مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
- همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
- توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
- پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
- رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
- منبع : دارد (به شیوه APA)
- نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
یکی از ویژگیها و صفات شناختی که در مباحث مختلف مورد توجه محققین و پژوهشگران قرار گرفته است ویژگی خلاقیت است با توجه به مشکلات مختلفی که دنیای امروز با آن دست به گریبان است توجه به تفکر انتقادی و عامل پیشبینی کنندهآن یعنی خلاقیت از اهمیت ویژههای برخوردار است.
2-5-1- تعریف خلاقیت
در بین روانشناسان توافقی که حاکی از نظر مشترک پیرامون تعریف خلاقیت باشد وجود ندارد. در واقع گستردگی تعریف، نشأت گرفته از دیدگاههای گوناگون روان شناختی از این پدیده است. خلاقیت فرآیندی از خلاق بودن است، مجموعه ای از اعمال که ایدهها افکار و اشیاء فیزیکی جدیدی را به وجود میآورد (کلایتون،2002). آلدر(2002) "در کتاب چگونه هوش خلاق را تعریف کنیم؟"، خلاقیت را این گونه تعریف کرده است:
- چیزی است که هنر پیشگان دارند.
- یک نگرش غیر معمول یا بدیع به مسایل است.
- تداعی با عناصر شناختی منفک با ایده هاست.
- فرآیندی که به محصول با ارزش میانجامد.
- یک استعداد یا صفت خاص حاصل شدهی مغزی به عنوان یک نظام پیچیده است.
- فرآیندی که چیزی را جدید و با ارزش میکند.
- ویژگیها و خصوصیات بی همتایی از آنچه که فرد به آن معنا میدهد.
رانکو (2007) نیز خلاقیت را شامل آفرینش چیزی جدید و مفید میداند. یکی از نظریه پردازانی که تحقیقات گسترده ای در رابطه با خلاقیت انجام داده است. تورنس (1998،به نقل از سیف، 1387)، سه تعریف برای خلاقیت در سه زمینه پژوهشی، هنری و وابسته به بقاء مطرح کرده است. به نظر وی تعریف پژوهشی خلاقیت عبارت است از فرآیند حس کردن مشکلات و مسایل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیه ها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. تورنس در تعریف هنری خلاقیت به مصادیقی اشاره میکند که برخی ازمصادیق عبارتند از: خلاقیت مانند خواستن دانستن است، خلاقیت مانند دوباره نگاه کردن است، آفرینندگی مانند خط زدن خطاهاست، آفرینندگی مانند خواندن به سبک خود است. تورنس در تعریف خلاقیت"وابسته به بقاء" خلاقیت را عبارت از قدرت کنار آمدن با موقعیتهای دشوار و خطرناک میداند، وقتی که شخص هیچ راه حل از پیش آموخته شدهای ندارد. گانیه (1985، به نقل از سیف، 1387) خلاقیت یا آفرینندگی را نوعی حل مسأله میداند که تازگی نتایج تفکر آفریننده از ویژگیهای آن است. در نظریه گیلفورد آفرینندگی بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است (سیف،1387).
مبانی نظری و پیشینه تحقیق خلاقیت