رابطه علم اقتصاد و روانشناسی و نگرش روانشناختی به بازار سرمایه
22صفحه
یش از مطرح شدن مالیه رفتاری در مدیریت مالی و اقتصاد، رفتار سرمایهگذاران در بازار سرمایه بر مبنای نظریه مطلوبیت اقتصادی تفسیر میشد، در حالی که بررسیها و پژوهشهای متعدد علمی در زمینه رفتاری، میزان اهمیت عوامل روانشناختی را مشخص کرد. اگرچه نظریههای مالیه رفتاری موضوعاتی جدید هستند و پیشینه آن به یک دهه پیش بازمیگردد، ولی موضوع دخیل بودن ویژگیهای روانشناختی و رفتاری افراد در تصمیمهای خرید به دورههای پیشتر بازمیگردد. حال اینکه با توجه به پیشرفتهای بازار سرمایه، باید تمامی عوامل درونی و بیرونی بصورتی ظریف و زیربینانه مورد بررسی قرار گیرند، چرا که ما با تفکرات، عقاید و ذهنیات بسیار متنوعی از افراد رو به رو هستیم که شناخت و درک غالب این ذهنیات از اهمیت بالایی برخوردار است. افراد برای سرمایهگذاری پول عوامل بسیار زیادی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند، به عبارت دیگر سرمایهگذاران حتی پیش از به دست آوردن پول، راهکارهای متفاوتی را برای محل سرمایهگذاری پولشان در ذهن پرورش میدهند (جعبه سیاه خریداران) و در نهایت گزینهای را انتخاب میکنند که با توجه به ذهنیاتشان از هر جهت به نفعشان باشد. عوامل بسیار زیادی بر قصد و تصمیم افراد به سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار تأثیرگذارند که میتوان این عوامل را به دو دسته عوال درونی و عوامل بیرونی تقسیمبندی کرد. از جمله عوامل بیرونی میتوان به شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مواردی مانند: میزان تبلیغات از سوی بورس، مسائل درون شرکتی و ... اشاره کرد وی از آجا که تأثیر این عوامل از سوی تحلیلگران بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، تأثیر عوامل درونی میتواند جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دهد.
بطور کلی افراد با توجه به میزان ریسک و بازده، اقدام به سرمایهگذاری کرده، پول خود را در محلهایی سرمایهگذاری میکنند بیشترین عواید را نسبت به ذهنیت خود بدست آورند.
- رابطه نظری علم اقتصاد با روانشناسی
در این بخش ابتدا تعاریفی که از علم اقتصاد اظهار شده است، بیان و سپس تعاریفی که راجع به روانشناسی و موضوعات مورد مطالعه آن میباشد ارائه خواهد شد. در نهایت نیز به لحاظ نظری ترابط این دو شاخه علمی مورد بحث قرار میگیرد و آلفرد مارشال در بیان تعریفی از علم اقتصاد، ابتدا آن را، بررسی آن بخش از اَعمال فردی و اجتماعی بشر میداند که قرابت نزدیکی با دستیابی به رفاه دارد، تعریف مینماید. در نهایت نیز بیان میدارد که علم اقتصاد از یک سو "مطالعه ثروت" و از سویی دیگر- که البته به زعم وی جنبه مهمتر مطالعه علم اقتصاد است- "بخشی از مطالعه انسان" است.
رابطه علم اقتصاد و روانشناسی و نگرش روانشناختی به بازار سرمایه