پایان نامه کارشناسی ارشد مدرسی معارف اسلامی
گرایش مبانی نظری اسلام
198 صفحه
چکیده:
اهمیت مسأله «مشروعیت» از آن روست که ثبات و بقای نظام سیاسی، به تحقق مشروعیتِ آن وابسته است و لذا هر حکومتی میکوشد پایه های «مشروعیت» خویش را مستحکم کند و حتی حکومت های جائر و غاصب نیز تلاش می کنند تا به شکلی، حاکمیت خود را با نوعی از «مشروعیت» ولو کاذب بیآرایند. بدین رو، مبنای «مشروعیت» حکومت دینی، همواره از مباحث محوری و پر چالش میان متفکران دینی و سیاسی بوده است.
نوشتار حاضر، با استفاده از بنیادی ترین مباحث جهان بینی و کلامی اسلام، یعنی: «نظریه توحید»، «نظریه امامت» و «نظریه معاد»؛ مبانی کلامی مشروعیت حکومت دینی را به بحث نشانده است. بدون شک «نظریه توحید»، آموزهای صرفا اندیشهای و نظری نیست؛ بلکه تأثیر آن در مسائل اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی، انکارناپذیر وتأمینگر یکی از متقن ترین پشتوانه های مشروعیت حکومت دینی، از طریق انحصار ولایت و حاکمیت در ذات احدیت است. نظریه امامت در تفکر شیعی نیز از محورهای مهم در تبیین مبنای مشروعیت حکومت دینی است؛ چه اینکه در این نظام فکری، سکان جامعه اسلامی تنها در اختیار مأذونان الهی است، که مصداق بارز آن ها انبیاء و ائمة هدی با ویژگی عصمت و علم لدنی هستند. سخن دیگر اینکه بر اساس جهان بینی اسلامی، سعادت و شقاوت حیات ابدی، از رهگذر اعمال این دنیایی است و از آنجا که کوچک ترین اعمال انسان ها در وادی ابدیت نقش آفرین است؛ لازم و ضروری است که هدایت جامعه توسط نظامی سامان یابد که اوّلا، جامعه را از آلودگی ها و پلیدی ها دور نگه دارد و ثانیاً، بستر بالندگی آحاد را در ورود سعادتمندانه به حیات ابدی فراهم سازد، لذا به حکم عقل، ضروری است سازمان اجتماعی بشر از هر جهت مطابق اراده الهی بوده و ناحیه قدس الهی تأمین گر درستی، حقانیت و مشروعیت آن باشد. بدین ترتیب با الهام از اصول سه گانه «توحید»، «امامت» و «معاد»؛ احراز می شود که مبنای فرید مشروعیت حکومت دینی، جز إذن الهی نیست.
واژگان کلیدی: کلام، مشروعیت، حکومت دینی، توحید، حاکمیت، ولایت، امامت، معاد
مبانی کلامی مشروعیت حکومت دینی