فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی دوو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نماز تاثیر آن در نبیان خانواده

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد نماز تاثیر آن در نبیان خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نماز تاثیر آن در نبیان خانواده


تحقیق در مورد نماز  تاثیر آن در نبیان خانواده

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه9

 

فهرست مطالب

 

2ـ وحدت شخصیت و انسجام خانوادگی

3ـ افزایش اعتماد به نفس

فضای معنوی

تاثیر نماز در تحکیم بنیان خانواده

در جهان مادی امروز که نهاد خانواده در حال اضمحلال توسط فساد و فحشاء است بزرگترین دغدغه های خانواده ها برای نجات فرزندانشان از این منجلاب فساد و فحشاست و قرآن این کتاب زندگی بشر سالها پیش از این راه نجات را بیان کرده است؛«اتل ما اوحی الیک من الکتاب واقم الصلاه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر ولذکر الله اکبر والله یعلم ما تصنعون؛هر چه را از این کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن و نماز بگزار ،که نماز آدمی را از فحشا و منکر باز می دارد و ذکر خدا بزرگ تر است وخدابه کارهایی که می کنید آگاه است
همانطور که در روایات نیز وارد شده است هنگامی که فرزندی به دنیا می آید مستحب است در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفته شود چراکه این عمل باعث می شود انسان از کودکی با نماز آشنا شود و بنابراین از شر شیطان در امان باشد؛کم نیستند اینگونه احادیث که بر آموزش نماز به کودکان تاکید دارند؛دراین میان باید دید که چگونه می توان این فریضه الهی را که به گفته مقام معظم رهبری نیاز آدمی و دریچه‌ ای است که هوای پاک آزادی را از عالم معنا به ما می رساند و دل را از آلودگی و بیخبری می رهاند را به گونه ای در خانواده ها نهادینه کرد که پیوند نماز و خانواده پیوندی نا گسستنی باشد.

نقش نماز در آرامش روانی خانواده

 

1ـ عدم احساس گناه و یا کاهش آن

آدمی آنگاه که به سجاده می‏نشیند تا با خدا راز گوید، باید هوشیار باشد. چرا که قرآن می‏فرماید «لا تقربوا الصّلاة و انتم سکاری» آنگاه که مست هستید، نزدیک نماز نشوید. پس لازمه مقبولیت و پذیرش نماز، دور بودن از ناهشیاری و مستی است.

نماز آدمی را از فحشا و منکرات باز می‏دارد. «انّ الصّلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» شرب خمر، مستی، غفلت و دیگر گناهان و آلودگی‏ها در پرتو نماز محو و نابود می‏شوند. با حذف گناهان فضای روح و روان انسان پاک و مصفّا می‏شود و در نتیجه آرامش و اعتماد به نفس به دست می‏آید. نماز شستشوگر روان از گناه است و قلبی که در آن تاریکی گناه نباشد از آرامش و اطمینان و صفا لبریز می‏شود. چنان که پیامبر فرموده انسانی که نمازهای پنجگانه را به جای می‏آورد، مانند آن است که در رودی پنج بار شنا کرده و از آلودگی‏ها به در آمده است. پس نماز مانع ابتلا به آلودگی و گناهان است و نیز به سبکی بار گناه آدمی می‏انجامد. زیرا قرآن می‏فرماید: «انّ الحسنات یذهبن السّیئات» به درستی نیکی‏ها، بدی‏ها و گناهان را می‏زدایند و از بین می‏برند و نماز یکی از برترین حسنات است.

پس اگر احساس گناه را عامل ایجاد اضطراب و نا امنی بدانیم و گناه نکردن و یا انجام عملی را که گناه و احساس گناه را تخفیف بدهد وسیله ایجاد مانع انجام گناه می‏گردد و اگر فردی گناهی را مرتکب شده انجام نماز که یکی از حسنات ممتاز است ـ گناه او را تخفیف می‏دهد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نماز تاثیر آن در نبیان خانواده

تحقیق در مورد خاطرات نماز امام خمینی

اختصاصی از فی دوو تحقیق در مورد خاطرات نماز امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خاطرات نماز امام خمینی


تحقیق در مورد خاطرات نماز امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب

 

روزهای آخر بیت المقدس

 

نماز در اسارت

نماز در جبهه

نمازی در محضر استاد

ادای نماز صبح

 

طلوعی پس از غروب

عشق به نماز

سخن پیامبر (ص) بعد از نماز صبح

خاطرات نماز امام خمینی

روز اولی بود که شاه رفته بود. امام در نوفل لوشاتو فرانسه اقامت داشتند. نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار خارجی از کشورهای مختلف، اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند تا به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهند. تمام دوربینها کار می‌کردند. هنوز دو سه سؤال بیشتر از امام نشده بود که صدای اذان ظهر شنیده شد. امام  بلافاصله جمع خبرنگاران راترک کردند و فرمودند:
« وقت فضیلت نماز ظهر می‌گذرد.»
تمام حاضرین از این  که امام محل را ترک کردند، متعجب شدند.
کسی از امام خواهش کرد: «چند دقیقه ای صبر کنید تا چند سؤال دیگر هم بشودو بعد برای اقامة نماز بروید.»
امام با قاطعیت فرمودند: « به هیچ وجه نمی شود» و برای خواندن نماز رفتند.

مؤذن دلیر

یکی از مسائلی که برای عراقی ها گران تمام می شد ، خواندن نماز جماعت و گفتن اذان در وقت نماز بود.
یک روز صبح، یکی از بچه ها زودتر از بقیه بیدار شد و شروع به گفتن اذان کرد. این کار هر روز انجام می شد؛ اما دور از چشم نگهبانان عراقی. آن روز هنوز اذان بسیجی به پایان نرسیده بود که سر و کلة یکی از نگهبانان پیدا شد و با فریاد از او خواست تا کارت شناسایی‌اش را بیاورد. اما او تا اذان را به پایان نرساند، کوچکترین توجهی به عراقی نکرد، بسیجی بعد از گفتن اذان با خونسردی به پنجره نزدیک شد و از نگهبان عراقی پرسید که چه می‌خواهد.
نگهبان که رگهای گردنش از شدت عصبانیت متورم شده بود، مجدداً فریاد کشید: « مگر نگفتم کارتت را بیاور؟ مرا مسخره می‌کنی! چنان بلایی سرت بیاورم که تا ابد یادت بماند.»
بسیجی با همان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خاطرات نماز امام خمینی

دانلودمقاله دلایل ترک نماز

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله دلایل ترک نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

مقدّ مه
در خطبه های نهج البلاغه مکرّر دربارۀ اهمیّت و عظمت نماز و قرآن بحث شده است و هر یک از این سخنان ناظر به مطلبی میباشد . از جمله در خطبۀ اوّل ،علی (ع) بحث جامعی دربارۀ جامعیّت نماز و قرآن مطرح فرموده است زیرا هدف اصلی امام (ع) این بوده که این نکته را بیان کند که اگر رسول خدا (ص) از میان مسلمانان رفته ، کتاب جامعی در میان آنان به یادگار گذاشته که برنامه زندگی معنوی و مادّی ، فردی و اجتماعی آنها را در تمام جهات تنظیم و تبیین می کند. در این خطبه بعد از ذکر این جمله((کِتابَ رَبَّکُم فیکُم)) به چهارده نکته در مورد جامعیّت و ویژگیهای قرآن پرداخته است که بیان مسالۀ اعجاز قرآن از نظر محتواست، زیرا در این چهارده نکته ای که امام (ع) درباره قرآن مجید به آن اشاره فرموده به قسمت عمدۀ ریزه کاریهای قرآن و تنوّع محتوای آن در تمام زمینه ها و در مسیر پاسخگویی به نیازهای انسان ، از نظر اعتقادات و مسائل عملی و اخلاقی و واجبات و محرّمات و رابطه میان قرآن و سنّت و ... پرداخته است و دقّت در آنها نشان می دهد که تا چه حد محتوای قرآن و نماز حساب شده و منطبق بر نیازهای انسان ها است .

 


الله اکبر
با تکبیر نماز را آغاز می کنیم ، ندای انسان ساز تکبیر بر پیشانی نماز، جان نمازگزار را به اوجی می برد که در برابر بلندای آن هر قدرت و عظمتی کوتاه و ناچیز است، آنچه چشم ها را خیره ساخته ، آنچه گوشها را پر کرده ، خواسته ها و خواستنی ها ، داشته ها و داشتنی ها، ثروتها و اندوخته ها ، نیرو ها و برتری ها ، ظلم ها و ستمگری ها ، طاغوتها و ابر قدرتها.
همه با جان مومن با طنین الله اکبر رنگ می بازند. پست و حقیر می شوند . ضعیف و ناتوان می نمایند . و تنها یک چیز ، ذات لا یزال آفریدگار متعال بر عرصه می ماند ، و این به راستی برازندۀ اوست و او از هر چیز عظیمتر و برتر است . الله اکبر و مومن بر عرصه اندیشه، نماز را با تکبیر آغاز می کند و جان را با قدرت لا یزال ((او)) پیوند می زند و بدین ترتیب است که مومن از هیچ چیز نمی هراسد . و بدین سان است که طاغوت با پشتیبانی همۀ ابر قدرتها از تکبر مومنان می ترسد و گریزان می شود ، و بدین سان بود که مشت بر تانک غلبه کرد . و تکبیر بر طاغوت...

 

نیاز به نماز
من آن خدای یکتایم که خدایی جز من نیست ، مرا پرستش کن و نماز را همواره به پای دار تا در یاد من باشی.
انسان در امواج زندگی، و در کشاکش رنج ها و بلا ها به تکیه گاهی نیازمند است که بدان پناه برد و درون پر اضطراب را آرامش بخشد، و این تکیه گاه جز یاد خدا چیز دیگری نمی تواند باشد.
خدا به نماز ما نیاز ندارد و این مائیم که به خدا و به نماز که وسیلۀ ارتباط با خداست نیازمندیم . نماز تجلّی بخش دلهای خسته و مایۀ روشنی و صفای جان و وسیلۀ ارتباط مداوم بند با خدای جهان است، این ارتباط انسان ضعیف و محدود با خدای نا محدود ، در برابر مشکلات و در نشیب و فراز ها به انسان نیرو می بخشد.
نماز عطف دل به سوی آفریدگار جهان است ، انسان سر گشتۀ و حیران ، سکون و آرامش خود را تنها با روی آوردن به خدا می یابد ، و نماز بهترین راه ارتباط با خداست ، زیرا همۀ ارکان و خصوصیّات نماز از نیّت و تکبیر و حمد و سوره تا رکوع و سجود و تشهّد وسلام ، و دیگر مقدمات نماز همه و همه به گونه ایست که دل را به سوی خدا می برد و حتی تن و اندام آدمی در این عبادت به کاری خدایی مشغول می شود ، و بدین ترتیب در شبانه روز مومن پنج بار با تمام وجود به سوی حق توجّه می کند، و همچنانکه قطب نما کشتی را در امواج دریا به سوی مقصد پیش می برد و از گم شدن نگاه می دارد ، نماز نیز مومن را به سوی هدف نهائی لقاء الله – رهنمون می شود و از انحراف مسیر مصون می دارد...
هشتمین پیشوا و امام علی بن موسی (ع) در مکتوب گرامی خود علّت وجوب نماز را چنین بیان می فرماید:
((... مداومت بر یاد خدای عزوجل در شب و روز برای آن است که بنده ، مولا و آفریدگار خود را فراموش نکند و طغیان نورزد ، یاد خدا و ایستادن در پیشگاه او انسان را از گناهان و انواع فساد باز میدارد.))
پیامبر گرامی اسلام فرمودند: ((هنگامی که مومن به نماز می ایستد ، خدای متعال بر او تا پایان به لطف می نگرد ، و رحمت از آسمان بر او سایه می افکند ، فرشتگان پیرامون او تا افق آسمان جای می گیرند و خداوند فرشته ای را مامور می سازد که بالای سر او می ایستد و می گوید : ای نماز گزار! اگر بدانی چه کسی بر تو نظر افکنده است و با چه کسی به رازو نیاز مشغولی ، جایت را ترک نمی کنی و به هیچ سوی دیگر توجه نمی نمایی. ))
در روایتی دیگر چنین آمده است : ((اگر نماز گزار بداند تا چه حد جلال خداوند او را فرا می گیرد مایل نخواهد بود که سر از سجده بر دارد.))
و باز پیامبر اسلام (ص) در پاسخ کسی که از نماز پرسیده بود فرمود : ((نماز از راه های دین و راه پیامبران و موجب خشنودی و رضای پروردگار است. نماز برای نماز گزار وسیلۀ دوستی فرشتگان و هدایت و ایمان ، و نور معرفت ، و برکت در روزی ، و آسایش تن و نا خشنودی شیطان ، و همچون سلاحی در برابر کافران ، و موجب اجابت دعا و پذیرش سایر اعمال است، نماز برای مومن توشه یی برا آخرت و شفیعی هنگام مرگ ، و همدمی در قبر، و بستری برای تن او و پاسخی در برابر فرشتگان سوال و جواب در قبر است ، نماز بنده خدا در قیامت ناجی است بر سر او ، نوری بر صورت او و لباسی است بر اندام او ، و حائلی است میان او و دوزخ ، و حجتی است بین او و پروردگار عزوجل ، و موجب نجات تن اوست از آتش ، و جواز عبور بر صراط و کلید بهشت و کابین حوریان و بهای بهشت جاوید است ، با نماز ، بنده به درجات عالی میرسد چرا که نماز تسبیح و تهلیل و تمجید و تکبیر و تقدیس و ذکر و دعاست. ))
اصو لا نماز شکر و سپاس به پیشگاه خدای بزرگ است ، خدایی که همه پدیده ها از او و هستی همه آفریدگان به هستی اوست ، نعمت هایی را که به ما ارزانی داشته در شمار نمی آید ، و نماز سپاس نا چیزی است بر نعمت های او ، و ما نباید نا سپاس باشیم.
چهارمین امام زین العابدین (ع) فرمودند: ((جدّم پیامبر خدا (ص) چنان در عبادت و نماز کوشا بود که پایش از بسیاری از ایستادن ورم می کرد ، به او عرض کردند : چنین خویشتن را به زحمت می داری در حالیکه خداوند گذشته و آینده تو را بخشوده است ؟ پیامبر (ص) فرمودند : آیا بندۀ سپاسگزار نباشمک))
خدا شایستۀ ستایش و بندگی است ، امیر المومنین علی (ع) در دعای خویش می گوید: ((خدایا تو را از بیم دوزخ و به شوق بهشت عبادت نمی کنم ، تو را شایستۀ ستایش و سزاوار پرستش میدانم و عبادت می کنم.))
اهمیّت نماز
نماز از مهمترین و ضروری ترین فرایض و تکالیف اسلامی است که بر هر بالغ و عاقلی واجب است ، حتی در غوغای جنگ و غرقاب دریا نیز این تکلیف از مسلمان ساقط نمی شود و باید به اختصار و به صورتی ویژه برگزار شود.
ارزش حیاتی و اثرات معنوی نماز به حدی است که پیشوایان گرامی دین نماز را ((ستون دین)) نامیده اند . ((اگر کسی عمدا آن را ترک کند دین خود را خراب کرده است.))
از امام صادق (ع) پرسیدند : بهترین و محبوبترین وسیلۀ نزدیکی به خدای متعال چیست؟ فرمودند: ((پس از خدا شناسی چیزی را برتر از نماز نمی دانم. ))
و نیز فرموده اند: ((به هنگام حساب ، پیش از هر چیز نماز بنده را محاسبه می کنند ، اگر نماز پذیرفته شود سایر اعمال او نیز پذیرفته می شود ، و اگر نمازش رد شود سایر اعمالش نیز مردود است.))
در خدمت امام باقر (ع) مردی را یاد کردند و گفتند : ((مرتکب حرام می شود و واجبات را سبک می شمارد ، حتی نماز را هم ترک کرده است.))
امام (ع) تکیه داده بود ، پس راست نشست و فرمود : ((سبحان الله ، نماز واجب را ترک کرده؟ همانا ترک نماز نزد خداوند امری عظیم است.))
نماز از اولین تکالیف اسلامی است که در همان روزهای نخستین بعثت پیامبر (ص) ، از طرف خداوند تشریع شد ، پیامبر گرامی (ص) با امیر المومنان علی (ع) که در آن هنگام ده ساله بود و بانوی فداکار خدیجه (ص) در کنا کعبه به نماز می ایستادند.
اهمیت نماز به حدی است که وقتی مردم طائف ضمن شرایط خود برای پذیرش اسلام از پیامبر (ص) خواستند آنان را از نماز معاف دارد، و ایشان فرمودند: اما نماز ، همانا در دینی که نماز نداشته باشد خیری نیست.
اینک باید دید که نماز با این ارزش و اهمیت ، و با اثرات حیاتی آن در سازندگی معنوی انسانها، در نظر ما مسلمانان چگونه است، و تا چه حد بدان ارج می نهیم و محترمش می داریم.
پیش از انقلاب اسلامی ایران، رژیم طاغوتی پهلوی برای خدمت به استعمارگران همه چیز ملت را فدای منافع ازبابان خارجی می کرد، احکام دین و آداب اسلامی را که سدی در برابر اهداف دشمنان بود به بازیچه می گرفت، تا آنجا که برای نماز که رکن دین است هیچ اهمیتی قائل نمی شدند، در ادارات و مراکز دیگر برای هر چیز ممکن بود وقت ویژه ای قرار دهند جز نماز که هیچش بحساب نمی آوردند.
اینک بر همه ما مسلمانان است که هشیار باشیم ، و به دشمنان فرصت ندهیم که با تبلیغات مسموم ، دین و مظاهر آن را کم اهمیت جلوه دهند، و علی رغم دشمنان دین باید احکام و تعالیم اسلام را ارج نهیم ، و فراموش نکنیم که تنها در سایه اسلام میتوانیم حیثیت از دست رفته را باز یابیم و بویژه بر ماست که برای نماز این فرضیه بزرگ الهی اهمیت بسیار قائل شویم ، باید بدانیم که نماز عبادتی تشریفاتی نیست و منافع فردی و اجتماعی و قدرت اصلاحی آن بسیار است نماز به کار گیرنده تن و اندیشه است ، و این هر سه را برای سازندگی انسان و خوشبختی او به تحرک و کوشش وامیدارد.
نماز یک دستور تربیتی و اصلاحی است برای رشد روح و تعالی افکار و پیراستگی از آلودگی ها و زشتی ها، نماز یک نوع توجه مستمر به خدا و وسیله ارتباط مداوم مومن با اوست.نماز برای مومن موجب تحکیم تقوی و پیشرفت در درستی و رستگاری است همچنانکه بی نمازی برای گناهکار موجب تشدید گناه و پیشرفت در شقاوت و تاریکی است تاآنجا که مجرم را به دوزخ می کشاند.

 

حالت بازدارندگی نماز:
دارای مراتب و درجاتی است که به میزان ایمان نماز گزار و خضوع و حضور قلب او بستگی دارد، هر چه ایمان و توجه و حضور قلب بیشتر باشد این اثر حیاتی قوی تر می شود . می بینیم که پیامبر گرامی اسلام و ائمه طاهرین (ع) که به نماز توجه و دلبستگی داشتند و با نهایت خضوع و اخلاص نماز خویش می گذاشتند از هر گونه زشتی و گناه منزه بودند. آن گرامیان علاوه بر نماز های واجب در انجام نمازهای مستحبی نیز کوشا بودند.
آداب و دستورات نماز هر یک در سازندگی انسان و تکمیل فضیلت او نقشی بزرگ دارد و در زندگی فرد و اجتماع آثاری ارزنده به بار می آورد. نمازگزار می داند که نماز در جای غصبی و با لباس غصبی باطل است ،
توجه و دقت در اوقات نماز ، و نیز وجوب ترتیب ، قیام پیش از رکوع و رکوع پیش از سجود و تکبیر در آغاز و سلام در پایان و ... که هر یک از واجبات نماز را در جای خود باید به جا آورد و بر هم زدن این ترتیب باطل کنندۀ نماز است ، میتواند نظم و انضباط برای نماز گزار باشد که در زندگی نیز امور خود را منظم و منضبط سازد.

 

آثار اجتماعی و سیاسی نماز:
نماز اگر به جماعت خوانده شود اثر اجتماعی بزرگ و گستردهایی دارد . نماز جماعت از مراسم شکوهمند و با عظمت اسلام است، تاکید اسلام در برگزاری نماز جماعت گواه روشنی است که اسلام دین همبستگی و اتحاد است ، و فشردگی صفوف مسلمین و تعاون و همکاری مسلمانان را در همه امور ارج می نهد و خواستار است.
نماز جماعت امتیازات نژادی و طبقاتی را از میان بر میدارد ، در صف نماز همه مسلمانان از هر نژاد و رنگ و ملیتی باشند برابرند و در کنار هم ، و همه در یک زمان هم نوا و همدل به نیایش می ایستند و با هم بر خاک می افتند و با هم بر می خیزند و ....
نماز جماعت برترین وسیله تفاهم برادرانه جامعه و مناسبترین فرصت برای آگاهی از حال و گرفتاری یکدیگر است و بویژه نماز جماعت عبادتی سیاسی است که صفوف مسلمانان را در برابر دشمن فشرده تر می سازد و دو خطبه اش نمازگزاران را با معارف اسلام آشنا و به پاسداری از تقوی و ایمان و توجه به مبدا و آمادگی برای معاد راهنمایی می کند. و به جامعه در امور سیاسی و اجتماعی آگاهی مستمر می بخشد ، و برترین تجلی وحدت و یکپارچگی در برابر دشمنان و سلاحی و کوبنده و موثر در مبارزه ای بی امان علیه ستمگران و مخالفان اسلام است .

 

 

 


فضیلت نماز اول وقت:
اگر چه خواندن هر نماز از اول تا آخر وقت آن جایز است ولی خواندن نماز در اول وقت بسیار فضیلت دارد امام رضا (ع) فرمودند: ((چون وقت نماز شد نمازت را بخوان ، چه می دانی چه خواهد شد .))

 

نماز و نیایش یکی از موثرترین عوامل تربیتی:
نماز قدیمی ترین نیایش به خداست و مظهر نتیجه خداپرستی و گرایش به حق می باشد، روی همین اساس ابراهیم (ع) که در میان همه ملل مذهبی به عنوان قهرمان یکتا پرستی لقب گرفته ، پس از آنکه همسرش هاجر را با اسماعیل کنار کعبه در بیابان خشک و سوزان، دور از حکومت های بت پرست قرار می دهد به خدا عرض می کند (( آنان را در این بیابان بی آب و علف آوردم تا نماز بگذارند.))
نماز، اسرار و نتایج بسیاری دارد (چه نتایج فردی و اجتماعی و چه منافع قلبی و عملی و عرفانی). جای هیچگونه تردید نیست که ((یاد خدا)) سر چشمۀ واقعی بسیاری از فضیلت ها و ارزش های اخلاقی است، یاد خدا از طغیان و سرکشی غرائز، جلوگیری می کند، چهره روح را شستشو می دهد، یاد خدا، پایه های ایمان را در وجود انسان محکم می سازد و یک پناهگاه امین و مطمئن به وجود می آورد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دلایل ترک نماز

دانلود مقاله سیمای نماز

اختصاصی از فی دوو دانلود مقاله سیمای نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

نماز و اهمیت آن
1- نماز در تمام ادیان بوده است .
قبل از حضرت محمد (صل الله و علیه و آله) در آئین حضرت عیسی (علیه السلام ) هم نماز بوده است قرآن کریم از زبان او نقل می کند که خداوند مرا به نماز سفارش کرده است : و اوصانی بالصلوه (1) و قبل از او موسای کلیم (علیه السلام ) بوده که خداوند به او خطاب می کند : اقم الصلوه لذکری (2) و قبل از موسی پدر زن او حضرت شعیب بوده است که نماز بر پا داشته است : (( یا شعیب اصلاتک تامرک ))(3) و قبل از همه آنها ابراهیم خلیل الله (علیه السلام ) بوده که از خداوند برای خود و ذریه اش توفیق اقامه نماز را خواسته است : (( رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی )) (4)
و این لقمان حکیم است که به فرزندش می گوید :
یا بنی اقم الصلوه وامر بالمعروف و انه عن المنکر
پسر من نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن (5)
جالب آن است که معمولاً در کنار نماز سفارش به زکات می شود ولی از آنجا که نوجوانان معمولاً پول ندارند ، در این آیه در کنار نماز به جای زکات و مالیات به امر و معروف و نهی از منکر سفارش شده است.

2- هیچ عبادتی به اندازه نماز تبلیغات ندارد .
ما در شبانه روز 5 نماز داریم ، در هر نماز ی سفارش به اذان و اقامه شده است و در مجموع این دو ندای آسمانی : بیست مرتبه حی علی الصلوه می گوئیم ، بیست مرتبه حی علی الفلاح می گوئیم ، بیست مرتبه قد قامت الصلوه می گوئیم .
و ده مرتبه قد قامت الصلوه می گوئیم .
با توجه به اینکه مراد از فلاح و خیر العمل در اذان همان نماز است ، هر مسلمانی در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با کلمه حی به خود و دیگران برگزار کردن نماز را با شور و نشاط فراوان تشویق می کند . برای انجام هیچ عبادتی اینهمه شوق و شور بروز نکرده است .
به خصوص که در اسلام سفارش شده است اذان را بلند بگوئید با صدای زیبا بگوئید ، و پاداش بسیار برای اذان نقل شده است .
اذان به حج ، کار حضرت ابراهیم (علیه السلام ) و اذان به نماز وظیفه همه ماست .
اذان شکستن سکوت است .
اذان یک دوره ایدئولوژی و تفکرات ناب اسلامی است .

 

1- مریم /31 2-طه /14 3- هود /87 4 – ابراهیم / 40 5 – لقمان /17

سیمای نماز – 1
اذان سرود مذهبی است با عباراتی کوتاه و پر محتوا .
اذان هشدار به غافلان است .
اذان نشانه باز بودن جو مذهبی و نشانه حیات معنوی است .
3- نماز هیچ قید و شرطی ندارد .
(( و اوصانی بالصلوه و الزکوه ما دمت حیا ))(1)
هر یک از دستورات اسلامی ممکن است به دلیلی تعطیل شود . مثلاً رفتن جهاد برای مردم علیل واجب نیست . روزه برای مریض واجب نیست .
خمس و زکات و حج برای طبقه محروم واجب نیست . اما تنها عبادت واجبی که تعطیل بردار نیست نماز است حتی در لحظه مرگ ( اگر چه برای زن ها در هر ماه برنامه خاصی وجود دارد )
4- نماز همراه با مردم داری
قولوا للناس حسنا و اقیموا الصلوه
( نمازگزار باید با مردم با زبان خوش سخن بگوید )
با زبان خوش می توانیم نماز را بهتر تبلیغ کنیم . کسانی که ، با اخلاق و سیره پیامبر اکرم (صل الله و علیه و آله) مسلمان شده اند بیش از کسانی اند که با استدلال عقلی مسلمان شدند .
حتی با کفار هم که انسان بحث و جدل می کند باید صورتی نیکو داشته باشد ، یعنی اول خوبی های آنان را بپذیرد و بعد نفطه نظرهای خود را بیان کند .
5- نماز اولین واجب بعد از ایمان به توحید و معاد
(( الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه ))(2)
در ابتدای قرآن و سورهی بقره پس از ایمان به غیب که شامل ایمان به خداوند و معاد فرشتگان است ، اولین اصل عملی که مورد ستایش قرار گرفته اقامه نماز است .
6- انتقاد شدید خداوند به خاطر ترک یا بی توجهی به نماز
عده ای ایمان ندارند و نماز نمی خوانند . ((فلا صدق و لا صلی ))(نه تصدیق کرد و نه نماز خواند ) قرآن کریم صحنه جان دادن آمیخته با یک دنیا آه و حسرت این افراد را ترسیم کرده است :
عده ای مانع نماز دیگران می شوند ((رایت الذی ینهی عبدا اذا صلی )) (آیا دیدی آن را که مانع بنده باشد ، آنگاه که نماز بخواند ؟) (3)
ابوجهل ، وقتی تصمیم گرفت همین حضرت محمد (صل الله و علیه و آله) مشغول سجده شد با لگد ،گردن

 

 

 

1 – مریم /31 2 – بقره /2 3 – علق / 40

سیمای قرآن -2
آن حضرت را در هم بشکند همراهانش او را دیدند که رفت ولی منصرف شد . گفتند چرا جسارت نکردی ؟! گفت خندقی از آتش دیدم که در پیش روی من شعله ور بود . (1)
عده ای مسخره می کنند :
(( و اذا نادیتم الی الصلوه اتخذوها هزوا ))
(هرگاه ندای نماز بلند می کنید مسخره می کنند )
عده ای بی نشاط نماز می خوانند :
(( و اذا قاموا الی الصلوه قاموا کسالی ))
( منافقین هرگاه به نماز می ایستند بی حال اند ))(2)
عده ای از روی ریا نماز می خوانند :
((یراون الناس و لا یذکرون الله الا قلیلا ))
( و در برابر مردم ریا کارند و جز اندکی یاد خداوند نیستند )
عده ای گاهی می خوانند و گاهی نمی خوانند :
(( فویل للمصلین الذینهم عن صلوتهم ساهون )
( وای به نمازگزارانی که از نمازشان فراموشکارند )(3)
عده ای اگر دنیا نباشد به فکر نمازند ولی اگر دنیا مطرح شد از نماز کم می گذارند :
(( و اذا راو تجاره او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما ))( هرگاه لهو و تجارتی دیدند به سوی آن روانه شده و او را در حالی که به خواندن خطبه نماز ایستاده ای وا می گذازند )
( این آیه اشاره به ماجرایی دارد که : پیامبر اکرم (صل الله و علیه و آله) مشغول خواندن خطبه های نماز جمعه بود . که گروهی برای فروش اجناس خود شروع به طبل زدن کردند . مردم از پای سخن پیامبر گرامی (صل الله و علیه و آله) برای خرید بلند شده و به سراغ سروصدا و معامله رفتند و حضرتش را تنها گذاشتند و و بنابر آنچه در تاریخ ثبت شده است فقط دوازه نفر به خطبه های حضرت گوش می دادند !)
7- تلاش برای نماز
بعضی مال خود را وقف نماز می کنند ، مثلاً در بعضی شهرهای ایران ( اصطهبانات فارس ) درختان گردوو بادامی وقف شده است تا حاصل آن صرف نو نهالانی شود که به مسجد می آیند .
بعضی برای اقامه نماز کتک می خورند مثل انقلابیون در زندان شاه .
و بعضی مانند زهیر که در تیر باران روز عاشورا جلو امام حسین (علیه السلام ) ایستاد تا امام نمازش را بخواند .

 

1 - تفسیر نمونه به نقل از مجمع البیان 2- نساء / 142 3- ماعون /4و5

سیمای نماز -3
و بعضی در راه نماز شهید می شوند ، مثل شهدای محراب آیت الله اشرفی اصفهانی ، دستغیب، صدوقی ، مدنی و قاضی طباطبایی .
و بعضی در حال نماز شهید می شوند مثل علی ابن ابیطالب (علیه السلام )
8- نماز ، کلید قبولی تمام عبادت ها
در اهمیت نماز ، همین بس که در فرمان علی (علیه السلام ) به نماینده خود در مصر (محمد بن ابی بکر ) آمده است : نماز را در اول وقت و با مردم بپادار ، زیرا همه کارهای دیگرت ، تابع نمازتوست .
در روایات نیز می خوانیم : اگر نماز قبول شود ، عبادات دیگر هم قبول می شود ، ولی اگر نماز مردود شد ، کارهای دیگر هم مردود خواهد شد .
مثلاً اگر پلیس راهنمائی از شما گواهینامه رانندگی بخواهد و شما مدارک و کارت شناسایی معتبر دیگری ارائه دهید ، طبعاً پذیرفته نخواهد شد . مجوز رانندگی ، داشتن گواهینامه آن است و بدون آن ، تمام مدارک دیگر بی اثر خواهد بود . نماز نیز چنین نقشی دارد .
9- نماز وسیله آزمایش خود
در حدیث می خوانیم که هر که می خواهد بداند مقام و منزلت او نزد خداوند چیست ببیند که خداوند نزد او چه مقامی دارد ؟ (1)
اگر اذان نماز نزد تو بزرگ و محترم بود تو نزد خداوند احترام داری و اگر نسبت به انجام فرمان او بی تفاوت بودی مقام و ارزشی نزد او نداری و همچنین اگر نماز تو را از فساد و فحشا بازداشت تاثیر و قبول نماز است .
10- نماز اولین سئوال قیامت
درحدیث می خوانیم اولین چیزی که در قیامت مورد سئوال و حساب قرار می گیرد نماز است .(2)

 

بخش دوم :
فلسفه و روح نماز
11- نماز یاد خداست
خداوند به حضرت موسی می فرماید : ((اقم الصلوه لذکری )) (برای یاد من نماز به پا دار)
ذکری قلبی ، با روشی مخصوص به یاد خدا بودن و با شیوه ای ابتکاری که اعضای انسان از موی سر تا نوک پا در آن نقش داشته باشند .
هنگام وضو ، هم روی سر را مسح می کنیم و هم روی پا را ، هنگام سجده هم پیشانی بر زمین می نهیم و

 


1- بحار ، ج 75، بیروت، ص199 2 – بحار، ج7، بیروت، ص 267

سیمای نماز -4
هم انگشت پا . هم زبانمان تسبیح می گوید و هم دلمان به یاد اوست . در سجود چشم هامان باید محل سجده ، نیمه باز دوخته شود ، قسمتهایی از بدن باید پوشیده باشد ؛ کمر در رکوع خو شود ، دستها هنگام گفتن (( الله اکبر )) بالا بیاید ؛ گردن نمازگزار باید افروخته باشد و در حالت رکوع کشیده شود ؛ باری به هنگام خواندن نماز باید همه اعضای آدمی به نحوی در خدمت یاد خدا باشند .
12- نماز و تشکر
یکی از اسرار نماز تشکر از پروردگار است ، قرآن می فرماید : عبادت کنید خداوندی را که شما و نیاکان شما را آفرید ، هستی شما و همه از اوست
(( واعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم ))(1)
تشکر از ولی نعمت یک ارزش است . در سوره کوثر می خوانیم : ما به تو ((کوثر)) و خیر زیاد عطا کردیم پس نماز بخوان (( انا اعطیناک الکوثر فصل ))یعنی به شکرانه عطایای ما نماز به پا دار .
نماز بهترین نوع شکرگزاری است که شیوه آن را خداوند بیان فرموده و تمام انبیاء و اولیا هم آن شیوه را به کار بسته اند . نماز تشکری است هم عملی و هم ربانی و هم دائمی و هم سازنده .
13- نماز و قیامت
مردم نسبت به رستاخیز و معاد چند دسته هستند :
1- به قیامت شک دارند (ان کنتم فی ریب من البعث))(2)
2- به قیامت مظنون اند : ((یظنون انهم ملاقوا الله ))(3)
3- به قیامت یقین دارند : ((و بالاخره هم یوقنون )) (4)
4- منکر قیامت هستند : ((و کنا نکذب یوم الدین))(5)
5- ایمان دارند ولی فراموش کاران اند : ((نسوا یوم الحساب ))(6)
قرآن برای رفع شک و استدلال کرده و از مومنان و گمان دارندگان با (( تفاوت )) ستایش کرده است ، و از منکران برهان و دلیل انکارشان را خواسته است . و برای گروه پنجم تذکراتی داده تا فراموش نکنند . نماز ، هم شک زداید . هم غفلت ها را به (( یاد )) بدل می کند . انسان در هرشبانه روز دسته کم ده بار با گفتن عبارت (( مالک یوم الدین )) مساله قیامت را به خود تلقین می کند و تذکر می دهد .
14- نماز جنگ با شیطان هاست
همه ما با کلمه محراب آشنا هستیم . این کلمه در قرآن نیز درباره نماز حضرت زکریا (علیه السلام ) آمده است : ((هو قائم یصلی فی المحراب ))(7)

 

1- بقره/21 2-حج/5 3-بقره/46 4-بقره/4 5-مدثر/46 6-ص/26
7-آل عمران /39

سیمای نماز - 5
از ایستادن به نماز ، به قیام در محراب تعبیر شده و محراب در لغت یهنی محل جنگ ، چرا که نماز و حضور در محراب عبادت نیز جنگ با ابلیس است .
15- بریدن از نماز زمینه گرایش به همه مفاسد
((فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه واتبعو الشهوات ))(1)
پس از انبیا، گروهی جانشین آنها شدند که نماز را ضایع کردند و شهوات را پیروی .
در این آیه ، اول ضایع شدن نماز را مطرح کرده ، بعد افتادن در دام شهوات را چون نماز ریسمان ارتباط خداست ، همین که پاره شد ، افتادن در وادی تباهی حتمی است ، مانند پاره شدن تسبیح که موجب پخش و پلا و گم شدن دانه های آن می شود .

 

بخش سوم :
ابعاد معنوی و محتوایی نماز
16- نماز یک معامله ی پر برکت
خداوند می فرمائی : (( اذکرونی اذکرکم ))(2)
شما مرا یاد کنید من هم شما را یاد می کنم .
یاد ما از خداوند برای او سودی ندارد ولی یادی که خداوند از ما می کند ، لطفش را نصیب ما می فرماید ، لغزش ما را می بخشد ، دعای ما را می پذیرد و مشکل ما را حل می کند .لطف او برای ما بی نهایت ارزشمند و پربرکت است . پس در نماز که ما یاد خدا می کنیم ، یاد کم ارزشی را داده ایم و لطف پر ارزشی را گرفته ایم .
پس ما از کسی یاد کرده ایم که یاد ما برای او سودی ندارد چون ( ان الله لغنی عن العالمین)(3) ( خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است .) ولی بدین وسیله یاد خداوند ی را به سوی خود جلب کرده ایم و در حقیقت تمام کمالات را دریافت کرده ایم و ایم معامله پربرکتی است که خداوند ما را به آن دعوت کرده است .
17- نماز و آرامش
دنیای صنعتی امروز علی رغم پیشرفت بسیار مشکل آرامش روحی را حل نکرده است . آمار بیماریهای روانی و جنون مصرف قرص اعصاب رو به تزاید است و هیچ چیزی به انسان آرامش نمی دهد جز یاد خدا و ایمان و انس و عشق و توکل به او .
آری نماز یاد خداست و فقط با یاد خدا دل ها آرامش می یابد .
هر کسی کسانی را می شناسد که دارای ابتکار قدرت ، ثروت و علم هستند اما آرامش ندارند . در مقابل افراد تهی دستی هستند که به خاطر ایمان به سرچشمه هستی دارای قلبی آرامند ، دید و بینش و اعتقاد

 

1 – مریم /59 2 – بقره /152 3- آل عمران /97

سیمای نماز - 6
خاصی دارند که حوادث تلخ و شیرین را می پذیرند و برای آن ها تحلیل های منطقی دارند .
آری با یاد خداوند دل ها آرام می گیرد و بهترین یاد خدا نماز است ، کمبود انسان معاصر نه علم و تخصص بلکه دل آرام است . نه فرعون ها و ابر قدرتها دل آرام دارند ، نه قارون ها و نه ابولهب ها ، و نه منافقان چند چهره ، و نه علمای وابسته به زرو زور . تنها کسی را که ما در زمان خودمان دل آرام دیدیم حضرت امام خمینی (ره) بود که روز 22 بهمن 57 همین که در هواپیما نشستند تا به ایران بیایند و خبرنگار از ایشان پرسیدند شما هم اکنون چه احساسی دارید ؟ فرمودند هیچ ( این هیچ در عرفان اسلامی معنای عمیق دارد ) با این که هنوز نظام شاهنشاهی سر پا بود و احتمال سرنگونی هواپیما داده می شد ، در وصیت نامه خود نیز نوشتند من با قلبی آرام به سوی خدا می روم . این وصیت دل از زور و پول و مقام آرام نیست ، از پیوند با خدا که بارزترین تجلی آن نماز است آرام است .
18- ندای نماز از زایشگاه تا قبرستان
سفارش شده است که هنگام تولد نوزاد در گوش او اذان بخوانند و در هنگام دفن نیز نماز واجب است . هیچ عبادتی از لحظه تولد تا لحظه دفن این چنین ملازم انسان نیست .

 


بخش چهارم :
تفسیر نماز
* بسم الله الرحمن الرحیم
این آیه مبارک و این جمله ملکوتی تعلیمی است به همه بندگان که هر کاری را به نام و یاد حضرت او شروع کنند و بی شک عملی که به نام الله – که دارای جمیع کلمات و پاک از هر عیب و نقض و مبدا تمام حقایق و برنامه های مثبت است ابتدا می شود ، انجامش به خیر و سلامت و عامل سعادت دو جهان است .
گفتن بسم الله و درک مفهوم آن و اتصال به مسمایش – که حضرت محبوب است – در حقیقت ، قرار گرفتن در پناهگاهی است که تمام موجودات در همه زمینه ها نیازمند به آنند . و چه پناهی بالاتر و برتر از خداوندی که دستگیر و یار و مددکار و پناه دهنده و اطمینان بخش به نیازمند و درمانده است ؟
راستی عجز و ناتوانی ، فقر و ذلت ، مسکنت و حیرت ، نداری و ظلمت و اضطرابی که با تمام انسانها همراه است ، آیا جز با پناه بردن به حق و اتصال داده هر کاری به او و شروع هر عملی به یاد او قابل جبران است ؟
((الله )) ذات پاک و منزهی است که صاحب جمیع صفات کمال است و جامع همه حقایق و فاقد همه نواقص .آدمی با روی آوردن به او ، به نهایت بزرگواری و کرامت و شرف و فضیلت و حقیقت و عزت می رسد و به رفع و دفع نیازمندیها و عیوب و نقایصش موفق می گردد .
این است قدرت نماز و حقیقت این عبادت ، که اگر غیر این باشد نماز نیست .

سیمای نماز -7
به حقِ حق قسم که اگر به وسیله نماز دردهای فکری و روحی و خانوادگی و اجتماعی و درونی و بیرونی معالجه نشود ، اقامه نماز نشده ، بلکه الفاظی عربی با زبان تکرار شده و به قول فقهای بزرگ اسقاط تکلیفی به انجام رسیده است .
اگر ارتباط روحی و قلبی با ذات جامع کمالات برقرار گردد تمام عیوب و نقایص رفع می شود ، که این رفع عیوب ، خاصیت طبیعی این ارتباط است .
اگر ارتباط و اتصال حقیقت داشته باشد ، به تدریج عیوب و نقایص و فحشا و منکرات برطرف می شود و آثار فیض و عنایت و تحقق صفات الهی در انسان نمودار می گردد .
چونان که تشنه با اتصال به آب و گرسنه با خوردن نان تشنگی و گرسنگی اش برطرف می شود ، ناقص هم در ارتباط مبداء کمالات ، نواقص فکری و روحی و قلبی و اخلاقی اش بر طرف ، و با فنای در صفات و کمالات الله کامل می شود .
(( الرحمن )) وجود مبارکی که به تمام موجوداتی که آفریده ، به مقتضای استعداد و لیاقت هر یک ، عنایت و لطف دارد و سفره روزی آنان را بدون قید و شرطی از باب رحمت و محبت گسترده و بر این خوان یغما دوست و دشمن را نشانده و به همه اجازه بهره برداری و سود بردن از این دریای بیکران نعمت را مرحمت فرموده است .
(( الرحیم )) : به مردمی که دارای ایمان و عمل صالح اند دارای لطف خاص است و به انسانهایی که در دنیا از هدایت او بهره گرفتند و تسلیم خواسته های انبیا و ائمه شدند ، مزد آخرتی و منفعت ابدی و سود سرمدی عنایت می فرماید ، و این عنایت شامل آنان که از ایمان و عمل صالح دورند نمی شوند .
* الحمد لله رب العالمین
(( شکر )) سپاسگزاری در برابر نعمت است بدون توجه به مقام منعِم ؛ ((مدح )) ستایش ممدوح است به خاطر جمال و کمالی که دارد بدون توجه به نعمت و احسان منعم ؛ ((حمد)) جامع معنای شکر و مدح است . حمد یعنی سپاسگزاری در برابر تمام نعمتها با توجه به مقام عالی منعم که جامع تمام صفات کمالیه است .
در این جمله یعنی هر شکر و مدحی – چه با زبان بیان ، چه با زبان عمل و چه با زبان وجود – مخصوص ذات با کمالی است که مالک و تربیت کننده تمام اجزاء هستی است .
باید حمد و ستایش را تنها برای مبدای دانست که لطف و تربیتش سراسر جهان و همه موجودات را فرا گرفته ، هر ناتوانی را توانا می گرداند ، هر بیجانی را جان می بخشد و فراخور احتیاجش ساز و برگ زندگی به او می دهد و از آنچه هست برترش می سازد تا به جمال عقلش می آراید ؛ آن گاه برای تکمیل تربیت ، پیامبران را بر می انگیزد و شرایط و قوانین فراراهش می گذارد و تربیت تکوین را با تشریع تکمیل می کند .
بدین جهت در قرآن کریم ، که ظهور تربیت و اراده حق است ، آیات تکوین و تشریع با هم آمده و همه را

سیمای نماز - 8
آثار قانون تربیت ((رب العالمین )) می شمارد .
با بیان حقیقت ، معلوم می شود که حمد به اندازه پهانای جهان بزرگ از نظر مفهوم توسعه دارد .
هر چه بیشتر اسرار جهان باز شود و خرد انسان پیش رود ، مجهولات نظام طبیعت بیشتر معلوم می گردد و حقیقت حمد توجه به ربوبیت جهان بیشتر تحقق می یابد و معنا و واقعیت آن عمیق تر و وسیع تر می گردد.
به راستی توجه به مالک و رب عالم و مساله تربیت موجودات که وقف حریم کبریاست و سازمان وجودی عالمین ، اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان ، امری بسیار لازم و حقیقی واجب است .
کافی است که درک وجودی کوچکترین ذره عالم آدمی را به خضوع و خشوع و شکر و سپاس در برابر مالک و مربی جهان وادارد ، چه رسد به اینکه واقعیات بیشتری از جهان بالا یا اسرار نباتات و حیوانات و وجود انسان برای ما کشف شود ، و چه نیکوست که نمازگزاران عزیز از هر یکاز چهار جهان حیرت انگیز : جهان بالا و نبات و حیوان و انسان ، مسائلی را از نظر بگذرانند تا از این پس بدانند در برابر چه مالک و مربی عظیمی به عبادت و خضوع و بندگی می ایستند !!
* الرحمن الرحیم
با اینکه این دو لفظ در آیه شریفه (( بسم الله )) بود ، ولی تکرارش بعد از ((رب العالمین )) لطف مخصوصی دارد ، که ربوبیت حق از جهت قهر و غلبه و فشار بر موجودات نیست ، بلکه از جهت رحمت عام و خاص است ، که موجودات در پرتو این دو حقیقت پرورش می یابند و هر مربی و معلم و حاکمی آن گاه تربیتش به ثمر می رسد که با مهر و محبت باشد و نظام تربیت خلق با خالق و انسان و جهان هماهنگ شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیمای نماز

دانلودمقاله مقدمه ای بر نماز ، صلاة

اختصاصی از فی دوو دانلودمقاله مقدمه ای بر نماز ، صلاة دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


در زبان پارسی دوره‌ی ساسانیان، نماز عبارت بود از تعظیم، نیایش، خدمت، و سر فرود آوردنی که فروتران نسبت به فرمانروایان، کدخدایان، و ایزدان انجام می‌دادند این واژه در متون دینی آن روزگار در ایران با تلفظ «نماچ» دیده می‌شود[1].
در برخی آثار ادبی پارسی بعد از اسلام هم نماز به همان معنای کهن آن که در دوره ساسانیان بود آمده است[2]. همچنین مطابق آنچه در کتاب «مینوی خرد» دیده می‌شود، نماز در برابر ایزدان در سه وعده «سه‌پاس» انجام می‌گرفت که عبارت بودند از بامداد، نیمروز، و غروب[3]. احتمالا واژه «سپاس» که امروز در زبان ما رایج است ریشه در همان مناسک «سه‌پاس» داشته باشد. این‌هم که ما ایرانیان نمازهای پنج‌گانه را عملا در سه نوبت می‌خوانیم شاید بی‌ارتباط با این پس‌زمینه‌ها نباشد.
به‌نظر می‌رسد که همین پس زمینه‌ی دینی- فرهنگی در باره «نماز» یکی از عواملی بوده تا تعریف صلاة (salat) هم تا حدودی با همان تعریف نماز یگانه گردد و به معنای تعظیم و سر فرود آوردن انسان در برابر خداوند باشد. ابن دگرگونی نه تنها برای ما پارسیان، بلکه برای همه ی مسلمانان اعم از عرب و ایرانی نیز اتفاق افتاده است.
در باره معنای پایه و ریشه‌ی اصلیِ«صلاة» (salat) در کتب لغت قول واحدی وجود ندارد اما بیشترِ اهل لغت آن را از ریشه‌ی «صلو» دانسته‌اند[4]، «صلو» را به معنای نرم شدن، انعطاف پذیر شدن و توجه کردن گفته‌اند. اگر صلاة را از ریشه ‍"صلٌ" در نظر بگیریم شاید معنای نزدیکتری با متن قرآن پیدا کند. صل یعنی صاف کردن و روشن کردن شراب، همچنین جدا کردن حبه از خاک به وسیله ریختن آب.
برای انجام «صلاة» (salat) در قرآن، از خواندن و قرائت کردن استفاده نشده است بلکه از اقامه‌ی آن، یعنی بر عهده‌گرفتن و برپای داشتن یاد شده است. یعنی نوعی مناسک است که انجام آن با اعمالی غیر زبانی هم همراه است. بنا براین صلاة صرفا خواندن و دعا کردن نیست و اگر در برخی لغتنامه‌ها صلاه را «دعا» و «نیایش» معنا کرده‌اند بیشتر منظورشان وجه گفتاری آن است که همراه و همزمان با اعمال غیر زبانی، حتی نیت و تمرکز ذهن هم می‌باشد.
همان گونه که اشاره شد، نماز(با معنای پارسی و در متون مربوط به دوره‌ی ساسانیان) کاری است که از سوی فروتران نسبت به فراتران انجام می‌گیرد. یعنی حرکتی نمادین برای اقرار به برتریِ کسی که از سوی نمازگزار مورد تعظیم قرار گرفته است و تا حدودی پذیرفتنِ سلطه‌ی قدرت برتر بر خویش. مفهوم اطاعتِ نماز گزار از قدرت برتر، نکته‌ای است که پس از این اقرار پدید می‌آید. بنا براین، در نماز رابطه‌ای شیب و از بالا به پایین میان معبود و عبادت کننده وجود دارد[5]. همچنین در این نوع رابطه قرار نیست که تغییری وجودی در نمازگزار پدید آید. به همین جهت در تعریف نماز(با همان رویکردِ رابطه‌ی شیب) این‌گونه نیست که مثلا خداوند هم متقابلا بر انسان نماز بگزارد اما در تعریف قرآن از «صلاة» خداوند و ملائک او هم نسبت به انسان(مؤمنین) «صلاة» می‌گزارند:
« او(خداوند) همان کسی است که صلاة می‌گزارد بر شما، و همچنین ملائکه او بر شما صلاة می‌گزارند تا بیرون آورد شما را از تاریکی‌ها به سوی روشنایی...»[6]
در آیه دیگری نیز می‌بینیم که خطاب به پیامبر آمده است:
«از اموال آنان صدقه‌ای بگیر، تا به‌وسیله‌ی آن پاکیزه‌شان سازی، و بر ایشان صلاة بگزار زیرا صلواتِ تو برای آنان آرامشی است. و خدا شنوای و دانا است»[7]
از این آیات و دیگر آیات قرآن چنین استنباط می‌شود که «صلاة» در اصل، رابطه‌ای متقابل برای نزدیک تر شدنِ دو طرف به هم بوده است تا آن رابطه شیب و یکسویه‌ای را که در تعریف نماز آمده بود از میان بردارد. اما به‌نظر می‌رسد اگر بعد از ظهور اسلام، واژه «صلاة» در قرآن به همین صورت معنا می‌شد طبعا سازگاری چندانی با جامعه‌ی طبقاتی و به‌ویژه با سیاست عباسیان در تدبیر قدرتِ خلافت نداشت. شاید به همین جهت بوده است که بعدا برای معنای «صلاة» در قرآن، مراتب مشخص و طبقه‌بندی شده‌ای را تعریف کردند و گفتند که: «صلاة» از خداوند رحمت، از ملائکه طلب آمرزش، از مؤمنین دعا و نیایش و از پرندگان تسبیح می‌باشد[8] . ظاهرا این تعریف سبب شد «صلاة» تا حدود زیادی به همان معنا و صورتی در آید که قبلا برای «نماز» بیان شد.
نکته‌ی دیگری که اشاره به‌آن ضروری می‌نماید اینکه، در قرآن توضیح مشخصی برای شکل ظاهری «صلاة» داده نشده است. شاید به‌این جهت که شکل ظاهریِ «صلاة» می‌تواند متناسب با زمان و مکان تغییر کند. همان‌گونه که در زمان ابراهیم، موسی، و عیسی مسیح ، «صلاة» ترتیب و آداب دیگری داشته و این گونه و با این ترتیب و آداب که امروز در +اسلام دارد نبوده است ودر قرآن، همه‌ی رسولان را اهل اقامه‌ی صلاه می‌داند و ابراهیم را یکی از مهمترین رسولانی معرفی می‌کند که در اقامه‌ی «صلاة» کوشیده است[9].
حقیقت نماز
1 ـ احمد بن عبدالله: امیر مؤمنان هنگام عبور از صحن «بیت الله الحرام»، نگاهش به مردى افتاد که نیکو نماز مى خواند . پس فرمود: اى مرد، حقیقت نمازت را مى شناسى؟ مرد گفت: اى پسر عموى بهترین آفریده خدا، آیا نماز حقیقتى جز عبودیت دارد؟ علىّ علیه السّلام فرمود: بدان اى مرد، همانا خداوند تبارک و تعالى پیامبرش را به کارى از کارها برنیانگیخته جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر اساس عبودیت است. پس هر کس حقیقت نماز را نشناسد، همه نمازهایش، ناقص و ناتمام است.
2 ـ شیخ صدوق: مردى از امیرمؤمنان پرسید: اى پسر عموى بهترین آفریده خداوند متعال، معناى بالا بردن دستها در تکبیر نخست چیست؟ فرمود: معنایش این است: خدا بزرگتر ، یکتا و بى همتاست، مانند ندارد، با دست لمس نمى شود و حواس پنجگانه، او را در نمى یابد.
3 ـ احمد بن علىّ راهب: مردى به امیرمؤمنان عرض کرد: اى پسر عموى بهترین آفریده خدا، معنى سجده نخست ، چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا همانا تو مرا از آن ـ یعنى از زمین ـ آفریدى و (معناى) سربرداشتن:و ما را از آن خارج کردى و (معناى) سجده دوّم: و به آن باز مى گردانى و (معناى) سربرداشتن از سجده دوم: و بار دیگر ما را از آن خارج مى کنى. آن مرد گفت: (معناى) بلند کردن پاى راست و افکندن [بر] پاى چپ در تشهد چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا، باطل را بمیران و حق را بر پادار[10].
4 ـ امام علىّ علیه السّلام ـ در معناى گفته امام جماعت: السلام علیکم ـ فرمود: همانا امام، گفته خدا را تفسیر مى کند ودر ترجمه آن به جماعت نمازگزار مى گوید (این نماز) امانى براى شما از عذاب خدا در روز قیامت، است.
5 ـ جابر بن عبدالله انصارى: با مولایمان امیر مؤمنان علیه السّلام بودم که مردى را دید به نماز ایستاده است . پس به او فرمود: اى مرد، آیا حقیقت نماز را مى دانى؟ عرض کرد: اى مولاى من، آیا نماز حقیقتى غیر از عبادت دارد؟ پس فرمود: آرى. سوگند به کسى که محمّد را به نبوّت برانگیخت هیچ پیامبرى را به کارى از کارها برنیانگیخته ، جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر عبادت، دلالت مى کنند . پس آن مرد عرض کرد: اى مولاى من مرا از آن آگاه کن.
حضرت فرمود: حقیقت (هفت) تکبیر آغازین تو که با آن کارهایى را بر خود حرام مى کنى این است : هنگامى که الله اکبر نخست را مى گویى ، در دلت بگذرانى: خدا بزرگتر از آن است که به برخاستن و نشستن توصیف شود. و در تکبیر دوّم ، به حرکت و سکون و در سوّم، به جسم بودن یا تشبیه به چیزى کردن یا با چیزى مقایسه کردن توصیف شود و در تکبیر چهارم در دلت مى گذرانى: (خدا بزرگتر از آن است) که حالتهاى گوناگون بر او عارض شود یا بیماریها او را بیازارد و در تکبیر پنجم در دلت مى گذرانى: (خدا بزرگتر از آن است) که به جوهر و عرض بودن توصیف شود ، تا در چیزى حلول کند یا چیزى در او حلول کند. در تکبیر ششم در دلت مى گذرانى : (خدا بزرگتر از آن است) که هر چه بر موجودات حادث (پدید آمده) روا بدانى ؛ چون نابودى و جابجایى و دگرگونى از حالتى به حالتى، بر او نیز روا دارى. و در تکبیر هفتم، اینکه حواس پنجگانه او را دریابد.
پس حقیقت کشیدن گردن در کوع آن است که در دلت بگذرانى: به تو ایمان آوردم ، حتى اگر گردنم را بزنى.
و در سر برداشتن از رکوع هنگامى که مى گویى: «خدا به آن که او را مى ستاید، گوش مى دهد، سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است» ، حقیقتش این است: کسى که مرا از عدم به وجود آورد و حقیقت سجده نخست آن است که در حال سجده در دلت بگذرانى: مرا از آن (زمین) آفریدى و حقیقت سربرداشتن: و مرا از آن خارج کردى و سجده دوّم: و مرا به آن باز مى گردانى و در سر برداشتن (دوّم) به دلت مى گذرانى: و بار دیگر مرا از آن خارج مى کنى.
و حقیقت نشستن بر سمت چپت و بلند کردن پاى راستت و افکندن آن بر پاى چپت این است که به دلت مى گذرانى: خدایا همانا من حق را بر پا کردم و باطل را میراندم. و حقیقت تشهدت: نو کردن ایمان وبازگشت به اسلام واقرار به خیزش پس از مرگ است و حقیقت سلام دادنها: بزرگداشت پروردگار سبحان و بزرگ دانستن او از هر چه ستمکاران مى گویند و کجروان توصیف مى کنند. و حقیقت گفته ات: «سلام بر شما و نیز رحمت و برکات خداوند» ترحّم از خداوند سبحان است، یعنى: این (نماز) امانى براى شما از کیفر روز قیامت است.
سپس امیرمؤمنان فرمود: اگر کسى حقیقت نماز را اینگونه نداند، نمازش ناقص است.
6 ـ امام صادق علیه السّلام : معناى سلام در پایان هر نماز ، همان معناى امان است ؛ یعنى هر کس فرمان خدا و سنّت پیامبرش را با فروتنى و افتادگى در برابر او، انجام دهد، از بلاى دنیا در امان و از کیفر آخرت رهیده است .
7 ـ عبدالله بن فضل هاشمى: از امام صادق علیه السّلام معناى سلام دادن در نماز را پرسیدم، فرمود: نشانه امان و پایان یافتن نماز است. گفتم: فدایت شوم این چگونه است؟ فرمود: در میان مردمان گذشته، هرگاه شخص تازه وارد بر آنان سلام مى داد ، خود را از بدیش در امان مى دیدند و اگر جواب سلام او را مى دادند، او نیز خود را در امان مى دید. پس اگر سلام نمى داد، خود را در امان نمى دیدند و اگر جواب سلام را بر سلام دهنده، ردّ نمى کردند، او خود را در امان نمى دید و این خوى عرب بود. پس سلام دادن نشانه بیرون رفتن از نماز و حلال کردن گفتار است و امانى براى نماز از آنچه به آن وارد شده و تباهش مى کند. سلام نامى از نامهاى خداوند جلّ جلاله است و آن از نمازگزار بر دو فرشته خدا که بر او گمارده شده اند، داده مى شود.
کلّیات آثار نماز
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هیچ بنده اى به وقتهاى نماز و جایگاههاى خورشید، اهتمام نمى ورزد ، جز اینکه براى او راحتى هنگام مرگ ، قطع پریشانى ها و اندوهها ونجات از آتش را ضمانت مى کنم.
2 ـ نماز از آیینهاى دین است، در آن خشنودى پروردگار جلّ جلاله است، راه روشن پیامبر است و نمازگزار محبّت فرشتگان را با خود دارد. هدایت وایمان، نور معرفت، برکت در روزى، آسایش تن، ناپسندى براى شیطان، سلاحى برابر کافر، پذیرش دعا، قبولى اعمال، توشه مؤمن از دنیا به سوى آخرت، شفیع میان او و فرشته مرگ، انس او در گورش، فرش زیرش و پاسخ منکر و نکیر است. ونماز بنده هنگام محشر، تاجى بر سر اوست و نورى بر چهره اش، پوشش کالبدش، پرده اى میان او و آتش، حجّتى میان او و پروردگار بزرگ و با شکوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، کلیدى براى بهشت، مهریه حورالعین و بهاى بهشت است. بنده با نماز در فراز مى آید، زیرا نماز تسبیح و تهلیل (لا اله الا الله گفتن و گواهى به یکتایى خدا) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزیه و سخن گفتن(باخدا) و دعاست.
3 ـ نماز، ستون دین و در آن ده ویژگى است: زینت چهره، نور دل، آسایش تن، انس گورها، فروآورنده رحمت، چراغ آسمان، سنگینى میزان، خشنودى پروردگار، بهاى بهشت و پرده اى از آتش است. هر کس آن را بر پا کند، دین را بر پا داشته و هر کس آن را رها کند، دین را نابود کرده است.
4 ـ خداوند فرشته اى به نام سخائیل دارد که براى نمازگزاران هنگام هر نماز براتهایى از پروردگار بزرگ جهانیان مى گیرد. پس هنگامى که مؤمنان صبح بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز صبح را مى خوانند، براتى را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداى جاویدم . بندگانم ، شما را در پناه خود قرار دادم و در سایه حمایت و نگاهبانى خود در آوردم . به عزّتم سوگند، شما را وانمى گذارم و گناهانتان تا ظهر آمرزیده شده است . پس هنگام ظهر که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، براى آنان برات دوّم را از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداى توانایم . بندگانم ، بدیهایتان را به نیکى تبدیل کردم و گناهان کوچکتان را آمرزیدم و به سبب خشنودیم از شما، در منزلگه شکوه جایتان دادم.
پس هنگام عصر که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، برات سوّم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداى بزرگم . یادم شکوهمند و قدرتم بسیار است. بندگان من ، کالبدهایتان را بر آتش حرام کردم و شما را در جایگاه نیکان، نشاندم و با رحمتم تبهکارى تبهکاران را از شما دور کردم.
پس هنگام مغرب که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، برات چهارم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: من خداوند چیره، بزرگ و والایم . بندگان من ، فرشتگانم از نزد شما با خشنودى بالا آمدند . بر خود واجب کردم که شما را خشنود سازم و روز قیامت، آرزویتان را برآورده سازم.
پس هنگام عشاء که بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز مى خوانند، برات پنجم را براى آنان از خداى جلّ جلاله مى گیرد که در آن نوشته شده است: همانا من خداوندم، نه خدایى غیر از من هست و نه پروردگارى جز من. بندگان من ، در خانه هاى خود طهارت ساختید و به سوى خانه هاى من گام برداشتید و در یاد من فرو رفتید و حقّ مرا شناختید و واجباتم را انجام دادید . اى سخائیل و دیگر فرشتگانم، شما را گواه مى گیرم که من از آنان خشنود شدم.
پس سخائیل هر شب، پس از نماز عشاء، سه بار فریاد سر مى دهد: اى فرشتگان خداوند، همانا خداوند تبارک و تعالى، نمازگزاران یکتاپرست را آمرزید . پس هیچ فرشته اى در آسمانهاى هفتگانه نمى ماند جز اینکه براى نمازگزاران آمرزش مى طلبد و براى مداومتشان بر این کار دعا مى کند. هر کس ـ مرد یا زن ـ نماز شب روزیش شود و فقط براى خداى جلّ جلاله برخیزد، وضویى کامل بگیرد و براى خداى جلّ جلاله با نیّتى راست و دلى پیراسته و تنى افتاده و چشمى گریان، نماز بگزارد، خداوند تبارک و تعالى، پشت سر او، نُه صف از فرشتگان قرار مى دهد که تعداد فرشتگان هر صف را جز خداى تبارک و تعالى نمى داند، یک طرف صف در شرق و طرف دیگرش در غرب است و هنگامى که (از نمازش) فارغ شد، براى وى به عدد این فرشتگان، درجه نوشته مى شود.
موانع پذیرش نماز
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : پنج نفر نمازى ندارند: زنى که شوهرش بر او خشمگین است ... و شخصى که با برادرش قطع رابطه کرده و بیش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پیوسته شراب مى نوشد و امام گروهى که براى آنان نماز مى خواند و حال آنکه او را دوست ندارند.
2 ـ نماز سه نفر، از بالاى سرشان، یک وجب هم بالا نمى رود: مردى که امام جماعت گروهى شده است، حال آن که از او ناخشنودند، زنى که شب را به روز مى برد و حال آنکه شوهرش بر او خشمگین است و دو برادر از هم جدا شده .
3 ـ خدا تا چهل روز نماز آن را که شراب مى نوشد تامست شود نمى پذیرد[11].
4 ـ خداى متعال ، تا چهل شبانه روز نماز و روزه غیبت کننده از مرد یا زن مسلمان را نمى پذیرد ، مگر اینکه غیبت شونده از او درگذرد.
5 ـ خداوند به من وحى کرد که اى از تبار رسولان و بیم دهندگان، قومت را بترسان از اینکه به خانه اى از خانه هاى من درآیند در حالى که چیزى از بندگانم به ستم نزد آن ها باشد که پیوسته او را در طول ایستادن به نماز در پیشگاهم، لعنت مى کنم تا آنگاه که آنچه را به ستم گرفته باز گرداند.
6 ـ هر کس جامه اى به ده دینار بخرد و یک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامى که در بر اوست، نمازش را نمى پذیرد.
7 ـ امام علىّ علیه السّلام : بنگر در چه نماز مى خوانى و بر چه نماز مى گزارى، اگر از راه و طریقه حلالش نباشد، پذیرشى نیست.
8 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : خداوند جلّ جلاله نماز کسى را که زکات نپردازد ، نمى پذیرد تا آنگاه که میان هر دو جمع کند، که خداوند جلّ جلاله آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایى میندازید.
9 ـ امام باقر علیه السّلام : همانا خداوند جلّ جلاله ، نماز را با زکات همراه کرده است و گفته: «نماز بر پادارید و زکات بپردازید»[12] . پس هر کس نماز برپا دارد و زکات ندهد، نماز را هم بر پا نکرده است.
10 ـ امام صادق علیه السّلام : کسى که به پدر و مادرش کینه توزانه بنگرد، حتّى اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازى را از او نمى پذیرد.
11 ـ هر زنى که خود را براى غیر شوهرش خوشبو کند، نمازش پذیرفته نمى شود تا آنگاه که از آن بوى خوش غسل کند همچون غسل جنابت.
12 ـ در آنچه خداوند متعال به داود وحى کرد: بسا که بنده نماز مى گزارد و آن را به صورتش مى زنم و از شنیدن صدایش، خوددارى مى کنم . اى داود ، آیا مى دانى آن چه کسى است؟ آن کسى است که با چشم ناپاک به حرم مؤمنان، فراوان مى نگرد و نیز کسى که با خود گفته است اگر حاکم مى شد به خاطر آن و به ستم گردن مى زد.

 


کیفر ترک کننده نماز
قرآن : «در میان باغها. از یکدیگر مى پرسند، در باره مجرمان: چه چیز شما را در آتش درآورد؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم.»
«او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند، بلکه تکذیب کرد و روى گردان شد. سپس به سوى خانواده خود بازگشت در حالى که متکبّرانه قدم بر مى داشت! (با این اعمال) عذاب الهى براى تو شایسته تر است، شایسته تر! سپس عذاب الهى براى تو شایسته تر است، شایسته تر!»
«واى بر تکذیب کنندگان در آن روز. و چون به آنان گفته شود : رکوع کنید، به رکوع نمى روند.»
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : امّت من چهار دسته اند: ... دسته اى هیچگاه نماز نمى خوانند، پس براى اینان «سقر» است و «سقر» نام طبقه اى از طبقات دوزخ است. خداوند متعال گفته است: «چه چیز شما را به سقر درآورد؟ گفتند: از نمازگزاران نبودیم».
2 ـ هر کس نماز را از روى قصد ترک کند، نامش را بر سر در دوزخ جزو وارد شوندگان به آن ، مى نویسند.
3 ـ امام باقر علیه السّلام ـ نزد ایشان سخن از مردى به میان آمد و گفته شد: پرده درى کرده، مرتکب محرّمات گشته، واجبات را سبک شمرده و حتى نماز واجب را ترک کرده است . امام که تکیه داده بودند، راست نشست و فرمود: سبحان الله، نماز واجب را ترک کرده است؟ همانا ترک نماز واجب، نزد خداوند، بزرگ و گران است.
اسباب پذیرش نماز
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : نماز پشت سر مرد پرهیزکار، پذیرفته است.
2 ـ اگر نماز مى خواندید تا چون میخ (یا زه کمان) مى شدید و روزه مى گرفتید تا چون کمان مى شدید، خداوند از شما نمى پذیرفت جز با پرواى از گناه.
3 ـ امام علىّ علیه السّلام : جایز نیست انسان نماز بخواند ، تا اینکه پنج عضوش را: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید.
4 ـ ابو حازم: مردى به امام سجاد علیه السّلام عرض کرد: چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان.
5 ـ امام صادق علیه السّلام : خداوند تبارک و تعالى گفته است: نماز را تنها از کسى مى پذیرم که در برابر بزرگى من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوتها نگه دارد و روزش را با یاد من سپرى کند و بر آفریده هاى من بزرگى نکند ، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید مى درخشد و برایش در تاریکیها، نور و در نادانیها، دانایى، قرار مى دهم. با عزّتم او را نگاه مى دارم و با فرشتگانم از او نگهبانى مى کنم. مرا مى خواند، پاسخش مى دهم از من درخواست مى کند، مى دهم. حکایت او نزد من حکایت باغهاى بهشت است، که میوه هایش خشک نمى شود و حالت آنها دگرگون نمى گردد.
6 ـ در بیان آنچه خداوند در مناجات موسى به او فرمود: اى موسى، نماز را نمى پذیرم جز از کسى که در برابر بزرگى من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپرى کرده ، شبش را با پافشارى بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است.
احکام برای بی نماز
آن کسیکه نماز را ضایع کردند عنقریب در یک طبقه دوزخ داخل خواهد شد. قران مجید
آن کسیکه دانسته نماز را ترک کند به تحقیق کفر کرده است. حدیث شریف
در عمر شخصی بی نماز برکت نیست. حدیث شریف
علامت صلاحین از چهره بی نماز دور میشود. حدیث شریف
برای هیچ عمل بی نماز ثواب داده نخواهد شد. حدیث شریف
بی نماز وقتیکه بمیرد بذلت و خواری خواهد مرد. حدیث شریف
دعای بی نماز قبول نمیشود. حدیث شریف
بی نماز در حالت گرسنگی و تشنگی خواهد مرد و تشنگی وی دور نخواهد شد اگر چه دریاهای آب به او نوشانیده شود. حدیث شریف
برای بی نماز قبر تنگ میشود. و در آخرت از او بسختی حساب گرفته خواهد شد. حدیث شریف
بی نماز را حبس باید کرد تا وقتیکه توبه کند. امام اعظم (رح)
شخصی بی نماز واجب القتل است. امام شافعی (رح)
ترک کردن نماز کفر است. امان احمدبن حنبل (رح)
پادشاه اسلام حکم قتل بی نماز را باید بدهد. امام مالک (رح)
شخصی بی نماز در قبرستان مسلمانان باید دفن نشود. شیخ عبلالقادر جیلانی (رح)
خوک از بی نماز پناه می جوید. سلطان باهو (رح)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   45 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مقدمه ای بر نماز ، صلاة