تحلیل محتوای متن کتاب فارسی(مهارت های خوانداری) ششم ابتدایی بر اساس شاخص خوانایی مک لافلین
فرمت pdf
صفحات :4
تحلیل محتوای متن کتاب فارسی(مهارت های خوانداری) ششم ابتدایی بر اساس شاخص خوانایی مک لافلین
تحلیل محتوای متن کتاب فارسی(مهارت های خوانداری) ششم ابتدایی بر اساس شاخص خوانایی مک لافلین
فرمت pdf
صفحات :4
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه15
فهرست مطالب
1- 1 دروس عمومی
1-واحدهای آموزشی رشته مهندسی برق
2-1- دروس پایه مهندسی
3-1- دروس اصلی
4-1-دروس تخصصی
2-نارسایی دروس تخصصی در ارائه دیدگاه عملی
3-چند پیشنهاد
4- نتیجه گیری
عدم انطباق نیازهای عملی و محتوای آموزشی
چکیده:
یکی از مسایل عمده ای که فارغ التحصیلان جوان دانشگاههای ایران خصوصاً در سالهای اخیر، با آن درست به گریبانند عدم انطباق نیازهای عملی و انتظارات شغلی آنها با محتوای دروسی است که در دانشگاهها آموخته اند. این مقوله خود نیاز به ریشه یابی مفصل و تحقیق و تفحص در جنبه های گوناگون دارد که از حوصله بحث ما خارج است.
آنچه این مقاله سعی در شکافتن و پرداختن به آن دارد، مسئله محتوای فعلی آموزش در رشته مهندسی برق و طرح نارسائیها و کمبودهای موجود در آن و در نهایت ارائه راه حلهای عملی برای رفع این مشکلات و یا دست کم کاستن از آنهاست.
شرح مقاله:
گستردگی و پیچیدگی روزافزون دانش و تکنولوژی در دنیای امروز، تنوع و گوناگونی رشتههای مهندسی را سبب شده است. هر یک از این رشته ها نیز به نوبه جهت جهت برآوردن نیازهای تخصصی در زمینه های مختلف به گرایشهای گوناگون تقسیم شده اند. آنچه در این میان حائز اهمیت است، توجه به کارآیی
اگر درنظام اسلامی , تربیت دینی به ثمر نرسد و نسل جوان جامعه تربیت صحیح دینی پیدا نکند یعنی تربیت اسلامی در وجود و شخصیت آنان زنده فعال نباشد تلخی این ناکامی با شیرینی هیچ کامیابی دیگری قابل تحمل نیست و نباید دل را به موفقیتهای دیگر خوش داشت و از اصل قضیه غافل بود. (رهبری نژاد 1375)
قشر جوان در هر جامعهای به لحاظ برخورداری از توان و انرژی فراوان قادرند تأثیر تعیین کنندهای بر آینده آن جامعه داشته باشند آنها به راحتی تغییرات اجتماعی ـ فرهنگی و حتی سیاسی جامعه را سمت و سو میدهند , قادرند امنیت فرهنگی جامعه را تأمین کنند و یا فرهنگ را به سویی برند که مطلوب جامعه نیست. چرا که میراث فرهنگی گذشتگاه توسط آنها به نسل بعد منتقل میشود و چنانچه آنها در انتقال این میراث فرهنگی امانتدار خوبی باشند و در مواجه با فرهنگهای دیگر دچار « خودباختگی فرهنگی» نشوند, خواهند توانست امنیت فرهنگی آن جامعه را تأمین کنند. ولی اگر در مواجهه با فرهنگهای بیگانه دچار خودباختگی فرهنگی شوند, تا چند نسل بعد از فرهنگ مطلوب جامعه نمیتوان خبر گرفت.
همه اینها نشانگر اهمیت ویژه قشر جوان و لزوم شناخت موقعیت آن و برنامهریزی صحیح جهت شکوفایی صحیح شخصیت آنها دارد.
«بنابراین گزاف نیست اگر بهبود کیفیت نظامهای تعلیم و تربیت را معادل ارتقاء کیفیت حیات و تمدن انسانی در همه ابعاد قلمداد کنیم و از سرمایهگذاری در جهت دستیابی به سیاستها, اصول و روشهای مناسب در این عرصه بعنوان ضروریترین و مدبرانهترین سیاست هر جامعة بشری یاد کنیم».
مهرمحمدی , محمود. جایگاه مدارس تجربی در نظام تعلیم و تربیت , فصلنامه تعلیم و تربیت شماره 28, ص 11
و بقول کانت « بشر تنها با تعلیم و تربیت آدم تواند شد و آدمی چیزی جز آنچه تربیت از او میسازد نیست»
شکوهی , غلامحسین . تعلیم و تربیت و مراحل آن , مشهد , انتشارات آستان قدس , 1363 , ص 171
و از آنجائیکه تعلیم و تربیت عمدی کوششی منظم و حساب شده محسوب شده است , وجود برخی طرحها برای هدایت چنین کوششی ضروری بنظر میرسد. واژه برنامهدرسی معمولاً به چنین طراحی اطلاق میشود.
« شکل و ساختار برنامه درسی از تصمیماتی که در خصوص عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی اتخاذ میشود تأثیری پذیرد. عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی عبارتند از :
1- اهداف
2- محتوا
3- فعالیتهای یادگیری دانشآموزان
4- روشهای ارزشیابی
5- منابع و ابزار یادگیری
6- زمان
7- فضا
8- گروهبندی دانشآموزان
9- استراتژیهای تدوین و روشهای یاددهی
یادگیری که در برنامهریزی درسی با این عوامل 9 گانه به طرق مختلف برخورد میشود.»
کلاین , فرانسیس , الگوهای طراحی برنامه درسی , دکتر محمود مهر محمدی , فصلنامه تعلیم و تربیت , شماره 4 و 3 ص 11
اما مفهوم مسلط برنامه درسی چه از نظر تاریخی و چه در حال حاضر موضوعات مدرسهای است که بوسیله معلمان تدریس شده و بوسیله دانشآموزان فراگرفته میشود.
در نظام کنونی آموزش و پرورش ایران نیز کتاب درسی بهترین مرجع و منبع یادگیری دانشآموزان است و تقریباً تمام فعالیتهای آموزش رسمی در چارچوب کتاب درسی صورت میگیرد.
در فرایند ارزیابی برنامه درسی یا اتخاذ تدابیر و تصمیمهای برنامهای نظرات و نگرش دانشآموزان و معلمان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
پویایی برنامه درسی زمانی تحقق مییابد که گروههای مختلف که هر کدام به نحوی در سطوح مختلف در امر برنامه درسی دخالت دارند, به همفکری بپردازند و همچنین به نگرش دانشآموزان و معلمان در این زمینه توجه کافی مبذول شود.
از طرف دیگر آموزش دینی به لحاظ دارا بودن ابعاد متنوع و مرتبط با جنبههای گوناگون زندگی انسان از مهمترین موضوعات آموزش و پرورش به شمال میرود.
در جوامع با حاکمیت دینی , بواسطه تأثیر و توجه به پرورش ارزشهای اخلاقی و اعتقادی فراگیران , تربیت دینی جایگاه ویژهای در برنامههای آموزش و پرورشی دارد. به همین دلیل است که مأموریت و رسالت اصلی نظام آموزش و پرورش در چنین جوامعی تربیت همه جانبه دانشآموزان بر پایه تعالیم و دستورات الهی است.
در نظام آموزش و پرورش کشور اسلامی ایران نیز پرورش فراگیران بر دستورات دین مبین اسلام که منبعث از قرآن مجید, سنت و سیره رسول اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) تکیه دارد. پس برنامهریزان درسی و مؤلفین کتب باید فعالیتهایی که صبفه دینی , اقتصادی و اخلاقی دارد را در اولویت قرار دهند.
بر اساس اسناد موجود هدف از تدریس این درس در دوره متوسطه تحقق اهداف گرانسنگی نظیر تقویت ایمان و اعتقاد به خداوند , پرورش حس احترا و قدردانی از انبیاء, پایبندی نسبت به دستورات ایشان و مواردی نظیر آن میباشد و با توجه به اهمیت نیل به این اهداف همواره این دغدغه برای برنامهریزی و پژوهشگران حوزه تربیت دینی وجود داشته است که «تا چه میزانی اهداف مزبور محقق یافتهاند و موانع عدم تحقق کامل آنها چه بودهاند؟
علاوه بر دغدغه اصولی فوق که به میزان اثربخشی درس بینش اسلامی و تلاش در جهت رفع موانع تحقق اهداف مربوط میشود, در سالیان اخیر دغدغه دیگری در میان صاحبنظران تعلیم و تربیت اسلامی بروز کرده است « آیا آموزشهای دین به طور عام و درس بینش اسلامی به طور خاص توانسته در شکلگیری هویت دینی دانشآموزان مؤثر افتد؟
به بیان دیگر صرف نظر از بررسی میزان اثربخشی محتوای درس بینش اسلامی در جهت تحقق اهداف آن , اهمیت بررسی شکلگیری هویت دینی نیز مورد نظر قرار گرفته است.
چرا که هویت به معنای کیستی انسان به نقل از دکتر کاردان , زمانی مطرح میشود که انسان خود با چیز دیگری مقایسه کند.
احمدلو, مصیب؛ بررسی رابطه میزان هویت ملی و هویت قوی در بین جوانان تبریز, رساله کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس , تهران 1381
در واقع هویت همانند دیگر مقولات تنها زمانی برجستگی مییابد و مطرح میشود که در بحران باشد.
دوران , بهزاد ؛ تأثیر فضای سایبرنیتیک بر هویت اجتماعی , رساله دکتری جامعهشناسی , دانشگاه تربیت مدرس تهران , 1381
امروزه جهانیسازی , تهدیدی برای هویتهای ملی و سکولاریسم, تهدیدی برای هویتهای دینی میباشد.
لذا پژوهش حاضر بر آن است که به میزان تأثیر بررسی کتاب دینی سال اول دبیرستان در شکلگیری هویت دینی دانشآموزان منطقه 7 از دیدگاه معلمان بپردازد.
لازم به ذکر است که در بخش بیان مسأله به طور اجمال و در فصل دوم به طور کاملاً مشروح دیدگاه پژوهش حاضر در مورد نقش کتاب دینی سال اول دبیرستان در شکلگیری هویت دینی دانشآموزان ذکر شده است.
فصــل اول
کلیــات تحقیــق
بیان مسئله :
در سالهای اخیر موضوع هویت در اشکال مختلف اجتماعی و فردی و با رویکردهای مختلف و نیز عمدهترین گرایش فرهنگی نسبت به آن که همانا ویژگی ملی و دینی است به یکی از چالشهای عمده در بحث و بررسی از نظام فرهنگی کشور درآمده است.
عوارض و آسیبهای ناشی از دگرگونی در نظام فرهنگی و ارزشی, تغییر الگوهای سنتی زندگی, پیدایش آرمانها و آرزوهای جدید کاهش نقش آموزشهای دینی , افزایش گرایشهای جدید اجتماعی و بسیاری از موارد مشابه دیگر همگی باعث گردیده جوانان در معرض بیهویتی دینی و ملی قرار گیرند.
اگر چه هدف آموزشهای دینی را نمیتوان صرفاً ایجاد و پرورش باورها, ارزشها, نگرشها و طرز تلقیهای مطلوب از نظر دین دانست ولی مسلماً اهداف حیطه ارزشی, مهمترین اهداف اینگونه آموزشها میباشد. زیرا در صورت به وجود آمدن باورها, ارزشها, نگرشها و طرز تلقیهای مطلوب است که اعمال صالح و اخلاق پسندیده به وجود خواهد آمد و در غیر این صورت آموزشها جنبه سطحی مییابند و نمیتوانند اسباب تحقق اهداف تربیت دینی را فراهم آورند.
بعد آنکه برنامهریزان درسیِ حیطه تربیت دینی مطمئن شوند که برنامههایشان توانسته است اهداف حیطه ارزشی را متحقق سازد و هویت دینی دانشآموزان را به خوبی شکل دهد بایستی اولاً اصول و روشهای علمی برنامهریزی درسی در حیطه ارزشی را مد نظر قرار دهند و ثانیاً عناصر مختلف در زمینه شکلگیری هویت دینی دانشآموزان مثل , اعتقادات دینی, استدلال یعنی ظاهر دینی , رفتار دینی و گفتار دینی را مد نظر قرار دهند.
ضرورت انجام تحقیق:
مطالعه و بررسی پژوهشها, گزارشها, مقالاتی که به ویژه در سالیان اخیر مطرح شده است نشان دهندة عدم توفیق نسبی نظام آموزش و پرورش به طور کلی و آموزش دینی در مدارس به طور خاص در تحقق اهداف ارزشی اسلامی بوده است. به عنوان نمونه قاسم کریمی در هفتمین همایش جایگاه تربیت (1377) میگوید: ” ... همگان به وضوح دریافتهاند که نسلهای تحت تعلیم فاقد ویژگیها, اندیشهها و رفتارهای دینی, اخلاقی, سیاسی , اجتماعی و انقلابی مورد نظر هستند». ( ص 21)
« علی سادهای در ششمین همایش جایگاه تربیت (1374) میگوید: « ... به عبارت بهتر , پیام سمینارها کنفرانسها و اجلاسهای متعدد توسط نهادها و مراکز آموزش و فرهنگی کشور در سالهای اخیر, نشانههایی از احساس خطر و افزایش ضریب آسیبپذیری دینی و مذهبی در نسل نو میباشد.» (ص 86)
و علیاکبر نوایی (1377) در بحث تربیت و نوسازی معنوی چنین میگوید: « متأسفانه امروزه شاهد صحنههایی از گروهای مد هستیم که باز متأسفانه تشکیل دهندگان آن عمدتاً از دانشآموزان میباشند» (ص 194)
در این میان آموزش و پرورش هر جامعه باید قبل از هر نهاد دیگر اجتماعی بفکر حل این مشکل باشد. چون جامعه ما جامعهای مذهبی و پایبند به آموزشهای دینی به حساب میآید, بایستی با حساسیت و جدیت بیشتری موضوع را تعقیب نموده و بحل آن اهتمام بورزد.
بنابراین نمیتوان تردید داشت که درس دینی از اهمیت خاصی برخوردار است. بطوریکه از جهاتی نمیتوان آنرا با هیچ درس دیگری مقایسه کرد. اگر دروس دیگر به یک بعد از ابعاد زندگی فراگیر نظر دارند, درس دینی با کل زندگی او سروکار دارد. درس دینی پایههای ایدئولوژی دانشآموز را پیریزی میکند و درصدد تبیین فلسفة حیات برای آنهاست تا چگونه زیستن را به آنها بیامورد. بعبارت دیگر هدف نهایی درس دینی ایجاد تغییر و تحول در بینشها, نگرشها, منشها, علائق عادات و در یک کلام «سازندگی شخصیت» است.
با توجه به آنچه ذکر شد, بنظر میفرسد ضرورت تحقیق در زمینه درس دینی در مقطع متوسطه , بخصوص سالهای اولیة آن که تقریباً همزمان با سن بلوغ و آغاز دورة نوجوانی است, برکسی پوشیده نباشد.
« سراسر دورة بلوغ همه شگفتی است. هم سن عقل است و هم سن عواطف گنجینههای دل و جان هر دم سیلی از اندیشه و طوفانی از عشق به هر سو میپراکند. هیچوقت جهان این همه زیبا بنظر نمیرسد. هیچگاه به این نحو دور از دسترس و این همه قابل تصرف دیده نمیشود. سنهای بعدی به حسرت به آن نگاه میکنند. همة عواطف و احساسات پاک غذای خود را از این سن میگیرند. میتوان آن را رنسانس زندگی نامید.» (دورانت , ویل ص 124)
در این دوران , نوجوان در عین حال که آمادة خدمت است, قادر است از منافع خود چشمپوشی کند – ایندو خصیصه حاکی از آنست که ارشهای معنوی معینی از ارزشهای اخلاقی و فلسفی و مذهبی و هنری در فکرش مقام مهمی دارند. دشوارترین قسمت تربیت شخصیت در دوران بلوغ, تربیت اخلاقی است. « تا این دوره حیات اخلاقی جز تجلی عادت اجتماعی که از خارج بر ارادة طفل تحمیل میشود, نیست. حیات اخلاقی در این دوره برای نخستنی بار بصورت تعالی بسوی خیر درمیآید و آن از شخصیتی ناشی میشود که تشنة خودمختاری است, امکانات اخلاقی جدید همان اخلاق فردی بجای اخلاق اجتماعی و اخلاق آرمانی , بجای اخلاق مقرراتی است نکته عمدهای که شرط تعالی بسوی خیر است , تلاش در راه اثبات شخصیت خویش است که با بلوغ آغاز میشود و در طول این دوره بسط و توسعه مییابد. مربی میتواند در این دوره آنان را وادار کند به ندای پاکان و قهرمانان گوش فرا دهند در کسانیکه طبع دینی دارند, ندای پاکان همان ندای الهی است.» (دین , مورسی ص 155 و 154)
برای طبایع مؤمن, آشنایی با ارزشها بصورت تربیت دینی در میآیند. ارزشهای دینی خاصیت تألیفی دارند و دین همة ارزشهای معنوی را در زیر عنوان فضیلت و تقوا به هم میپیوندد و به آنها وحدت میبخشد.
روسو سن شانزده سالگی را برای پرداختن به تربیت دینی مناسب میداند. و کانت هم معتقد است اگر میشد آموزش این مفاهیم بتأخیر بیفتد, بهتر بود. اما چون چنین چیزی امکانپذیر نیست پس معتقد است حتیالامکان مفاهیم در قالبی که به ذهن بچهها نزدیکتر است بیان گردد. بهرحال چه مفاهیم مجرد قبلاً مطرح شده باشد و چه نشده باشد, دورة نوجوانی و جوانی مناسبترین موقع برای طرح این قبیل مسائل و تعمق دربارة آنهاست.
با توجه به این واقعیت, در سالیان گذشته پژوهشگران متعددی مبادرت به انجام تحقیقات متعدد در امور علل مشکلات موجود و ارائه راهبردهای اجرایی برای اثربخشی آموزشهای دینی نمودهاند.
کیامنش (1371), رحیمی (1372) , اکرمی (1372) , سعیدی (1373) , عباس سروک (1371) , سادهگی (1376) و ... ولی در این پژوهشها کمتر در حوزه هویت دینی کاوش شده و طبیعتاً پیشنهادها و راهبردها عمدتاً محدود به خود کتاب بودهاند با توجه به اهمیت هویت دینی و نحوه شکلگیری آن انجام پژوهشهایی نظیر پژوهش حاضر نه تنها مفید بلکه ضروری مینمایاند.
هدف کلی پژوهش
توجه به آنچه در بخش بیان مسأله گذشت
هدف اصلی از پژوهش حاضر تهیه پاسخ مناسب برای این پرسش است که :
کتاب دینی سال اول دبیرستان تا چه اندازه در شکلگیری هویت دینی دانشآموزان نقش داشته است؟
اهداف جزئی:
1- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان در اعتقادات دینی دانشآموزان
2- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان در استدلال دینی دانشآموزان
3- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان درظاهر دینی دانشآموزان
4- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان دررفتار دینی دانشآموزان
5- آگاهی از تأثیر آموزش کتاب دینی سال اول دبیرستان دررفتار دینی دانشآموزان
6- ارائه پیشنهادات و نظرات
برای دستیافتن به پاسخ این سؤالات پرسشنامهای در بین ... از دبیران دینی سال اول دبیرستان که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند توزیع گردید و با استفاده از روش آماری ... مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
سؤالات پژوهش
با توجه به آنچه در بیان مسئله گذشت سوالات اساسی این پژوهش عبارتند از :
1- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در اعتقادات دینی دانشآموزان تأثیر داشته است؟
2- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در رفتار دینی دانشآموزان تأثیر داشته است؟
3- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در استدلال دینی دانشآموزان تأثیر داشته است؟
4- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در ظاهر دینی دانشآموزان تأثیر داشته است؟
5- آیا درس دینی سال اول دبیرستان در گفتار دینی دانشآموزان تأثیر داشته است؟
تعاریف علمی. عملیاتی واژهها
در این مطالعه چند مفهوم به کار رفته که تعاریف علمی آنها در زیر آمده است:
دین : تعریف علامه طباطبایی از دین روش ویژهای در زندگی دنیوی است که سعادت و صلاح دنیوی انسان را هماهنگ و همراه با کمال فردی, حیات حقیقی جاودانی او تأمین میکند.
(ایراهیم زاده آملی, عبدالله , دین شناسی, نشر معاونت آموزش نساء 1379, ص 16)
مقطع متوسطه :
دوره متوسطه عبارت است از دوره برزخ یا دوره انتقال میان آموزش پایه که عمومی و غیر تخصصی است و آموزش تخصصیتر در سطح آموزش عالی . دوره انتقال میان کودکی و جوانی است و یک دوره میانی که به واسطه بسیاری از فشارهای روانی , جهانی و مشکلات سازگاری با ویژگیهای خاصی را به نوجوان وجوان میبخشد. این دوره در بسیاری از کشورهای در حال توسعه , منبع اصلی تولید نیروی انسانی نیمه ماهر است. دوره متوسطه دورهای است که در آن دانشآموزان گروه سنی چهارده تا هفده یا هیجده ساله تحصیل میکند و به دلیل تنوع, برنامهها و تعدد رشتههای تحصیلی , فرصت انتخاب دارند .
(آموزش و پرورش ابتدایی , راهنمایی متوسطه , احمد صافی , ص 89 و 90 )
دانشآموز : عنصر مهم که در حفظ عملکرد کلاس نقش اساسی دارد, دانشآموز است. فالیتهای مهم و دانشآموز مکمل یکدیگرند و وابسته به هم است. دانشآموز هم مانند معلمان شخصیت مستقلی دارند. شناخت ویژگیهای دانشآموزان در تحلیل رفتار آنان تأثیر دارد.
(نظارت و راهنمایی آموزشی , نیکنامی , مصطفی, نظارت و راهنمایی آموزشی , انتشارات سمت , 1377, ص 139)
هویـت : هویت کلمهای عربی است که در فارسی به جای کلمه IDENTITY به کار میرود. در فلسفه مفهوم هویت به معنای کیستی انسان به عنوان یک نوع است.
در اینجا انسان به دنبال صفات و مشخصاتی میگردد که او را از سایر پدیدههای جهان متمایز میکند.
(احمدلو, مصیب, بررسی رابطه میزان هویت ملی و هویت قومی در بین جوانان تبریز , رساله کارشناسی ارشد جامعهشناسی , دانشگاه تربیت مدرس تهران , 1381)
اما در فصلنامه علوم اجتماعی آمده است که : «اصطلاح هویت که به بررسی تداوم, تغییر و مدت در عین کثرت میپردازد دارای تاریخ فلسفی بلند مدت است. استفاده از این اصطلاح از دهه 1950 رایج شده و در دو حوزه نظری روانشناسی و جامعهشناسی به بحث گذاشته شده است. هویت اجتماعی عبارت است از تصور, درک و ارزیابی فرد نسبت به خود از منظر دیگران یا جامعه است که در نتیجه آن احساس کند از منظر دیگران یا جامعه دارای جایگاه ارزش و احترام است.
(شرفی, ابوالفضل, هویت فرهنگی و پیشگیری از انحرفات اجتماعی فصلنامه علوم اجتماعی 11 , 1379 , 12)
هویت از اقطاب شخیت است که خود به هویت جمعی و فردی قابل تقسیم است. مفهوم هویت فردی اولین بار در سال 1968 توسط اریکسون به کاربرده شد . منظور وی از هویت احساسی است که فرد در اوایل سن نوجوانی خود را از دیگران مجزا و متمایز دانسته, برای خود ثبات و یکپارچگی قایل است و خود را شبیه به تصور دیگران از خود میداند. این تصور حد مطلوب است و گاهی هم در شکلگیری این احساس و تصور از خود خلل به وجود میآید و فرد از خودش یکپارچگی ندارد او چنین حالتی را بحران هویت یا آشفتگی هویت میگوید.
اریک اریکسون (1968) ایجاد هویت را به عنوان مهمترین پیشرفت شخصیت در دوره نوجوانی میداند و آن را گاهی حیاتی در جهت وصول به بزرگسالی میداند. بزرگسالی که شادمانه و مولد معرفی کرده است در این دوره را دوره گذر از کودکی به بلوغ میداند و میگوید برای نوجوان این سؤال مهم مطرح است که ”من کیستم“ آنها به دنبال هویت شخصی و اجتماعی فرد هستند.
در این دوره نوجوان به تدریج یاد میگیرد که از نظریههایی که مورد بررسی قرار میدهد بعضی را نادرست بداند و کنار بگذارد و آن چه را حقیقی میداند بپذیرد.
هویت برداشتی است که شخص درباره خود دارد و با ارزشیابی از مفهوم خود در طول سالهای نوجوانی به رشد بیشتری میرسد.
(لطفآبادی ص 204 سال 1379)
تعریف عملیاتی :
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل اعتقادات دینی که از سوال 1 تا سوال 5 سنجیده میشود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل استدلال دینی که از سوال 6 تا سوال 10 سنجیده میشود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل رفتار دینی که از سوال 11 تا سوال 16 سنجیده میشود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل ظاهر دینی که از سوال 17 تا سوال 21 سنجیده میشود.
در این پژوهش منظور از هویت دینی شامل گفتار دینی که از سوال 22 تا سوال 26 سنجیده میشود.
محدودیتهای تحقیق
هر تحقیقی دشواریها و مشکلات خاص خود را به همراه دارد که تحقیق حاضر هم از این قاعده مستثنی نبود خاصه آنکه با توجه به اینکه موضوع تحقیق مورد نظر از 2 بُعد برخوردار بود و تلفیق این آنها در هم و حتی در تهیه پرسشنامه مشکلاتی بوجود آورد.
- کمبود پیشینههای پژوهشی مرتبط با موضوع
- ناشناخته بودن اهمیت پژوهش و تحقیقات حتی در بین معلمان با سابقه و تحصیلکرده
- عدم همکاری برخی از پاسخگویان
- عدم همکاری مدارس بخصوص در مدارس پسرانه برای مراجعه مستقیم به معلمان جهت پر کردن پرسشنامه
- ترس از سیاسی بودن موضوع و عدم پاسخگویی به پرسشنامه
- اظهار بیاهمیت بودن نتایج تحقیقات و عدم بکارگیری آنها از دیدگاه پاسخگویان (معلمان)
- پراکندگی مدارس و صرف وقت زیاد برای رفت و آمد به مدارس
- محدودیت زمان اجرای تحقیق با توجه به الزامات تحصیلی
پیشینــه تحقیــق
1-2 تاریخچه
اهداف پرورش هر نظام آموزش “ نشاندهنده فلسفه اصول آموزش و پرورش آن نظام میباشد مثلاً اگر فلسفه آموزش و پرورش در نظامی تنها پرورش انسانهایی کارآمد باشد اصول آموزش و پرورش و اهداف آن نیز جلوهگر فلسفه «کاآمدی» خواهند بود.
در نظام آموزشی ما, برا اساس اعتقادات اسلامی است و قوانین و لوایح موجود « مصوب شورای عالی آموزش و پرورش » اولویت و جهتگیری کلی تمام برنامهها و فعالیتها , تقویت ارزشهای الهی و معنوی در دانشآموزان میباشد مثلاً در اصل چهارم از اصول حاکم بر نظام آموزش و پرورش آمده است :
«در آموزش و پرورش نه تنها تصمیمات دینی خاص , بلکه همه برنامهها و آموزشها باید به عنوان اجزای یک مجموعه هماهنگ اسلامی , بر حسب اقتضا و گنجایش , جنبه و جهت دینی داشته باشد. برنامهریزان و معلمان باید در همه برنامهها و فعالیتها بنا بر مقتضیات خاص هر موضوع به جنبههای الهی و تقویت بینش دانشآموزان توجه کنند».
( اصول حاکم بر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مصوب 1368) به نقل از بینقی , 1379, ص 65)
البته باید توجه داشت که با توجه به نگرش اسلام نسبت به انسان , در تعیین اهداف نظام آموزش ایران , به پرورش تمام ابعاد وجود انسان, توجه شده است, هدف کلی, تربیت انسان معتقد و مسلمانی است که بتواند در ابعاد اجتماعی, سیاسی, زیستی , اخلاقی, فرهنگی , هنری و علمی رشد یابد این ابعاد هفتگانه در کنار بعد دینی (یا اعتقادی) با وجود هشتگانه اهداف نظام آموزشی ما را تشکیل میدهد و لذا میتوان گفت در نظام آموزشی ما اصطلاحاتی نظیر, هویت سیاسی, اجتماعی و ملی, مذهبی ناظر بر مجموعه فعالیتها, برنامهها و طرحهایی هستند که به تحقق هر یک از مجموعه اهداف مصوب کمک میکنند.
در نظام آموزش جمهوری اسلامی ایران و برای تحقق اهداف تربیت دینی تمهیداتی چند اندیشیده شده است از مهمترین این تمهیدات تدریس درس مستقل با عنوان کلی درس «دینی» از پایه دوم ابتدایی تا پایه سوم دبیرستان (دوره متوسطه) و نیز دوره پیشدانشگاهی میباشد عنوان این درس در دوره متوسطه بینش اسلامی است که بر اساس نظام سالی واحدی در هر هفته دو ساعت آموزشی و بر اساس نظام ترمی واحدی هفتهای چهار ساعت آموزش را در یک نیم سال به خود اختصاص میدهد .
1- اهمیت اهدا تربیت دینی و اخلاقی
تعلیم و تربیت آدمی امر پیچیده , پردامنه و وقتگیر است که همکاری نهادهای مختلف و افراد متعدد و هماهنگی همة فعالیتهای مربوطه را ایجاب میکند. اولین شرط هماهنگی فعالیتها, وحدت هدف و مقصد است که باید برنامهها و فعالیتهای مربوط را هدایت نماید. باید هدف نهایی تعلیم و تربیت بطور کلی و مخصوصاً برای افرادی که در تنظیم برنامههای مربوط نقشی بعهده دارند روشن باشد و هدف تربیت جوانان در هر یک از مراحل رشد نیز به صراحت تعیین و به مربیان اعلام گردد. تعیین و تصریح هدف نهایی و هدفهای واسطه که برای نیل به هدف نهایی ناگزیر باید تحقق حاصل کنند علاوه بر اینکه وسیلة مناسبی برای ایجاد هماهنگی لازم در فعالیتهاست, شرط لازم امکان ارزشیابی نتایج فعالیتها نیز میباشد. (شکوهی , غلامحسین , 1363, ص 35) کمک به رشد کودک و انطباق او با جامعه دو وظیفة بسیار مهم و اساسی تعلیم و تربیت است که در عین حال به هیچوجه کل مسئله را شامل نمیشود. بشر خیلی بیشتر و بالاتر از یک موجود وابسته به طبیعت و نیازمند جامعه است. او نه تحت فشار نیروهای غریزی باید قرار گیرد و نه تحت فشار عوامل محیط و جامعه. هر جا که تعلیم و تربیت بطور صحیح صورت میگیرد, با این هدف است که روح و ذهن بشر نیرومند شوند. روند حیات بشری در هر جایی با دو زمینه پست و عالی پایهگذاری شده است که اولی عبارت است از یک زندگی طبیعی و حیوانی و دیگری حیاتی معنوی و متوجه درجات بالاتر.(شکوهی, علامحسین , 1363 , ص 164)
2- تربیت مذهبی
نه طبیعت, نه اجتماع و نه فرهنگ هیچکدام نمیتواند انسان را آنچنان حمایت کنند که بتواند بر زندگی معنوی خود مسلط شود. تنها زمانیکه او با ابدیت و ماورای مادیات پیوند یافت, از شکست ظاهری و باطنی در امان خواهد بود. هر نوع ایمان و تقوای دنیوی حداقل در برابر سه واقعیت آسیبپذیر خواهند بود : در برابر مرگ, نومیدی و احساس غربت در دنیا. انسان در چهرة طبیعت و هر چه در او هست هیچگاه همدرد و همانندی با خویش نمیخواند و همدردی و خویشاوندی تشنهترین نیاز روح آدمی است.
در این صورت هر نوع تربیتی که تلاش نکند تا جوانان را برای رویارویی با این واقعیتهای اجتنابناپذیر مجهز کند, هرگز به حد کمال نخواهد رسید.
اگر این تناقض فلج کننده بین فکر و عمل در زمینه آموزش و پرورش از بین برود, آنوقت است که فرآیند تربیتی از مراحل ابتدایی کمک برای رشد, انطباق اجتماعی و تربیت فرهنگی فراتر میرود و به یک کمک فراگیر برای زندگی انسانهای در حال رشد و توسعه پیدا میکند.
پستالوزی میگوید : « هدف نهایی هر نوع تربیت این است که انسان یادبگیرد چگونه زندگی کند. یعنی زندگی را بزرگ منشانه فراگیرد. این جاست که کلیه اجزای فرایند تربیتی به مرحله عمل درمیآید: کمک برای انطباق با جامعه و هدایت در زمینه فرهنگی بدون اینکه مهمترین آنها یعنی بیدار کردن بشر برای درک رسالت خویش در این میان قربانی شود.»
لذا درک این واقعیت که انسان عصر جدید از لحاظ مذهبی بیدار نشده و در نتیجه زندگی بیمفهوم و ناامنی دارد و استحکام بخشیدن ؛ ریشههای مذهبی در روح بشر یکی از ارکان اساسی تعلیم و تربیت است.
انسان همچنانکه به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است . احساس عرفانی و احساس اخلاقی به شخصیت بشری سکفتگی و انبساط پرمعنا و کاملی میبخشد. شک نیست که توفیق زندگی به رشد کامل هر یک از فعالیتهای فیزیوپوژیکی, عقلی – روحی و معنوی بستگی دارد.
ایمان امری طبیعی است که مستقیماً زادة نیازمندیهای غریزی و احساساتی ماست. « دین روح شاعرانه انسان است. دین نه تنها از رنج نیش مرگ میکاهد بلکه زندگی را با اجرای تشریفات دینی و با معماری و حجاری و نقاشی و درام و موسیقی زیبا میسازد. دین حوادث عادی زندگی از تولد, زناشویی و مرگ تا حد شعائر دینی بالا میبرد و این امور معمولی را به وقایع معدسی بدل میسازد و آن را از راه احساس عمیق کرد و بصورت هنر در میآورد. دین نمایش غمانگیز سخیف زندگی را به سفر مقدس شاعرانهای که به سوی هدفی شریف است مبدل کرده است. زندگی بدون دین ملالانگیز و پست است.»
«مذهب تلاش انسانی است به هست آلوده تا خود را پاک سازد و از خاک به خدا بازگردد. طبیعت و حیات را که دنیا میفبیند قداست بخشد و اخروی کند.»
3- اهمیت تربیت بدنی و اخلاقی در جهان امروز
پس از رنسانس تحول عظیم در فکر و اندیشه انسان غربی بوجود آمد. معیارها و ارزشهای سنتی به هم ریخت و فرهنگ جدید غربی بر اساس جهانبینی مادی و غیرمذهبی پدید آمد. و بدنبال آن بریدن انسان از خدا و مذهب و معنویات پیش آمد. اما باید گفت اکنون این طرز تفکر کاملاً عوض شده است.
در زمان حاضر اثبات حقانیت و اعتقاد و تعلیم دینی از هر زمانی در قرن گذشته آسانتر است. این امر مسلم است که عقلگرایی و عقلپرستی و بیایمانی قرن گذشته بدن شک از جهان رخت بربسته است. امروز دیگر هیچ انسان هوشمندی آن اعتقاد قدیمی را به قدرت عقل روشن بین و بیطرف ندارد. «هر یک از ما از این امر آگاهی داریم که با ذهن و عقل به اموری نزدیک میشویم که تحت تأثیر پرورش و تعلیم, سیاست و منافع خصوصی قرار گرفته و پیشداوریهایی پیدا کرده است. نظر کهنة قانون علمی نیز از میان رفته است. دیگر چشمداشت نداریم که حقایق خارجی را از کتابهای علمی مدرسهها بدست آوریم. تنها چیزی که امید دست یافتن به آن را داریم, خلاصههایی است از مشاهدات و ملاحظاتی که اکنون موجود است و احتمالاً روزی دگرگون خواهد شد و چیزهای دیگری جای آن را خواهد گرفت».
در تاریخ هیچوقت انسان باندازة انسان امروز از نظر مذهب و احساس مذهبی بیتابی نمیکرد و هیچوقت مانند این دوره نسبت به علم و نسبت به آنچه دارد و به آن رسیده است بیایمان نبوده و احساس کمبود در خودش نداشته است. در رنسانس علم وقتی از مذهب برید, پیشرفت اما بعد از دو, سه قرن باز علم دارد به یک احساس مذهبی و عرفانی برمیگردد و این همان مذهب علمی متعالی است. رنسانس قرون 17 و 18 بازگشت دنیا و علم از مذهب کلیسایی قرون وسطی بود.
انشتین میگوید: « من در مذهب از دهقانان لانکشایر متعصب ترم». و « احساس عرفاین شاه فنر تحقیقات علمی است»و « هر که یا تأمل آشنا نباشد و احساس حیرت دچار نگردد, روح علمی را فاقد است». و پلانگ است که میگوید: « بر سر در معبد علم نوشتهاند: هر که به درون گام مینهد باید ایمان داشته باشد».
با این مقدمه طولانی باید گفت هر چند توجه روزافزون دستاندرکاران امر آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها به مسائل عاطفی, اخلاقی دانشآموزان, محتوای مناسب جهت عرضة مطالب انسانی , عاطفی, اخلاقی و ارزشی چه بصورت مواد درس مستقل و چه بصورت متون تلفیقی با محتوای درسهای دیگر در نظر گرفته شده است, اما با مراجعه به اهداف کلی برنامههای درسی بیش از 70 کشرو جهان (بجز بلوک شرق که تغییرات عمدهای در اهدافشان صورت گرفته است) مشخص میشود که تنها تعداد اندکی از این کشورها برای تربیت دینی و اخلاقی اهمیت قائل هستند و از آنها تحت عنوان اهداف نظام تربیتی خود نام میبرند. این کشورها عبارتند از :
1- آرژانتین (پرورش شهروندان آگاه مطابق ارزشهای مسیحی)
2- پاکستان (ایجاد وحدت بر اساس تعالیم اسلام)
3- لیبی (ترویج فرهنگ اسلامی و پرورش انسانهای مؤمن به اخلاق اسلامی)
4- کویت (ترویج آموزش مذهب)
5- یونان (پرورش اخلاقی و گسترش روحیه ملی و مذهبی)
6- ایرلند (گسترش آموزش مذهبی و اخلاقی شهروندان)
7- آلمان (پرورش اخلاقی جوانان)
8- اتریش (پرورش استعدادهای شهروندان بر پایه ارزشهای اخلاقی, مذهبی و اجتماعی)
9- بلژیک (ایجاد حس مسئولیت و ایمان در جوانان)
10- قبرس (پرورش جسمی, فکری و اخلاقی یونان)
11- دانکارک ( ارج نهادن به ارزشهای اخلاق مسیحی)
12- نروژ (گسترش آموزش مذهبی و اخلاقی )
13- پرتغال ( پرورش سجایای اخلاقی)
بنابرانی میبینیم که با وجود سردرگمی و نیاز انسان امروز به اصول اخلاقی و مذهبی بدلیل اینکه در اکثر جوامع هیچ نوع تعهد و تکلیف قطعی تعیین نشده تا در شعور آنان انسانها و بخصوص جوانان نقش بندد, بسادگی زندگی به راه غلط کشانیده میشود. چرا که او از موجودیت و مفهوم واقعی زندگی خویش هیچ نوع شعور روشنی ندارد.
4 - اهمیت تربیت دینی و اخلاقی در آموزش و پرورش ایران
«هر موجودی را کمالی است که هدف خلقت او به تبع آن, هدف تربیتش رسیدن بدان است. بنابراین هدف تعلیم و تربیت آدمی تسهیل سیر صعودی و استکمالی انسان بسوی حالت کمالی است که در خلقتش مقدر شده است.
هدف غائی تعلیم و تربیت در اسلام اینست که مقدمات حرکت و هدایت آدمی را در صراط مستقیم پرستش پروردگار فراهم آورد و معراج او را به مرحلة کمال انسانی تسهیل نماید و راه بازگشت به احسن تقویمی را که بنیاد آفرینش وی بر آن استوار است, هموار کند. بطوریکه در سایة عمل صالح مراحل و مدارج علم و ایمان را طی کند و خود را هر لحظه به خداوند متعال که مقصود نهایی این سیر و سلوک است نزدیکتر سازد».
بر اساس آیة شریفة «و ما خلقت الجن و الانس الالیعبدون» هدف آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران پرورش «عبدصالح» است و برای تحقق این آرمان هدفهای اساسی زیر مورد توجه قرار میگیرد.
1- هدفهای ایمانی و اخلاقی
2- هدفهای فرهنگی
3- هدفهای خانوادگی
4- هدفهای اجتماعی
5- هدفهای سیاسی
6- هدفهای دفاعی و نظامی
7- هدفهای اقتصادی
در زمینة اهداف ایمانی و اخلاقی که مورد توجه ما میباشد, هدفها عبارتند از :
الف : در ارتباط با مبانی اعتقادی :
1. شناخت خدا
2. پرستش خدا و استعانت از او
3. یاد خدا و خوف و خشیت از او
4. انس و محبت به خدا و خشوع در برابر او
5. شکرگذاری در پیشگاه او
6. التزام به اطاعت خدا و اشتیاق به لقای او
7. هماهنگی با سنن آفرینش
8. ایمان به غیب
9. ایمان و احترام به پیامبران الهی و اطاعت از پیامبر اسلام و امامان (ع) و مقام ولایت فقیه و محبت نسبت به آنان
10. ایمان به روز حساب و یاد جهان آخرت
ب : در رابطه با جنبههای اخلاقی امور زیر مورد نظر است:
1. شناخت خود
2. شناخت بعد الهی کرامت انسان
3. توجه به خویش جهت تزکیه و رشد معنوی و الهی
4. کسب فضایل و مکارم اخلاقی در سایة ایمان به خدا و جهان آخرت (بالاخص امانت, صداقت, وفاداری, رستگار)
5. پیراستن روان از رذایل و عادات مذموم
6. ایجاد روحیة مراقبت از رفتار خود و ضبط نفس و حسابرسی خویش
7. ایجاد روحیة نظم و انضباط
8. ایجاد روحیه صبر و مقاومت در برابر شداید و مشکلات و تلاش برای حل آن
9. پرورش احساس تعهد و مسئولیت در برابر خدا و خلق خدا
10. پرورش عواطف در خود بگونهای که تنها برای خدا دوست بدارد, برای خدا دشمن بدارد, در راه او خشنود گردد و در راه او خشمگین شود.
11. تربیت افراد بگونهای است که «پاکیزگی و نظافت» را بعنوان یک اصل اسلامی مورد توجه و مراعات قرار دهند و در پاکیزگی گناه داشتن بدن و لباس و محیط کار و زندگی بکوشند.
12. پرورش افراد بگونهای که اصول بهداشتی جسم و روان را دقیقاً بدانند و بر مراعات آنها در زندگی خو بگیرند.
13. پرورش افراد برای بهرهمندی بیشتر از طبیات الهی بمنظور تأمین سلامت و نشاط و نیرومندی
5- اصول حاکم بر آموزش دینی و اخلاقی
تفحص در انگیزه بعثت انبیاء هماهنگونه که قبلاً نیز گفته شده نشان میدهد که هدف غائی از تعلیم و تربیت انسان به «فلاح» رسیدن اوست. اولین ندایی که از سوی پیامبر بزرگ اسلام پس از بعثت طنینافکن گردید, همانا سرود آزادگی و رهایی انسان از همة وابستگیها بود : «قولوالااله الاالله تفحوا» برای تزکیه وجود از همه وابستگیها و تقرب به حق باید شخصیت اخلاقی در دانشآموزان پایهگذاری گردد. «شخصیت عبارت از عزم راسخ بر انجام چیزی و سپس اقدام قاطع در جهت تحقق آن». برای شکلگیری شخصیت اخلاقی دانشآموزان باید تکالیفشان حتیالامکان با ذکر مثالها , تمثیل , تذکر و یادآوری, داستان سرایی دادن الگو و نمونه و ... همراه باشد. آنچه دانشآموز باید انجام دهد تکالیف معمولی وی نسبت به خودش و دیگران میباشد. در ادامه موضوع را با دقت بیشتر بررسی میکنیم:
1- وظایف دانشآموز نسبت به خودش : همانطور که مولا علی 1400 سال پیش فرمود : «خیرالامور اوسطها». دانشآموز باید در هر کاری کاملاً میانهرو و پرهیزکار باشد. او باید از شأن و مقام خود بعنوان یک انسان آگاه باشد و بداند که از هر مخلوق دیگری برتر و تواناتر است و بداند که وظیفه دارد تا شرافت نوع انسان را در خویشتن خویش خوشهدار نسازد. برای آگاهی دانشآموزان از شأن و مقامشان بعنوان یک انسان همواره باید با آنان بگونهای انسانی و همراه با احترام رفتار کرد و بدانیم که ابتدا یک انسان است و بعد دانشآموز. برای نشان دادن این ارزش و مقام والا براحتی میتوان از فرصتهای مناسبی استفاده کرد. برای مثال با دروغ گفتن است که فرد خود را به مقامی فروتر از انسان تنزل میدهد. خوار و خفیف میشود , دیگران به وی اعتماد نمیکنند و بالاخره اعتماد به نفس و عزت نفس که مورد نیاز وی میباشد, از او سلب میشود.
2- وظایف دانشآموز نسبت به دیگران : انسان طبعاً احتماعی است . جدا نمودن جنبههای اجتماعی انسان از جنبههای فردی او صحیح بنظر نمیرسد. ادامة حیات انسانی جز در جامعه و بصورت جمعی ممکن نیست لذا دانشآموز باید هر چه زودتر محترم شمردن و رعایت حقوق دیگران را یادبگیرد بطوریکه انعکاس آن را در اعمالش مشاهده کرد. مثلاً چنانچه دانشآموزی هنگام دیدن بچه فقیری با او بدرفتاری کند, نباید به متجاوز بگوییم « چنین نکن, ناراحت میشود, مگر نمیبینی چقدر بیچاره است؟ تو باید رحم داشته باشی و الی آخر.» باید بعلت رفتار مخالف با حقوق انسانی که از وی سرزده است, با وی مثل خودش متکبرانه رفتار کنیم.
3- « الزام آدمی به خیرخواهی, الزام مطلق نیست. باید همحسی دانشآموز را نه تنها برای احساس غم دیگران بلکه برای احساس وظیفه نسبت به یاری آنان تحریک کنیم. بچهها باید نه از احساس بلکه از وظیفهشناسی لبریز باشند». مگر نه اینست که بسیاری از مردم, همدل بعد از بارها فریب خوردن , سنگدل شدهاند. ما نباید اعمال نیک و خیرخواهانه را اشتباهاً بعنوان اعمال شایستهای معرفی کنیم که تنها بخاطر خدا صورت میدهیم. خوبی کردن و دستگیری از بینوایان فقط انجام وظیفه میباشد. عدم تساوی انسانها امری اتفاقی میباشد. و اگر من نوعی ثروتمندم , آن را جز به بهرهمند شدن فرد یا اجدادم از موقعیتهای مناسب که بیش آمده , نمیتوان نسبت داد.
4- با مقایسة دانشآموز با دیگری تنها حسادتش را تحریک میکنیم. دانشآموز باید خود را با اسوهها و الگوهای نوع انسان و الگوهای مطرح شده در مذهب و بیشتر با تصور عقلی که دارد مقایسه کند. « زیرا فروتنی در واقع چیزی جز ارزیابی خویش با معیار کلی کمال اخلاقی نیست. چنانچه کسی خود را با مقایسه با دیگران ارزشیابی کند یا سعی میکند خود را از دیگران بالاتر ببرد یا میکوشد از ارزش دیگران بکاد و این حالت اخیر حسادت است. در این حال تنها در پی نسبت دادن خطاهایی به دیگران هستیم تا مگر در مقایسه وضع مناسبتری داشته باشیم. بنابرانی روحیة رقابت وقتی بد بکار رفت, جز خسارت نتیجهای ندارد. رقابت را میتوان گاهی برای مقاصد پسندیده بکار برد. مثل وقتی که برای متقاعد ساختن فرد به اینکه کاری از وی ساخته است, به وی بگوییم! دیگران به آیانی از عهدة آن برآمدهاند.»
5- باید در پی دوری گزیدن از هرگونه غرور ناشی از فزونی مال و ثروت, اصل و نسب و افتخارات خانوادگی, تحصیلات باشیم. همواره مراقبت کنیم که روحیه صداقت و صراحت در دانشآموز پرورش یابد و بداند که گرامیترین انسانها همانا با تقواترین آنها میباشد. تقوا و متصف شدن به صفات الهی تنها ملاک برتری میباشد.
6- اگر دین به اخلاق متصل نباشد, فقط به سعی در جهت جلب التفات و توجه تبدیل میشود. و نیایش تبدیل به معامله و داد و ستد میشود. دعا و نماز و بطور کلی ذکر و نیایش باید به مردم برای پیشرفت و تلاش نیروی تازه عطا کند. این اعمال باید زبان حال قلبی سرشار از عشق و وظیفهشناسی باشد. از همین روست که نیایش در اسلام تجلی آگاهی, عشق, نیاز و مسئولیت اجتماعی میباشد. ما نباید نیایش را و دعا را بهانهای برای تن دادن به ضعفهای اخلاقی, فقر, زبونیها و سستیهای خود قرار دهیم.
دانشآموز باید بداند که آدم فاسد حتی در نظر خودش فرار و ضعیف است و این خفت فطری میباشد, حتی اگر خداوند فساد را منع نفرموده بود. بنابرانی قانون الهی, قانون طبیعت نیز میباشد.
7- «قانون درونی ما وجدان نامیده میشود وجدان به بیان صحیح ملازمت اعمال ما با این قانون است. سرزنشهای وجدان چنانچه آن را نمایندة خدا ندانیم, بینتیجه است. اگر دین بر وجدان اخلاقی افزوده نشود بیحاصل است دین بدون وجدان اخلاقی, آئیینی خرافی است». مردم خدا را ستایش میکنند, بقدرت لایزالش و صفات دیگرش حرکت میگذارند اما بدون تفکر و بدون اینکه در زندگی عملی و روزمرهشان این خداپرستی نقشی داشته باشد یعنی مردم خدا را بندگی خواهند کرد بدون اینکه صفاتش را بشناسند. این نوع عبادت بدون معنا و محتوا وسیلة تخدیر و خرید بهشت میباشد. از این روست که گاهی اوقات مشاهده میکنیم افرادی که بظاهر دیندار هستند از لحاظ منش و رفتار تفاوت چندانی با بیدینان ندارند. بعلاوه اینکه گروه دوم ادعایی هم ندارند.
8- به دانشآموزان اجازه ندهیم قواعد و اصول دین را از حفظ کند. این کار نه تنها فایدهای ندارد بلکه تصور غلطی از دینداری و پرهیزکاری نیز ایجاد کردهایم . دانستن قواعد مربوط به شک بین دو – سه و یا سه و چهار هر چند لازم است اما کافی نیست. در ابتدا نباید اینچنین مفاهیمی را به دانشآموز بیاموزیم. دانشآموزان در سالهای نوجوانی سرشار از احساسات و عواطف پاکی هستند و میخواهد عصیان کند, دنیا را عوض کند. دنبال مدینة فاضله است. هنوز گرفتار روزمرگی, مصرف و قسط و تجملات و ... نشده است.
باید او را با ریشههای معنوی و فرهنگی که به شخصیت انسانیش قوت میبخشد آشنا سازیم تا بتواند در برابر بمباران همه جانبة فرهنگی, فکری و اخلاقی مقاومت منطقی کند و به نقد و قضاوت و ارزیابی بپردازد و بتواند انتخاب کند.
بنظر میرسد آموختن بعضی از مفاهیم دین وقتی بیموقع و نابجا باشد, بیشتر جنبة منطقی دارد تا مثبت. اینگونه مفاهیم را میتوانیم پس از آموختن روح و محتوای دین به نوجوان آموخت.
9- باید مراقب باشیم که خودمان یا بچهها نام مقدس خدا و ائمه معصومین را وقت و بیوقت و بیهوده بر زبان نیاوریم. شنیدن نام این مقدسین باید ما را از احترام سرشار سازد. بخصوص نام حضرت حق باید کم بر زبانها جاری شود بچهها باید نسبت به این هستی بخش که معبود و حافظ آدمیان و داورشان میباشد, عشق و احترام احساس کنند.
10- دانشآموز باید یاد بگیرد که به طبیعت با دیدة تفکر و احترام نگاه کند و هستی را آیتی از خالق یکتا بشمار آورد. جهان و هر چه در او هست همه زیباست چرا که تجلی ذات اوست. بدین ترتیب میتوان را بیرحمی و تخریبی که غالباً در زجر دادن جانداران کوچک از سوی بعضی از دانشآموزان , شاهد آنیم, در امان ماند. دانشآموز باید تشخیص خیر در بطن شر را بیاموزد. مثلاً او باید بداند که بسیاری از حیوانات درنده و حشرات نمونههای پاکیزگی و کار و کوشش هستند.
11- در اینجا لازم است نکتهای را که رعایت آن برای جوانان لازم میباشد, اضافه کنیم. «در این زمان جوان بعضی چیزها را که در گذشته تمییز نمیداد, کمکم تمییز میدهد. قبل از هر چیز تمیز جنس , طبیعت حجاب رازداری روی این کشیده و تا توانسته آن را با هر نوع اخلاقی در آمیخته است چنانکه گویی برای آدمی ناشایسته و تنها, مورد نیاز
صفحه اصلی
چکیده
سوالی که بسیاری از اوقات ذهن ما را به خود مشغول داشته، این است که چقدر آنچه را می دانیم در عمل به کار می بندیم. نویسندگان و خوانندگان کتاب های درسی فناوری آموزشی نیز با این سوال روبرو هستند. در این پژوهش با انتخاب 9 کتاب درسی دانشگاه در این رشته به عنوان نمونه هدف مند و با استفاده از روش تحلیل محتوا و نیز تحلیل همخوانی سعی شده است به سوال فوق پاسخ داده شود. در واقع هدف این بوده است که معلوم شود چه مفاهیم و عناصری از فناوری آموزشی در این کتاب ها رعایت شده است و آیا رعایت یا عدم رعایت آنها با متغیرهایی چون جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان، نوع ناشر، نوبت و تیراژ چاپ همخوانی دارد یا نه. عناصر مورد توجه به عنوان واحدهای تحلیل در 6 دسته طبقه بندی شد. پس از بررسی کتاب ها و صفحه های نمونه، داده های مربوط استخراج و سپس وارد رایانه شد. نتایج به تفصیل در متن مقاله شرح داده شده است. نتایج اجمالا ً حکایت از آن دارد که عناصر یا ویژگی های مربوط به دو طبقه سبک نگارش و اصول آموزش و یادگیری در کتاب های درسی فناوری آموزشی حضور پر رنگ تری داشته اند که از نقاط قوت این کتاب ها تلقی می شود.عناصر مربوط به طراحی آموزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، طوری که در اغلب کتب مورد مطالعه ویژگی های مربوط بدان غایب بوده است. به رغم اینکه طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری می تواند بیش از پیش از توانمندی های فناوری های نوین بهره مند شود، اما ویژگی ها و عناصر آن در کتب فناوری آموزشی حضور چشمگیری نداشته است. اگرچه نویسندگان تلاش در خوری را برای ساده و ملموس ساختن مطالب به عمل آورده اند، اما نیاز به تدارک دیدن تجربیات متنوعی از یادگیری در کتب درسی که بتواند مخاطب را به فعالیت و مشارکت فراخواند، بیش از پیش حس می شود. ویژگی های کالبدی کتاب از جمله مقولاتی بوده است که آنها را در این گونه کتاب ها کمتر از بقیه ویژگی ها می توان سراغ گرفت.
کلید واژه ها: تحلیل محتوا، فناوری آموزشی، کتب درسی، تحلیل همخوانی، طراحی آموزشی، پیام
مقدمه
با وجود اینکه واژگانی چون فن و فناوری آموزشی در ذهن بسیاری از شنوندگان ناآشنای آن پژواکی از افزارها و سخت افزارها را به همراه دارد ، اما نیک می دانیم که فوت و فن آموزش فراتر و فراگیرتر از آن است. خوشبختانه در برهه ای به سر می بریم که در پی تحمل سختی های بسیار برای کاستن از کاستی ها، اکنون بشر گونه ای بس شگرف از فناوری، یعنی فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات را در عرصه های مختلف به کار گرفته است. در این میان آموزش و فناوری آموزشی نیز از مواهب آن بی بهره نمانده است. پیداست که این هردو می توانند در کمک و یاری به یکدیگر بسیار موثر باشند، اما اگر هرگزفراموش نکنیم که هیچیک از این دو جای یکدیگر را نمی گیرند و عرصه را بر سایر عناصر تنگ نمی کنند، بلکه می توانند به ترقی و تعالی همدیگر کمک کنند.
کتاب درسی یکی از همین عناصر و کانون توجه ما در این گفتار است. تصور اینکه افزارهای الکترونیک امروزی بتواند جای آن را اشغال کند، تصوری دور از واقعیت است. البته همان طور که یکی از پژوهشگران گفته است شاید در برخی موارد نیز پافشاری بیش اندازه بر این ادعا که رایانه یا کتاب الکترونیک جای کتاب درسی را خواهد گرفت از سویی ناشی از منفعت طلبی صاحبان این صنایع است و از سویی هم شیفتگی هایی را به دنبال دارد که موجب اتلاف منابع مالی است.(گری چاپمن ، 1998)
شیفتگی در مقابل دعاوی بسیار زیبا همچون انطباق نشر الکترونیک با سیاست های حفظ محیط زیست، صرفه جویی در مصرف میلیون ها تن کاغذ و در نتیجه نجات جنگل ها دامنگیر دست اندرکاران مدارس هم شده است (توماس ویلسون، 2004).
اما مقصود این گفتار این نیست که ثابت کند، کتاب ماندگار است، بلکه مقصود بیشتر گوشزد کردن این نکته است که تبلور یافتن دانش در کنش و رفتار که در نزد همه اقوام و فرهنگ ها مورد تایید است، بیش از سخن و سخنرانی موثر و کارگر می افتد. برای ما که داعیه فناوری آموزشی را داریم بهترین جا برای نشان دادن الگوی کاربردی آن همانا ساعات کلاس و صفحات کتاب و صحنه های برنامه های آموزشی و درسی ماست و اکنون با برخورداری از امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر و آسانتر می توان به این مهم جامه عمل پوشاند. در این گفتار سعی بر آن است آینه ای فراهم شود تا از چگونگی تبلوردانش خود در گوشه ای از عمل خویش با خبر شویم، نه چیزی بیشتر نه کمتر. برای این منظور ناگزیر بایستی به تحلیل محتوا پرداخت.
با وجود اینکه تحلیل محتوا روشی دیرآشنا است، اما کمتر آن را در عرصه بررسی کتب درسی دانشگاهی به کار گرفته ایم و در زمینه کتب درسی فناوری آموزشی شاید نتوان نمونه ای برای آن سراغ گرفت. این موضوع صرفاً به کتاب های فارسی هم منحصر نمی شود، بلکه با جستجوی مختصری در اینترنت می توان مشاهده کرد که تحلیل محتوا در این عرصه در دسترس نیست. با این حال کسانی به ارایه پیشنهاد هایی در زمینه تحلیل محتوای کتب درسی پرداخته اند. به عنوان نمونه براون پیشنهاد کرده است که در بررسی متون درسی سه طبقه یا مقوله مورد توجه قرار گیرد که عبارت اند از نظام کتاب (شامل ویژگی های کالبدی و مواد همراهی کننده نظیر راهنما، آزمون و نوارهای دیداری- شنیداری)، درسها یا آموختنی های آن( شامل تجربیات یادگیری، تنوع و سودمندی آنها) و بالاخره ویژگی های فوق العاده شامل طرح جداگانه نکات برجسته، پیش سازمان دهنده ها و استفاده از سایر مواد دیداری. وی برای اندازه گیری این عناصر فرم خاصی را تهیه کرده است. (جیمز براون، 1994)
آنچه در این پژوهش مبنای تصمیم گیری و عمل بوده است یکی مفاهیم و اصول آموخته شده فناوری آموزشی بوده است و دیگری نکات مورد توجه در تحلیل محتوا. در این بخش بیشتر از آثار لورنس باردن و جک فرانکل و نورمن والن بهره گرفته شده است.
هدف
به عبارتی فنی تر هدف پژوهشی این مقاله در وهله نخست این است که با تحلیل محتوای برخی از کتب درسی دانشگاهی فناوری آموزشی به تعیین این موضوع بپردازد که چه مفاهیم و عناصری از فناوری آموزشی در کتب درسی همین قلمرو تبلور یافته است و چه مفاهیم و عناصری غایب است. این عناصر در 6 طبقه زیر دسته بندی شده است:
1- طراحی آموزشی2- طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری3- سبک نگارش و ارایه4- تنوع تجربیات یادگیری5- ویژگی های کالبدی6- اصول آموزش و یادگیری
در وهله دوم هدف این است که با استفاده از تحلیل همخوانی مشخص شود که آیا بین حضور و غیاب این مفاهیم و عناصر و متغیرهایی همچون جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان(همکاری)، نوبت چاپ، تیراژ و نوع ناشر(دانشگاهی یا خصوصی) رابطه و همخوانی برقرار است یا نه.
روش
از لابه لای آنچه تا اینجا گفته شد پیداست که روش تحقیق مورد استفاده در سطح اول، تحلیل محتوا است. البته تحلیلی از نوع بررسی حضور یا غیاب ویژگی های مورد مطالعه. در سطح دوم که به بررسی رابطه بین متغیر ها می پردازد روش تحقیق، همخوانی است که با استفاده از تکنیک آماری مجذور خی، توافق یا همخوانی بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد.
جمعیت و نمونه
جمعیت در این تحقیق عبارت بوده است از کتب درسی دانشگاهی که در باره فناوری آموزشی به زبان فارسی به رشته تحریر درآمده و اکنون در دانشگاه ها تدریس می شود. بنابر این کتب ترجمه شده مد نظر نبوده است. از بین این کتب، کتاب هایی که مستقیما به معرفی و بحث در باره فناوری آموزشی پرداخته بودند به عنوان نمونه هدف مند انتخاب شد که در تحلیل محتوا پیکره تحلیل را تشکیل می دهد. فهرست این کتاب ها در جدول 1 دیده می شود. برای مطالعه عناصر یا واحدهایی از تحلیل که بررسی کل یک کتاب لازم بوده (مثل عناصر طبقه اول یعنی طراحی آموزشی) لاجرم نیازی به نمونه گیری از صفحات نبوده است.
اما در مواردی که اندازه گیری و تحلیل ماهیتاً مستلزم شمارش موارد بسیار زیادی بوده و این کار از حیث زمانی عملا ناممکن می نموده است، نمونه گیری از صفحات کتاب ها ضرورت پیدا کرده است. این نمونه گیری با رعایت تخصیص متناسب بر اساس حجم کتاب و با استفاده از نمونه گیری تصادفی با کمک رایانه انجام شده است.
جدول 1 – کتب مورد بررسی
ردیف عنوان نویسنده نوبت
چاپ ناشر تیراژ سال نشر
1 مقدمات تکنولوژی آموزشی محمد احدیان سوم خصوصی 3000 1381
2 تکنولوژی آموزشی فردوس حمصی و شهیندخت عالی دوم خصوصی 2000 1374
3 مباحث تخصصی
در تکنولوژی آموزشی محمد احدیان و داود محمدی اول خصوصی 2000 1377
4 اصول و مقدمات تکنولوژی آموزشی محمد احدیان اول خصوصی 3000 1374
5 رسانه های آموزشی محمد حسن امیرتیموری اول خصوصی 5000 1380
6 تدوین متون آموزش برنامه ای محمد حسن امیرتیموری دوم خصوصی 2000 1376
7 مقدمات تکنولوژی آموزشی خدیجه علی آبادی پانزدهم دانشگاهی 3000 1380
8 مبانی نظری تکنولوژی آموزشی هاشم فر دانش چهارم دانشگاهی 2000 1380
9 مقدمات تکنولوژی آموزشی سید هاشم نعمتی اول خصوصی 3000 1381
سوالات و فرضیه ها
در وهله نخست سوال اساسی این تحقیق این است که آیا نکته ها و فنونی که در محتواهای علمی فناوری آموزشی مطرح می شود در خود متون درسی دانشگاهی این رشته نیز رعایت می شوند؟ کدامین آنها رعایت نشده اند؟
در وهله دوم سوال این است که آیا بین ویژگی ها یا متغیر های خاصی (جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان، نوع ناشر، نوبت چاپ و تیراژ چاپ و رعایت نکات مد نظر (1- طراحی آموزشی2- طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری3- سبک نگارش و ارایه4- تنوع تجربیات یادگیری5- ویژگی های کالبدی6- اصول آموزش و یادگیری) رابطه و همخوانی وجود دارد؟
روشن است که بیان تک تک فرضیه ها در قالب پیشنهاد وجود یا عدم وجود رابطه های ساده و نیز ترکیبی بین طبقه های مختلف متغیرها خواهد بود و هر طبقه از متغیر های وابسته نیز خود از عناصر زیادی تشکیل شده اند، بیان آنها در اینجا فهرست بلند بالایی را در پی خواهد داشت. لذا در اینجا از طرح تک تک آنها خودداری شده و به ارایه دو سوال فوق بسنده می شود. در زیر طبقه بندی عناصر و متغیرهای مورد بررسی ارایه می شود.
واحدهای تحلیل و متغیرها
واحدهای تحلیل یا عناصری که در این تحلیل محتوا مورد مطالعه قرار گرفته اند در جدول 3 نشان داده شده است. واحدهای تحلیل بر اساس ارتباط شان با مفاهیم و عناصر فناوری آموزشی، در 6 طبقه یا مقوله مورد مطالعه قرار گرفته اند. این واحدها به مثابه متغیر های وابسته یا همخوان در سطح دوم این تحقیق است. متغیر های مستقل در سطح دوم تحقیق عبارتند از: جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان(همکاری)، نوبت چاپ، تیراژ(دوهزار،سه هزار، پنج هزار و بیشتر) و نوع ناشر(دانشگاهی یا خصوصی).
جدول 3 – طبقه بندی واحدهای تحلیل بر مبنای مفهوم فرایند فناوری آموزشی
1- طراحی آموزشی
1-1 بیان هدف کلی
2-1 بیان هدف های رفتاری
3-1 ارزشیابی تشخیصی
4-1 پاسخ ارزشیابی تشخیصی
5-1 مقدمه یا پیشگفتار
6-1 پیش سازمان دهنده
7-1 ارزشیابی پایانی
8-1 پاسخ ارزشیابی پایانی
9-1 خلاصه فصل
2- طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری
1-2 جدا بودن فصل ها به طور مشخص
2-2 استفاده از رنگ در عنوان ها
3-2 استفاده ازرنگ در متن
4-2 استفاده ازرنگ در تصویر
5-2 استفاده از رنگ در جلد
6-2 استفاده ازتغییر اندازه قلم برای تعیین تعاریف
7-2 استفاده از تغییر اندازه قلم برای تعیین واژه های کلیدی
8-2 استفاده از تغییر اندازه قلم برای تاکید بر مفاهیم
9-2 استفاده ازتغییر اندازه قلم برای جداکردن تیترها
10-2 استفاده ازکادر برای مطالب مهم یا توضیحات بیشتر
11-2 استفاده ازتصویر
12-2 استفاده ازنمودار
13-2 استفاده از طرح های خطی(گرافیک)
14-2 استفاده ازکاریکاتور
15-2 محل مناسب قرارگیری مواد دیداری
3- سبک نگارش و ارایه
1-3 دسته بندی مطالب
2-3 ارتباط منطقی مطالب فصل ها با یکدیگر
3-3 رعایت قواعد نگارش
4-3 صحت نوشته ها از لحاظ تایپ
5-3 مانوس بودن اصطلاحات به کار رفته
6-3 روانی و سلیس بودن
7-3 صراحت در بیان
8-3 اصولی بودن روند ارایه مطالب(ساده به مشکل، عینی به انتزاعی)
ادامه جدول 3 – طبقه بندی واحدهای تحلیل بر مبنای مفهوم فرایند فناوری آموزشی
4- تنوع تجربیات یادگیری
1-4 توضیح مطلب در چارچوب موقعیت عملی
2-4 توضیح نظری مطالب
3-4 ارایه نمونه های پژوهشی
4-4 ارایه نمونه های موردی
5-4 استفاده از مثال های مناسب
6-4 ارایه تمرین های مناسب
7-4 پیشنهاد انجام آزمایش
8-4 پیشنهاد تحقیق و بررسی
9-4 پاسخگویی به پرسش ها
10-4 پیشنهاد مطالب خواندنی بیشتر
5- ویژگی های کالبدی
1-5 داشتن فهرست مطالب
2-5 داشتن فهرست جداول
3-5 داشتن فهرست شکل ها
4-5 نمایه موضوعی
5-5 نمایه اعلام
6-5 واژه نامه
7-5 طرح روی جلد
6- اصول آموزش و یادگیری
1-6 رعایت اختصار و دوری از اطاله کلام
2-6 تحریک به تفکر(پرسش کردن، پرسش از شقوق دیگر، دعوت به استنتاج)
3-6 ربط دادن مطالب به موقعیت های ملموس زندگی روزمره یا حرفه ای
4-6 پرهیز از سوگیری در زبان(اسامی مردانه و زنانه)
5-6 پرهیز از سوگیری در مواد دیداری مثل تصاویر(جنسیت وسن)
نتایج
نتایج حاصل از بررسی ها بر حسب ترتیب طبقات متغیرهای وابسته یا طبقات تحلیل ارایه می شود. همان طور که پیشتر گفته شد در بررسی پاره ای از عناصر تحلیل، بازبینی و بررسی کل کتاب های درسی مورد مطالعه ضروری بود. طبقه یا مقوله عناصر طراحی آموزشی جملگی این گونه بودند. در اینجا ابتدا نتایج مربوط به سطح اول تحقیق یعنی حضور یا غیاب این عناصر در کتب درسی فناوری آموزشی ارایه می شود و سپس نتایج سطح دوم که چگونگی همخوانی آنها را با متغیر های مستقل نشان می دهد.
الف- طراحی آموزشی
غیبت ویژگی های مورد بررسی حداقل دو برابر حضور این ویژگی هاست. در این میان شاید مهمترین عنصر مورد بررسی در طراحی آموزشی یعنی بیان هدف های رفتاری در آغاز هر فصل از کتاب مجموعا در3 کتاب از 9 کتاب مورد مطالعه، مشاهده شده است.
اما نتایج تحلیل همخوانی نشان می دهد که از بین رابطه های ممکن بین جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان، نوع ناشر، نوبت چاپ و تیراژ چاپ با عناصر فوق تنها در سه مورد رابطه معنی دار وجود دارد. از این سه یکی در سطح 99 درصد و دو مورد دیگر در سطح حاشیه ای یعنی 95 درصد معنی دار هستند. (جنسیت نویسنده و بیان هدف های کلی، جنسیت نویسنده و ارایه خلاصه فصل، و نوع ناشر و ارایه خلاصه فصل). در سایر موارد رابطه یا تفاوت معنی داری مشاهده نشد. یادآوری این نکته لازم است که خالی بودن یکی از خانه های جدول در پدیدار شدن چنین نتیجه های حاشیه ای دخالت دارد و نباید آن را از نظر دور داشت. داشتن نمونه ای بزرگتر دقت اندازه گیری را افزایش خواهد داد.
نتایج نشان می دهد که خانم هایی که به تالیف کتاب در زمینه فناوری آموزشی پرداخته اند در هر فصل از کتاب های خود هدف های کلی آن را بیان کرده اند. جدول توافقی مشاهده این فراوانی ها در زیر دیده می شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 35 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تکه هایی از متن :
اهداف رفتاری و الگوی مطالعه فصل :
هدف از ارائه این فصل آشنایی با رشد شهر ، انواع آن ، مهمترین نظریات در این باره و مهمترین دلایل رشد شهر می باشد و انتظار می رود که خواننده بتواند با مطالعه این فصل با این مباحث آشنا شده و بتواند به سوالات تستی و تشریحی انتهای فصل پاسخ دهد . محتویات این فصل از مهمترین منابع کارشناسی ارشد در این زمینه جمع آوری شده است و سعی گردیده که کلیه مطالب مربوطه که امکان طرح سوال درکنکور کارشناسی ارشد از آنها وجود دارد، آورده شود .
مراحل رشد شهر:
یک شهر از زمان شکل گیری و بعداز آن حالت و شرایط ثابت و ایستا ندارد . بلکه مانند یک موجود زنده دارای رشد می باشد . همانطور که یک موجود زنده به دنیا می آید و دوران کودکی، نوجوانی، جوانی،میانسالی وپیری و پس از آن مرگ را تجربه می کند ، به عقیده ی بسیاری از متخصصان شهری، شهرها نیز این مراحل را سپری می کنند . با توجه به این عده ای از برنامه ریزان شهری یکسری مراحل رشد را برای شهرها در نظر گرفته اندکه در زیر به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
– پاتریک گدس سه نوع شهر را در نظر گرفته است:
– شهر اولیه : نقش و کارکرد اصلی این شهرها کشاورزی است وشهری است که نیازهای اصلی بشر را تولید می کند.
– شهر ثانویه: شهری است که به عنوان مرکز مبادله عمل می کند ، مانند شهرهای بازاری .
– شهر نوع سوم : این شهر ترکیبی از شهر اولیه و ثانویه است. در این شهر امکان گذران اوقات فراغت ، امکانات تحصیلی و سایر نیازهای شهروندان را برای ساکنان خود فراهم می آورد.
نکات مهم در این قسمت یادگیری نقش شهرها است.
نقش شهر اولیه کشاورزی، شهر ثانویه مرکز مبادله است و شهر نوع سوم امکان گذران اوقت فراغت و امکانات تحصیلی را فراهم می کند. برای مثال در کنکور سراسری 85 از این قسمت به صورت زیر سوال داده شده است :
* طبق نظر پاتریک گدس شهر ثانویه شهری است که به عنوان مرکز———- عمل میکند.
1) سیاسی 2) تحصیلی
3) مبادلات 4) گذران اوقات فراغت
با توجه به مطالب بالا گزینه 3 صحیح است.
یکی دیگر از برنامه ریزان شهری که برای رشد شهر مراحلی در نظر گرفته است لوئیز مامفورد می باشد که در کتاب”فرهنگ شهرها” تاکید دارد که تکامل شهر در 6 مرحله انجام می پذیرد . این مراحل عبارتند از:
1-مرحله نوزاد شهری یا ” Eopolis ” : شهر در حقیقت به شکل یک جامعه روستایی است ودر این مرحله شهر به صورت یک کل واحد رشد می کند واساس اقتصاد آن کشاورزی است.
2-شهر یا” Polis “: با اجتماع خانواده ها و شرکت روستاها ،روی مقر دفاعی مناسب در جهت دفاع شهر و ساکنان پیرامون خود به وجود می آید . در این مرحله شهر به صورت یک واحد شهری خود اتکا درمی آید که دارای فعالیتهای تجاری، صنعتی، بازرگانی و…..است .
3-مرحله مادر شهری یا “Metropolis”: در این مرحله شهر به نهایت رشد خود می رسد و شهر در ناحیه معینی نسبت به شهرهای دیگر پیشی می گیرد . دارای جمعیت زیاد و متراکم و توان های زیاد است . در این مرحله با تضاد جامعه شهری و برخوردهای طبقاتی روبه رو است و در عین حال دارای موسسات مالی و اعتباری معتبر است .
4-دوره کلان شهری “Megalopolis” : دوره قبل از زوال شهر است که زیر تاثیرات تکامل اقتصادی و ثروت و قدرت حکومت شهر رشد خارق العاده ای می یابد . در واقع مگالوپلیس شهری است با رشد بیش از حدکه به دلیل گسترش فزاینده صنایع ، ساختمانهای مرتفع ، جاده های چند مسیره ، مجتمع های مسکونی و شبکه حمل و نقل متراکم به شکلی در هم پیچیده درآمده است . ماهیت و جوهره این شهرها با زوال در هم آمیخته و در تمام قسمتهای شهر نفوذ کرده و آنها را به سمت نابودی می کشاند.
5-دوره تباه شهری یا ” Tyranopolis ” : رفتارهای فردی و اجتماعی در شهر به مرحله غیر قابل تحمل می رسد و شهر انگلی در بطن ناحیه وکشور می باشد . در این نوع شهرها در تمام زمینه های تجاری ، بازرگانی ، قدرت نظامی و…… زوال بیشتری مشاهده می شود.
6-مرحله مرده شهری یا”Necropolis” : این شهر در بدترین مرحله رشدخود است و برای سکونت مناسب نیست و شهر بر اثرجنگ و بیماری و قحطی از پا می افتد و در این حالت شهر مدفن تمدن ها است.
در این قسمت باید در ابتدا نام دوره ها را هم به فارسی و هم به لاتین و ویژگی شاخص هر دوره را که آن را با سایر دوره ها متمایز می کند را یاد گرفت ، به این دلیل که در کنکور های کارشناسی ارشد هم نام دوره ها و هم ویژگی های آنها قابلیت طراحی سوال را دارند.
شیوه های گسترش شهر :
همانطور که در قسمت قبل اشاره شد یک شهر حالت ایستا و ثابت ندارد . یک نقطه شهری پس از شکل گیری در اثر عوامل مختلفی همچون توسعه خطوط ارتباطی ، افزایش جمعیت ، افزایش امکانات و خدمات شهری و…… در اطراف هسته اولیه شکل گیری خود ، شروع به رشد و گسترش می کند . این رشد و گسترش شهر حالات مختلفی خواهد داشت . در این قسمت این حالت های متفاوت توضیح داده خواهد شد . به طور کلی رشد شهرها را می توان بر اساس منشأ رشد و جهت رشد تقسیم بندی کرد :
الف ) انواع رشد بر اساس منشأ رشد :
به دو صورت برنامه ریزی شده و رشد طبیعی است.
رشد طبیعی : در این نوع شهر در نتیجه تکامل ذاتی خود رشد پیدا می کند نه بر اساس برنامه ریزی یا طرح های از پیش طراحی شده . به این معنی که عواملی مانند دارا بودن امکانات و تسهیلات مناسب ، سیستم حمل و نقل مناسب و آب کافی ، خاک حاصلخیز ، صنایع و…. عوامل اصلی رشد طبیعی هستند . پس در رشد طبیعی شهر به صورت اتفاقی گسترش پیدا می کند نه بر اساس برنامه ریزی . رشد طبیعی دارای انواع مختلف زیر می باشد :
1) رشد نواری : یکی از انواع رشدهای طبیعی رشد نواری است . در این نوع رشد شهرها در امتداد خطوط حمل و نقل اصلی در جهت افقی توسعه می یابد و سایر ساختمان ها در امتداد این راه اصلی مکانیابی می شوند . این شیوه رشد شهر دارای معایب زیادی است که برخی از آنها عبارتند از : بزرگترین مشکل شهرهای نواری این است که این شهرها با فقدان مرکزیت مواجه هستند . همچنین به دلیل گسترش شهر در طول خطوط ارتباطی به صورت خطی یا نواری هزینه خدمات رسانی و هزینه بهسازی شهر بسیار زیاد است . این رشد در شهرهای تازه توسعه یافته و در نقاطی که مقررات منطقه بندی به طور جدی اعمال نمی شود ، نیز ملاحظه می شود . این رشد یکی از بدترین انواع رشد شهر می باشد که با اصول برنامه ریزی شهری سازگار نیست و باید به محض شروع از آن جلوگیری شود.
2) رشد متراکم : گاهی اوقات توسعه های جدید یک شهر در اطراف هسته اصلی شهر و به صورت دایره های متحدالمرکزی انجام می شود که در هر یک هسته های فرعی نیز شکل می گیرد . رشد متراکم با تمرکز جمعیت و فعالیت در اطراف هسته اصلی شهر مواجه است و مردم تمایل به نزدیکی به مرکز شهر دارند . این تمرکز و تراکم منجر به بروز مشکلات فراوانی می شود . از جمله اینکه پس از گذشت مدت زمان اندکی مردم از نامناسب بودن ساختمان ها ، ترافیک زیاد ، تراکم و تمرکز فراوان رنج خواهند برد .
3) رشد اقماری : گاهی در اطراف مراکز مهم شهری به ویژه مادرشهرها ، یکسری نقاط خاص به صورت مرکز تجمع و سکونت عده ای از مردم و فعالیت های خاصی می شود . در این نقاط وابستگی به مادرشهر مورد تاکید است . شهر اقماری که در اینجا مورد نظر است ، شهرهایی است که به صورت خود به خود و بی قاعده شکل گرفته اند اما شهرهای اقماری هستند که با برنامه ریزی دقیق شکل گرفته باشند . برای آشنایی بیشتر با شهرهای اقماری ویژگی آنها در زیر آورده می شود :
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است