فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره معنای گناه

اختصاصی از فی دوو تحقیق درباره معنای گناه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره معنای گناه


تحقیق درباره معنای گناه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:79

فهرست و توضیحات:

پیشگفتار

بیان مسئله

مقدمه
معنای گناه
تقسیم بندی گناهان در روایات
 میزان و معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره
گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینی
گناهان کلیدی


درکتاب تحریر الوسیله امام خمینی( قدس سره) در مورد معیار گناهان گبیره چنین آمده است:
گناهانی که درمورد آنها در قرآن یا روایات اسلامی و عده ی آتش دوزخ داده شده باشد.
از طرف شرع به شدت از آن نهی شده است.
دلیل، دلالت دارد که آن گناه بزرگتر از بعضی از گناهان کبیره است.
عقل حکم کند که فلان گناه، گناه کبیره است.
درذهن مسلمین پای بند به دستورات الهی چنین تثبیت شده که فلان گناه از گناهان بزرگ است از طرف پیامبر(ص) یا امامان(ع) در خصوص گناهی تصریح شده که از گناهان کبیره است.
همانگونه که پیری و ضعف زمینه هجوم کسالت و بیماریهای گوناگون می گردد گاهی عیب و یا  گناهی زمینه و کلید انواع گناهان می شود :
حسادت، انسان را بها نواع گناهان مانند کارشکنی، تهمت، دورغ، سوء قصدها و ... وادار می کند امام صادق(ع) فرمود:
« ان الحسد یاکل الایمان کها تاکل النار الحطب»
«  همانگونه که آتش هیزم را می بلعد حسادت ایمان را می بلعد».
انسان حسود هر تلاشی که رقیب خود را بشکند دست می زند.
2- بخل و حرص: بخل سبب ندادن زکات، و خمس وترک انفاق می شود بعلاوه مردم از  بخیل ناراحتند و همین موجب بدگویی ها و سوءظن ها می گردد.
 امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
 « البخل جامع لمساوی العیوب و هو زمام یقاد به الی کل سوء»
« بخل جامع  گجرد آورنده همه بدیها است و افساری است که همه بدیها را به سوی خود می کشاند.»
 حرص نیز سبب گناهانی مانند: کم فروشی، احتکار، گران فروشی، رشوه خواری، تملق و انواع بی تقوایی ها می شود.
 3-دروغ، انسان با دورغ گناه خود را توجیه می کند و زیر پوشش توجیه های دروغین صدها گناه دیگر بروز می کن امام حسن(ع) فرمود:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره معنای گناه

دانلود پایان نامه بررسی ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع)

اختصاصی از فی دوو دانلود پایان نامه بررسی ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع)


دانلود پایان نامه بررسی ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع)

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 150

 

فهرست مطالب
مقدمه   
در آمدی بر علی(ع)   
فصل اول   
«پیرامون علی(ع)»   
پرورش نور   
شخصیت علی(ع)   
فصل دوم   
«گنج خفته»   
گنج خفته   
تراژدی سقیفه   
فصل سوم   
«حکومت خیر»   
چگونگی بازگشت   
اخلاق سیاسی در اندیشه امام علی(ع)   
اخلاق سیاسی در رفتار امام علی   
نامه ای معرف شخصیت   
دستگاه سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)   
ارزش ها در جنگ   
فصل چهارم   
«دیروز ،‌امروز ، فردا»  
دیروز، امروز، فردا   
جمع بندی و نتیجه گیری   
آنچه گذشت …   
پیامی برای سیاستگذار امروز!   
سخن آخر   
فهرست منابع   

 

مقدمه
خداوندا، سپاس تو را همچنانکه خود را سپاس گفته ای و برتر از آنچه هر گوینده ای گوید، هستی. خداوندا! درود و سلام فرست بر برترین آفریدگان، آنکه او را به حق بر انگیختند، تا بیم دهنده ی جهانیان باشد (محمد بن عبدالله و بر امامان راهنما از خاندان پاک او.)
خداوندا! توفیق ده تا برسیم به آنچه که از خشنودی تو آرزو داریم و در راه های نزدیکی جستن به خویش یاریمان ده و گام هایمان را استوار کن تا پیرو راه یاوران تو باشیم. خداوندا! ما را یاری فرما که با استفاده از نهج البلاغه، این راه نور و هدایت در زندگانی خود موفق شویم و به آنچه تو از ما انتظار داری، دست یابیم.
خداوند قرآن را بر پیامبر فرستاد و وی به مردم آموخت و علی(ع) با استفاده از آن آموخته ها و علم بی پایانش، نهج البلاغه ای نوشت که مانند آن هرگز دیگر نخواهد آمد.
زیرا سه فصل زندگی آن حضرت، مکتب و وحدت و عدالت بود و مذهب او رهبری و برابری بود و فداکردن همه مصلحت ها در پای حقیقت از رفتار ایشان می باشد. رسول خدا(ص) فرمود: هر کس با دوستی آل محمد(ص) بمیرد، شهید و آمرزیده شده و با توجه و با ایمان کامل مرده است.
پس بهترین وسیله ی تهذیب نفس، محبت اهل بیت می باشد. ما از خدای منان توفیق جستیم و بر آن شدیم تا مقاله ای به مضمون :” ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه ی حضرت علی(ع)“ به ساحت مقدس الهی و همچنین امام زمان (عج)، تقدیم نماییم. این کار به طور کلی چندین هدف داشت. اول ان بود که مورد قبول درگاه الهی و رضای او هر چه بیشتر قرار گیریم زیرا بدون رضای خدا و توکل به سوی او، هر کاری ناقص و به اصطلاح ابتر می باشد. لذا سخنی که پیرامون زندگی علی(ع) است و همه اش صحبت از حق و خدا بوده است، اگر با یاد خدا و توکل به او و هدف نزدیکی هر چه بیشتر به خود او صورت نگیرد! اصلا سزاوار نمی باشد.
و دوم انکه به عنوان یک بنده‌ی خدا، توانایی و استعداد خود را صرف شرح مختصری بر زندگی حضرت علی(ع) کرده باشم. که نزدیکی به اهل بیت، بهترین راه تهذیب نفس است و تهذیب نفس موجب قرب الهی و خشنودی او می شود.
سوم این بود که یک بار دیگر زندگی حضرت علی(ع) را مرور نماییم و بیشتر، رفتارهای ایشان را که مربوط به سیاست و حکومت آن زمان می شود، مورد بررسی قرار دادیم و ارزش هایی را که امام علی(ع) در برخورد با حکومت(حکومت خود و یا دیگری) حال در زمان رسول خدا، حال بعد از سقیفه و خلفای سه گانه و حال در زمان حکومت طلایی خود مورد توجه قرار دادند، تحت عنوان ارزش های سیاسی بررسی نماییم. در اصل ما در این مقاله از ابتدا می خواستیم که زندگی امام علی(ع) را بررسی کنیم، ولی از آنجایی که می‌بایست موضوعی انتخاب شود و و متناسب با آن بحث شود، سعی کردیم به بیان اخلاق توأم با ارزش ها آن هم در رفتارهای سیاسی امام مثلا در فصل اول، نقش وی در زمان رسول خدا و سیاست آن زمان و یا در فصل دوم رفتار امام علی در واقعه ی سقیفه و خلفای سه گانه و در فصل سوم خود حکومت امام، که می‌بایست با توجه به آن زندگی امام علی(ع) را مرور کنیم، بپردازیم. همچنین هدف و انگیزه دیگر ما از بررسی رفتارهای سیاسی امام ، این بود که این موضوع، موضوعی پر بار و متناسب با جهان امروز می باشد و نقش علی (ع) در سرنوشت امت و رفتارهای سیاسی ایشان، افق های سیاسی بسیاری را بر روی همه ی افراد جامعه، در امروز و فردا و در داخل دستگاه حکومت و یا خارج آن، می گشاید. در مورد استفاده ی ما از قرآن و نهج البلاغه می توان گفت که بیشتر از قرآن در وقتی که در فصل اول راجع به حقیقت امام و شخصیت حضرت بحث می کردیم، استفاده کرده و از مقولات اخلاقی و سیاسی نهج البلاغه نیز بیشتر از سایر قسمت های این کتاب شریف، به خصوص در مورد عملکرد امام با دشمنان سه گانه ی دوران حکومتش در این تحقیق، استفاده شده است. هدف نهایی هم این بود که بعد از مرور سه فصل زندگی حضرت که متناسب با آن ما سه فصل اول خود را آوردیم، در آخر ثابت شود که علی(ع) دارای سیاستی پیوند خورده با ارزش ها داشت و اینکه آن ارزش ها کدامند؟ باید خواننده این مقاله را بخواند و به طور پراکنده آن ارزش ها را بیابد، هر چند به طور فشرده ارزش ها در قسمت جمع بندی و نتیجه گیری این تحقیق نه به صورت موردی بلکه در قالب متونی مثلا «یک پیام برای سیاستمدار» امروز آورده شده است.
ارزش هایی که در این مقاله ذکر شده، ان هم در امر مهم سیاست در برابر همه ی ارزش ها بسیار ناچیز خواهد بود. در حال در این جا لازم است که اندکی به تناسب و نحوه ی تطبیق موضوع با متن نیز اشاره ای داشته باشیم تا ابهامی رو به روی خواننده قرار نگیرد. همان طور که گفته شد چون سه فصل زندگی امام علی(ع)، وحدت و مکتب و عدالت بود. ما سه فصل خود را بر شعار این سه اصل بنا نهادیم. و در فصل اول پس از گفتن یک سری از مقدمات واجب و توضیحاتی پیرامون شخصیت امام علی(ع) که نحوه ی شکل گیری مکتب امام را می رساند، به نقش امام در سیاست های زمان پیامبر و نقش اساسی وی در آن زمان نیز اشاره ای کردیم که تا اوایل فصل دوم نیز این بحث طول کشید. در فصل دوم و سوم نیز سعی شد که متناسب با شعار وحدت و عدالت که بزرگترین ارزش های سیاسی امام در دوره قبل از خلافت خود و در هنگام حکومت خود بودند، ارز ش های سیاسی را تا جائیکه در توان داشتیم بسط دهیم. ما از آوردن بخش اول این مقاله که به ظاهر ربطی به موضوع ما و ارزش های سیاسی ندارد، چند دفاع داریم. اول اینکه در کنار بحث های پیرامون امام علی(ع) و شخصیت وی و اثبات امامت و … ما کاملا به رفتار امام علی(ع) در زمان پیامبر و سیاست‌های وی و نقش علی(ع) در آن اشاره داشته ایم. و دوم اینکه آیا خواننده‌ای که امام علی(ع) را نشناسد از خود نمی پرسد که علی(ع) که این همه شگفتی در عرصه ی حیات خویش نثار جهانیان کرد، چگونه و توسط چه کسی شخصیتش شکل گرفته است ؟ این همه ارزش از کجا در وجود این چنین انسانی نمودار شده است؟ از پاسخ به این سئوالات هم که بگذریم به عنوان مقدمه و رابطه منطقی بین مطالب و حسن نوشته و زیبایی آن هم که شده باشد، می بایستی شخصیت علی(ع) را کاملا بررسی نماییم. وقتی راجع موفقیت سیاستمداری در تاریخ بحث می کنیم، اول می رویم سراغ مکتب و تحصیلات وی، حال چگونه راجع به بزرگ ترین سیاستمدار تاریخ بدون توجه به مکتبش حرف بزنیم؟! در هر حال خواننده محترم می تواند در صورتی که می خواهد متن را کاملا مطابق با ارزش ها در سیاست ببیند، حواس خود را بیشتر بر روی فصل دوم به بعد متمرکز کرده و توضیحات پیرامون شخصیت علی(ع) و یک امام را مقدمه تلقی نماید. در آخرین فصل نیز هدف و انگیزه ی ما بررسی ارزش های سیاسی نه به طور پراکنده که در تحقیق موجود است، بلکه به صورت اختصاص در یک بخش، در جهان امروز است. هدف ما از آوردن سخن آخر نیز دو چیز بود که اولا توصیه‌هایی جهت توسعه ی نهج البلاغه داشته باشیم و دوم اینکه مشکلاتی در حین انجام تحقیق با آن رو به رو بودیم ذکر کنیم. بیان مشکلات را می توانستیم در همین متن مقدمه ذکر کنیم، که دیدیم اگر در پایان باشد می تواند بهتر باشد. در این روند و روال سعی شده است که به جای اینکه زیاد بر باطل حمله بریم، از حق دفاع بیشتری نماییم! لذا همین اصل بود که موجب شد ما ابتدا، به بیان ارزش های درون نامه ی امام به مالک اشتر و دستگاه امام علی(ع) قبل از حمله‌ها و جنگ های امام با باطل بپردازیم. هدف آن بود که همانطوری که دفاع از حقیقت مهم تر از حمله بردن بر باطل است، ما نیز با ذکر ارزش ها از دیدگاه امام علی(ع) در دستگاه سیاسی و نامه ی تاریخی وی به مالک اشتر قبل از جنگ ها با باطل، بتوینیم این ارزش کلی را یار و یاور باشیم. در کل از خدای تبارک و تعالی در تمام طول انجام این تحقیق خواستار بودیم که دل ما را صاف گرداند و باطن دل ما را بر حقیقت پایدار سازد و رحمت خود را بر رفتار ما نازل کند. در هر حال از خداوند منان خواستاریم که این سخنان ما را درباره ی حیدر ولایتش بپذیرد و همه ما را به کمالات بالاتر رهنمون سازد. و دقت ما را در کارها افزایش دهد. تا مانند امام علی(ع) رفتار نماییم و با دقت سخن گوییم و ” نه“ و بلی گوییم. درست مانند امام علی(ع) که در هنگام شور و شوق مردم و فشار ان ها جهت به خلافت رسیدن امام، ایشان برای مخالفت با مرگ عثمان(به عنوان فاکتور حاکم) و جنجال ها ” نه“ گفت و در آخر چون دید ارزش وحدت بهتر قرار است احیا شود، بی طمع حکومت را پذیرفت. برای اینکه از مضمون مقدمه خارج نشویم. سخن را به درازا نکشانیده و بر خدا توکل کرده و قضاوت را به شما خواننده گرامی وا می گذاریم. همچنین ما بخشی ضمیمه مانند که مضمومنش موردی کردن نتایج با انگیزه ی راحت تر کردن نتیجه برداری از متن توسط خواننده و روشن تر شدن بهتر نتایج است در آخرین مطلب این تحقیق آورده ایم. امید است که مورد قبول قرار گیرد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی ارزش های سیاسی در معنای زندگی و اندیشه امام علی (ع)

دانلودمقاله معنای سبز زندگی از نگاه قرآن

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله معنای سبز زندگی از نگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 خداوند متعال با این که نیازی به سوگند ندارد برای این که مارا از اهمیت تزکیه نفس آگاه کند دراین سوره11 قسم خورده است.ودرجای دیگر از قرآن، فلسفه بعثت پیامبر(صلی الله علیه و اله) را تعلیم وتزکیه انسان ها بیان فرموده:«...و یزکیهم ویعلمهم الکتاب و الحکمه»(2)

همچنان که خود پیامبر(صلی الله علیه و اله) درمورد فلسفه بعثت خودفرمودند:«انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»

همان طورکه درآیه شریفه می بینیم برای تهذیب نفس از لفظ «یزکیهم» (تزکیه) استفاده شده است.تزکیه گرچه از تطهیربه معنای پاک کردن روح گرفته می شود ولی از نظر معنا عمیق تر است.در تطهیر رشد بعدی در نظر گرفته نشده ولی درتزکیه رشدو کمال بعدی شیء تزکیه شده در نظرگرفته شده است.مریضی که در اثر مرض قوای او تحلیل رفته هنگامی که میکروب مرض رادرنهاد اوازبین ببرند به طور طبیعی قوای ازدست رفته خود را باز یافته وسلامت ونیرومند می گردد.

رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله)این بود که اول میکروبها را بخشکاند وخارو خاشاک را برطرف کندوراه رشدوتعالی راهموارکند .سپس بذر حکمت وعلم رادر قلوب بیفشاند. پیامبر(صلی الله علیه و اله) مبعوث شدتا عقیده انسان هارااز کفر وشرک وجهل وتعصبات ورسومات غلط و...روح آنهارااز خبائث وهوی پرستی وضعف وترس وحسدو...وگفتارورفتارشان راازتهمت ونفاق وریاکاری وزورگویی و... وجامعه وفرهنگ واقتصادوسیاست وزندگی شان رااز باطل ومنکر،جنایت وعقب ماندگی وبردگی وبی سوادی نجات بخشد. با توجه به این مقدمه واینکه پیامبر فلسفه بعثت را تمام کردن مکارم اخلاق بیان فرمودند: ببینیم منظوراز اخلاق چیست؟

اخلاق جمع خلق به معنای شکل درونی انسانی وغرایز وصفات روحی او می باشد. علم اخلاق در زمینه کسب فضایل اخلاقی راهنمای خوبی است. وسایل تحصیل آن رامعرفی می کند وعوامل بازدارنده رانشان می دهد. انسان رامی سازد واو را مالک خویش قرار می دهد تا او برجهان حاکم شودنه جهان بر او. علم اخلاق انسان راعالم به خود می کند و همچنین این علم سعی در تعدیل غرایز می کند.

هر غریزه درساختمان روح انسان نقش حیاتی داردهمان طورکه هر عضو درساختمان جسم انسان موثر است. اما اگراین غرایز تعدیل وبه طورصحیحی رهبری نشود خطرناک هستند به عنوان مثال:

▀ تمایلات جنسی بسیار سرکش و طغیان گر می باشد بخصوص در دوران جوانی واگر انسان باکمک نیروی ایمان وعقل نتواند آنها رامهارکند از نظر معنوی آن قدرسقوط می کند که ازحیوانات هم پست تر می شود. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:
«عبدالشهوه اسیر لاینفک اسره»
بنده شهوت اسیری است که از این اسارت نجات ندارد.

▀ حب مال: این غریزه دو بعد دارد:
◄ بعد مثبت که مایه خیر وبرکت است
«المال والبنون زینه الحیوه الدنیا»(4)

◄ بعد منفی که باعث غفلت از یاد خداست
« یا ایها الذین آمنوا لا تهلکم اموالکم ولا اولادکم عن ذکر الله...»(5)
ای مومنین مال وفرزندانتان شمارا از یادخدا غافل نسازد

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معنای سبز زندگی از نگاه قرآن

دانلود مقاله معنای تحریف قران

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله معنای تحریف قران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تحریف یعنی چه؟ تحریف در زبان عربی از ماده ی «حرف» است یعنی منحرف کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی خود که داشته است یا باید داشته باشد. به عبارت دیگر، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، ولی تحریف مشتمل بر چیزی است که کلمه ی تغییر و تبدیل نیست. شما اگر کاری کنید که جمله ای ، نامه ای، شعر و عبارتی آن مقصودی راکه باید بفهماند نفهماند و مقصود دیگری را بفهماند، می گویند شما این عبارت را تحریف کرده اید.
مثلا شما گاهی مطلبی یا حرفی را به یک نفر می گوئید، بعد آن شخص سخن شما را در جای دیگری نقل می کند پس از آن، کسی به شما می گوید: فلانی از قول شما چنین چیزی نقل می کرد، شما می فهمید که آنچه شما گفته بودید یا آنچه که او نقل کرده خیلی متفاوت است. او سخنان شما را کم و زیاد کرده است، قسمتی از حرف های شما که مفید مقصود شما بوده است را حذف کرده و قسمت هایی از خود به آن افزوده است، در نتیجه سخن شما مسخ شده و چیزی دیگری از آب در آمده است. آن وقت شما می گوئید: این آدم حرف مرا تحریف کرده است. مخصوصا اگر کسی در سندهای رسمی دست ببرد، می گویند: سند را تحریف کرده است. اینها مثال هائی بود برای روشن شدن معنی کلمه ی تحریف و این کلمه بیش از این احتیاج به توضیح ندارد. حال به شرح انواع تحریف می پردازیم.

 

ب. انواع تحریف (2)
تحریف انواعی دارد که مهم ترین آنها عبارت است از : « تحریف لفظی» و «تحریف معنوی. تحریف لفظی این است که ظاهر مطلبی را عوض کنند، مثلا از یک گفتار عبارتی حذف شود یا به آن عبارتی اضافه شود، و یا جمله ها را چنان پس و پیش کنند که معنی آن فرق کند، یعنی در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف کنند.
تحریف معنوی این است که شما در لفظ تصرف نمی کنید، لفظ همان است که بوده، ولی آن را طوری معنی می کنید که خلاف مقصد و مقصود گوینده است. آن را طوری معنی می کنید مطابق مقصود خود شما باشد نه مطابق مقصود اصلی گوینده.
قرآن کریم کلمه ی تحریف را مخصوصا در مورد «یهودی ها» بکار برده و با ملاحظه ی تاریخ معلوم می شود که اینها قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند. نمی دانم این چه نژادی است که تمایل عجیبی به قلب حقایق و تحریف دارد لهذا همیشه کارهایی را در اختیار می گیرند که در آنها بشود حقایق را تحریف و قلب کرد.
من شنیده ام بعضی از همین خبرگزاریهای معروف دنیا را که رادیوها و روزنامه ها همیشه از اینها نقل می کنند منحصرا در دست یهودیهاست. چرا؟ برای این که بتوانند قضایا را در دنیا آن طوری که دلشان می خواهد منعکس کنند و قرآن چه عجیب درباره ی اینها حرف می زند این خصیصه ی یهودیان که تحریف است، در قرآن به صورت یک خصیصه ی نژادی شناخته شده است. در یکی از آیات قرآن در سوره ی بقره می فرماید: «أفتطعمون ان یؤمنوا لکم» ای مسلمانان آیا شما طمع بستید که اینها به شما راست بگویند؟ اینها همان ها هستند که با موسی می رفتند و سخن خدا را می شنیدند اما وقتی که برمی گشتند تا در میان قومشان نقل کنند آن را زیر و زور می کردند.
أفتطمعون أن یؤمنوا لکم و قد کان فریق منهم یسمعون کلام الله ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون. (3)
تحریف هم که می کردند، نه از باب اینکه نمی فهمیدند و عوضی بازگو می کردند، نه، اینها ملت باهوشی هستند و خوب هم می فهمیدند، اما در عین این که خوب می فهمیدند مع ذلک حرف ها را، سخنان را به گونه ای دیگر برای مردم بیان می کردند. تحریف همین است. یعنی پیچ دادن، کج کردن چیزی، از مسیر اصلی منحرف کردن. اینها در کتب الهی تحریف کردند. قرآن در این مورد در بسیاری از جاها یا کلمه ی تحریف را آورده و یا به صورت دیگری مطلب را بیان کرده است. ولی مفسرین ذکر کرده اند که تحریفی که قرآن می گوید اعم از تحریف لفظی و تحریف معنوی است. یعنی بعضی از این تحریف ها که صورت گرفته است در لفظ بوده و بعضی در تفسیر و در معنی بوده است نه در لفظ، که چون از مطلب خیلی خارج می شوم نمی خواهم در اطراف این مطلب بیشتر از این بحث کنم.
تحریف معنوی (4) بسیار خطرناک تر از تحریف لفظی است... اثر سوء تحریفات معنوی ازتحریفات لفظی بیشتر است.
تحریف معنوی یعنی چه؟ در یک جمله ممکن است ما از لفظ، نه کم کنیم و نه زیاد، ولی وقتی که می خواهیم آن را توجیه و تفسیر کنیم، طوری توجیه و تفسیر می کنیم که درست برخلاف و بر ضد معنی واقعی آن جمله باشد.. این را می گویند«تحریف معنوی».
اگر بخواهیم حوادث و قضایا را تحریف معنوی کنیم، چگونه تحریف می کنیم؟
حوادث و قضایای تاریخی ازیک طرف علل و انگیزه ها و از طرف دیگر منظور و هدف هایی دارند. تحریف یک حادثه ی تاریخی این است که یا علل و انگیزه های آن حادثه را به گونه ای غیر از آنچه که بوده است بگوئیم، یا هدف و منظور آن را به گونه ای غیر از آنچه که بوده است تفسیر کنیم.
مثال: شما به منزل یک شخصی که از مکه آمده است می روید. انگیزه ی شما این است که زیارت کردن حاجی مستحب است. لذا به دیدن او می روید. یک نفر می گوید: می دانی چرا فلان کس به خانه ی فلان شخص رفت؟ دیگری می گوید: چرا؟ می گوید: منظور او از رفتن به منزل فلانی این است که دختر او را برای پسرش خواستگاری کند، موضوع مکه را بهانه کرده است. منظور شما را این چنین تحریف می کنند. این را تحریف معنوی می گویند.
«حادثه ی تاریخی عاشورا» از یک طرف علل و انگیزه هایی دارد و از طرف دیگر هدف ها و منظورهای عالی . ما مسلمانان، ما شیعیان حسین بن علی این حادثه را تحریف کردیم همان طور که «معاویه بن ابوسفیان» جمله ی پیغمبر درباره ی «عمار» (تقتلک الفئه الباغیه) (5) را تحریف کرد. یعنی حسین علیه السلام در نهضت خود انگیزه ای داشت، ما چیز دیگری برای آن تراشیدیم! حسین علیه السلام یک هدف و منظور خاصی داشت، ما یک هدف و منظور دیگری برای او تراشیدیم! (6)

 

ج. موضوع تحریف (7)

 

تحریف از نظر موضوع نیز فرق می کند. یک وقت است که تحریف در یک «سخن عادی» است. مثل این که دو نفر در نقل قول و گفتار یکدیگر تحریف کنند. یک وقت هم هست که تحریف در یک «موضوع بزرگ اجتماعی» است. مثل تحریف در شخصیت ها، شخصیت هایی هستند که قول و عملشان برای مردم حجت است، خلقشان برای مردم نمونه است. مثلا کسی سخنی را به علی علیه السلام نسبت می دهد که نگفته است، یا مقصودش چیز دیگری بوده ، این خیلی خطرناک است. خلق و خوئی را به پیغمبر، به امام نسبت می دهد، در صورتی که خلق او طور دیگری بوده است. یا در یک حادثه ی بزرگ، در یک حادثه ی تاریخی که از نظر اجتماع یک سند اجتماعی و یک پشتوانه ی اخلاقی و تربیتی است، تحریف به وجود آوردند. این دیگر چقدر اهمیت دارد و چقدر خطرناک است که تحریفات، چه تحریف لفظی و چه تحریف معنوی در موضوعاتی صورت بگیرد که موضوع عادی نیستتند. یک وقت کسی در شعر حافظ تحریفی می کند یا مثلا در کتاب موش و گربه دست می برد این چندان اهمیتی ندارد..البته اینها نباید بشود ولی این تحریف ها به حیات و سعادت اجتماع ضربه نمی زند، در مسیر اجتماع انحرافی ایجاد نمی کند. اما تحریف در چیزهائی که بستگی به اخلاق و تربیت و دین مردم دارد خطرناک است، و وای به آنجا که در اسناد و پشتوانه های زندگی بشر تحریف صورت بگیرد.

 

عوامل تحریف (8)
این عوامل بر دو قسم است . یک نوع، عوامل عمومی[اند و نوع دیگر آن عوامل خصوصی است.
الف. عوامل عمومی

 

به طور کلی عوامل وجود دارد که تواریخ را دچار تحریف می کند، اختصاص به حادثه ی عاشورا ندارد. مثلا همیشه اغراض دشمنان، خود، عاملی است برای این که حادثه ای را دچار تحریف کند. دشمن برای این که به هدف وغرض خود برسد، تغییر و تبدیل هائی در متن تاریخ ایجاد و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از تاریخ می کند و این نمونه های زیادی دارد که نمی خواهم در اطراف آنها بحث بکنم..
عامل دوم تمایل بشر به اسطوره سازی و افسانه سازی است و این در تمام تواریخ دنیا وجود دارد. در بشر، یک حس قهرمان پرستی هست که در اثر آن درباره ی قهرمان های ملی و قهرمان های دینی افسانه می سازد. (9) بهترین دلیلش این است که مردم برای نوابغی مثل «بوعلی سینا» و «شیخ بهایی» چقدر افسانه جعل کردند! بوعلی سینا بدون شک نابغه بوده و قوای جسمی و روحی او یک جنبه ی فوق العادگی داشته است. ولی همین ها سبب شده مردم برای او افسانه ها بسازند...
درباره ی امیرالمؤمنین علی علیه السلام، ما شیعیان چقدر افسانه گفته ایم! در این که علی علیه السلام مرد خارق العاده ای بوده بحثی نیست، در شجاعت علی علیه السلام کسی شک ندارد. دوست و دشمن اعتراف دارند که شجاعت علی علیه السلام شجاعت فوق افراد عادی بوده است. علی علیه السلام در هیچ میدان جنگی، با هیچ پهلوانی نبرد نکرد مگر این که آن پهلوان را کوبید و به زمین زد. اما مگر افسانه سازها و اسطوره سازها به همین مقدار قناعت کردند؟! ابدا. مثلا گفته اند علی علیه السلام در جنگ خیبر با مرحب خیبری روبه رو شد مرحب چقدر فوق العادگی داشت.
مورخین هم نوشته اند که علی در آنجا ضربتش را فرود آورد این مرد را دو نیم کرد (نمی دانم که این دو نیم کامل بوده یا نه) ولی در اینجا یک حرفها، و یک افسانه هایی درست کردند که دین را خراب می کند...
اروپائی ها می گویند: در تاریخ مشرق زمین مبالغه ها ، اغراق ها زیاد است و راست هم می گویند. ملا آقای دربندی در اسرار الشهاده نوشته است:
سواره نظام لشکریان عمر سعد ششصد هزار نفر و پیاده نظامشان دو کرور بود و در مجموع یک میلیون و ششصد هزار نفر و همه . اهل کوفه بودند!
مگر کوفه چقدر بزرگ بود؟ کوفه یک شهر تازه ساز بود که هنوز سی و پنج سال بیشتر از عمر آن نگذشته بود، چون کوفه را در زمان عمر بن خطاب ساختند. این شهر را عمر دستور داد بسازند برای این که لشکریان اسلام در نزدیکی ایران، مرکزی داشته باشند. در آن وقت معلوم نیست همه ی جمعیت کوفه آیا به صدهزار نفر می رسیده است یا نه؟ این که یک میلیون و ششصد هزار نفر سپاهی در آن روز جمع بشود و حسین بن علی هم سیصدهزار نفر آنها را بکشد، باعقل جور در نمی اید. این، قضیه را به کلی از ارزش می اندازد....
این حس اسطوره سازی، خیلی کارها کرده است. ما نباید یک سند مقدس را در اختیار افسانه سازها قرار بدهیم.
فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین. (10(
[عامل سوم تحریف تاریخ، (11)] دوستی و تمایل [افراد است که ] مثال عام دوستی همه ی اکاذیبی است که افراد و اقوام برای نیاکان خود جعل می کنند. در مورد امام [حسین علیه السلام]، او را اخلال گر و تفرقه انداز خواندند که قبلا [بحث آن ] گذشت.

 

ب. عوامل خصوصی
[این عوامل اختصاص به حادثه ی خاص تاریخی دارد که در حوادث تاریخی دیگر، مشاهده نمی شود. بنابراین هر حادثه ی تاریخی ممکن است عوامل خاص خود را دارا باشد. استاد شهید مطهری در جلد اول کتاب حماسه ی حسینی به طور مشروح در خصوص عوامل خاص تحریف حادثه ی عاشورا بحث ارزشمندی را بیان می دارند که ما از آوردن آن مطالب در اینجا به دلیل اختصار پرهیز می کنیم.

 

وظایف علما و عامه ی مردم (12)
قبل از آنکه این وظیفه و این رسالت را چه برای علمای امت ( به تعبیر دیگر خواص) و چه برای توده ی مردم ( به تعبیر دیگر عوام) عرض کنم، مقدمتا دو مطلب دیگر را بیان می کنم:

 


مسئولیت تحریفات
یکی این که نگاهی به گذشته کنیم و ببینیم مسؤول این تحریفات چه کسانی هستند. آیا خواص و علما مسؤول این تحریفاتند و یا توده و عوام الناس؟ امروزه وظیفه چیست و وظیفه ی کیست، یک مطلب است، در گذشته مقصر و مسؤول که بوده است، مطلب دیگری است.
معمولا در این گونه قضایا علماء به گردن عوام می اندازند و عوام به گردن علماء .... ولی حقیقت این است که در این تقصیر و در این مسؤولیت هم خواص مسؤولند و هم عوام. این را بدانید که عامه ی مردم و توده ی مردم هم دراین مسائل شریکند. در این جور مسائل این توده ی مردم هستند که حقایق کشی می کنند و انحرافات را اشاعه می دهند.
حدیث معروفی است و علماء برای آن اعتبار قائل شده اند که شخصی از امام صادق علیه السلام در ذیل آیه شریفه ی :«و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی» ( 13) ( در اینجا خدا از عوام یهود انتقاد می کند. با این که خدا عوام را بی سواد، امی و درس ناخوانده معرفی می کند، در عین حال از همین عوام در قرآن انتقاد می کند و آنها را مسؤول میشناسدسؤال می کند که آقا! علمای یهود مسؤول بوده اند درست، عوام چه مسؤولیتی دارند؟ اینها عوام بودنشان عذرشان است (حدیث مفصل است)
امام فرمود: این جور نیست. مسائلی هست که احتیاج به درس خواندن دارد، فقط درس خوانده ها آنها را درک می کنند، درس ناخوانده ها درک نمی کنند. در اینجا می توان گفت عوام مسؤول نیستند چون درس خوانده نیستند. گو این که گاهی عوام مسؤولیتشان این است که چرا درس نمی خوانند؟ این هم یک منطقی است ولی اگر عوام مسؤولیت نداشته باشند، در مسائلی است که آن مسائل احتیاج به تحصیل و درس و کتاب و معلم دارد. وقتی معلم ندیده، مدرسه ندیده، کتاب نخوانده چرا مسؤول باشد؟
اما بعضی از مسائل هست که بشر با فطرت سلیم، آنها را درک می کند و دیگر مدرسه و کتاب و معلم نمی خواهد، به تعبیر من دیپلم داشتن نمی خواهد، کلاس شش را طی کردن نمی خواهد .بلکه عقل داشتن کافی است، سلامت عقل کافی است، سپس امام مثال زد، فرمود: عالمی مردم را به زهد و تقوا دعوت می کند، ولی در عین حال برخلاف زهد و تقوا عمل می کند! توبه فرما است، اما توبه فرمایان خود، توبه کمتر کنند و مردم عوام هم اینها را می بینند که بر ضد گفته ی خودشان عمل می کنند! امام فرمود: آیا انسان باید درسی خوانده و معلم دیده باشد و کلاس طی کرده باشد تا بفهمد که چنین آدمی لایق پیروزی نیست؟ عوام یهود اینها را به چشم خودشان می دیدند و با عقل خودشان درک می کردند، «و اضطروا بمعارف قلوبهم»(14) با یک معرفت فطری درک می کردند که از چنین کسانی نباید پیروی کرد مع ذلک پیروی می کردند، پس مسؤولند.
یک سلسله مسائل هست که احتیاج به درس خواندن ندارد، به قول معروف خط سیاه و سفید خواندن نمی خواهد... فطرت سلیم می خواهد و فطرت سلیم را هم، همه دارند. فطرتشان درک می کند . پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله جمله ای دارد که از پخته ترین جمله هاست، چون از فطری ترین جمله هاست. فرمود:
انما الاعمال بالنیات و انما لکل امریء ما نوی. (15)
عمل، به قصد و نیت بستگی دارد. اگر شما کاری انجام دهید چه خوب و چه بد، اما آن کار بدون قصد از شما صادر شده باشد، اگر بد است مسؤول نیستید و اگر خوب است پاداش ندارید.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معنای تحریف قران