فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری


تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه26

 

فهرست مطالب

 

معنای پلورالیزم

 

پیشینه پلورالیزم

گونه های پلورالیزم

دیدگاهها و قرإتهای گونه گون از پلورالیسم دینی ‏

نگویید سه تا.  ‏

مقدمه

‏مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به  دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به ‏آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند ‏و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.

بر همین اساس شـخـص دیـنـدار ‏حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و ‏نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز ‏فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر ‏دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ‏ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند

بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از ‏دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ‏ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب ‏دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در ‏داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.

البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و ‏مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای ‏را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی ‏انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها ‏یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم ‏که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و ‏باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟  ‏

پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.  ‏

شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:  ‏

‏(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم ‏است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران ‏آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی ‏مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)

اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک ‏نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای ‏دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان ‏به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار ‏متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و ‏دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه ‏افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا ‏را با تفسیرها


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

دانلود پاورپوینت آسیب شناسی تربیت دینی - 21 اسلاید

اختصاصی از فی دوو دانلود پاورپوینت آسیب شناسی تربیت دینی - 21 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت آسیب شناسی تربیت دینی - 21 اسلاید


دانلود پاورپوینت آسیب شناسی تربیت دینی - 21 اسلاید

 

 

 

 

 

نمونه ای از اسلایدهای این پاورپوینت را در زیر می بینید:

 

تربیت عبارت است از انتخاب رفتاروگفتارمناسب ،ایجاد شرائط وعوامل لازم

 

وکمک به شخص مورد تربیت تا بتواند استعدادهای نهفته اش را در تمام

 

ابعاد وجود وبه طور هماهنگ پرورش داده وشکوفا سازد وبه سوی هدف وکمال

 

 مطلوب تدریجا حرکت کند

 

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت آسیب شناسی تربیت دینی - 21 اسلاید

دانلودمقاله اندیشه دینی در شعر فارسی

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله اندیشه دینی در شعر فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

برای درک جایگاه شعر در شریعت، از بررسی نگاه کلی اسلام به هنر باید شروع کرد، سپس منظرها و نظریه های گوناگون را در مواجهه با شعر و شاعر بررسید. در نوشتار پیش رو، نگاه های مخالف و موافق بررسی شده است. در ادامه، از چهره هنر و شعر در روایات دینی سخن رفته و در پایان نیز نام و یاد مختصری از چند شاعر بزرگ پارسی گوی شده است. ذکر این چند تن، بدان رو است که خواننده از باب مشت نمونه خروار دریابد که شعر فارسی در بن مایه ها و پیکر خود ، وامدار اندیشه های دینی و عرفانی است. بدین رو در مثال ها و ابیات، بیشتر به محتوا نظرشده است.

 

مقدمه‌
اگر در چارچوبه‌ تعریف‌ دینی‌ هنر، چند کلمه‌ را در نظر بیاوریم‌ که‌ شاکله‌ و ساختمان‌ اصلی‌ این‌ تعریف‌ با آنها سامان‌ یابد، بدون‌ تردید و تامل‌ کلمه‌ «تعهّد» یکی‌ از آن‌ کلمات‌ است‌. ادیان‌ مختلف‌ با تکیه‌ بر اصول‌ اعتقادی‌ و مبانی‌ فکری‌ خاص‌ خود بر الزام‌ چنین‌ کلمه‌ای‌در ساختار تعریف‌ هنر توافق‌ دارند و استنباطی‌ که‌ این‌ ادیان‌ از مقوله‌های‌ هنری‌ دارند، برخاسته‌ از همین‌ رویکرد معنوی‌ و خاصّیت‌ درونی‌ و بار اندیشگی‌ هنرها است‌. بنابراین‌ با نظرداشت‌ِ چنین‌ نکته‌ای‌، در می‌یابیم‌ که‌ در عُرف‌ و منطق‌ ادیان‌ و مذاهب‌ و نحله‌های‌ گوناگون‌وابسته‌ به‌ آنها، هنری‌ مورد تایید است‌ که‌ به‌ نحوی‌ متعهّد و آرمانی‌ و در خدمت‌ ایدئولوژی‌ و ارزش‌های‌ دینی‌ قرار گرفته‌ باشد و با توجه‌ به‌ همین‌ نکته‌، هنری‌ که‌ خاستگاه‌ اندیشه‌ای‌ ندارد وهیچ‌ مسئولیتی‌ را در حوزه‌ اجتماعی‌ نمی‌پذیرد، جایگاه‌ شایسته‌ای‌ نیز در فرهنگ‌دینی‌ نمی‌یابد.
سرشت‌ هنر آمیخته‌ با دین‌ و آموزه‌های‌ دینی‌ است‌؛ از آن‌ رو که‌ دین‌ و هنر در یک‌ تعامل‌ همیشگی‌ و استوار قرار دارند. دین‌ در تلطیف‌ فضاها و زیبایی‌ و ادراک‌ مفاهیم‌ درونی‌ و معنایی‌اش‌ مرهون‌ هنر است‌ و هنر جاودانگی‌ و حصول‌ به‌ مرزهای‌ کمال‌ مطلق‌ را در مفاهیم‌ دینی‌ جست‌وجومی‌کند. اسلام‌، مسیحیت‌، زرتُشت‌ و تمامی‌ ادیان‌ توحیدی‌ و غیرتوحیدی‌ هنر را تایید نموده‌، آن‌ را برخاسته‌ از فطرت‌ و ذات‌ انسان‌ می‌شناسند و از همین‌ رو بسیاری‌ از ادیان‌ در آیین‌ها و مراسم‌ عبادی‌شان‌ برای‌ رهایی‌ و آرامش‌ روحی‌ و تسلیم‌ از هنر موسیقی‌ استفاده‌ می‌کنند وبرخی‌ نقاشی‌ را شایسته‌ ترسیم‌ باورهای‌ اعتقادی‌، و نمادی‌ از تجلیات‌ ماورایی‌ می‌شناسند.
تحقیق‌ در تاریخ‌ هنر نشانگر این‌ واقعیت‌ است‌ که‌ راز آفرینندگی‌ و چیزی‌ با عنوان‌ آفرینش‌، مولودی‌ در دامن‌ الهام‌ است‌. یعنی‌ هنر از کجا و چه‌ نقطه‌ای‌ آغاز شود و این‌ الهام‌ چگونه‌ در درون‌ هنر: خط‌، نقاشی‌، شعر، تئاتر، سینما راه‌ می‌یابد؟ قدیمی‌ترین‌ آثار کلاسیک‌ (اروپاو غرب‌) انواع‌ هنر را نتیجه‌ تفکر در دین‌ می‌دانند و باور دینی‌ را زمینه‌ساز بسیاری‌ از کشف‌های‌ هنری‌ و ابداع‌ سبک‌ها و متدها و روش‌هایی‌ که‌ در گذر زمان‌ اصالت‌ بیشتری‌ یافته‌اند. از قرن‌ هفدهم‌ تا قرن‌ بیستم‌ که‌ بستر بسیاری‌ از تحولات‌ هنری‌ـ ادبی‌ در اروپا و غرب‌است‌، همه‌ جا نقش‌ کلیسا و متون‌ مقدس‌ به‌ مثابه‌ کانون‌ الهام‌ و به‌ عنوان‌ نماینده‌ دین‌ مشهود است‌. در ادبیات‌ فارسی‌ نیز بدون‌ هیچ‌ شُبهه‌ و تردیدی‌، متون‌ روایی‌ و حدیثی‌ و مفاهیم‌ قرآنی‌ سرچشمه‌ بسیاری‌ از آفرینش‌های‌ ادبی‌ است‌.
اسلام‌ به‌ عنوان‌ بزرگ‌ترین‌ و کامل‌ترین‌ دین‌، هنر را با وصف‌ التزام‌ و تعهد می‌پذیرد. فقیهان‌ و روحانیان‌ که‌ هم‌ حافظان‌ و هم‌ حاملان‌ متون‌ دینی‌ هستند و هم‌ مکلف‌ به‌ پاسخگویی‌ به‌ شبهات‌ و پدیده‌های‌ هنری‌ که‌ وارد قلمرو یک‌ اجتماع‌ دینی‌ می‌شوند، ابتدا جنبه‌های‌ مختلف‌ آن‌را آسیب‌شناسی‌ می‌کنند و آن‌گاه‌ گزاره‌هایی‌ را در برابر آن‌ قرار می‌دهند و از اینجا است‌ که‌ هنر واقعی‌ و فطری‌ از ابتذال‌ و هنر مبتذل‌ بازشناسانده‌ می‌شود.
در افق‌ فقاهت‌ اسلامی‌ و در نگاه‌ فقهای‌ دین‌، آنچه‌ هنرمند می‌پردازد، نقشی‌ است‌ که‌ از غیب‌ در آیینه‌ جان‌ او اشراق‌ یافته‌ است‌ و اگر هنرمند از شواغل‌ و تعلقات‌ دنیایی‌ اعراض‌ نکند و اگر اهل‌ جذبه‌ عشق‌ نباشد، آن‌ جانب‌ را نخواهد یافت‌.
از آنجایی‌ که‌ شاعر خود در محدوده‌ زمانی‌ و مکانی‌ خاص‌ زیست‌ می‌کند، بدون‌ شک‌ وضعیت‌ و اندیشه‌ حاکم‌ بر جامعه‌ که‌ در محدوده‌ زمانی‌ و مکانی‌ با او شریک‌ است‌، بر تعامل‌ اجتماعی‌، وضعیت‌ زندگی‌ و اندیشه‌ شاعر نیز تاثیرگذار است‌. از این‌ رو حضور اندیشه‌ دینی‌ در شعردچار فراز و فرودهایی‌ بوده‌ است‌.
اندیشه‌ حاکم‌ بر جامعه‌ شاعر ممکن‌ است‌ سوسیالیستی‌، کمونیستی‌ و یا دین‌ بوده‌ باشد و شاعر که‌ در زیر چتر یکی‌ از این‌ اندیشه‌ها زندگی‌ می‌کند، مجبور است‌ که‌ با استفاده‌ از ابزار موجود در آن‌ اندیشه‌ به‌ ساختن‌ آرمانشهر خود بپردازد. لذا می‌بینیم‌ که‌ در بعضی‌ از ادوار،حضور اندیشه‌ دینی‌ به‌ خاطر تسلط‌ اندیشه‌ حاکم‌ بر جامعه‌، در آثار شاعران‌ کمتر می‌شود، اما این‌ بدان‌ معنا نیست‌ که‌ اندیشه‌ دینی‌ در آثار شاعران‌ کاملاً محو شود. چون‌ همان‌طور که‌ گفته‌ شد، دین‌ یک‌ امر فطری‌ است‌ و انسان‌ شاعر لاجرم‌ نمی‌تواند از آن‌ غافل‌ بماند. به‌همین‌ جهت‌ است‌ که‌ حضور اندیشه‌ دینی‌ در شعر شاعران‌ عصر پهلوی‌، دوران‌ انقلاب‌، و دوران‌ بعد از انقلاب‌ در کشور جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ به‌ یک‌ میزان‌ نیست‌. از همین‌ قیاس‌، در سایر کشورهای‌ فارسی‌زبان‌، مانند افغانستان‌ و تاجیکستان‌ در دوران‌های‌ مختلف‌ سیاسی‌ ـ اجتماعی‌ ازلحاظ‌ مضامین‌ و نوع‌ نگاه‌ به‌ مسائل‌ کاملاً متفاوت‌ است‌. در ایران‌ وافغانستان‌ به‌ مدد تحولات‌ سیاسی‌ و انقلابی‌، شاعران‌ از آزادی‌ کامل‌ در ابراز اندیشه‌ها و گرایشات‌ ذهنی‌ خود برخوردارند و می‌توانند شعر آرمان‌گرایانه‌ بسرایند؛ در حالی‌ که‌ در کشوری‌ مانند تاجیکستان‌ بردهان‌ و اندیشه‌ شاعران‌ قفل‌ زده‌ بودند و هر گونه‌ آزادی‌ حتی‌ در زبان‌ و بیان‌ باید با اجازه‌ حکومت‌ شوراها و مهر و امضای‌ حاکمان‌ سیاسی‌ می‌بود و از این‌ روی‌ شعر تاجیکستان‌ در فاصله‌ای‌ دورتر از شعر فارسی‌ ایران‌ و افغانستان‌ قرار می‌گیرد. طرح‌ اندیشه‌ در هنر و خصوصاً شعر و ادبیات‌ دارای‌ ابعاد گسترده‌ و نامتناهی‌ است‌.
هنرمندان‌ همچنان‌ که‌ در سبک‌ها و متدها متفاوتند، از منظر رهیافت‌ فکری‌ نیز دارای‌ پایگاه‌ها و خاستگاه‌های‌ فکری‌ متنوع‌ هستند که‌ بروز و ظهور مکتب‌ها و نظریه‌های‌ هنری‌، ادبی‌ مختلف‌ هم‌ناشی‌ از همین‌ تنوع‌ اندیشگی‌ و باور فکری‌ و درونی‌ هنرمندان‌ و نویسندگان‌ است‌. موضوعات‌ هنری‌ ممکن‌ است‌ هر چیزی‌ باشد: عقاید و اخلاق‌، موعظه‌ و اندرز، حکمت‌ و فلسفه‌ و عرفان‌؛ اما تاثیر شرایط‌ تاریخی‌ و اعتقادات‌ حاکم‌ بر جامعه‌ و نقش‌ آن‌ را در آفرینش‌ آثار بزرگ‌ ادبی‌نمی‌توان‌ نادیده‌ انگاشت‌. بحث‌ پیرامون‌ اسلوب‌ و جهان‌بینی‌ نویسنده‌ و شاعر از مباحث‌ پراهمیت‌ و دامنه‌دار در کانون‌ و حلقه‌های‌ ادبی‌ جهان‌ است‌. با مراجعه‌ به‌ تاریخ‌ ادبیات‌ و هنر این‌ نکته‌ به‌خوبی‌ روشن‌ و آشکار است‌ که‌ نویسندگان‌ و هنرمندان‌ هر عصر و دوران‌ تاریخی‌،متاثر از اندیشه‌های‌ حاکم‌ بر فضای‌ جامعه‌ بوده‌ و این‌ تاثیر را به‌ شکل‌ واضح‌ در آثارشان‌ نشان‌ می‌دهند و به‌ عنوان‌ جزئی‌ از پیکره‌ اجتماع‌، خود را در سرنوشت‌ و آرمان‌ اجتماعی‌ دخیل‌ دانسته‌ و از روند تاریخی‌ به‌دور نمانده‌، در آن‌ سهم‌ دارد.
آن‌چنان‌ که‌ گفته‌ شد در ساختار درونی‌ ادبیات‌ و هنر، نقش‌ عقاید و افکار و خصوصاً باورهای‌ دینی‌، انکارناپذیر است‌. اما آنچه‌ چهره‌ و برون‌نمای‌ ادب‌ و هنر فارسی‌ را از کلیت‌ ادبیات‌ جهانی‌ متمایز می‌سازد و ساختار خاص‌ به‌ آن‌ بخشیده‌ است‌، سیر معنایی‌ و یا افق‌ معنایی‌ آن‌و بهره‌وری‌ از حکمت‌ و اندیشه‌ دینی‌ و جذب‌ و هضم‌ مضامین‌ کلامی‌ فلسفی‌ در بافت‌ و شکل‌مندی‌ آن‌ است‌. شعر امروز فارسی‌ نیز با چنین‌ رویکردی‌ شناخته‌ می‌شود.
ادبیات‌ دینی‌ به‌ مفهوم‌ واقعی‌ آن‌ در عصر حاضر معرفی‌ و نقد نشده‌ است‌ و یا حداقل‌ تعریف‌ علمی‌ مشخصی‌ که‌ با معیارهای‌ خاص‌ منطبق‌ باشد، مکتوب‌ نگشته‌ است‌. موجودیت‌ چنین‌ ادبیاتی‌ که‌ بر پایه‌های‌ بینش‌ دینی‌ شکل‌ یافته‌ است‌، یک‌ حضور خیره‌ کننده‌ و روشن‌ و واضح‌ است‌. شعر امروزفارسی‌، حجم‌ وسیعی‌ از باورهای‌ دینی‌ را در خود جای‌ داده‌ و توانسته‌ است‌ خدمت‌ در خوری‌ به‌ معارف‌ دینی‌ کند. بدین‌ لحاظ‌ ضروری‌ می‌نماید پژوهش‌های‌ لازم‌ و جدی‌ صورت‌ پذیرد. به‌لحاظ‌ تاریخی‌ نیز ضرورت‌ دارد؛ تا به‌ عنوان‌ آثار مربوط‌ به‌ یک‌ دوره‌ تاریخی‌ از آن‌ یاد و در ذهن‌تاریخی‌ یک‌ جامعه‌ ثبت‌ گردد.
نگاه‌ کلی‌ اسلام‌ به‌ هنر و شعر
تا قبل‌ از ظهور دین‌ اسلام‌، شعر و به‌طور کلّی‌ هنر روند خاصی‌ را در میان‌ جوامع‌ عربی‌ در پیش‌ گرفته‌ و همپای‌ فرهنگ‌ بدوی‌ عرب‌ طی‌ کرده‌ است‌. فرهنگ‌ عرب‌ در آن‌ شرایط‌ تابع‌ سنّت‌ها و قواعد خاص‌ قبیله‌ای‌ بود و از ارزش‌های‌ متّکی‌ بر گذشته‌ تاریخ‌ قبایل‌ عرب‌ دفاع‌ می‌کرد.ظهور اسلام‌ به‌ مثابه‌ آیین‌ یکتاپرستی‌ که‌ تلقّی‌ جدیدی‌ از هنر و سبک‌های‌ مختلف‌ هنری‌ در اذهان‌ به‌وجود آورد. این‌ طرز تلقّی‌ جدید و مدرن‌ از شعر همچنان‌ که‌ مفهوم‌ جدید و مدرن‌ را در جامعه‌ عرضه‌ کرده‌ بود، به‌طور کلی‌ سرنوشت‌ هنر و شعر را عوض‌ کرد. معیارهایی‌ که‌ پیش‌ ازآن‌ به‌ عنوان‌ ارزش‌ در جامعه‌ مطرح‌ بود و مورد احترام‌ همگان‌، جای‌ خود را به‌ ارزش‌های‌ برتری‌ داد که‌ در آغاز پذیرش‌ آنها برای‌ جامعه‌ بدوی‌ عرب‌ اندکی‌ دشوار بود، و به‌ همین‌ جهت‌ با مخالفت‌ این‌ جوامع‌ روبه‌رو شد.
در فرهنگ‌ و تمدّن‌ اسلامی‌، همچنان‌ که‌ علوم‌ اولیه‌ و فلاسفه‌ یونان‌ پس‌ از ورود به‌ حوزه‌ تفکر و قلمرو اسلام‌، توسط‌ اندیشمندان‌ مسلمان‌ مورد تجزیه‌ و تحلیل‌ قرار گرفت‌ و نسبت‌ این‌ علوم‌ با سنّت‌ و عُرف‌ و شریعت‌ به‌ بحث‌ گذاشته‌ شد و پس‌ از مباحثات‌ طولانی‌ پیرامون‌ این‌علوم‌، ستفاده‌ از آنها را با پیش‌فرض‌های‌ مشخّص‌ مجاز دانستند، فعالیت‌های‌ هنری‌ ـ فرهنگی‌ نیز در تمدّن‌ اسلامی‌ با میزان‌ احکام‌ دین‌ و شریعت‌ سنجیده‌ شد و به‌ هنری‌ اجازه‌ فعّالیت‌ در حوزه‌ دینی‌ داده‌ شد که‌ در محدوده‌ احکام‌ دینی‌ و بر محور ارزش‌های‌ دینی‌ شکل‌ یافته‌باشد؛ به‌ بیان‌ واضح‌تر اینکه‌ هنرها در معارضه‌ با احکام‌ قرار نداشته‌ باشند.
شعر از منظر اسلام‌ و قرآن‌
نگاه‌ اول‌
در آغاز ورود اسلام‌ و همزمان‌ با نزول‌ تدریجی‌ آیات‌ قرآن‌ کریم‌، شعر هویّت‌ غیردینی‌ و غیرشرعی‌ داشت‌. شعرای‌ عصر جاهلیّت‌، در اوصاف‌ بُت‌ها و خدایان‌ و تفاخر قبیله‌ای‌ شعر می‌سرودند. در نخستین‌ پگاه‌ دعوت‌ پیامبر از مشرکان‌ و کفّار برای‌ پذیرش‌ اسلام‌، مشرکان‌ مکّه‌نسبت‌هایی‌ از قبیل‌ جنون‌ و ساحری‌ و شاعر بودن‌ به‌ پیغمبر دادند. در ردّ این‌ اتّهام‌ موضع‌ قرآن‌ کاملاً صریح‌ بود. خداوند با نازل‌ کردند آیاتی‌ از قرآن‌ مجید مسئله‌ شاعر بودن‌ پیغمبر را انکار کرد و فرمود: و ما علّمناه‌ الشعر و ما ینبغی‌ له‌2 و شاعر بودن‌ را شایسته‌ ودر شان‌ پیغمبر ندانست‌. در آیه‌ دیگر بار دیگر این‌ مسئله‌ را مورد تاکید قرار می‌دهد: و ما هو بقول‌ شاعرٍ3. در جای‌ دیگر نیز هنگامی‌ که‌ مشرکان‌، پیغمبر را «شاعر مجنون‌» خطاب‌ کردند، خداوند فرمود: او شاعر نیست‌، بلکه‌ سخن‌ او سخن‌ حق‌ است‌.
این‌ آیات‌ به‌روشنی‌ یک‌ نکته‌ را مورد دقّت‌ قرار می‌دهند. و آن‌ نوعی‌ تمایُز و فرق‌ گذاشتن‌ میان‌ دو شان‌ «پیغمبری‌» و «شاعری‌» و یا میان‌ دو نوع‌ گفته‌ و بیان‌ است‌. گفته‌ و بیان‌ اوّلی‌، شاعری‌ است‌ و گفته‌ و بیان‌ دوم‌، پیغمبری‌ است‌ و در مورد هر دو، ارزیابی‌ و داوری‌صورت‌ گرفته‌ است‌. بدین‌ شکل‌ که‌ آنچه‌ پیغمبر می‌گوید حق‌ است‌ و راست‌، و آنچه‌ را که‌ شاعر می‌گوید و یا سخن‌ شعر، حق‌ نیست‌. ناگفته‌ پیدا است‌ که‌ در این‌ ارزیابی‌ و داوری‌ «سخن‌ شعر» مورد نکوهش‌ قرار گرفته‌ و در مقابل‌، «سخن‌ پیغمبر» و سخن‌ حق‌ را تمجید کرده‌ است‌.

نگاه‌ دوم‌
در نگاه‌ دوم‌، اسلام‌ به‌ جای‌ قرار دادن‌ شعر در مقابل‌ سخن‌ حق‌ و تمایُز میان‌ آنها، دو دسته‌ شعر و دو نوع‌ شاعری‌ را بررسی‌ و نقد کرده‌ است‌. این‌ بررسی‌ به‌ دو دسته‌ از شاعران‌ تعلّق‌ می‌گیرد و از رهگذر اعتقاد اسلامی‌ پیرامون‌ هر دو گروه‌ داوری‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. دسته‌ نخست‌که‌ مورد سرزنش‌ و نکوهش‌ آیات‌ قرآن‌ کریم‌ واقع‌ شده‌اند، کسانی‌اند که‌ اوصاف‌ آنها در آیات‌ پایانی‌ سوره‌ شعراء بیان‌ شده‌ است‌: والشعراء یتبعهم‌ الغاوون‌. الم‌تر انهم‌ فی‌ کل‌ وادٍ یهیمون‌. و انّهم‌ یقولون‌ مالاتفعلون‌.
در آیات‌ فوق‌ همچنان‌ که‌ پیدا است‌، شاعران‌ مورد سرزنش‌ و نکوهش‌ قرار گرفته‌اند و هنر شعر هنر مذموم‌ شمرده‌ شده‌ و به‌ طریقی‌ روشن‌ از پیروی‌ و متابعت‌ آنها نهی‌ و ممانعت‌ به‌ عمل‌ آمده‌ و نسبت‌ بی‌پایه‌ بودن‌ و لغو بودن‌ به‌ کلام‌ شعری‌ داده‌ شده‌ است‌. این‌ داوری‌، سبب‌ دوری‌بسیاری‌ از متدیّنین‌ صدر اسلام‌ و تلقی‌ منفی‌ از این‌ هنر بوده‌ است‌.
نگاه‌ سوم‌
سنجش‌ و داوری‌ قرآن‌، به‌ همین‌ اوصاف‌ پایان‌ نمی‌یابد؛ بلکه‌ گروه‌ دوم‌ در برابر گروه‌ نخست‌ با اوصاف‌ متفاوت‌ قرار می‌گیرد:
الا الذین‌ آمنو و عملو الصالحات‌ و ذکر اللّه‌ ذکراً کثیراً. و انتصرو من‌ بعد ما ظُلموا و سیعلم‌ الذین‌ ظلموا ای‌ّ منقلب‌ ینقلبون‌؛
شعراء در زمره‌ گمراهانند، مگر آنان‌ که‌ ایمان‌ آوردند و عمل‌ صالح‌ انجام‌ دادند و کارهای‌ شایسته‌ کردند و خدا را فراوان‌ یاد کردند... .
در این‌ آیات‌، شاعران‌ در دو دسته‌ قرار می‌گیرند: دسته‌ای‌ که‌ راه‌شان‌ راه‌ گمراهان‌ و منحرفان‌ قلمداد شده‌ است‌ و دسته‌ دوم‌ کسانی‌اند که‌ ایمان‌ دارند و جزو موحّدان‌ هستند. این‌ تقسیم‌بندی‌ و صف‌بندی‌ همچنان‌ که‌ در مورد شاعران‌ انجام‌ گرفته‌ است‌، در مورد خود شعر هم‌ قابل‌اجرا است‌. بدین‌ صورت‌ که‌ شعر دسته‌ اوّل‌ شعر غیردینی‌ و شیطانی‌ و شعر دسته‌ دوم‌ شعر دینی‌ و رحمانی‌ و اسلامی‌ است‌. بنابراین‌ از منظر قرآن‌ کریم‌، شعرایی‌ مورد تایید قرار گرفته‌اند که‌ ایمان‌ دارند و عمل‌ صالح‌ انجام‌ دهند و بیشتر به‌ ذکر و عبادت‌ می‌پردازند.
با کمی‌ تامل‌ در آیات‌ قرآن‌ کریم‌ می‌توان‌ چنین‌ استنباط‌ کرد که‌ منظور از اوصاف‌ دسته‌ دوم‌ (کسانی‌ که‌ عمل‌ صالح‌ انجام‌ دهند... ) تنها انجام‌ عمل‌ صالح‌ و یا عبادت‌ زیاد نیست‌، بلکه‌ یاد آوری‌ یک‌ نوع‌ تعهّد است‌ که‌ در پرتو همین‌ اعمال‌ شکل‌ می‌گیرد و در آفرینش‌ و نگاه‌آفریدگار شعر تاثیر دارد. از سویی‌ دیگر اشاره‌ به‌ ارزش‌مداری‌ و شعر ارزشی‌ و غیرارزشی‌ دارد. قرآن‌ کریم‌ با ذکر همین‌ اوصاف‌ در مورد دسته‌ای‌ از شاعران‌، در واقع‌ شعر را تایید کرده‌ است‌ و به‌ شعر اجازه‌ می‌دهد تا به‌ عنوان‌ هنر مطلوب‌ جزو عناصر فرهنگی‌ اسلامی‌ باشد وبدین‌ ترتیب‌ هنر شعر را از فضاهای‌ مسموم‌ و آلوده‌ به‌ عرصه‌ای‌ اجتماعی‌ و انسانی‌ کشاند و از این‌ هنر در خدمت‌ تبلیغ‌ اسلام‌ و فرهنگ‌ دینی‌ بهره‌گیری‌ کرد.
اولین‌ شاعران‌ مسلمان‌
حسان‌ بن‌ ثابت‌ نخستین‌ شاعر مسلمان‌ بود که‌ در صدر اسلام‌ شعر گفت‌ و با تشویق‌ و تحسین‌ پیامبر گرامی‌ اسلام‌ مواجه‌ شد. پیامبر دستور داد، تا برای‌ حسان‌ بن‌ ثابت‌ منبر مخصوص‌ نهادند و خود پیامبر از حسان‌ بارها خواست‌ که‌ بر منبر قرار گیرد و شعر بخواند و این‌ مسئله‌نشانگر آن‌ است‌ که‌ پیامبر اسلام‌ شعر را مذموم‌ نشمرده‌ بلکه‌ مکرّراً آن‌ را تایید کرده‌ است‌. در اوصاف‌ منبری‌ که‌ به‌ دستور پیامبر برای‌ حسان‌ ساخته‌ شد، آمده‌ است‌ که‌ منبری‌ بلند بوده‌ است‌ و این‌ حاکی‌ از توجه‌ و نشانه‌ای‌ از قدر و منزلت‌ شعر در نزد پیامبر(ص‌) بود. ازجرجانی‌ نیز نقل‌ شده‌ است‌ که‌ پیغمبر به‌ حسان‌ بن‌ ثابت‌ گفت‌: و روح‌ القدس‌ معک‌.
این‌گونه‌ برخورد از جانب‌ پیغمبر نسبت‌ به‌ شعر و مقام‌ شاعری‌ منحصر در حسان‌ بن‌ ثابت‌ نیست‌، بلکه‌ پیغمبر شاعران‌ مسلمان‌ و مومن‌ را «امیران‌ کلام‌» نامید، و شعر «لبید» را اصدق‌ قول‌ عرب‌ خواند. عطار در جای‌ دیگر حدیثی‌ از پیغمبر نقل‌ می‌کند که‌ فرمود: در زیر زبان‌شاعران‌، «هست‌ حق‌ را گنج‌های‌ بی‌شمار».
در میان‌ صحابه‌ نیز کسانی‌ بوده‌اند که‌ شعر می‌سرودند. عطّار «ابوبکر» و «عمر» راصاحب‌ قریحه‌ شعر دانسته‌ است‌. در مورد حضرت‌ علی‌(ع‌) نیز نوشته‌اند که‌ آن‌ حضرت‌ شاعر بوده‌اند و حتی‌ دیوانی‌ نیز منسوب‌ به‌ ایشان‌ وجود دارد. بر فرض‌ عدم‌ وجود چنین‌ دیوانی‌، مسئله‌شاعر بودن‌ آن‌ حضرت‌، در کتاب‌های‌ تاریخی‌ گواه‌ قضیّه‌ است‌. امام‌ علی‌(ع‌) در بسیاری‌ از جنگ‌ها در میدان‌ رزم‌ و جهاد و مبارزه‌، قبل‌ از شروع‌ جنگ‌ «رجز» می‌خوانده‌اند که‌ در آن‌ روزگار مرسوم‌ بوده‌ است‌ و از جمله‌ بیت‌ِ معروفی‌ که‌ در جنگ‌ خیبر، در برابر مرحب‌، انشادمی‌فرمایند: «انا بن‌ ما سمّتنی‌ امّی‌ حیدراً». در یکی‌ دیگر از میدان‌های‌ رزم‌ و پیکار وقتی‌ دشمن‌ فریاد می‌کشد: «... و لقد بححت‌ بجمعکم‌ هل‌ من‌ مبارز؟» امام‌ علی‌(ع‌) در پاسخ‌ دشمن‌ با شعر جواب‌ می‌دهد: «لاتعجلن‌ فقد اتاک‌ مجیب‌ صوتک‌ غیرعاجز. »
شعر در آیینه‌ احادیث‌ و روایات‌ معصومین‌(ع‌)
دو حدیث‌ معروف‌ از نبی‌ مکرم‌ اسلام‌ (ص‌) درباره‌ شعر نقل‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ جهت‌ کثرت‌ تواتر و نقل‌، حتی‌ نیازی‌ به‌ مدرک‌ و منبع‌ نیز نخواهد داشت‌. در حدیث‌ اوّل‌ پیغمبر شعر را نوعی‌ حکمت‌ می‌داند: ان‌ّ من‌ الشعر لحکمة‌؛ بخشی‌ از شعر حکمت‌ است‌. در حدیث‌ دوم‌ می‌فرمایند: ان‌ّمن‌ الشعر حکمة‌ و الممدوح‌ فیه‌ ما نصرة‌ من‌ الحق‌. دراین‌ حدیث‌ علاوه‌ بر جنبه‌ حکمت‌ شعر به‌ جنبه‌ای‌ دیگر نیز اشاره‌ کرده‌ و فرموده‌اند: شعر مطلوب‌ آن‌ است‌ که‌ در نصرت‌ و یاری‌ دین‌ حق‌ سروده‌ شده‌ باشد.
از کعب‌ بن‌ مالک‌ روایت‌ شده‌ است‌ که‌ می‌گوید: روزی‌ از رسول‌ اکرم‌(ص‌) پرسیدم‌: یا رسول‌ اللّه‌ ماذا تقول‌ فی‌ الشعراء؛ نظرتان‌ در رابطه‌ با شاعران‌ چیست‌؟ پیغمبر فرمودند: ان‌ّ المومن‌ یجاهد بسیفه‌ و لسانه‌؛ مسلمان‌ِ جهادگر با دو شمشیر جهاد می‌کند: یکی‌ با شمشیر و یکی‌با زبان‌. نیز می‌فرمایند: زبان‌ شاعر، شمشیری‌ است‌ از شمشیرهای‌ اسلام‌.
در واقعه‌ کربلا نیز تمام‌ آنانی‌ که‌ در دفاع‌ از حریم‌ امامت‌ به‌ مصاف‌ دشمن‌ رفتند و شهید شدند، مبارزه‌ را با شعر آغاز کردند و ابتدا «رجزخوانی‌» کردند و این‌ خود دلیلی‌ بر مقبولیّت‌ و محبوبیّت‌ شعر در نزد معصومین‌ (ع‌) می‌باشد. حضرت‌ امام‌ سجّاد هنگام‌ ورود به‌ مدینه‌بعد از بازگشت‌ از شام‌ سراغ‌ «بشیر بن‌ جزلم‌» را که‌ شاعر معروف‌ بوده‌ است‌ می‌گیرد و به‌ او می‌گوید: وارد مدینه‌ شو و مردم‌ را از آمدن‌ ما با خبر کن‌. و بشیر به‌ فرموده‌ امام‌ سجاد(ع‌) این‌ شعر را می‌خواند:
یا اهل‌ یثرب‌ لامقام‌ لکم‌ به‌
اقتل‌ الحسین‌ فدمعی‌ مدراراً
و حدیثی‌ دیگر از امام‌ صادق‌(ع‌) روایت‌ شده‌ است‌ که‌ فرمود: من‌ قال‌ فینا بیت‌ شعر، بنی‌ اللّه‌ له‌ بیتاً فی‌الجنة‌.11
و نیز از امام‌ صادق‌(ع‌) روایت‌ شده‌ است‌: ماقال‌ فینا قائل‌ شعراً حتی‌ یوید بروح‌ القدس‌؛12 کسی‌ درباره‌ ما شعری‌ نمی‌سراید، مگر آنکه‌ موید به‌ دم‌ جبرئیل‌ است‌.

چشم‌انداز تعهد دینی‌ در تاریخ‌ شعر فارسی‌
شعر فارسی‌ از آغاز حیات‌ خود که‌ مقارن‌ با دولت‌ سامانیان‌ است‌، از درونمایه‌ دینی‌ برخوردار بوده‌ است‌. فرهنگ‌ و معارف‌ غنی‌ دین‌ پشتوانه‌ غنی‌ و ارزشمند در شعر شاعران‌ ادوار مختلف‌ تاریخی‌ مطرح‌ بوده‌ و سبب‌ ماندگاری‌ و راز جاودانگی‌ این‌ آثار است‌.
کسایی‌ مروزی‌
از نخستین‌ شاعرانی‌ که‌ با نگرش‌ دینی‌ و بهره‌مندی‌ از حکمت‌ و معرفت‌ دین‌ شعر سروده‌ است‌، کسایی‌ مروزی‌ است‌. کسایی‌ به‌ اعتقاد اغلب‌ مورخان‌ و از جمله‌ صاحب‌ کتاب‌ النقض‌ و نیز به‌ گواهی‌ اشعار و سروده‌هایش‌ شیعه‌ دوازده‌ امامی‌ است‌. در شعرهای‌ کسایی‌ آنچه‌ بیشتر جلب‌ توجه‌می‌نماید، مراثی‌ و مناقبی‌ است‌ که‌ در سوگ‌ و دفاع‌ از اهل‌ بیت‌ (ع‌) و خاندان‌ پیامبر و شهدای‌ این‌ خاندان‌ سروده‌ شده‌ است‌. کسایی‌، قصیده‌ای‌ دارد که‌ از لحاظ‌ قدمت‌ تاریخی‌ شاید نخستین‌ سوگ‌سروده‌ درباره‌ شهیدان‌ کربلا باشد. در این‌ قصیده‌ به‌ خوبی‌ عشق‌ و ارادت‌ خودش‌ را به‌تشیع‌ نشان‌ می‌دهد. از جمله‌ اشاره‌ او به‌ «آیه‌ قربی‌» (قل‌ لااسئلکم‌ علیه‌ اجراً الاالمودة‌ فی‌ القربی‌) است‌ که‌ بخشی‌ از آیه‌ 23 سوره‌ شوری‌ و ناظر به‌ مودت‌ و دوستی‌ با اهل‌ بیت‌ است‌:
دامن‌ اولاد حیدر گیر و از طوفان‌ مترس‌
گرد کشتی‌گیر و بنشان‌ این‌ فزع‌ اندر پسین‌
بی‌تولا بر علی‌ و آل‌ او دوزخ‌ تراست‌
خوار و بی‌تسلیمی‌ از تسنیم‌ واز خلد برین‌
کسایی‌ در فراز دیگری‌ از این‌ قصیده‌، حکومت‌ مروانیان‌ و یزیدیان‌ را ذم‌ می‌کند و از اینکه‌ این‌ گروه‌ فاسق‌ منبر رسول‌ اللّه‌ و اولاد او را با وجود خویش‌ آلوده‌ نموده‌اند، می‌گوید:
منبری‌ کالوده‌ گشت‌ از پای‌ مروان‌ و یزید
حق‌ صادق‌ کی‌ شناسد و آن‌ِ زین‌ العابدین‌؟
رودکی‌
رودکی‌ که‌ در تاریخ‌ شعر فارسی‌ عنوان‌ «پدر شعر فارسی‌» را به‌ او داده‌اند، از شاعرانی‌ است‌ که‌ در دولت‌ سامانیان‌ خوش‌ درخشید. او در سروده‌هایش‌ توجه‌ زیادی‌ به‌ مضامین‌ دینی‌ دارد. از جمله‌ شهید بلخی‌ از معاصران‌ او از زبان‌ رودکی‌ می‌نویسد:
از رودکی‌ شنیدم‌ استاد شاعران‌
کاندر جهان‌ به‌ کس‌ مگرو جز به‌ فاطمی‌
رودکی‌ به‌ عقیده‌ بسیاری‌ از مورخین‌، مذهب‌ «اسماعیلی‌» داشته‌ است‌.
در شعر دوره‌ سامانی‌، مضامین‌ قرآنی‌ و حدیثی‌ بسیار است‌ که‌ تاثیر فراوانی‌ در شعر ادوار بعد گذاشته‌ است‌.
فردوسی‌
فردوسی‌ از بزرگ‌ترین‌ حماسه‌پردازان‌ عهد غزنوی‌ و دوران‌ حاکمیت‌ سلطان‌ محمود است‌. فردوسی‌ از نظر مذهبی‌ شیعه‌ اثناعشری‌ است‌ و از همین‌ رو با سلطان‌ محمود که‌ سنی‌مذهب‌ بود، ناسازگاری‌ داشت‌. دکتر ذبیح‌ اللّه‌ صفا پیرامون‌ مشی‌ فکری‌ و اختلاف‌ عقیدتی‌ او و سلطان‌ محمود می‌نویسد:
... بدتر از همه‌ اینها، فردوسی‌ فردی‌ شیعی‌ بود و مانند همه‌ در اصول‌ دین‌ به‌ معتزلیان‌ نزدیکی‌ داشت‌ و بالاتر از همه‌ مشرب‌ فلسفی‌ او هم‌ از جای‌ جای‌ شاهنامه‌ پیداست‌. اما محمود کشنده‌ هر شیعی‌ و کشنده‌ و بردار کننده‌ هر معتزلی‌ و هر فلسفی‌مشرب‌ بود.14
در شاهنامه‌ فردوسی‌ که‌ یک‌ اثر حماسی‌ است‌، جهان‌بینی‌ فردوسی‌ و اندیشه‌ او را که‌ متاثر از آموزه‌های‌ وحیانی‌ است‌، به‌ درستی‌ می‌توان‌ دید. شاهنامه‌ با ذکر و یاد خدا و صلوات‌ بر رسول‌ او آغاز شده‌ است‌:

 

منم‌ بنده‌ اهل‌بیت‌ نبی‌
ستاینده‌ خاک‌ پای‌ وصی‌
اگر چشم‌ داری‌ به‌ دیگر سرای‌
به‌ نزد نبی‌ و وصی‌ گیر جای‌
کلمه‌ «وصی‌»، حکایت‌ از شیعه‌ بودن‌ و طرز فکر فردوسی‌ می‌کند؛ چه‌ اینکه‌ غیر از شیعیان‌، کسی‌ «وصی‌ بودن‌» حضرت‌ امام‌ علی‌(ع‌) را قبول‌ ندارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اندیشه دینی در شعر فارسی

دانلود مقاله عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه :
بشردرطول تاریخ به وجود صانعی برای جهان اعتقاد داشته و این عقیده از عقاید کهن و راسخ او بوده وهیچگاه در صحت و استواری ان به خود شک راه نداده است .او می داند نظام آفرینش اثر پروردگاری بزرگ وآفریننده ای تواناست ، زیبایی طبیعت و رنگ آمیزی حیرت انگیز ونقش ونگار ظاهر جهان ، هستی بخشیده و هرجزئی از اجزاء آنرا روی نقشه واندازه گیری خاصی آفریده است .و نیز در طول تاریخ مردانی پاک و دور از هر نوع آلودگی را می شناسیم که خود را سفیران و پیامبران الهی معرفی نموده اند، و درانجام رسالت خود از هر نوع فداکاری وجانبازی دریغ نکرده اند ، تا آنجا که گروهی از آنان جان وزندگی خویش را در راه ارشاد وهدایت مردم از دست داده اند .اما بوده اند کسانی که در این راه دچار تردید و اضطراب و نگرانی می شوند که به حکم عقل لازم است خود را از نگرانی نجات دهد .
ادیان ومذاهب با پاداشها و کیفرهای خود، درپرورش روحیات عالی انسانی و از بین بردن نگرانیها نقش موثری را می تواند داشته باشد زیرا دین با برنامه های خود جامعه انسانی را به رشد ونمو صفات پسندیده سوق می دهد ، و با نوید پاداشها وتعیین کیفرهای قطعی ، مردم را به کارهای نیک واداشته وا از کارهای بد بر حذر می دارد . زیرا دین با مقررات اخلاقی وتعالیم حیات بخش خودحرص وآز وجاه طلبی وثروت اندوزی انسان را که یکی از عوامل اضطراب روحی است به نحوصحیحی تعدیل می کند و او رابه عزت نفس و مناعت طبع و نیکو کاری و پرهیز کاری دعوت می کند .
انسان در سایه اعتقاد به خدای حکیم و مهربان خدائی که به مصالح و مفاسد بندگان خود ازخودآنها آشناتر است می تواند از اثرات نامطلوب مصائب و شواهدوبلاها و رویدادهای بد جلوگیری کند، زیرا کسی که به خدا ایمان داردمی داند که آنچه بر او می گذرد تقدیر خدای حکیم ومهربان ودانا وتواناست و همه کارهای او بر اساس مصلحت دشوار است .قرآن با صراحت می گوید :الا به ذکر الله تطمئن القلوب ( سوره رعدآیه 28 )اگاه باشید که با یادخدا قلبها ودلها آرام می گیرد یاد خدا مایه آرامش روح است .به همین لحاظ هیچ فرهنگ وتمدنی را نزد هیچ قومی نمی توان یافت مگر آنکه در آن فرهنگ وتمدن مشکلی از مذهب وجود داشته است .ریشه های مذهب تااعماق تاریکی از تاریخ ثبت نشده کوشیده است .
حس دین هم اکنون در میان ملل متمدن جهان یک حس طبیعی است که در هر گوشه ای از جهان برای خود تجلیاتی داردواگر با هواپیما از فراز قاره های مختلف جهان عبور کنیم آثار و جلوه های این حس را هم درمیان غنی ترین وصنعتی ترین کشورها ی جهان وهم درمیان فقیر ترین وعقب مانده ترین ملل عالم با دیدگان خود مشاهده می نمائیم .(استادی 1360 23)
این خداجوئی وتوجه به خدا نتیجه سرشت و فطرت انسان ودر مرحله بعد محصول پرورش فرداست حس خدا جوئی بسان سائراحساسات درونی انسان بدون تعلیم و رهبری کسی دردرون انسان پیدا می شود بدون نیاز به تعلیم ویادگرفتن درانسان وجود داردولی درشرایط خاصی بیدار می شود و بایدمراقبتهای صحیحی از این حس به عمل آید .مثلا حس مذهبی و حس خداجویی اگر به وسیله پیامبران آسمانی ودانشمندان الهی و فلاسفه بزرگ جهان ، درست رهبری نشودسرانه بت پرستی و گرایش به پرستش مخلوق در می آوردو به طوریکه انسان مخلوق رابه خالق ومعبودمی گذارد.
درواقع احساسی طبیعی وفطری نیازی به تعلیم وآموزش ندارد ولی در عین حال بهره برداری صحیح و دور از انحرافات و کج رویها بدون مراقبت مربیان آگاه صورت نمی گیرد واین آموزش در وهله اول توسط خانواده و در مراحل بعدی توسط مدرسه واجتماع صورت می گیرد که دراین راستا یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار رسانه ها می باشد.
واژگان کلیدی:
دین, مذهب , خانواده, رسانه ها ,مدرسه ,جامعه
الف دین پذیری درچارچوب خانواده :
نوزاد آدمی در بدو تولد ناقص ومحتاج توجه و مواظبت از طرف دیگران است .خانواده با محیط گرم وصمیمانه ای که دارد به نوزاد آدمی اجازه رشد و پرورش می دهد.در این پرورش معمولاً خانواده شیوه زندگی اجتماعی و رفتار وکردار معینی را به کودک می آموزد.
کودک درخانه الگوهای کرداری و رفتاری را می آموزد که برای ادامه حیات او و درمحیط ضروری هستند کودک می آموزد که چگونه به صورت اجتماعی زندگی کند.. کودکان مشاهده می کنند که پدران و مادران انها چطور با هم رفتار می کنند و آنها هم به تدریج نمونه های اخلاقی و رفتاری خود را از طریق بازی و تقلید وتکرار یاد می گیرند.بنابراین کودک می آموزد تا که چگونه با کنش ها وکوششهای زندگی با دیگران روبرو شود چگونه برخشم و غضب خود غلبه کند وبرتمایلات آنی خود چیره شو دو آنها را به تعویق اندازد( اعزازی ، 1376 : 23 )
در خانواده بچه متوجه مؤسسات اجتماعی می شود و در اثر تماس با والدین ومشاهده رفتار آنها د ر زمینه های مختلف زندگی ، متوجه راه زندگی و فلسفه اجتماعی جامعه می گردد. معمولاً تمایلات والدین ، افکار و عقایدایشان طرز برخورد اعضا خانواده با یکدیگر و با افراد خارجی، آرزوها و هدفهای زندگی آنها و میزان اخلاق های مورد قبول آنها ودین پذیری انان در کودکان تاثیر مستقیم دارد. ( اعزازی ، 1376 ؛ 131 )
اصل ششم اعلامیه حقوق کودک می گوید، کودک برای پرورش کامل و موزون شخصیت خود به محبت و تفاهم نیاز دارد .ولی باید تا حد امکان با مراقبت وتحت مسئولیت مادر و پدر خود پرورش یابد و درهرحال این پرورش باید در محیطی آراسته به عاطفه و اخلا ق اسلامی و امنیت باشد. که این درسایه تقسیم کار در خانواده صورت می گیرد.
از آنجا که خانواده پایه و اساس محبت ، حمایت، وعلاقه است مادامی که لطف صفا و محبت در خانواده متمرکز باشد اعضای خانواده در کنار یکدیگر به رشد و شکوفایی اخلاقی ودینی دست می یابند. اما به هر دلیل که این پایه متزلزل شده و اعضای خانواده در معرض آسیب قرار می گیرند، این دلایل ممکن است اختلاف و ناسازگاری والدین ، بزهکاری و اعتیاد یکی از والدین، طلاق والدین ، فوت یکی از والدین ، سختگیری ها و خشونت های بیش از حد والدین ، سرزنش، تحقیر و طرد شدن از سوی والدین مسائل اقتصادی و بی سوادی والدین باشد .
بتا بر این والدین سخت گیر وخشن مانع می شوندتا فرزندان از روابط مثبت و سازنده، همسالان خویش که برای استقلال آنان بسیار مؤثر است، بهره بگیرند،در حالی که والدین پذیرا و فهمیده منبع امنیت برای نوجوانان نگران و مضطرب خویش هستند( نوابی نژاد، 1363 ؛137 ) این والدین هستند که اولین قدم پذیرش امور دینی-فرهنگی وبه تبع آن جامعه پذیری را بر می دارند. . خانواده هایی که اعضای آن با هم کار و تفریح می کنند و با اتفاق نظر تصمیم می گیرند بی تردید فرزندان ر اجذب خانواده می کنند آنهایی که پدرو مادر شان زنده هستند باهم اختلاف ندارند و به فرزندان توجه می کنند ، نوجوانان کمتر به انحراف کشیده می شوند بر عکس در خانواده های شکسته ، به خصوص با وجود ناپدری و نیزدعوا و مشاجره بین والدین ، دین پذیری وگرایش به امور دینی مورد بی توجهی قرار می گیرد. (اعزازی , 1376: 46)
کودکان ونوجوانانی که درخانه هایی مملو از سوءظن وعیب جویی و پر از تنش بزرگ می شونددر دریافتن هویت خویش وواقعیت جهان پیرامون دچارمشکل خواهند بود، درجایی که مملو از تنش و ناراحتی است لذا فرد می آموزد که بهترین حالت انزوا و گوشه نشینی است و هیچ وقت سعی نمی کند که در هیچ زمینه ای از پدر مادر تقلید کند پس نمیتواند فرد مؤثری درجامعه باشد و زمینه برای گرایش به انحراف و کج روی ومخالفت با امور مذهبی برای او فراهم می شود.
بی توجهی خانواده و ضعف هایی که در امر تعلیم و تربیت نوجوان وجود دارد، از قبیل نبود کنترل عدم اعتقاد والدین و ویا ندانستن راه صحیح اموزش امور دینی نیز باعث دین زدگی فرزندان می شود. و زمینه را برای اعمال خلاف آماده می کند. روان شناسان تربیتی معتقدند که خانواده های که بر اعمال فرزندان خود نظارت ندارند و کمتر مقررات و استاندارد های مشخصی در قبال رفتارهای غیرقابل قبول آنها وضع وا ز برخورد قاطعانه درمقابل رفتارهای خلاف فرزندان خود پرهیز می کنند، زمینه های کجروی و انحراف را مساعد می کنند. در واقع آنها، نابهنجاری رفتاری را که نوعی اختلال شخصیتی در نظام روانی افراد است را ایجاد می کند، این افراد احساس مسئولیت نمی کنند و اختیار رفتار خود را ندارند ( مجله جامعه شناسی ایران،1381 : 73)
اصول انضباطی که والدین به کار می برند، از نظر همسانی وناهمسانی نیز با یکدیگر متفاوت هستند و منظور از همسانی یعنی اینکه همواره سعی شود در خانواده یک رفتار مشخص به پیامدی ثابت برسد. به عبارت دیگر رفتار گاهی تقویت و زمان دیگر تنبیه نشود، بلکه همواره با آن رفتار به طور همسانی برخورد شود. این ناهمسانی ممکن است بدین طریق بروز کند که یکی از والدین رفتاری را تأیید کند و دیگری با عدم تأیید و یا با تنبیه پاسخ دهد،یا اینکه یک والد گاهی رفتاری را تقویت کند و در زمانی دیگر آنرا تنبیه نماید. نبود همسانی در اموزش اصول دینی والدین شکلی از پیامدهای ناوابسته است به همین اساس تنبیه شدید، اما ناوابسته ونه تنبیه به خودی خود شاخص خانواده های منحرف است . این خانواده ها هرچند که از تنبیه برای مهار رفتارکودکان خود استفاده می کنند ، اما همین تنبیه مورد استفاده نیز به صورت نا همسانی به کار برده می شود. (Blackbum, 1993:85 ) زمانی که ارتباط بین آنچه که بر خانواده حاکم است وا طلاعات دینی داده شده هماهنگی وجود نداشته باشد بچه ها دچار سردرگمی می شوند و چون جو حاکم بر خانواده خارج از ظرفیت وتوان آنهاست لذا تعادل دراین خانواده ها به هم می خورد و مرز میان تنبیه و تشویق از بین میرود. بنابراین خانواده به عنوان مهم ترین عامل درپذیرش یا عدم پذیرش امور دینی تاثیر دارند. بی سامانی در خانواده و تغییرات غیرمنتظره ، درآن موجب بروز بسیاری از انحرافات فردی و کجروی ها در افراد می شود. در زندگی شهر نشینی و صنعتی امروزه با ضعیف شدن کنترل ویا محدودیت خانوادگی ، انحرافاتی د رتمایلات و شیوه های رفتاری افراد خانواده دیده می شود، به ویژه انحرافات و خلاف های اعتقادی رو به ا زدیاد است. شرایط نامساعد خانوادگی موجب بروز بسیاری از موارد خیانت، سقط جنین ، فحشا، و اعتیاد... شده است (شیخی، 1382 ؛91 )
رودیک[1] و دیگران (1986) دریافتند که خانواده های بزهکاران سهل گیر و بی سازمان هستند و در مقابل بلاسک و دیگران دریافتند که خانواده های بزهکاران نسبتاً خشک وانعطاف ناپذیر هستند. مطابق تحقیقات گیزما روود[2] (1986 ) برروی 654 دختر و پسر بزهکار معلوم شد که فقط 3/1 درصد خانواده های (210) نفر نوجوانان بزهکار به ظاهر دارای روابط سالمی بوده اند و بقیه یعنی 444 نفر دیگر در خانواده های غیرطبیعی و نابسامان زندگی کرده اند. والدین این کودکان و نوجوانان ازهم جدا شده یافوت کرده بودند. دکتر هویر پس از بررسی های آماری 10 کشور اروپایی، مدعی است که88 درصد اطفالی که مرتکب جرائم می شوند از خانواده های گسسته هستند. در مطالعه ای اشنایدرو پاترسون (1987) نتیجه گرفتند که خانواده های افراد بزهکار راهبردهای صحیحی را درحل مسائل بکار نمی گیرند. راهنمایی کردن و آموزش این خانواده ها موجب شد که رفتارهای بزهکارانه تاحد زیادی کاهش یابد.
مساله دیگری که توجه به آن در روحیه و زندگی کودک موثر است ، وجود مادر مهربان و فهمیده است . پس باید مساعی اجتماعی را از نظر اقتصادی متوجه ایجاد شرایطی کرد که مادران بتوانند لااقل تا موقعی که فرزندانشان کوچک هستند، درخانه و نزد انها بمانند و مجبور نباشند، برای تکمیل عایدی پدر درخارج ازخانه کار طاقت فرسا کنند، زیر اعدم محبت و عاطفه مادر غالباً ممکن است موجب عکس العمل های غیر قابل جبران باشد، و نیز فشار مداوم نگرانیها و مسئولیت ها و خستگی های پی در پی ممکن است موجب سهل انگاری مادر در مورد تربیت طفل بشود.بنابراین می توان نتیجه گرفت که حضور مستمر مادر وگاهی پدر در تربیت صحیح فرزندان موثر است وزمانی که کودک متوجه شود که والدین او را کنترل می کنند تا حد امکان رفتاری مطابق میل و نظر والدین انجام میدهد وسعی می کند امور دینی را در زندگی خود به کار گیرد . معمولا ًمادر، دراین میان نقش مهمی داراست ، زیرا مادر است که تمام توجه و محبت های لازم را در اوایل به طفل می دهد و به او راه و رسم محبت وایجاد رابطه صحیح وپذیرش اموزش والدین را می آموزد. اغلب درخانواده های پر اولاد مادرفرصت کمتری برای ابراز محبت خواهد داشت وا ز طرف دیگر این کودکان از نظر مالی درخطرند. علاوه بر آن ناسازگاری بین خواهران و بردارن به وجود خواهد آمد و رقابت نیز بیشترخواهد شد ،البته تربیت صحیح والدین میتواند این رقابت را در جهت صحیح بپروراند .هیجان های موجود در خانواده بدون شک درکودک ایجاد اضطراب و تشویق می کند .به طوری که گاه این احساس درکودک خانواده های پر اولاد به وجود می آید که ناخواسته هستند. (مهرانگیز،1378، 130)پس روابط خانوادگی در ایجاد دین پروری برای شخص بسیار مهم است. اینکه چقدر افرادیک خانواده بهم مربوط باشند تا چه حد هدفها و مطالب دینی مورد علاقه ایشان در یک جهت باشد، بسیار مؤثر است. این مطلب تا حد زیادی بستگی به تشکیلات و کنترل هایی که در یک خانواده وجود دارد مربوط است .
خانواده نابسامان:
خانواده نابسامان خانواده ای است که به دلایل گوناگون از تعادل خارج شده است و خانواده کاملاً ایده ال یا ارمانی به هیچ وجه وجود ندارد. خانواده نابسامان تحت تأثیر علل فردی، خانوادگی، اجتماعی ، فرهنگی، واقتصادی شکل می گیرد.
علل فردی :
علل فردی ر امی توان در ابعاد کمبود درمهرورزی ، افراط در مهرورزی، طرد و تبعیض و سرانجام سردی در روابط بین فردی و خانوادگی موازین غیر اخلاقی بین فردی وبی بندوباری های فردی، درگیری های فردی و سرانجام تربیت نادرست، خشونت فردی و درگیری بین افراد، غیبت یکی از افراد خانواده ومهاجرت، نادانی غفلت فردی والدین ، فساد و انحراف فردی والدین ، کمبود عدم ارضای جنسی ، نفرت از همه ، انتقام جویی وفریب از دیگران از علل فردی نابسامانی خانواده به حساب می آیند. درزنان نیز گاهی همراهی و بالجبازی شوهر معتاد سبب گرایش زن به طرف مواد مخدر می شودو گاهی هم مشاهده میشودکه اعتیاد مادر باعث اعتیاد فرزندان می شود(کار،1378: 78)
علل خانوادگی :
ریشه خانواده نابسامان را باید در بی نظمی های خانواده، سردی در روابط بین افراد خانواده، از یک سو و اختلالات زناشویی و درگیریها درسطح خانواده از سوی دیگر حساب آورد. واتخاذ روشهای نادرست تربیتی درخانواده و شخصیت اعضای خانواده از علل خانواده نابسامان محسوب میشوند. خانواده واقعی در بستر اجتماعی شکل می گیرد واز نابسامانی های آن متأثر است .
علل اجتماعی :
از علل اجتماعی خانواده نابسامان، می توان محیط و منطقه زندگی خانواده، مسکن نامناسب و محل استقرار آن مهاجرت و پدیده حاشیه نشینی صحبت کرد. کمبود نیازهای زیستی مانند شغل و نیز امنیت اجتماعی محرومیت از تفریح سالم و جمعی و پایین آمدن سطح اجتماعی خانواده ومحرومیت خانواده از فضای سالم اجتماعی جامعه پذیری منفی و آسیب زا بودن جامعه ، نابرابریهای اجتماعی وشکاف طبقاتی وتضاد در جامعه یاد کرد(همان منبع ،پیشین:75)
علل فرهنگی :
از علل فرهنگی اجتماعی خانواده نابسامان می توان از نظام ارزش و اخلاقی و دینی خانواده موازین غیر اخلاقی و بی بندوباری ها نابهنجاری ها ی خانواده و نبود اعتقادات عمیق دینی و پایبندی به اصول دینی ، بستر فرهنگی محیط و منطقه زندگی و آثار آن در خانواده نام برده و درواقع اصول اخلاقی حاکم بر خانواده می تواند درجهت انسجام خانواده و درجهت ایجاد نظامی متعادل قدم بردارد .
علل اقتصادی :
ازعلل اقتصادی خانواده نابسامان می توان از فقر و نابرابریهای اجتماعی و تضاد شکاف طبقاتی در سطح درآمدهای خانواده نام برد .احساس محرومیت اقتصادی سبب نارضایتی در افراد خانواده میشود، و نارضایتی افراد باعث نابسامانی خانواده می شود وسرانجام پایین آمدن سطح اقتصادی خانواده زمینه را برای فرو پاشی خانواده مهیا می سازد. (ساعی ، 1382: 41)
از عوامل موثر در نابسامانی خانواده علاوه بر موارد ذکر شده متوان از هم گسیختگی خانواده را نیز بیان نمود . از هم گسیختگی یا تزلزل در اثر شرایط خاص حاصل می شود که به شرح زیر می باشد .
فوت والدین :
تغییراتی که در اوضاع و شرایط خانوادگی بر اثر مرگ والدین یا یکی از آنها پدید می آید تاثیر عظیمی دربزهکاری وگرایش به انحراف فرزندان دارد. اگر مادر نباشد نوجوان احساس کمبود نموده و عواطف ناخوشایند در او ایجاد می شود، که عامل مهم ایجاد آسیب به شمار می رود و اگر پدر و نباشد، فرزندان حاضر نیستند از مادر اطاعت کنند، لذا دائماً از خانه و خانواده دوری جسته و به اجتماعات ناباب می پیوندند تا کمبود خود را جبران نمایند( کی نیا، 1373 : 702 )
از دست دادن پدر ومادر وجانشینی آن با نامادری ویا ناپدری موجب جنایت ها و وقایع تلخی می شود . کمبود محبت مانند دمل چرکی پنهانی است که اندکی دیرتر سرباز خواهد کرد و ارتکاب جنایت، اغلب به منزله رهایی از چنگال یک عقده رنج آورو گشودن آن است ناسازگاری این قبیل اشخاص با دین ومذهب خود دنباله ناسازگاری آنان با خانواده ، با نامادری و با ناپدری است که یک عمر آنها را تند خو و ناسازگار بار آورده است.
غیبت والدین :
امروزه در اکثر جوامع به علل مختلف والدین مدت زمان کمی را با فرزندان خود سپری می کنند ، مشکلات اقتصادی ومشغله های زیاد ونیز تاحدی کم توجهی وبی تفاوتی والدین به فرزندان باعث می شود که فرزندان بیشتر وقت ها ر ادور از والدین بگذرانند .پدر و مادر آنچنان درکارهای خود بیرون از منزل غرق شده اند که فراموش می کنند نیاز فرزندانشان تنهانیاز مالی و فیزیکی نیست. علاوه بر نیازهای فیزیکی مثل خوراک و پوشاک مسکن و سایر وسایل رفاهی نیازهای روحی روانی وارتباط با خالق هستی وخلوت با او هم وجود دارند که شاید از اهمیت بالایی برخوردارند چر اکه شخصیت فرد را می سا زند. دختری که به علت غیبت والدین ، از یک سو نیازهای عاطفی و روحی او برآورده نشده و از سوی دیگر کنترل ومواظبت لازم از او بعمل نیاید، در حالیکه با توجه به شرایط روحی و سنی شدیداً به آن نیازمند است ، ممکن است برای پر کردن خلاء های عاطفی و سرپوش گذاشتن برمحرومیت های خود ، ناآگاهانه به طرف محیط هاو افراد ناسالم و ناباب کشیده شود. (باقری، 1381 :26 )
انسان ها درست است که مختار هستند که راهی را انتخاب کنند ولی کنترل هم خیلی مؤثر است . چر اکه انسان ها ذاتاً شرور هستند و اگر کنترل از طرف خانواده ویا جامعه نباشد به بیراهه می روند. (باقری ، 1381 :30 )
گاهی فرزندان به اقوام و آشنایان متوسل می شوند واین مسئله تنها در صورت صالح بودن دوستان و اطرافیان احتمال انحراف کودک یا نوجوان را کمتر می کند ؛ اما اگر چنین نباشد اوگرفتار افراد ناصالح میشودو به طرف انحراف کشیده میشود .گروهها و باندهای تبهکار از چنین موقعیت هایی استفاده کرده و زنان و دختران فراری را به عنوان اعضای جدید وارد مجموعه خود می نمایند. بیشترین فعالیت های غیرقانونی که قربانیان خشونت خانوادگی به ان دچار می شوند، جرائمی از قبیل خود فروشی وجرائم جنسی کلاهبرداری، شرکت و یامعاونت در سرقت و عضویت د رباندهای کلاهبرداری و قاچاق مواد مخدر وا مثال آن می باشد. (کات برز،1374: 198)
طلاق :
طلاق و جدایی چنانچه گفته شد سبب تزلزل خانواده می شود دعوا ومشاجره والدین اعتبار آنها را میان بچه ها کم می کند. وقتی کشمکش خانوادگی سبب جدایی مادر وپدر از یکدیگر می شود ، بچه احساس اعتماد به نفس ووفاداری به خانواده را از دست می دهد. در کشمکش های خانوادگی یکی از والدین ممکن است فرزند را آلت اجرای مقاصد خویش قرار دهد و اورا علیه دیگری تحریک کند. گاهی دعوای خانوادگی معلول رفتار بچه هاست. در این گونه موارد بچه احساس تقصیر می کند. جدائی پدرومادر از یکدیگر برنامه کار و زندگی بچه را مختل می کند. در بعضی از موارد جدایی پدر ومادر ازهم سبب می شود که بچه با پدر بزرگ یا مادربزرگ خود زندگی کند. در این گونه موارد اختلاف میان طرز تفکر تمایلات، میزان های اخلاقی بچه ها با پدربزرگ و مادر بزرگ اشکالات خاصی به وجود می آورد . بچه به سختی می تواند رفتار خود را انتظارات بزرگسالان موافق سازد درنتیجه دچار اضطراب و نگرانی می شود. (ساروخانی ، 1376 : 130-129 )
در واقع این افراد به افرادی تبدیل می شوند که به نوعی سعی می کنند درجهت خلاف هنجارهای اجتماعی قدم بردارند چرا که به علت زخم هایی که در زندگی برداشته اند با دید و نگرشی منفی به پیرامون خود نگاه می کنند و در واقع می خواهند با رفتاری برخلاف مسیر آب انتقام بگیرند . آنها احساس نا امنی می کنند و به هیچ کس اعتماد ندارند و سلاح خود را بر جمع ترجیح می دهند و لذا برای رسیدن به آن از هر راهی وارد عمل می شوند..
اعتیاد والدین :
اعتیاد والدین، بخصوص پدر و فاصله گرفتن او ازخانه وناتوانی او از اداره امور معیشتی وتربیتی ومدیریت خانواده که در بسیاری از موارد منجر به جدایی والدین از هم می شود زمینه ای فراهم می آورد که دختران این خانواده ها هرنگاه محبت آمیز و وعده های دروغین هر کسی را فرشته نجات خود پندارند و به امید جستجوی یک زندگی جدید ومطلوب ورهایی از نکبت موجود درخانواده در دام افراد فرصت طلب و شهوتران بیفتند و از چاله به چاه بیافتند . این دختران معصوم تنها به امید اینکه به سرنوشت مادرانشان مبتلا نشوند ازخانه فرار می کنند، ولی متأسفانه به سرنوشتی به مراتب بدتر از مادرانشان گرفتار می شوند. در تحقیقی که به صورت تطبیقی بین 50 دختر فراری و 50 دختر غیرفراری انجام شد مشخص گردید که 78% دختران فراری درمقابل 22% دختران فراری والدین معتاد داشته اند! ( صمدی ، 1380 : 6 )

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  22  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عوامل موثر در تربیت دینی فرزندان