاله ،انتخابات پارلمانی ۲۷ فوریه ۲۰۰۵ (میلادی) در قرقیزستان پس از تعطیلی برخی روزنامه‌ها و ایستگاه‌های رادیویی مخالفین انجام گرفت که در جریان آن حامیان عسگر آقایف به پیروزی چشمگیر و قاطعی دست یافتند ،در پایان دور دوم رای‌گیری در ۱۳ مارس سازمان امنیت و همکاری اروپا روند انتخابات را با نقایص فراوان توصیف کرد در حالی که سازمان دولت‌های همسود (نزدیک به روسیه) رای گیری را آزادانه خواند.[۱۰]

نخستین اعتراضات به روند برگزاری انتخابات از شهرهای جنوبی کشور آغاز شد ،۲۱ مارس ۲۰۰۵ آقایف تحت فشار افکار عمومی دستور بررسی تخلفات احتمالی را صادر کرد و در روز ۲۴ مارس در جریان نخستین راهپیمایی بزرگ مردمی در بیشکک (پایتخت) ،دولت با حمله مردم به ساختمان اصلی‌اش سرنگون شد و آقایف به همراه خانواده‌اش با یک بالگرد به قزاقستان و سپس به روسیه گریختند و انقلاب گل لاله که به واسطه وقوع‌اش در فصل بهار این عنوان را بر خود داشت به پیروزی رسید. [۱۰]

  واکنش کشورهای همسود

  واکنش دیگر کشورها

  واکنش ایران

رخداد انقلاب های رنگی در کشورهای آسیای میانه به شدت دستگاه اطلاعاتی و تبلیغانی حکومت ایران را حساس کرده و نسبت به زیر نظر گرفتن فعالیت های مسالمت آمیز در سطح جامعه برانگیخته است. حکومت ایران طی سالهای گذشته دستگیری هایی در میان اساتید دانشگاه ، ایرانیان مقیم آمریکا که با داخل ارتباط داشته اند صورت داده و ضمن بازداشت چنیدن ماهه،آنان را به اتهام تلاش برای انقلاب مخملی محاکمه کرده است. هاله اسفندیاری[۱۱] ، کیان تاجبخش ، رامین جهانبگلو[۱۲] ، برادران علایی و... از جمله افرادی بودند که به اتهام تلاش برای راه انداز ی انقلاب مخملی بازداشت و پس از حاضر شدن در برابر دوربین های صداو سیما و بیان اعترافات مد نظر مسئولان آزاد شدند. صداو سیمای جمهوری اسلامی با میکس کردن اعترافات نسبت داده شده برنامه ای با عنوان «به نام دموکراسی» پخش کرد. تلاش دولت ایران در راستای بازنشستگی اجباری بسیاری از اساتید و فشار شدید تر بر محافل دانشجویی احتمالا در راستای پیشگیری از انقلاب مخملی در ایران است.

صداو سیما ، روزنامه کیهان و سایر رسانه های تحت کنترل محافظه کاران همچنین عده بیتشری از روشنفکران ایران و فعالان اجتماعی ،دانشجویان و طرفداران حقوق زنان را به تلاش برای انقلاب مخملی متهم می کنند.

" انقلاب " رنگی در ذیل مدلهای شناخته شده و کلاسیک جامعه شناسی سیاسی در باب تغییرات و دگرگونیهای اجتماعی نمی گنجد . " انقلاب " رنگی یک پدیده پسا جنگ سردی و به این معنا نوین و متاخر است . " انقلاب" رنگی هم یک مدل برای " گذار به دموکراسی"، هم یک استراتژی برای نیروهای "دموکراسی" خواه و جنبشهای اجتماعی و هم پدیده ای از جنس پروپاگاند است. " انقلاب" رنگی یک کودتای فرا مدرن ((post-modern coup است . تنها در فقدان "خطر و تهدید " سرخ است که می توان انقلابهای نارنجی و مخملی و ... راه انداخت ، واژه های شناسنامه دار را قلب و رنگ کرد و توحش راست و نئولیبرالیسم را درزرورق " رادیکالیسم " پیچید و درمقام "انقلابیگری" بر نشاند . به هرحال به واسطه اهمیت کنونی این اصطلاح و پدیده در صحنه سیاست و از جمله تلاشی که در جهت "صدور" این نوع "انقلاب" به ایران صورت می گیرد، چاره ای جز نقد و بررسی محتوای واقعی آن از ورای خطه های مه آلود شعار و تبلیغات وجود ندارد . از برکت منابع مالی نا محدودی که امروزه در اختیار این سنخ از "انقلابیون" و حامیان آنها قرار دارد ، دروغهای بی آزرم و ناشیانه ای در این باب در ابعاد بسیار گسترده ای منتشر شده اند . ما نه چنین منابع مالی ای در اختیار داریم و نه چنان دستگاههای خبر پراکنی . تنها سلاح ما ثبت علمی و مستدل حقایق تاریخی است که دارای قدرتی اقناع کننده است و می توان اذهان را مجاب سازد . جعلیات و دروغ نمی توانند در آزمون زمان تاب بیاورند و سرانجام به علت تناقضات درونی خود تکه پاره خواهند شد . تنها انقلابها و انقلابیونی که خود را از دروغ و رنگ پالوده باشند می توانند تالی رویدادهای عظیم گردند .

 

"انقلاب" رنگی به تغییرو تحولاتی اطلاق می شود که تا کنون در کشورهای باقیمانده از بلوک سابق شرق اتفاق افتاده و هیات حاکمه این کشورها جای خود را به حکومتهای یکسره طرفدار غرب داده اند . این تحولات با وقوع "انقلاب" مخملی" ((velvet revolution در دوره 6 هفته ای17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در چکسلواکی آغاز می شود و با وقوع تحولات مشابهی به شکل زنجیره ای در صربستان(دو مرحله 1997 و 2000) ،گرجستان (2003)،اوکراین(2004) و قرقیزستان(2005) ادامه می یابد.این مقاله به بخشی از ابعاد گوناگون "انقلابهای " رنگی و عوامل تاثیرگذار بر آن در سطح مشخصی از تحلیل می پردازد و از مجموعه نکاتی -که دارای شماره گذاری جداگانه هستند- تشکیل شده که ابعاد مختلف بحث را می پوشانند و در ارتباط با هم یک کلیت دارای جهت گیری مشخص را شکل می دهند . بررسی عمیق تر و موشکافانه تر این مسایل محتاج مجالی دیگر خواهد بود.

 

1 - دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد که به عناوین دهان پر کن و پر طمطراقی نظیر " پایان عصر دیکتاتوریها " ، " آغاز نظم نوین جهانی " ، " دورا ن صلح جهانی " ، "پیروزی مدنیت غربی" ، " پایان کمونیسم " و .... ملقب می گردید ، بیش از هر چیز با واژه "دموکراسی" تداعی می شود که پرچم و وجه هویتی " جهان آزا د " و بلوک غرب در مقابل اردوگاه حریف بود . اما پیروزی دموکراسی در روسیه و اروپای شرقی که بعضا به مدد استفاده از روشهای "مسالمت آ میز" و "دموکرا تیکی" نظیر به توپ بستن دومای روسیه توسط قهرمان بزرگ دموکراسی بوریس یلتسین به شیوه محمد علی میرزای قاجار حاصل آمد ، اولین محصولاتش را به صورت فقر و نا امنی ا قتصادی و سیع و بی خانمانی ، ا نبوه شدن توده بیکاران، تزلزل امنیت و رفاه عمومی ، میدانداری مافیای سیاسی و ا قتصادی ، عربده کشی نئوفا شیزم و را سیزم و سر بر کردن جدالهای خونین قومی در برخی مناطق ( نظیر یو گسلاوی ) برای توده مردم این کشورها به ا ر مغان آورد . در حقیقت "پیروزی دموکراسی " فرمول توهم برا نگیزی بود که سیاستمداران لیبرا ل و روشنفکران نارا ضی و بخشی ا ز مردم کشورهای بلوک شرق و جهان سوم را در پشت سرآ لترنا تیوهای ا ولترا راست و ارتجاعی و دور نمای نظم نوین جهانی آمریکا بسیج نمود . پس از مدتی بر خیلی ها روشن گشت که پایا ن جنگ سرد نه تنها با گسترش صلح و آزادیها و حقوق انسانی متراد ف نیست بلکه تمام دنیا تحت تا ثیر روندهای خطرناک و ضد انسانی سالهای پس ا ز جنگ سرد و نا ا منی سیاسی و ا جتماعی در سطح بین المللی قرار گرفته است . بدین ترتیب با توجه به فقر و بی خانمانی و آ وارگی و مرگ و میر ناشی از گرسنگی و جنگ در چند سال پس از ا تمام جنگ سرد نمی توان حکم جا لبی در مورد دنیای تحت سیطره دموکراسی صادر کرد. فی ا لوا قع دموکرا سی معادل و اسم رمزی است برای برقراری مناسبات کا پیتا لیستی و بازار در عرصه ا قتصاد و سیستم سیاسی ای ا زسنخ حکومتهای ا لیگارشیک اروپای غربی و آمریکا که چیزی جز دیکتاتوری پارلمانی بورژوازی نیست . دنیای پر زرق و برق دموکراسی دنیای انتخابا ت دوره ای فرمایشی ، حاکمیت نهادهای نظامی و ا منیتی و بوروکراسی و سایر نهادهای غیر ا نتخا بی ، رسانه ها و متخصصین و روشنفکرا ن جیره خوار و نوکر صفت و دستگاهی و شهروندان مستا صل ، ناتوا ن ، مرعوب و ا تمیزه شده ا ست و اگر کسی آگاهانه به دفاع از این وضعیت بر می خیزد و در مقام توجیه این مسائل قرار می گیرد ، رسما به بربریت خود اعتراف می کند .

 

2 - اما در در رابطه با روشهای مختلف پیشبرد فرایند دموکرا تیزا سیون که برای نیروهای دموکرا سی خواه کشورهای دارای حکومتهای استبدادی تجویز می شود ، نظریات " ساموئل ها نتیگتون" از بهترین منا بع ا ست که در حقیقت بیان سیستماتیزه تجربه بورژوا زی در سطح جهانی درربع قرن اخیرا ست و منبع اصلی درا فشا نیهای تئوریک و نظریه پردازیهای به ظاهر خلاقانه تئوریسینهای دوم خردادی و لیبرا ل وطنی است که بدون ذکر منبع و اشاره به اصل به عنوا ن " کشفیا ت " نظری در قالب مانیفستها و مقالات رنگا رنگ به خورد جامعه داده می شود . هانتیگتون با توجه به تجربه گذ ار از دیکتاتوری به دموکرا سی در کشورهای آمریکای لاتین ، ایبری ، آسیای شرقی ، آفریقای جنوبی و اروپای شرقی سه مسیر یا مدل برای دموکراتیزاسیون پیشنهاد می دهد ( 2 ) :

 

1- استحا له یا تغییر شکل (Transformation) : مانند تجربه تحول اسپانیای ژنرال فرانکو به حکومت خوان کارلوس و برزیل تحت حکومت نظامیان . [ و ایضا مدل مورد نظر اصلاح طلبان حکومتی در ایران ] : در این مدل یک جناح دموکراسی خواه در داخل حاکمیت و یک اپوزسیون میانه رو در خارج از حکومت وجود دارد و در هماهنگی باهم برنامه را به پیش می برند اما ابتکار عمل با جناح دموکراسی خواه داخل حاکمیت است .

 

2- جابجایی ) Transplacement ) : مانند واگذاری قدرت از طرف حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی و یا حزب کمونیست چکسلوا کی . ترکیب نیروهای پیش برنده فذایند در این مدل نیز مانند مدل فبل است . تنها تفاوت در اینجاست که در این مدل ابتکار عمل با اپوزیسیون میانه رو خارج از حکومت است .

 

3- جایگزینی یا براندازی ( Replacement ) :

 

البته هانتیگتون نظرات خود را پیش از وقوع انقلابهای رنگی و یا ارائه طرح رفراندوم در ایران ارائه داده است اما چون موضوعات مورد نظر ما تجانس زیادی با این مدل هانتینگتون دارد ما موارد یک و دو را رها می کنیم و به توضیح مختصر مورد آخر می پردازیم . این مدل که به انقلاب شباهت دارد ، برای کشورهایی که رژیم دیکتاتوری نشانی از تغییر ندارد و یکدست و فاقد جناح بندیهای درونی است و باید تماما توسط اپوزیسیون کنار زده شود ، کاربرد دارد . در این راستا یک اپوزیسیون " میانه رو " توجیه و تقویت شده و کاملا وابسته و مطیع غرب پروسه گذار را کنترل می کند تا کمترین تکانهای اجتماعی اتفاق بیافتد و به اصطلاح "آ ب از آب تکان نخورد" و " خشونت " و " هرج و مرج " را به مینی مم برساند و اعتراضات را کنترل و مهار کند و از بسط و توده ای و رادیکال شدن و تسری یا فتن آن به حیطه ها یی که لازم نیست جلوگیری نماید . این مدل قبل مثلا در مورد برا نداختن حکومت چائوشسکو در رومانی و مارکوس در فیلیپین به منصه ظهور رسیده است .

 

3 - فروپاشی بلوک شرق بر خلاف تصورات رایج بلوک پیروز را در قبا ل مسا ئل روز و آینده اش دچار ابهامات و آشفتگیها و تلاطمات اساسی سیاسی و ایدئولوژیک نمود . در این راستا تداوم حیات سیاسی - نظامی ناتو نیز در معرض تهدیدات جدی قرار گرفت . در این میان در خصوص بقاء یا برچیده شدن این پیمان نظامی دو دیدگاه رئالیسم ساختاری و نهادگرایی نو لیبرا ل در مقابل هم قرار گرفتند . در مقابل رئالیستهای ساختاری که بقاء ناتو را نا لازم می دانستند ، نهاد گرایان نولیبرا ل اعتقاد داشتند که تداوم ناتو نه در حفظ ساز و کارهای نظامی و امنیتی موجود بلکه در گرو گسترش آن است . با برگزار شدن اجلاس ناتو در رم ( 1991 ) و پذیرش تز گسترش ناتو به شرق رویکرد دوم مورد استقبال تمام اعضاء قرار گرفت . از آن زمان به بعد ناتو دیگر مانند قبل پیمانی تدافعی و منطقهای ( اروپا محورانه ) نبود چون مسئله گسترش ناتو به شرق علاوه بر آنکه سیاست پیشروانه و تهاجمی را ایجاب می نمود ، محدوده جغرافیایی وسیعتری از اروپا ( مثل آسیای مرکزی ، قفقاز و خاورمیانه ) را به به عنوان حوزه های عملیاتی خود برگزیده بود . از نقطه نظر هدف سرا ن پیمان مدیریت بحرانهای بین المللی ، ناسیونالیسم افراطی ، بنیادگرایی ، تروریسم ، مبارزه با تکثیر تسلیحا ت کشتار جمعی را جایگزین دستور کار سنتی ناتو یعنی " مهار کمونیسم " نمودند . به لحاظ ساختاری تاکید این سازمان بر لزوم پذیرش اعضای جدید که عمدتا شامل جمهوریهای اروپای شرقی بر جامانده از اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند ، زمینه را در جهت دگرگونی ساختاری در پیمان مهیا نمود . از لحاظ کارکردی نیز کار ویژه هایی نظیر اشاعه دموکراسی ، حقوق بشر ، اقتصاد بازار آزاد ، مبارزه با بلایای طبیعی و ... به کار ویژه های کلاسیک نظامی - امنیتی ناتو اضاقه شدند . (3)

 

4 - از سوی دیگر روسیه با وجود کمبود منا بع و مشکلا ت فراوا ن سعی می کرد با ا فزا یش پیوندهای سیاسی و اقتصادی با کشورها ی نوپایی که با تجزیه اتحاد جاهیر شوروی ا یجاد شده بودند از هیات حاکمه آ نها که غالبا ازاعضا و وابستگان و کادر های احزاب کمونیست در دوران شوروی تشکیل می شد ، در مقابل مخالفان سیاسی و شوکهای اقتصادی محافظت نماید و این کشور ها را همچنان در دایره نفوذ خود نگا ه دارد . در حقیقت، روسیه کوشید تا از طریق استقرار رژیم‌های امنیتی نظیر پیمان شانگهای با عضویت دول چین، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و قرقیزستان در ژوئن 2001 و سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی (CSTO ) با شرکت کشورهای قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، بلاروس و ارمنستان در می 2002، نه تنها مدیریت امنیتی منطقه آسیای مرکزی در حوزه‌هایی همچون: تروریسم، بنیادگرایی اسلامی، مواد مخدر، ناسیونالیسم قومی و .. بر عهده گیرد، بلکه مانع از تداوم توسعه جغرافیایی ناتو به منطقه آسیای مرکزی گردد. اما به دلایلی نظیر سیاستهای ناهماهنگ روسیه در قبال کشورهای مشترک المنافع ، قدرت گرفتن گروههای اپوزیسیون با وجهه غربگرا و چاشنی ضد روسی و مورد حمایت آمریکا و دیکتاتوری روز افزون این رژیمها که از مشروعیت آنها می کاست و باعث تمرد آنها از سیاستهای روسیه می شد ، این پیوند به تدریج سست گردید .(4 ) از جانب دیگر جمهوریهای اقمار شوروی سابق به لحاظ موقعیت استراتژیک و از جنبه بسط و توسعه نظام تک قطبی در جهان برای آمریکا حائز اهمیت فراوانی هستند و به همین دیلیل این کشور خیلی زود برای ملحق کردن این مناطق یعنی اروپای شرقی ، آسیای مرکزی و قفقاز به مناطق تحت سلطه خود وارد عمل شد و شروع به برنامه ریزی نمود . اهدافی نظیر پایان دادن به نفوذ سنتی روسیه و ترکیه ، ایجاد کمربند امنیتی جدید در شمال ایران و دسترسی 22 میلیارد تن نفت و 3 هزار میلیارد تن گاز در آسیای مرکزی و قفقاز به عنوا ن دومین شاهراه انرژی جهان و ... که آمریکا از این توسعه طلبی در سر می پروراند ، این مناطق را به محل کشمکش و جدا ل روسیه و آمریکا و دومین محور منازعات پس از خاورمیانه تبدیل نموده است . ( 5) بدین ترتیب محیط سیاسی داخلی این کشورها نیز در امتداد این جنگ تقسیم حوزه نفوذ سیاسی و نظامی و اقتصادی آرایش یافت و شکل گرفت بدین صورت که در این کشورها تقابل یک حکومت باقی مانده از بلوک شرق سابق و یک جناح شکست خورده از نظر تاریخی و تاریخ مصرف گذشته و غوطه ور در فساد اقتصادی و بحران را با یک اپوزیسیون لیبرال با چاشنی ضد روسی - که تماما با غرب و جناح و بلوک پیروز در سطح جهان چفت شده بود - شاهد بودیم و آن پدیده ای که تحت عنوان انقلابهای رنگین شهرت یافت اساسا در بستر این تقابل مشخص دو نیروی سیاسی خاص و با اهداف سیاسی مشخص شکل گرفت . از این منظرمحتوا و جهت گیری واقعی " انقلابهای " رنگی را باید بر اساس جایگاه آن در عرصه ژئوپلیتیک بین المللی تبیین نمود. مفاهیم انتزاعی ای نظیر " دموکراسی " و "دموکراسی" خواهی حتی در انواع لیبرال و پارلمانی آن قادر به توضیح وقایعی که برنامه ریزان و هدایت کنندگان آنها،کیلومترها دورتر از سرزمین اصلی ، به چگونگی تحقق منافع جهانی خویش می اندیشند نمی باشند . بر اساس این مقدمات انقلابهای رنگی را باید مر حله ای از جدا ل دیپلوماتیک و سیاسی دولت آمریکا و غرب برای بسط نفوذ در کشورهایی که در دوران جنگ سرد در حوزه نفوذ بلوک غرب قرار نداشتند تلقی کرد ودر هرجا که به هردلیلی نیاز به چنین تحولاتی احساس نشود، دیگر از کارناوال و بوق و کرنا و میزگردهای بی بی سی و سی ان ان و دلارهای "سوروس" و برنامه های " ترویج دموکراسی " و شبکه ان جی او ها خبری نیست . نمونه چنین حکومتهای مطلقه و مستبد و غرق در فساد در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز که درعین تحمیل فقر و استبداد به مردم این کشورها درعین حال مورد حمایت آمریکا و غرب می باشند کم نیستند : حکومت موروثی علی اف در آذربایجان ، نظربایف در قزاقستان، کریم اف در ازبکستان و حتی " ترکمن باشی " سابق درترکمنستان . درتوضیح دلایل این حمایت می توان از همان جمله ای استفاده کرد که "روزولت " زمانی در مورد " سوموزا " (دیکتاتورسابق نیکاراگوا که به دست انقلابیون ساندینیست ساقط شد) به کاربرده بود : " درست که سوموزا الحق بچه حرامزاده ای است. اما چه می شود کرد ؟ او بچه حرامزاده ماست ... "

 

5 - تا کنون در مجموعه کشورهای فوق الذکر با سه انقلاب رنگی یعنی انقلاب مخملی در گرجستان ، انقلاب نارنجی در اوکراین و انقلاب لاله ای در قرقیزستان مواجه شده ایم . بررسی نحوه و قوع این تحولات ما را به ا لگو و مسیر مشترک و مشابهی که در تمام آ نها دنبا ل شده است می رساند . از یک سو ما با ناتوانی مسکو در اعمال نفوذ به شیوه سابق و از دست رفتن پایگاه سنتی آن مواجه هستیم و از سوی دیگر غرب به این نتیجه می رسد که کارکردن با این طیف از رهبران که به حل مسائل در چارچوب همکاری با مسکو می نگرند بی فایده است . هر چند که خود اینها دردوره ای آن بخش از بوروکراسی حاکم بر کشورهای بلوک شرق را نمایندگی کردند که طرفدار حرکت در مسیر کاپیتالیسم و نزدیکی با آمریکا بودند. در گام بعد ی تحت عنوان " برنامه حمایت از ترویج دموکراسی " پشتیبانی آشکار و همه جانبه از اپوزیسیون از اپوزیسیون چفت شده با غرب و ضد روسیه این کشور ها به عمل می آید . به خاطر جوسازی و سیعی که در اثر حمایت آمریکا و غرب حول یک انتخابات ( مجلس یا ریاست جمهوری ) به راه افتاده است ، کنترل کار ا ز دست رهبران خارج می شود و قدرت به شیوه ای کنترل شده به اپوزیسیون طرفدار غرب این کشورها منتقل می شود . مطلبی که از " یان ترا ینور " در " گاردین " آمده است در این رابطه بسیار گویا ست : " ... اگر چه فاتحین انقلاب نارنجی اوکراینیها هستند لیکن کارزار آن (کارزار بسیار پیشرفته که با مارکتینگ و تبلیغات بسیار عالی که در 4 سال اخیر در 4 کشور انجام گرفت ) توسط آمریکاییان برای نجات انتخابات دستکاری شده و سرنگونی رژیمهای " نامطلوب " صورت گرفت . این کارزار که توسط دولت آمریکا ، مشاورین آمریکایی ، نظر سنجان ، دیپلماتها ، هر دو حزب بزرگ آمریکا و سازمانهای غیر دولتی آمریکایی تامین مالی و سازماندهی گردید، در اروپا اولین بار در سال 2000 مورد استفاده قرار گرفت تا " اسلوبودا ن میلوسوویچ " را به کمک صندوق رای از پا در آورد ... " 

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره انقلاب رنگی